شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام ما أقبح الفقر بعد الغنى و أقبح الخطيئة بعد النسك، و أقبح من ذلك العابد للّه ثمّ يترك عبادته» #بحارالأنوار ج۱صص۱۵۳-۱۵۴.
انسان در چارچوب فکری خوب امور را طی کرده تا به مرگ منتهی شود؛ انسان #عابد خود را در چارچوب پذیرش خدای متعال قرار داده که شامل #عبودیت میشود؛ #عبادت در عابد #ملکه شده؛ اگر کسی صورت عبادت را بنمایاند به این #نسک و #متنسک گفته میشود و نه #تظاهر ولی وقتی در او ملکه شد به او عابد میگویند؛ تبیین معنای نسک: قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ #الأنعام:۱۶۲
«يا هشام ما أقبح الفقر بعد الغنى و أقبح الخطيئة بعد النسك، و أقبح من ذلك العابد للّه ثمّ يترك عبادته»
بررسی امکان برگشت از ملکه (=شخصیت ثانوی)؛ تبیین معنای #عبودیت؛ لغت #عبد در عرب به کسی گفته میشود که از خودش هیچ شأنی در برابر مولای خود ندارد؛ نمونههایی از برخورد با کسی که در جنگها اسیر و عبد شده مثل در آوردن کاسه سر و یا رنگ کردن فرش با خون اسیر و کشتگان که از اینجا بحث طهارت و نجاست خون به کار رفته در فرش در فقه مطرح شده است
مرا سهم دادی که در پای پیل
تنت را بسایم چو دریای نیل
#هجونامه منتسب به #فردوسی
خیزید و خز آرید که هنگام خزانست
باد خنک از جانب خوارزم وزانست
آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزانست
گویی به مثل پیرهن رنگرزانست
دهقان به تعجب سر انگشت گزانست
کاندر چمن و باغ، نه گل ماند و نه گلنار
#منوچهری
جنایات در قبال بردگان در #عرب و #عجم؛ عبد کالا حساب میآمده؛ کسیکه در قبال خدای خود هیچ شأنی برای خود نمیبیند عبد نامیده شده؛ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ #الرحمن:۴۱؛ برخورد با بنده و عبد با مولا از راههای مختلف مثل #ترس و یا شایستگی مثل جناب #قنبر در محضر #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه؛ احوال #قنبر بزرگزاده بود و #فضه که شاهزاده بود؛ جریان قصد خریدن قنبر توسط آشنایان برای حاکم و پادشاهی بر قوم خود؛ عبد مانند قنبر از ملکه خود بر نمیگردد ولی برخی که عبد هستند در صدد فرار هستند؛ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً #محمد صلیالله علیه وآله وسلم
بندهام بنده ولی بیخردم
خواجه با بیخردی می خردم
خواجهام دید و پسندید و خرید
واگهی داشت ز هر نیک و بدم
#ادیب_الممالک
جریان تن دادن به اسارت و کنیزی جناب #نرجس_خاتون سلام الله علیها برای رسیدن خدمت #امام_حسن_عسکری صلوات الله علیه
شاهنشه روم دختری داشت
در برج عفاف اختری داشت
آينه عصمت و ادب بود
دارای شرافت نســـب بود
میبود مليکه نام ناميش
میداشت پدر چون جان گراميش
آزاده نواده حــــــواری
شایســــــته هر بـــزرگواری
شمعون وصی مسیح جدش
از باغ کمال رسته قدش
برده نسب از هر سو ملیکا
از قیصر و جانشین عیسی
#میرفخرا
سیر زینبی جناب نرجس خاتون سلام الله علیهما؛ تفاوت عبد با کره و ناراحتی و عبد با دلدادگی
خود را به شمار غلامانش
میآورم و دور از ادبم
عبادت از سر خوف و ترس و امور مشابه با تلنگری ممکن است برگردد برخلاف آنکه عبادتش از راه دلدادگی و #محبت و #معرفت لازمه است بر نمیگردد؛ آفت #طمع و احتمال بازگشت از عبودیت
مقیم آستان وصل حیدر
مهذب گشته دور از هر هوایی
چگونه باشدش با ضربتی چوب
رود غیر سرای اوی جایی
روایت قطع دست #أسود که محب امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه بود به جرم دزدی: البرسي: بالإسناد و غيره، يرفعه، عن الأصبغ بن نباتة أنّه قال: كنت جالسا عند أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب- (عليه السلام)- و هو يقضي بين الناس إذ أقبل جماعة و معهم أسود مشدود الأكتاف، فقالوا: هذا سارق يا أمير المؤمنين، فقال- (عليه السلام)-: يا أسود سرقت؟ قال: نعم، يا أمير المؤمنين، قال [له]: ثكلتك امّك، إن قلتها ثانية قطعت يدك، سرقت؟ قال: نعم [يا مولاي]. قال: ويلك انظر ما ذا تقول، سرقت؟ قال: نعم [يا مولاي]، فعند ذلك قال- (عليه السلام)-: اقطعوا يده لأنّه وجب عليه القطع. قال: فقطع يمينه فأخذها بشماله و هي تقطر دما، فاستقبله رجل يقال له ابن الكوّاء، فقال له: يا أسود من قطع يمينك؟ قال: قطع يميني سيّد المؤمنين و قائد الغرّ المحجّلين، و أولى الناس باليقين، و سيّد الوصيّين أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب- (عليه السلام)- إمام الهدى، و زوج فاطمة الزهراء ابنة محمد المصطفى، أبو الحسن المجتبى، و أبو الحسين المرتضى، السابق إلى جنّات النعيم، مصادم الأبطال، المنتقم من الجهّال، معطي الزكاة، منيع الصيانة من هاشم القمقام، ابن عمّ الرسول، الهادي إلى الرشاد، الناطق بالسداد، شجاع مكّي، جحجاح وفيّ (فهو نور) بطين أنزع، أمين من آل حم و يس، و طه و
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۴
توفیق پی بردن به علل و اسباب #موفقیت خود؛ پشت پا زدن برخی به اسباب موفقیت خود
وقتی افتاد فتنهای در شام
هر کس از گوشهای فرا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند
#گلستان_سعدی
استفاده برخی از مواهب برای رسیدن به #کمال به در معرض #توفیق قرار دادن خود؛ إن لربكم في أيام دهركم نفحات الا فتعرضوا لها #بحارالأنوار ج۸۴ص۲۶۷؛ #عبودیت عنصر بسیار مهم در #معنویت؛ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ ۖ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ #یونس علیهمالسلام:۹؛ از مواهب الهی موضوع #تعقل در مبادی #توحید است؛ یافت جایگاه انسان با فکر صحیح به در مقام عبودیت بودن و ضرورت سیر به سمت کمال؛ درست #فکر کردن گاهی مسامحتا #جهان_بینی گفته شده و به تعبیر مسامحیتر گاهی #ایدئولوژی گفته میشود؛ #غنا و بی نیازی خدای متعال، و آفرینش و ظهور و جلوه هستی بر اساس #مشیت_ذاتی و #اراده ازلی؛ به عبث خلق نشدن مخلوقات و #هدف_خلقت برای مخلوقات؛ مقام #قوه و #استعداد در انسان که بنابر #تربیت میتواند به#فعلیت برسد؛ #تربیت_عقلی در انسان برای رسیدن کمال؛ ماهیت #مرگ به انتقال از عالمی به عالمی دیگر؛ #ابدیت در انسان و ضرورت به فعلیت رساندن استعدادها و پیدایش بحث #رسالت و #نبوت بنابر #قاعده_لطف؛ راهنمایی عقل به اینکه انسان برای طی مراحل کمال نیاز به راهنمایی #انبیاء الهی علیهمالسلام دارد؛ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا #مریم سلام الله علیها:۳۱؛ نیاز به #معرفت و عبادت برای رسیدن کمال
طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت
بدر آی تا ببینی طیران آدمیت
#گلستان #سعدی
«و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.»
بنده #عاقل هر واجبی از واجبات را که انجام میدهد تعقل میکند که این برای خود انسان است تا از حضیض عالم اسفل به بالاترین مراتب کمال برسد؛ أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى #القیامة:۳۶؛ راهنمایی مقام #عقل برای انسان؛ کلام امام علیهالسلام ناظر به این معنا است که انسان تعقل میکند که برای رسیدن به کمال نیاز به این معرفت و عبادت دارد و انسان هر فریضهای را که انجام میدهد برای خودش انجام میدهد و منفعتی برای خدا ندارد نه اینکه به این معنا باشد که خدا چرا مثلاً نماز صبح را دو رکعت قرار داده است
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
ای مرهم سینۀ خستۀ ما
وی مونس قلب شکستۀ ما
در نغمه گری دستان تواند
در گلشن وحدت دستۀ ما
پیوسته بود با نفخۀ صور
این زمزمۀ پیوستۀ ما
برخاسته تا افق گردون
فریاد ز بخت نشستۀ ما
کی حلقه شود در گردن یار
این دست به گردن بستۀ ما
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
به خدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم
آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم
چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم
در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم
رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم
آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
عزیزٌ علیّ أن أری الخلقَ و لا تُری و لا أسمع لک حسیسا و لا نجوی دعای #ندبه
روضه بازگشت #ذوالجناح به خیمهگاه
فلاندبنك صباحا ومساء، ولابكين عليك بدل الدموع دما ... وأسرع فرسك شاردا، وإلى خيامك قاصدا، محمحما باكيا.
#بحارالأنوار ج۱۰۱صص۲۳۸-۲۴۰
الظليمة الظليمة من امة قتلت ابن بنت نبيها #بحارالأنوار ج۴۴ص۳۰۸
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
بابی العطشان حتی قضی
بابی المهموم حتی مضی
روحی فداک یا اباعبدالله
۱۴۰۲/۱/۱۰
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
یکی از معانی والعصر سوگند به فشردهٔ وجودی خود هر شخص است
علی ای که جز به عشق تو نبوده های و هویم
علی ای که جز به ذکر تو نبوده گفتگویم
می عشق توست تنها به صراحی و سبویم
پی آب زندگانی ره ظلمت از چه پویم
که رسیدهام به خاک در تو به روشنایی
#فؤادکرمانی
گل من نه رسته به راستی چو قد سرو به باغ دل
#فؤادکرمانی
انسان باید سیر کند عصارهٔ وجودی خودش که چه چیزیاش به دردش میخورد و همان را به کار ببندد؛ جلوات در #قیامت در صورت #جلوه_نوری و #جلوه_ناری که راه به مقام #رحمت یا #غضب الهی میبرد؛ هر انسانی در پی هر امری میرود در نظر او این امر یک کمال به نظر رسیده وگرنه نمیرفت دنبال آن مثل عالم به دنبال علم و ثروتمند به دنبال ثروت و حتی #معتاد به دنبال مواد؛ خاطرهای از یک مبتلا به اعتیاد؛ آنکه به دنبال کمال حقیقی است در نظرش کمال حقیقی کمال آمده که به دنبال آن رفته و عصارهٔ وجودی او شده؛ روایتی پیرامون نجات به وسیله حتی یک حسنه؛ تبیین صعوبت بردن یک حسنه به آخرت؛ فرق بین به جا آوردن #صورت_عبادت مثل صورت نماز و روزه با #واقعیت_عبادت به داشتن روح در واقعیت و نداشتن روح در صورت
از برون، طعنه زنی بر بایزید
وز درونت، ننگ میدارد یزید
ظاهرت، چون گور کافر پر حلل
وز درون، قهر خدا عز و جل
#نان_و_حلوا #شیخ_بهایی
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: مَنْ قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ صَلَاةً وَاحِدَةً لَمْ یُعَذِّبْهُ وَ مَنْ قَبِلَ مِنْهُ حَسَنَةً لَمْ یُعَذِّبْهُ. #وسائل_الشیعة ج۴ص۲۲؛ صعوبت بردن یک حسنه بهخاطر ارادهٔ غیر خدا کردن: عَنْ رَجُلٍ عَنْ مُعَاذٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلیالله علیه وآله وسلم فِي خَبَرٍ طَوِيلٍ: وَ تَصْعَدُ الْحَفَظَةُ بِعَمَلِ الْعَبْدِ أَعْمَالًا بِفِقْهٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ وَرَعٍ لَهُ صَوْتٌ كَصَوْتِ الرَّعْدِ وَ ضَوْءٌ كَضَوْءِ الْبَرْقِ وَ لَهُ ثَلَاثَةُ آلَافِ مَلَكٍ فَيَمُرُّ بِهِمْ عَلَى مَلَكِ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ فَيَقُولُ الْمَلَكُ قِفْ وَ اضْرِبْ بِهَذَا الْعَمَلِ وَجْهَ صَاحِبِهِ أَنَا مَلَكُ الْحِجَابِ أَحْجُبُ كُلَّ عَمَلٍ لَيْسَ لِلَّهِ إِنَّهُ أَرَادَ رِفْعَةً عِنْدَ الْقَوَّادِ وَ ذِكْراً فِي الْمَجَالِسِ وَ صَوْتاً فِي الْمَدَائِنِ أَمَرَنِي رَبِّي أَنْ لَا أَدَعَ عَمَلَهُ يُجَاوِزُنِي إِلَى غَيْرِي مَا لَمْ يَكُنْ خَالِصاً قَالَ وَ تَصْعَدُ الْحَفَظَةُ بِعَمَلِ الْعَبْدِ مُبْتَهِجاً بِهِ مِنْ صَلَاةٍ وَ زَكَاةٍ وَ صِيَامٍ وَ حَجٍّ وَ عُمْرَةٍ وَ خُلُقٍ حَسَنٍ وَ صَمْتٍ وَ ذِكْرٍ كَثِيرٍ تُشَيِّعُهُ مَلَائِكَةُ السَّمَوَاتِ وَ مَلَائِكَةُ السَّمَوَاتِ السَّبْعَةِ بِجَمَاعَتِهِمْ فَيَطَئُونَ الْحُجُبَ كُلَّهَا حَتَّى يَقُومُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَيَشْهَدُوا لَهُ بِعَمَلٍ صَالِحٍ وَ دُعَاءٍ فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْتُمْ حَفَظَةُ عَمَلِ عَبْدِي وَ أَنَا رَقِيبٌ عَلَى مَا فِي نَفْسِهِ إِنَّهُ لَمْ يُرِدْنِي بِهَذَا الْعَمَلِ عَلَيْهِ لَعْنَتِي فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عَلَيْهِ لَعْنَتُكَ وَ لَعْنَتُنَا #مستدرک_الوسائل تألیف #محدث_نوری ج۱ص۱۱۲؛ تبیین صعوبت #عبودیت با ذکر جریانی از #سیدرضی که نمازهای خود را به خاطر #لذت از عبادت قضا کرد؛ جریان شخصی که فقط یک سلام از او به #سیدالشهداء علیهالسلام قبول شد بهخاطر حالت شرمندگی که از حالت جنابت خود داشت؛ جریانی منقول از مرحوم آیتالله سید شهابالدین #مرعشی_نجفی پیرامون قبول نماز شخصی
عشق را ابری و آبی دیگر است
آسمان و آفتابی دیگر است
#میرزاحبیب_خراسانی
عصارهٔ وجودی انسان جایی است که خود را در غایت پستی ببیند
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
#پوریاولی
پوریای ولی (۷۲۲ق) #پهلوان در #خیوه_خوارزم؛ #امام علیهالسلام کی و چگونه متوجه میشوند که الان امام هستند: باب فی الإمام متی یعلم أنّه إمام ... رأیت أبا الحسن علیه السّلام فی الیوم الذی توفّی فیه أبو جعفر علیه السّلام، فقال: إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون، مضی أبو جعفر. فقیل له: و کیف عرفت ذلک؟ قال: داخلتنی ذلّة للّه لم أکن أعرفها #بصائرالدرجات ج۲صص۳۸۲-۳۸۳؛ بشارت به سرشکستگان: وَ بَشِّرِ ٱلْمُخْبِتِينَ #الحج:۳۴؛ افتادهتر از فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در #اهلبیت علیهمالسلام نیست
صبّت عَليّ مَصائبٌ لو أنّها
صُبّت عَلى الأيّام صِرنَ لياليا
تا انسان به ذیلی از ذیول فاطمه زهرا سلاماللهعلیها چنگ نزند به عصارهٔ وجودی خودش پی نمیبرد
السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله
دست من و عنایت و لطف و عطای فاطمه
قلب من و محبت و مهر ولای فاطمه
درد و من و کرامت و جود و شفای فاطمه
جرم و من شفاعت روز جزای فاطمه
شذرات المعارف
شب هشتم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۹ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«و ينبغي للعاقل إذا عمل عملاً أن يستحيي من الله [و] إذ [إذا] تفرّد له بالنعم أن يشارك في عمله أحداً غيره»
#بحارالأنوار ج۱ص۱۵۵
#ریا از بدترین و ابلهانهترین اعمال است؛ اثرات باور به #هدایت انسان توسط #عقل و #فکر؛ اثرات تخریبی خلاف عمل به آنچه عقل انسان بدان رسیده است؛ ریا کردن در حقیقت نابودی خود انسان است
تبیین معنای ریا به اینکه انسان عملی را که بین خود و خدا باید در نظر داشته باشد، با وجود همین فکر، همین عمل را برای خوشایند دیگری انجام بدهد؛ تفاوت #فریب با ریا؛ اگر انسان #عمل را از اول برای دیگری انجام بدهد این فریب و حقهبازی است ولی ریا در جایی است که عملی را میخواهم برای خود انجام بدهم از آغاز یا در حین عمل آن برای دیگری انجام بدهم؛ ریا در حقیقت خود و اندیشه خود را مسخره کردن و خود را به بازی گرفتن است؛ ریا نابود کردن خود است مثل نابود کردن معتاد توسط اعتیاد؛ خاطرهای از بیماری در دوران کودکی استاد؛ تفاوت اشتباه کودک و انسان بزرگ؛ توجه بدون اراده به دیگران در عمل ریا نیست بلکه توجه به دیگران در عمل با اراده ریاست؛ تشکر دیگران در قبال خدمتی به انسان غیر از #عبودیت آن شخص است
«و ينبغي للعاقل إذا عمل عملاً أن يستحيي من الله [و] إذ [إذا] تفرّد له بالنعم أن يشارك في عمله أحداً غيره»
جریان جوانی از مریدان مرحوم آسید مهدی #قوام که از ترس ریا در خلوت #نماز خود را طولانی میخواند و در حضور دیگران نماز خود را سریع تمام میکرد و فرمایش مرحوم قوام به او: این کار تو ریا است زیرا در حالیکه دیگران میدانند که تو در خلوت نماز خود را طولانی میخوانی و برای اینکه دیگران نگویند ریا میکنی در حضور دیگران نماز خود را کوتاه میکنی و با این کارت داری به دیگران میگویی من میخواهم ریا نکنم که همین ریا است؛ حکمت سفارش به دادن #صدقه در خفا؛ بوی #پول و #تکلیف_تراشی دیگران برای انسان؛ جریانی از فرد خیر عاقل؛ جمع #وظیفه انسان در کمک به مستمندان و دردسر درست نکردن برای خود؛ حکمت احکامی که سفارش شده در حضور دیگران انجام ندهید، همهاش مربوط به ریا نیست، بلکه قسمی از آنها برای دردسر درست نشدن برای خود انسان است؛ جریانی از یکی از آقایان که بهخاطر کمک به شخصی به دردسر افتاده بود؛ جریانی از کمک شخصی به جهیزیه عروس شخص نیازمند؛ جریانی از مراجعه شخصی برای کمک نزد مرحوم آیتالله #سیدمحسن_حکیم؛ عقاب شارع برای انسان در صورت عدم رسیدگی به وظایف خود؛ مشخص نشدن موارد برخی وظایف انسان توسط شارع و وظیفه انسان برای پیدا کردن موارد آن؛ وَ فِیٓ أَمْوَٰلِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّآئِلِ وَ ٱلْمَحْرُومِ #الذاریات:۱۹؛ ضرورت فهم #شرافت خود انسان؛ شأن #علم و طالب علم؛ جریان برخورد مرحوم آیتالله #سیداحمدخوانساری با شخصی که احترام کتابی از علم #فقه را نگه نداشت؛ جریان ترک سیگار توسط #مرحوم_امام در دوران جوانی به احترام درس #فقه؛ #حیا به نسبت وظیفه و تاثیرات عالی آن؛ روحیه برخی افراد در قبال کار خیز که آن را فقط وظیفه خود میدانستند
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
به خدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم
آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم
چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم
در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم
رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم
آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
شب هشتم رجب المرجب ۱۴۴۵
۱۴۰۲/۱۰/۲۹
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب بیست و دوم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۴/۱/۲ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته و علمه على من هو دونه. و عابد جاهل يستصغر من هو دونه في عبادته يحب أن يعظم و يوقر.»
#تحف_العقول ص۴۰۰
اهمیت #علم (که کشف حقایق است) به علت آشنا کردن انسان با حقیقت عالم هستی است و انسان را از تعلقات برهاند و سوق به عالم حقیقت بدهد؛ بهکارگیری علم برای امور غیر مقصود بالذات علم همچون بهکارگیری علم برای جلب کردن نظر دیگران یا سوار شدن بر مردم یا برای کاسبی کردن، که این بهکارگیری امر بسیار شریف علم در جهت امر پست دنیایی است، که این انسان #حکیم نیست و #جاهل و نادان است؛ به درد #معاشرت نخوردن انسان غیر حکیم
«يستعلي بقراءته و علمه على من هو دونه»
با علمش میخواهد به گردهٔ مردم سوار بشود؛ یستعلی: طلب علو میکند؛ اثر نزدیکی به #حقیقت در انسان #تواضع است زیرا بیشتر وقوف یه بیچارگی خودش پیدا میکند؛ کار قبیح را نیکو دیدن: یرون أقبح ما یأتونه حسنا #الوافی ج۱ص۱۱؛ انسان نفهم وقتی خیر خودش را نمیفهمد خیز تو را به قیاس اولویت نمیفهمد
«و عابد جاهل يستصغر من هو دونه في عبادته يحب أن يعظم و يوقر.»
تبیین شأن #عبودیت و جایگاه آن؛ إِإِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ النَّاسُ #نهج_البلاغة حکمت۱۴۷؛ اصل عبودیت بر پایه #پذیرش است؛ تبیین تشکیل لغت عبودیت؛ شأن #عبد و #اسیر در لغت عرب؛ تبیین نحوهٔ معاملهٔ عرب با بردگان در رفتار برخی از ظلمه: وجود اهالی #ایران در #ماوراءالنهر به دلیل اسارت گرفتن برخی از مردم توسط #شیبک_خان_ازبک (۹۱۶ق) و انتقال آنها بدان دیار و گریه #شاه_طهماسب بر ابن مصائب وارده؛ اشتراک نحوهٔ معامله با #بردگان در #عرب و #هخامنشیان و دیگران؛ عبد و برده وقت بردگی هیچ شأنی از خود نداشت؛ اصل عبودیت این است که وقتی عبدی دیگر از خودت اراده نداری: العبودية جوهرة كنهها الربوبية #مصباح_الشریعة ص۷؛ عدم برخی امور با عبودیت
«و عابد جاهل يستصغر من هو دونه في عبادته يحب أن يعظم و يوقر.»
#عبادت پذیرش است
صلی الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین
منم آن مجرد زنده دل که دم از ولای تو میزنم
ره کوه و دشت گرفته ام قدم از برای تو میزنم
به همین نفس که تو دادیم نفس از ثنای تو میزنم
شب و روز حلقهٔ التجا به در سرای تو میزنم
نروم اگر بکشی مرا ز صف نعال تو یا علی
#فؤادکرمانی
علی یا علی، علی یا علی
علی یا علی، علی یا علی
شب بیست و دوم رمضان المبارک ۱۴۴۶
۱۴۰۴/۱/۲
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110