eitaa logo
شذرات المعارف
1.2هزار دنبال‌کننده
6 عکس
41 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
شب پنجم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به واهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية» ج۱ص۱۵۵ درس گرفتن با استفاده از چیزهای مختلف؛ نصیحتی از به اینکه: انسان با معنای زندگی را از طبیعت بگیرد؛ کلام سلطان مبنی بر اینکه درس خود را از یک مورچه یاد گرفت؛ دزد گردنه بودن برخی از همچون سلطان محمود غزنوی و قبل از رسیدن به سلطنت؛ روشنی دزد بودن به علت به سلطنت نرسیدن کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ‌زنان درس گرفتن بدون ضرر از صنف کاسبان ؛ جریانی از مرحوم آقای (امام جماعت مسجد) در برخورد با یکی از اهل بازار؛ درس گرفتن از اهل بازار برای بهره بردن از ؛ به در : عدم سوال از شغل بازاریان «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس» جریانی از برخورد یک با اقوام و آشنایان خود؛ قاعده زندگی: کن فی الناس و لا تکن معهم؛ «خَالِطُوا النَّاسَ بِأَبْدَانِکُمْ وَ زَایِلُوهُمْ بِقُلُوبِکُمْ وَ أَعْمَالِکُمْ» ج۲ص۷۹؛ پرهیز از مخالطت با مگر با کسی‌که واقعاً با تو داشته باشد که این در طول زندگی مشخص می‌شود؛ قدیمی تهرانی‌ها: آن که سر خزینه به احترام دوستی یک مشت آب تعارف بهت می‌کنه قربة الی الله، رو این میتونی حساب کنی اما آن که در بزم میگه قربونت برم معلوم نیست چی از آب در بیاد؛ رسم آب تعارف کردن قبل از رفتن به خزینه در قدیم؛ جریان از برخورد با مرحوم در حین پست و مقام داشتن و پس از آن؛ جریان در موقع موقعیت داشتن و نداشتن؛ توصیه‌ای از دستور مقدس مبنی بر اینکه برخورد خود را با کسی‌که وجاهت داشته و الان از دست داده عوض نکنید، و عدم رعایت این مسأله در ؛ ضرب‌المثلی در ؛ عدم ستیز با مردمی که به درد رفاقت نمی‌خورند «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً» ایاک و مخالطة الناس از باب است یعنی بپرهیز از مخالطت با مردم و گرفتن با آن‌ها؛ علت پرهیز از انس با مردم به جهت ضربات روحی خوردن از ایشان؛ استثنا شدن پرهیز از مخالطت با مردم در افرادی که و و خویشتن‌دار باشند؛ معنای در حفظ ؛ معنای دیگر مأمون مبنی بر اینکه روند واحدی در برخورد با انسان دارد؛ جریانی از درددل فردی با یکی از حضرت علیه‌السلام «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به واهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية» فرار از مردمی که عاقل و مأمون نباشند همانند فرار از درندگان وإخوانٍ تخذتهمُ دروعاً فكانوها ولكنْ للأعادي وخِلتهم سهاماً صائبات فكانوها ولكن في فؤادي وقالوا قد صفت منا قلوبٌ لقد صَدَقوا ولكن من ودادي صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان ای شمع جهان افروز بیا وی شاهد عالم سوز بیا ای مهر سپهر قلمرو غیب شد روز ظهور و بروز بیا ای طائر سعد فرخ رخ امروز توئی فیروز بیا عمریست گذشته به نادانی ای علم و ادب آموز بیا شد گلشن عمر خزان از غم ای باد خوش نوروز بیا دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن شب پنجم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۱/۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «قال هشام: فقلت له: فإن وجدت رجلا طالبا له غير أن عقله لا يتسع لضبط ما القي إليه؟ قال عليه السلام: فتلطف له في النصيحة، فإن ضاق قلبه لا تعرضن نفسك للفتنة. واحذر رد المتكبرين، فإن العلم يدل على أن يملى على من لا يفيق. قلت: فإن لم أجد من يعقل السؤال عنها؟ قال عليه السلام: فاغتنم جهله عن السؤال حتى تسلم من فتنة القول وعظيم فتنة الرد.» صص۳۹۸-۳۹۹ مضمون کلامی عجیب از صلوات‌الله‌علیه بدین بیان که: من با هیچ عالمی سخن نگفتم مگر اینکه بر او غلبه کردم و با هیچ جاهلی سخن نگفتم مگر اینکه او به من غلبه کرد؛ انسان آن‌قدر در خودش غرق است که تا این جهل و باطل خودش را بر کرسی ننشاند نمی‌نشیند ولی طالب دانش در برخورد با امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه چون می‌بیند حضرت علم محض است و خودش علم محض نیست علم را از او می‌گیرد؛ شأن به عرضه در محل خود و جلوگیری از عرضهٔ آن در غیر محل خودش؛ جایگاه والای و در هر علم؛ نقلی از مرحوم آیت‌الله پیرامون آیت الله زمان که از سال ۱۳۱۳-۱۳۱۴ شروع مشکلات علما بود تا پایان پهلوی اول؛ سفر به در ۱۳۱۳ و سپس شروع جریان و در و قلع و قمع مخالفین؛ لزوم رعایت شأن ؛ وَ قَالَ (علیه السلام) لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّهاً، وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً؛ فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ، وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ [الْمُتَعَنِّتَ] شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّتِ. حکمت۳۲۰ ؛ روایتی پیرامون یک سؤال از محضر علیه‌السلام و چند پاسخ مختلف بدان سؤال و تعجب راوی (که البته برخاسته از جهل وی بود)؛ سوالهای مطرح شده دو جهت دارند: ۱) سؤال از روی تفنن و اطلاعات عمومی؛ انواع ۲) سؤال از روی مسأله و مشکل فکری حیات یه دو صورت همراه و بدون فکر؛ تعریف در بیان ملاهادی به اینکه کسی است که در مثل که دیگران زندگی می‌کنند، زندگی می‌کند: الحكمة صيرورة الإنسان عالما عقليا* مضاهيا للعالم العيني؛ *) انّما قالوا «عقليا» لانّ‌ صيرورته عالما حسّيا و عالما مثاليا، ليست حكمة، فان النار مثلا نار طبيعيّة في المادّة و هي المحسوسة بالعرض، و نار حسّية و هي المحسوسة بالذات، و نار مثاليّة سواء كانت في المثال المطلق، اوفي المثال المقيد الذي فينا، و هذا هو المتخيّل بالذات و كلها جزئيات لا كمال للنفس بنيلها و دركها و ان كانت هذه النيران في وجود الانسان بلا كلفة اذ في بدنك النار الطبيعيّة بعينها، لانّها احد اركان بدنك، و بنظيرتها و هي الصفراء، و في حسّك المشترك نار، و في خيالك نار لكن ما هي كمال نفسك نار عقليّة، لها وحدة جمعية جميع تلك النيران مشمولها، نيلها نيل الكل. فعليك بادراك نار كليّة عقليّة، بعنوان مطابق لحقيقتها بالبحث عن النار الطبيعيّة عن هيولاها و صورتها و انها متصلة واحدة غير مركّبة من اجزاء لا تتجزّى، و لها صورة اخرى نوعيّة. و اذا عقلت على سبيل الكليّة ماهيّتها و هليّتها، اعني هليّة النار العقلية و لميّتها، و من لميّة النّار الطبيعيّة، - سوى تسخين المركّبات و نضجها و تلطيفها، و غير ذلك، الخلافة عن الانوار العلوية في الاضائة ليلا، فكانّك احطت بجميع النيران الماضيّة و الغابرة. و النار الكلّي نور يسعى بين يدي عقلك، يعرف بها جزئياتها. و لذا كان الكلّي كاسبا و مكتسبا، بخلاف الجزئي، و قس عليه سائر موجودات العالم العيني و عقلياتها موجودات محيطة مجردة بسيطة، و وجودها في العقل البسيط‍‌ ابسط‍‌، و بالحكمة تحصل ماهياتها المطابقة لما هي عليه في نفس الامر. ج۲صص۵۰-۵۱؛ فرق با در فیلسوف و زندگی با در دیگران؛ نحوه برخورد با انسان‌هایی که سوال از روی مسأله و مشکل خود دارند و انسان‌هایی که سوال از روی اغراض دیگری دارند؛ جریانی از سؤال از مرحوم آسید مهدی در مورد و برخورد وی؛ خاطره‌ای از سید مهدی قوام از جانب یکی از اساتید دانشگاه که شاگرد علامه هم بوده است؛ اهمیت تشخیص درد دیگران و پاسخ به آن‌ها طبق درد ایشان «قال هشام: فقلت له: فإن وجدت رجلا طالبا له غير أن عقله لا يتسع لضبط ما القي إليه؟» چگونگی برخورد با طالب ؛ لزوم قرار گرفتن علم در سر جای خودش؛ جریانی از مرحوم آشیخ امام جماعت مسجد کوچک ؛ اختلاف مراتب در علیهم‌السلام؛ صیرفی (= ) بود؛ محمّد بن علی بن نعمان بی‌أبی طریفة بجلی کوفی(درگذشت ۱۶۰ یا پس ۱۸۰ق) ملقب به مؤمن الطاق؛ مؤمن طاق
شذرات المعارف
شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۹ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إن العاقل اللبيب من ترك ما لا طاقة له به. و أكثر الصواب في خلاف الهوى. و من طال أمله ساء عمله.» ص۳۹۹ فرازهایی کاربردی از روایت؛ اشتباه بندهٔ خداناشنا «يا هشام إن العاقل اللبيب من ترك ما لا طاقة له به» در بین خدای متعال و ؛ هنر نبودن خود را به زحمت انداختن مگر زحمت کشیدن زیاد برای مطلبی که وظیفهٔ انسان است؛ جریان در صلی‌الله علیه وآله وسلم «يا هشام إن العاقل اللبيب من ترك ما لا طاقة له به» فهمیده کاری را ادامه می‌دهد که در توانش است؛ خطرات تحمل در صورتی که انسان را از رسیدن به بعدی باز بدارد؛ جریان نذر شخصی برای علیه‌السلام؛ تصور اشتباه و بر خلاف وحی الهی پیرامون رضایت خدا در به تعب انداختن انسان خودش را: يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيْهَا مَا ٱكْتَسَبَتْۗ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَآ إِن نَّسِينَآ أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَآ إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُۥ عَلَی ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَ ٱعْفُ عَنَّا وَ ٱغْفِرْ لَنَا وَ ٱرْحَمْنَآۚ أَنتَ مَوْلَیٰنَا فَٱنصُرْنَا عَلَی ٱلْقَوْمِ ٱلْكَٰفِرِينَ ؛ بهترین امری است که بر آن باشد ولو در نظر انسان کوچک بیاید: قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أرْجى مِنْ کَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ حکمت ۲۷۸ ؛ فرمایشی از مرحوم آیت‌الله میرزا جواد پیرامون اثر عملی که بر آن مداومت باشد؛ اصل عدم مطلوبیت درست کردن امور شاقه برای خود نزد مقدس؛ تبیین معنای: أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا ص۴۵؛ اجر والای انسان در صورتی که تکلیفی از سوی خدای متعال برای انسان است که آن تکلیف مشقت و سختی دارد «و أكثر الصواب في خلاف الهوى.» بیشترین صواب در مخالفت با ؛ سهل‌تر بودن ترک، نسبت به انجام؛ تحمیل بسیاری از سختی‌ها بر خود برگرفته از تصوراتی است که مأخذ ندارند؛ حکمت سفارش شارع به انجام برخی از امور که ممکن است سختی در پی داشته باشد همچون کمک به که حکمت آن ایجاد و در خود شخص، و انجام دادن عمل خود با مهربانی بیشتر، ایجاد بی رغبتی نسبت به است؛ جریانی از کمک یکی از افراد به دست خود به خانواده‌ای بی‌سرپرست؛ ثواب قدم برداشتن برای کمک به : مَنْ سَعَی لِمَرِیضٍ فِی حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ یقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کیوْم وَلَدَتْهُ أُمُّه ج۴ص۱۶؛ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْخَارِقِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام يَقُولُ‌ مَنْ مَشَى فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ يَطْلُبُ بِذَلِكَ مَا عِنْدَ اللَّهِ حَتَّى تُقْضَى لَهُ‌ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِذَلِكَ مِثْلَ أَجْرِ حَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَتَيْنِ‌ وَ صَوْمِ شَهْرَيْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ وَ اعْتِكَافِهِمَا فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَنْ مَشَى فِيهَا بِنِيَّةٍ وَ لَمْ تُقْضَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِذَلِكَ مِثْلَ حَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ فَارْغَبُوا فِي الْخَيْرِ. ج۲صص۱۹۴-۱۹۵؛ ضرورت مدیریت صحیح برای انجام اعمال و رفتار که نتیجه آن مطلوبیت نزد خداست؛ مشقت انداختن خود بی‌جهت برخواسته از و نادنی است «و أكثر الصواب في خلاف الهوى.» نمونه‌هایی از مخالفت تدریجی با نفس؛ سفارش مولا صلوات‌الله‌علیه به فرزند خویش به تصبر دادن (= ورزیدن) نفس: عَوِّدْ نَفْسَكَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَكْرُوهِ وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِي الْحَق‏ نامه۳۱ صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه سلام الله علیها عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده پدر فدای سر نورانی‌ات سنگ جفا که زد به پیشانی‌ات بس که دویدم عقب قافله پای من از ره شده پر آبله حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۹ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۳ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس. و أمت الطمع من المخلوقين، فإن الطمع مفتاح للذل، و اختلاس العقل، و اختلاق المروات، و تدنيس العرض، و الذهاب بالعلم» ص۳۹۹ موضوع و خراب کردن انسان؛ تبیین به اینکه انسان برای رسیدن به مطلوبی از غیر طریق مألوف مقدماتی را مثل تقرب جستن با تملق فراهم فراهم کند تا به مطلوب برسد؛ امکان رسیدن به منافعی در پی و بی‌جا و حتمیت رسیدن به ضررهایی همچون بسته شدن باب در انسان؛ ضرورت تدبیر صحیح توسط انسان در مقابل طمع ورزیدن به امری که در آن جایگاه مناسبت ندارد ضررهای طمع: «فإن الطمع مفتاح للذل» طمع کلید خواری و شدن است؛ «و اختلاس العقل» طمع را به کجی و گمراهی می‌اندازد؛ ضرورت چینش مقدمات صالحه برای رسیدن به مطلوب عقل بر در ارباب بی‌مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید مقایسه فرهنگ نیروی کار در داخل کشور و نیروی کار وارد شده از کشورهای همسایه به طمع نورزیدن و تبعات اجتماعی آن؛ محترم بودن طرفین فضای در و از بین رفتن این مسأله با طمع ورزیدن؛ طمع ورزیدن یعنی کسی از طریق غیر مألوف می‌خواهد به جایی برسد که دیگران از طریق مألوف بدان رسیده‌اند «و اختلاق المروات» از بین رفتن و در انسان طمع‌ورز؛ مروت نداشتن انسان طماع نسبت به خود و دیگران؛ جریانی از شخصی طماع در محل کار مرحوم پدر استاد؛ جریانی از شخصی طماع که زندگی افسانه‌ای برای خودش درست کرده بود؛ جریانی از شخصی در بازار فرش پیرامون از بین رفتن بازار فرش در بیش از چهل سال قبل؛ نابود شدن توسط طمع و وظیفهٔ متصدیان و کشور برای آموزش به ؛ تبیین معنای قناعت به اینکه انسان راضی به مرز و حد خود باشد؛ مقابل است که به شخصی می‌گویند که از حد خودش تجاوز می‌کند؛ مسرف در جهات مختلف است که یکی تجاوز در حد خود در طمع ورزیدن است «و تدنيس العرض» آلوده و حقیر کردن خود انسان با طمع ورزیدن؛ ضرورت پرهیز از اموری که حرمت انسان در آن‌ها ریخته می‌شود؛ جریانی از منبر در مسجد و برخورد با برخی از افراد با شخصیت؛ لِلْفُقَرَآءِ ٱلَّذِينَ أُحْصِرُوا۟ فِی سَبِيلِ ٱللَّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِی ٱلْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ ٱلْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَٰهُمْ لاَ يَسْـَٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلْحَافًاۗ وَ مَا تُنفِقُوا۟ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ :۲۷۳؛ جمع بین ثروتمند بودن و گدا بودن در برخی انسان‌های بدون باور درست و جمع بین فقیر بودن و عزیز بودن در برخی انسان‌های با باور درست «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس» از راه‌های ترقی در امور همین داشتن از آن‌چه در دست مردم است می‌باشد؛ توصیه‌ای به در : عدم سوال از شغل بازاریان «و تدنيس العرض» اهمیت عِرض و حرمت در ؛ بالاتر بودن حرمت از حرمت : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ ص۲۷؛ طمع ورزیدن به امور مختلف همچون طمع به و و ، که هر اندازه این‌ها زیر پا گذاشته شوند انسان به سمت در حرکت است شعری از پیرامون طمع ای بسته دل اندر خوان طمع وی خسته تن از پیکان طمع ای مرغ دلت پیوسته کباب از نائرۀ سوزان طمع فریاد که آب رخت را ریخت بر خاک مذلت، نان طمع یا آنکه بنه دندان به جگر یا آنکه بکش دندان طمع یا گوش بهر بد و نیک بده یا آنکه به بند زبان طمع دیوان محاسن در کلام مولا صلوات‌الله‌علیه صلی‌الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین السلام علیک یا اول المظلوم مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید صدای دلنشین شاه انس و جان نمی‌آید یتیمی دامن مادر گرفته اشک می‌ریزد که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی‌آید به جای صوت قرآن چون شده کز خانه حیدر نوایی جز صدای ناله و فغان نمی‌آید علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم وصیت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مبنی برای تدفین شبانه بدن مبارکشان به صورت مخفیانه به منظور مصون ماندن از جسارت روضه تدفین ابدان مطهر پنج تن آل عبا علیهم‌السلام و غربت علیه‌السلام هنگام تدفین
شذرات المعارف
شب بیست و چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan11
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «وعليك بالاعتصام بربك و التوكل عليه» ص۳۹۹ اعتصام به رب؛ ذکر رب به منظور توجه به جنبهٔ و آویختگی به او؛ توکل به الله و توکل به رب؛ رب ذاتی است که در مقام پروردگاری انسان است؛ تبیین معنای ؛ ارزش همه‌چیز به پرورش و پروریده شدن آن است؛ لزوم بریدن از و به رب؛ توصیف علیه‌السلام در مورد چگونه دیدن امر پروردگار نسبت خودش: وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَ قَالَ يَا أَبَتِ هٰذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَ جَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ علیه‌السلام:۱۰۰ «و التوكل عليه» به معنی پشت دادن و اتکال است که از کَلّ (= آویزان شدن به چیزی) گرفته شده است؛ خودت را به ذاتی که می‌پروراند متکی کن؛ بودن جمیع امور در مسیر نه نفس به معنی اینکه انسان راهی که خدا گفته را برود که اگر آن که می‌خواهد بشود خیرش است و اگر آن که را می‌خواهد نشود باز هم خیرش است زیرا او را خدا دارد می‌پروراند؛ جریان منقول از در مورد نذر شخصی در برای فرزند دار شدن؛ انسان به باید به خود عامل باشد و در و راضی به رضای خدا و قانع به آن‌چه خدا می‌دهد باشد «و جاهد نفسك لتردها عن هواها، فإنه وجب عليك كجهاد عدوك» ص۳۹۹ با خود بجنگ تا هوایش را از خودت دور کنی؛ هوا و هوای نفس به معنی سقوط است و یعنی نفسی که انسان را زمین می‌زند که زمین خوردن جنبهٔ مخالف ترقی را بیان می‌کند؛ بودن جهاد با نفس همچون وجوب با ؛ اوصاف؛ نمونه‌ای از نیکوی مرحوم آیت‌الله که با آنکه و صاحب کتاب بود کتاب مرحوم آیت‌الله شیخ را که معاصر وی بود در درس خارج تدریس و بحث می‌کرد؛ توصیف مرحوم امام از مرحوم آیت‌الله شیخ و نقل خوابی از ایشان؛ بدترین : أعدى عدوك نفسك التي بين جنبيك ج۷۰ص۶۴؛ لزوم مبارزه با نفس و توجه به زمان مند بودن و به بودن آن؛ اوحدی شست سال سختی دید تا شبی روی نیک بختی دید سی سال لاف مهر زدم تا سحرگهی وا شد دلم چو گل ز نسیم بهار عشق ضرورت پرهیز از برخورد عوامانه با اموری همچون ؛ تحلیل صحیح یک شبه عوض شدن برخی افراد؛ جریانی از شخصی که سر به عاقبت به خیری برد صلی‌الله علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله محبوبهٔ حق، جان جهان فاطمه‌ام بود هم قائمهٔ روح و روان فاطمه‌ام بود مام حسنین، مونس جان فاطمه‌ام بود غمخوار دل غمزدگان فاطمه‌ام بود بقیع فاطمه‌ام کو؟ دُر عالمه‌ام کو؟ در راه خدا طائر من گشته فدایی ما بین من و فاطمه افتاده جدایی طفلان همه گویند که مادر به کجایی ای سینه شکسته ز چه در خانه نیایی بقیع فاطمه‌ام کو؟ دُر عالمه‌ام کو؟ نفسي علی زَفَراتها محبوسةٌ یا لـیتها خـرجـت مـع الزَّفَـراتِ لا خیرَ بعدكِ في الحیاةِ و إنّما أبکي مخافةَ تـطـولَ حـیاتي مردم همه در خوابند الا من افسرده در کنار قبر تو می‌گریم و می‌نالم ای طائر پر بسته، رفتی به دل خسته با پهلوی بشکسته، ای شمع شبستانم دیگر نخوری سیلی، رویت نشود نیلی رفتی و شدی راحت، از محنت دورانم صلی‌الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهرا السلام علیکم و رحمة الله و برکاته شب بیست و چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۵ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب سی‌ام محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۱۴ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و أكثر الصواب في خلاف الهوى.» ص۳۹۹ سوال همیشگی بهترین چیست؟؛ ضرورت ملاحظه پاسخ همه‌جانبه و رعایت اصل شخص در امور؛ مرحوم میر محمدصالح (داماد علامه و شیعه در زمان سقوط با )؛ ویرانی و صدمات بسیار به در جریان فتنه افغان تا روی کار آمدن ؛ جریانی از مرحوم میر محمدصالح مولف کتاب و نقل جریانی از مرحوم (نوهٔ و پسر آقا ، که ساکن بوده است) در از ایشان در مورد خوابی از مرحوم مجلسی؛ عظیم در هندوستان پیش از صدسال قبل و از بین رفتن آن با دسیسهٔ ؛ ظهور اعمال و نیت پشت ؛ اوصاف مرحوم آیت الله از مراجع مقدس و جریانی از کمک ایشان به یک زن ارمنی و عنایت علیه‌السلام به ایشان؛ نسل‌کشی در ؛ تحمیلی انگلیس‌ها به ایران در جنگ جهانی اول؛ جهل ما نسبت به عملی که مورد رضای خدای متعال است؛ مناطق قبولی عمل در فرمایش علیه‌السلام: «و أكثر الصواب في خلاف الهوى.» بیشترین ثواب در زیر پا گذاشتن است؛ جلوات هوای نفس؛ جریان شخصی که فقط یک سلام از او به علیه‌السلام قبول شد به‌خاطر حالت شرمندگی که از حالت جنابت خود داشت؛ خاطره‌ای از به نقل از یکی از دوستان مرحوم پدر استاد پیرامون مرحوم آسید مهدی و بحث دین و دلی داشتیم و خاطر جمعی زلف پریشان و چشم مست بلا شد فرمایش صلوات الله علیه پیرامون اینکه اگر کسی یک عملش درست باشد باقی اعمالش را در قیامت من درست می‌کنم؛ فرمایشی از مرحوم میرزا به شاگردانشان: شما آدم ندیدید وگرنه ما را زنده زنده آتش می‌زدید!؛ نقل خوابی از از مرحوم میرزا عبدالعلی طهرانی و قبولی یک عمل که شامل یک زیارت علیه‌السلام بوده است؛ اوصاف مرحوم ؛ مقدار منبرهای قدیم همچون منبر مرحوم در از ۸ صبح تا ۱۲ ظهر؛ عنایت سلام الله علیها به مرحوم نظام رشتی به واسطهٔ پا گذاشتن روی هوای نفس؛ در کدام عمل هوای نفس نباشد را خدا می‌داند: أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَاكِمِينَ :۸ السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجمیلة الجلیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة، المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله مردم همه در خوابند الا من افسرده در کنار قبر تو می‌گریم و می‌نالم ای طائر پر بسته، رفتی به دل خسته با پهلوی بشکسته، ای شمع شبستانم دیگر نخوری سیلی، رویت نشود نیلی رفتی و شدی راحت، از محنت دورانم زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا ببین این حال خرابم جان حسینت بده جوابم ای همسر حیدر سوره کوثر فاطمه جانم صلی‌الله علیکم یا آل رسول الله و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته شب سی‌ام محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۱۴ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه. و علم يكفيه مؤونة جهله و غنى يكفيه مخافة الفقر.» ص۴۰۰ سه خصلت اگر در کسی باشد در کمالات به کفایت می‌رسد: ۱- عقل، ۲- علم، ۳- اقتصاد در امور مالی؛ اصول مهم مدار : لزوم برای کارکرد درست و اقدام به موقع توسط انسان؛ نیاز به برای به‌کارگیری صحیح عقل؛ عدم به‌کارگیری صحیح عقل علامت و است؛ عقل برای جلوگیری از تبعیت از ؛ امکان زیرورو شدن تمام زندگی با یک اقدام یا عمل بی‌جا؛ جریانی از مخفیانه رفتن بین مردم ما همه کردیم کار خویش را ای بزرگ آخر بجنبان ریش را جریان شراب‌خواری شبانه نادرشاه؛ نیاز به علم و برای به‌کارگیری عقل در حالی صحیح تا از هلاکت رها شود؛ نیاز به و در نحوهٔ کاربرد و کارکرد عقل مذکور در روایت در انسان و مثالی در این جهت از نحوهٔ مدیریت در بر انسان‌های مبتلا به بر خلاف جامعه ما؛ عقل در این‌جا یعنی نیروی تحلیل مسائل که نیرویی است که احتیاج به علم و تجربه و تربیت دارد که در کجا مصرف شود «يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه و علم يكفيه مؤونة جهله» جریانی از عقل و منفور شدن در اجتماع؛ پرورش عقل نیاز به نزد مربی دارد؛ تربیت به دست روزگار: مَنْ لَمْ يُهَذِّبْ نَفْسَهُ فَضَحَهُ سُوءُ الْعَادَةِ ص۲۴۰؛ مربی انسان یا تجربه است یا اطرافیان که همهٔ این‌ها نیاز به پذیرش در شخص دارد هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر «و غنى يكفيه مخافة الفقر.» روش درست زندگی کردن و نیاز به درست به معنای اینکه حوری زندگی کند تا دست حاجت جلوی کسی دراز نکند؛ به‌کارگیری عقل بر اساس دانایی؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله شیخ ؛ روابط اجتماعی و روش و اهمیت کردن قبل از امر دیگر: مَنْ بَدَأَ بِالْكَلاَمِ قَبْلَ اَلسَّلاَمِ فَلاَ تُجِيبُوهُ وَ قَالَ اِبْدَءُوا بِالسَّلاَمِ قَبْلَ اَلْكَلاَمِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْكَلاَمِ قَبْلَ اَلسَّلاَمِ فَلاَ تُجِيبُوهُ ج۲ص۶۴۴؛ اهمیت ارتباطات صحیح در برای برقراری رابطه با و جریانات و مثال‌هایی در این رابطه در و زندگی؛ روابط اجتماعی خراب و اثر آن در ؛ در نحوهٔ برقراری ارتباط در طول زندگانی از ریشه‌های اساسی موفقیت است؛ نیاز روابط عمومی به دانش‌اندوزی و کسب تجربه در جای خود؛ جریان بنایی که مناره بلند بدون پله ساخته بود؛ لازمهٔ دانستن است؛ یاسین در گوش خر خواندن ؛ خاصیت جهل این است که انسان جاهل خود را از همه داناتر می‌داند؛ مضمون کلامی عجیب از صلوات‌الله‌علیه بدین بیان که: من با هیچ عالمی سخن نگفتم مگر اینکه بر او غلبه کردم و با هیچ جاهلی سخن نگفتم مگر اینکه او به من غلبه کرد «و غنى يكفيه مخافة الفقر.» به‌کارگیری عقل و علم در زندگی به‌گونه‌ای که گرفتار (چه کنم چه کنم) مادی نشود؛ درست استفاده نکردن از مسائل و شدن؛ سوال اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم از افراد: كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إذا نَظَرَ إلى الرّجُلِ فأعْجَبَهُ، قالَ : هَل لَهُ حِرْفَةٌ؟ فإنْ قالوا: لا، قالَ: سَقَطَ مِن عَيْني. قيلَ: وكيفَ ذلكَ يا رسولَ اللّه ِ ؟! قالَ : لأنَّ المؤمنَ إذا لَم يَكُن لَهُ حِرْفَةٌ يَعيشُ بدِينهِ تألیف ص۳۹۰؛ ضرورت فعالیت و اشتغال انسان حتی پس از ؛ جریان خاص بازنشستگی در ؛ مذموم بودن عدم فعالیت در ؛ فعالیت و پدید آمدن تجربه برای انسان؛ در برخی روایات کسی شمرده شده است که خودش را نتواند در چرخهٔ تسهیل امور استفاده کند صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان به خدا که ز غیر تو بیزارم وز خویش همیشه در آزارم آوارۀ کوه و بیابانم سرگشتۀ کوچه و بازارم چون مرغ شب آویزم همه شب روزانه چه بلبل گلزارم در خرمن نه فلک آتش زد یک شعله ز آه دل زارم رنجورم و باز مرنجانم بیزارم و باز نیازارم آن خاطر نازک را ترسم کز زاری خویش بیازارم من سوختهٔ تو و مفتقرم این است متاعم و ابزارم دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۵ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب شانزدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف» ص۴۰۰ شاه بیت و شاه غزل حضرت صلوات الله علیه این فراز است مذکور است که امام علیه‌السلام را چهار دست می‌کنند؛ امکان تقسیم افراد به حسب امور بسیار زیاد «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف» ای هشام بر حذر باش از این ؛ شناخت جناب علیه‌الرحمة برای پی بردن به وصیت امام علیه‌السلام؛ جریان هشام بن حکم در محضر علیه‌السلام: كَانَ ابْنُ أَخِي هِشَامٍ يَذْهَبُ فِي الدِّينِ مَذْهَبَ الْجَهْمِيَّةِ خَبِيثاً فِيهِمْ، فَسَأَلَنِي أَنْ أُدْخِلَهُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) لِيُنَاظِرَهُ، فَأَعْلَمْتُهُ أَنِّي لَا أَفْعَلُ مَا لَمْ أَسْتَأْذِنْهُ فِيهِ، فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَاسْتَأْذَنْتُهُ فِي إِدْخَالِ هِشَامٍ عَلَيْهِ، فَأَذِنَ لِي فِيهِ، فَقُمْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ خَطَوْتُ خُطُوَاتٍ فَذَكَرْتُ رِدَائَتَهُ وَ خُبْثَهُ، فَانْصَرَفْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَحَدَّثْتُهُ رِدَائَتَهُ وَ خُبْثَهُ، فَقَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) يَا عُمَرُ تَتَخَوَّفُ عَلَيَّ! فَخَجِلْتُ مِنْ قَوْلِي وَ عَلِمْتُ أَنِّي قَدْ عَثَرْتُ، فَخَرَجْتُ مُسْتَحِياً إِلَى هِشَامٍ، فَسَأَلْتُهُ تَأْخِيرَ دُخُولِهِ وَ أَعْلَمْتُهُ أَنَّهُ قَدْ أَذِنَ لَهُ بِالدُّخُولِ عَلَيْهِ، فَبَادَرَ هِشَامٌ فَاسْتَأْذَنَ وَ دَخَلَ فَدَخَلْتُ مَعَهُ، فَلَمَّا تَمَكَّنَ فِي مَجْلِسِهِ سَأَلَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَارَ فِيهَا هِشَامٌ وَ بَقِيَ، فَسَأَلَهُ هِشَامٌ أَنْ يُؤَجِّلَهُ فِيهَا، فَأَجَّلَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَذَهَبَ هِشَامٌ فَاضْطَرَبَ فِي طَلَبِ الْجَوَابِ أَيَّاماً فَلَمْ يَقِفْ عَلَيْهِ، فَرَجَعَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَأَخْبَرَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) بِهَا، وَ سَأَلَهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ أُخْرَى فِيهَا فَسَادُ أَصْلِهِ وَ عَقْدُ مَذْهَبِهِ، فَخَرَجَ هِشَامٌ مِنْ عِنْدِهِ مُغْتَمّاً مُتَحَيِّراً، قَالَ، فَبَقِيتُ أَيَّاماً لَا أُفِيقُ مِنْ حَيْرَتِي، قَالَ عُمَرُ بْنُ يَزِيدَ: فَسَأَلَنِي هِشَامٌ أَنْ‌ ‌أَسْتَأْذِنَ لَهُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) ثَالِثاً، فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَاسْتَأْذَنْتُ لَهُ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) لِيَنْتَظِرْنِي فِي مَوْضِعٍ سَمَّاهُ بِالْحِيرَةِ لِأَلْتَقِيَ مَعَهُ فِيهِ غَداً إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِذَا رَاحَ إِلَيْهَا وَ قَالَ عُمَرُ: فَخَرَجْتُ إِلَى هِشَامٍ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَقَالَتِهِ وَ أَمْرِهِ، فَسُرَّ بِذَلِكَ هِشَامٌ وَ اسْتَبْشَرَ وَ سَبَقَهُ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي سَمَّاهُ، ثُمَّ رَأَيْتُ هِشَاماً بَعْدَ ذَلِكَ فَسَأَلْتُهُ عَمَّا كَانَ بَيْنَهُمَا فَأَخْبَرَنِي أَنَّهُ سَبَقَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي كَانَ سَمَّاهُ لَهُ فَبَيْنَا هُوَ، إِذَا بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) قَدْ أَقْبَلَ عَلَى بَغْلَةٍ لَهُ، فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهِ وَ قَرُبَ مِنِّي، هَالَنِي مَنْظَرُهُ وَ أَرْعَبَنِي حَتَّى بَقِيتُ لَا أَجِدُ شَيْئاً أَتَفَوَّهُ بِهِ وَ لَا انْطَلَقَ لِسَانِي لَمَّا أَرَدْتُ مِنْ مُنَاطَقَتِهِ، وَ وَقَفَ عَلَيَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) مَلِيّاً يَنْتَظِرُ مَا أُكَلِّمُهُ، وَ كَانَ وُقُوفُهُ عَلَيَّ لَا يَزِيدُنِي إِلَّا تَهَيُّباً وَ تَحَيُّراً، فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ مِنِّي: ضَرَبَ بَغْلَتَهُ وَ سَارَ حَتَّى دَخَلَ بَعْضَ السِّكَكِ فِي الْحِيرَةِ، وَ تَيَقَّنْتُ أَنَّ مَا أَصَابَنِي مِنْ هَيْبَتِهِ لَمْ يَكُنْ إِلَّا مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عِظَمِ مَوقِعِهِ وَ مَكَانِهِ مِنَ الرَّبِّ الْجَلِيلِ، قَالَ عُمَرُ: فَانْصَرَفَ هِشَامٌ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) وَ تَرَكَ مَذْهَبَهُ وَ دَانَ بِدَيْنِ الْحَقِّ، وَ فَاقَ أَصْحَابَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) كُلَّهُمْ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ ج۱ ص۲۵۶؛ خصوصیات هشام بن حکم و به کمال رسیدن وی و شرفیابی وی پس از امام صادق علیه‌السلام به محضر امام کاظم علیه‌السلام و وصایای حضرت علیه‌السلام به وی
شذرات المعارف
شب هفدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف: رجل مترد معانق لهواه.» ص۴۰۰ امکان تقسیم مردم به جهان مختلف و تقسیم علیه‌السلام؛ مهم بودن بسیار ابن فقره از روایت و جریانی از برخورد اول استاد با این فقره؛ یپکرد به عظمت از حدیث اولی الالباب «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف: رجل مترد معانق لهواه.» بپرهیز از و از که چهار دسته‌اند؛ دسته اول: رجل مترد معانق لهواه؛ مترد از تردی فی البئر آمده است که کنایه از افتادن غافلانه در چاهی که بدون محفظه و دیواره است؛ ضرورت رعایت موجود در هر وادی پس از مشاهده خطر؛ حماقت در مرز جنون در انسانی که خطر را مشاهده کرده و خود را در معرض این خطر با خوشحالی قرار داده است که این شخص که ملاحظهٔ خود را نمی‌کند به قیاس اولویت ملاحظهٔ دیگران را هم نمی‌کند؛ کاربرد بسیار در علوم؛ حال بدتر از حال موضع پیشین شامل کسی است که سقوط کرده و از سقوط خود نیز خوشحال است!؛ جریانی از شخص کلاهبرداری که ورشکسته شده بود و تحت تعقیب هم بود و خوشحال هم بود!؛ با جنبه بسیار بالا بودن آقای حاج غلامعلی میزبان جلسات مرحوم میرزا اسماعیل ؛ جریان منبری بعد از مرحوم دولابی در منزل آقای مصلحی و برخورد با شخصی متوهم بعد از منبر «رجل مترد معانق لهواه» خوش بودن شخص سقوط کننده با مستی ز علائق جسمانی رسوا شده‌ای و نمی‌دانی حذر کن از انسانی که زمین خورده و نابود شده و سقوطش حتمی است و با این حال خوش است!؛ بدتر بودن وضعیت کسی که سقوط کرده و خوش است از مسی که سقوط کرده و بدین حال و کارش را واقف است و جریانی از شخصی در محضر مرحوم آیت‌الله در زمان ؛ و علیهم‌السلام آمده‌اند تا از کسی‌که سقوط کرده ولی خوشحال از این سقوطش نیست دستگیری کنند شب هفدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
🏴 سخنرانی #شب_اول دهه اول محرم الحرام فتنهٔ #یهود آیت‌الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akava
اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم بر قتل در صورت مشاهده وی بر منبر حضرت: وَ عَنْ عَبْدِ اَلْعَزِيزِ بْنِ اَلْخَطَّابِ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي اَلْأَسْوَدِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ عَنِ اَلْحَسَنِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِذَا رَأَيْتُمْ مُعَاوِيَةَ عَلَى مِنْبَرِي يَخْطُبُ فَاقْتُلُوهُ ج۳۳ص۱۹۱؛ به قدرت رسیدن بنی امیه در جهان اسلام توسط یهود در سایهٔ انفعال و کنار کشیدن مردمان صالح از صحنهٔ اجتماع همچون اصحاب کهف و رقیم: نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَاهُمْ هُدًى :۱۳؛ عدم توان (حتی مردمان خوب متعارف) برای مقابله با فتنه یهود و بنی امیه؛ تصویرگری ضعیف رسانه‌ای ما از حکومت بنی امیه که نصف جهان را در تصرف داشتند؛ عامل سرنگون شدن بنی امیه شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام بود؛ رسوا کردن بنی امیه و یهود با تلاوت قرآن سر مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام روی نیزه و خود را آیت عجیبه الهی نامیدن؛ عجیب بودن خالی ماندن تخت خلافت بنی امیه به مدت سه روز پس از هلاکت و استعفای بر اثر نفرت مردم از بنی امیه و روی کار آمدن 26:00 واقعیت واقعهٔ جنگ با یهود است؛ دفع انحراف به‌ظاهر مسلمانان که توسط یهود مسخ شده بودند توسط سیدالشهداء علیه‌السلام و ادامه امر اسلام با تعالیم علیه‌السلام 27:30 دفع مکاید یهود توسط سیدالشهداء علیه‌السلام؛ مقدمه‌چینی فتنه یهود به پیش از کربلا از واقعهٔ ؛ أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ :۱؛ ابرهه عامل (مسیحیت) بود؛ بازیچه بودن به دست یهود از زمان تبدیل مسیحیت به که اینان شدند؛ جنگ همیشگی یهود با اسلام توسط مسیحیت؛ سرّ تلاش مورخان یهود برای مخدوش کردن سال تولد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم در غیر سال تا از مصداق قرآنی آن فرار کنند؛ خط و نشان خدای متعال برای یهود در سوره فیل و قریش؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ (۱) أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ(۲) وَ أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيل (۳) تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ (۴) فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ (۵) 30:45 اشاره سلام الله علیها در خطاب به یزید به دشمنی وی با اولاد علیه‌السلام؛ مقابله جناب عبدالمطلب علیه‌السلام با عامل یهود یعنی ؛ کید یهود در لشکرکشی ابرهه به ؛ جریان اصحاب فیل و فرمایش جناب عبدالمطلب علیه‌السلام: فَقَالَ عَبْدُ اَلْمُطَّلِبِ أَنَا رَبُّ اَلْإِبِلِ وَ لِهَذَا اَلْبَيْتِ رَبٌّ ج۱۵ص۱۵۸؛ یهود ریشهٔ تمام است؛ فتنه یهود از سال عام الفیل که تولد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم است؛ انحراف اسلام (که آیین حضرت ابراهیم علیه‌السلام بود) در ؛ وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هٰذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ :۷۸؛ فتنه‌های متعدد یهود در عالم اسلام؛ شکستن شاخ یهود توسط سیدالشهداء علیه‌السلام 37:05 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را که بنگرند به محشر، دوباره روی تو را تمام، گمشدگان ره توئیم و کنیم به هر طریق که باشیم، جستجوی تو را ای سمت نوکری‌ات شرف و عزت و فخر همه ای به تمنای غمت به لب اهل ولا زمزمه ذاکر و مداح توام، نظری ای پسر فاطمه مرا مران، مرا مران از درت به پهلوی شکستهٔ مادرت یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو نیزه و شمشیر و سنان، کفن پیکر عریان تو بر نوک نی جلوه‌کنان، سر همچون مه تابان تو مرا مران، مرا مران از درت به پهلوی شکستهٔ مادرت یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین سخنرانی دهه اول محرم الحرام آیت‌الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
﷽ روز سی ام صفر المظفر روز شهادت #امام_رضا علیه‌السلام چهارشنبه ۱۰ آذر ماه ۱۳۹۵ هيئت اصحاب الحسین
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🏴 شهادت علیه‌السلام 00:45 ستُدفن بضعة منی بأرض خراسان، لایزورها مؤمن إلا اوجب الله له الجنة وحرّم جسده علی النار ج۱۰۲ص۳۱؛ مَنْ زَارَ قَبْرَ وَلَدِي عَلِيٍّ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَيْلَةً کان کمن زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِهِ ج۱۰ص۴۴۳ 01:40 حکمت اتمام ماه و و ها با به علیه‌السلام ظهور تام حضرت در دستگیری از پاافتادگان و محرومان؛ عجیب و غریب امام رضا علیه‌السلام برای طالبان و دارندگان مقام تمنا در درگاه علیه‌السلام؛ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً ج۴۴ص۲۸۵ 05:00 از حکم از بر سیدالشهداء علیه‌السلام برای دستگیری و حرکت به سمت کمال است که با دستگیری حضرت رضا علیه‌السلام اتمام پیدا می‌کند؛ عزاداری امام رضا علیه‌السلام بر سیدالشهداء علیه‌السلام در مسیر به هنگام ماه ؛ شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام به‌منظور جلوگیری از به کمال رسیدن ؛ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَا 06:50 جریانی از مرحوم آیت‌الله شیخ و حسرت ایشان از کم رفتن به امام رضا علیه‌السلام؛ دستگیری‌های امام رضا علیه‌السلام از زائر خود در مواضع متعدد 09:14 جریان زیارت امام رضا علیه‌السلام توسط صفوی به همراه در طوس جلال کبریا می‌بینم بی پرده تجلی خدا می‌بینم در کفش‌کن حریم پور موسی موسی کلیم با عصا می‌بینم پيوسته بود ملائک عليين پروانه‌ شمع روضه‌ خلد آئين مقراض به احتياط زن ای خادم ترسم ببری شهپر جبرئيل امين 12:00 خاطره‌ای از زیارت امام رضا علیه‌السلام در نوجوانی و سوالی از یکی از خدام حرم از دستگیری امام رضا علیه‌السلام خواجه آن است که باشد غَمِ خدمتکارش مخصوص هر شخص به مجالس علیهم‌السلام از یار نیاز ندیده کسی جز عشوه و ناز ندیده کسی گویند بسوز و بساز ولی این سوز و گداز ندیده کسی دیوان 21:00 خاندان رسالت بدهکار و مدیون کسی نمی‌مانند؛ جریان گریه بر مصائب علیهاالسلام و پناه دادن علیه‌السلام به او در واقع يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ 23:00 جریانی از مرحوم آیت‌الله شیخ علی اکبر و خواب دیدن سلام الله علیها در عنایت به زوار امام رضا علیه‌السلام تألیف مرحوم آیت‌الله نهاوندی ما بدین در نه پِیِ حشمت و جاه آمده‌ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم امید به اهل‌بیت علیهم‌السلام؛ وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا 27:20 بغض و نفرت علیه‌السلام از قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیها و آرزوی انتقام از آنان؛ وأخبرني أبو الحسين محمد بن هارون بن موسى، قال: حدثنا أبي (رضي الله عنه)، قال: أخبرني أبو جعفر محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد، قال حدثنا محمد بن أحمد بن أبي عبدالله البرقي، قال: حدثني زكريا بن آدم، قال: إني كنت عند الإمام الرضا عليه السّلام اذ جيء بأبي جعفر عليه السّلام و سنه أقل من أربع سنين، فضرب بيده إلى الأرض و رفع رأسه إلى السماء، فأطال الفكر، فقال له الإمام الرضا عليه السلام: بنفسي أنت فيم طال فكرك؟ فقال: فيما صنع بامي فاطمة عليها السّلام، أما والله لأخرجنهما، ثم لأحرقنهما، ثم لأذرينهما، ثم لأنسفنهما في اليم نسفا، فأستدناه و قبل بين عينيه ثم قال: بأبي أنت و امي، أنت لها - يعني الإمامة- تالیف ص ۴۰۰-۴۰۱ 28:40 روضه شهادت امام رضا علیه‌السلام یتململ کتململ السّلیم وداع آخرین امام رضا با جوادالائمه سلام الله علیهما کنار قبر با صفات از راه دور رسیدم ممنونتم امام رضا نکردی ناامیدم به جون فرزندت جواد یا ثامن‌الائمه دلم تو رو خیلی می‌خواد یا ثامن‌الائمه سجیة‌الکرم یا ثامن‌الائمه مگه ز آهو کمترم یا ثامن‌الائمه جان جواد و مادرت یا ثامن‌الائمه ما را مرانی از درت یا ثامن‌الائمه اندر دم جان دادنم یا ثامن‌الائمه یکدم بیا به دیدنم یا ثامن‌الائمه رضا جان رضا جان ۳۰صفر۱۴۳۸ ۱۳۹۵٫۹٫۱۰ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
✨ ولادت امام حسن عسکری علیه السلام 👈 بازگشت به فهرست موضوعی #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/sh
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم * نکته: دقایق ابتدایی جلسه موجود نمی‌باشد. ایام متعلق به امام حسن عسکری و حضرت معصومه سلام الله علیهما 00:00 شناخت افراد در مواضع مختلف؛ شأن والای و و خاطره‌ای از استاد در این مورد؛ جذبه علم در افراد مختلف و شباهت در جذب افراد؛ لوازم علم‌آموزی همچون (بردباری) و : عن معاوية بن وهب قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: اطلبوا العلم وتزينوا معه بالحلم والوقار ج۱ص۳۶؛ دخالت شیطان در ؛ فریب دیگران از راه علم علم رسمی سر به سر قیل است و قال نه از او کیفیتی حاصل، نه حال طبع را افسردگی بخشد مدام مولوی باور ندارد این کلام 05:25 توصیف ؛ فریب خوردن در مواجهه با صاحبان علوم وهبی؛ علل مختلف دارایی به علم وهبی؛ عدم ضایع شدن : إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلا ؛ عدم اطمینان از زمین نخوردن صاحبان علم وهبی همچون نمونه‌های قرآنی آن مثل و ؛ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ (۱۷۵) وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ؛ جریانات بعلم باعورا که صاحب بود؛ و أما قوله‌ وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا- فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ‌ فإنها نزلت في بلعم بن باعوراء و كان من بني إسرائيل، وَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ الْحَسَنِ [الْحُسَيْنِ‌] بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه‌السلام أَنَّهُ أُعْطِيَ بَلْعَمُ بْنُ بَاعُورَاءَ الِاسْمَ الْأَعْظَمَ، فَكَانَ يَدْعُو بِهِ فَيُسْتَجَابُ لَهُ- فَمَالَ إِلَى فِرْعَوْنَ فَلَمَّا مَرَّ فِرْعَوْنُ فِي طَلَبِ مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ- قَالَ فِرْعَوْنُ لِبَلْعَمَ ادْعُ اللَّهَ عَلَى مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ لِيَحْبِسَهُ عَلَيْنَا- فَرَكِبَ حِمَارَتَهُ لِيَمُرَّ فِي طَلَبِ مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ- فَامْتَنَعَتْ عَلَيْهِ حِمَارَتُهُ فَأَقْبَلَ يَضْرِبُهَا فَأَنْطَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- فَقَالَتْ وَيْلَكَ عَلَى مَا تَضْرِبُنِي- أَ تُرِيدُ أَجِي‌ءُ مَعَكَ لِتَدْعُوَ عَلَى مُوسَى نَبِيِّ اللَّهِ وَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ، فَلَمْ يَزَلْ يَضْرِبُهَا حَتَّى قَتَلَهَا وَ انْسَلَخَ الِاسْمُ الْأَعْظَمُ مِنْ لِسَانِهِ، وَ هُوَ قَوْلُهُ‌ فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ- وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها- وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ- فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ- إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ‌ وَ هُوَ مَثَلٌ ضَرَبَهُ؛ دستور به بعلم باعورا برای دعا بر ضد علیه‌السلام؛ عدم ملازمت بودن با علم وهبی؛ نفوذ بیشتر شیطان در علوم وهبی از نفوذ در علوم کسبی؛ ضرورت بیشتر صاحبان علوم وهبی از دیگران 11:40 تصور اشتباه مردم در مورد علم و علیهم‌السلام؛ تقسیم علوم به سه قسم علوم کسبی و علوم وهبی و علوم لدنی توسط ؛ انبیاء و اولیاء علیهم‌السلام؛ منشأ علوم لدنی در افراد در در وادی ؛ عدم تسلط شیطان بر صاحبان علوم لدنی 13:39 روایتی از علیه‌السلام؛ علیه‌السلام کی و چگونه متوجه می‌شوند که الان امام هستند: باب فی الإمام متی یعلم أنّه إمام ... رأیت أبا الحسن علیه السّلام فی الیوم الذی توفّی فیه أبو جعفر علیه السّلام، فقال: إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون، مضی أبو جعفر. فقیل له: و کیف عرفت ذلک؟ قال: داخلتنی ذلّة للّه لم أکن أعرفها ج۲صص۳۸۲-۳۸۳؛ و ثمرات آن؛ اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم: ثُمَّ دَنَا فَتَدَلّی (۸) فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ؛ منشأ علوم لدنی نزدیک بودن به خداست که شیطان در آن مقام راه ندارد: قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ 17:00 بودن علم لدنی: الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ ص۱۶؛ حصول ثمرات قرب الی الله در صاحبان علوم لدنی؛ در ؛ مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعينَ صَباحا، ظَهَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ؛ ما أخلص عبد لله عز وجل أربعين صباحا إلا جرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه