eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
8 عکس
40 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ليس منّا من لم يحاسب نفسه في كلّ يوم، فإن عمل حسناً استزاد منه، و إن عمل سيّئاً استغفر الله منه و تاب إليه.» ج۱ص۱۵۲. استفاده از امور زندگی عادی برای امور معنوی؛ تبیین و زیان با استفاده از نظر در اهل و افراد تاجر پیشه؛ انسان در ابتدای راه بیشتر امور را به صورت و می‌بینند و برای همین اثری از این امور نمی‌برد؛ نیاز معدنی انسان به ؛ روایت دارد که آن مقدار از قبول می‌شود که به آن داشته باشی؛ توجه و التفات به قبل و حین و بعد از عمل؛ ضرورت و توجه قبل از عمل بنابر فرمایش ؛ و توجه در حین عمل مثل توجه به خود نماز در حین نماز خواندن؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله پیرامون مراقبه در نماز و توجه و تعمدی؛ توجه بعد از عمل و مقام . «يا هشام ليس منّا من لم يحاسب نفسه في كلّ يوم، فإن عمل حسناً استزاد منه، و إن عمل سيّئاً استغفر الله منه و تاب إليه.» از ما علیهم‌السلام نیست کسی‌که در هر روز محاسبه نفس ندارد؛ اگر بعد از حساب کشی دید که امر حسن از او سر زده آن را بیشترش کند؛ مواظب بر شرطی که انسان در مشارطه با خود کرده؛ «یکی از صاحبدلان سر به جَیبِ مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مُستغرِق شده. حالی که از این معامله باز آمد یکی از دوستان گفت: از این بستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ گفت: به خاطر داشتم که چون به درختِ گل رسم دامنی پر کنم هدیهٔ اصحاب را، چون برسیدم بویِ گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت»؛ بسیاری از تصادفات هنگامی است که خیال انسان از تصادف راحت است و توجه کم می‌شود که در هم همینگونه است؛ جریانی از یکی از اهل منبر؛ توجه در حین عمل و جریانی در این مورد؛ هر عملی که درست در می‌آید با توجه درست در می‌آید؛ اگر انسان دید عمل سیء و بد انجام داده و کند و به خدا توجه کند که فرمود اگر این کار را نکند از ما نیست! صلی الله علیک یا صاحب العصر و الزمان و صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه فی سقط عن الفرس و جلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۱۵ https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» ج۱ص۱۵۴. تحلیل امور و جریانات وابسته به و نگرش در زندگی انسان است و این بینش بنابر چهارچوب فکری متغیر است؛ از نگاه امام کاظم علیه‌السلام مطلبی است بی ثمر مگر اینکه دو امر در آن باشد: مستمع واع و عالم ناطق؛ این نگرش مربوط به است تا انسان به برسد «لا خير في العيش إلّا لرجلين» جنبه زندگانی نیکوست؛ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ (۲۱) فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ (۲۲) قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ :۲۳؛ فرمایش حضرت ناظر سرانجام نیکو است که در قرآن کریم آمده است دست‌رنج تو همان به که شود صرف به کام دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن؟ خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن؟ تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن کلام نغز حافظ برگرفته از قرآن است؛ در لسان قرآن برای اهل است: وَ أَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ صلی‌الله علیه وآله وسلم:۱۵؛ می تحقق تحقق پست دنیوی دارد که مورد توجه مردم دنیاطلب؛ ظرف وجودی است که می‌خواهد در آن واقع بشود تا بتواند آن فیضی را به او بدهد که یک‌سره او را فارغ بکند تا به مآل و خودش رویکرد داشته باشد «لا خير في العيش إلّا لرجلين» لا خیر: اصلاً خیری نیست در زندگانی مگر در دو مورد که این دو تابع نگرش شخص است؛ این فرمایش حضرت در چارچوبی است که شخص در آن دارد زندگی می‌کند یعنی کسی‌که دارد که من در مسیری هستم که باید برای آن غایت وجودی خودم به تحقق برسم که این در دو شأن به تحقق می‌رسد: «لمستمع واع، و عالم ناطق.» مستمع واع یعنی شنوای گیرنده و عالم ناطق یعنی دانشمندی گویا إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ (۱۱) لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ :۱۲؛ ما آنگاه که آب طغیان کرد (چه در طوفان علیه‌السلام و چه در هر جایی‌که در طول زندگی هر کسی محقق می‌شود) شما را به کشتی نشانیدیم تا اینکه این نشانیدن بر کشتی را برای شما یادگاری قرار دهیم و هر کس نمی‌فهمد این را بلکه گوش شنوا این را می‌گیرد: (=مستمع واع)؛ تبیین گوش شنوا با استناد به اشعار منسوب به مولا صلوات الله علیه؛ نواختن و فرمایش امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به اینکه اگر خوب گوش دهید این صدای و است إخباره بما یقول الناقوس بِحَذْفِ اَلْإِسْنَادِ عَنِ اَلْحَارِثِ اَلْأَعْوَرِ قَالَ: بَیْنَمَا أَنَا أَسِیرُ مَعَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی اَلْحِیرَةِ إِذَا بِدَیْرَانِیٍّ یَضْرِبُ اَلنَّاقُوسَ قَالَ فَقَالَ علیه السلام َلِیٌّ علیه السلام یَا حَارِثُ أَ تَدْرِی مَا یَقُولُ هَذَا اَلنَّاقُوسُ قُلْتُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اِبْنُ عَمِّ رَسُولِهِ أَعْلَمُ قَالَ إِنَّهُ یَضْرِبُ مَثَلَ اَلدُّنْیَا وَ خَرَابِهَا وَ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حَقّاً حَقّاً صِدْقاً صِدْقاً إِنَّ اَلدُّنْیَا [قَدْ] غَرَّتْنَا وَ شَغَلَتْنَا وَ اِسْتَهْوَتْنَا یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا مَهْلاً مَهْلاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا دَقّاً دَقّاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا جَمْعاً جَمْعاً تَفْنَی اَلدُّنْیَا قَرْناً قَرْناً مَا مِنْ یَوْمٍ یَمْضِی [عَنَّا] إِلاَّ أَوْهَنَ مِنَّا رُکْناً قَدْ ضَیَّعْنَا دَاراً تَبْقَی وَ اِسْتَوْطَنَّا دَاراً تَفْنَی لَسْنَا نَدْرِی مَا فَرَّطْنَا فِیهَا إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ اَلْحَارِثُ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلنَّصَارَی یَعْلَمُونَ ذَلِکَ قَالَ لَوْ عَلِمُوا ذَلِکَ مَا اِتَّخَذُوا اَلْمَسِیحَ إِلَهاً مِنْ دُونِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَذَهَبْتُ إِلَی اَلدَّیْرَانِیِّ فَقُلْتُ لَهُ بِحَقِّ اَلْمَسِیحِ عَلَیْکَ لَمَّا ضَرَبْتَ اَلنَّاقُوسَ عَلَی اَلْجِهَةِ اَلَّتِی تَضْرِبُهَا قَالَ فَأَخَذَ یَضْرِبُ وَ أَنَا أَقُولُ حَرْفاً [حَرْفاً] حَتَّی بَلَغَ إِلَی مَوْضِعِ إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ مَنْ أَخْبَرَکُمْ بِهَذَا قُلْتُ هَذَا اَلرَّجُلُ اَلَّذِی کَانَ مَعِی أَمْسِ قَالَ فَهَلْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ نَبِیِّکُمْ مِنْ قَرَابَةٍ قُلْتُ هُوَ اِبْنُ عَمِّهِ قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ أَ سَمِعَ هَذَا مِنْ نَبِیِّکُمْ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَأَسْلَمَ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ إِنِّی وَجَدْتُ فِی اَلتَّوْرَاةِ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ اَلْأَنْبِیَاءِ نَبِیٌّ وَ هُوَ یُفَسِّرُ مَا یَقُولُ اَلنَّاقُوسُ مرحوم صص۳۷۳-۳۷۴
شذرات المعارف
شب سوم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ شب شهادت #امام_هادی صلوات الله علیه آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة، و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ ورشدٌ و توفيقٌ من الله، فإذا أشار عليك العاقل الناصح فإياك و الخلاف فإن في ذلك العطب.» ج۱ص۱۵۵ تعبیر به اهل دین بعد از فهم معنای است؛ عدم یگانگی دیانت با تنسک بلکه مناسک جزء دین است و دین اعم از مناسک است؛ همان صورت عبادی است که خود البته خود امر محترمی است: وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا :۲۴؛ ظهور و بروز صورت‌های عبادی به علل مختلف؛ دین آن مجموعه‌ای است که بیانگر پاداش و عقابی است که در قبال آن مجموعه انسان دریافت می‌کند؛ کلمه و لغت دین به معنای می‌باشد و دِیْن هم از همین لغت است؛ كَما تَدينُ تُدانُ ص۵۳۵؛ مجموعه مذکور به‌علاوه اعتقاد به و می‌شود دین که انسان در قبال همهٔ آن‌چه انجام می‌دهد جزا داده می‌شود؛ کلام علامه مبنی بر اینکه ما متشکل از همین زندگی است که داریم انجام می‌دهیم که به این انسان متدین می‌گویند؛ خطر دگم بودن بر مناسک ظاهری عبادی دین؛ لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلْيَوْمَ ٱلْأَخِرَ وَ ذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرًا :۲۱؛ تبیین معنای بودن اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ ما در این عالم داریم آناً فآناً ساخته می‌شویم و همانند یک جنین در رحم هر لحظه داریم ساخته می‌شویم برای ورود به دنیایی دیگر، که اگر کسی غیر از این فهمیده معنای دیانت را نفهمیده است؛ همیشگی انسان در رحم دنیا؛ اگر انسان در تمام روز به خدا داشت در هم توجه به خدا دارد؛ بَلِ ٱلْإِنسَٰنُ عَلَیٰ نَفْسِهِۦ بَصِيرَةٌ ۱۴ وَ لَوْ أَلْقَیٰ مَعَاذِيرَهُۥ :۱۵؛ ساختن توسط انسان به‌عنوان و ؛ انسان به راههایی مثل بازی با نسک دینی در پی این است که به خود بقبولاند که من آدم خوبی هستم؛ جریان شخصی که برای تصحیح وضوی خود نزد مرحوم آیت‌الله رفت؛ نماز ما حاصل سیر روز ماست؛ کلامی از مرحوم آشیخ پیرامون نمازهای یومیه؛ کلامی از مرحوم آیت‌الله پیرامون اینکه دو عالم را دیدم که تعمدی داشتند با رفتارشان را مردم حرف بزنند: و مرحوم آیت‌الله ؛ علت برخی رفتارها نیز عدم علم به است؛ جریانی از سوال مرحوم آیت‌الله سید محمدرضا در مورد نجس و پاکی مستمندان ز خانه میرانی جریانی از برخورد شخصی با علیه‌السلام که در امامت حضرت شک داشت؛ جریان برخورد شرابخوار با امام هادی علیه‌السلام؛ «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة» صلی‌الله علیک یا مولانا يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَاللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَ مَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا شب سوم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب شانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۷ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «فما ظنك بالرؤوف الرحيم الذي يتودد إلی من يؤذيه بأوليائه، فكيف يمن يؤذى فيه. و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» ص۳۹۹ بحث به خدای متعال و تابع و بودن این مسأله در مورد خدای متعال و لطف او به بنده؛ تبیین شأن به مسبوقیت مخلوق به خدای متعال و مسبوقیت اراده به مقام الهی که در پی این بینش لطف خدای متعال به مخلوق خود مشخص می‌گردد؛ توجه خدای متعال در و به بندگان؛ رحمت رحمانیه علی‌الدوام الهی به بندگان بنابر بندگان: أَفَعَيِينَا بِٱلْخَلْقِ ٱلْأَوَّلِۚ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ #ق:۱۵؛ فقر ذاتی امکان، و احتیاج ذاتی مخلوق است و در هر آنی بی‌نهایت مورد عنایت الهی است؛ محروم شدن از رحمت رحیمیه به واسطهٔ سرکشی بنده ای همه هستی ز تو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده «فما ظنك بالرؤوف الرحيم الذي يتودد إلی من يؤذيه بأوليائه، فكيف يمن يؤذى فيه» اذیت کنندهٔ دوستان خدا، دارد خدا را اذیت می‌کند؛ : آن که ولی خدا اذیت می‌کند، خدا به او رحمت رحمانیه و دارد، چگونه می‌شود به کسی که دوست خداست، خدا رحمت رحمانیه نداشته باشد؛ رحمت رحمانیه شأنی است که خدای متعال از کتم عدم موجود کرده و سپس این موجودیت را استدامه می‌دهد؛ سؤال از علیه‌السلام: قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَٰمُوسَیٰ (۴۹) قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِیٓ أَعْطَیٰ كُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُۥ ثُمَّ هَدَیٰ :۵۰؛ فراگیری و الهی بر همگان؛ ٱلَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ يَهْدِينِ (۷۸) وَ ٱلَّذِی هُوَ يُطْعِمُنِی وَ يَسْقِينِ (۷۹) وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (۸۰) وَ ٱلَّذِی يُمِيتُنِی ثُمَّ يُحْيِينِ :۸۱؛ : ٱهْدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلْمُسْتَقِيمَ :۶؛ اذیت و آزار الهی: إِنَّ ٱلَّذِينَ يُؤْذُونَ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فِی ٱلدُّنْيَا وَ ٱلْأَخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا :۵۷ «فما ظنك بالرؤوف الرحيم الذي يتودد إلی من يؤذيه بأوليائه، فكيف يمن يؤذى فيه.» الرحیم اشاره به رحمت رحیمیه الهی است؛ استمرار : وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُۥۖ قَالَ مَن يُحْیِ ٱلْعِظَٰمَ وَ هِیَ رَمِيمٌ (۷۸) قُلْ يُحْيِيهَا ٱلَّذِیٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٍۖ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ :۷۹؛ فراموشی خلقت خود: أَفَعَيِينَا بِٱلْخَلْقِ ٱلْأَوَّلِۚ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ #ق:۱۵؛ به خلقت شده و استمرار دارد: إِنَّمَآ أَمْرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيْـًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ :۸۲ «فما ظنك بالرؤوف الرحيم الذي يتودد إلی من يؤذيه بأوليائه، فكيف يمن يؤذى فيه.» رحمت رحیمیه به ولی اذیت شونده الهی به قیاس اولویت؛ مثال قیاس اولویت: فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ :۲۳؛ استفاده مکرر مرحومین و از قیاس اولویت در «و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» تبیین معنای به اینکه معنای التزامی توبه است وگرنه معنای مطابقی توبه است؛ توبه به معنای بازگشت است: تاب، أی: رجع؛ لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَی ٱلنَّبِیِّ :۱۱۷؛ أی: رجع الله علی النبی، یعنی خدای متعال باز به رسولش توجه کرد؛ بودن خدای متعال یعنی مدام به بندگانش توجه می‌کند؛ در حال و توبه الهی در بازگشت فوری به خدای متعال با توجه رحیمیه که در حال معصیت از بنده برداشته شده بار محقق گردد و خدای متعال به او توجه رحیمیه کند؛ وَ ٱذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ :۲۴؛ لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَی ٱلنَّبِیِّ :۱۱۷؛ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ :۳۷؛ فرمایشی از مرحوم آیت‌الله پیرامون توبه؛ اثر توبه حقیقی بر پوشاندن تمام معاصی؛ فرمایش مرحوم علامه پیرامون فرازهای حدیث «و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» آنکه با خدای متعال دشمنی می‌کند را خدا به او توجه می‌کند که ناظر به توجه رحمانی است، حال چطور می‌شود که کسی‌که در راه خدای متعال مورد دشمنی و عداوت قرار گرفته، خدای متعال او را مورد عنایت خود قرار ندهد؟! که این هم قیاس اولویت است برای رفع به خدای متعال؛ خاطره‌ای از منبر در قدیم الایام و یادی از مرحوم آسید و نقل قولی از ایشان از شخص حاجت‌مندی که ۹ سال اصرار بر گرفتن
شذرات المعارف
شب بیست و پنجم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۹ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «فما ظنك بالرؤوف الرحيم الذي يتودد إلی من يؤذيه بأوليائه، فكيف يمن يؤذى فيه. و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» ص۳۹۹ لطف بیشتر خدای متعال به بندگان نسبت به ظن آن‌ها؛ ضوابط این عالم محدود به این عالم است؛ بیان روایتی پیرامون کمترین جایی‌که خدای متعال به مؤمن می‌دهد از همهٔ این دنیا بیشتر و بزرگتر است؛ تبیین عوض شدن مقیاس‌ها در عالم آخرت؛ خاطرات استاد از دوران کودکی و علاقه به تلاوت قرآن و استاد نیکی کردن خدای متعال به کسی‌که خیال می‌کند خداست و با خدا دشمنی می‌کند؛ عدم محدودیت خدا و تحت سیطره بودن همهٔ موجودات؛ لؤ دليتم بحبل إلى الارض السفلى لهبط على الله ج۵۸ص۱۰۷؛ سر سفرهٔ رحمت الهی بودن همهٔ موجودات؛ بارانِ رحمتِ بی‌حسابش همه را رسیده و خوانِ نعمتِ بی‌دَریغَش همه‌جا کشیده. پردهٔ ناموسِ بندگان به گناهِ فاحش نَدَرد و وظیفهٔ روزی به خطایِ مُنکَر، نَبُرَد ای کریمی که از خزانهٔ غیب گَبر و تَرسا وظیفه‌خور داری دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری دیباچه «فما ظنك بالرؤوف الرحيم الذي يتودد إلی من يؤذيه بأوليائه، فكيف يمن يؤذى فيه.» ضعف‌های زبان به نسبت زبان و عدم منافات آن با محاسن زبان فارسی؛ زبان علمی زبان فارسی است؛ عدم معادل در زبان فارسی و معنای رئوف به تفصیل به اینکه کسی‌که با افتادگی و فروتنی کسی را مورد لطف قرار می‌دهد؛ رئوفانهٔ خدای متعال به گونه‌ای که بنده آن را نمی‌فهمد؛ انسان پست در هنگام لطف به دیگران نگرشش از بالا به پایین است؛ به معنای است نه ؛ دلسوزی ؛ آن که را اذیت می‌کند خدا به او لطف می‌کند، حال آن که خدا را دوست دارد و دراه خدا اذیت شده، خدا با او چه می‌کند ای غم تو راحت و ریحان من یاد رخت هم نفس جان من لعل لبت پستهٔ خندان من دانهٔ خال تو سپندان من این من و تو خیزد اگر از میان هر چه بود زان تو، هست آن من لعل لبت مهر سلیمان من دیو و پری جمله به فرمان من عرصهٔ شش سوی زمین کرده‌اند تا به فلک ساحت زندان من ساحت زندان که چنین دلگشا است تا چه بود صحن گلستان من از ازل آمیخته در یکدگر با دل و جان تو، دل و جان من فاتحه و خاتمه در مدح تو است هر چه نوشته است به دیوان من درّ معانی که در او سفته‌ام از لب لعل تو سخن گفته‌ام زندان بودن دنیا برای مؤمن: الدنيا سِجنُ المؤمنِ و جَنَّةُ الكافِرِ . شماره۶۰۸۱ «و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» لغت به معنای برگشت است؛ تبیین بودن خدای متعال؛ دوطرفه بودن توبه و تبیین توبه خدای متعال به اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم در آیهٔ مبارکه: لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَی ٱلنَّبِیِّ وَ ٱلْمُهَاجِرِينَ وَ ٱلْأَنصَارِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ ٱلْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْۚ إِنَّهُۥ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ :۱۱۷؛ تواب صیغهٔ مبالغه است و یعنی بسیار خداوند می‌کند «و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» آن که با خدا دشمنی کرده خدا به او توجه دارد؛ منادی هر به توبه کنندگان: لى، يد، ن: الدقاق، عن الصوفي، عن الروياني، عن عبدالعظيم الحسني، عن إبراهيم بن أبى محمود قال : قلت للرضا علیه‌السلام: يا ابن رسول الله ما تقول في الحديث الذي يرويه الناس عن رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم؟ أنه قال: إن الله تبارك وتعالى ينزل كل ليلة إلى السماء الدنيا. فقال علیه‌السلام: لعن الله المحرفين للكلم عن مواضعه، والله ما قال رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم كذلك، إنما قال صلی‌الله علیه وآله وسلم: إن الله تبارك وتعالى ينزل ملكا إلى السماء الدنيا كل ليلة في الثلث الاخير، و ليلة الجمعة في أول الليل فيأمره فينادي: هل من سائل فاعطيه؟ هل من تائب فأتوب عليه؟ هل من مستغفر فأغفر له؟ يا طالب الخير أقبل، يا طالب الشر أقصر، فلا يزال ينادي بهذا إلى أن يطلع الفجر، فإذا طلع الفجر عاد إلى محله من ملكوت السماء. ج۳ص۳۱۴؛ توجه خدا و تحت تصرف بودن
شذرات المعارف
شب بیست و هفتم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۱۱ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من أحب الدنيا ذهب خوف الآخرة من قبله و ما اوتي عبد علما فازداد للدنيا حبا إلا ازداد من الله بعدا و ازداد الله عليه غضبا.» ص۳۹۹ تعبیرات مختلف در شرع پیرامون ؛ حالات اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم هنگام یاد : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهم‌السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ علیهم‌السلام قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله علیه وآله وسلم إِذَا خَطَبَ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ: أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ أَصْدَقَ الْحَدِيثِ كِتَابُ اللَّهِ- وَ أَفْضَلَ الْهَدْيِ هَدْيُ مُحَمَّدٍ وَ شَرَّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا وَ كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ- وَ يَرْفَعُ صَوْتَهُ وَ تَحْمَارُّ وَجْنَتَاهُ‌ وَ يَذْكُرُ السَّاعَةَ وَ قِيَامَهَا حَتَّى كَأَنَّهُ مُنْذِرُ جَيْشٍ‌ يَقُولُ صَبَّحَتْكُمُ السَّاعَةُ مَسَّتْكُمُ السَّاعَةُ ثُمَّ يَقُولُ بُعِثْتُ‌ أَنَا وَ السَّاعَةُ كَهَاتَيْنِ وَ يَجْمَعُ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ مَنْ تَرَكَ مَالًا فَلِأَهْلِهِ وَ مَنْ تَرَكَ دَيْناً فَعَلَيَّ وَ إِلَيَ‌ صص۲۱۱-۲۱۲؛ عظمت و شئون همچون امر ؛ تبیین معنای خوف و تفاوت آن با که خوف از جهتی با ترس قرین است و از جهتی با قرین است «يا هشام من أحب الدنيا ذهب خوف الآخرة من قبله و ما اوتي عبد علما فازداد للدنيا حبا إلا ازداد من الله بعدا و ازداد الله عليه غضبا.» کسی‌که اهل است مواظبت نسبت به آخرت را از دست می‌دهد یعنی انسان عادی بر اثر به امری عدم توجه به سائر امور برایش حاصل می‌شود مگر کسی‌که در باشد يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ :۳۸؛ به کار رفتن در آیه که در مقام مقیاس دو چیز که در ازای هم هستند و در مقام سنجش به کار می‌رود؛ و بودن : كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ :۱۸۵؛ قیاس دنیا و آخرت؛ جستجوی پیرامون دو لغت و متاع الغرور؛ چرایی احتیاج به علم در صدر اسلام: ازدیاد ایرانیان در مکه و مدینه و تحت الشعاع قرار گرفتن لغت عربی؛ به کار بردن لغت فارسی در کلام علیه‌السلام همچون لغت و پیرامون علیه‌السلام همچون بستان ( ): وَ بُسْتَانِ حِكْمَةِ اللَّهِ ج۴۵ص۱۳۹؛ اختلاط لغات و پس از حملهٔ نادرست صدر اسلام پس از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم به ؛ صحیح نبودن ترجمه متاع الغرور به کالای فریبا و فریبنده؛ خاطره‌ای از مرحوم آشیخ ؛ سخن ابن عباس پیرامون لغت متاع الغرور به کهنهٔ حیض که در مورد دنیا به کار رفته است دل که خالی باشد از مهر بتان لتّهٔ حیض به خون آغشته دان با دف و نی، دوش آن مرد عرب وه! چه خوش می‌گفت، از روی طرب: أَیُّهَا الْقَوْمُ الَّذی فِی‌ الْمَدْرِسَه کُلُّ ما حَصَّلْتُموهُ وَسْوَسَه فِکْرُکُم اِنْ کانَ فی غَیْرِ الْحَبیب ما لَکُم فِی‌ النَّشْاَةِ الْاُخْریٰ نَصیب یعنی: آن کس را که نبود عشق یار بهر او پالان و افساری بیار دل که خالی باشد از مهر بتان لتّهٔ حیض به خون آغشته دان قابل سنجش نبودن زندگی دنیایی با زندگی آخرتی در : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ :۳۸ «يا هشام من أحب الدنيا ذهب خوف الآخرة من قبله و ما اوتي عبد علما فازداد للدنيا حبا إلا ازداد من الله بعدا و ازداد الله عليه غضبا.» از ریشه حبّه که دانهٔ گندم است گرفته شده؛ به حکم السنخیة علة الانضمام اگر از سنخ دنیا شدی (دیگر از آخرت جدا می‌شوی)؛ اثرات دلدادگی به دنیا در عدم توانایی دل دادن به آخرت؛ جریانی از یکی از رفقای استاد؛ برای شکل گرفتن پایه‌های زندگی آخرت است و برای کسی است که پایه‌های آخرتی داشته باشد: وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً