eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
7 عکس
39 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل. و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ فراز قبلی مبنی بر بهره‌مندی از به سبب بود و در این فراز امام علیه‌السلام می‌فرمایند: برترین موهبت الهی به بندگان است چه اینکه علم به عقل فهمیده می‌شود؛ عقل آن حیثیتی و جایگاهی است که و خود را در آن می‌نماید و ظرف دانش در عقل است که این دانش در کجا و چگونه به کار می‌آید و در کل هر حیثتی دانش دارد با مقام عقل است پس برترین موهبت الهی عقل است؛ کسی که تمام نعم دنیوی را دارد ولی جهاز هاضمه را نداشته باشد یه کارش نمی‌آید؛ سخن ( ): «الهى آن که را عقل‏ دادى‏ پس چه ندادى؟ و آن که را عقل ندادى پس چه دادى» ریشه در کلام علیه‌السلام دارد فلذا گفته می‌شود در سخن اینان رگه‌های هست چون این سخنان در وجود ندارد بلکه این حرف‌ها را علیهم‌السلام می‌آموزد؛ کارکرد در و ؛ تفاوت خطوط در پیشانی و صورت انسان زنده و انسان مرده؛ فعالیت در هنگام خواب که تدبیر و و غیره را می‌کند که تمام این‌ها تابع در انسان است؛ انسان در خواب هم شاد است و انسان در خواب هم غمگین است؛ خواب انسان تابع این است که اگر اهل تباهی باشد خوابش هم در تباهی است و اگر اهل صلاح و سداد است خوابش هم در صلاح و سداد است؛ اشرف بودن خواب از بیداری چون انسان عاقل در خوابش نیز مشغول تبعیت از خود در بیداری است در حالی‌که انسان جاهل در بیداری‌اش هم در تباهی است؛ باطل محصولش خرابی است و فکر خراب محصولش تباهی است؛ عدم خواب در انسان عاقل «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل» ای هشام چیزی بالاتر از عقل بین بندگان تقسیم نشده است، خواب عاقل افضل از جاهل است «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه» هیچ پیامبری را خدا در میان اقوامی مبعوث نکرد مگر اینکه عقل او از تمام کوشش‌گران زمان خودش والاتر بوده است؛ جنبه‌ای که سبب دستگیری انسان از دیگران است است که این در علیهم‌السلام در بالاترین مقام عقلی است تا بتوانند مردمان را آنگونه که شایسته و بایسته است دستگیری کنند صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین بینش اهل حـقیقت چو حقیقت بین است در تو بینند حقیقت که حقیقت این است نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران ورنه آن راست حقیقت که چنین آئینست من اگر جاهل گمراهم اگر شیخ طریق قبله‌ام روی حسین است و همینم دین است او چو بینا حقیقت بود از دیدهٔ من به حقیقت که مرا چشم حقیقت بین است خردلی بار غمت را دل عالم نکشد آه از این بار امانت که عجب سنگین است دختری را به که گویم که سر نعش پدر تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است روضه علیهاالسلام این بدن از کیست که سر ندارد عزیز زهراست کفن ندارد حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۲محرم۱۴۴۵ ۱۸مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب بیست و نهم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۱۳ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إن العاقل اللّبيب من ترك ما لا طاقة له به.» ص۳۹۹ وضع و گنجایش توسط افراد به منظور وجود برای امور؛ دستور خدای متعال برای وزن کردن با وسایل متقن: وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا :۳۵؛ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ :۹؛ برخورد انسان با موازین و مقاییس و نسبت نادرستی و نامتعادلی به افرادی که که موازین و مقاییس را رعایت نمی‌کنند؛ عدم به بار کشیدن باری که در توان انسان نیست توسط شخص عاقل؛ رعایت قهری موازین توسط انسان؛ رگ نادانی برخی افراد در امور عبادی و غیر عبادی؛ میزان در قرب الهی مقدار انسان است؛ جریان در صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا :۷۴؛ فیض و مصون ماندن اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ اختصاص به انسان؛ مفید افتادن در برخی مواقع؛ اراده خدا بر آسان گرفتن بر انسان: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ :۱۸۵؛ خدای من اگر چیزی را به سختی می‌پذیرد همان امر راه آسان هم دارد؛ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ :۲۸۶؛ عظمت قائل شدن اهل معرفت برای الهی تو منزلی و دوستان تو در راه پس نه دل عذر خواه است و نه زبان کوتاه. آفریدی ما را رایگان و روزی دادی ما را رایگان بیامُرز ما را رایگان که تو خدایی نه بازارگان. ضرورت بیجا درست نکردن مهلکه برای خود؛ فرمایش استاد پیرامون رفتن و کنایه شخصی به ایشان؛ مطلوب شارع نبودن بی‌جا درست برای خود؛ اجباری برای خود: ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا ۖ فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ ۖ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ :۲۷؛ مطلوب بودن عمل به رخصت‌ها در جایی‌که شارع داده است؛ اِنَّ اللّه َيُحِبُّ اَنْ يُؤخَذَ بِرُخَصِهِ كَما يُحِبُّ اَنْ يُؤخَذَ بِعَزائِمِهِ ج۱ص۸۱؛ دکان شدن برخی امور برای برخی افراد «يا هشام إن العاقل اللّبيب من ترك ما لا طاقة له به.» هر چیزی یعنی اصل و ذات آن چیز؛ ته این است که آنچه را انسان طاقت آن را ندارد ترک می‌کند؛ خاطره‌ای از عبادات در ؛ جریانی از مکالمه مرحوم پدر استاد با مرحوم آشیخ ؛ وضعیت مالی مردم قبل و بعد از ؛ ذکر روایتی پیرامون به حالت دراز کشیدن در وقت بی‌حالی؛ انسان در حمل اموری که طاقت آن‌ها را ندارد بر خود؛ بهترین آن است که بر آن مداومت باشد و لو کم باشد؛ قَلِيلٌ يَدُومُ عَلَيْكَ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ ص۴۹۸؛ بالاترین مستحب بعد از اتمام نماز سه در انتهای نماز است؛ عدم جعل (= به زحمت افتادن) در : وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ :۷۸؛ توصیه صلوات الله علیه به در مورد چیزی که نمی‌توانی را به عهده مگیر نامه۳۱؛ جریانی از استاد پیرامون به عهده نگرفتن منبری که وقت آن را نداشتند؛ عدم قبول استاد برای سفر به اشرف به علت دادن به دیگران: الْمُؤْمِنُ اذا وَعَدَ وَفى‏ ج۶۴ص۳۱۱؛ جریانی سفر شخصی به و برخورد با خانواد‌ای فقیر و فرمایش معصوم علیه‌السلام به وی؛ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ :۳؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ :۱۰۱ مستمندان ز خانه می‌رانی سفر خانه خدا رفته