eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
7 عکس
39 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» ج۱ص۱۵۴. تحلیل امور و جریانات وابسته به و نگرش در زندگی انسان است و این بینش بنابر چهارچوب فکری متغیر است؛ از نگاه امام کاظم علیه‌السلام مطلبی است بی ثمر مگر اینکه دو امر در آن باشد: مستمع واع و عالم ناطق؛ این نگرش مربوط به است تا انسان به برسد «لا خير في العيش إلّا لرجلين» جنبه زندگانی نیکوست؛ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ (۲۱) فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ (۲۲) قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ :۲۳؛ فرمایش حضرت ناظر سرانجام نیکو است که در قرآن کریم آمده است دست‌رنج تو همان به که شود صرف به کام دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن؟ خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن؟ تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن کلام نغز حافظ برگرفته از قرآن است؛ در لسان قرآن برای اهل است: وَ أَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ صلی‌الله علیه وآله وسلم:۱۵؛ می تحقق تحقق پست دنیوی دارد که مورد توجه مردم دنیاطلب؛ ظرف وجودی است که می‌خواهد در آن واقع بشود تا بتواند آن فیضی را به او بدهد که یک‌سره او را فارغ بکند تا به مآل و خودش رویکرد داشته باشد «لا خير في العيش إلّا لرجلين» لا خیر: اصلاً خیری نیست در زندگانی مگر در دو مورد که این دو تابع نگرش شخص است؛ این فرمایش حضرت در چارچوبی است که شخص در آن دارد زندگی می‌کند یعنی کسی‌که دارد که من در مسیری هستم که باید برای آن غایت وجودی خودم به تحقق برسم که این در دو شأن به تحقق می‌رسد: «لمستمع واع، و عالم ناطق.» مستمع واع یعنی شنوای گیرنده و عالم ناطق یعنی دانشمندی گویا إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ (۱۱) لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ :۱۲؛ ما آنگاه که آب طغیان کرد (چه در طوفان علیه‌السلام و چه در هر جایی‌که در طول زندگی هر کسی محقق می‌شود) شما را به کشتی نشانیدیم تا اینکه این نشانیدن بر کشتی را برای شما یادگاری قرار دهیم و هر کس نمی‌فهمد این را بلکه گوش شنوا این را می‌گیرد: (=مستمع واع)؛ تبیین گوش شنوا با استناد به اشعار منسوب به مولا صلوات الله علیه؛ نواختن و فرمایش امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به اینکه اگر خوب گوش دهید این صدای و است إخباره بما یقول الناقوس بِحَذْفِ اَلْإِسْنَادِ عَنِ اَلْحَارِثِ اَلْأَعْوَرِ قَالَ: بَیْنَمَا أَنَا أَسِیرُ مَعَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی اَلْحِیرَةِ إِذَا بِدَیْرَانِیٍّ یَضْرِبُ اَلنَّاقُوسَ قَالَ فَقَالَ علیه السلام َلِیٌّ علیه السلام یَا حَارِثُ أَ تَدْرِی مَا یَقُولُ هَذَا اَلنَّاقُوسُ قُلْتُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اِبْنُ عَمِّ رَسُولِهِ أَعْلَمُ قَالَ إِنَّهُ یَضْرِبُ مَثَلَ اَلدُّنْیَا وَ خَرَابِهَا وَ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حَقّاً حَقّاً صِدْقاً صِدْقاً إِنَّ اَلدُّنْیَا [قَدْ] غَرَّتْنَا وَ شَغَلَتْنَا وَ اِسْتَهْوَتْنَا یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا مَهْلاً مَهْلاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا دَقّاً دَقّاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا جَمْعاً جَمْعاً تَفْنَی اَلدُّنْیَا قَرْناً قَرْناً مَا مِنْ یَوْمٍ یَمْضِی [عَنَّا] إِلاَّ أَوْهَنَ مِنَّا رُکْناً قَدْ ضَیَّعْنَا دَاراً تَبْقَی وَ اِسْتَوْطَنَّا دَاراً تَفْنَی لَسْنَا نَدْرِی مَا فَرَّطْنَا فِیهَا إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ اَلْحَارِثُ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلنَّصَارَی یَعْلَمُونَ ذَلِکَ قَالَ لَوْ عَلِمُوا ذَلِکَ مَا اِتَّخَذُوا اَلْمَسِیحَ إِلَهاً مِنْ دُونِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَذَهَبْتُ إِلَی اَلدَّیْرَانِیِّ فَقُلْتُ لَهُ بِحَقِّ اَلْمَسِیحِ عَلَیْکَ لَمَّا ضَرَبْتَ اَلنَّاقُوسَ عَلَی اَلْجِهَةِ اَلَّتِی تَضْرِبُهَا قَالَ فَأَخَذَ یَضْرِبُ وَ أَنَا أَقُولُ حَرْفاً [حَرْفاً] حَتَّی بَلَغَ إِلَی مَوْضِعِ إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ مَنْ أَخْبَرَکُمْ بِهَذَا قُلْتُ هَذَا اَلرَّجُلُ اَلَّذِی کَانَ مَعِی أَمْسِ قَالَ فَهَلْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ نَبِیِّکُمْ مِنْ قَرَابَةٍ قُلْتُ هُوَ اِبْنُ عَمِّهِ قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ أَ سَمِعَ هَذَا مِنْ نَبِیِّکُمْ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَأَسْلَمَ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ إِنِّی وَجَدْتُ فِی اَلتَّوْرَاةِ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ اَلْأَنْبِیَاءِ نَبِیٌّ وَ هُوَ یُفَسِّرُ مَا یَقُولُ اَلنَّاقُوسُ مرحوم صص۳۷۳-۳۷۴
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به و اهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية.» ج۱ص۱۵۵ نیاز به در انسان به دلیل بودنش که اقتضای این انس این است که با دیگری باشد؛ دیگران در انسان به دلیل اینکه انسان به انس سبب تاثیرپذیری از دیگران می‌شود؛ المجالسة مأثرة؛ حال انسان به چه کسی کند که در تاثیرپذیری قهری از او این تأثیر مفید باشد؟؛ خیال عدم تاثیر انسان از دیگران است مگر اینکه این و مجالست بسیار حساب شده باشد که در اینصورت تاثیر کمتر می‌شود؛ در علوم گفته شده که انسان با هرکسی معاشرت کند همان کس است ولو خیال نکند تاثیر نمی‌گیرد تو اول بگو با کیان دوستی پس آنگه بگویم که تو کیستی منشین با بدان که صحبت بد گرچه پاکی ترا پلید کند آفتاب ار چه روشن‌ست او را پاره‌ای ابر ناپدید کند معاشرت با نشان از به و معاشرت با نشان از گرایش به است؛ میل انسان را به جهات مختلف می‌کشد گر در همه شهر یک سر نیش‌ترست در پای کسی رود که درویش‌ترست با این همه راستی که میزان دارد میل از طرفی رود که زر بیشتر است جریان شخصی که مدام میل به داشت کمی انسان و کثرت انسان ؛ به معنای عام و تربیت به معنای خاص؛ در بحث ما تربیت به معنای خاص منظور است که انسان با تربیت کسی است که در راه وجودی خودش گام برداشته است؛ مسأله تربیت پذیری در ؛ کردن علیه‌السلام: وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا (۲۶) إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا علیه‌السلام:۲۷؛ تأثیر جامعه از تربیت عام ؛ تبیین کمی تربیت خاص مطابق با کمال وجودی در جامعه؛ تبیین تاثیرپذیری انسان با مثال جریان شخصی که در به محله‌ای برخورد به نام محله که عین است که در آن‌جا زندگی می‌کنند؛ بودن تاثیرپذیری در بسیاری از موارد؛ صورت ظاهر بی‌تربیت (به معنای خاص) مربوط به تعاملات ظاهری است و حقیقت باطن مردم بی‌تربیت همان است که در صلوات الله علیه به فرزندشان جناب آمده است: وَ إِیَّاکَ أَنْ تَغْتَرَّ بِمَا تَرَی مِنْ إِخْلاَدِ أَهْلِ الدُّنْیَا إِلَیْهَا وَ تَکَالُبِهِمْ عَلَیْهَا فَقَدْ نَبَّأَکَ اللَّهُ عَنْهَا وَ نَعَتْ هِیَ لَکَ عَنْ نَفْسِهَا وَ تَکَشَّفَتْ لَکَ عَنْ مَسَاوِیهَا فَإِنَّمَا أَهْلُهَا کِلاَبٌ عَاوِیَهٌ وَ سِبَاعٌ ضَارِیَهٌ یَهِرُّ بَعضُهَا عَلَی بَعضٍ وَ یَأکُلُ عَزِیزُهَا ذَلِیلَهَا نامه ۳۱؛ استعمال عباراتی مثل و در بسیاری از موارد برای مردمان بی‌تربیت؛ ( ) تألیف (۱۱۶۶-۱۲۲۱ق) که بوده و از تا سفر کرده که از مجالس شب‌نشینی در می‌گوید که خوشی در شب‌ها به شکایت در محاکم در روزها از همدیگر می‌رسد آدمی صورتان به صورت دیو نه یکی صد هزار می‌بینم اوصاف مرحوم آیت‌الله شیخ استاد مرحوم و دیگران؛ ذکر شخصیت و حالات بی‌نظیر و عجیب مرحوم (۱۱۹۰- ۱۲۷۰ق) در روزنامه رسمی دولتی و اهمیت آن کتاب تألیف دوران ؛ وجود منحصر دو کتاب کریم و در حجره آخوندملاحسن آرندی نائینی؛ جریانی از آخوندملاحسن آرندی نائینی رحمه‌الله در دستوری به به نقل مرحوم حاج آقا رحیم ؛ جریانی از شخصی که باطن مردم بی‌تربیت را در دیده بود؛ توصیه‌ای از مرحوم آیت‌الله پیرامون معاشرت و تاثیر نفَس مردم؛ حالات مرحوم آیت‌الله و جریانی از ایشان «يا هشام إيّاك و مخالطة الناس و الاُنس بهم إلّا أن تجد منهم عاقلاً مأموناً فأنس به و اهرب من سائرهم كهربك من السباع الضارية.» ای هشام بپرهیز از مخالطت و مجالست یا مردم و انس با ایشان مگر اینکه بیابی در میان ایشان انسانی و ؛ بی‌عقل به درد نمی‌خورد: عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِینِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی
شذرات المعارف
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ در این آیات مبارکات خدای متعال به بندگان خود و و می‌دهد که غیر از مباحث است؛ بینش به معلوم؛ اگر بحث از نباشد مباحث و یا هیچ ثمره‌ای ندارد یا ثمره کمی دارد؛ انسان باید بداند که بینش و نگرش و و می‌تواند انسان را در مسیر موفق بدارد؛ نبود بینش صحیح در مذکور در روایت: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِینِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی قَدْرِ الْعَقْلِ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی جَزِیرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ کَثِیرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَ إِنَّ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ أَرِنِی ثَوَابَ عَبْدِکَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَی ذَلِکَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَکُ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَکُ فِی صُورَةِ إِنْسِیٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِی مَکَانُکَ وَ عِبَادَتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ فَأَتَیْتُکَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَکَ فَکَانَ مَعَهُ یَوْمَهُ ذَلِکَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَکُ إِنَّ مَکَانَکَ لَنَزِهٌ وَ مَا یَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَکَانِنَا هَذَا عَیْباً فَقَالَ لَهُ وَ مَا هُوَ قَالَ لَیْسَ لِرَبِّنَا بَهِیمَةٌ فَلَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَیْنَاهُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِیشَ یَضِیعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِکَ الْمَلَکُ وَ مَا لِرَبِّکَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا کَانَ یَضِیعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِیشِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِهِ. ج۱ص۱۲؛ از بیش از شش هزار آیات کریم حدود پانصد آیه پیرامون است و مابقی پیرامون مباحث معارفی است؛ عدم ثمره از بدون باور به ؛ روایتی پیرامون طعنه شخصی به پیرامون علیه‌السلام و پاسخ عباس بن عبدالمطلب به او؛ اهمیت باور توحیدی؛ انسانی که نگرش توحیدی دارد هم فرق دارد با دیگران؛ فرمایش علیه‌السلام هنگام تیر خوردن به گلوی جناب علیه‌السلام: تلقى الدم بكفيه فلما امتلأتا رمى بالدم نحو السماء ثم قال: هون على ما نزل بي إنه بعين الله ص۶۱؛ به سیدالشهداء علیه‌السلام: فنودي من الهواء: «دعه يا حسين، فإنّ له مرضعا في الجنّة» تألیف: ج۲ص۱۶۴؛ در الهی دیدن خود در علیه‌السلام: وَ ٱصْنَعِ ٱلْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا وَ لاَ تُخَٰطِبْنِی فِی ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓا۟ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ علیه‌السلام:۳۷؛ خطاب به : أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَیٰ :۱۴؛ بینش دادن آیات قرآن به انسان برای و عدم فایدهٔ بدون آدم سازی؛ تشکیل سمیناری در سال ۱۹۸۶م در در با حضور دانشمندان برجسته‌ای مثل و برخی آخوندهای فراری پیرامون اینکه چرا نمی‌میرد؟!؛ بررسی مسأله نهادینه شدن (=از بین رفتن روح این ادیان و ماندن ظاهر) به جز شیعه در سمینار تلاویو و نتیجه‌گیری سمینار به اینکه تا شیعه (صلوات الله علیه) را دارد نمی‌میرد و باید حسین را از شیعه بگیریم!؛ سمینار دیگری پس از چند سال و نتیجه دیگر اینکه علاوه بر حسین، شیعه زنده به است و باید (صلوات الله علیه) را از شیعه بگیریم!؛ سمینار سوم پیرامون شیعه و اینکه عامل سوم نمردن شیعه (صلوات الله علیه) است؛ علت حمله به ها جریانی برون‌مرزی است تا بساط شیعه از بین برود؛ و با امام مهدی علیه‌السلام؛ دو در دستگاه سیدالشهداء و امام زمان علیهماالسلام و یک عمل در دستگاه امام صادق علیه‌السلام؛ چگونه منتهی شدن به و مشکل ها در این جهت که قائل به دو خدایی خوبی و بدی شدند؛ ماه‌های و و تا آخر هرکدام الاهه‌های مکتب زردشتی‌گری است و قرار دادن این‌ها به عنوان ماه‌های سال از دورهٔ که ماقبل آن
شذرات المعارف
🏴 سخنرانی #شب_دوم دهه اول محرم الحرام #علت_غایی_خلقت آیت‌الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/a
سرّ ترس حضرت ابراهیم علیه‌السلام از ملائکه‌ای که غذایش را نخوردند و ارتباط آن با انتقال نور اهل‌بیت علیهم‌السلام به صلب حضرت اسماعیل علیه‌السلام؛ فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً علیه‌السلام۷۰ 28:18 مقامات اهل‌بیت علیهم‌السلام: سجده بر نور خدا در گل آدم نکند چشم شیطان لعین، چون نظرش بر طین ست سرّ حتمی نشدن دستور بریدن سر حضرت اسماعیل علیه‌السلام و بازگشت آن به بریدن سر علت غایی خلقت؛ مقام انتقال از به ؛ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ ؛ انتقال اهل‌بیت علیهم‌السلام از صلبی به صلبی دیگر: أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ ؛ پاداش گذشتن از و و توسط حضرت ابراهیم علیه‌السلام به دست آوردن ظرف نگهداری نور اهل‌بیت علیهم‌السلام: وَ كَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ (۷۵) فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ هٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ (۷۶) فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ (۷۷) فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هٰذَا رَبِّي هٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (۷۸) إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفًا وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِين ؛ سیر توحیدی حضرت ابراهیم علیه‌السلام و عنوان برای حضرتشان؛ سر تدبیر بریدن در مأموریت حضرت ابراهیم علیه‌السلام در بیان اهل ؛ وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ (۱۰۷) وَ تَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ (۱۰۸) سَلَامٌ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ (۱۰۹) كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِين (۱۱۰) إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِين ؛ فدا شدن سیدالشهداء علیه‌السلام برای معصومین علیهم‌السلام در و سرّ علاقهٔ اهل‌بیت علیهم‌السلام به سیدالشهداء علیه‌السلام 34:30 سیر علیه‌السلام: وَ لَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ (۷۵) وَ نَجَّيْنَاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ؛ نجات حضرت نوح علیه‌السلام و اهلش از ؛ سیر برای حضرت نوح علیه‌السلام و ارتباط آن با ؛ بیان بودن سیدالشهداء علیه‌السلام در وقت شهادت: عن أبي جعفر عليه‌السلام قال: إنّ الحسين صاحب كربلاء قُتل مظلوماً مَكروباً عَطشاناً لَهفاناً ص۱۸۴؛ سیر برای حضرت ابراهیم علیه‌السلام: إِنَّ هٰذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِين ؛ بلا و کرب سیدالشهداء علیه‌السلام هنگام شهادت 36:30 بلای سیدالشهداء علیه‌السلام در وقت وداع با علیهاالسلام آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ اَلْكَرْبِ وَ اَلْبَلاَءِ ج۴۴ص۳۷۲ گفت: ای گروه! هرکه ندارد هوای ما سر گیرد و برون رود از کربلای ما ورود کاروان سیدالشهداء علیه‌السلام به کربلا و ناله‌های سلام الله علیها با یار آشنا سخن آشنا بگو ناگه نظرش فتاد بر آن طلعت پاک بر پیکر انوری که افتاده به خاک در بحر عجب فتاد و گفتا عجب است گنجایش آسمان در این تیر مغاک آن مهر سپهر حلم و گردون وقار می‌ریخت ز دیده اشک چون ابر بهار چون حرکت آسمان روان شد به زمین بی صبر و قرار، لیک با صبر و قرار جان اخا ملبوس پیکرت کو خاکم به سر، عمامهٔ سرت کو ما توهمت يا شقيق فؤادي كان هذا مقدرا مكتوبا ج۴۵ص۱۱۵ آیت‌الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
سخنرانی #شب_دهم دهه اول محرم الحرام #شب_عاشورا اسرار شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام آیت‌الله #شیخ_عب
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 00:54 اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ. اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایِعتْ و تابِعتْ علی قِتله اللهمَّ العنهم جمیعاً 01:18 مطرح بودن سیدالشهداء علیه‌السلام از شروع پیدایش بشر و مطرح بودن آن به‌عنوان سر علیهم‌السلام؛ اسرار شهادت علیه‌السلام در کریم: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (٢٧) ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً (٢٨) فَادْخُلِي فِي عِبَادِي (٢٩) وَ ادْخُلِي جَنَّتِي ؛ اقْرَءُوا سُورَهًَْ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ وَ نَوَافِلِکُمْ فَإِنَّهَا سُورَهًُْ الْحُسَیْنِ وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَکُمُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُ أَبُوأُسَامَهًَْ وَ کَانَ حَاضِرَ الْمَجْلِسِ کَیْفَ صَارَتْ هَذِهِ السُّورَهًُْ لِلْحُسَیْنِ (علیه السلام) خَاصَّهًًْ فَقَالَ أَ لَا تَسْمَعُ إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ* ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً* فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی إِنَّمَا یَعْنِی الْحُسَیْنَ‌بْنَ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) فَهُوَ ذُو النَّفْسِ الْمُطْمَئِنَّهًِْ الرَّاضِیَهًِْ الْمَرْضِیَّهًِْ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ الرضوان {هُمُ الرَّاضُونَ} عَنِ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ هُوَ رَاضٍ عَنْهُمْ وَ هَذِهِ السُّورَهًُْ فِی الْحُسَیْنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ شِیعَتِهِ وَ شِیعهًِْ آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) خَاصَّهًًْ فَمَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَهًَْ الْفَجْرِ کَانَ مَعَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فِی دَرَجَتِهِ فِی الْجَنَّهًِْ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ج۲۴ص۹۳ وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ (۱۰۷) وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ؛ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یَا إِبْرَاهِیمُ (قَدْ فَدَیْتُ جَزَعَکَ عَلَی ابْنِکَ إِسْمَاعِیلَ (لَوْ ذَبَحْتَهُ بِیَدِکَ بِجَزَعِکَ عَلَی الْحُسَیْنِ (وَ قَتْلِهِ وَ أَوْجَبْتُ لَکَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ الثَّوَابِ عَلَی الْمَصَائِبِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ج۱۲ص۱۲۴ 02:57 پذیرش توبه علیه‌السلام به برکت نوحه بر سیدالشهداء علیه‌السلام و تلقی اسم حضرت: فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ ؛ وروى صاحب الدر الثمين في تفسير قوله تعالى : «فتلقى آدم من ربه كلمات» أنه رأى ساق العرش وأسماء النبي والائمة: فلقنه جبرئيل قل: يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علي، يا فاطر بحق فاطمة، يا محسن بحق الحسن والحسين ومنك الاحسان. فلما ذكر الحسين سالت دموعه وانخشع قلبه ، وقال: يا أخي جبرئيل في ذكر الخامس ينكسر قلبي وتسيل عبرتي؟ قال جبرئيل: ولدك هذا يصاب بمصيبة تصغر عندها المصائب، فقال: يا أخي وما هي؟ قال: يقتل عطشانا غريبا وحيدا فريدا ليس له ناصر ولا معين، ولو تراه يا آدم وهو يقول: واعطشاه واقلة ناصراه، حتى يحول العطش بينه وبين السماء كالدخان ، فلم يجبه أحد إلا بالسيوف، وشرب الحتوف، فيذبح ذبح الشاة من قفاه، وينهب رحله أعداؤه وتشهر رؤسهم هو وأنصاره في البلدان، ومعهم النسوان، كذلك سبق في علم الواحد المنان ، فبكى آدم وجبرئيل بكاء الثكلى ج۴۴ص۲۴۵؛ متذکر کردن حضرت آدم علیه‌السلام به سیدالشهداء علیه‌السلام پس از دست دادن جناب علیه‌السلام و ؛ وما من نسمة خلقت إلا وقد رفعت إلى آدم في عالم الذر وعرضت عليه ولقد عرضت عليه هذه الأمة ونظر إليها وإلى اختلافها وتكالبها على هذه الدنيا الدنية فقال آدم يا رب ما لهذه الأمة الزكية وبلاء الدنيا وهم أفضل الأمم فقال له يا آدم إنهم اختلفوا فاختلفت قلوبهم وسيظهرون الفساد في الأرض كفساد قابيل حين قتل هابيل وإنهم يقتلون فرخ حبيبي محمد المصطفى. ثم مثل لآدم عليه السلام مقتل الحسين ومصرعه ووثوب أمة جده عليه فنظر إليهم فرآهم مسودة وجوههم فقال يا رب ابسط عليهم الانتقام كما قتلوا فرخ نبيك الكريم عليه أفضل الصلاة والسلام. ج۴۵ص۳۱۶ 05:43 نجات علیه‌السلام از سیر : وَ لَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ (۷۵) وَ نَجَّيْنَاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ؛ نجات حضرت نوح علیه‌السلام و اهلش از