eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
7 عکس
39 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
🔺بیان تاریخ مختصر صهیونیسم + بیان نقشه صهیونیسم برای ایران شیعی امروز + نکات ارزنده متعدد دیگر 🎤آیت
سیاست رسمی و غیراعلانی اسرائیل در به هم ریختن کشور‌های دیگر و پیشروی مرزهای ادعایی خود است؛ جریان مقابله و با اسرائیل؛ اشغال برخی از شهرهای جنوب تا رود توسط اسرائیل که از مناطق هستند که تنها نیرویی که توانست با قدرت این مناطق را آزاد کند بود که این علت محبوبیت حزب‌الله در لبنان است؛ موضع‌گیری رسمی اسرائیل از بدو پیروزی در ؛ سیاست ایران برای مقابله با اسرائیل به‌منظور جلوگیری از توسعه اسرائیل و ایجاد جریان حزب‌الله لبنان و مقاومت در . سیاست قوم یهود در قرآن مبنی بر آتش ورزی و خاموش کردن آتش جنگ ایشان توسط خدای متعال: کلمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ :۶۴؛ محدود یهود در کل کره زمین و اتخاذ سیاست جنگ‌افزوزی با در کشورهای دیگر و ایجاد جنگ بین آن‌ها؛ کلام «تا وقتی‌که صهیونیزم در منطقه است، منطقه روی آرامش به خود نمی‌بیند» شعار نیست؛ ایجاد نفوذ در ممالک توسط اسرائیل مثل نفوذ در و ایجاد تنش و جنگ بین ایران و آذربایجان و همچنین در و ایجاد جنگ بین کردستان عراق و ایران؛ تحلیل‌های تاریخی گویا به این است که یهود در یک مناطقی جنگ بین و راه می‌اندازد و در جایی جنگ بین و و در بین خود اعراب جنگ بین و و جنگ بین و راه می‌اندازد؛ ضرورت بررسی و شناسایی و سپس آموزش مکرهای یهود در ؛ گله از اساتید آکادمیک ها. اسلحه یهود در طول تاریخ است و استفاده از که در آن تبحر دارند؛ ذکر نمونه‌ای از تبلیغات سوء یهود راجع به یهودی‌های در ؛ مسلمان شدن بسیاری از یهودیان در مشهد در ۱۸۰ سال قبل و تشکیل خانواده‌های ، و مسلمان همزمان هفت هزار نفر از یهودیان در مثل که برای مسلمان شدنش کتابی نوشت با نام ؛ ذکر نمونه‌هایی از مظلوم‌نمایی یهودیان؛ تبیین اینکه ایجاد نمی‌کند ولی قوم یهود در سراسر جهان به اسم اینکه یهودی هستند خود را دارای ملیت اسرائیلی و متعلق به سرزمین اسرائیل می‌دانند؛ عدم محکومیت و و برخلاف که در ممالک مختلف جرم است؛ نقد جریان که توسط و به ادعای یهود انجام شده است ولی راه تحقیق آن در ممالکی مثل فرانسه جرم بوده و سه سال مثلاً در فرانسه زندان دارد؛ ریشه تمام این جریانات حمایت از یهود زیر سر انگلیس و معاهده بالفور است که با پشتیبانی آمریکاست که این بحران را برای ما پدید آورده‌اند؛ تأسف از و بابت عدم پیرامون فتنه یهود؛ هشدار سی سال قبل استاد پیرامون برنامه یهود در کردستان عراق؛ ضرورت برخورد صحیح و کار در مواجهه با معضل یهود و پرهیز از برخورد با که در بسیاری موارد نتیجه منفی دارد؛ تشکیل سمیناری در سال ۱۹۸۶م در با حضور دانشمندان برجسته‌ای مثل و چهره‌هایی مثل پیرامون اینکه چرا نمی‌میرد؟!؛ برخی در دانشگاه‌ها رسماً مدافع یهود شده‌اند؛ بررسی مسأله نهادینه شدن (=از بین رفتن روح این ادیان و ماندن ظاهر) به جز شیعه در سمینار تلاویو و نتیجه‌گیری سمینار به اینکه تا شیعه (صلوات الله علیه) را دارد نمی‌میرد و باید حسین را از شیعه بگیریم!؛ سمینار دیگری پس از چند سال و نتیجه دیگر اینکه علاوه بر حسین، شیعه زنده به است و باید (صلوات الله علیه) را از شیعه بگیریم!؛ سمینار سوم پیرامون شیعه و اینکه عامل سوم نمردن شیعه (صلوات الله علیه) است؛ و حسین، و صادق، و مهدی، را باید از شیعه گرفت تا شیعه بمیرد و چقدر بر علیه این سه کار می‌شود و ما خوابیم!؛ پایان ماجرای یهود برای ایران تغییر حکومت نیست بلکه به دنبال هستند که قبلاً علنی می‌گفتند ولی اخیراً این مسأله را پنهان می‌کنند؛ مشاهده نقشه برای تجزیه ایران در سال ۱۳۶۰ تا این وسط یک بماند و دورتادور چندتا کشورک تا اسرائیل بشود ابرقدرت در منطقه؛ باید جامعه ما بیدار بشود و بداند برای این سرزمین چه نقشه‌ای ریخته شده است. ۱۴۰۳/۷/۱۱ https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إنَّ الزرع ينبت في السهل، و لا ينبت في الصفا، فكذلك الحكمة تعمر في قلب المتواضع و لا تعمر في قلب المتكبّر الجبّار لأنَّ الله جعل التواضع آلة العقل، و جعل التكبر من آلة الجهل، ألم تعلم أن من شمخ إلى السقف برأسه شجّه؟ و من خفض رأسه استظلّ تحته و أكنه؟ فكذلك من لم يتواضع لله خفضه الله، ومن تواضع لله رفعه.» ج۱ص۱۵۳. اندوخته‌های انسان که به‌عنوان و و معلومات دارد چند مرحله دارد: ، ، بروز ؛ خدا را به چرخ نخ‌ریسی‌ام یافتم و رابطه بین و ؛ کتابچه‌ای از یک که حدود ۸۰۰ سال پیش نوشته که این شخص بنا از معماری و بنایی به درک خدا رسیده که همه این‌ها از پختگی شخص است تعمیر قلب سبب می‌شود؛ در قرآن کریم:إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (١٨) أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ :۱۹؛ تعمیر یعنی آبادان نمودن در بازسازی؛ حکمت قلب را آبادان و بازسازی می‌کند ولی در انسان و ؛ خاصیت انسان این است که یا از او کناره‌گیری می‌کنند یا اگر به او نزدیک شوند با او ستیز می‌کنند یا مطابق میلش با او سخن می‌گویند که در هر سه مورد نتیجه تعاملات به این شخص نمی‌رسد؛ خود بزرگترین محل درس آموزی است که باید انسان بلد باشد چطور با مردم کند تا استفاده از زندگی کند؛ که حاصل پختگی است در عرصه زندگی خود را می‌نمایاند؛ ضرورت اجتناب از با محیط اطراف خود که حاصل آن امور تواضع است؛ تبیین تعامل متواضعانه انسان با ابزار و ادوات و و و داشت عباس قلی خان پسری پسر بی ادب و بی هنری اسم او بود علی مردان خان کُلفَت خانه ز دستش به اَمان هرچه می‌دادَند می گفت کم است مادرش مات که این چه شکمست ! نه پدر راضی از او نه مادر نه‌ معلم نه لَلِه نه نوکر تغییر مدارس ابتدایی از دوره اول تواضع سبب می‌شود اندوخته‌های انسان سبب باروری برای انسان بشود «فكذلك الحكمة تعمر في قلب المتواضع» انسان می‌داند که چگونه با دیگران برخورد کند؛ جریان برخورد به مشاجره بین دو شخص؛ جریانی از دوران کودکی استاد نزد مرحوم پدر «و لا تعمر في قلب المتكبّر الجبّار» عدم نتیجه حکمت در قلب انسان و «لأنَّ الله جعل التواضع آلة العقل، و جعل التكبر من آلة الجهل» تبیین ابزار بودن تواضع برای «ألم تعلم أن من شمخ إلى السقف برأسه شجّه؟ و من خفض رأسه استظلّ تحته و أكنه؟ فكذلك من لم يتواضع لله خفضه الله، ومن تواضع لله رفعه.» کسی‌که برای خدا تواضع نکند خدا اون را خار می‌کند و آن کسی‌که برای خدا تواضع کند خدا او را بالا می‌برد السلام علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک علی لعنة الله علی القوم الظالمین ۱۴۰۱/۱۲/۱۴ https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، وكن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل» ج۱ص۱۵۴ اهمیت فقره تکان دهنده مذکور؛ از و انسان اندازه‌ای از آن که به درد انسان می‌خورد این است که با آن راه خدا را برود و واقف به خودش باشد که این علم ایجاد بیچارگی معمولاً برای انسان نمی‌کند؛ قسمی از علم که و زیادتی است که گاهی سبب بدبختی می‌شود؛ وظایف انسان نسبت به علم و و و ملزومات آن‌ها تا انسان با آن‌ها چارچوب فکری برای خود فراهم کند؛ قسم علمی که برای انسان است مثل زیورآلات است؛ دلشکستگی و آه و ناله دیگران در پی به در شخص صاحب مکنت؛ کردن فضائل خود در بیان : کار من اینست که کاریم نیست عاشقم از عشق تو عاریم نیست تا که مرا شیر غمت صید کرد جز که همین شیر شکاریم نیست در تک این بحر چه خوش گوهری که مثل موج قراریم نیست باده‌ات از کوه سکونت برد عیب مکن زان که وقاریم نیست می‌کشم از مصر شکر سوی روم گر چه شتربان و قطاریم نیست گر چه ندارم به جهان سروری دردسر بیهده باریم نیست خطرات کردن بی‌جا در مسائل و از قهقهه بیجاست ای کبک دری کز خون شاهین کندت رنگین چنگال عقابی را مکاشفه‌ای از مرحوم میرزا اسماعیل ؛ کلامکم نور ؛ خطر جلوه در محضر در حالی‌که این مخفی هستند که ثمره شوم آن خدا با انسان است که نه دیگر و نه شخص درست می‌شود: «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك» ای هشام بپرهیز از اینکه در محضر اولیای من کنی و جلوی او خودت را بالا ببری؛ کش دادن علمی است که به جلوه‌نمایی در دارایی مازاد است؛ از این است که در محضرش ذکر نظرات دیگران را نکنی و دیگر اینکه بسیار و مکرر از او نکنی: عن أبي عبدالله علیه‌السلام قال : كان علي علیه‌السلام يقول: إنّ من حق العالم أن لا تكثر عليه السؤال، و لا تجر بثوبه، و إذا دخلت عليه و عنده قوم فسلم عليهم جميعا، و خصه بالتحية دونهم، و اجلس بين يديه، و لاتجلس خلفه، و لا تغمز بعينيك، و لا تشر بيدك، و لا تكثر من قول قال فلان و قال فلان خلافا لقوله، و لا تضجر بطول صحبته، فإنما مثل العالم مثل النخلة ينتظر بها متى يسقط عليك منها شئ، والعالم أعظم أجرا من الصائم القائم الغازي في سبيل الله، و إذا مات العالم ثلم في الاسلام ثلمة لايسدها شئ إلى يوم القيامة ج۲ص۴۳؛ در مقام استطاله شخص می‌خواهد بگوید که من یک کسی هستم «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك و لا آخرتك» عبارت از است که که خدا با شخصی که بر ولی از اولیایش تکبر ورزد کینه‌توزی می‌کند و او را تحقیر کرده و دشمن او می‌شود که بعد از این دشمنی خدا نه ثمری از شخص می‌برد و نه از خود؛ اینکه کسی مورد روایت مذکور را حصر در علیهم‌السلام اسلام کند هم‌خوانی با روایاتی که می‌فرمایند برخی اولیای من مخفی هستند ندارد؛ مقام علمی و معنوی مرحومان محمدحسین بن محمدرحیم رازی ایوان‌کیفی حائری اصفهانی معروف به ( ) و برادرش محمدتقی رازی نجفی اصفهانی مولف ( )؛ جریانی منقول از (صاحب فصول) در مورد ارتباط با یکی اولیای الهی؛ جریان در اصفهان تألیف شیخ صص۴۸۵-۴۹۰؛ در به علم می‌گویند؛ یا محمد یا علی یا فاطمة یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست وه که ز من برگرفت، رفت به قربان دوست نی متصوّر مراست خوبتر از صورتش ماه برآرد اگر سر ز گریبان دوست بر سر سودای دوست گر برود سر ز دست پای نخواهم کشید از سر میدان دوست من نه به خود گشته‌ام فتنهٔ آن روی و موی فتنهٔ جان و دل است نرگس فتّان دوست ذره صفت تا به چرخ، رقص‌کنان می‌روم گر دهدم پرتوی، مهر درخشان دوست گر به علاج دلم آمده‌ای ای طبیب درد دلم را بجوی، چاره ز درمان دوست یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن السلام علیک حین تقوم و تقعد السلام علیک حین ترکع و تسجد السلام علیک حین تهلل و تکبر السلام علیک حین تحمد و تستغفر
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل. و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ فراز قبلی مبنی بر بهره‌مندی از به سبب بود و در این فراز امام علیه‌السلام می‌فرمایند: برترین موهبت الهی به بندگان است چه اینکه علم به عقل فهمیده می‌شود؛ عقل آن حیثیتی و جایگاهی است که و خود را در آن می‌نماید و ظرف دانش در عقل است که این دانش در کجا و چگونه به کار می‌آید و در کل هر حیثتی دانش دارد با مقام عقل است پس برترین موهبت الهی عقل است؛ کسی که تمام نعم دنیوی را دارد ولی جهاز هاضمه را نداشته باشد یه کارش نمی‌آید؛ سخن ( ): «الهى آن که را عقل‏ دادى‏ پس چه ندادى؟ و آن که را عقل ندادى پس چه دادى» ریشه در کلام علیه‌السلام دارد فلذا گفته می‌شود در سخن اینان رگه‌های هست چون این سخنان در وجود ندارد بلکه این حرف‌ها را علیهم‌السلام می‌آموزد؛ کارکرد در و ؛ تفاوت خطوط در پیشانی و صورت انسان زنده و انسان مرده؛ فعالیت در هنگام خواب که تدبیر و و غیره را می‌کند که تمام این‌ها تابع در انسان است؛ انسان در خواب هم شاد است و انسان در خواب هم غمگین است؛ خواب انسان تابع این است که اگر اهل تباهی باشد خوابش هم در تباهی است و اگر اهل صلاح و سداد است خوابش هم در صلاح و سداد است؛ اشرف بودن خواب از بیداری چون انسان عاقل در خوابش نیز مشغول تبعیت از خود در بیداری است در حالی‌که انسان جاهل در بیداری‌اش هم در تباهی است؛ باطل محصولش خرابی است و فکر خراب محصولش تباهی است؛ عدم خواب در انسان عاقل «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل» ای هشام چیزی بالاتر از عقل بین بندگان تقسیم نشده است، خواب عاقل افضل از جاهل است «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه» هیچ پیامبری را خدا در میان اقوامی مبعوث نکرد مگر اینکه عقل او از تمام کوشش‌گران زمان خودش والاتر بوده است؛ جنبه‌ای که سبب دستگیری انسان از دیگران است است که این در علیهم‌السلام در بالاترین مقام عقلی است تا بتوانند مردمان را آنگونه که شایسته و بایسته است دستگیری کنند صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین بینش اهل حـقیقت چو حقیقت بین است در تو بینند حقیقت که حقیقت این است نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران ورنه آن راست حقیقت که چنین آئینست من اگر جاهل گمراهم اگر شیخ طریق قبله‌ام روی حسین است و همینم دین است او چو بینا حقیقت بود از دیدهٔ من به حقیقت که مرا چشم حقیقت بین است خردلی بار غمت را دل عالم نکشد آه از این بار امانت که عجب سنگین است دختری را به که گویم که سر نعش پدر تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است روضه علیهاالسلام این بدن از کیست که سر ندارد عزیز زهراست کفن ندارد حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۲محرم۱۴۴۵ ۱۸مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ بالذات و فارغ از اینکه این دارا باشد یا ندار یا زشت باشد یا زیبا؛ مجذوب شدن انسان به علم؛ عالم منحرف با جذبه‌ای که در علمش دارد می‌تواند عده‌ای را به انحراف بکشد؛ فرمایش صلوات الله علیه پیرامون علت مردم به علت ممزوج شدن و با همدیگر: فلَو أنَّ الباطلَ خَلَصَ مِن مِزاجِ الحقِّ لَم يَخْفَ علَى المُرتادِينَ، و لَو أنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبْسِ الباطلِ انْقَطَعتْ عنه ألْسُنُ المُعانِدينَ، و لكنْ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغْثٌ و مِن هذا ضِغْثٌ خطبه ۵۰؛ گمراهی با جذبه‌ای که مربوط به ناخالصی در عالم ربطی نه به بدی در علم زیرا علم بدی ندارد؛ انسان بالذات در پی علم و دانستن و کشغ حقیقت و نفس الأمر است و اگر انسان سستی در کسی علم می‌کند چون مقدمات علم را ندارد و اگر مقدمات را داشته باشد به دنبال علم می‌رود؛ جریانی از سیره شخصی که از های ( ) سنتی بود؛ تبیین ممزوج کردن حق و باطل در و ؛ اعمال بد عالم برگرفته از علم او نیست بلکه برگرفته از اوست ولی دیگران همراه با گرفتن علم او این بدی‌های در عمل او را هم می‌گیرند «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي» ای هشام خدای متعال به علیه‌السلام وحی کرد که به بندگانم بگو (این وحی برای رسیدن پیام به بندگان بوده)؛ گستره مبحث در و اینکه عدالت در هر طائفه‌ای فرق می‌کند مثل فرق عدالت مورد نیاز بین و و صاحب فتوا؛ شرطیت (= مکبا علی الدنیا) نبودن : فلا یجوز علی الأحوط تقلید المفضول مع التمکن من الأفضل و أن لا یکون متولدا من الزنی و أن لا یکون مقبلا علی الدنیا و طالبا لها مکبا علیها مجدا فی تحصیلها ج۱ص۹؛ مرحوم آیت‌الله شیخ : فلانی عادل پدرسوخته‌ایست «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا» نخی از دنباله‌روی عالم مفتون شده به ؛ به دنیا یعنی شیفته و شیدای دنیا؛ مفتون به دنیا خلاف عدالت نیست ولی را نمی‌شود از او گرفت زیرا در لابلای دین به تو دنیاطلبی را هم می‌آموزد و خودبه‌خود این‌گونه می‌شوی؛ خاطره‌ای از مرحوم آیت‌الله ؛ خاصیت زرق و برق دنیا انسان به آن است؛ وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ :۱۳۱؛ وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا :۷۴ «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» به بندگان من بگو بین من و خودشان عالمی را که شیفته دنیاست قرار ندهند که این عالم سبب می‌شود شما از یاد خدا باز بمانید؛ جریان سفر به و گذر از و ملاقات با مرحوم تألیف ناصرالدین شاه؛ و ملاهادی سبزواری؛ قسمتی از نقل از ملاقات ملاهادی سبزواری با ناصرالدین شاه «... شاه می گوید: من گفتم كه بفرمایید ناهار بیاوردند تا خدمت شما صرف طعام هم كرده باشیم. حاجی، بدون این كه از محل خود حركتی بكند خادم خود را امر به آوردن ناهار كرد، خادم فوراً یك طبق چوبین با نمك و دوغ و چند قاشق و چند قرص نان پیش ما گذاشت، حاجی نخست آن قرصها را با كمال ادب بوسید و بر رو و پیشانی گذاشت و شكرهای بسیار از ته دل بجا آورد، سپس آنها را خورده كرده و توی دوغ ریخت، یك قاشق پیش من گذاشته و گفت شاها بخور كه نان حلال است، زراعت و جفت كاری آن دسترنج خودم می باشد، شاه گوید من یك قاشق صرف كردم، دیدم كه خوردن آن برای من دشوار است، اینك بعد از اجازه بقیۀ آن قرصها را به دستمالم بسته و به پیشخدمت دادم كه موقع مرض و كسالت یكی از افراد خانواده سلطنتی از آن نان حلال استشفا نمایند» تألیف محمد علی صص۴۲۴-۴۲۵؛ جریان درویشی که طلب سالیانه خیک روغن از ملاهادی سبزواری می‌کرد؛ یکی به مکبا علی الدنیا است و یکی به ؛ ملاک
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ روکرده به علمش را مشوب به می‌کند؛ لطافت تا آن اندازه‌ای است که می‌تواند با هر امری همراهی کند و ممزوج بشود یعنی موضوع در مقام تجرید ذهنی اگرچه از علم از انسان جداست ولی در مقام نمایاندن در انسان تؤام با خواسته‌های آنان شخص خود را می‌نماید؛ فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ :۵۰؛ نگرش به آثار رحمت خدا با دنیاطلبی یا با باور به خدا؛ امکان جمع علم با هر منکری فلذا دستور است که علم را از اخذ کنید: لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِیٍّ ج۱ص۱۳۷؛ بیان صفات الهی با ؛ نقل جریانی از یکی از علمای ؛ کاسه جایی رود که بازآید قدح ؛ تغییر شکل مجالس و ها از هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو (برو) وصف حال مرحوم آیت‌الله و تعریف مرحوم آیت‌الله از ایشان؛ تفاوت کسی‌که علم برای او است و کسی‌که علم برای او است؛ با علم می‌شود هر بازی‌ای در آورد؛ علم در راه نفسانیت تا جایی‌که شخص خودش را هم فریب می‌دهد: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا (۱۰۳) الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا :۱۰۴؛ ضرورت دقت در نشدن به عالمی که در ظاهر نشانه‌های مذموم را دارد زیرا شاید توجیه درستی داشته باشد بلکه این مطالب برای متذکر شدن از مکاید خود انسان است؛ خیال خوب بودن با مکاید و بازی‌های نفس با انسان؛ احتیاج انسان در تمام طول حیات خود به ؛ بیان مستقیمی از مرحوم آیت‌الله در مورد رجوع (حتی در دوران ) به حاج آقا حسین برای مطالب اخلاقی در حالی‌که خود حاج آقا حسین فاطمی از مرحوم امام تقلید می‌کرده‌اند؛ اگر بنای نفسانیت در کار باشد همه امور قابل هستند «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري» مفتون به دنیا است یعنی دنیا اش شده و یعنی اسیر دنیاست و اگر دنبال این عالم انسان برود فقط باید از علمش استفاده کند وگرنه از او ربانیت در نمی‌آید؛ نفلی از یکی از اساتید دانشگاه که در ادبیات عرب بسیار مسلط بوده است و اهل هم بوده است؛ مرحوم آقا شیخ که با گونی خمس مردم را برای آیت الله می‌برد؛ مفتون شدن به شخصی که اهل دنیا بود و هفت سال در حال بود؛ وصایت مرحوم آیت‌الله برای مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری و نقل‌های ایشان در مورد ماترک مرحوم خوانساری و حالات روزهای پایانی عمر ایشان؛ نقل یکی از آقایان در مورد مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری برای کسی که به ایشان فحاشی کرده بود «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» عالم مفتون به دنیا مانع از خدا می‌شود و راه به خدا را می‌بندد؛ قطاع الطّریق بودن عالم مفتون به دنیا؛ اولین چیزی که عالم مفتون به دنیا گرفته می‌شود با خداست؛ وصف حال مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین و آیت الله سید احمد خوانساری و آیت الله و اعراض عجیب ایشان از دنیا؛ عوض شدن وضع مردم پس از ؛ در نظر معرضین از دنیا که ایشان هم اعراض از دنیاست؛ شغل قرار دادن خرید و فروش ملک ج۱۷ص۶۹ «بَابُ اسْتِحْبَابِ شِرَاءِ الْعَقَارِ وَ کَرَاهَةِ بَیْعِهِ إِلَّا أَنْ یُشْتَرَی بِثَمَنِهِ بَدَلُهُ وَ کَوْنِ الْعَقَارَاتِ مُتَفَرِّقَةً» صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای سمت نوکری‌ات شرف و عزت و فخر همه ای به تمنای غمت به لب اهل ولا زمزمه ذاکر و مداح توام نظری ای پسر فاطمه
شذرات المعارف
شب هشتم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۱۹ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس. و أمت الطمع من المخلوقين، فإن الطمع مفتاح للذل، و اختلاس العقل، و اختلاق المروات، و تدنيس العرض، و الذهاب بالعلم.» ص۳۹۹ از بدهی‌های از بین بردن و است؛ رسیدن انسان به اهداف خود با طمع یا با زحمت کشیدن و رابطهٔ آن با فرمایش حضرت: وقتی انسان طمع می‌کند دیگر در پی فراهم کردن مقدمات کار نمی‌رود به خلاف صورتی که بدون طمع به دنبال رسیدن به هدفی است که برای مقدمات آن نیاز به یادگیری علم دارد؛ شخص طمّاع به دنبال حقه بازی می‌رود مثل کسانی‌که با حقه بازی تکدی‌گری می‌کنند؛ جریان فراوان شدن گدا در دورهٔ در و استدلال گدایان مقابل شاه عباس که هنر ما گدایی کردن است؛ وجوب رفع حاجت در وقت نیاز ضروری؛ ریشهٔ گدایی کردن طمع است؛ جریان کسی‌که در هیئتی صندوق‌های (کمک به ابالفضل) ایجاد کرده بود!؛ طمع نظر کردن به مطلبی است که روا و حق انسان نمی‌باشد؛ بی خاصیت بار آمدن شخص طمّاع؛ جریان امام جماعت مسجدی نمونه در مناطق محروم جنوب تهران؛ جریان پرداخت روزانه (نه ماهیانه) شهریه توسط علامه ؛ لزوم رد نکردن سائل؛ در برخی روایات کسی شمرده شده است که خودش را نتواند در چرخهٔ تسهیل امور استفاده کند؛ سیره استاد از دوران کودکی بر مطالعه در مطالعات جنبی؛ ادعای بیهوده بسیاری از مدعیان علم تاریخ؛ سفاک ترین سلاطین در تاریخ وقتی جایی را فتح می‌کردند چند دسته را نمی‌کشتند: و و و (=دانشمندان )؛ احترام مغول به در وقت رسیدن به ؛ سفاکی بسیار عجیب پس از خدمات اولیه یا گوش بهر بد و نیک بده یا آنکه بکش دندان طمع دیوان «فإن الطمع مفتاح للذل» طمع‌ ورزی کلید خواری و است؛ خاطره‌ای از دوران کودکی استاد؛ سیرهٔ استاد خدمت مرحوم پدرشان «و اختلاس العقل» طمع را از بین می‌برد «و اختلاق المروات» طمع را نابود می‌کند برو شیر درنده باش، ای دغل مینداز خود را چو روباه شل اهمیت و کرامت انسان‌هایی که سرپرستی و کفالت عده‌ای را می‌کنند؛ اهمیت دستگیری از دیگران «و تدنيس العرض» طمع را می‌برد؛ مذمت طمع کننده نه کسی‌که واقعاً نیازمند است؛ لزوم تفکیک بین نیازمندان و طمع کنندگان صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا علیکن بالفرار... شب هشتم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۱۹ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب بیستم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۳۰ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف: رجل مترد معانق لهواه. و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته و علمه على من هو دونه» ص۴۰۰ توصیف در چهار دسته؛ دستهٔ دوم: طالبان و ؛ دانش‌اندوزی به جهت واقعیت علوم یا در پی چیز دیگری؛ واقعیت علوم کشف است که به حضرت و باور توحیدی منتهی می‌شود؛ علت اینکه علوم تجربی گاهی در خدمت قرار می‌گیرند سیر علوم پیرامون خواص و عوارض و آثار موجودات نه حقیقت وجودی آن‌ها است؛ انحصار منتهی شدن حقیقت به مبدأ تعالی؛ اَلَلَّهُمَّ اَرِنِی الْاَشْیَاءَ کَمَا هِیَ ج۱۴ص۱۰-۱۱؛ تفاوت رویت اشیاء با بینش ما و با انگونه که اشیاء هستند؛ رسیدن به با خود علم با توجه کردن به ماهیات و حقایق علوم و رسیدن به تقوا با امر بیرون از علم؛ با علم و دانش و مثالی در این جهت از مرحوم علامه آملی در برخورد با شخصی مدعی علم و دانش و اظهار شکل در علم و استشهاد به قول مرحوم خواجه ؛ در قم (حضرات آیات و و کوه کمره‌ای)؛ چهار سال زندانی بودن مرحوم آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری در زندان انگلیس‌ها در بر اثر اسیر شدن در جنگ موسوم به در آزادسازی ؛ تذکر دیپلماسی به عراق به‌منظور یادآوری استقلال عراق از استعمار با فتوای مراجع شیعه ایرانی مثل مرحوم آیت‌الله شیخ (میرزای دوم)؛ عده‌ای از در ثوره عشرین همچون شهادت فرزند مرحوم آیت‌الله و اسارت برخی از علما مثل اسارت چهارساله مرحوم آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری؛ تدریس مرحوم آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری به سرهنگ انگلیسی در زندان از باب وظیفه شرعی؛ تفاوت تکریم و تحقیر توسط استاد و استادنما به نسبت متعلم؛ لزوم حذر از کسی که طالب علم است برای «و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته و علمه على من هو دونه» دانشجویی پر افاده که هرچه به علمش اضافه شود خودنمایی‌اش بیشتر می‌شود، با افادهٔ علمی‌اش می‌خواهد خودش را بیشتر بنمایاند و خودش را بالاتر نشان بدهد صلی الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین جان از تو صیقلی یا مرتضی علی دل از تو منجلی یا مرتضی علی یا والی الولی یا مرتضی علی ای ذات تو علی یا مرتضی علی جانم علی علی، جانم علی علی جانم علی علی، جانم علی علی دل‌خانهٔ خداست تا خانهٔ تو شد جان مست بادهٔ پیمانهٔ تو شد اطراف شمع هو پروانهٔ تو شد هرکس تو را شناخت دیوانهٔ تو شد جانم علی علی، جانم علی علی جانم علی علی، جانم علی علی شب بیستم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۳۰ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
✨ ولادت امام حسن عسکری علیه السلام 👈 بازگشت به فهرست موضوعی #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/sh
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم * نکته: دقایق ابتدایی جلسه موجود نمی‌باشد. ایام متعلق به امام حسن عسکری و حضرت معصومه سلام الله علیهما 00:00 شناخت افراد در مواضع مختلف؛ شأن والای و و خاطره‌ای از استاد در این مورد؛ جذبه علم در افراد مختلف و شباهت در جذب افراد؛ لوازم علم‌آموزی همچون (بردباری) و : عن معاوية بن وهب قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: اطلبوا العلم وتزينوا معه بالحلم والوقار ج۱ص۳۶؛ دخالت شیطان در ؛ فریب دیگران از راه علم علم رسمی سر به سر قیل است و قال نه از او کیفیتی حاصل، نه حال طبع را افسردگی بخشد مدام مولوی باور ندارد این کلام 05:25 توصیف ؛ فریب خوردن در مواجهه با صاحبان علوم وهبی؛ علل مختلف دارایی به علم وهبی؛ عدم ضایع شدن : إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلا ؛ عدم اطمینان از زمین نخوردن صاحبان علم وهبی همچون نمونه‌های قرآنی آن مثل و ؛ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ (۱۷۵) وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ؛ جریانات بعلم باعورا که صاحب بود؛ و أما قوله‌ وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا- فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ‌ فإنها نزلت في بلعم بن باعوراء و كان من بني إسرائيل، وَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ الْحَسَنِ [الْحُسَيْنِ‌] بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه‌السلام أَنَّهُ أُعْطِيَ بَلْعَمُ بْنُ بَاعُورَاءَ الِاسْمَ الْأَعْظَمَ، فَكَانَ يَدْعُو بِهِ فَيُسْتَجَابُ لَهُ- فَمَالَ إِلَى فِرْعَوْنَ فَلَمَّا مَرَّ فِرْعَوْنُ فِي طَلَبِ مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ- قَالَ فِرْعَوْنُ لِبَلْعَمَ ادْعُ اللَّهَ عَلَى مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ لِيَحْبِسَهُ عَلَيْنَا- فَرَكِبَ حِمَارَتَهُ لِيَمُرَّ فِي طَلَبِ مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ- فَامْتَنَعَتْ عَلَيْهِ حِمَارَتُهُ فَأَقْبَلَ يَضْرِبُهَا فَأَنْطَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- فَقَالَتْ وَيْلَكَ عَلَى مَا تَضْرِبُنِي- أَ تُرِيدُ أَجِي‌ءُ مَعَكَ لِتَدْعُوَ عَلَى مُوسَى نَبِيِّ اللَّهِ وَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ، فَلَمْ يَزَلْ يَضْرِبُهَا حَتَّى قَتَلَهَا وَ انْسَلَخَ الِاسْمُ الْأَعْظَمُ مِنْ لِسَانِهِ، وَ هُوَ قَوْلُهُ‌ فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ- وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها- وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ- فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ- إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ‌ وَ هُوَ مَثَلٌ ضَرَبَهُ؛ دستور به بعلم باعورا برای دعا بر ضد علیه‌السلام؛ عدم ملازمت بودن با علم وهبی؛ نفوذ بیشتر شیطان در علوم وهبی از نفوذ در علوم کسبی؛ ضرورت بیشتر صاحبان علوم وهبی از دیگران 11:40 تصور اشتباه مردم در مورد علم و علیهم‌السلام؛ تقسیم علوم به سه قسم علوم کسبی و علوم وهبی و علوم لدنی توسط ؛ انبیاء و اولیاء علیهم‌السلام؛ منشأ علوم لدنی در افراد در در وادی ؛ عدم تسلط شیطان بر صاحبان علوم لدنی 13:39 روایتی از علیه‌السلام؛ علیه‌السلام کی و چگونه متوجه می‌شوند که الان امام هستند: باب فی الإمام متی یعلم أنّه إمام ... رأیت أبا الحسن علیه السّلام فی الیوم الذی توفّی فیه أبو جعفر علیه السّلام، فقال: إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون، مضی أبو جعفر. فقیل له: و کیف عرفت ذلک؟ قال: داخلتنی ذلّة للّه لم أکن أعرفها ج۲صص۳۸۲-۳۸۳؛ و ثمرات آن؛ اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم: ثُمَّ دَنَا فَتَدَلّی (۸) فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ؛ منشأ علوم لدنی نزدیک بودن به خداست که شیطان در آن مقام راه ندارد: قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ 17:00 بودن علم لدنی: الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ ص۱۶؛ حصول ثمرات قرب الی الله در صاحبان علوم لدنی؛ در ؛ مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعينَ صَباحا، ظَهَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ؛ ما أخلص عبد لله عز وجل أربعين صباحا إلا جرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه