eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
7 عکس
41 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل. و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ فراز قبلی مبنی بر بهره‌مندی از به سبب بود و در این فراز امام علیه‌السلام می‌فرمایند: برترین موهبت الهی به بندگان است چه اینکه علم به عقل فهمیده می‌شود؛ عقل آن حیثیتی و جایگاهی است که و خود را در آن می‌نماید و ظرف دانش در عقل است که این دانش در کجا و چگونه به کار می‌آید و در کل هر حیثتی دانش دارد با مقام عقل است پس برترین موهبت الهی عقل است؛ کسی که تمام نعم دنیوی را دارد ولی جهاز هاضمه را نداشته باشد یه کارش نمی‌آید؛ سخن ( ): «الهى آن که را عقل‏ دادى‏ پس چه ندادى؟ و آن که را عقل ندادى پس چه دادى» ریشه در کلام علیه‌السلام دارد فلذا گفته می‌شود در سخن اینان رگه‌های هست چون این سخنان در وجود ندارد بلکه این حرف‌ها را علیهم‌السلام می‌آموزد؛ کارکرد در و ؛ تفاوت خطوط در پیشانی و صورت انسان زنده و انسان مرده؛ فعالیت در هنگام خواب که تدبیر و و غیره را می‌کند که تمام این‌ها تابع در انسان است؛ انسان در خواب هم شاد است و انسان در خواب هم غمگین است؛ خواب انسان تابع این است که اگر اهل تباهی باشد خوابش هم در تباهی است و اگر اهل صلاح و سداد است خوابش هم در صلاح و سداد است؛ اشرف بودن خواب از بیداری چون انسان عاقل در خوابش نیز مشغول تبعیت از خود در بیداری است در حالی‌که انسان جاهل در بیداری‌اش هم در تباهی است؛ باطل محصولش خرابی است و فکر خراب محصولش تباهی است؛ عدم خواب در انسان عاقل «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل» ای هشام چیزی بالاتر از عقل بین بندگان تقسیم نشده است، خواب عاقل افضل از جاهل است «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه» هیچ پیامبری را خدا در میان اقوامی مبعوث نکرد مگر اینکه عقل او از تمام کوشش‌گران زمان خودش والاتر بوده است؛ جنبه‌ای که سبب دستگیری انسان از دیگران است است که این در علیهم‌السلام در بالاترین مقام عقلی است تا بتوانند مردمان را آنگونه که شایسته و بایسته است دستگیری کنند صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین بینش اهل حـقیقت چو حقیقت بین است در تو بینند حقیقت که حقیقت این است نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران ورنه آن راست حقیقت که چنین آئینست من اگر جاهل گمراهم اگر شیخ طریق قبله‌ام روی حسین است و همینم دین است او چو بینا حقیقت بود از دیدهٔ من به حقیقت که مرا چشم حقیقت بین است خردلی بار غمت را دل عالم نکشد آه از این بار امانت که عجب سنگین است دختری را به که گویم که سر نعش پدر تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است روضه علیهاالسلام این بدن از کیست که سر ندارد عزیز زهراست کفن ندارد حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۲محرم۱۴۴۵ ۱۸مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها هیئت عبدالله بن الحسن علیهما السلام سخنرانی حضرت استاد اخوان #سخن
از خداوند تعالی‏‎ ‎‏برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام و حوزه های علمیه صبر و اجر‏‎ ‎‏خواستارم. والسلام علی عبادالله الصالحین.