eitaa logo
شذرات المعارف
1.2هزار دنبال‌کننده
6 عکس
41 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
🔉سخنرانی 🎤 آیت الله شیخ عباس اخوان ✅️شب ششم صفرالمظفر ۱۴۴۶ قمری 🎪هیئت عزیزم حسین علیه السلام
السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن امیرالمؤمنین مواجهه همه انسان‌ها در طول زندگی به های الهی/رو برگرداندن کفار از عنایات الهی؛ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ( :۴۱)/از علل انسان پشت نکردن به عنایات الهی است/جریانی از مرحوم آخوند و مواجهه با برخی از اهل معصیت و ایشان توسط مرحوم ملاحسینقلی همدانی با اشعار مولا صلوات الله علیه/شعار مسلمین با و شعار مسیحیان با إخباره بما یقول الناقوس بِحَذْفِ اَلْإِسْنَادِ عَنِ اَلْحَارِثِ اَلْأَعْوَرِ قَالَ: بَیْنَمَا أَنَا أَسِیرُ مَعَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی اَلْحِیرَةِ إِذَا بِدَیْرَانِیٍّ یَضْرِبُ اَلنَّاقُوسَ قَالَ فَقَالَ علیه السلام َلِیٌّ علیه السلام یَا حَارِثُ أَ تَدْرِی مَا یَقُولُ هَذَا اَلنَّاقُوسُ قُلْتُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اِبْنُ عَمِّ رَسُولِهِ أَعْلَمُ قَالَ إِنَّهُ یَضْرِبُ مَثَلَ اَلدُّنْیَا وَ خَرَابِهَا وَ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حَقّاً حَقّاً صِدْقاً صِدْقاً إِنَّ اَلدُّنْیَا [قَدْ] غَرَّتْنَا وَ شَغَلَتْنَا وَ اِسْتَهْوَتْنَا یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا مَهْلاً مَهْلاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا دَقّاً دَقّاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا جَمْعاً جَمْعاً تَفْنَی اَلدُّنْیَا قَرْناً قَرْناً مَا مِنْ یَوْمٍ یَمْضِی [عَنَّا] إِلاَّ أَوْهَنَ مِنَّا رُکْناً قَدْ ضَیَّعْنَا دَاراً تَبْقَی وَ اِسْتَوْطَنَّا دَاراً تَفْنَی لَسْنَا نَدْرِی مَا فَرَّطْنَا فِیهَا إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ اَلْحَارِثُ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلنَّصَارَی یَعْلَمُونَ ذَلِکَ قَالَ لَوْ عَلِمُوا ذَلِکَ مَا اِتَّخَذُوا اَلْمَسِیحَ إِلَهاً مِنْ دُونِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَذَهَبْتُ إِلَی اَلدَّیْرَانِیِّ فَقُلْتُ لَهُ بِحَقِّ اَلْمَسِیحِ عَلَیْکَ لَمَّا ضَرَبْتَ اَلنَّاقُوسَ عَلَی اَلْجِهَةِ اَلَّتِی تَضْرِبُهَا قَالَ فَأَخَذَ یَضْرِبُ وَ أَنَا أَقُولُ حَرْفاً [حَرْفاً] حَتَّی بَلَغَ إِلَی مَوْضِعِ إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ مَنْ أَخْبَرَکُمْ بِهَذَا قُلْتُ هَذَا اَلرَّجُلُ اَلَّذِی کَانَ مَعِی أَمْسِ قَالَ فَهَلْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ نَبِیِّکُمْ مِنْ قَرَابَةٍ قُلْتُ هُوَ اِبْنُ عَمِّهِ قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ أَ سَمِعَ هَذَا مِنْ نَبِیِّکُمْ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَأَسْلَمَ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ إِنِّی وَجَدْتُ فِی اَلتَّوْرَاةِ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ اَلْأَنْبِیَاءِ نَبِیٌّ وَ هُوَ یُفَسِّرُ مَا یَقُولُ اَلنَّاقُوسُ مرحوم صص۳۷۳-۳۷۴ جریانی از نهی از منکر مرحوم به سربازان از علل انسان این است که انسان از و خوبان باشند/ توصیه امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به در استفاده از های نیکو؛ ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِي الْمُرُوءَاتِ وَالاَْحْسَابِ، وَأَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالسَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ ... ثُمَّ انْظُرْ فِي أُمُورِ عُمَّالِکَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً، وَلاَ تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَأَثَرَةً، فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَالْخِيَانَةِ. وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَيَاءِ، مِنْ أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ نامه۵۳/ نتیجه خوبی والدین در فرزندان/ تحقیقات گسترده پیرامون خبر و شنیدن سند این خبر از مرحوم سید مرتضی به نقل از مرحوم و سؤال از خبر حرمت نار بر هرکسی که به منتهی به علیهاالسلام بشود/وصفی از و بودن مرحوم آیت‌الله و مرحوم آقای / وصیت به رساندن سلام حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تا قیامت به اولاد خویش؛ وَ أَقْرَأُ عَلَی وُلْدِیَ السَّلَامَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ ج۴۳ص۲۱۴/ محبت و عشق فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به حسنین و زینبین علیهم‌السلام روضه سلام الله علیها شب ششم صفرالمظفر ۱۴۴۶ ۱۴۰۳٫۵٫۲۰ https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
