eitaa logo
شذرات المعارف
1.2هزار دنبال‌کننده
6 عکس
41 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شذرات المعارف
شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه. و علم يكفيه مؤونة جهله و غنى يكفيه مخافة الفقر.» ص۴۰۰ سه خصلت اگر در کسی باشد در کمالات به کفایت می‌رسد: ۱- عقل، ۲- علم، ۳- اقتصاد در امور مالی؛ اصول مهم مدار : لزوم برای کارکرد درست و اقدام به موقع توسط انسان؛ نیاز به برای به‌کارگیری صحیح عقل؛ عدم به‌کارگیری صحیح عقل علامت و است؛ عقل برای جلوگیری از تبعیت از ؛ امکان زیرورو شدن تمام زندگی با یک اقدام یا عمل بی‌جا؛ جریانی از مخفیانه رفتن بین مردم ما همه کردیم کار خویش را ای بزرگ آخر بجنبان ریش را جریان شراب‌خواری شبانه نادرشاه؛ نیاز به علم و برای به‌کارگیری عقل در حالی صحیح تا از هلاکت رها شود؛ نیاز به و در نحوهٔ کاربرد و کارکرد عقل مذکور در روایت در انسان و مثالی در این جهت از نحوهٔ مدیریت در بر انسان‌های مبتلا به بر خلاف جامعه ما؛ عقل در این‌جا یعنی نیروی تحلیل مسائل که نیرویی است که احتیاج به علم و تجربه و تربیت دارد که در کجا مصرف شود «يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه و علم يكفيه مؤونة جهله» جریانی از عقل و منفور شدن در اجتماع؛ پرورش عقل نیاز به نزد مربی دارد؛ تربیت به دست روزگار: مَنْ لَمْ يُهَذِّبْ نَفْسَهُ فَضَحَهُ سُوءُ الْعَادَةِ ص۲۴۰؛ مربی انسان یا تجربه است یا اطرافیان که همهٔ این‌ها نیاز به پذیرش در شخص دارد هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر «و غنى يكفيه مخافة الفقر.» روش درست زندگی کردن و نیاز به درست به معنای اینکه حوری زندگی کند تا دست حاجت جلوی کسی دراز نکند؛ به‌کارگیری عقل بر اساس دانایی؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله شیخ ؛ روابط اجتماعی و روش و اهمیت کردن قبل از امر دیگر: مَنْ بَدَأَ بِالْكَلاَمِ قَبْلَ اَلسَّلاَمِ فَلاَ تُجِيبُوهُ وَ قَالَ اِبْدَءُوا بِالسَّلاَمِ قَبْلَ اَلْكَلاَمِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْكَلاَمِ قَبْلَ اَلسَّلاَمِ فَلاَ تُجِيبُوهُ ج۲ص۶۴۴؛ اهمیت ارتباطات صحیح در برای برقراری رابطه با و جریانات و مثال‌هایی در این رابطه در و زندگی؛ روابط اجتماعی خراب و اثر آن در ؛ در نحوهٔ برقراری ارتباط در طول زندگانی از ریشه‌های اساسی موفقیت است؛ نیاز روابط عمومی به دانش‌اندوزی و کسب تجربه در جای خود؛ جریان بنایی که مناره بلند بدون پله ساخته بود؛ لازمهٔ دانستن است؛ یاسین در گوش خر خواندن ؛ خاصیت جهل این است که انسان جاهل خود را از همه داناتر می‌داند؛ مضمون کلامی عجیب از صلوات‌الله‌علیه بدین بیان که: من با هیچ عالمی سخن نگفتم مگر اینکه بر او غلبه کردم و با هیچ جاهلی سخن نگفتم مگر اینکه او به من غلبه کرد «و غنى يكفيه مخافة الفقر.» به‌کارگیری عقل و علم در زندگی به‌گونه‌ای که گرفتار (چه کنم چه کنم) مادی نشود؛ درست استفاده نکردن از مسائل و شدن؛ سوال اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم از افراد: كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إذا نَظَرَ إلى الرّجُلِ فأعْجَبَهُ، قالَ : هَل لَهُ حِرْفَةٌ؟ فإنْ قالوا: لا، قالَ: سَقَطَ مِن عَيْني. قيلَ: وكيفَ ذلكَ يا رسولَ اللّه ِ ؟! قالَ : لأنَّ المؤمنَ إذا لَم يَكُن لَهُ حِرْفَةٌ يَعيشُ بدِينهِ تألیف ص۳۹۰؛ ضرورت فعالیت و اشتغال انسان حتی پس از ؛ جریان خاص بازنشستگی در ؛ مذموم بودن عدم فعالیت در ؛ فعالیت و پدید آمدن تجربه برای انسان؛ در برخی روایات کسی شمرده شده است که خودش را نتواند در چرخهٔ تسهیل امور استفاده کند صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان به خدا که ز غیر تو بیزارم وز خویش همیشه در آزارم آوارۀ کوه و بیابانم سرگشتۀ کوچه و بازارم چون مرغ شب آویزم همه شب روزانه چه بلبل گلزارم در خرمن نه فلک آتش زد یک شعله ز آه دل زارم رنجورم و باز مرنجانم بیزارم و باز نیازارم آن خاطر نازک را ترسم کز زاری خویش بیازارم من سوختهٔ تو و مفتقرم این است متاعم و ابزارم دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۵ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب پانزدهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه. و علم يكفيه مؤونة جهله و غنى يكفيه مخافة الفقر.» ص۴۰۰ جمع سه مطلب در شخص و اتمام در حق او؛ کمال در برخی موارد به جمع آمدن و انضمام برخی مطالب با همدیگر است مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق گرت مدام میسر شود زهی توفیق خطر بیش از و مثالی پیرامون آن؛ لزوم کردن ؛ نوع افرادی که زمین می‌خورند روش مدیریت دارایی خود را نمی‌دانند؛ جریانی از شخصی ورشکسته؛ بیانی از مرحوم در پیرامون وظایف برای دستگیری شخصی که توان مدیریت اموال خود را ندارد؛ مثال‌هایی از افرادی که علمشان بیشتر از عقلشان بود؛ های عالم کم عقل و عاقل کم علم در مسجد و جرقه خوردن طلبگی استاد؛ لزوم عقل برای چگونگی به‌کارگیری و مدیریت امکانات و داشته‌ها وجود و و در امور برای تمام شدن لطف در انسان؛ ضرورت عقل برای استفاده صحیح علم در مواقع درست همچون گفتن و در وقت درست آن دو چیز طَیرهٔ عقل است؛ دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی (طیرهٔ عقل) یعنی خل بودن «يا هشام من أكرمه الله بثلاث فقد لطف له: عقل يكفيه مؤونة هواه. و علم يكفيه مؤونة جهله و غنى يكفيه مخافة الفقر.» جریان دعوای دو نفر و فر رسیدن و فرمایش وی در مورد شأن ؛ جریانی از برخورد مرحوم پدر استاد در بازار؛ دعوای کاسب و حمال؛ جریانی از راننده‌ای عاقل و جریانی جالب صلی الله علیک یا مولاتی یا زینب یا بنت امیرالمؤمنین روضه سلام الله علیها تسلیم و رضا نگر که آن دخت بتول در مقتل کشتگان چو فرمود نزول شکرانه سرود کی خداوند جلیل قربانی ما به پیشگاه تو قبول زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان جای یک بوسهٔ من در همه اعضای تو نیست صلی الله علیکم یا آل رسول الله و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته شب پانزدهم رجب المرجب ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۰/۲۶ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب شانزدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف» ص۴۰۰ شاه بیت و شاه غزل حضرت صلوات الله علیه این فراز است مذکور است که امام علیه‌السلام را چهار دست می‌کنند؛ امکان تقسیم افراد به حسب امور بسیار زیاد «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف» ای هشام بر حذر باش از این ؛ شناخت جناب علیه‌الرحمة برای پی بردن به وصیت امام علیه‌السلام؛ جریان هشام بن حکم در محضر علیه‌السلام: كَانَ ابْنُ أَخِي هِشَامٍ يَذْهَبُ فِي الدِّينِ مَذْهَبَ الْجَهْمِيَّةِ خَبِيثاً فِيهِمْ، فَسَأَلَنِي أَنْ أُدْخِلَهُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) لِيُنَاظِرَهُ، فَأَعْلَمْتُهُ أَنِّي لَا أَفْعَلُ مَا لَمْ أَسْتَأْذِنْهُ فِيهِ، فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَاسْتَأْذَنْتُهُ فِي إِدْخَالِ هِشَامٍ عَلَيْهِ، فَأَذِنَ لِي فِيهِ، فَقُمْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ خَطَوْتُ خُطُوَاتٍ فَذَكَرْتُ رِدَائَتَهُ وَ خُبْثَهُ، فَانْصَرَفْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَحَدَّثْتُهُ رِدَائَتَهُ وَ خُبْثَهُ، فَقَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) يَا عُمَرُ تَتَخَوَّفُ عَلَيَّ! فَخَجِلْتُ مِنْ قَوْلِي وَ عَلِمْتُ أَنِّي قَدْ عَثَرْتُ، فَخَرَجْتُ مُسْتَحِياً إِلَى هِشَامٍ، فَسَأَلْتُهُ تَأْخِيرَ دُخُولِهِ وَ أَعْلَمْتُهُ أَنَّهُ قَدْ أَذِنَ لَهُ بِالدُّخُولِ عَلَيْهِ، فَبَادَرَ هِشَامٌ فَاسْتَأْذَنَ وَ دَخَلَ فَدَخَلْتُ مَعَهُ، فَلَمَّا تَمَكَّنَ فِي مَجْلِسِهِ سَأَلَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَارَ فِيهَا هِشَامٌ وَ بَقِيَ، فَسَأَلَهُ هِشَامٌ أَنْ يُؤَجِّلَهُ فِيهَا، فَأَجَّلَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَذَهَبَ هِشَامٌ فَاضْطَرَبَ فِي طَلَبِ الْجَوَابِ أَيَّاماً فَلَمْ يَقِفْ عَلَيْهِ، فَرَجَعَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَأَخْبَرَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) بِهَا، وَ سَأَلَهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ أُخْرَى فِيهَا فَسَادُ أَصْلِهِ وَ عَقْدُ مَذْهَبِهِ، فَخَرَجَ هِشَامٌ مِنْ عِنْدِهِ مُغْتَمّاً مُتَحَيِّراً، قَالَ، فَبَقِيتُ أَيَّاماً لَا أُفِيقُ مِنْ حَيْرَتِي، قَالَ عُمَرُ بْنُ يَزِيدَ: فَسَأَلَنِي هِشَامٌ أَنْ‌ ‌أَسْتَأْذِنَ لَهُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) ثَالِثاً، فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) فَاسْتَأْذَنْتُ لَهُ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) لِيَنْتَظِرْنِي فِي مَوْضِعٍ سَمَّاهُ بِالْحِيرَةِ لِأَلْتَقِيَ مَعَهُ فِيهِ غَداً إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِذَا رَاحَ إِلَيْهَا وَ قَالَ عُمَرُ: فَخَرَجْتُ إِلَى هِشَامٍ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَقَالَتِهِ وَ أَمْرِهِ، فَسُرَّ بِذَلِكَ هِشَامٌ وَ اسْتَبْشَرَ وَ سَبَقَهُ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي سَمَّاهُ، ثُمَّ رَأَيْتُ هِشَاماً بَعْدَ ذَلِكَ فَسَأَلْتُهُ عَمَّا كَانَ بَيْنَهُمَا فَأَخْبَرَنِي أَنَّهُ سَبَقَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي كَانَ سَمَّاهُ لَهُ فَبَيْنَا هُوَ، إِذَا بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) قَدْ أَقْبَلَ عَلَى بَغْلَةٍ لَهُ، فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهِ وَ قَرُبَ مِنِّي، هَالَنِي مَنْظَرُهُ وَ أَرْعَبَنِي حَتَّى بَقِيتُ لَا أَجِدُ شَيْئاً أَتَفَوَّهُ بِهِ وَ لَا انْطَلَقَ لِسَانِي لَمَّا أَرَدْتُ مِنْ مُنَاطَقَتِهِ، وَ وَقَفَ عَلَيَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) مَلِيّاً يَنْتَظِرُ مَا أُكَلِّمُهُ، وَ كَانَ وُقُوفُهُ عَلَيَّ لَا يَزِيدُنِي إِلَّا تَهَيُّباً وَ تَحَيُّراً، فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ مِنِّي: ضَرَبَ بَغْلَتَهُ وَ سَارَ حَتَّى دَخَلَ بَعْضَ السِّكَكِ فِي الْحِيرَةِ، وَ تَيَقَّنْتُ أَنَّ مَا أَصَابَنِي مِنْ هَيْبَتِهِ لَمْ يَكُنْ إِلَّا مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عِظَمِ مَوقِعِهِ وَ مَكَانِهِ مِنَ الرَّبِّ الْجَلِيلِ، قَالَ عُمَرُ: فَانْصَرَفَ هِشَامٌ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) وَ تَرَكَ مَذْهَبَهُ وَ دَانَ بِدَيْنِ الْحَقِّ، وَ فَاقَ أَصْحَابَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) كُلَّهُمْ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ ج۱ ص۲۵۶؛ خصوصیات هشام بن حکم و به کمال رسیدن وی و شرفیابی وی پس از امام صادق علیه‌السلام به محضر امام کاظم علیه‌السلام و وصایای حضرت علیه‌السلام به وی
شذرات المعارف
شب شانزدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
«يا هشام احذر هذه الدنيا» مظاهر گوناگون دنیا و عدم خلاصهٔ آن در و ؛ در دنیا برای دنیا؛ وما زهدت في الدنيا للدنيا ج۴۹ص۱۲۹؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله سیدمحمدرضا که به همراه به عیادت مریضی رفتند؛ حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ ج۲ص۳۱۷؛ مظاهر مختلف ؛ حب اقبال مردم به انسان و جریاناتی در این جهت؛ از آخرین مظاهر دنیا این است که کسی بگوید من یک کسی شدم!؛ افتادگی امام علیه‌السلام بیش ز همه عباد؛ رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فِي الْيَوْمِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقَالَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ عَرَفْتَ قَالَ لِأَنَّهُ تَدَاخَلَنِي ذِلَّةٌ لِلَّهِ لَمْ أَكُنْ أَعْرِفُهَا. ج۱ص۳۸۱؛ ادعای مبنی بر اینکه من از آدم بهترم همه دعوای شیطان با خداست؛ بودن شدن تا قبل از معارضت با فرمان خدا بنابر ظاهر منابع؛ ابتلای به در علیه‌السلام در روایات؛ تعمیق در حرف شیطان ما را به این می‌رساند که بلای خیال اینکه انسان چیزی شده از همه بالای سخت‌تر است؛ خطر عجب در لسان شرع مقدس و نشأت گرفتن آن از حب دنیا به واسطهٔ ؛ زندگی زاهدانهٔ اولین خلیفه و قائل بودن وی شأنی برای خود که مال او نبود «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها» تاثیر هم سخنی با اهل دنیا و اهل ؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله ؛ خطر ندانستن نفاق در خود و خود را خوب دانستن: يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّىٰ جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ :۱۴؛ تخذیر از دنیا و از اهل دنیا؛ تبیین به کارکشتگی در دنیا و جریاناتی از اهل دنیا؛ سیگار آدم را گدا می‌کند؛ اهل دنیا، دنیا در نظرش چیزی شده و چیز دیگر برایش مهم نیست؛ خاطرات یکی از رفقای ؛ اهل دنیا با تو کاری ندارد بلکه با دنیای تو کار دارد صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله ای خانه مثال خدا سجده‌گاه تو ای خاک گرم کرببلا قتلگاه تو روز جزا پناه دهد کائنات را هر کس که آرمید ز جان در پناه تو در حشر بر شفاعت خلق خدا بس است یک قطره خون سرخ غلام سیاه تو از تشنگی صدای تو جوهر نداشت لیک در گوش عالمی شرر انداخت آه تو طفلت نداشت قتل تو باور که ذوالجناح با یال غرق خون خود آمد گواه تو یا جواد أبی هل سقی ابی ام قتل عطشانا چـو خـنــجــر، بـر گــلــوی او نــهــادنــد بــه آن لــــب تــشـــنــه، آیــا آب دادنــد؟ دیوان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب شانزدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۶ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب هفدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف: رجل مترد معانق لهواه.» ص۴۰۰ امکان تقسیم مردم به جهان مختلف و تقسیم علیه‌السلام؛ مهم بودن بسیار ابن فقره از روایت و جریانی از برخورد اول استاد با این فقره؛ یپکرد به عظمت از حدیث اولی الالباب «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف: رجل مترد معانق لهواه.» بپرهیز از و از که چهار دسته‌اند؛ دسته اول: رجل مترد معانق لهواه؛ مترد از تردی فی البئر آمده است که کنایه از افتادن غافلانه در چاهی که بدون محفظه و دیواره است؛ ضرورت رعایت موجود در هر وادی پس از مشاهده خطر؛ حماقت در مرز جنون در انسانی که خطر را مشاهده کرده و خود را در معرض این خطر با خوشحالی قرار داده است که این شخص که ملاحظهٔ خود را نمی‌کند به قیاس اولویت ملاحظهٔ دیگران را هم نمی‌کند؛ کاربرد بسیار در علوم؛ حال بدتر از حال موضع پیشین شامل کسی است که سقوط کرده و از سقوط خود نیز خوشحال است!؛ جریانی از شخص کلاهبرداری که ورشکسته شده بود و تحت تعقیب هم بود و خوشحال هم بود!؛ با جنبه بسیار بالا بودن آقای حاج غلامعلی میزبان جلسات مرحوم میرزا اسماعیل ؛ جریان منبری بعد از مرحوم دولابی در منزل آقای مصلحی و برخورد با شخصی متوهم بعد از منبر «رجل مترد معانق لهواه» خوش بودن شخص سقوط کننده با مستی ز علائق جسمانی رسوا شده‌ای و نمی‌دانی حذر کن از انسانی که زمین خورده و نابود شده و سقوطش حتمی است و با این حال خوش است!؛ بدتر بودن وضعیت کسی که سقوط کرده و خوش است از مسی که سقوط کرده و بدین حال و کارش را واقف است و جریانی از شخصی در محضر مرحوم آیت‌الله در زمان ؛ و علیهم‌السلام آمده‌اند تا از کسی‌که سقوط کرده ولی خوشحال از این سقوطش نیست دستگیری کنند شب هفدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب هجدهم رمضان المبارک ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۸ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف: رجل مترد معانق لهواه. و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته وعلمه على من هو دونه» ص۴۰۰ حذر دادن از و ؛ پستی دنیا و لزوم رفعت داشتن در آن برای آمادگی ورود به عالمی دیگر که لازمه‌اش بلندی و رفعت است؛ أسفل بودن دنیا در ماهیت وجودی خودش و أسفل بودن اهل دنیا؛ حکمت أسفل بودن دنیا به‌عنوان عالم برای شکوفایی امور بالقوه؛ مزرعه بودن دنیا برای شکوفایی استعدادات در : الدنيا مزرعة الاخرة ج۱ص۲۶۷؛ تشبیه ضرورت تکامل در دنیا برای آمادگی در آخرت به رشد جنین در رحم مادر؛ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا :۱۲۵؛ کران و کوران در آخرت به سبب عدم آمادگی تهیه شده در دنیا؛ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ :۲۲؛ شکوفایی و جوانه زدن همچون جوانه زدن در برخی بذرها برای پیدا کردن: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ :۱؛ (افلح) مربوط به اول رشد در این دنیا است نه آخر رشد در جایی دیگر؛ فرمایش صلوات الله علیه پیرامون اینکه اگر کسی یک عملش درست باشد باقی اعمالش را در قیامت من درست می‌کنم؛ تبیین اینکه اول کار است نه آخر کار؛ توسعهٔ به وزان توسعهٔ آسمان: سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ :۲۱؛ وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ :۴۷؛ توسعه در عرض وجود نه در مراتب طولی و عدم اتمام ؛ وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنْتَهَىٰ :۴۲؛ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ :۱۵۶؛ از کسی‌که مواد مستعده را برای آخرت ندارد بپرهیز؛ الجنس الى الجنس یمیل؛ بدتر بودن با برخی از بدی سم قاتل؛ ترک مجالست با غیر عالم توسط مرحوم در طول سی سال تألیف ؛ تغییر ظاهر و تشبه به ظاهر مذهبی توسط هنگام حضور در ایران برای استفاده‌های علمی؛ تأثیر بالای در انسان «يا هشام احذر هذه الدنيا و احذر أهلها، فإنّ الناس فيها على أربعة أصناف» بپرهیز از دنیا و از اهل دنیا؛ ظهور خودبخود آنچه انسان اهل آن است در اموراتش؛ ظهور مظاهر دنیا در اهل دنیا؛ بدی دنیا گفتن به جهت دست پیدا نکردن بدان!؛ جریانی از و ملاقات با زنی عارفه کنونت که امکان گفتار هست بگو ای برادر به لطف و خوشی که فردا چو پیک اجل در رسید به حکم ضرورت زبان در کشی تشبیه کسانی که ادای ترک دنیا در می‌آورند به کسی که سیگار را ترک کرده است به نرمی ار نبود با عتاب هم شد شد ممدوح بودن به خود برای ترک امری مذموم: أوَّلُ الزُّهدِ التَّزَهُّدُ ص۱۸۹ «رجل مترد معانق لهواه.» آن کسی که غرق شده و به غرق شدن خود غره است مستی ز علائق جسمانی رسوا شده‌ای و نمی‌دانی دستگیری از کسی که غرق شده ولی به غرق شدن خود غره نمی‌باشد؛ و علیهم‌السلام آمده‌اند تا از کسی‌که سقوط کرده ولی خوشحال از این سقوطش نیست دستگیری کنند؛ جریان برخورد علی نبینا و آله و علیه السلام با عده‌ای غافل و فرمایش حضرتشان به ایشان؛ جریان لطیفانهٔ مرحوم آسید مهدی ؛ وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا :۱۰۳؛ مبعوث شدن اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم در میان جماعتی که همه فسادها در میانشان بود؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله پیرامون شخصی که برخی رفتارها را در برخورد و کشیدن اهل معصیت به وظایف دینی داشته است «رجل مترد معانق لهواه.» حذر از کسی که از سقوط خود خوشحال است «و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته وعلمه على من هو دونه» دسته دوم از مردم: برای رشد خود و متعلم برای ؛ مذمت یادگیری برای خودنمایی و «متعلم متقری» غوره نخورده مویز شده «و متعلم متقری كلما ازداد علما ازداد كبرا، يستعلي بقراءته وعلمه على من هو دونه» متعلم متقری و خودنما هرچه که به علمش اضافه شود به خودبزرگ‌بینی و او اضافه می‌شود؛ کلامی از مرحوم آیت‌الله سیدمحمدرضا در واکنش به برخی مستشکلین درس ایشان؛ سؤال در مقابل دیگران برای اینکه بگوید من کسی هستم!؛ لزوم رعایت شأن : وَ قَالَ (علیه السلام) لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّهاً، وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً؛ فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ، وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