شذرات المعارف
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة، و البذاء من الجفاء و الجفاء في النار» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
«الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة»؛ نتیجه: بعض الجنة من الحیاء؛ یعنی جزئی از #ایمان حیاء است، و نتیجه ایمان جنت است؛ یعنی جزئی از ایمان حیاء است.
#حیاء عبارت از بازداشتن #نفس است در آنجایی که رعایت حضور غیر میشود که این غیر یا به اعتبار لحاظ میشود یا حقیقتا. بعضی از اعمال در تنهایی زشت نیست ولی در حضور دیگران زشت است مثل آب دهان انداختن بر زمین که برای رعایت احترام دیگری در حضور او انجام نمیشود.
بیان برخی مصادیق اینکه حیاء جزئی از ایمان است؛ توجه داشتن به مرزها و رعایت حرمات در #قرآن کریم که در بردارنده باز داشتن نفس است که خچدش#کمال بزرگی است/نفس در سرشت خودش فقط #من است مثل خوشی من، راحتی من، منفعت من، که همه کمال این است که انسان از این "من" خارج شود که با رعایت حضور "دیگری" که چه حقیقی باشد مثل خدای متعال یا مجازی و اعتباری است، که به وسیله این مسأله کار سیر کمال برای انسان محیا میشود/رعایت شأن دیگری یک قدم از خود و من بیرون آمدن است/#تمرین رعایت شأن دیگری باعث پیدایش #ملکه نفسانی اخلاقی در انسان میشود که یا کاملا جلوی کار زشتی مثل دزدی در او را میگیرد یا اگر دست به دزدی خواست بزند با ترس و لرز و سؤال اینکه آیا میتوانم روزی این کار را جبران کنم، این کار را میکند، که این هم در حد خودش کمال است که راهی را برای بازگشت خود باز میگذارد که اینها یکی از شئون #مروت است/حیا یا مستقیماً انسان را به #بهشت میبرد یا مقدمه ورود برای به بهشت میشود/انسان #خودخواه هیچ حد و مرزی برای دیگران نمیشناسد
ِ وَ اِعْلَمْ أَنَّكَ لاَ تَكْسِبُ مِنَ اَلْمَالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِكَ إِلاَّ كُنْتَ فِيهِ خَازِناً لِغَيْرِكَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ فِي حَلاَلِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ وَ فِي اَلشُّبُهَاتِ عِتَابٌ فَأَنْزِلِ اَلدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ اَلْمَيْتَةِ #بحارالأنوار ج۴۴ص۱۳۸
#دنیا مثل مردار است
«و البذاء من الجفاء و الجفاء في النار»
#جفاء یعنی #ستمکاری به دیگری چه #حرام باشد چه بی اخلاقی باشد که #بذاء دارد یعنی کسیکه حیاء ندارد، این به دیگران تعدی و تجاوز میکند که این همان جفاست که در آتش است که منشأ آن #منیت است/ نکته مهمی پیرامون وضعیت فعلی قشر نسل فعلی اجتماع؛ روش #تربیت غلط و ضعیف؛ تربیت نسل قدیم به کفاف در خوراک
داشت عباس قلی خان پسری
پسر بی ادب و بی هنری
اسم او بود علی مردان خان
کُلفَت خانه ز دستش به اَمان
هرچه میدادَند می گفت کم است
مادرش مات که این چه شکمست !
نه پدر راضی از او نه مادر
نه معلم نه لَلِه نه نوکر
#ایرج_میرزا
نکاتی پیرامون #تربیت_فرزند برای جلوگیری از بیحیایی و رعایت مرز دیگران/لزوم تربیت و آموزش کودکان برای رعایت حرمت مجالس دینی و حضور دیگران/از امور مسلم #روانشناسی است که کودک نباید رها و ول تربیت شود؛ معنای روایات سید و امیر بودن #کودک تا هفت سالگی ول و رها بودن کودک نیست؛ و قال النبي صلىاللهعليهوآله: الولد سيد سبع سنين عبد سبع سنين و وزير سبع سنين فان رضيت خلائقه لاحدى و عشرين، و إلا فضرب على جنبه فقد أعذرت إلى الله تعالى #بحارالأنوار ج۱۰۴ص۹۵/ انسان از هفت سال به بعد کپی تربیت تا هفت سالگیاش است/خاطرهای از برخورد مرحوم پدر بزرگوار استاد اخوان با ایشان در سن چهار سالگی/باید به زبان و بیان خود طفل و کودک با او تعامل کرد/امیر در روایت یعنی آنی که هست، تو او را بساز، تو نمیتوانی شخصیت دیگری به بچه بدهی. #شخصیت غیر از تربیت است. یکی شخصیتش مستعد نقاشی و هنر است که نمیتوانی او را به ریاضی بکشانید و باید در هنر او را پرورید/حیا از امور تربیتی است که از خارج وارد ساحت شخص میشود. شخصیت را نمیشود عوض کرد ولی میتوان شخص را تربیت کرد.
رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست
وه که ز من برگرفت، رفت به قربان دوست
نی متصوّر مراست خوبتر از صورتش
ماه برآرد اگر سر ز گریبان دوست
بر سر سودای دوست گر برود سر ز دست
پای نخواهم کشید از سر میدان دوست
من نه به خود گشتهام فتنهٔ آن روی و موی
فتنهٔ جان و دل است نرگس فتّان دوست
گر به علاج دلم آمدهای ای طبیب
درد دلم را بجوی، چاره ز درمان دوست
#شاطرعباس_صبوحی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
۱۴۰۱٫۷/۲۴
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه، إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۰
ابتلاء و بیچارگی انسان به اندازهای است که خود را آماده برای #زندگی مناسب نکرده است مثل #معاشرت با دیگران که میتواند #منفعت و یا #ضرر به دنبال داشته باشد که همگی معلق به مقدماتی است/یکی از عوارض مبتلابه انسان ابتلای به #بدبینی #سوءظن به دیگران است که بر اثر عدم #توکل به خدای متعال رخ میدهد/بدبینی و سوءظن را باید برطرف کرد ولی اگر بهجای رفع آن انسان مشکلات خود را به گردن دیگران بیندازد همگی این موارد محصول #تکبر است که تکبر هم برخواسته از بی عرضگی انسان است/مضرات تکبر/ضرورت یادگیری و #علم آموزی برای نیل به #سعادت /کسیکه تکبر را کنار نگذاشت برای رفع ناکامی خود گاهی به #نمامی (دورو در فارسی و #منافق به معنای اینکه شخص #نمام پشت سر دیگران حرف میزند و بدگویی میکند)/ #رذیله نمامی و دورویی مثل بذر خبیثی است (=تکبر و #منیت ) که در ارض وجودی انسان روییده که شجره و میوهاش (=نمامی) هم خبیث است/تکبر ریشه همه بدی هاست!/ #تکبر به معنای خود را بزرگ و والا دانستن در جاییکه بزرگ و والا نیست
#سعدی مطالب حکمی و #نصایح را به صورت نظم و نثر در #بوستان و #گلستان به خوبی آورده است
وقتی افتاد فتنهای در شام
هر کس از گوشهای فرا رفتند
روستازادگان دانشمند
به وزیری پادشا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند
#گلستان #سعدی
تکبر شخص را از مقام پذیرش و #تربیت باز میدارد/انسان اگر تن به تربیت بدهد باارزش میشود
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه، إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله»
«بئس العبد» (بد بندهای است) و البته این را هم میگوید که این بد #بندگی کرده که به اینجا رسیده است یعنی آنجاییکه باید میپذیرفت نپذیرفت و آنجاییکه نباید میپذیرفت پذیرفت و حالا که بدبخت شده دیگران را مقصر میداند
«یکون ذاوجهین» انسان دورو زیاد پیدا میشود که علل ناکامی خود را در دیگران جستجو میکند/هر انسان موفقی زحمت کشیده که به جایی رسیده/ #مدارا کردن #انوشیروان ( #نوشیروان ، #نوشین_روان ) با جناب #بزرگمهر ( #بوذرجمهر ) که معلم و #مؤدب او بوده است و حکایت توصیه همیشگی بزرگمهر به انوشیروان «قربان، سحرخیز باش تا کامروا شوی» #ضرب_المثل
انسان به بیعاری به جایی نمیرسد و هرچه به دست آورد به تلاش و #زحمت کشیدن است؛ يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ #الانشقاق :۶/انسان تا زنده است #بازنشستگی ندارد/خود #استراحت یک نوع فعالیت برای آمادگی برای موفقیتهای بعدی است و تنپروری نیست/انسان شأنش این است که تا زنده است باید منشأ اثر باشد؛ جریان چهار سال زندانی بودن مرحوم آیتالله #سیدمحمدتقی_خوانساری در زندان #انگیس ها/
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه»
#مدح در هنگام غیبت شخص و #غیبت و خوردن او در هنگام نبودنش؛ وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ #الحجرات :۱۲/علت #غیبت کردن عجز غیبت کننده است؛ الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ #نهج_البلاغه
«إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله»
#حسد در هنگام مشاهده نعمت دیگری و اگر #ابتلاء در دیگران دید او را خوار کند؛ وظیفه انسان در قبال موفقیت دیگران #شاد بودن است و اگر مشکل دیگران را دید باید از آنان #دستگیری کند/ این شخص مورد نظر در روایت هم بد بندهای است و هم باید از او حذر کرد چون به تو صدمه میزند و اگر مجبور به معاشرتی باید بهگونهای معاشرت کنی تا گرفتار نشوی
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
بر جان، شرار عشقت، خوش میکشد زبانه
باور نداشت بختم، این دولت از زمانه
دیشب دل پریشم، تا صبح، شکوه میکرد
گاهی ز دست زلف، گاهی ز دست شانه
خواهم که چون سکندر، گرد جهان بگردم
شهد لبت بنوشم، آب بقاء بهانه
فرهاد، بهر شیرین، گر کَند جوئی از شیر
من کردهام ز دیده، سیلاب خون روانه
وقت صبوحی آمد ای ساقی سحر خیز
برخیز تا بنوشیم، از این می شبانه
#شاطرعباس_صبوحی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
السلام علی الشیب الخضیب
السلام علی الخد التریب
روضه حضرت #سیدالشهداء علیهالسلام
وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِكَ وَ مُولِغٌ سَیْفَهُ عَلَی نَحْرِكَ قَابِضٌ عَلَی شَیْبَتِكَ بِیَدِهِ ذَابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ #بحارالأنوار ج۹۸ص۳۲۲
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
۱۴۰۱٫۸/۲۲
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام ما أقبح الفقر بعد الغنى و أقبح الخطيئة بعد النسك، و أقبح من ذلك العابد للّه ثمّ يترك عبادته» #بحارالأنوار ج۱صص۱۵۳-۱۵۴.
دگرگونی و #تحول در انسان؛ وَوْا فِي غَيْرِ الْكُتُبِ الْمَشْهُورَةِ قِرَاءَةَ الدُّعَاءِ التَّالِي عِنْدَ تَحْوِيلِ السَّنَةِ كَثِيراً، وَ قَالَ بَعْضُهُمْ بِقِرَاءَتِهِ 360 مَرَّةً: يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ. وَ بِرِوَايَةٍ أُخْرَى: يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ يَا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ. #زادالمعاد علامه #مجلسی؛ حول یعنی گردش یعنی ای خداوندگار #حال را به بهترین حال بگردان؛ تحول دائمی انسان از حالی به حالی دیگر و از مرحلهای به مرحلهای دیگر؛ #حرکت و #سیر انسان در عمر خود به سوی #کمال که یا به سوی #صفات_جمال است یا به سوی #صفات_جلال؛ درخواست به گردش حول به مطلوب #فطرت که همگی تابع #جهان_بینی و نگرش و #باور انسان است
متاع کفر و دین بیمشتری نیست
گروهی آن گروهی این پسندند
#باباطاهر
قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ #الإسراء:۸۴؛ #عمل همه مردم بر اساس #شاکله؛ تبیین شاکله به مقام جهانبینیای که انسان دارد
بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
#شاهنامه_فردوسی
چرا یکی میشود #فردوسی و یکی میشود سلطان #محمودغزنوی که یکی #محب مولا #امیرالمؤمنین علیهالسلام و یکی #مبغض امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه میشود که همه اینها بر اثر شاکله فکری شخص است که به مرور زمان در شخص شکل میگیرد؛ دگرگونی و تحول در باورها که گاهی به حق برای شخص باب جدید باز میشود و گاهی به باطل؛ بازگشت برخی افراد از مسیر باطل به حق و از مسیر حق به باطل؛ دگرگونی یکباره در نظر ماست و بروز و ظهور میکند وگرنه حقیقتی است که به #تدریج در شخص شکل گرفته است؛ تابعیت #نیت در هر شخص؛ نیت جنبه نهانی درون هر کسی است؛ تفسیر شاکله به نیست در برخی روایات؛ الصّادق ( عَنْ سُفْیَانَبْنِعُیَیْنَهًَْ عَنْ أَبِیعَبْدِ اللَّهِ (وَ النِّیَّهًُْ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیَّهًَْ هِیَ الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عزّوجلّ قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ یَعْنِی عَلَی نِیَّتِهِ. #الکافی ج۲ص۱۶
الصّادق ( إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّهًِْ فِی الْجَنَّهًِْ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِیهَا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّیَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَی قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ قَالَ عَلَی نِیَّتِهِ.
#الکافی ج۲ص۸۵
الصّادق ( عَنْ سُفْیَانَبْنِعُیَیْنَهًَْ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (فِی قَوْلِهِ عزّوجلّ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا قَالَ لَیْسَ یَعْنِی أَکْثَرَکُمْ عَمَلًا وَ لَکِنْ أَصْوَبَکُمْ عَمَلًا وَ إِنَّمَا الْإِصَابَهًُْ خَشْیَهًُْ اللَّهِ تَعَالَی وَ النِّیَّهًُْ الصَّادِقَهًُْ الْحَسَنَهًُْ ثُمَّ قَالَ: الْإِبْقَاءُ عَلَی الْعَمَلِ حَتَّی یَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عزّوجلّ وَ النِّیَّهًُْ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیَّهًَْ هِیَ الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عزّوجلّ قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ یَعْنِی عَلَی نِیَّتِهِ. #بحارالأنوار ج۶۷ص۲۵۰
مثال تحول یکباره #عبدفرار توسط #ملاحسینقلی_همدانی؛ إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ #النمل:۸۰؛ جریانی از مرحوم آیتالله سیدمحمدرضا #گلپایگانی که به همراه #مرحوم_امام به عیادت مریضی رفتند؛ نگهداری #حب_دنیا در شخص از ابتدا تا موقعی که حب دنیا در شخص بروز و ظهور کند؛ عدم جمع #دیانت با #منیت و #خودخواهی؛ در #دین آمدن با دستمایه کردن دین تفاوت دارد
«يا هشام ما أقبح الفقر بعد الغنى»
مثال به (اقبح=) رنجآور بودن #فقر بعد #غنا و تبیین آن؛ دستور شارع به برخورد کریمانه مثل دوره عزت شخص با فقیری که زمانی غنی بوده است؛ ضرورت دقت در برخورد مناسب و کرامت مندانه با گدایی که زمانی عزیز و غنی بوده است؛ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى #البقرة:۲۶۳
شذرات المعارف
شب اول رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۲ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، و كن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۶
دو فقره: #کبر بر #اولیاء الهی و #زندگی در #دنیا
کبر بر اولیای الهی؛ امتیاز دانش در امور مختلف و #فخر بر آن؛ جریانی از مرحوم آیتالله شیخ محمد #کوهستانی و فرمایش ایشان: در محضر الهی باید گدایی کرد، گدایی کرد، گدایی؛ امکان #ذوق و چشیدن #معنویت بدون دانستن #اصطلاحات در برخی افراد و ضرورت مواظب بودن بر مفاخره بر ایشان که سبب #خشم و #مقت الهی میگردد؛ نقلی از یکی از علمای #اخلاق
«يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائی»
در عبارت «اولیایی» ممکن است کبر بر اولیای الهی باشد بنابر اینکه #خدیث_قدسی باشد و یا کبر بر اولیای #امام_کاظم علیهالسلام؛ امر امام کاظم علیهالسلام بر برخی از اولیای خود که خودشان را به حالت #عوام بزنند مثل #بهلول: نقل است كه هارون به واسطۀ حفظ ملك عقيم همواره در دفع امام واجب التعظيم بود و بهانهها مىانگيخت كه آن حضرت را به درجۀ شهادت برساند و خاطر از ممر او جمع گرداند تا آنكه در آن ايام امام را متهم به داعيۀ خروج نمود و از متقيان زمان خود يكى از آن جمله بهلول بود استفسار اباحۀ قتل امام معصوم نمود ديگران فتوى دادند و بهلول به خدمت حضرت امام رفت و از صورت واقعه خبر داد و التماس نمود كه او را در آن باب ارشادى نمايد آن حضرت فرمودند كه خود را گسسته مهار و ديوانه و بىوقار ظاهر مىساز بهلول به مقتضاى اشارۀ واجبالاطاعه عمل نموده خود را از تكليف هارون خلاص فرمود #مجالس_المؤمنین ج۲ص۱۴؛ #اصحاب_سر بودن بهلول: مجنون- بهلول بن عمرو - كوفى صوفى، عالم عارف كامل، كاشف از اسرار فنون و معروف به بهلول مجنون .... بنوشته روضات الجنّات از خواص تلامذه حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام و بفنون آداب و حكم و معارف عارف و از جمله مفتيان زمان خود بود و موافق طريقت حقّه جعفريّه فتوى ميداد تا وقتيكه هرون قتل حضرت امام موسى بن جعفر علیهالسلام را تصميم داده و خواستار فتوى شرعى گرديد. همه مفتيان بلد ببهانه داعيه خروج، به مهدور الدّم بودن آن امام معصوم علیهالسلام فتوى دادند. فقط بهلول خوددارى نمود و قضيه را پنهانى بعرض حضور آن حضرت رسانيده و خواستار هدايت و ارشاد طريق نجات گرديد، حسب الاشاره آن حضرت تجنّن كرده و در انظار ايشان اظهار سفه و هذيان مينمود تا بدان وسيله حفظ ديانت و احقاق حق و ابطال باطل كند و موفق بوظائف امر بمعروف و نهى از منكر گردد.
