شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۴
#جذبه بالذات #علم و #دانش فارغ از اینکه این #عالم دارا باشد یا ندار یا زشت باشد یا زیبا؛ مجذوب شدن انسان به علم؛ عالم منحرف با جذبهای که در علمش دارد میتواند عدهای را به انحراف بکشد؛ فرمایش #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پیرامون علت #گمراهی مردم به علت ممزوج شدن #حق و #باطل با همدیگر: فلَو أنَّ الباطلَ خَلَصَ مِن مِزاجِ الحقِّ لَم يَخْفَ علَى المُرتادِينَ، و لَو أنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبْسِ الباطلِ انْقَطَعتْ عنه ألْسُنُ المُعانِدينَ، و لكنْ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغْثٌ و مِن هذا ضِغْثٌ #نهج_البلاغة خطبه ۵۰؛ گمراهی با جذبهای که مربوط به ناخالصی در عالم ربطی نه به بدی در علم زیرا علم بدی ندارد؛ انسان بالذات در پی علم و دانستن و کشغ حقیقت و نفس الأمر است و اگر انسان سستی در کسی علم میکند چون مقدمات علم را ندارد و اگر مقدمات را داشته باشد به دنبال علم میرود؛ جریانی از سیره شخصی که از #حکیم های ( #طبیب) سنتی بود؛ تبیین ممزوج کردن حق و باطل در #سخن و #عمل؛ اعمال بد عالم برگرفته از علم او نیست بلکه برگرفته از #هوای_نفس اوست ولی دیگران همراه با گرفتن علم او این بدیهای در عمل او را هم میگیرند
«يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي»
ای هشام خدای متعال به #حضرت_داود علیهالسلام وحی کرد که به بندگانم بگو (این وحی برای رسیدن پیام به بندگان بوده)؛ گستره مبحث #عدالت در #فقه و اینکه عدالت در هر طائفهای فرق میکند مثل فرق عدالت مورد نیاز بین #امام_جماعت و #قاضی و #مجتهد صاحب فتوا؛ شرطیت #دنیاطلب (= مکبا علی الدنیا) نبودن #مرجع_تقلید: فلا یجوز علی
الأحوط تقلید المفضول مع التمکن من الأفضل و أن لا یکون متولدا من الزنی و أن لا یکون مقبلا علی الدنیا و طالبا لها مکبا علیها مجدا فی تحصیلها #العروة_الوثقی ج۱ص۹؛ مرحوم آیتالله شیخ #عبدالکریم_حائری: فلانی عادل پدرسوختهایست
«يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا»
نخی از دنبالهروی عالم مفتون شده به #دنیا؛ #مفتون به دنیا یعنی شیفته و شیدای دنیا؛ مفتون به دنیا خلاف عدالت نیست ولی #دین را نمیشود از او گرفت زیرا در لابلای دین به تو دنیاطلبی را هم میآموزد و خودبهخود اینگونه میشوی؛ خاطرهای از مرحوم آیتالله #سیدمحمدضیاءآبادی؛ خاصیت زرق و برق دنیا #میل انسان به آن است؛ وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ #طه:۱۳۱؛ وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا #الإسراء:۷۴
«يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.»
به بندگان من بگو بین من و خودشان عالمی را که شیفته دنیاست قرار ندهند که این عالم سبب میشود شما از یاد خدا باز بمانید؛ جریان سفر #ناصرالدین_شاه به #خراسان و گذر از #سبزوار و ملاقات با مرحوم #ملاهادی_سبزواری #سفرنامه_خراسان تألیف ناصرالدین شاه؛ #ثروت و #زهد ملاهادی سبزواری؛ قسمتی از نقل #میرزامحمدخان_اعتمادالسلطنه از ملاقات ملاهادی سبزواری با ناصرالدین شاه «... شاه می گوید: من گفتم كه بفرمایید ناهار بیاوردند تا خدمت شما صرف طعام هم كرده باشیم. حاجی، بدون این كه از محل خود حركتی بكند خادم خود را امر به آوردن ناهار كرد، خادم فوراً یك طبق چوبین با نمك و دوغ و چند قاشق و چند قرص نان پیش ما گذاشت، حاجی نخست آن قرصها را با كمال ادب بوسید و بر رو و پیشانی گذاشت و شكرهای بسیار از ته دل بجا آورد، سپس آنها را خورده كرده و توی دوغ ریخت، یك قاشق پیش من گذاشته و گفت شاها بخور كه نان حلال است، زراعت و جفت كاری آن دسترنج خودم می باشد، شاه گوید من یك قاشق صرف كردم، دیدم كه خوردن آن برای من دشوار است، اینك بعد از اجازه بقیۀ آن قرصها را به دستمالم بسته و به پیشخدمت دادم كه موقع مرض و كسالت یكی از افراد خانواده سلطنتی از آن نان حلال استشفا نمایند» #ریحانة_الادب تألیف محمد علی #مدرس_تبریزی صص۴۲۴-۴۲۵؛ جریان درویشی که طلب سالیانه خیک روغن از ملاهادی سبزواری میکرد؛ یکی به #فقر مکبا علی الدنیا است و یکی به #غنا؛ ملاک
شذرات المعارف
شب اول رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۲ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، و كن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۶
دو فقره: #کبر بر #اولیاء الهی و #زندگی در #دنیا
کبر بر اولیای الهی؛ امتیاز دانش در امور مختلف و #فخر بر آن؛ جریانی از مرحوم آیتالله شیخ محمد #کوهستانی و فرمایش ایشان: در محضر الهی باید گدایی کرد، گدایی کرد، گدایی؛ امکان #ذوق و چشیدن #معنویت بدون دانستن #اصطلاحات در برخی افراد و ضرورت مواظب بودن بر مفاخره بر ایشان که سبب #خشم و #مقت الهی میگردد؛ نقلی از یکی از علمای #اخلاق
«يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائی»
در عبارت «اولیایی» ممکن است کبر بر اولیای الهی باشد بنابر اینکه #خدیث_قدسی باشد و یا کبر بر اولیای #امام_کاظم علیهالسلام؛ امر امام کاظم علیهالسلام بر برخی از اولیای خود که خودشان را به حالت #عوام بزنند مثل #بهلول: نقل است كه هارون به واسطۀ حفظ ملك عقيم همواره در دفع امام واجب التعظيم بود و بهانهها مىانگيخت كه آن حضرت را به درجۀ شهادت برساند و خاطر از ممر او جمع گرداند تا آنكه در آن ايام امام را متهم به داعيۀ خروج نمود و از متقيان زمان خود يكى از آن جمله بهلول بود استفسار اباحۀ قتل امام معصوم نمود ديگران فتوى دادند و بهلول به خدمت حضرت امام رفت و از صورت واقعه خبر داد و التماس نمود كه او را در آن باب ارشادى نمايد آن حضرت فرمودند كه خود را گسسته مهار و ديوانه و بىوقار ظاهر مىساز بهلول به مقتضاى اشارۀ واجبالاطاعه عمل نموده خود را از تكليف هارون خلاص فرمود #مجالس_المؤمنین ج۲ص۱۴؛ #اصحاب_سر بودن بهلول: مجنون- بهلول بن عمرو - كوفى صوفى، عالم عارف كامل، كاشف از اسرار فنون و معروف به بهلول مجنون .... بنوشته روضات الجنّات از خواص تلامذه حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام و بفنون آداب و حكم و معارف عارف و از جمله مفتيان زمان خود بود و موافق طريقت حقّه جعفريّه فتوى ميداد تا وقتيكه هرون قتل حضرت امام موسى بن جعفر علیهالسلام را تصميم داده و خواستار فتوى شرعى گرديد. همه مفتيان بلد ببهانه داعيه خروج، به مهدور الدّم بودن آن امام معصوم علیهالسلام فتوى دادند. فقط بهلول خوددارى نمود و قضيه را پنهانى بعرض حضور آن حضرت رسانيده و خواستار هدايت و ارشاد طريق نجات گرديد، حسب الاشاره آن حضرت تجنّن كرده و در انظار ايشان اظهار سفه و هذيان مينمود تا بدان وسيله حفظ ديانت و احقاق حق و ابطال باطل كند و موفق بوظائف امر بمعروف و نهى از منكر گردد.
چنانكه جابر جعفى سابق الذّكر نيز كه از اصحاب اسرار ائمّه اطهار علیهمالسلام بوده محض اينكه در نشر مناقب ايشان اهتمام داشته والى كوفه مأمور بقتل او و فرستادن سرش نزد خليفه گرديد بدينجهت هنگام رفتن بكوفه از طرف قرين الشرف حضرت امام باقر علیهالسلام مأمور به تجنّن شد و بدان وسيله مستخلص گرديد. در روضات بعد از اين جمله گويد الّا اينكه جنون جابر ادوارى و بجهت قلّت تقيّه در زمان امام باقر و امام صادق علیهالسلام مخصوص بهمان اوقات بوده بخلاف جنون بهلول كه بجهت كثرت و شدت تقيّه در زمان او اطباقى و در تمامى عمر خود بحالت جنون بوده است. #ریحانة_الأدب تألیف مرحوم محمدعلی #مدرس_تبریزی ج۵صص۲۰۶-۲۰۷؛ اظهار #منیت کردن در مقابل اولیای مخفی الهی و عواقب تلخ آن
«يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، وكن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل»
#استطاله یعنی چیزی را که بلدی پیش دیگران ابراز کنی و اظهار فخر بدانها نمایی؛ گردنکشی نزد اولیای الهی و عاقبت آن که شکستن گردن انسان توسط خداست؛ #مقت نهایت عداوتورزی است؛ بعد از مورد غصب الهی واقع شدن نه دنیا به درد شخص میخورد نه آخرت؛ جریانی از شخصی که پس از ابتلایی میگفت خدایا فقط برای دنیایم باشد نه آخرت؛ جریانی از ابتلای ساعتچی حرم #سیدالشهداء علیهالسلام از قول مرحوم #محدث_نوری؛ خطر وقت الهی در مورد شخصی که به حرفی که میزند #عمل نمیکند: كَبُرَ مَقْتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُوا۟ مَا لاَ تَفْعَلُونَ #الصف:۳؛ فرمایش استاد پیرامون معامله واجب کردن با #منبر رفتن و کنایه شخصی به ایشان؛ دشمنی کردن با خدا و #دشمن شدن خدا با شخص؛ فرمایش مرحوم آیتالله #بهجت در مورد دو نفر #عادل در #نجف اشرف؛ اقتدای #مراجع عظام تقلید نجف اشرف به مرحوم آشیخ علی #زاهد_قمی و قداست و ورع ایشان؛ استطاله علمی کردن یعنی علم خودت را به رخ بکشی که نتیجهاش مقت الهی است که نتیجهاش عدم نفع در دنیا و #آخرت است؛ نتیجه عمل خیر و عمل شر در برخی موارد: عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ
شذرات المعارف
شب دوم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۳ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«و كن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۵
#مواعظ تکان دهندهٔ این روایت شریف و فرمایش مرحوم علامه #طباطبایی پیرامون این روایت؛ توصیه به عدم سکونت در #دنیا بهعنوان کسیکه اینجا خانهاش نیست؛ این توصیه حضرت #امام_کاظم علیهالسلام مربوط به سن و سال خاصی نیست؛ جهت موعظه حضرات معصومین علیهمالسلام درباره حذر داشتن از دنیا بهعنوان ایجاد سختی و صعوبت #دلبستگی به دنیا هنگام #مرگ است
گذر ز دانه و دام جهان و خویش مباز
که مرغ با پر آزاد میکند پرواز
علامه #طباطبایی
برخی از تعابیر روایات راجع به ساعت انتقال از این دنیا مربوط به #تعلقات به این دنیاست که مانع از راحتی انتقال است؛ بیان مرحوم آیتالله شیخ محمدعلی #شاه_آبادی به نقل از مرحوم پدر استاد، پیرامون صعوبت مفارقت از دنیا نزد کسانیکه دنیا نزدشان «اکبر همّ» است؛ خطر #کفر هنگام مرگ و دشمنی با مأموران الهی همچون جناب #عزرائیل علیهالسلام؛ توصیه امام علیهالسلام ناظر به نداشتن دنیا نیست بلکه توصیه به عدم دلبستگی است؛ روایتی از #امام_مجتبی علیهالسلام پیرامون اینکه اگر کسی بگوید من از پول بدم میآید من در اولین چیزی که در او سک میکنم در عقل اوست؛ انجام گرفتن کمالات با مال و منال بهعنوان بستر #کمال؛ تعبیر به #خیر از مال دنیا: كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا ٱلْوَصِيَّةُ لِلْوَٰلِدَيْنِ وَ ٱلْأَقْرَبِينَ بِٱلْمَعْرُوفِۖ حَقًّا عَلَی ٱلْمُتَّقِينَ #البقرة:۱۸۰؛ خطر در داشتن تعلق به مال دنیاست که تشخیصش مشکل است؛ از مواضع شناخت تعلق داشتن یا نداشتن به مال دنیا در جایی است که وظیفهٔ انسان به #بذل کردن مال و رد #امانت و ادای دین و #احسان و امثالهم است که ببیند آیا به سهولت این کار را انجام میدهد یا نه.
«يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا والآخرة» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۵
سیرهٔ علامه طباطبایی مینی بر #مجالست_با_علما؛ تعهد صاحب #ریحانة_الأدب (=میرزا مُحمّدعَلی #مدرس_تبریزی (۱۲۹۶-۱۳۷۳ق) در مجالست با علما و حضور ایشان در مدت مدیدی در حوزه #مروی تهران؛ رنگ و بو گرفتن انسان در #مجالست با دیگران؛ المجالسة مؤثرة؛ استثنا شدن برخی به علت قوت روحی ایشان در نهی از مجالست با اهل معصیت؛ فرمایش مرحوم آیتالله #بهجت پیرامون شخصی که برخی رفتارها را در برخورد و کشیدن اهل معصیت به وظایف دینی داشته است؛ وجود دو #ابابصیر در دوران #امام_صادق علیهالسلام؛ برخورد ابابصیر با #مؤمن_طاق در بازار و ادامه جریان؛ مؤمن طاق #صراف بوده است و بسیار مورد عنایت امام صادق علیهالسلام بوده است و نزد #عامه به علت اذیت شدن از ناحیهٔ او شیطان طاق گفته میشود؛ محمّد بن علی بن نعمان بیأبی طریفة بجلی کوفی(درگذشت ۱۶۰ یا پس ۱۸۰ق) ملقب به مؤمن الطاق؛ مشارکت اسمی #ابوحنیفه با مومن طاق در اسم #نعمان و معروف بودن مومن طاق به نعمان احول، و جریان حاضرجوابی مومن طاق در برخورد با ابوحنیفه: وَ قَدْ كَانَتْ لِأَبِي جَعْفَرٍ مُؤْمِنِ اَلطَّاقِ مَقَامَاتٌ مَعَ أَبِي حَنِيفَةَ فَمِنْ ذَلِكَ مَا رُوِيَ أَنَّهُ قَالَ يَوْماً مِنَ اَلْأَيَّامِ لِمُؤْمِنِ اَلطَّاقِ إِنَّكُمْ تَقُولُونَ بِالرَّجْعَةِ قَالَ نَعَمْ قَالَ أَبُو حَنِيفَةَ فَأَعْطِنِي اَلْآنَ أَلْفَ دِرْهَمٍ حَتَّى أُعْطِيَكَ أَلْفَ دِينَارٍ إِذَا رَجَعْنَا قَالَ اَلطَّاقِيُّ لِأَبِي حَنِيفَةَ فَأَعْطِنِي كَفِيلاً بِأَنَّكَ تَرْجِعُ إِنْسَاناً وَ لاَ تَرْجِعُ خِنْزِيراً وَ قَالَ لَهُ يَوْماً آخَرَ لِمَ لَمْ يُطَالِبْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ بِحَقِّهِ بَعْدَ وَفَاةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنْ كَانَ لَهُ حَقٌّ فَأَجَابَهُ مُؤْمِنُ اَلطَّاقِ فَقَالَ خَافَ أَنْ تَقْتُلَهُ اَلْجِنُّ كَمَا قَتَلُوا سَعْدَ بْنَ عُبَادَةَ بِسَهْمِ اَلْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ وَ كَانَ أَبُو حَنِيفَةَ يَوْماً آخَرَ يَتَمَاشَى مَعَ مُؤْمِنِ اَلطَّاقِ فِي سِكَّةٍ مِنْ سِكَكِ اَلْكُوفَةِ إِذَا بِمُنَادٍ يُنَادِي مَنْ يَدُلُّنِي عَلَى صَبِيٍّ ضَالٍّ فَقَالَ مُؤْمِنُ اَلطَّاقِ أَمَّا اَلصَّبِيُّ اَلضَّالُّ فَلَمْ نَرَهُ وَ إِنْ أَرَدْتَ شَيْخاً ضَالاًّ فَخُذْ هَذَا عَنَى بِهِ أَبَا حَنِيفَةَ وَ لَمَّا مَاتَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ رَأَى أَبُو حَنِيفَةَ مُؤْمِنَ اَلطَّاقِ فَقَالَ لَهُ مَاتَ إِمَامُكَ قَالَ نَعَمْ أَمَّا إِمَامُكَ فَ مِنَ اَلْمُنْظَرِينَ `إِلىٰ يَوْمِ اَلْوَقْتِ اَلْمَعْلُومِ #بحارالأنوار ج۴۷ص۳۹۹؛ هنر #باباشمل گیری و استفاده آن در محل خودش؛ رنگ گرفتن از اهل دنیا
شذرات المعارف
شب هجدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۸ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف: رجل مترد معانق لهواه. و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته وعلمه على من هو دونه»
#تحف_العقول ص۴۰۰
حذر دادن از #دنیا و #اهل_دنیا؛ پستی دنیا و لزوم رفعت داشتن در آن برای آمادگی ورود به عالمی دیگر که لازمهاش بلندی و رفعت است؛ أسفل بودن دنیا در ماهیت وجودی خودش و أسفل بودن اهل دنیا؛ حکمت أسفل بودن دنیا بهعنوان عالم #استعداد برای شکوفایی امور بالقوه؛ مزرعه بودن دنیا برای شکوفایی استعدادات در #آخرت: الدنيا مزرعة الاخرة #عوالی_اللئالی ج۱ص۲۶۷؛ تشبیه ضرورت تکامل در دنیا برای آمادگی در آخرت به رشد جنین در رحم مادر؛ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا #طه:۱۲۵؛ کران و کوران در آخرت به سبب عدم آمادگی تهیه شده در دنیا؛ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ #الأنفال:۲۲؛ شکوفایی و جوانه زدن همچون جوانه زدن در برخی بذرها برای #رشد پیدا کردن: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ #المومنون:۱؛ (افلح) مربوط به اول رشد در این دنیا است نه آخر رشد در جایی دیگر؛ فرمایش #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پیرامون اینکه اگر کسی یک عملش درست باشد باقی اعمالش را در قیامت من درست میکنم؛ تبیین اینکه #قیامت اول کار است نه آخر کار؛ توسعهٔ #بهشت به وزان توسعهٔ آسمان: سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ #الحدید:۲۱؛ وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ #الذاریات:۴۷؛ توسعه در عرض وجود نه در مراتب طولی و عدم اتمام #سیر؛ وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنْتَهَىٰ #النجم:۴۲؛ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ #البقرة:۱۵۶؛ از کسیکه مواد مستعده را برای آخرت ندارد بپرهیز؛ الجنس الى الجنس یمیل؛ بدتر بودن #مجالست با برخی از بدی سم قاتل؛ ترک مجالست با غیر عالم توسط مرحوم #مدرس_خیابانی در طول سی سال تألیف #ریحانة_الأدب؛ تغییر ظاهر و تشبه به ظاهر مذهبی توسط #هانری_کربن هنگام حضور در ایران برای استفادههای علمی؛ تأثیر بالای #ظواهر در انسان
«يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف»
بپرهیز از دنیا و از اهل دنیا؛ ظهور خودبخود آنچه انسان اهل آن است در اموراتش؛ ظهور مظاهر دنیا در اهل دنیا؛ بدی دنیا گفتن به جهت دست پیدا نکردن بدان!؛ جریانی از #ابن_عربی و ملاقات با زنی عارفه
کنونت که امکان گفتار هست
بگو ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسید
به حکم ضرورت زبان در کشی
#گلستان_سعدی
تشبیه کسانی که ادای ترک دنیا در میآورند به کسی که سیگار را ترک کرده است
به نرمی ار نبود با عتاب هم شد شد
ممدوح بودن #تلقین به خود برای ترک امری مذموم: أوَّلُ الزُّهدِ التَّزَهُّدُ #غررالحکم ص۱۸۹
«رجل مترد معانق لهواه.»
آن کسی که غرق شده و به غرق شدن خود غره است
مستی ز علائق جسمانی
رسوا شدهای و نمیدانی
#شیخ_بهایی
دستگیری از کسی که غرق شده ولی به غرق شدن خود غره نمیباشد؛ #انبیاء و #اولیاء علیهمالسلام آمدهاند تا از کسیکه سقوط کرده ولی خوشحال از این سقوطش نیست دستگیری کنند؛ جریان برخورد #حضرت_عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام با عدهای غافل و فرمایش حضرتشان به ایشان؛ جریان #ارشاد لطیفانهٔ مرحوم آسید مهدی #قوام؛ وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا #آل_عمران:۱۰۳؛ مبعوث شدن #پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم در میان جماعتی که همه فسادها در میانشان بود؛ فرمایش مرحوم آیتالله #بهجت پیرامون شخصی که برخی رفتارها را در برخورد و کشیدن اهل معصیت به وظایف دینی داشته است
«رجل مترد معانق لهواه.»
حذر از کسی که از سقوط خود خوشحال است
«و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته وعلمه على من هو دونه»
دسته دوم از مردم: #متعلم برای رشد خود و متعلم برای #خودنمایی؛ مذمت یادگیری برای خودنمایی و #سمعه
«متعلم متقری»
غوره نخورده مویز شده #ضرب_المثل
«و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته وعلمه على من هو دونه»
متعلم متقری و خودنما هرچه که به علمش اضافه شود به خودبزرگبینی و #کبر او اضافه میشود؛ کلامی از مرحوم آیتالله سیدمحمدرضا #گلپایگانی در واکنش به برخی مستشکلین درس ایشان؛ سؤال در مقابل دیگران برای اینکه بگوید من کسی هستم!؛ لزوم رعایت شأن #سؤال: وَ قَالَ (علیه السلام) لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّهاً، وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً؛ فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ، وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