💠 بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی صلوات الله علیه ✅ ثبات قدم داشتن حضرت عبدالعظیم 👈 بازگشت به فهرست
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولادت حضرت حسنی علیه‌السلام من زار عبدالعظیم بری کمن زار الحسین بکربلاء؛ دَخَلَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه‌السلام فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ قُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ علیه‌السلام قَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیه‌السلام ص۹۹؛ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه‌السلام فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ فَقُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیه‌السلام فَقَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِالْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه‌السلام ص۳۲۴؛ جایگاه والای حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام؛ درک محضر سه امام معصوم علیهم‌السلام و نشدن از این مسأله؛ آفت در درک محضر بزرگان و سلب در پی این آفت؛ جریان سلطان و و سعایت از ایاز نزد سلطان محمود؛ زمین خوردن از ناحیه کسانی‌که انسان به آن‌ها می‌کند چون نیک نگه‌ کرد و پر خویش بر او دید گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست زمین خوردن برخی از سلاطین در تاریخ که توسط پسران خودشان زمین خوردند؛ اقدام علیه پدربزرگ خود ؛ ضرورت اقدام نکردن در هنگام ؛ فضل بسیار نویسنده ( ) و گزارش وی از ملاقات با مرحوم ؛ وصف کمالات و ملایی جهانگیر خان در علوم مختلف و و و و غیره؛ جهانگیر خان از بوده است و در زمان می‌زیسته و در مدرسه تدریس می‌کرده است و به سر نمی‌گذاشته؛ متعارف اهالی تا زمان شامل بوده که بعداً در تا تغییراتی شده؛ شرکت و بزرگ در درس جهانگیر خان؛ مواظبت جهانگیر خان بر عدم فراموشی شأن گذشته خود و مغرور نشدن؛ رسوم اهالی ایل قشقایی همچون ؛ جریان شروع جهانگیر خان به تحصیل جهانگیر خان در چهل سالگی؛ شاگردی درس جهانگیر خان توسط مرحوم آیت‌الله ؛ ضرورت توجه به گذشته خود و مغرور نشدن از جایگاه؛ از منی بودی منی را واگذار ای ایاز آن پوستین را یاد دار روایتی پیرامون عدم فراموشی حتی یک تا پایان عمر انسان مومن مبادا خدا او را نبخشید (= ) و اگر همه عمر گناه کرده باشد از رحمت خدا ناامید نمی‌شود زیرا که از این‌ها بدتر (= )؛ جریان ناامیدی از رحمت خدا پس از جنایت کشتار به دستور ج۴۸صص۱۷۶-۱۷۷؛ گناه : حَدَّثَنِی سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ اَلْخَطْمِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی: أَنَّ اَلزُّهْرِیَّ عَزَّرَ غُلاَماً لَهُ، فَمَاتَ تَحْتَ یَدِهِ، فَقَنَطَ حَتَّی أَتَی عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ: قُنُوطُکَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِکَ!. علیه‌السلام تألیف امامی ج۱ص۱۵۱؛ در عین اینکه انسان نباید ناامید باشد در عین حال هم نباید گذشته خودش را از یاد ببرد سیر جناب عبدالعظیم حسنی و غره نشدن از درک محضر سه امام معصوم علیهم‌السلام؛ جریانی از دوران نوجوانی و جلسات ؛ عیب شدن برخی از افراد از نظر ؛ ضرورت جلو رفتن با مقدمات لازمه برای هرهری‌مذهب نشدن؛ جریانی از دوران طلبگی؛ ضرورت رعایت در امور؛ عیب اظهارنظر نسنجیده توسط افراد سطحی که به حدود خودشان واقف نیستید یکی از عوامل درجا زدن در وادی دیانت توهم به پایان سیر رسیدن است که از مکاید است؛ جریاناتی از دوران کودکی و نوجوانی و هیئت‌داری و ؛ جریان فجیع به جرم توسط ؛ عدم اطلاع انسان از خود؛ فَثَبَّتَنِىَ اللّهُ أبدا ما حَييتُ عَلى مَوالاتِكُمْ وَ مُحَبَّتِكُمْ وَ دينَكُْم ؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله و دعا برای ؛ جریانی از مرحوم حاج توفیقی بالاتر از سیاهی‌های امام حسین (علیه‌السلام) نیست؛ جریاناتی از شخصیت والای حضرت آیت و فرمایش پیرامون ایشان و جریان ارتحال مرحوم آیت‌الله خوانساری؛
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل، و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴. اصطلاحات وارده در و پیدایش الفاظ مطابق با مثل و و و و ؛ در هر مکتبی که نو باشد در شروع آن به تدریج الفاظ و اصطلاحاتی نو مطابق آن مکتب پدید می‌آید؛ از فنون آوردن لغتی است که معنای دیگری دارد ولی از آن معنای دیگری اراده کند؛ پیدایش اصطلاح در مکتب اسلام تبیین مفهوم خاص عقل در مکتب اسلام؛ عقل در نظر و عرف بسیاری از مردم؛ کسی است که از بین دو یا چند آن‌چه نیکوتر است برگزیند و بین دو یا چند شر آن‌چه شرش کمتر است را برگزیند: ليس العاقل من يعرف الخير من الشر، و لكن العاقل من يعرف خير الشرين ج۷۸ص۶؛ تشکیل مفهوم و بر اساس یک ؛ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ :۲۱۶؛ خیر و شر با توجه به گسترده‌ای است که منتهی به غایتی می‌شود که بد و خوب معنا پیدا می‌کند؛ مثال به جلوگیری از تصمیم‌گیری توسط نیرویی در نوع مردم در هنگام که همان و است؛ مبارزه با و توسط انسان‌ها برای رسیدن به مطلوب؛ اکثر کسانی که در موفق هستند با و تلاش بوده است که آن‌ها بر اساس برنامه‌ریزی است؛ بیان مرحوم شهید پیرامون و صص۱۹۹-۲۰۱؛ اصل مهم در اسلام برنامه‌ریزی برای است؛ سعی و تلاش در راه اهداف عالیه با توجه به چهارچوب و جهان‌بینی الهی: يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَىٰ :۳۵؛ فهم اشتباه از مفهوم ؛ کار محکم انجام دادن را خدا دوست دارد: إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله نَزَلَ حَتّى لَحَدَ سَعدَ بنَ مُعاذٍ و سَوَّى اللَّبِنَ عَلَيهِ ، و جَعَلَ يَقولُ : ناوِلْني حَجَرا ، ناوِلْني تُرابا رَطْبا ، يَسُدُّ بِهِ ما بَينَ اللَّبِنِ ، فلَمّا أن فَرَغَ و حَثا التُرابَ عَلَيهِ و سَوّى قَبرَهُ قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّي لَأعلَمُ أنَّهُ سَيَبلى و يَصِلُ إلَيهِ البَلاءُ ، و لكِنَّ اللّه َ يُحِبُّ عَبدا إذا عَمِلَ عَمَلاً أحكَمَهُ ج۳ص۳۳۰؛ بودن و فعالیت خدا بر اساس و است و انسان هم باید همین‌گونه باشد؛ إِنْ أُجِّلْتَ فِي عُمُرِكَ يَوْمَيْنِ فَاجْعَلْ أَحَدَهُمَا لِأَدَبِكَ لِتَسْتَعِينَ بِهِ عَلَى يَوْمِ مَوْتِكَ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا تِلْكَ الِاسْتِعَانَةُ قَالَ تُحْسِنُ تَدْبِيرَ مَا تُخَلِّفُ وَ تُحْكِمُهُ ج۸ص۱۵۰؛ ضرورت برنامه‌ریزی در راستای «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل» چیزی بین بندگان تقسیم نشده است که برتر از عقل باشد؛ هیچ چیزی به اندازه نزد خدا عظیم نیست. «نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل» یعنی شب‌زنده‌داری؛ خواب افضل از شب‌زنده‌داری است؛ خواب عاقل با است و بیداری جاهل در ؛ در دم الاغ!؛ چهارچوب فکری نداشتن سبب فکر و سخن بیهوده است؛ ساعَةٌ مِن عالِمٍ يَتَّكِئُ عَلى فِراشِهِ يَنظُرُ في عَمَلِهِ ، خَيرٌ مِن عِبادَةِ العابِدِ سَبعينَ عاما ص۱۶؛ خواب شیخ یوسف از علیه‌السلام و و سفارش حضرت صلوات الله علیه به مرحوم بحرانی برای فعالیت علمی در ؛ نِيَّةُ اَلْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ ج۶۷ص۱۸۹؛ معنای افضلیت مومن از خود به اینکه از جهان‌بینی مومن است که این عمل نیکو از آن رخ می‌دهد؛ پاسخی به اشکال برخی مبنی بر اینکه به جای مجالس علیهم‌السلام کار خیر مثل بیمارستان ساختن کنید؛ بروز خیرات از برکات مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام با ساخته شدن چارچوب فکری و جهان‌بینی؛ جریان ساخت ؛ برکات مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام و بدخواهی بدخواهان برای از بین بردن این مجالس روضه صلوات الله علیه سقط عن الفرس فجلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا بابی العطشان حتی قضی بابی المهموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۲/۱/۶ https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ توفیق پی بردن به علل و اسباب خود؛ پشت پا زدن برخی به اسباب موفقیت خود وقتی افتاد فتنه‌ای در شام هر کس از گوشه‌ای فرا رفتند پسران وزیر ناقص عقل به گدایی به روستا رفتند استفاده برخی از مواهب برای رسیدن به به در معرض قرار دادن خود؛ إن لربكم في أيام دهركم نفحات الا فتعرضوا لها ج۸۴ص۲۶۷؛ عنصر بسیار مهم در ؛ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ ۖ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ علیهم‌السلام:۹؛ از مواهب الهی موضوع در مبادی است؛ یافت جایگاه انسان با فکر صحیح به در مقام عبودیت بودن و ضرورت سیر به سمت کمال؛ درست کردن گاهی مسامحتا گفته شده و به تعبیر مسامحی‌تر گاهی گفته می‌شود؛ و بی نیازی خدای متعال، و آفرینش و ظهور و جلوه هستی بر اساس و ازلی؛ به عبث خلق نشدن مخلوقات و برای مخلوقات؛ مقام و در انسان که بنابر می‌تواند به برسد؛ در انسان برای رسیدن کمال؛ ماهیت به انتقال از عالمی به عالمی دیگر؛ در انسان و ضرورت به فعلیت رساندن استعدادها و پیدایش بحث و بنابر ؛ راهنمایی عقل به اینکه انسان برای طی مراحل کمال نیاز به راهنمایی الهی علیهم‌السلام دارد؛ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا سلام الله علیها:۳۱؛ نیاز به و عبادت برای رسیدن کمال طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت بدر آی تا ببینی طیران آدمیت «و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» بنده هر واجبی از واجبات را که انجام می‌دهد تعقل می‌کند که این برای خود انسان است تا از حضیض عالم اسفل به بالاترین مراتب کمال برسد؛ أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى :۳۶؛ راهنمایی مقام برای انسان؛ کلام امام علیه‌السلام ناظر به این معنا است که انسان تعقل می‌کند که برای رسیدن به کمال نیاز به این معرفت و عبادت دارد و انسان هر فریضه‌ای را که انجام می‌دهد برای خودش انجام می‌دهد و منفعتی برای خدا ندارد نه اینکه به این معنا باشد که خدا چرا مثلاً نماز صبح را دو رکعت قرار داده است صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان ای مرهم سینۀ خستۀ ما وی مونس قلب شکستۀ ما در نغمه گری دستان تواند در گلشن وحدت دستۀ ما پیوسته بود با نفخۀ صور این زمزمۀ پیوستۀ ما برخاسته تا افق گردون فریاد ز بخت نشستۀ ما کی حلقه شود در گردن یار این دست به گردن بستۀ ما دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن به خدا که ز غیر تو بیزارم وز خویش همیشه در آزارم آوارۀ کوه و بیابانم سرگشتۀ کوچه و بازارم چون مرغ شب آویزم همه شب روزانه چه بلبل گلزارم در خرمن نه فلک آتش زد یک شعله ز آه دل زارم رنجورم و باز مرنجانم بیزارم و باز نیازارم آن خاطر نازک را ترسم کز زاری خویش بیازارم دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن عزیزٌ علیّ أن أری الخلقَ و لا تُری و لا أسمع لک حسیسا و لا نجوی دعای روضه بازگشت به خیمه‌گاه فلاندبنك صباحا ومساء، ولابكين عليك بدل الدموع دما ... وأسرع فرسك شاردا، وإلى خيامك قاصدا، محمحما باكيا. ج۱۰۱صص۲۳۸-۲۴۰ الظليمة الظليمة من امة قتلت ابن بنت نبيها ج۴۴ص۳۰۸ حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان بابی العطشان حتی قضی بابی المهموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۲/۱/۱۰ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة، و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ و توفيقٌ من الله، فإذا أشار عليك العاقل الناصح فإياك و الخلاف فإن في ذلك العطب.» ج۱ص۱۵۵ مطلب مهمی در عرفیات که حضرت می‌فرمایند مطلب است؛ ذکر خیر یکی از اقوام استاد که انسان عاقل و مورد مشاوره آشنایان بوده است؛ اهمیت وجود افرادی عاقل در اطراف انسان برای مشاوره؛ ذکر خیری از مرحوم پدر استاد؛ ارتباط مرحوم آیت‌الله با عموی استاد؛ حرمت و در قدیم؛ فرمایش مولا صلوات الله علیه پیرامون اهمیت رأی نسبت به : قَالَ (علیه السلام): رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ [يُرْوَى‏] رُوِيَ مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ‏ حکمت ۸۳؛ از علل قوام بیشتر در قدیم نسبت به امروزه نظر گرفتن و بررسی در امر بود «و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ و توفيقٌ من الله، فإذا أشار عليك العاقل الناصح فإياك و الخلاف فإن في ذلك العطب.» شناخت انسان که باشد سبب و (=زیاده شدن) است؛ اهمیت استفاده از ؛ آدم رعایت احترام در اجتماع ما با وجود تأکید بر این امر؛ احترام بسیار خاص به افراد سنین بالای ۸۰ سال در برخی از جوامع به‌جهت اهمیت به این افراد؛ وجود افراد معتمد نزد عظامی همچون حضرات آیات و که این افراد با تعبیر مسامحی شناخته می‌شدند که به مراجع خط می‌دادند؛ دستور دین است که انسان در انجام کارهای خود و بی‌جا نداشته باشد و امر را بررسی و سبک و سنگین کند و حتی کارش را در برخی موارد که احتیاج است با پیش ببرد؛ در زندگی‌های قدیم افراد متمول تهران افرادی بودند برای مشورت که به آن‌ها می‌گفتند که مورد کار و شغلشان مشورت دادن به این افراد بود؛ علت تأکید بر مشورت در روایات این است که انسان کارهای خود را فقط با تکیه بر عقل خود انجام ندهد بلکه از دیگران نیز استفاده کند نه از دیگران؛ درستی سخن «دو تا عقل بهتر از یک عقل است» به شرط اینکه طرف کرد مشاوره برای خود نکند بلکه خیرخواه انسان باشد که در مواضع مختلف این خیرخواهی شخص مقابل خود را می‌نمایاند؛ اهمیت و خیرخواه؛ سخن یکی از دوستان استاد پیرامون ارزش ؛ ذکر جریان حکیمانه توسط (با اینکه حدیث نبوده) در میان کتب ج۲ص۵۸۴ به‌بعد؛ نظر برخی بر اینکه همان است؛ ترجمه داستان بلوهر و یوذاسف توسط مرحوم در ج۱ص۵۰۳ به‌بعد؛ ذکر خیر مرحومه مادر استاد که در سن چهار پنج سالگی استاد بر سر سفره برای فرزندان خود داستان بلوهر و یوذاسف را می‌خواندند؛ داستان بلوهر و یوذاسف مثل یک است که به صورت حکایت در حکایت می‌آید؛ جریانی از استاد در حضور مرحومین آیت الله و در حوزه ؛ داستانی در میان حکایت بلوهر و یوذاسف پیرامون مشورت؛ انسان همه عمرش بگردد از و خود مشاوره‌ای صاف‌تر و زلال‌تر و خیرخواه‌تر پیدا نمی‌کند؛ نقلی از مرحوم پدر استاد پیرامون نگهداری از افراد با تجربه در منازل خود برای مشورت گرفتن؛ خانه‌ای که در آن ریش سفید و گیس سفید نباشد برکت ندارد که از آن الان فاصله گرفته شده است؛ ذکر بسیار زیاد مرحوم آیت‌الله شیخ این روایت را: قَالَ (علیه السلام): رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ [يُرْوَى‏] رُوِيَ مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ‏ حکمت ۸۳؛ نقلی از یک راننده با تجربه و خوش‌ نیت: جاده با کسی شوخی ندارد؛ هر موفقی یک رقیب دارد شخصیت او را ترور کند؛ داستان امر حقیقی در است که با حسنک وزیر را پیش پادشاه از چشم انداختند که سرانجام بر اثر پادشاه موجب بر دار رفتن حسنک وزیر شد؛ جریانی از مشورت شخصی که در زندگی‌اش بین و مادرش اختلاف بود «و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ و توفيقٌ من الله» مشاوره با عاقل خیرخواه یمن و برکت و و از ناحیه خدای متعال دارد از پاکی انسان است که خودش را بد بداند سفارش به برای ذوی‌الحقوق سختی بسیار زیاد روضه حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه [شام نوزدهم ماه مبارک رمضان] صلی الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین ۱۴۰۲/۱/۲۰ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام اسماء مبارکه سلام الله علیها از جانب خدای متعال؛ بودن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و اختصاص سوره مبارکه به حضرتشان؛ درک ؛ فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر ج۴۳ص۶۵؛ یک معنای روایت این است که کسی‌که شئون فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را شناخته و سیر فاطمی داشته باشد قدر وجودی خودش را درک می‌کند؛ تبیین در انسان؛ رحِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ ص۳۷۳؛ جریانی از منبر شخصی در مسجد گود و ترک منبر شخص از ترس ؛ لزوم قدرشناسی از الهی؛ جریانی از شخصی در زمان مرحوم آیت‌الله شیخ محمد در محله‌های اطراف که مرهمتی علیه‌السلام را از دست داد؛ وقوف به شأن هیچ بودن خود با وقوف به شأن والای فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر؛ معنای دیگری از روایت مذکور: روایتی پیرامون علیه‌السلام به صورت علیه‌السلام؛ نزول و بر علیه‌السلام هر زمانی در شب قدر: الصادق (علیه السلام) - لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هَبَطَ جَبْرَئِیلُ وَ مَعَهُ الْمَلَائِکَهًُْ وَ الرُّوحُ الَّذِینَ کَانُوا یَهْبِطُونَ فِی لَیْلَهًِْ الْقَدْرِ قَالَ فَفُتِحَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بَصَرُهُ فَرَآهُمْ فِی مُنْتَهَی السَّمَاوَاتِ إِلَی الْأَرْضِ یُغَسِّلُونَ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) مَعَهُ وَ یُصَلُّونَ مَعَهُ عَلَیْهِ وَ یَحْفِرُونَ لَهُ وَ اللَّهِ مَا حَفَرَ لَهُ غَیْرُهُمْ حَتَّی إِذَا وُضِعَ فِی قَبْرِهِ نَزَلُوا مَعَ مَنْ نَزَلَ فَوَضَعُوهُ فَتَکَلَّمَ وَ فُتِحَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) سَمْعُهُ فَسَمِعَهُ یُوصِیهِمْ بِهِ فَبَکَی وَ سَمِعَهُمْ یَقُولُونَ لَا نَأْلُوهُ جُهْداً وَ إِنَّمَا هُوَ صَاحِبُنَا بَعْدَکَ إِلَّا أَنَّهُ لَیْسَ یُعَایِنُنَا بِبَصَرِهِ بَعْدَ مَرَّتِنَا هَذِهِ حَتَّی إِذَا مَاتَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) رَأَی الْحَسَنُ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) مِثْلَ ذَلِکَ الَّذِی رَأَی وَ رَأَیَا النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) أَیْضاً یُعِینُ الْمَلَائِکَهًَْ مِثْلَ الَّذِی صَنَعُوهُ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی إِذَا مَاتَ الْحَسَنُ (علیه السلام) رَأَی مِنْهُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَأَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) یُعِینَانِ الْمَلَائِکَهًَْ حَتَّی إِذَا مَاتَ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) رَأَی عَلِیُّ‌بْنُ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) مِنْهُ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَأَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ الْحَسَنَ (علیه السلام) یُعِینُونَ الْمَلَائِکَهًَْ حَتَّی إِذَا مَاتَ عَلِیُّ‌بْنُ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) رَأَی مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَأَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ الْحَسَنَ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) یُعِینُونَ الْمَلَائِکَهًَْ حَتَّی إِذَا مَاتَ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ رَأَی جَعْفَرٌ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَأَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ (علیهم السلام) یُعِینُونَ الْمَلَائِکَهًَْ حَتَّی إِذَا مَاتَ جَعْفَرٌ رَأَی مُوسَی مِنْهُ مِثْلَ ذَلِکَ هَکَذَا یَجْرِی إِلَی آخِرِنَا. ج۱ص۲۲۵؛ ظرف نزول کریم در شب قدر ذات مقدس امام علیه‌السلام است که این شأن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است یعنی حضرت شأنی دارند که در آن کتاب الله به همراه ملائکه الهی نازل می‌شوند و معصوم علیه‌السلام هم در این شأن قرآن را دریافت می‌کند که این یکی از شئون فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است که به حضرتشان لیلة القدر می‌گویند ذکر خیری از مرحوم علی و شعرخوانی ایشان در روز ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از اشعار مرحوم (= ) در محضر علامه و نقل آیت الله از حال پریشان علامه طباطبایی بر اثر استماع این اشعار السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله دختر فکر بکر من، غنچه لب چو وا کند از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند طوطی طبع شوخ من گر که شکر شکن شود کام زمانه را پر از شکر جان‌فزا کند
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ بحث در آیات قرآنی در شأن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و اینکه یکی از شئون سلام‌الله‌علیها در قرآن بنابر روایات بودن حضرتشان است؛ آیا لیلة القدر مرتبهٔ زمانی است یعنی در این موجود است اعم از اینکه ما بدان علم داشته باشیم یا نه؟ که برخی روایات بدین معنا ناظر است؛ یا اینکه غرض آن شأن و مرتبه‌ای است که انسان به قدر خود وقوف پیدا کند؟؛ و یا اینکه هر دو مطلب با هم تقارن دارد؟؛ جلسه قبل بیان شد که بنا بر نظر برخی بزرگان مثل و غیره لیلة القدر آن شأنی است که انسان در حال، در نفس الأمر، دارد و بدان شأن خود وقوف پیدا کند که این مهم است؛ انسان اگر بهانه تراشی را کنار بگذارد می‌فهمد که چه کاره است ولی این مسأله مشکل است: بَلِ ٱلْإِنسَٰنُ عَلَیٰ نَفْسِهِۦ بَصِيرَةٌ (۱۴) وَ لَوْ أَلْقَیٰ مَعَاذِيرَهُ :۱۵؛ یکی از شئون همین است که می‌فهمی چه کاره هستی؛ ٱقْرَأْ كِتَٰبَكَ كَفَیٰ بِنَفْسِكَ ٱلْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا :۱۴؛ "اقرأ کتابک" به یک معنا در مورد قیامت است که در آن وقت می‌فهمی چه کاره‌ای و به یک معنا اگر کسی در این عالم به شأن خود وقوف پیدا کند قیامت شخصی او به پا شده است؛ تبیین اینکه اینقدر با انسان بازی می‌کند که کسی به راحتی نمی‌فهمد چه کاره است؛ اگر کسی متوجه شد که چه کاره است به لیلة القدر وجودی خودش رسیده است که این خودش شأنی پوشیده است و این یکی از عنایات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است که به شخص رسیده است تبیین معنای دیگری در باب لیلة القدر؛ مطلب با کردن آن متفاوت است؛ بین علما مشهور است: الحفظ و الذکاء لا یجتمعان؛ در کسی که هم حفظش قوی است و هم در ایشان قوی است را می‌گویند همانند و در معاصرین مرحوم آیت‌الله شیخ محمد حسین اصفهانی ( )؛ از امور پوشیده بر ما این است که: علت اینکه انسان گاهی چندین بار یک مطلب علمی را می‌خواند و نمی‌فهمد ولی بعد از برهه‌ای همان مطلب را می‌فهمد چیست؟ برخی علت را و برخی و برخی سلسله‌ای از و را دخیل می‌دانند؛ فیوضاتی جریان پیدا می‌کند که وقتش است خودت را متصل به آن‌ها کنی: رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن يُصِيبَكُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا حدیث ۲۱۲۳۴؛ تبیین مطلب با مثالی در باب اشتغال؛ از بلاهای دوره ما دنبال میز گشتن بسیاری از افراد برای است؛ کلامی از مرحوم آشیخ : یکی دو سه بار در مسائل بهت لبخند می‌زنه، از این لبخند را گرفتی، موفق می‌شوی و می‌روی جلو، اگر این لبخند را نگرفتی تا آخر عمر تو بدو، آن بدو؛ این مسأله مذکور را می‌گویند؛ تبیین توفیق به معنای وفق شرایط و علل و اسباب با انسان؛ در مسائل و گاهی علل و شرایط فراهم است که همان توفیق است؛ وصف مرحوم آیت‌الله میرزا ملقب به ؛ برخی اساتید در استدلال خود در مباحث خود گاهی به نظریات در مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی استدلال می‌کردند؛ مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی گاهی در مباحث معنوی در حالی‌که پشب دست خود می‌زدند، می‌گفتند: «افسوس من خام می‌میرم.» ساقیا یک جرعه‌ای زان آبِ آتش‌گون که من در میانِ پُختگانِ عشقِ او خامم هنوز علت افسوس خوردن آمیرزا مهدی آشتیانی از زبان خودشان؛ انسان وقتی بخواهد کاری را نکند هزار می‌آورد؛ روی طنابش ارزن پهن کرده است ؛ إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ حدیث ۲۱۲۳۴؛ یکی از بی‌شمار علت می‌تواند انسان را از کاری باز بدارد که ما به آن‌ها علم نداریم و نقل جریانی در این مسأله من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم منسوب به اینکه یک سلسله علل و عوامل باید محقق بشود تا انسان در برهه‌ای از زمان به مطلبی برسد، آیا این برهه مال همین انسان است یا نه؟ و تبیین این مطلب با مثال؛ هر کسی یک فلز وجودی دارد که اگر مناسب با فلز وجودی خودش شخصی را مثلاً برای علم‌آموزی در حوزه پیدا نکند، به جایی نمی‌رسد، که شرایطی مثل استاد و شاگرد و غیره دارد که یکی از شرایط فلز وجودی شخص زمان خودش است؛ نقل کلام کسی در مورد به‌عنوان قرن ؛ بحث زمان در میان
شذرات المعارف
شب بیست و ششم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۱۰ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من أحب الدنيا ذهب خوف الآخرة من قبله و ما اوتي عبد علما فازداد للدنيا حبا إلا ازداد من الله بعدا و ازداد الله عليه غضبا.» ص۳۹۹ شرط رسیدن به باید اموری را لحاظ کرد: ۱- بررسی علل و اسباب توفیقات ۲- شناسایی موانع و مشکلات و تلاش برای رفع آن‌ها ضرورت سعی و تلاش و و برای رسیدن توفیق در کار بعد از فراهم آوردن و ؛ لازمهٔ سیر و حرکت در مسیر موفقیت با و است؛ تمثیل در به در مورد جامع او که مثل ؛ نقلی از غزالی پیرامون موفقیت در امور مختلف و پشتکار داشتن به درس گرفتن از یک دزد و راهزن؛ لزوم پشتکار داشتن سی سال لاف مهر زدم تا سحرگهی وا شد دلم چو گل ز نسیم بهار عشق تحول مرحوم بر اثر موعظه‌ای از یک دلّاک پیرامون راه ؛ موعظه صلوات الله علیه برای موفقیت در مسیر آخرت به اینکه: کسی‌که در دلش است از دلش می‌رود؛ هوو بودن و در بیان مرحوم : قال بعض أصحابنا ما ملخصه: إن الدنيا والآخرة ضرتان، كلما قربت من إحداهما بعدت عن الأخرى ص۲۱۹؛ تفاوت محبت دنیا با امر با دنیا کردن؛ فرمایش علیه‌السلام مبنی بر اینکه هرکسی بگوید من از بدم می‌آید من در او شک می‌کنم؛ تفاوت از بد آمدن از پول با محبت پول و دنیا؛ مثالی از مرحوم در مورد چگونگی عدم دلبستگی به دنیا؛ اهمیت سلسله روایات پیش رو در : نه جزء از ده جزء در است: اَلْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ ج۱۰۳ص۹؛ و تفاوت آن با استفاده بهینه از دنیا؛ جریان شخص متمولی که مال خودش از گلویش پایین نمی‌رفت!؛ متمول بودن مرحوم که در سال ۱۳۳۲ به عنوان میلیاردر تهرانی دو میلیارد از پولش را وقف کرد که در و همچنین و بسیاری از موقوفات دیگر محصول کار ایشان است؛ شاگردی حاج حسین ملک در شرعیات خدمت مرحوم و در عقلیات شاگرد (استاد مرحوم آیت‌الله ) بوده است؛ دنیا صنعی از مصنوعات خدای متعال است که همهٔ کمال و بدبختی انسان از همین جا شروع می‌شود؛ فرمایش اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم پیرامون اینکه اگر دارایی داری و دو روز از عمرت باقی مانده، یک روزش را صرف برنامه‌ریزی برای بعد خودت کن و یک روزش را هم توجه کن به بعد از این عالم؛ انجام وظیفه نسبت به دارایی خود؛ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنْ أُجِّلْتَ فِی عُمُرِکَ یَوْمَیْنِ فَاجْعَلْ أَحَدَهُمَا لِأَدَبِکَ لِتَسْتَعِینَ بِهِ عَلَی یَوْمِ مَوْتِکَ قِیلَ لَهُ وَ مَا تِلْکَ الِاسْتِعَانَهُ قَالَ تُحْسِنُ تَدْبِیرَ مَا تُخَلِّفُ وَ تُحْکِمُهُ. ج۱۹ص۲۶۶ صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه و علیهماالسلام بانگ زد کای ساقی بزم الست شیرخوار از کودکی شد می پرست غیر دستت نیست جایی چون مرا بر به دستت نیست پایی چون مرا گر ندارم گردنی شمشیر جوی تیر عشقت را سپر سازم گلوی گر که‌ نتوانم‌ به‌ میدان تاختن‌ سوی میدان، جان توانم‌ باختن‌ عشق بر پیمان اصغر شد سروش آمد آواز علی شه را به گوش تاخت سوی خیمه‌گه بار دگر تا از صاحب صدا جوید اثر دید اصغر کرده عزم آن دیار شسته از خرگاه هستی دست و بار برگرفتش چست و عزم راه کرد روی همت‌ سوی قربانگاه کرد یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا اختاه ایتینی بولدی الصغیر حتی اودعه ذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب بیست و ششم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۱۰ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
💠 بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی صلوات الله علیه ✅ ثبات قدم داشتن حضرت عبدالعظیم 👈 بازگشت به فهرست
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولادت حضرت حسنی علیه‌السلام 01:07 من زار عبدالعظیم بری کمن زار الحسین بکربلاء؛ دَخَلَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه‌السلام فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ قُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ علیه‌السلام قَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیه‌السلام ص۹۹؛ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه‌السلام فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ فَقُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیه‌السلام فَقَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِالْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه‌السلام ص۳۲۴؛ جایگاه والای حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام؛ درک محضر سه امام معصوم علیهم‌السلام و نشدن از این مسأله؛ آفت در درک محضر بزرگان و سلب در پی این آفت 02:35 جریان سلطان و و سعایت از ایاز نزد سلطان محمود؛ زمین خوردن از ناحیه کسانی‌که انسان به آن‌ها می‌کند چون نیک نگه‌ کرد و پر خویش بر او دید گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست زمین خوردن برخی از سلاطین در تاریخ که توسط پسران خودشان زمین خوردند؛ اقدام علیه پدربزرگ خود ؛ ضرورت اقدام نکردن در هنگام 08:00 فضل بسیار نویسنده ( ) و گزارش وی از ملاقات با مرحوم ؛ وصف کمالات و ملایی جهانگیر خان در علوم مختلف و و و و غیره؛ جهانگیر خان از بوده است و در زمان می‌زیسته و در مدرسه تدریس می‌کرده است و به سر نمی‌گذاشته؛ متعارف اهالی تا زمان شامل بوده که بعداً در تا تغییراتی شده؛ شرکت و بزرگ در درس جهانگیر خان؛ مواظبت جهانگیر خان بر عدم فراموشی شأن گذشته خود و مغرور نشدن؛ رسوم اهالی ایل قشقایی همچون ؛ جریان شروع جهانگیر خان به تحصیل جهانگیر خان در چهل سالگی؛ شاگردی درس جهانگیر خان توسط مرحوم آیت‌الله ؛ ضرورت توجه به گذشته خود و مغرور نشدن از جایگاه؛ از منی بودی منی را واگذار ای ایاز آن پوستین را یاد دار 18:30 روایتی پیرامون عدم فراموشی حتی یک تا پایان عمر انسان مؤمن مبادا خدا او را نبخشید (= ) و اگر همه عمر گناه کرده باشد از رحمت خدا ناامید نمی‌شود زیرا که از این‌ها بدتر (= )؛ جریان ناامیدی از رحمت خدا پس از جنایت کشتار به دستور ج۴۸صص۱۷۶-۱۷۷؛ گناه : حَدَّثَنِی سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ اَلْخَطْمِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی: أَنَّ اَلزُّهْرِیَّ عَزَّرَ غُلاَماً لَهُ، فَمَاتَ تَحْتَ یَدِهِ، فَقَنَطَ حَتَّی أَتَی عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ: قُنُوطُکَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِکَ!. علیه‌السلام تألیف امامی ج۱ص۱۵۱؛ در عین اینکه انسان نباید ناامید باشد در عین حال هم نباید گذشته خودش را از یاد ببرد 23:50 سیر جناب عبدالعظیم حسنی و غره نشدن از درک محضر سه امام معصوم علیهم‌السلام؛ جریانی از دوران نوجوانی و جلسات ؛ عیب شدن برخی از افراد از نظر ؛ ضرورت جلو رفتن با لازمه برای هرهری‌مذهب نشدن؛ جریانی از دوران طلبگی؛ ضرورت رعایت در امور؛ عیب اظهارنظر نسنجیده توسط افراد سطحی که به حدود خودشان واقف نیستید 30:00 یکی از عوامل درجا زدن در وادی دیانت توهم به پایان سیر رسیدن است که از مکاید است؛ جریاناتی از دوران کودکی و نوجوانی و هیئت‌داری و ؛ جریان فجیع به جرم توسط ؛ 34:30 عدم اطلاع انسان از خود؛ فَثَبَّتَنِىَ اللّهُ أبدا ما حَييتُ عَلى مَوالاتِكُمْ وَ مُحَبَّتِكُمْ وَ دينَكُْم ؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله و دعا برای 39:30 جریانی از مرحوم حاج 42:15 توفیقی بالاتر از سیاهی‌های امام حسین (علیه‌السلام) نیست؛ جریاناتی از شخصیت والای حضرت آیت و فرمایش پیرامون ایشان و جریان ارتحال مرحوم آیت‌الله خوانساری؛