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ ج۱۹ص۱۲۸؛ نقل آقای در مورد فرمایش مرحوم امام پیرامون شک در ( ) مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله شیخ در مورد حالات مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ فرمایش سید پیرامون صعوبت تشخیص و عدم شرط بودن کرامات (که حتی ممکن است به دست نیز رسیده باشد): «و اما استاد عامّ‌ شناخته نمى‌شود مگر به مصاحبت او در خلأ و ملأ و معاشرت باطنيّه و ملاحظۀ تماميّت ايمان جوارح و نفس او. و زينهار به ظهور خوارق عادات و بيان دقائق نكات و اظهار خفاياى آفاقيّه و حباياى انفسيّه و تبدّل بعضى از حالات خود، به متابعت او فريفته نبايد شد، چه اشراف بر خواطر و اطّلاع بر دقائق و عبور بر ماء و نار و طىّ‌ زمين و هوا و استحضار از آينده و امثال اين‌ها در مرتبۀ مكاشفۀ روحيّه حاصل مى‌شود و از اين مرحله تا سر منزل مقصود راه بى‌نهايت است. و بسى منازل و مراحل است، و بسى راهروان اين مرحله را طىّ‌ كرده و از آن پس، از راه افتاده به وادى دزدان و ابالسه داخل گشته، و از اين راه بسى كفّار را اقتدار بر بسيارى از امور حاصل بلكه از تجلّيات صفاتيّه نيز پى به وصول صاحبش به منزل نتوان برد. و آنچه مخصوص واصلين است تجلّيات ذاتيّه است و آن نيز قسم ربّانيّه‌اش، نه روحانيّه.» صص۱۶۸-۱۷۰؛ قسم سوم علوم که منأش مثل علوم کسبی و علوم وهبی دیگر حسب و ریاضت نیست است؛ صاحب علم لدنی به هر اندازه به مبدأ تعالی نزدیک شود در او آثار خدایی به جلوه می‌رسد؛ و روى الحافظ البرسي قال: ورد في الحديث القدسي عن الرب العلي انه يقول: عبدي أطعني أجعلك مثلي... تألیف مرحوم شیخ ص۲۸۴؛ فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا :۶۵ قوم دیگر می‌شناسم ز اولیا که دهانشان بسته باشد از دعا علیهم‌السلام ( ) علم لدنی است؛ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَمَّادٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) کَیْفَ کُنْتُمْ حَیْثُ کُنْتُمْ فِی الْأَظِلَّةِ فَقَالَ یَا مُفَضَّلُ کُنَّا عِنْدَ رَبِّنَا لَیْسَ عِنْدَهُ أَحَدٌ غَیْرُنَا فِی ظُلَّةٍ خَضْرَاءَ نُسَبِّحُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُهَلِّلُهُ وَ نُمَجِّدُهُ وَ مَا مِنْ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ لَا ذِی رُوحٍ غَیْرُنَا حَتَّی بَدَا لَهُ فِی خَلْقِ الْأَشْیَاءِ فَخَلَقَ مَا شَاءَ کَیْفَ شَاءَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ غَیْرِهِمْ ثُمَّ أَنْهَی عِلْمَ ذَلِکَ إِلَیْنَا. ج۱ص۴۴۱؛ اثرات نزدیکی به ائمه اطهار علیهم‌السلام در ظهور آثار؛ تنها صاحب شأنی که نزدیک ائمه اطهار علیهم‌السلام هست دارد این است که از منبع خودش فاصله بگیرد فلذا وقتی حضرت به علیهماالسلام در فرمود من می‌روم و تو می‌مانی حضرت زینب سلام الله علیها افتادند؛ سفارش سیدالشهداء به حضرت زینب سلام الله علیهما در مورد نگهداری و حفظ علیه‌السلام هر کجایی سخن از رب بوده همه‌جا جلوه زینب بوده از ازل رب که خدایی می‌کرد زین أب جلوه‌نمایی می‌کرد عدم دسترسی به حضرت سجاد علیه‌السلام به علت ممانعت زینب کبری سلام الله علیها و دخالت ؛ رها کردن تجهیز و تکفین و تدفین سیدالشهداء علیه‌السلام به علت تعارض با حفظ جان امام دیگر این نخله که داحی نبوت مقرش پیوند ولایت است بر شاخ ترش البته چو زینب آورد میوه پدید طوبی که نکو، نخل طوبی ثمرش این مهر سپهر حلم و گردون وقار می‌ریخت زدیده اشک چون ابر بهار چون حرکت آسمان روا شد یه زمین بی‌صبر و قرار لیک با صبر و قرار تا نیک یقین کند که این کشته کیست با دیدهٔ معرفت در آن تن نگریست عریان بدنی بدید کز تیغ و سنان اعداد و جراحتش هزار است و دویست چون دید سرش بریده از راه قفاست وان پیکر انورش لگدکوب جفاست دانست یقین که باشد این جسم امام زیرا که بلا همیشه بر اهل ولاست صلی علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء این کشته فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب اول فاطمیه دوم ۱۴ دی ۱۴۰۰ https://eitaa.com/akavan110
فَلَمَّا أَسْلَمَ حَمْزَةُ عَرَفَتْ قُرَيْشٌ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَدْ عَزَّ وَامْتَنَعَ، وَأَنَّ حَمْزَةَ سَيَمْنَعُهُ، فَكَفُّوا عَنْ بَعْضِ مَا كَانُوا يَنَالُونَ [4] مِنْهُ. تألیف ج۱صص۲۹۱-۲۹۲ وصف حال حاجی و های منحصر به فرد ایشان و روضه‌خوانی حاجی سراج در محضر مرحوم آیت‌الله و فرمایش مرحوم خوانساری پیرامون روضه‌خوانی حاجی سراج: به نظرم که کربلا را به ایشان نشان داده‌اند؛ گذر حاجی سراج از بازار و گریه ایشان؛ مدح صفت غیرت؛ لزوم دفاع سلام الله علیها از امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه؛ عدم حرمت نگه‌داری در حمله‌کنندگان به بیت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ :۱۰؛ مسلم بودن هجوم به بیت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در حتی در آثار علمای معاصر مثل (۱۲۹۱-۱۳۷۲ش) در کتاب ؛ نقل مستقیم استاد از برخورد یکی از علمای عرب با عبدالفتاح عبدالمقصود مصری در و سپس در اشرف و نکردن عبدالفتاح عبدالمقصود و اینکه گفته: من مورخ منصف هستم و شیعه نیستم؛ های فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: فَأَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام حَتَّی دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ علیها السلام وَ هِیَ لَا تُفِیقُ مِنَ الْبُكَاءِ وَ لَا یَنْفَعُ فِیهَا الْعَزَاءُ فَلَمَّا رَأَتْهُ سَكَنَتْ هُنَیْئَةً لَهُ فَقَالَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله إِنَّ شُیُوخَ الْمَدِینَةِ یَسْأَلُونِّی أَنْ أَسْأَلَكِ إِمَّا أَنْ تَبْكِینَ أَبَاكِ لَیْلًا وَ إِمَّا نَهَاراً فَقَالَتْ یَا أَبَا الْحَسَنِ مَا أَقَلَّ مَكْثِی بَیْنَهُمْ وَ مَا أَقْرَبَ مَغِیبِی مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِهِمْ فَوَ اللَّهِ لَا أَسْكُتُ لَیْلًا وَ لَا نَهَاراً أَوْ أَلْحَقَ بِأَبِی رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله فَقَالَ لَهَا عَلِیٌّ علیه السلام افْعَلِی یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ مَا بَدَا لَكِ ثُمَّ إِنَّهُ بَنَی لَهَا بَیْتاً فِی الْبَقِیعِ نَازِحاً عَنِ الْمَدِینَةِ یُسَمَّی بَیْتَ الْأَحْزَانِ وَ كَانَتْ إِذَا أَصْبَحَتْ قَدَّمَتِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ علیهما السلام أَمَامَهَا وَ خَرَجَتْ إِلَی الْبَقِیعِ بَاكِیَةً فَلَا تَزَالُ بَیْنَ الْقُبُورِ بَاكِیَةً فَإِذَا جَاءَ اللَّیْلُ أَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِلَیْهَا وَ سَاقَهَا بَیْنَ یَدَیْهِ إِلَی مَنْزِلِهَا ج۴۳ص۱۷۷؛ ریشه‌های جریان : وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ ٱنقَلَبْتُمْ عَلَیٰٓ أَعْقَٰبِكُمْۚ وَ مَن يَنقَلِبْ عَلَیٰ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيْـًٔاۗ وَ سَيَجْزِی ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ :۱۴۴؛ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: قال الراوي: فجلست سبعة أيام فلما كان اليوم الثامن خرجت لزيارة قبر أبيها فأقبلت نادبة وهي تعثر في أذيالها وهي لا تبصر شئ من عبرتها ومن تواتر دمعتها حتى دنت من القبر الشريف فأغمي عليها، فتبادرت النسوان إليها فنضحن الماء عليها حتى أفاقت، فلما أفاقت من غشيتها. قالت: رفعت قوتي وخانني جلدي وشمت بي عدوي والكمد قاتلي، يا أبتاه بقيت والهة وحيدة، وحيرانة فريدة، فقد انخمد صوتي وانقطع ظهري، وتنغص عيشي وتكدر دهري، فما أجد يا أبتاه بعدك أنيسا لوحشتي ولا رادا لدمعتي ص۱۶۴؛ مظلومیت امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیهما بنشین در برم ای خانه نشین صورت فاطمه را سیر ببین وصف حال و بیان ایشان پیرامون انحصار بین در امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیهما و انحصار دلدادگی به تمام معنا در بین بین و سلام الله علیهما مصائب فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها امیرالمؤمنین بر بالین فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیهما: ... فبكى علي (عليه السلام)، فجعلت فاطمة (عليها السلام) تأخذ من دموعه و تمسح به وجهها ... تألیف ج۱۵ص۱۱۴ آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود حنطني وغسلني وكفنني بالليل وصل علي وادفني بالليل ص۱۸۰ مَا لِي وَقَفْتُ عَلَى اَلْقُبُورِ مُسَلِّماً قَبْرَ اَلْحَبِيبِ فَلَمْ يَرُدَّ جَوَابِي أَ حَبِيبُ مَا لَكَ لاَ تَرُدُّ جَوَابَنَا أَ نَسِيتَ بَعْدِي خُلَّةَ اَلْأَحْبَابِ ج۴۳ص۲۱۷ ما توهمت يا شقيق فؤادي كان هذا مقدرا مكتوبا
شذرات المعارف
شب پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و اعلم أنّ الله لم يرفع المتواضعين بقدر تواضعهم و لكن رفعهم بقدر عظمته و مجده. و لم يؤمن الخائفين بقدر خوفهم و لكن آمنهم بقدر كرمه و جوده. و لم يفرج المحزونين بقدر حزنهم و لكن بقدر رأفته و رحمته.» ص۳۹۹ اشاره به علل و اسبابی که برای سزاوران دریافت فیض الهی به‌عنوان مجلبهٔ فیض وجود دارد؛ تبیین که ماده جلب است یعنی توجه را جلب می‌کند؛ توضیح شعری از خطاب به علیه‌السلام: خرمن حسن تو را موقع احسان بود مفلسم و مفتقر، از همه درویش‌تر دیوان کردن شخص متواضع مجلبهٔ فیض می‌کند چون در تواضع نداری مطرح است نه دارایی «واعلم أنّ الله لم يرفع المتواضعين بقدر تواضعهم و لكن رفعهم بقدر عظمته و مجده» حکایتی از عکس که پهلوان در زمان است؛ اهمیت تواضع در بهره‌برداری بیشتر از عنایت خدای متعال «و لم يؤمن الخائفين بقدر خوفهم و لكن آمنهم بقدر كرمه و جوده.» از به سبب ؛ ایمن شدن خائفین نه به قدر ایشان بلکه به قدر و الهی؛ تبیین خوف الهی؛ مثالی از احوال اطرافیان هنگام به تخت نشستن وی «و لم يفرج المحزونين بقدر حزنهم و لكن بقدر رأفته و رحمته.» احوال برخی از افراد که و ایشان غم و درد است؛ خاطره‌ای از یکی از پامنبری‌های قدیم استاد؛ در انسانی که به درد معنوی رسیده؛ کلام از یکی شاگردان علامه خطاب به ایشان هر که دلارام دید از دلش آرام رفت چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت انسان دردمند معنویت که محزون شده در پی و گشایش است؛ ذکر امور علمی که در دوران طلبگی استاد برایشان درد و مسأله بود؛ دردمند و مسأله داشتن اهل ؛ خدای متعال انسان محزون را به قدر حزنش گشایش نمی‌دهد بلکه به و خود به او عنایت می‌کند که این عنایت مسائل دیگر وی را هم حل و رفع می‌کند السلام علیک یا مولانا یا ابامحمد یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله شب پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۶ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب بیست و چهارم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۸ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و لم يؤمن الخائفين بقدر خوفهم و لكن آمنهم بقدر كرمه و جوده و لم يفرّج المحزونين بقدر حزنهم و لكن بقدر رأفته و رحمته» ص۳۹۹ لحاظ منشأ برای (= ) و (= ) و بررسی امکان رفع آن‌ها و اقدام برای رفع آن‌ها؛ بررسی نسبت عاجل (حال) و أجل (آینده) بودن خوف و حزن؛ ذکر برخی اقدامات عجیب بشر برای رفع خوف؛ دامنهٔ وسیع خوف در جوامع بشری؛ بازگشت اقدامات جانفشانانهٔ بشر برای خود: مَّنِ ٱهْتَدَیٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا :۱۵؛ اولویت از خودگذشتگی نسبت به خود تا از خودگذشتگی نسبت به دیگران؛ ضرورت بررسی منشأ خوف به اینکه آیا منشأ آن وهمی است یا عقلائی تا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه پرکن قدح باده که معلومم نیست کاین دم که فرو برم برآرم یا نه ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نی نام ز ما و نی‌ نشان خواهد بود زین پیش نبودیم و نَبُد هیچ خِلَل زین پس چو نباشیم همان خواهد بود نگرانی انسان برای خود به پشتوانهٔ اینکه خلقت من حکمتی داشته است؛ أَيَحْسَبُ ٱلْإِنسَٰنُ أَن يُتْرَكَ سُدیً (۳۶) أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ يُمْنَیٰ :۳۷؛ ذکر سیر استکمالی انسان و استخراج آز آن توسط رحمه‌الله؛ و ؛ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا ٱلْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ (۱۲) ثُمَّ جَعَلْنَٰهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّكِينٍ (۱۳) ثُمَّ خَلَقْنَا ٱلنُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا ٱلْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا ٱلْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا ٱلْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَٰهُ خَلْقًا ءَاخَرَۚ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ أَحْسَنُ ٱلْخَٰالِقِينَ :۱۴؛ راسخ‌تر شدن انسان در هنگام سیر خود به سوی ؛ غم و اندوه انسان بر اثر دغدغهٔ اینکه اگر به حکمت و غایت خلقت خودم نرسم چه می‌شود؟؛ افتخار موافقین و مخالفین به شاگردی خدمت مرحوم میرزا ؛ حالات مرحوم آشتیانی: «افسوس من خام می‌میرم» و جریان افسوس خوردن ایشان مرا باشد از درد طفلان خبر که در طفلی از سر برفتم پدر بازی‌های ؛ به خدا گفتن‌هایی برای در رفتن از کار ساقیا یک جرعه‌ای زان آبِ آتش‌گون که من در میانِ پُختگانِ عشقِ او خامم هنوز ذکر نمونه‌هایی از نفهمی‌های انسان‌ها در جهل به حکمت خلقت خودشان؛ جبران بچگی کردن انسان؛ بازگشت و توبه علیه‌السلام و غم گرفتم او به مدت ۲۵۰ سال و رسیدن به مقام و : إِنَّ ٱللَّهَ ٱصْطَفَیٰٓ ءَادَمَ وَ نُوحًا وَ ءَالَ إِبْرَٰهِيمَ وَ ءَالَ عِمْرَانَ عَلَی ٱلْعَٰالَمِينَ :۳۳؛ «و لم يؤمن الخائفين بقدر خوفهم و لكن آمنهم بقدر كرمه و جوده و لم يفرّج المحزونين بقدر حزنهم و لكن بقدر رأفته و رحمته» در جای خود و پاسخ خدای متعال به این غم به اندازهٔ و خود؛ حکمت بر صلوات الله علیه کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ‌زنان بر جهان تکیه مکن ور قدحی مِی‌ داری شادی زهره‌جبینان خور و نازک‌بدنان پیر پیمانه‌کش من که روانش خوش باد گفت پرهیز کن از صحبت پیمان‌شکنان با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم که شهیدان که‌اند این همه خونین‌کفنان گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم از می لعل حکایت کن و شیرین‌دهنان جریان اصرار مرحوم شیخ صاحب بر خاکسپاری بدنش پس از مرگ در اشرف و بازگشت از این رأی در آخر عمر خویش بر وصیت به تدفین خود در صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله الحسین السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب بیست و چهارم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۸ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها هیئت عبدالله بن الحسن علیهما السلام سخنرانی حضرت استاد اخوان @vea
این عالِم جلیل بزرگوار و مرجع معظم که پیوسته در حوزه های علمیه و‌‌ ‌‌مجامع متدینه مقام رفیع و بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس و تربیت و‌‌ ‌‌علم و عمل به پایان رساند، حق بزرگی بر حوزه ها دارد؛ چه که با رفتار و اعمال خود و‌‌ ‌‌تقوا و سیرۀ خویش پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود. از خداوند تعالی‌‌ ‌‌برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام و حوزه های علمیه صبر و اجر‌‌ ‌‌خواستارم. والسلام علی عبادالله الصالحین.‌ ‌‌روح الله الموسوی الخمینی‌ ج۱۹ص۱۲۸؛ نقل آقای در مورد فرمایش مرحوم امام پیرامون شک در () مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله شیخ در مورد حالات مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری 44:10 فرمایش سید پیرامون صعوبت تشخیص و عدم شرط بودن کرامات (که حتی ممکن است به دست نیز رسیده باشد): «و اما استاد عامّ‌ شناخته نمى‌شود مگر به مصاحبت او در خلأ و ملأ و معاشرت باطنيّه و ملاحظۀ تماميّت ايمان جوارح و نفس او. و زينهار به ظهور خوارق عادات و بيان دقائق نكات و اظهار خفاياى آفاقيّه و حباياى انفسيّه و تبدّل بعضى از حالات خود، به متابعت او فريفته نبايد شد، چه اشراف بر خواطر و اطّلاع بر دقائق و عبور بر ماء و نار و طىّ‌ زمين و هوا و استحضار از آينده و امثال اين‌ها در مرتبۀ مكاشفۀ روحيّه حاصل مى‌شود و از اين مرحله تا سر منزل مقصود راه بى‌نهايت است. و بسى منازل و مراحل است، و بسى راهروان اين مرحله را طىّ‌ كرده و از آن پس، از راه افتاده به وادى دزدان و ابالسه داخل گشته، و از اين راه بسى كفّار را اقتدار بر بسيارى از امور حاصل بلكه از تجلّيات صفاتيّه نيز پى به وصول صاحبش به منزل نتوان برد. و آنچه مخصوص واصلين است تجلّيات ذاتيّه است و آن نيز قسم ربّانيّه‌اش، نه روحانيّه.» صص۱۶۸-۱۷۰ 44:50 قسم سوم علوم که منشأ مثل علوم کسبی و علوم وهبی دیگر کسب و ریاضت نیست است؛ صاحب علم لدنی به هر اندازه به مبدأ تعالی نزدیک شود در او آثار خدایی به جلوه می‌رسد؛ و روى الحافظ البرسي قال: ورد في الحديث القدسي عن الرب العلي انه يقول: عبدي أطعني أجعلك مثلي... تألیف مرحوم شیخ ص۲۸۴؛ فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا علیهم‌السلام ( ) علم لدنی است؛ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَمَّادٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) کَیْفَ کُنْتُمْ حَیْثُ کُنْتُمْ فِی الْأَظِلَّةِ فَقَالَ یَا مُفَضَّلُ کُنَّا عِنْدَ رَبِّنَا لَیْسَ عِنْدَهُ أَحَدٌ غَیْرُنَا فِی ظُلَّةٍ خَضْرَاءَ نُسَبِّحُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُهَلِّلُهُ وَ نُمَجِّدُهُ وَ مَا مِنْ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ لَا ذِی رُوحٍ غَیْرُنَا حَتَّی بَدَا لَهُ فِی خَلْقِ الْأَشْیَاءِ فَخَلَقَ مَا شَاءَ کَیْفَ شَاءَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ غَیْرِهِمْ ثُمَّ أَنْهَی عِلْمَ ذَلِکَ إِلَیْنَا. ج۱ص۴۴۱ 46:20 اثرات نزدیکی به ائمه اطهار علیهم‌السلام در ظهور آثار؛ تنها صاحب شأنی که نزدیک ائمه اطهار علیهم‌السلام هست دارد این است که از منبع خودش فاصله بگیرد فلذا وقتی حضرت به علیهماالسلام در فرمود من می‌روم و تو می‌مانی حضرت زینب سلام الله علیها افتادند؛ سفارش سیدالشهداء به حضرت زینب سلام الله علیهما در مورد نگهداری و حفظ علیه‌السلام هر کجایی سخن از رب بوده همه‌جا جلوه زینب بوده از ازل رب که خدایی می‌کرد زین أب جلوه‌نمایی می‌کرد عدم دسترسی به حضرت سجاد علیه‌السلام به علت ممانعت زینب کبری سلام الله علیها و دخالت ؛ رها کردن تجهیز و تکفین و تدفین سیدالشهداء علیه‌السلام به علت تعارض با حفظ جان امام دیگر این نخله که داحی نبوت مقرش پیوند ولایت است بر شاخ ترش البته چو زینب آورد میوه پدید طوبی که نکو، نخل طوبی ثمرش این مهر سپهر حلم و گردون وقار می‌ریخت زدیده اشک چون ابر بهار چون حرکت آسمان روا شد یه زمین بی‌صبر و قرار لیک با صبر و قرار تا نیک یقین کند که این کشته کیست با دیدهٔ معرفت در آن تن نگریست عریان بدنی بدید کز تیغ و سنان اعداد و جراحتش هزار است و دویست چون دید سرش بریده از راه قفاست وان پیکر انورش لگدکوب جفاست دانست یقین که باشد این جسم امام زیرا که بلا همیشه بر اهل ولاست صلی علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء