eitaa logo
شذرات المعارف
1.2هزار دنبال‌کننده
8 عکس
43 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «وكان أبوذرّ رضی الله عنه يقول: يا مبتغي العلم إنَّ هذا اللسان مفتاح خير، و مفتاح شرّ، فاختم على فيك كما تختم على ذهبك و ورقك» ج۱ص۱۴۹ تبیین حکمت نقل مطلب علیهم‌السلام از کسانیکه پایین‌تر خودشان هستند؛ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ‏ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لَكُمْ زیارت حفظ شأن کسانی‌که ذی‌شأن هستند معصومین علیهم‌السلام است/مقام جناب / خدای متعال به گروهی از بندگانش از مصادیق کردن از است؛ و بودن خدای متعال/ شاکر بودن خدا به سپاسگزاری خدا از خلقش است؛ اقسام شکر: شکر خلق از خالق شکر خالق از خلق ( ) شکر خلق از خلق شکر خالق از خالق ( ) پیش از شکر خالق از خالق را به‌عنوان بیان کرده‌اند/تفخیم معصوم علیه‌السلام از جناب ابوذر از مصادیق شکرگزاری است حکمت دیگر رساندن حضرت به ابوذر برای إفهام به و اهل است که ابوذر را همچون ما از بزرگ می‌دانند مطلب دیگر این است که ابوذر از خودش نمی‌گوید بلکه از اهل‌بیت علیهم‌السلام نقل می‌کند «وكان أبوذرّ رضی الله عنه يقول: يا مبتغي العلم إنَّ هذا اللسان مفتاح خیر ومفتاح شرّ» یعنی در پی بودن؛ یعنی ای کسانیکه دنبال هستید این هم مفتاح است هم مفتاح است/جریانی از مرحوم میر محمدصالح (داماد علامه ) مولف کتاب و نقل جریانی از مرحوم در از ایشان در مورد خوابی از مرحوم مجلسی/جریانی از مرحوم آیت‌الله سیدمحمدرضا که به همراه به عیادت مریضی رفتند/جریانی از و برخوردش در بغداد با / به معنای خاک‌آلود است که از صفات صلوات‌الله‌علیه است؛ خطبه شامیه علیه‌السلام: سمح سخي بهي بهلول زكي أبطحي رضي مقدام همام صابر صوام مهذب قوام قاطع الأصلاب ومفرق الأحزاب أربطهم عنانا وأثبتهم جنانا وأمضاهم عزيمة وأشدهم شكيمة أسد باسل يطحنهم في الحروب إذا ازدلفت الأسنة وقربت الأعنة طحن الرحى ويذروهم فيها ذرو الريح الهشيم ليث الحجاز وكبش العراق مكي مدني خيفي عقبي بدري أحدي شجري مهاجري من العرب سيدها ومن الوغى ليثها وارث المشعرين وأبو السبطين الحسن والحسين ذاك جدي علي بن أبي طالب ج۴۵ص۱۳۹/من بلغ الأربعين و لم يأخُذِ العصا فَقَد عَصى/ به خود و خدمت به دین! «يا ميتغي العلم إنَّ هذا اللسان مفتاح خير، و مفتاح شرّ، فاختم على فيك كما تختم على ذهبك و ورقك» لزوم حفظ زبان مثل حفظ مال و ثروت؛ درس گرفتن طالبان از پول پرستان/آثار شوم مثل : مَنِ اغتَابَ مُسلِماً أو مُسلِمَةً لم يَقبلِ اللّهِ صَلاتَهُ وَ لا صيامَهُ أربَعينَ صَباحاً إلّا أن يَغفِرَ لَهُ صَاحِبُه ج۷۵ص۲۵۸/لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان؛ هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعلِ آن پرهیز کردم. /کنترل توسط جناب غفاری/کنترل خشم نیاز به دارد/ به باعث حفظ زبان و رعایت تقواست توسل به سلام الله علیها السلام علیک یا ایتها الصدیقة الْجَلیلَةِ الْجَمیلَةِ ذاتِ الاَْحْزانِ الطَّویلَةِ فِی الْمُدَّةِ الْقَلیلَةِ، الْمَخْفِیَّةِ قَبْرها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرها، فاطِمَةَ الزَّهْراءِ بنت رسول الله اميد دل برفت و این دل خونین عزا گرفت بيمار بستري من آخر شفا گرفت کس جز اجل به ديدن بيمار ما نرفت گل در بهار زیر گل و خاک جا گرفت با آنکه رفت و رفتنش از پا مرا فکند شادم که باز حاجت خود از خدا گرفت اللهم عجل وفاتی سریعا آن شب که گشت دست رسول خدا پديد نگرفت جسم فاطمه جان مرا گرفت آتش ببارد از در و دیوار خانه‌ام خیرالنسا جا بر خیرالوری گرفت زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا ببین این حال خرابم جان حسینت بده جوابم بده جوابم ای همسر حیدر سوره کوثر فاطمه جانم ۲۹محرم ۱۴۴۴ ۱۴۰۱٫۶/۵ https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب اول رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۲ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، و كن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل» ج۱ص۱۵۶ دو فقره: بر الهی و در کبر بر اولیای الهی؛ امتیاز دانش در امور مختلف و بر آن؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله شیخ محمد و فرمایش ایشان: در محضر الهی باید گدایی کرد، گدایی کرد، گدایی؛ امکان و چشیدن بدون دانستن در برخی افراد و ضرورت مواظب بودن بر مفاخره بر ایشان که سبب و الهی می‌گردد؛ نقلی از یکی از علمای «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائی» در عبارت «اولیایی» ممکن است کبر بر اولیای الهی باشد بنابر اینکه باشد و یا کبر بر اولیای علیه‌السلام؛ امر امام کاظم علیه‌السلام بر برخی از اولیای خود که خودشان را به حالت بزنند مثل : نقل است كه هارون به واسطۀ حفظ‍‌ ملك عقيم همواره در دفع امام واجب التعظيم بود و بهانه‌ها مى‌انگيخت كه آن حضرت را به درجۀ شهادت برساند و خاطر از ممر او جمع گرداند تا آنكه در آن ايام امام را متهم به داعيۀ خروج نمود و از متقيان زمان خود يكى از آن جمله بهلول بود استفسار اباحۀ قتل امام معصوم نمود ديگران فتوى دادند و بهلول به خدمت حضرت امام رفت و از صورت واقعه خبر داد و التماس نمود كه او را در آن باب ارشادى نمايد آن حضرت فرمودند كه خود را گسسته مهار و ديوانه و بى‌وقار ظاهر مى‌ساز بهلول به مقتضاى اشارۀ واجب‌الاطاعه عمل نموده خود را از تكليف هارون خلاص فرمود ج۲ص۱۴؛ بودن بهلول: مجنون- بهلول بن عمرو - كوفى صوفى، عالم عارف كامل، كاشف از اسرار فنون و معروف به بهلول مجنون .... بنوشته روضات الجنّات از خواص تلامذه حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام و بفنون آداب و حكم و معارف عارف و از جمله مفتيان زمان خود بود و موافق طريقت حقّه جعفريّه فتوى ميداد تا وقتيكه هرون قتل حضرت امام موسى بن جعفر علیه‌السلام را تصميم داده و خواستار فتوى شرعى گرديد. همه مفتيان بلد ببهانه داعيه خروج، به مهدور الدّم بودن آن امام معصوم علیه‌السلام فتوى دادند. فقط بهلول خوددارى نمود و قضيه را پنهانى بعرض حضور آن حضرت رسانيده و خواستار هدايت و ارشاد طريق نجات گرديد، حسب الاشاره آن حضرت تجنّن كرده و در انظار ايشان اظهار سفه و هذيان مينمود تا بدان وسيله حفظ ديانت و احقاق حق و ابطال باطل كند و موفق بوظائف امر بمعروف و نهى از منكر گردد. چنانكه جابر جعفى سابق الذّكر نيز كه از اصحاب اسرار ائمّه اطهار علیهم‌السلام بوده محض اينكه در نشر مناقب ايشان اهتمام داشته والى كوفه مأمور بقتل او و فرستادن سرش نزد خليفه گرديد بدين‌جهت هنگام رفتن بكوفه از طرف قرين الشرف حضرت امام باقر علیه‌السلام مأمور به تجنّن شد و بدان وسيله مستخلص گرديد. در روضات بعد از اين جمله گويد الّا اينكه جنون جابر ادوارى و بجهت قلّت تقيّه در زمان امام باقر و امام صادق علیه‌السلام مخصوص بهمان اوقات بوده بخلاف جنون بهلول كه بجهت كثرت و شدت تقيّه در زمان او اطباقى و در تمامى عمر خود بحالت جنون بوده است. تألیف مرحوم محمدعلی ج۵صص۲۰۶-۲۰۷؛ اظهار کردن در مقابل اولیای مخفی الهی و عواقب تلخ آن «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، وكن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل» یعنی چیزی را که بلدی پیش دیگران ابراز کنی و اظهار فخر بدان‌ها نمایی؛ گردن‌کشی نزد اولیای الهی و عاقبت آن که شکستن گردن انسان توسط خداست؛ نهایت عداوت‌ورزی است؛ بعد از مورد غصب الهی واقع شدن نه دنیا به درد شخص می‌خورد نه آخرت؛ جریانی از شخصی که پس از ابتلایی می‌گفت خدایا فقط برای دنیایم باشد نه آخرت؛ جریانی از ابتلای ساعتچی حرم علیه‌السلام از قول مرحوم ؛ خطر وقت الهی در مورد شخصی که به حرفی که می‌زند نمی‌کند: كَبُرَ مَقْتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُوا۟ مَا لاَ تَفْعَلُونَ :۳؛ فرمایش استاد پیرامون معامله واجب کردن با رفتن و کنایه شخصی به ایشان؛ دشمنی کردن با خدا و شدن خدا با شخص؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله در مورد دو نفر در اشرف؛ اقتدای عظام تقلید نجف اشرف به مرحوم آشیخ علی و قداست و ورع ایشان؛ استطاله علمی کردن یعنی علم خودت را به رخ بکشی که نتیجه‌اش مقت الهی است که نتیجه‌اش عدم نفع در دنیا و است؛ نتیجه عمل خیر و عمل شر در برخی موارد: عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ
شذرات المعارف
شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۱/۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بوده است و بسیار مورد عنایت امام صادق علیه‌السلام بوده است و نزد به علت اذیت شدن از ناحیهٔ او شیطان طاق گفته می‌شود؛ مشارکت اسمی با مومن طاق در اسم و معروف بودن مومن طاق به نعمان احول، و جریان حاضرجوابی مومن طاق در برخورد با ابوحنیفه؛ برخورد مؤمن طاق (یا ) با : و يعجبني نقل حكاية غريبة و هي ان البهلول قد اجتاز يوما على مسجد ابي حنيفة و كان يعظ الناس على المنبر فوقف على باب المسجد فاذا ابو حنيفة يقول ان جعفر بن محمد يزعم ان للعباد افعالا تصدر منهم بالاختيار و هذا كذب لانه لا فعل في افعال العباد الا من اللّه و زعم ايضا ان الشيطان يعذب في النار و هذا كذب ايضا لانه مخلوق من النار و الجنس لا يعذب بجنسه و زعم ايضا ان اللّه موجود لا يجوز عليه الرؤية و هذا ايضا كذب لان كل موجود مرئي فلما سمع البهلول كلامه عمد الى مدرة كبيرة فرمى بها الى رأس ابي حنيفة و شجّه في رأسه و جرى الدم على وجهه فركب البهلول قصبته و مضى مع الاطفال فخرج ابو حنيفة و اتى شاكيا الى الخليفة هارون الرشيد فلما رآه غضب غضبا شديدا و امر باحضار البهلول فلما حضر سأله لم فعلت بامام المسلمين هذا الفعل؟ فقال سله عن هذا اما قال ان جعفر بن محمد كذب في قوله ان للعبد فعلا بل الافعال كلها من اللّه فاذا كان هذا مذهبه فاللّه سبحانه الذي شجه بهذا المدر فما يكون تقصيري انا، و قال ايضا ان الجنس لا يتعذب من جنسه فهذا ابو حنيفة مخلوق من التراب و هذا المدر من التراب فلم تعذب ابو حنيفة به؟ و ايضا قال ان كل ما هو موجود مرئي‌ فسله عن هذا الالم الذي حصل له من هذه الشجة أ هو مرئي ام لا؟ فافحم ابا حنيفة ثم مضى البهلول و تركه. ج۲صص۱۸۱-۱۸۲؛ حدیثی در مورد ذلیل شدن در صورت قرار دادن علم در غیر جایگاه خود صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه سلام الله علیها این نخله که داحی نبوت مقرش پیوند ولایت است بر شاخ ترش البته چو زینب آورد میوه پدید طوبی که نکو، نخل طوبی ثمرش تسلیم و رضا نگر که آن دخت بتول در مقتل کشتگان چو فرمود نزول شکرانه سرود کی خداوند جلیل قربانی ما به پیشگاه تو قبول ناگه نظرش فتاد بر آن طلعت پاک بر پیکر انوری که افتاده به خاک در بحر عجب فتاد و گفتا عجب است گنجایش آسمان در این تیر مغاک تا نیک یقین کند که این کشته کیست با دیدهٔ معرفت در آن تن نگریست عریان بدنی بدید کز تیغ و سنان اعداد و جراحتش هزار است و دویست چون دید سرش بریده از راه قفاست وان پیکر انورش لگدکوب جفاست دانست یقین که باشد این جسم امام زیرا که بلا همیشه بر اهل ولاست حسین جان حسین جان شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۱/۵ آیت الله https://eitaa.com/akavan110