eitaa logo
شذرات المعارف
1.2هزار دنبال‌کننده
6 عکس
42 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ احتیاج راه به و ؛ شرط (= ) و (= ) در مربی؛ ضرورت وجود راهنما برای طریق کمال و ضرورت وجود در راهنما و و بودن راهنما؛ سنجش امانت در راهنما به نسبت همان وادی و بودن راهنما نشان راه ز دزدان ره چه می‌پرسی نه هر که بر سر راه است رهبری داند ضرورت وجود ایجاد در مورد راهنما؛ نکته‌ای در مورد ذکر حضرت اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم به اینکه حضرت راه را رفته‌اند و می‌توانند دستگیری کنند فرق بین و ؛ بر خبرویت و امانت راهنما؛ تکریم اشخاص با القاب عمو و پدر: يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا سلام الله علیها:۴۳؛ فرمایش حضرت علیه‌السلام به مبنی بر از خود به علت وجود برای شدن؛ دلیل و در مورد از عالم؛ هر وادی مخصوص همان وادی است؛ دو به در : ۱) نهایتاً سه دقیقه ذکر و بین دو نماز ۲) عدم سوال از شغل بازاریان؛ ملاک در مورد ؛ پرهیز از عالم ؛ خطر عالم دنیاطلب؛ بی‌نظیر علم؛ جریاناتی از بی‌توجهی استاد به برخی از ثروتمندان «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ای هشام خدای متعال به داود علیه‌السلام وحی کرد که به بندگان من بگو: بین من خدا و بین خودشان عالمی که شیفته دنیاست را قرار ندهند که شما را از یاد من باز می‌دارد؛ نهی از اخذ از کسی دنیاست و سفارش به اخذ دیپ از عالمی که به دنیا اقبال ندارد؛ خطر عالم دنیاطلب به باز داشتن انسان از خدا و از راه و الهی؛ ماهیت حقیقی عالم دنیاطلب (= قطاع الطّریق) بودن راه خدا است؛ اولین که سر عالم دنیاطلب آمده این است که شیرینی خدا و شیرینی مناجات با خدا از دل این‌ها رفته است چون شیرینی دنیا را چشیده است؛ زندگی آبرومندانه از عالم دلیل دنیاطلبی نیست؛ جریان ذکر وضعیت زندگی آبرومندانه برای و فرمایش شیخ مینی بر دیانت و دیانت؛ زندگی موقرانه حاج در دوران ؛ ریاست دو عالم در دوران ملاعلی کنی در که بوده و در که بوده؛ فرمایش میرزا حبیب الله رشتی به شاه‌زاده‌ای از قاجار کن به ملاعلی کنی تعریض کرده بود؛ ضرورت سنجش عالم با مردم و عرف منطقه خود؛ عالم و راهنما طبق تعالیم دینی نباید «مکبا علی الدنیا» باشد؛ ملاک در دنیاطلبی عالم به دارایی و نداری نیست بلکه به برخورد با و و به قاعده و حساب عمل کردن است؛ دو عالم در ضرب‌المثل بوده: علم الهدی و ؛ استقراض قاجار از سید شفتی در جنگ بین و ؛ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ :۹۰؛ آن کسی که به این قاعده و احسان عمل می‌کند ولو دارا باشد دنیاطلب نیست ولی آنکه طبق این قاعده عمل نمی‌کند ولو دارا نباشد دنیاطلب است صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین تشنه لبا به آب مهر تو سرشته شد گلم چون بکنم دل از تو و چون ز تو مهر بگسلم گرچه بلای دوست را از سر شوق حاملم بار فراق دوستان بسکه نشسته بر دلم می‌روم و نمی‌رود ناقه به زیر محملم تا تو بخاطر منی دیده بخواب کی شود؟ راحت و عشق روی تو؟ آتش و آب کی شود؟ غفلت از تو در ره شام خراب کی شود؟ معرفت قدیم را هجر، حجاب کی شود؟ گرچه به شخص غائبی، در نظری مقابلم دیوان روضه اسارت علیهاالسلام سری به نیزه بلند است، در برادر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان داس غم تو می‌کند حاصل عمر را درو درد و بلا همی رسد از چپ و راست نو به نو
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ بالذات و فارغ از اینکه این دارا باشد یا ندار یا زشت باشد یا زیبا؛ مجذوب شدن انسان به علم؛ عالم منحرف با جذبه‌ای که در علمش دارد می‌تواند عده‌ای را به انحراف بکشد؛ فرمایش صلوات الله علیه پیرامون علت مردم به علت ممزوج شدن و با همدیگر: فلَو أنَّ الباطلَ خَلَصَ مِن مِزاجِ الحقِّ لَم يَخْفَ علَى المُرتادِينَ، و لَو أنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبْسِ الباطلِ انْقَطَعتْ عنه ألْسُنُ المُعانِدينَ، و لكنْ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغْثٌ و مِن هذا ضِغْثٌ خطبه ۵۰؛ گمراهی با جذبه‌ای که مربوط به ناخالصی در عالم ربطی نه به بدی در علم زیرا علم بدی ندارد؛ انسان بالذات در پی علم و دانستن و کشغ حقیقت و نفس الأمر است و اگر انسان سستی در کسی علم می‌کند چون مقدمات علم را ندارد و اگر مقدمات را داشته باشد به دنبال علم می‌رود؛ جریانی از سیره شخصی که از های ( ) سنتی بود؛ تبیین ممزوج کردن حق و باطل در و ؛ اعمال بد عالم برگرفته از علم او نیست بلکه برگرفته از اوست ولی دیگران همراه با گرفتن علم او این بدی‌های در عمل او را هم می‌گیرند «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي» ای هشام خدای متعال به علیه‌السلام وحی کرد که به بندگانم بگو (این وحی برای رسیدن پیام به بندگان بوده)؛ گستره مبحث در و اینکه عدالت در هر طائفه‌ای فرق می‌کند مثل فرق عدالت مورد نیاز بین و و صاحب فتوا؛ شرطیت (= مکبا علی الدنیا) نبودن : فلا یجوز علی الأحوط تقلید المفضول مع التمکن من الأفضل و أن لا یکون متولدا من الزنی و أن لا یکون مقبلا علی الدنیا و طالبا لها مکبا علیها مجدا فی تحصیلها ج۱ص۹؛ مرحوم آیت‌الله شیخ : فلانی عادل پدرسوخته‌ایست «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا» نخی از دنباله‌روی عالم مفتون شده به ؛ به دنیا یعنی شیفته و شیدای دنیا؛ مفتون به دنیا خلاف عدالت نیست ولی را نمی‌شود از او گرفت زیرا در لابلای دین به تو دنیاطلبی را هم می‌آموزد و خودبه‌خود این‌گونه می‌شوی؛ خاطره‌ای از مرحوم آیت‌الله ؛ خاصیت زرق و برق دنیا انسان به آن است؛ وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ :۱۳۱؛ وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا :۷۴ «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» به بندگان من بگو بین من و خودشان عالمی را که شیفته دنیاست قرار ندهند که این عالم سبب می‌شود شما از یاد خدا باز بمانید؛ جریان سفر به و گذر از و ملاقات با مرحوم تألیف ناصرالدین شاه؛ و ملاهادی سبزواری؛ قسمتی از نقل از ملاقات ملاهادی سبزواری با ناصرالدین شاه «... شاه می گوید: من گفتم كه بفرمایید ناهار بیاوردند تا خدمت شما صرف طعام هم كرده باشیم. حاجی، بدون این كه از محل خود حركتی بكند خادم خود را امر به آوردن ناهار كرد، خادم فوراً یك طبق چوبین با نمك و دوغ و چند قاشق و چند قرص نان پیش ما گذاشت، حاجی نخست آن قرصها را با كمال ادب بوسید و بر رو و پیشانی گذاشت و شكرهای بسیار از ته دل بجا آورد، سپس آنها را خورده كرده و توی دوغ ریخت، یك قاشق پیش من گذاشته و گفت شاها بخور كه نان حلال است، زراعت و جفت كاری آن دسترنج خودم می باشد، شاه گوید من یك قاشق صرف كردم، دیدم كه خوردن آن برای من دشوار است، اینك بعد از اجازه بقیۀ آن قرصها را به دستمالم بسته و به پیشخدمت دادم كه موقع مرض و كسالت یكی از افراد خانواده سلطنتی از آن نان حلال استشفا نمایند» تألیف محمد علی صص۴۲۴-۴۲۵؛ جریان درویشی که طلب سالیانه خیک روغن از ملاهادی سبزواری می‌کرد؛ یکی به مکبا علی الدنیا است و یکی به ؛ ملاک
