شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۴
ارزانی شدن #نعمت ها و #لطف خدا بر اساس #حکمت؛ #اقرار گرفتن #قرآن کریم از #جن و #انس برای عدم #تکذیب نعم الهی به علل مختلفی مثل اینکه اعطای نعم الهی تابع حکمت است؛ أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ (۱۷) وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ (۱۸) وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ (۱۹) وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ #الغاشیة:۲۰؛ نعمت #زندگی کردن؛ زندگی در راه خدا باعث #فیضان آیات الهی میشود؛ انّ الله خلق آدم علی صورته؛ #جلوه خلقت آدم و صدور جلوات از صورت آدم همانگونه که از خدا صادر شد؛ #عیش در عربی به معنای زندگی کردن است؛ تبیین چگونه و چه موقع به ظهور رسیدن آیات الهی در زندگی در مسیر خدای متعال با تمثیل قطار در ریل و قطار در خارج از ریل؛ انسان در #شأن خود همه #خیر و خوبی است و انسان در غیر شأن خود همه پستی و بدی است؛ انسان موقعی در مسیر است که مطابق #علم و #حکمت وجودی خودش باشد؛ سیر #حضرت_یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام؛ قَالَ اجْعَلْنِي عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ #یوسف علیهالسلام:۵۵؛ اشاره به دو #کمال انسان: #حفیظ و #علیم؛ #اراده در انسان به جهت حفیظ بودن قرار داده شده است؛ کمال #عقل در انسان به #علم است؛ هنگامی انسان میتواند مطابق بایستهها و نبایستهها عمل کند که ارادهاش قوی باشد و تحت دانایی و توانایی قرار بگیرد؛ توانا بود هرکه دانا بود (منسوب به #فردوسی) اشاره به دو صفت اراده و علم دارد؛ محور تمام کمالات در انسان به علم و اراده است و کمال این دو به حفظ و علم که خود حفیظ بودن هم تحت علیم بودن است؛ اگر دانایی در انسان بود توانایی به درد میخورد وگرنه توانایی سبب بدبختی انسان میشود
غایة الغایات کمال در کلام امام علیهالسلام: «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.»
در زندگی انسان از بهره میبرد مگر به اینکه در یکی از دو حیثیت باشد: یا #دانش_آموزی یا #آموزگاری؛ ضرورت به کارگیری #آموزش و #یادگیری در مسیر کمال برای بهره بردن از زندگی؛ «لرجلین» یعنی دو قسم بهرهور: «لمستمع واع»: دانشآموزی گیرا و «عالم ناطق»: دانشمندی سخنگو؛ شأن والای دانشآموز گیرنده (=واع)؛ ذکر یکی از صفات #امیرالمؤمنین علیهالسلام در قرآن (اذن واعیة) است: الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا نَزَلَتْ وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هِیَ أُذُنُکَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) #الکافی ج۱ص۴۲۳؛ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ (۱۱) لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ #الحاقة:۱۲: ما شما را از #طوفان_نوح نجات دادیم و شما را بر کشتی نشانیدیم تا اینکه این نجات دادن ما شما را برای شما یادگاری بوده باشد؛ چه یادگاریای؟ (= اینکه در نظر داشته باشید ما شما را وا نمیگذاریم و شما را نجات میدهیم)؛ این سخن الهی را آنکسی میگیرد که #گوش_شنوا داشته باشد؛ شرایط گوش شنوا در انسان؛ وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (۱۶) وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ #الحاقة:۱۷؛ پس ای که صاحب گوش شنوا بودی این عالم روزی بساطش به هم میریزد و آن روز آنکسی بهرهمند است که شنوایی لازمه را داشته است
«يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.»
واع از وعی یعی به معنای گیرایی؛ شنوایی با #غفلت و شنوایی بدون غفلت؛ وقتی انسان سراپا گوش است نکات را میگیرد مثل درسی که سیصد نفر هستند و چهار نفر بیشتر #مجتهد نمیشوند چون فقط اینها سراپا گوش بودند؛ قرار دادن آلات گیرایی در انسان: أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ (۸) وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ (۹) وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ (۱۰) فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ #البلد:۱۱؛ گوش نکردن سخن منذران: تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ (۸) قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ #الملک:۹؛ گوش نکردن و #تعقل نکردن: وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ #الملک:۱۰
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل. و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۴
فضیلت #عقل؛ بهره #زندگی به مقام #علمی است؛ افضل خلائق #انبیاء الهی علیهمالسلام هستند که ایشان بالاترین مقام عقلی را دارند؛ سیر عقلی در #خواب؛ انبیاء علیهمالسلام در مقام #تعلیم و #تربیت هستند که همهچیز که لازم است را در اختیار مردمان قرار میدهند؛ ارتقای عقل مردم توسط انبیاء علیهمالسلام؛ اهمیت #سیر_عقلی و سیر در عقل؛ ضرورت انتقال مفاهیم عقلی به #کودک به #تدریج با زبان طفولیت؛ مرور سیر جوامع بشری با مرور جریان فرزندان #حضرت_آدم علیهالسلام؛ غایت دوری از عقل در #قابیل در هنگام عجز از خاکسپاری پیکر #هابیل: فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ ۚ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي ۖ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ #المائدة:۳۱؛ انبعاث کلاغ بر قابیل نشان از عدم ظرفیت قابیل به داشتن مربی انسانی؛ مزایای علم به #ظاهر و #باطن #قرآن کریم: وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَىٰ ۗ بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا #الرعد:۳۱؛ روند و سیر انسان در طریق #تکامل با آموزش دیدن از #طبیعت و حیوانات تا رسیدن به قابلیت استفاده از انبیاء علیهمالسلام تا عقل مردمان در کمال بیشتری قرار بگیرد
«و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.»
خداوند هیچ نبیای را مبعوث نکرد مگر اینکه #عاقل بود؛ #بعثت با عقل به ظهور میرسد؛ افضلیت عقل نبی از جمیع تلاش تلاشگران؛ ضرورت #آموزش برای بهرهوری از #تلاش؛ محاسن #معاشرت با #عقلا؛ گزارشی از #فیلم مستندمانند محصول #ایتالیا در مورد چوپان زادهای نیمه وحشی که متحول شد و به دنبال #تحصیل_علم رفت؛ نسبت انبیاء علیهمالسلام با #امت حالت پدر به فرزند است
«و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.»
در #معنویات باید به تعالیم انبیاء علیهمالسلام مراجعه کرد تا به موفقیت رسید وگرنه خود صورت عمل نتیجه خاصی ندارد
صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله
السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
ای تاب و توانم را برده
رحمی بر این دل افسرده
برگی از گلشن خرم عمر
باقی بود آن هم پژمرده
خوناب جگر از ساغر دل
در فصل بهار غمت خورده
بیمار توایم و نپرسیدی
کاین غمزده به شد یا مرده
دیوان #کمپانی
روضه #حضرت_علی_اکبر صلوات الله علیه
فسقط عن الفرس و جلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
۲۳محرم۱۴۴۵
۱۹مرداد۱۴۰۲
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه. و علم يكفيه مؤونة جهله و غنى يكفيه مخافة الفقر.»
#تحف_العقول ص۴۰۰
سه خصلت اگر در کسی باشد در کمالات به کفایت میرسد: ۱- عقل، ۲- علم، ۳- اقتصاد در امور مالی؛ اصول مهم مدار #زندگی: لزوم #عقل برای کارکرد درست و اقدام به موقع توسط انسان؛ نیاز به #علم برای بهکارگیری صحیح عقل؛ عدم بهکارگیری صحیح عقل علامت #جهل و #جاهل است؛ عقل برای جلوگیری از تبعیت از #هوای_نفس؛ امکان زیرورو شدن تمام زندگی با یک اقدام یا عمل بیجا؛ جریانی از مخفیانه رفتن #نادرشاه بین مردم
ما همه کردیم کار خویش را
ای بزرگ آخر بجنبان ریش را
جریان شرابخواری شبانه نادرشاه؛ نیاز به علم و #تجربه برای بهکارگیری عقل در حالی صحیح تا از هلاکت رها شود؛ نیاز به #تعلیم و #تربیت در نحوهٔ کاربرد و کارکرد عقل مذکور در روایت در انسان و مثالی در این جهت از نحوهٔ مدیریت در #چین بر انسانهای مبتلا به #مونگولیسم بر خلاف جامعه ما؛ عقل در اینجا یعنی نیروی تحلیل مسائل که نیرویی است که احتیاج به علم و تجربه و تربیت دارد که در کجا مصرف شود
«يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه و علم يكفيه مؤونة جهله»
جریانی از عقل #منفعت_محور و منفور شدن در اجتماع؛ پرورش عقل نیاز به #آموزش نزد مربی دارد؛ تربیت به دست روزگار: مَنْ لَمْ يُهَذِّبْ نَفْسَهُ فَضَحَهُ سُوءُ الْعَادَةِ #غررالحکم ص۲۴۰؛ مربی انسان یا تجربه است یا اطرافیان که همهٔ اینها نیاز به پذیرش در شخص دارد
هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر
#حافظ
«و غنى يكفيه مخافة الفقر.»
روش درست زندگی کردن و نیاز به #اقتصاد درست به معنای اینکه حوری زندگی کند تا دست حاجت جلوی کسی دراز نکند؛ بهکارگیری عقل بر اساس دانایی؛ جریانی از مرحوم آیتالله شیخ #حسین_لنکرانی؛ روابط اجتماعی و روش #معاشرت و اهمیت #سلام کردن قبل از امر دیگر: مَنْ بَدَأَ بِالْكَلاَمِ قَبْلَ اَلسَّلاَمِ فَلاَ تُجِيبُوهُ وَ قَالَ اِبْدَءُوا بِالسَّلاَمِ قَبْلَ اَلْكَلاَمِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْكَلاَمِ قَبْلَ اَلسَّلاَمِ فَلاَ تُجِيبُوهُ #الکافی ج۲ص۶۴۴؛ اهمیت ارتباطات صحیح در #جامعه برای برقراری رابطه با #مردم و جریانات و مثالهایی در این رابطه در #ازدواج و زندگی؛ روابط اجتماعی خراب و اثر آن در #طلاق؛ #روابط_عمومی در نحوهٔ برقراری ارتباط در طول زندگانی از ریشههای اساسی موفقیت است؛ نیاز روابط عمومی به دانشاندوزی و کسب تجربه در جای خود؛ جریان بنایی که مناره بلند بدون پله ساخته بود؛ لازمهٔ دانستن #پذیرش است؛ یاسین در گوش خر خواندن #ضرب_المثل؛ خاصیت جهل این است که انسان جاهل خود را از همه داناتر میداند؛ مضمون کلامی عجیب از #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه بدین بیان که: من با هیچ عالمی سخن نگفتم مگر اینکه بر او غلبه کردم و با هیچ جاهلی سخن نگفتم مگر اینکه او به من غلبه کرد
«و غنى يكفيه مخافة الفقر.»
بهکارگیری عقل و علم در زندگی بهگونهای که گرفتار (چه کنم چه کنم) مادی نشود؛ درست استفاده نکردن از مسائل و #کلاش شدن؛ سوال #پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم از #شغل افراد: كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إذا نَظَرَ إلى الرّجُلِ فأعْجَبَهُ، قالَ : هَل لَهُ حِرْفَةٌ؟ فإنْ قالوا: لا، قالَ: سَقَطَ مِن عَيْني. قيلَ: وكيفَ ذلكَ يا رسولَ اللّه ِ ؟! قالَ : لأنَّ المؤمنَ إذا لَم يَكُن لَهُ حِرْفَةٌ يَعيشُ بدِينهِ #جامع_الاخبار تألیف #شعیری_سبزواری ص۳۹۰؛ ضرورت فعالیت و اشتغال انسان حتی پس از #بازنشستگی؛ جریان خاص بازنشستگی در #ایران؛ مذموم بودن عدم فعالیت در #فرهنگ_اسلامی؛ فعالیت #اقتصادی و پدید آمدن تجربه برای انسان؛ #عاجز در برخی روایات کسی شمرده شده است که #دارایی خودش را نتواند در چرخهٔ تسهیل امور استفاده کند
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
به خدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم
آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم
چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم
در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم
رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم
آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم
من سوختهٔ تو و مفتقرم
این است متاعم و ابزارم
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۶
۱۴۰۳/۱۰/۲۵
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110