eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
7 عکس
39 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة، و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ و توفيقٌ من الله، فإذا أشار عليك العاقل الناصح فإياك و الخلاف فإن في ذلك العطب.» ج۱ص۱۵۴ تبیین موضوع و هم‌نشینی و ضرورت آن برای انسان؛ و بودن ؛ عامل پیدایش و مبحث در علم به علت نیاز انسان به ارتباط با دیگران؛ مفاد احتیاج و نیاز و به سبب آن با ارتباط با دیگران به ناچار درونش داد و ستدی رخ می‌دهد؛ هم سخنی به علت نیاز برای رفع نیاز؛ هم افق شدن انسان با دیگران برای رفع نیاز؛ انسان و غیر دنیاطلب؛ در رفع نیاز انسان از دیگران باید بالاتر از آن‌چه که مطلوب انسان است به طرف مقابل داد تا نیاز تو را برطرف کند مثل اینکه انسان از یک انسان دنیاطلب برای رفع نیاز دنیایی خود تقاضایی کند که آن شخص چون دنیاطلب است برای رفع حاجت دنیایی‌اش چیزی بالاتر از طرف مقابل می‌خواهد تا نیاز او را برطرف کند؛ بر درِ اربابِ بی‌مروّتِ دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید برای نیاز دنیایی اگر از کسی طلب نیاز بشود که دنیاطلب نیست او با انسان با رفتار می‌کند فلذا برای رفع خواسته دنیا باید از کسی طلب کرد که آن شخص دنیاطلب نباشد که علاوه بر رفع مطلوب انسان چیز اضافه‌ای نیز از روی کرامت می‌دهد؛ سفارش به رفع نیاز نزد انسان ؛ قَالَ علیه السلام لَهُ أَمَّا خَمْسُمِائَةٍ فَاقْضِ بِهَا دَیْنَكَ وَ أَمَّا خَمْسُمِائَةٍ فَاسْتَعِنْ بِهَا عَلَی دَهْرِكَ وَ لَا تَرْفَعْ حَاجَتَكَ إِلَّا إِلَی أَحَدِ ثَلَاثَةٍ إِلَی ذِی دِینٍ أَوْ مُرُوَّةٍ أَوْ حَسَبٍ فَأَمَّا ذُو الدِّینِ فَیَصُونُ دِینَهُ وَ أَمَّا ذُو الْمُرُوَّةِ فَإِنَّهُ یَسْتَحْیِی لِمُرُوَّتِهِ وَ أَمَّا ذُو الْحَسَبِ فَیَعْلَمُ أَنَّكَ لَمْ تُكْرِمْ وَجْهَكَ أَنْ تَبْذُلَهُ لَهُ فِی حَاجَتِكَ فَهُوَ یَصُونُ وَجْهَكَ أَنْ یَرُدَّكَ بِغَیْرِ قَضَاءِ حَاجَتِكَ. ج۷۵ص۱۱۸-۱۱۹ «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة» مجالست بر اساس نیاز است؛ خاطره‌ای از دوران نوجوانی استاد و سفر به مشهد مقدس به همراه خانواده؛ نمونه‌ای از رفتار در رفتار یکی از اهل ؛ قسمی از این است که با دیگران به گونه‌ای رفتار شود که احساس کند بر او نیست؛ جریانی از آیت الله شیخ و ؛ وجهه علامه طباطبایی در قم اینگونه بود که وقتی وارد جلسه‌ای می‌شد مثل این بود که یک ملک و فرشته‌ای آمده در مجلس؛ جریانی از مشایخ مورد استفاده استاد: مرحوم آیت‌الله و تدریس از کتاب در راه رفتن بین مدرس تا حرم؛ وصف حال دوران تحصیل استاد در ؛ «مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة» در رفتار علامه طباطبایی؛ ضرورت داشتن در ؛ مرحوم علامه طباطبایی و جریان بیماری و وفات مرحوم علامه طباطبایی و دعا در حق آیت الله سبحانی؛ علامه طباطبایی؛ حق واجب شرعی ؛ جریانی منقول از آیت الله سبحانی از از آیت الله ؛ ادب والای مرحوم امام در کسوت روحانیت؛ وظیفه متقابل صاحب خانه و مهمان نسبت به یکدیگر؛ رعایت فقر و شأن صاحب خانه در مصرف پذیرایی توسط مهمان؛ نقل مرحوم آقای از پدرشان مرحوم از ایشان در هنگام مرگ به دادن ؛ قسمی از ابتلای آخوندها؛ ضرورت بررسی علت «نداریم، نداریم» گفتن در اجتماعی؛ از بلاهای دوره در تقابل طرفین مشروطه‌خواهان و مخالفان مشروطه بود؛ تقابل دو جریان مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم ؛ جریانی از کرامت آخوند خراسانی؛ اگر انسان با شخص رفاقت کند امید می‌رود که به جایی برسد صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه سلام الله علیها این نخله که داحی نبوت مقرش پیوند ولایت است بر شاخ ترش البته چو زینب آورد میوه پدید طوبی که نکو، نخل طوبی ثمرش تسلیم و رضا نگر که آن دخت بتول در مقتل کشتگان چو فرمود نزول شکرانه سرود کی خداوند جلیل قربانی ما به پیشگاه تو قبول ما توهمت يا شقيق فؤادي كان هذا مقدرا مكتوبا ج۴۵ص۱۱۵ زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست حسین جان حسین جان ۱۴۰۲/۱/۱۸ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
https://eitaa.com/akavan110
لأعدائه، لم أنكره من قولكم، و لكن هذه مرتبة شريفة ادعيتموها، إن لم تصدقوا قولكم بفعلكم هلكتم، إلاّ أن تتدارككم رحمة ربكم. قالوا: يابن رسول اللّه! فانّا نستغفر اللّه و نتوب إليه من قولنا بل نقول كما علّمنا مولانا: نحن محبوكم و محبوا أوليائكم، و معادوا أعدائكم. قال الرّضا عليه السّلام: فمرحبا بكم إخواني و أهل ودّي ارتفعوا! فمازال يرفعهم حتّى ألصقهم بنفسه. ثمّ قال لحاجبه: كم مرّة حجبتهم؟ قال: ستين مرّة. قال: فاختلف إليهم ستين مرّة متوالية، فسلّم عليهم و اقرأهم سلامي فقد محوا ما كان من ذنوبهم باستغفارهم و توبتهم، و استحقوا الكرامة لمحبّتهم لنا و موالاتهم، و تفقد أمورهم و أمور عيالاتهم، فأوسعهم نفقات و مبرّات و صلات و دفع معرّات. ج۲صص۴۵۹-۴۶۱ بعد از این ما و سرکوی دل‌آرای دگر با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود من بر این هستم و البته چنین خواهدبود فرق و حضرات علیهم‌السلام خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن تا کسی تمکین و نکند جای خود را پیدا نمی‌کند؛ وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمَٰنَ ٱلْحِكْمَةَ أَنِ ٱشْكُرْ لِلَّهِۚ وَ مَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِۦۖ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ حَمِيدٌ علیه‌السلام:۱۲؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَ جَعَلْنَٰهُ مَثَلاً لِّبَنِیٓ إِسْرَٰٓءِيلَ :۵۹؛ شأن شأن ظرف خالی است؛ إِلهِی کفی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً، وَکفی بِی فَخْراً أَنْ تَکونَ لِی رَبّاً، أَنْتَ کما أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کما تُحِبُّ. ج۹۴ص۹۲ بنده‌ام بنده ولی بیخردم خواجه با بیخردی می خردم خواجه‌ام دید و پسندید و خرید واگهی داشت ز هر نیک و بدم حِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ ص۳۷۳؛ وقوف بر شأن؛ این رحم الله است علی‌الظاهر نه یعنی خدا بر کسی است که اندازه خودش را می‌داند؛ مقام به فراهم شدن بسترهٔ ؛ يُؤْتِی ٱلْحِكْمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَ مَن يُؤْتَ ٱلْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَيْرًا كَثِيرًاۗ وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُوا۟ ٱلْأَلْبَٰبِ :۲۶۹؛ به کسی می‌رسد که در محل خودش واقف بشود که این محل در وقتی معلوم می‌شود که در آنجا سیطرهٔ ولی خدا واقع بشود؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَ جَعَلْنَٰهُ مَثَلاً لِّبَنِیٓ إِسْرَٰٓءِيلَ :۵۹؛ هرجا «نا» (=ما) بیاید صدور فیضی است که دارد از مبدأ تعالی می‌شود با وسائط فیض؛ شأنی که از زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها واقع شده این محل خود را یافتن است و ما هیچ محلی نداریم مگر اینکه چنگ بزنیم به دامان زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها که او خلقت است و ما همه در منزلهٔ فرزندی و طفلی او هستیم؛ من تعلق بذیل من ذیولها نجاه الله من النار؛ چنگ زدن به رشته‌ای از چادر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها سبب نجات از آتش منیت نفس است؛ شأن برای رسیدن به مقام : ..وَ صِلِ اللّهُمَّ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُ، وُصْلَةً تُؤَدّى إِلى مُرافَقَةِ سَلَفِهِ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ يَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ، وَ يَمْكُثُ فى ظِلِّهِمْ می‌نروم هیچ از این خانه من در تک این خانه گرفتم وطن خانه یار من و دارالقرار کفر بود نیت بیرون شدن سر نهم آن جا که سرم مست شد گوش نهم سوی تنن تنتنن نکته مگو هیچ به راهم مکن راه من این است تو راهم مزن ای به گه بزم بهین عیش و نوش وی به گه رزم مهین صف شکن جان مثل ذره بود بی‌قرار با تو شود ساکن نعم السکن تبعیت جناب تمار از مولا صلوات الله علیه؛ جناب لقمان حکیم به طولانی: «فس: أبي ، عن القاسم بن محمد ، عن المنقري ، عن حماد قال : سألت أبا عبدالله علیه‌السلام عن لقمان وحكمته التي ذكرها الله عزوجل ، فقال : أما والله ما اوتي لقمان الحكمة بحسب ولا مال ولا أهل ولا بسط في جسم ولا جمال ، ولكنه كان رجلا قويا في أمر الله ، متورعا في الله ، ساكتا ، سكينا ، عميق النظر ، طويل الفكر ، حديد النظر ، مستغن بالعبر ...» ج۱۳صص۴۰۹-۴۱۰؛ به نفس تلخ کشیدن بر مصائب فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: عن أبي عبدالله علیه‌السلام قال : نفس المهموم لظلمنا تسبيح ، وهمه لناعبادة ، وكتمان سرنا جهاد في سبيل الله. ثم قال أبوعبدالله علیه‌السلام: يجب أن يكتب هذا الحديث بماء الذهب.
شذرات المعارف
شب پنجم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به واهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية» ج۱ص۱۵۵ درس گرفتن با استفاده از چیزهای مختلف؛ نصیحتی از به اینکه: انسان با معنای زندگی را از طبیعت بگیرد؛ کلام سلطان مبنی بر اینکه درس خود را از یک مورچه یاد گرفت؛ دزد گردنه بودن برخی از همچون سلطان محمود غزنوی و قبل از رسیدن به سلطنت؛ روشنی دزد بودن به علت به سلطنت نرسیدن کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ‌زنان درس گرفتن بدون ضرر از صنف کاسبان ؛ جریانی از مرحوم آقای (امام جماعت مسجد) در برخورد با یکی از اهل بازار؛ درس گرفتن از اهل بازار برای بهره بردن از ؛ به در : عدم سوال از شغل بازاریان «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس» جریانی از برخورد یک با اقوام و آشنایان خود؛ قاعده زندگی: کن فی الناس و لا تکن معهم؛ «خَالِطُوا النَّاسَ بِأَبْدَانِکُمْ وَ زَایِلُوهُمْ بِقُلُوبِکُمْ وَ أَعْمَالِکُمْ» ج۲ص۷۹؛ پرهیز از مخالطت با مگر با کسی‌که واقعاً با تو داشته باشد که این در طول زندگی مشخص می‌شود؛ قدیمی تهرانی‌ها: آن که سر خزینه به احترام دوستی یک مشت آب تعارف بهت می‌کنه قربة الی الله، رو این میتونی حساب کنی اما آن که در بزم میگه قربونت برم معلوم نیست چی از آب در بیاد؛ رسم آب تعارف کردن قبل از رفتن به خزینه در قدیم؛ جریان از برخورد با مرحوم در حین پست و مقام داشتن و پس از آن؛ جریان در موقع موقعیت داشتن و نداشتن؛ توصیه‌ای از دستور مقدس مبنی بر اینکه برخورد خود را با کسی‌که وجاهت داشته و الان از دست داده عوض نکنید، و عدم رعایت این مسأله در ؛ ضرب‌المثلی در ؛ عدم ستیز با مردمی که به درد رفاقت نمی‌خورند «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً» ایاک و مخالطة الناس از باب است یعنی بپرهیز از مخالطت با مردم و گرفتن با آن‌ها؛ علت پرهیز از انس با مردم به جهت ضربات روحی خوردن از ایشان؛ استثنا شدن پرهیز از مخالطت با مردم در افرادی که و و خویشتن‌دار باشند؛ معنای در حفظ ؛ معنای دیگر مأمون مبنی بر اینکه روند واحدی در برخورد با انسان دارد؛ جریانی از درددل فردی با یکی از حضرت علیه‌السلام «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به واهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية» فرار از مردمی که عاقل و مأمون نباشند همانند فرار از درندگان وإخوانٍ تخذتهمُ دروعاً فكانوها ولكنْ للأعادي وخِلتهم سهاماً صائبات فكانوها ولكن في فؤادي وقالوا قد صفت منا قلوبٌ لقد صَدَقوا ولكن من ودادي صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان ای شمع جهان افروز بیا وی شاهد عالم سوز بیا ای مهر سپهر قلمرو غیب شد روز ظهور و بروز بیا ای طائر سعد فرخ رخ امروز توئی فیروز بیا عمریست گذشته به نادانی ای علم و ادب آموز بیا شد گلشن عمر خزان از غم ای باد خوش نوروز بیا دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن شب پنجم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
میلاد امام رضا علیه‌السلام آیت الله #شیخ_عباس_اخوان ۳۱ مرداد ۹۵ https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام میلاد امام رضا علیه‌السلام 00:00 معرفت معصوم صلوات الله علیه از حیث و بشری و و مَلَکی؛ ذو ابعاد بودن معصوم صلوات الله علیه و جلوات وی در عوالم مختلف و بالاتر بودن حقیقت مَلَکی و حقی معصوم علیه‌السلام از عوالم؛ محال بودن وقوف به علیه‌السلام 01:30 توضیحاتی پیرامون کتاب مستطاب تألیف و به کوشش شیخ 02:20 روایتی پیرامون معرفت امام علیه‌السلام: عَنْ كَامِلٍ التَّمَّارِ، قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام ذَاتَ يَوْمٍ، فَقَالَ لِي: «يَا كَامِلُ اجْعَلُوا لَنَا رَبّاً نَئُوبُ إِلَيْهِ، وَ قُولُوا فِينَا مَا شِئْتُمْ». قَالَ: فَقُلْتُ: نَجْعَلُ لَكُمْ رَبّاً تَئُوبُونَ إِلَيْهِ وَ نَقُولُ فِيكُمْ مَا شِئْنَا؟ قَالَ: فَاسْتَوَى جَالِساً، فَقَالَ: «مَا عَسَى أَنْ تَقُولُوا، وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ إِلَيْكُمْ مِنْ عِلْمِنَا إِلَّا أَلفاً غَيْرَ مَعْطُوفَةٍ» مختصر البصائر ص۱۸۸؛ اعتبار روایت مذکور نزد علمای بزرگی همچون مرحوم در ج۷ص۳۴ 03:30 تذکر علیه‌السلام به راوی همه گفته‌اند و نگفته شد ز کتاب فضل تو یک الف 05:00 عوض شدن در هنگام پیدایش بُعد جدید و مثالی از در این جهت 07:00 سؤال راوی از امام علیه‌السلام پیرامون میزان علیه‌السلام 10:25 فرمایش صلوات الله علیه پیرامون دستگیری از علیه‌السلام: فَالْكَلِیمُ أُلْبِسَ حُلَّةَ الِاصْطِفَاءِ لِمَا عَهِدْنَا مِنْهُ الْوَفَاءَ وروح القدس في جنان الصاقورة ذاق من حدائقنا الباكورة ج۷۵ص۳۷۸؛ 11:20 سوال راوی پیرامون میزان علم امام‌ علیه‌السلام و بی‌انتها بودن علم امام علیه‌السلام 14:00 قطره ز اوصاف بحر هرچه بگوید خطاست 14:16 جریاناتی پیرامون و سفر و عزیمت و تبعید حضرت علیه‌السلام توسط به ؛ ضعف در مردم دوران امام رضا علیه‌السلام؛ اختلاف مردم در امر و خطبهٔ حضرت رضا علیه‌السلام در پیرامون امام علیه‌السلام: فَمَنْ ذَا الَّذِي يَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ أَوْ يُمْكِنُهُ اخْتِيَارُهُ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ خَسَأَتِ الْعُيُونُ‌ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الْأَلِبَّاءُ وَ كَلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَيِيَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ وَ أَقَرَّتْ بِالْعَجْزِ وَ التَّقْصِيرِ وَ كَيْفَ يُوصَفُ بِكُلِّهِ أَوْ يُنْعَتُ بِكُنْهِهِ أَوْ يُفْهَمُ شَيْ‌ءٌ مِنْ أَمْرِهِ أَوْ يُوجَدُ مَنْ يَقُومُ مَقَامَهُ وَ يُغْنِي غِنَاهُ لَا كَيْفَ وَ أَنَّى وَ هُوَ بِحَيْثُ النَّجْمُ مِنْ يَدِ الْمُتَنَاوِلِينَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِينَ فَأَيْنَ الِاخْتِيَارُ مِنْ هَذَا وَ أَيْنَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَيْنَ يُوجَدُ مِثْلُ هَذَا ج۱ص۲۰۱ 20:50 طلب اتصال و با امام علیه‌السلام در دعای : صِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ وُصْلَهً تُؤَدِّی إِلَی مُرَافَقَهِ سَلَفِهِ نمود در ضمن جریان در اصفهان تألیف شیخ صص۴۸۵-۴۹۰؛ در به علم می‌گویند؛ یا محمد یا علی یا فاطمة یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی؛ صفت خاک‌نشینی مولا صلوات‌الله‌علیه: سَمِحٌ سَخِیٌّ بَهِیٌّ بُهْلُولٌ زَكِیٌّ أَبْطَحِیٌّ رَضِیٌّ ج۴۵ص۱۳۹ خاک‌نشینان عشق بی مدد جبرئیل هر نفسی می‌کنند سیر سماوات را 28:30 ساده‌ترین دوستی در میان ائمه اطهار علیهم‌السلام دوستی با علیه‌السلام است؛ جریان مکاشفه مرحوم آیت‌الله شیخ اصفهانی از عنایت امام رضا علیه‌السلام به زوار خودشان؛ وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ :۱۸ 30:56 خوابی از مرحوم از عنایت امام رضا علیه‌السلام ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم