شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام من تعظّم في نفسه لعنته ملائكة السماء و ملائكة الأرض، و من تكبّر على إخوانه و استطال عليهم فقد ضادّ الله، و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۴
#رشد مضر و سرطانگونهٔ #صفات_رذیله در انسان؛ برخی صفات مقدار کم آن ضرر ندارد ولی اگر زیاد بشود مهلک است مثل #خودباوری؛ ضرورت رعایت حد و حدود خودباوری و #باور در انسان؛ باور تا اندازهای که انسان در جنبه #یأس نباشد لازم است یعنی #امیدوار باشد که بر اساس علل و #اسباب به مطلوب #عقلایی خودش میرسد در غیر اینصورت اگر خودباوری بیجا باشد #شره است یعنی خود را بیجا بزرگ میانگارد که این سبب محرومیت شخص میشود؛ رَحِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ #غررالحکم ص۳۷۳؛ این رحم الله #جمله_خبری است علیالظاهر نه #جمله_انشایی یعنی #رحمت خدا بر کسی است که اندازه خودش را میداند؛ بررسی مفهوم خاص و عام #ملعون در روایات؛ #لعن یعنی طرد و ملعون یعنی مطرود؛ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَةً الْآكِلَ زَادَهُ وَحْدَهُ وَ النَّائِمَ فِي بَيْتٍ وَحْدَهُ وَ الرَّاكِبَ فِي الْفَلَاةِ وَحْدَهُ #من_لایحضره_الفقیه ج۲ص۲۷۷؛ معنای ملعون بودن کسیکه تنها #خواب برود و تنها #سفر کند این است که خودش را از رحمت دور کرده است؛ کسیکه #قدر (=اندازه) خودش را نمیداند از رحمت دور است؛ جریانی از مرحوم آیتالله #سیدهادی_میلانی؛ جریانی از مرحوم آیتالله شیخ #محمدرضا_جرقویه_ای_اصفهانی؛ مرعوب نشدن #فقیه به کثرت #روایات و ضابطهمندی فقیه در این مسئله؛ سر جای خود نشستن خیلی مهم است
خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی
تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن
#حافظ
«يا هشام من تعظّم في نفسه لعنته ملائكة السماء و ملائكة الأرض، و من تكبّر على إخوانه و استطال عليهم فقد ضادّ الله، و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير.»
#حماقت انسان در خودبزرگبینی؛ انسان هر اندازه #علم داشته باشد کم است زیرا علم بیشتر موارد #جهل را به انسان بیشتر نشان میدهد و هرچه زیادتر بداند بیشتر به جهل خود پی میبرد؛ دوره درس #اصول مرحوم آیتالله #مبرزاحبیب_الله_رشتی (صاحب #بدائع_الأفکار) در مبحث #الفاظ هفتاد سال طول کشید؛ فرمایشی از مرحوم آیتالله #بروجردی درباره اینکه چرا #عمامه به سر دارد در حالیکه برخی چیزها را نمیداند: (عمامه کهیر من این نشانه ابن است که من یک چیزهایی را میدانم نه اینکه همهچیز را میدانم)؛ #ضرب_المثل همهچیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزادهاند
مواجهه انسان در #زندگی خود با عجایبی که باد و بود انسان را میریزد؛ مرحوم #صاحب_ریاض #میرسیدعلی_طباطبایی که از اوحدی فحول علمای #شیعه است که نقل کرده کفاشی را در #بازار در #کربلا دیدم که از من اعلم بود؛ حکم به #طهارت در #سوق_المسلمین؛ عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) ـ في حديث ـ قال: كلّ شيء نظيف حتّى تعلم أنه قذر، فإذا علمت فقد قذر، و ما لم تعلم فليس عليك #وسائل_الشیعة ج۳ص۴۶۷؛ عن أبي عبدالله عليهالسلام قال: الماء كله طاهر حتى تعلم أنه قذر #وسائل_الشیعة ج۱ص۱۴۲؛ اصالت حمل عمل مومن به احسن وجه
خرده بینانند در عالم بسی
واقفند از کار و بار هر کسی
#نان_وحلوا #شیخ_بهائی
نقلی از #شیخ_بهائی در برخورد با اولیای خدا؛ جریانی از شیخ بهائی در مدت #سیروسلوک در بلاد #شامات (= #مغرب_عربی) که امروزه شامل #لیبی و #تونس و #الجزائر میشود؛ زندگی بدوی و #واحه_نشین بودن مردم بلاد شامات سابق؛ وصف هنر #قذافی که از چند #واحه یک کشور ساخت؛ وجود #مرتاض ها #جادوگر ها و ذکر آن در کتاب #کیمیاگر #پائولو_کوئیلو و اهل #سلوک خاص در بلاد شامات؛ کتاب علمی بودن #کشکول شیخ بهایی
گر بر سر نفس خود امیری، مردی
بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی
مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دست فتادهای بگیری، مردی
#رودکی
#عنایت به بزرگی از علما که بزرگان به دیدن او میرفتند به واسطه نگهداری یک شب از یک شخص بیچاره؛ انسان برای خدا کار کند اصلا به حساب نمیآید
عارفانِ رُخ تو جمله ظَلومند و جَهول
این ظلومیّ و جهولی، سَر و سودای من است
#مرحوم_امام خمینی
ظلوم به زیر پا گذاشتن #نفس و #جهول به فراموشی هر کار خیری که کرده است؛ جریانی از مجلس خصوصی مرحوم آیتالله #بروجردی و بحث از #قبله_شناسی و ضبط لفظ ستاره #جدی؛ کتاب حاکم در علم #لغت کتب #مجمع_البحرین مرحوم #طریحی است؛ (جدا) فِی حَدِیثِ الْقِبْلَةِ: ضَعِ الْجَدْیَ قَفَاکَ وَصَلِّ ». الْجَدْیُ - بالفتح فالسکون -: نجم إلی جنب القطب تعرف به القبلة، ویقال له: « جَدْیُ الفرقد » و قیل: هو الْجُدَیّ مصغرا، و الأول أعرف.
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ایام #فاطمیه
إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ #القمر:۵۳
بحث در آیات قرآنی در شأن فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و اینکه یکی از شئون #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها در قرآن بنابر روایات #لیلة_القدر بودن حضرتشان است؛ آیا لیلة القدر مرتبهٔ زمانی است یعنی در #نفس_الأمر این #زمان موجود است اعم از اینکه ما بدان علم داشته باشیم یا نه؟ که برخی روایات بدین معنا ناظر است؛ یا اینکه غرض آن شأن و مرتبهای است که انسان به قدر خود وقوف پیدا کند؟؛ و یا اینکه هر دو مطلب با هم تقارن دارد؟؛ جلسه قبل بیان شد که بنا بر نظر برخی بزرگان مثل #شیخ_بهائی و غیره لیلة القدر آن شأنی است که انسان در حال، در نفس الأمر، دارد و بدان شأن خود وقوف پیدا کند که این مهم است؛ انسان اگر بهانه تراشی را کنار بگذارد میفهمد که چه کاره است ولی این مسأله مشکل است: بَلِ ٱلْإِنسَٰنُ عَلَیٰ نَفْسِهِۦ بَصِيرَةٌ (۱۴) وَ لَوْ أَلْقَیٰ مَعَاذِيرَهُ #القیامة:۱۵؛ یکی از شئون #قیامت همین است که میفهمی چه کاره هستی؛ ٱقْرَأْ كِتَٰبَكَ كَفَیٰ بِنَفْسِكَ ٱلْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا #الإسراء:۱۴؛ "اقرأ کتابک" به یک معنا در مورد قیامت است که در آن وقت میفهمی چه کارهای و به یک معنا اگر کسی در این عالم به شأن خود وقوف پیدا کند قیامت شخصی او به پا شده است؛ تبیین اینکه #نفس اینقدر با انسان بازی میکند که کسی به راحتی نمیفهمد چه کاره است؛ اگر کسی متوجه شد که چه کاره است به لیلة القدر وجودی خودش رسیده است که این خودش شأنی پوشیده است و این یکی از عنایات حضرت زهرا سلاماللهعلیها است که به شخص رسیده است
تبیین معنای دیگری در باب لیلة القدر؛ #فهم مطلب با #حفظ کردن آن متفاوت است؛ بین علما مشهور است: الحفظ و الذکاء لا یجتمعان؛ در #حوزه کسی که هم حفظش قوی است و هم #ذکاوت در ایشان قوی است را #عبقری میگویند همانند #علامه_حلی و در معاصرین مرحوم آیتالله شیخ محمد حسین اصفهانی ( #محقق_اصفهانی)؛ از امور پوشیده بر ما این است که: علت اینکه انسان گاهی چندین بار یک مطلب علمی را میخواند و نمیفهمد ولی بعد از برههای همان مطلب را میفهمد چیست؟ برخی علت را #زمان و برخی #مکان و برخی سلسلهای از #علل و #اسباب را دخیل میدانند؛ فیوضاتی جریان پیدا میکند که وقتش است خودت را متصل به آنها کنی: رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن يُصِيبَكُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا #كنز_العمّال حدیث ۲۱۲۳۴؛ تبیین مطلب با مثالی در باب اشتغال؛ از بلاهای دوره ما دنبال میز گشتن بسیاری از افراد برای #شغل است؛ کلامی از مرحوم آشیخ #زین_العابدین_سرخه_ای: #زندگی یکی دو سه بار در مسائل #اقتصادی بهت لبخند میزنه، از این لبخند را گرفتی، موفق میشوی و میروی جلو، اگر این لبخند را نگرفتی تا آخر عمر تو بدو، آن بدو؛ این مسأله مذکور را #توفیق میگویند؛ تبیین توفیق به معنای وفق شرایط و علل و اسباب با انسان؛ در مسائل #معنوی و #روحی گاهی علل و شرایط فراهم است که همان توفیق است؛ وصف مرحوم آیتالله میرزا #مهدی_آشتیانی ملقب به #فیلسوف_شرق؛ برخی اساتید در استدلال خود در مباحث #اصولی خود گاهی به نظریات در #منطق مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی استدلال میکردند؛ مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی گاهی در مباحث معنوی در حالیکه پشب دست خود میزدند، میگفتند: «افسوس من خام میمیرم.»
ساقیا یک جرعهای زان آبِ آتشگون که من
در میانِ پُختگانِ عشقِ او خامم هنوز
#حافظ
علت افسوس خوردن آمیرزا مهدی آشتیانی از زبان خودشان؛ انسان وقتی بخواهد کاری را نکند هزار #بهانه میآورد؛ روی طنابش ارزن پهن کرده است #ضرب_المثل؛
إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ #كنز_العمّال حدیث ۲۱۲۳۴؛ یکی از بیشمار علت میتواند انسان را از کاری باز بدارد که ما به آنها علم نداریم و نقل جریانی در این مسأله
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم
منسوب به #مولوی
اینکه یک سلسله علل و عوامل باید محقق بشود تا انسان در برههای از زمان به مطلبی برسد، آیا این برهه مال همین انسان است یا نه؟ و تبیین این مطلب با مثال؛ هر کسی یک فلز وجودی دارد که اگر مناسب با فلز وجودی خودش شخصی را مثلاً برای علمآموزی در حوزه پیدا نکند، به جایی نمیرسد، که شرایطی مثل استاد و شاگرد و غیره دارد که یکی از شرایط فلز وجودی شخص زمان خودش است؛ نقل کلام کسی در مورد #قرن_۲۱ بهعنوان قرن #مؤنث؛ بحث زمان در میان