چنانكه جابر جعفى سابق الذّكر نيز كه از اصحاب اسرار ائمّه اطهار علیهمالسلام بوده محض اينكه در نشر مناقب ايشان اهتمام داشته والى كوفه مأمور بقتل او و فرستادن سرش نزد خليفه گرديد بدينجهت هنگام رفتن بكوفه از طرف قرين الشرف حضرت امام باقر علیهالسلام مأمور به تجنّن شد و بدان وسيله مستخلص گرديد. در روضات بعد از اين جمله گويد الّا اينكه جنون جابر ادوارى و بجهت قلّت تقيّه در زمان امام باقر و امام صادق علیهالسلام مخصوص بهمان اوقات بوده بخلاف جنون بهلول كه بجهت كثرت و شدت تقيّه در زمان او اطباقى و در تمامى عمر خود بحالت جنون بوده است. #ریحانة_الأدب تألیف مرحوم محمدعلی #مدرس_تبریزی ج۵صص۲۰۶-۲۰۷؛ اظهار #منیت کردن در مقابل اولیای مخفی الهی و عواقب تلخ آن
«يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، وكن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل»
#استطاله یعنی چیزی را که بلدی پیش دیگران ابراز کنی و اظهار فخر بدانها نمایی؛ گردنکشی نزد اولیای الهی و عاقبت آن که شکستن گردن انسان توسط خداست؛ #مقت نهایت عداوتورزی است؛ بعد از مورد غصب الهی واقع شدن نه دنیا به درد شخص میخورد نه آخرت؛ جریانی از شخصی که پس از ابتلایی میگفت خدایا فقط برای دنیایم باشد نه آخرت؛ جریانی از ابتلای ساعتچی حرم #سیدالشهداء علیهالسلام از قول مرحوم #محدث_نوری؛ خطر وقت الهی در مورد شخصی که به حرفی که میزند #عمل نمیکند: كَبُرَ مَقْتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُوا۟ مَا لاَ تَفْعَلُونَ #الصف:۳؛ فرمایش استاد پیرامون معامله واجب کردن با #منبر رفتن و کنایه شخصی به ایشان؛ دشمنی کردن با خدا و #دشمن شدن خدا با شخص؛ فرمایش مرحوم آیتالله #بهجت در مورد دو نفر #عادل در #نجف اشرف؛ اقتدای #مراجع عظام تقلید نجف اشرف به مرحوم آشیخ علی #زاهد_قمی و قداست و ورع ایشان؛ استطاله علمی کردن یعنی علم خودت را به رخ بکشی که نتیجهاش مقت الهی است که نتیجهاش عدم نفع در دنیا و #آخرت است؛ نتیجه عمل خیر و عمل شر در برخی موارد: عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ
شذرات المعارف
سخنرانی شب عید مبعث پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) هیئت بیت الاحزان آیت الله #شیخ_عباس_اخ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شب عید #مبعث پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم
لَقَدْ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَی ٱلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُوا۟ عَلَيْهِمْ ءَايَٰتِهِۦ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ ٱلْكِتَٰبَ وَ ٱلْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُوا۟ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ #آل_عمران:۱۶۴
مشابهت #بعثت نبی مکرم اسلام صلیالله علیه وآله وسلم با #ظهور حضرت بقیة الله الأعظم علیهالسلام؛ #منتظران بعثت رسول خدا صلیالله علیه وآله وسلم در جزیرة العرب: وَ لَمَّا جَآءَهُمْ كِتَٰبٌ مِّنْ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ كَانُوا۟ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَی ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُوا۟ كَفَرُوا۟ بِهِۦۚ فَلَعْنَةُ ٱللَّهِ عَلَی ٱلْكَٰفِرِينَ #البقرة:۸۹؛ واکنش #یهود و #نصاری در مقابل ظلمی که از ناحیه #کفار به ایشان میشد؛ شناخت و ذکر افراد به #صفت آنها همچون یادکرد رسول الله صلیالله علیه وآله وسلم به نعمت الله و سپس انکار حضرتشان: يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ ٱللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَ أَكْثَرُهُمُ ٱلْكَٰفِرُونَ #النحل:۸۳؛ شناخت رسول الله صلیالله علیه وآله وسلم توسط دیگران: ٱلَّذِينَ ءَاتَيْنَٰهُمُ ٱلْكِتَٰبَ يَعْرِفُونَهُۥ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَآءَهُمْۖ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ ٱلْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ #البقرة:۱۴۶؛ تبیین اینکه چرا منتظران حقیقت پشت به آن حقیقت میکنند؛ مرض #خودبینی و #خودپسندی در انسانهای مریض همچون یهود و نصاری که تمام تقصیرات را از ناحیهٔ کفار میدیدند؛ حکم به حق و حقیقت توسط منجی و واکنشهای منتظران؛ ان اَلنَّاس عَبِيدُ اَلدُّنْيَا وَ اَلدِّينُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّيَّانُونَ. #بحارالأنوار ج۷۸ص۱۱۷؛ کمی #دیندار در زمان ظهور #بلا و #امتحان؛ وصف #امین بودن پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم؛ پایههای #اقتصاد شهر #مکه قبل از ظهور #اسلام بر چهار امر: #شراب، #قمار و #فحشاء و واکنش ایشان به نهی پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم ایشان را از اموری که منفعت ایشان در آن بود؛ خاطرهای از منبری در زمان قدیم؛ تبیین مرام #پهلوان به اعراض از دنیا همچون رؤسای #شیعه مثل #شیخ_انصاری و #میرزای_شیرازی؛ تفاوت #نفسانیت با پهلوانی؛ جریان فوت شیخ انصاری و شانه خالی کردن دو تن از ریاست پس از شیخ انصاری و رسیدن زعامت شیعه به میرزای شیرازی؛ خطرات #هواپرستی همچون پشت کردن افراد به مولا #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه؛ بهره بردن از بعثت پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم با زیر پا #هوای_نفس و #منیت؛ جریانی منقول از آیت الله #محمدتقی_ستوده در هنگام تحصیل #فلسفه خصوصی نزد آیت الله #سیداحمدخوانساری؛ تفاوت ظاهر مبعث که مربوط به #شعائر است و روح مبعث که مربوط به دعوت انسان به عدم شیفتگی به نفس و منیت است؛ جریانی از مرحوم آیتالله #یحیی_سجادی امام جماعت ماقبل مرحوم آیتالله سید احمد خوانساری در مسجد #آسیدعزیزالله تهران؛ كَما تَدينُ تُدانُ #غررالحکم ص۵۳۵؛ معامله با انسان در #قیامت همانگونه که انسان در دنیا با خود و دیگران معامله کرده است؛ گرویدن افرادی که اهل منیت نبودند به دعوت رسول الله صلیالله علیه وآله وسلم و رد اهل منیت بر ایشان؛ روح بعثت در دور کردند منیت از خود است
دور کن یکدم ز خود جهل هوی اندیش را
چشم خودبین باز کن بنگر خدای خویش را
#صغیراصفهانی
بهرهٔ هر کسی از بعثت به میزان دوری از منیت است
هان رستخیز جان رسید، شد در بدن زلزالها
افکند تن اثقالها، بگشود جان را بالها
#فیض_کاشانی
سخنرانی شب عید مبعث پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)
هیئت بیت الاحزان
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
۱۴۰۰/۱۲/۹
https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب بیست و سوم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۷ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
مُرَٰغَمًا كَثِيرًا وَ سَعَةًۚ وَ مَن يَخْرُجْ مِنۢ بَيْتِهِۦ مُهَاجِرًا إِلَی ٱللَّهِ وَ رَسُولِهِۦ ثُمَّ يُدْرِكْهُ ٱلْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُۥ عَلَی ٱللَّهِۗ وَ كَانَ ٱللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا #النساء:۱۰۰؛ بیرون آمدن از بیت خود: كَمَآ أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِٱلْحَقِّ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِّنَ ٱلْمُؤْمِنِينَ لَكَٰرِهُونَ #الأنفال:۵؛ #هجرت از بیت #منیت؛ بیرون آمدن از منیت نفس به #تدریج
صبحدم دیدم که ناگه آفتاب
میزند سر بر در و دیوار ما
یوسف از کنعان بپای خویشتن
مشتری شد بر سر بازار ما
کفر ما آخر به ایمان میکشد
چون سر زلف تو شد زنار ما
آفتاب روی او برهان ماست
شیخ و زاهد گر کند انکار ما
#میرزاحبیب_خراسانی
صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
روضه #حضرت_رقیه سلام الله علیها
عمه بیا گمشده پیدا شده
کنج خرابه شب یلدا شده
پدر فدای سر نورانیات
سنگ جفا که زد به پیشانیات
بس که دویدم عقب قافله
پای من از ره شده پر آبله
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
شب بیست و سوم محرم الحرام ۱۴۴۶
۱۴۰۳/۵/۷
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب هفتم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۱۸ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس. و أمت الطمع من المخلوقين، فإن الطمع مفتاح للذل، و اختلاس العقل، و اختلاق المروات، و تدنيس العرض، و الذهاب بالعلم.»
#تحف_العقول ص۳۹۹
#طمع همانند چشمداشت است؛ چشمداشت به حق که از مقولهٔ طمع منفی نیست و چشمداشت بیجهت همان طمع منفی است؛
«اختلاق المروات»
عوارض طمع همچون دوری از #مروت و #جوانمردی و مردانگی؛ رسم جوانمردی #عرب پیش از #اسلام و انجام آن برای #منیت نفسانی؛ اوصاف خطبه طولانی #قاصعه حضرت #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در میان #شیعه و #سنی و شروح متعدد بر آن همچون شرح #ابن_ابی_الحدید؛ وجه تسمیه خطبه (قاصعه) و واقعهٔ آن در #بصره؛ تحذیر حضرت از سرگذشت #بنی_اسرائیل و #تفرقه بین ایشان: اِعْتَبِرُوا بِحَالِ وَلَدِ إِسْمَاعِیلَ وَ بَنی إِسْحَاقَ وَ بَنِی إِسْرَائِیلَ. فَمَا أَشَدَّ اعْتِدَالَ الْاَحْوَالِ، وَ أَقْرَبَ اشْتِبَاهَ الْاَمْثَالِ! تَأَمَّلُوا أَمْرَهُمْ فِی حَالِ تَشَتُّتِهِمْ وَ تَفَرُّقِهِمْ، لَیالِی كَانَتِ الْاَكَاسِرَةُ وَ الْقَیاصِرَةُ أَرْبَاباً لَهُمْ، یحْتَازُونَهُمْ عَنْ رِیفِ الْافَاقِ، وَ بَحْرِ الْعِرَاقِ، وَ خُضْرَةِ الدُّنْيا، إِلَی مَنابِتِ الشِّیحِ، وَ مَهَافِی الرِّیحِ، وَ نَكَدِ الْمَعَاشِ، فَتَرَكُوهُمْ عَالَةً مَسَاكِینَ إِخْوَانَ دَبَر وَ وَبَر، أَذَلَّ الْاُمَمِ دَاراً، وَ أَجْدَبَهُمْ قَرَاراً، لایأْوُونَ إِلَی جَنَاحِ دَعْوَة یعْتَصِمُونَ بِها، وَ لاإِلَی ظِلِّ أُلْفَة یعْتَمِدُونَ عَلَی عِزِّهَا. فَالْاَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ، وَ الْاَیدِی مُخْتَلِفَةٌ، وَ الْكَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ; فِی بِلاَءِ أَزْل، وَ أَطْبَاقِ جَهْل! مِنْ بَنَات مَوْؤُودَة، وَ أَصْنَام مَعْبُودَة، وَ أَرْحَام مَقْطُوعَة، وَ غَارَات مَشْنُونَة. #نهج_البلاغة خطبه #قاصعه؛ نصایح امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه در مورد عواقب شوم #تعصب ورزیدن (= اعصاب خرابی)؛ ذکر آثار حمیده در عرب جاهلی در کلام امیرالمؤمنین صلوات الله علیه: فَإِنْ کَانَ لاَ بُدَّ مِنَ الْعَصَبِیَّهِ فَلْیَکُنْ تَعَصُّبُکُمْ لِمَکَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْاءَفْعَالِ، وَ مَحَاسِنِ الْاءُمُورِ الَّتِی تَفَاضَلَتْ فِیهَا الْمُجَدَاءُ وَ النُّجَدَاءُ مِنْ بُیُوتَاتِ الْعَرَبِ وَ یَعَاسِیبِ القَبَائِلِ بِالْاءَخْلاَقِ الرَّغِیبَهِ، وَ الْاءَحْلاَمِ الْعَظِیمَهِ، وَ الْاءَخْطَارِ الْجَلِیلَهِ، وَ الْآثَارِ الْمَحْمُودَهِ. فَتَعَصَّبُوا لِخِلاَلِ الْحَمْدِ لِلْبِرِّ، وَ الْمَعْصِیَهِ لِلْکِبْرِ، وَ الْاءَخْذِ بِالْفَضْلِ، وَ الْکَفِّ عَنِ الْبَغْیِ، وَ الْإِعْظَامِ لِلْقَتْلِ، وَ الْإِنْصَافِ لِلْخَلْقِ، وَ الْکَظْمِ لِلْغَیْظِ، وَ اجْتِنَابِ الْفَسَادِ فِی الْاءَرْضِ. #نهج_البلاغة خطبه #قاصعه؛ نمونههایی از مروات در عرب؛ #سنت سه روز پذیرایی در عرب از قدیم الأیام و ادامه آن تا زمان فعلی در زیارت #اربعین؛ زنده به گور کردن #دختر های خود توسط #عمربن_خطاب در زمان #جاهلیت: حدثنا عَبْدَانُ بن أَحْمَدَ ثنا الْحُسَيْنُ بن مَهْدِيٍّ الأُبُلِّيُّ ثنا عبد الرَّزَّاقِ أنا إِسْرَائِيلُ ثنا سِمَاكُ بن حَرْبٍ قال سَمِعْتَ النُّعْمَانَ بن بَشِيرٍ يقول سمعت عُمَرَ بن الْخَطَّابِ يقول وَسُئِلَ عن قَوْلِهِ وإذا الموؤودة سئلت قال جاء قَيْسُ بن عَاصِمٍ إلي رسول اللَّهِ صلي اللَّهُ عليه وسلم قال إني وَأَدَتُ ثَمَانِيَ بناتٍ لي في الْجَاهِلِيَّةِ قال اعتق عن كل وَاحِدَةٍ منها رَقَبَةً قلت إني صَاحِبُ إِبِلٍ قال اهْدِ إن شِئْتَ عن كل وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ بَدَنَةً .
#المعجم_الکبیر تألیف #الطبرانی ج ۱۸ص۳۳۷؛ وَرُوِيَ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَنَّهُ قَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ ، إِنِّي وَأَدْتُ فِي الْجَاهِلِيَّةِ
فَقَالَ : أَعْتِقْ عَنْ كُلِّ مَوْؤُودٍ رَقَبَةً .
والموؤودةُ البنتُ المقتولةِ عندما تَوَلَّدَ ، كان أهلُ الجاهليةِ يفعلونَ ذلك مخافةَ العارِ والفقرِ. #المجموع تألیف #النووی_الشافعی ج۱۹ص۱۸۷؛ وَرُوِيَ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَنَّهُ قَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ ، إِنِّي وَأَدْتُ فِي الْجَاهِلِيَّةِ. فَقَالَ : أَعْتِقْ عَنْ كُلِّ مَوْؤُودٍ رَقَبَةً. وَذَلِكَ أَنَّ الْعَرَبَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ كَانَتْ تَحْفِرُ تَحْتَ الْحَامِلِ إِذَا ضَرَبَهَا الطَّلْقُ حُفَيْرَةً يَسْقُطُ فِيهَا وَلَدُهَا إِذَا وَضَعَتْهُ ، فَإِنْ كَانَ ذَكَرًا أَخْرَجُوهُ مِنْهَا ، وَإِنْ كَانَ أُنْثَي تُرِكَتْ فِي حُفْرَتِهَا ، وَطُمَّ التُّرَابُ عَلَيْهَا حَتَّي تَمُوتَ ، وَهَذَا قَتْلُ عَمْدٍ ، وَقَدْ أُوجِبَتْ فِيهِ الْكَفَّارَةُ #الحاوی_الکبیر تألیف #الماوردی_البصری ج۱۳ص۶۷؛ وقد جاءَ عن