شذرات المعارف
شب نهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۰ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و عليك بالاعتصام بربك و التوكل عليه. و جاهد نفسك لتردها عن هواها، فإنه وجب عليك كجهاد عدوك.» ص۳۹۹ بعد از تقبیح به به خدا که جنبهٔ مخالف طمع هست پرداخته شده است؛ توکل یعنی خدای را وکیل خود کردن و به خدای اتکال داشتن؛ معنای غلط توکل نزد برخی بدین معنا که بنشیند و منتظر بشود امور خود به خود درست شود؛ ذکر روایتی پیرامون توکل؛ امور مربوط به همچون رفتن به محل کار که مخالف است، و گستراندن بساط، و خوش خلقی با مشتری؛ کج فهمی و انحراف بزرگ در خلط بین بلاهت و جهالت و بین توکل؛ اموری که در کارها دست بنده نیست و علم به اینکه خدای متعال برای انسان بد نمی‌خواهد؛ خلاف وظیفه عمل کردن و توکل نامیدن آن!؛ توکل به خدا و مقام ، به کارگیری های الهی همچون و و در محل خودشان به طور شایسته است و علم اینکه خلقت او بیهوده نبوده و بداند که نسبت به صفات درون خود نهاده شده مسئول است؛ وَ قِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ :۲۴؛ مقام خود را که میل به بیهودگی و بی‌برنامگی و ولگردی است را جای خدای متعال قرار داده است و اعتصام به نفس کرده است با اسم توکل به خدا!؛ توکل و اعتصام به نفس و توکل و اعتصام به خدای متعال «و عليك بالاعتصام بربك و التوكل عليه» و بر تو باد چنگ زدن به دامن کسی‌که پرورندهٔ تو است؛ حکمت إعطای نعم الهی برای به کارگیری در جایگاه مناسب خود تا انسان برای الهی بشود؛ اعتصام به خدای متعال و گرفتن «و عليك بالاعتصام بربك» (علیک=بگیر) در مقابل (ایاک=به‌پا، بر حذر باش) است و غیریت ایاک تحذیر با إیّاک ضمیر منفصل: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ :۵ «و عليك بالاعتصام بربك» و بر تو با چنگ زدن به و خودت «و التوكل عليه» و تکیه به او بزن که مقابل طمع است؛ در طمع تکیه به مردمان است که به دنبال چیدن علل و اسباب اهداف خود به دست دیگران است؛ هر کس به امید همسایه نشیند گرسنه می‌خوابد ؛ در توکل تکیه شخص بر خداست؛ تبیین چنگ زدن و اعتصام به پروردگار «و جاهد نفسك لتردها عن هواها، فإنه وجب عليك كجهاد عدوك.» تبیین تقابل طمع با مجاهده با نفس؛ علت طمع داشتن پیروی از است؛ انحراف در نامیدن تنبلی و بی حمیتی؛ ضرورت مبارزه با نفس برای تفسیر درست واژگانی مثل توکل و تقوا و عمل طبق مقتضای آن‌ها؛ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَال کَانَ یَضِیعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِیشِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِهِ. ج۱ص۱۲؛ مشخص شدن طراز عقل شخص در و و کسب و کار؛ سوال اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم از افراد: كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إذا نَظَرَ إلى الرّجُلِ فأعْجَبَهُ ، قالَ : هَل لَهُ حِرْفَةٌ؟ فإنْ قالوا : لا ، قالَ : سَقَطَ مِن عَيْني . قيلَ : وكيفَ ذلكَ يا رسولَ اللّه ِ ؟! قالَ : لأنَّ المؤمنَ إذا لَم يَكُن لَهُ حِرْفَةٌ يَعيشُ بدِينهِ تألیف ص۳۹۰؛ مستحق و ذکر روایتی در این باب؛ اهمیت کار کردن و شغل داشتن در ؛ فرمایش مرحوم آیت الله شیخ مبنی بر لزوم جبران از وجوهات شرعیه ورشکستگی شخصی که طبق کسب کرده ولی ورشکسته شده؛ تذکر یاد به همراه فراموش نکردن : وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا :۷۷؛ فرمایش اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم پیرامون اینکه اگر دارایی داری و دو روز از عمرت باقی مانده، یک روزش را صرف برنامه‌ریزی برای بعد خودت کن و یک روزش را هم توجه کن به بعد از این عالم؛ انجام وظیفه نسبت به دارایی خود؛ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنْ أُجِّلْتَ فِی عُمُرِکَ یَوْمَیْنِ فَاجْعَلْ أَحَدَهُمَا لِأَدَبِکَ لِتَسْتَعِینَ بِهِ عَلَی یَوْمِ مَوْتِکَ قِیلَ لَهُ وَ مَا تِلْکَ الِاسْتِعَانَهُ قَالَ تُحْسِنُ تَدْبِیرَ مَا تُخَلِّفُ وَ تُحْکِمُهُ. ج۱۹ص۲۶۶؛ تلقی‌های اشتباه از مفاهیم دینی شب نهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۰ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب دوازدهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۳ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه. و علم يكفيه مؤونة جهله و غنى يكفيه مخافة الفقر.» ص۴۰۰ وجود برخی مطالب ذاتی در حیثیت وجودی نزد ولادت انسان که با شکوفا می‌شوند مثل انسانی که بالذات باهوش یا ژرف‌نگر است ولی نیاز به تربیت دارد؛ تشبیه قوای وجودی انسان به ابزارهایی که نیاز به مهارت دارند؛ نیاز به و تربیت در نحوهٔ کاربرد و کارکرد قوا در انسان و مثالی در این جهت از نحوهٔ مدیریت در بر انسان‌های مبتلا به بر خلاف جامعه ما؛ در این‌جا یعنی قدرت تجزیه و تحلیل مسائل که نیرویی است که احتیاج به تربیت دارد که در کجا مصرف شود؛ اهمیت و وساطت و دلالی در امور و مثال‌ها و جریاناتی در این جهت؛ عقل مذکور در روایت عقل پروریده است نه عقل بالفعل از بدو امر؛ اهمیت در امور مختلف؛ جریانی از پرورش و تربیت درخت عرعر و اتخاذ این آن از انکر الأصوات: إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ علیه‌السلام:۱۹؛ هر انسان را باید دنبال مربی او بود؛ اوصاف مرحوم همچون عدم تعارف پی در مباحث علمی و احترام وی نسبت به استاد خویش جناب و وصف او به‌عنوان مربی خود؛ تربیت و عقل مذکور در روایت و تفاوت آن با «يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه.» سه امری که هرکه داشته باشد به او شده: عقلی که کمک‌کار او باشد برای غلبه بر ؛ به‌کارگیری عقل توسط برخی در راه خلاف و اشتباه و فریب دیگران و مثال‌هایی در این جهت؛ جریاناتی از لباس خریدن در قدیم؛ عقل پروریده و ملکه در انسان؛ مثال زیتون که ذاتا تلخ است و تفاوت طعم پروردیده آن؛ وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ :۱؛ پروریدهٔ بلوط و گرفتن زهر تلخ آن و گرفتن نان بلوط به‌عنوان سوغات از آن؛ أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا :۸؛ ریشه و منشأ و مشخص بودن ریشهٔ زشتی و بدی نزد که حاصل عقل پروریده است 35:20 صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن یار ما این دارد و آن نیز هم دوستان در پرده می‌گویم سخن گفته خواهد شد به دستان نیز هم چون سر آمد دولت شب‌های وصل بگذرد ایام هجران نیز هم یاد باد آن کو به قصد خون ما عهد را بشکست و پیمان نیز هم روضه کاروان اسرای اهل‌بیت علیهم‌السلام در خرابه شام و سلام الله علیها حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب دوازدهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۳ آیت الله https://eitaa.com/akavan110