eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
6 عکس
39 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ فضائل و مناقب سلام الله علیها و لیلة القدری حضرتشان؛ چیستی در بیان و مرحوم آیت‌الله شیخ محمد علی به اینکه لیلة القدر شأن و مرتبه‌ای که انسان به جایگاه خود واقف می‌شود و معنای دیگر لیلة القدر به عنوان و وقتی که انسان به جایگاه ‌و شأن خود می‌رسد دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند بحث و تبیین اینکه آیا شب قدر هر انسانی همان شب قدر عالم خلقت هست؟ یا اینکه شب قدر یک جنبهٔ خلقی دارد که در عالم وجود است و یک جنبهٔ شخصی دارد که مربوط به آدمیان است؟ بحث و برای تقریب مطلب؛ سْأَلُكَ یَا اللَّهُ وَ أَسْأَلُكَ یَا رَحْمَانُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرَجَنَا بِفَرَجِهِمْ ج۹۵ص۲۴؛ ما با فرج علیه‌السلام یکی است یا نه؟؛ منشأ برخی اشتباهات در تفسیر یا مبنی بر اینکه به خواب بیننده یا مکاشفه کننده گفتند: فلان سال فرج واقع می‌شود و فرج امام زمان علیه‌السلام در آن سال نمی‌شود؛ تفاوت و و اینکه قدر شخصی جلوه‌ای از قدر خلقی است؛ : َ وَ عِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَآ إِلاَّ هُوَۚ وَ يَعْلَمُ مَا فِی ٱلْبَرِّ وَ ٱلْبَحْرِۚ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَ لاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلْأَرْضِ وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِی كِتَٰبٍ مُّبِينٍ :۵۹؛ ؛ مذمت در کریم: يَعْلَمُونَ ظَٰهِرًا مِّنَ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ ٱلْأَخِرَةِ هُمْ غَٰفِلُونَ :۷؛ فهم انحصاری از و عدم فهم حیات دنیا به مفهوم و فحوای آیه؛ بنابر اینکه تعلیق کلام به وصف مشعر به علیت است، انحصار علم به ظاهر معلوم می‌کند که از علم به باطن دنیا غافلند؛ إِنَّمَآ أَمْرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيْـًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ (۸۲) فَسُبْحَٰنَ ٱلَّذِی بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ :۸۳؛ الهی و در دست بودن هر چیز به دست خدای متعال؛ ملکوت آن دنباله‌ای است که از این عالم متصل شده است به ؛ مطلبی پیرامون صنعتی از صنایع بودن و چگونگی استفاده از این صنعت؛ تحت تأثیر است و از نظر صنعت شعر حافظ بسیار قوی است و بسیار لطیف است ولی به پای شعر خواجوی کرمانی نمی‌رسد ولی شعر خواجوی کرمانی با اینکه گاهی زمخت است ولی خود حافظ در مبهوت خواجوی کرمانی است و بیش از صد غزل حافظ استقبال از خواجوی کرمانی است اینهمه مستی ما مستی مستی دگرست وین همه هستی ما هستی هستی دگرست چرایی ارزش والای بر علیه‌السلام به علت اتصال به اشک علیه‌السلام؛ جریانی از یکی از اهالی از شاگردان مرحوم آقای و وصف ایشان از و روضه‌خوانی بر سیدالشهداء علیه‌السلام من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم منسوب به بحثی از و تمثیل به بازی حباب بازی و لطافت پوستهٔ محاط بر اطراف عالم که موقعی می‌ترکد؛ بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذَا ٱلشَّمْسُ كُوِّرَتْ (۱) وَ إِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنكَدَرَتْ :۲؛ فضای عالم تحت ارادهٔ جناب علیه‌السلام است و وقتی جناب علیه‌السلام در بدمد آن فشار متناسب پوسته اطراف زمین به هم خورده و عالم به هم می‌خورد؛ يَوْمَ نَطْوِی ٱلسَّمَآءَ كَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلْكُتُبِۚ كَمَا بَدَأْنَآ أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُۥۚ وَعْدًا عَلَيْنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ :۱۰۴؛ تحت ارادهٔ جناب میکائیل بودن خلائق برای دریافت ؛ جناب میکائیل در عالم ملکوت است و از عالم ملکوت، را تدبیر می‌کند: فَٱلْمُدَبِّرَٰتِ أَمْرًا :۵؛ یادکرد به عظمت جناب در قرآن به‌عنوان متصدی به طریق و جناب میکائیل که متصدی است وهر دو در عالم ملکوت هستند و از عالم ملکوت عالم ملک را تدبیر می‌کنند که خود ایشان همگی ( جناب جبرئیل و جناب میکائیل و جناب
شذرات المعارف
شب یازدهم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۱/۲ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و إياك أن تغلب الحكمة و تضعها في الجهالة.» ج۱ص۱۵۵ معنای رفیع این فقره که پیرامون کسانی‌که در مرتبه رفیعی از ادراکات هستند و باید این ادراکات را به غیر اهلش ندهند؛ مثال در مرتبه متنازل به نگاهداری دارایی توسط صاحبان دارایی زیاد در حالی‌که دیگران علم به دارایی والای وی ندارند؛ جریان برخورد با ؛ شخصیت رفیع در بین علمای و در بین ؛ تألیف از خود توسط سید حیدر آملی و جریان تحولات روحی وی در برخورد با شخصی ژنده‌پوش که وی را با سخنی متحول کرده است؛ وجود فیلم برخی از مصاحبه‌های مرحوم آیت‌الله سیدشهاب‌الدین و اساتید وی در ؛ وجود برخی افراد که صاحب برخی علوم هستند که به دنبال انتقال علوم خویش به صاحبان دارای هستند «و إياك أن تغلب الحكمة و تضعها في الجهالة.» ضرورت پرهیز از دادن به دست اهل من آنم که در پای خوگان نریزم مر این قیمتی در لفظ دری را مصاحبه تلویزیون در اوایل انقلاب با مرحوم استاد جلال‌الدین و جریان اخذ علوم غریبه از برخی اساتید؛ سابقه ؛ لزوم حفظ مراتب در انتقال علوم به افراد مختلف و ضرورت حفظ مراتب علوم در انتقال مطالب به کودکان؛ جریان ریاضیدانی که بر اثر عدم رعایت مراتب کودکی توسط والدین خویش به مشکلات برخورد؛ لزوم توجه به درک متقابل توسط انسان فهیم در انتقال مطالب علمی «و إياك أن تغلب الحكمة و تضعها في الجهالة.» توسعه جهالت و ؛ مرحوم و تبحر وی در ؛ لباس رسمی مردان در زمان ؛ تفاوت لباس روحانیت نپوشیدن مرحوم جهانگیرخان قشقایی و مرحوم از لسان مرحوم حاج آقا رحیم ؛ جریان جهانگیرخان به عده‌ای از سربازان که مشغول مجلس لهو و لعب و ساز و آواز بودند و انقلاب روحی این افراد؛ : يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ تُوبُوٓا۟ إِلَی ٱللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا :۸ «و إياك أن تغلب الحكمة و تضعها في الجهالة.» را در جای خودش به کار ببند شب یازدهم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۱/۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
شب بیست و پنجم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۹ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «فما ظنك بالرؤوف الرحيم الذي يتودد إلی من يؤذيه بأوليائه، فكيف يمن يؤذى فيه. و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» ص۳۹۹ لطف بیشتر خدای متعال به بندگان نسبت به ظن آن‌ها؛ ضوابط این عالم محدود به این عالم است؛ بیان روایتی پیرامون کمترین جایی‌که خدای متعال به مؤمن می‌دهد از همهٔ این دنیا بیشتر و بزرگتر است؛ تبیین عوض شدن مقیاس‌ها در عالم آخرت؛ خاطرات استاد از دوران کودکی و علاقه به تلاوت قرآن و استاد نیکی کردن خدای متعال به کسی‌که خیال می‌کند خداست و با خدا دشمنی می‌کند؛ عدم محدودیت خدا و تحت سیطره بودن همهٔ موجودات؛ لؤ دليتم بحبل إلى الارض السفلى لهبط على الله ج۵۸ص۱۰۷؛ سر سفرهٔ رحمت الهی بودن همهٔ موجودات؛ بارانِ رحمتِ بی‌حسابش همه را رسیده و خوانِ نعمتِ بی‌دَریغَش همه‌جا کشیده. پردهٔ ناموسِ بندگان به گناهِ فاحش نَدَرد و وظیفهٔ روزی به خطایِ مُنکَر، نَبُرَد ای کریمی که از خزانهٔ غیب گَبر و تَرسا وظیفه‌خور داری دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری دیباچه «فما ظنك بالرؤوف الرحيم الذي يتودد إلی من يؤذيه بأوليائه، فكيف يمن يؤذى فيه.» ضعف‌های زبان به نسبت زبان و عدم منافات آن با محاسن زبان فارسی؛ زبان علمی زبان فارسی است؛ عدم معادل در زبان فارسی و معنای رئوف به تفصیل به اینکه کسی‌که با افتادگی و فروتنی کسی را مورد لطف قرار می‌دهد؛ رئوفانهٔ خدای متعال به گونه‌ای که بنده آن را نمی‌فهمد؛ انسان پست در هنگام لطف به دیگران نگرشش از بالا به پایین است؛ به معنای است نه ؛ دلسوزی ؛ آن که را اذیت می‌کند خدا به او لطف می‌کند، حال آن که خدا را دوست دارد و دراه خدا اذیت شده، خدا با او چه می‌کند ای غم تو راحت و ریحان من یاد رخت هم نفس جان من لعل لبت پستهٔ خندان من دانهٔ خال تو سپندان من این من و تو خیزد اگر از میان هر چه بود زان تو، هست آن من لعل لبت مهر سلیمان من دیو و پری جمله به فرمان من عرصهٔ شش سوی زمین کرده‌اند تا به فلک ساحت زندان من ساحت زندان که چنین دلگشا است تا چه بود صحن گلستان من از ازل آمیخته در یکدگر با دل و جان تو، دل و جان من فاتحه و خاتمه در مدح تو است هر چه نوشته است به دیوان من درّ معانی که در او سفته‌ام از لب لعل تو سخن گفته‌ام زندان بودن دنیا برای مؤمن: الدنيا سِجنُ المؤمنِ و جَنَّةُ الكافِرِ . شماره۶۰۸۱ «و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» لغت به معنای برگشت است؛ تبیین بودن خدای متعال؛ دوطرفه بودن توبه و تبیین توبه خدای متعال به اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم در آیهٔ مبارکه: لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَی ٱلنَّبِیِّ وَ ٱلْمُهَاجِرِينَ وَ ٱلْأَنصَارِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ ٱلْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْۚ إِنَّهُۥ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ :۱۱۷؛ تواب صیغهٔ مبالغه است و یعنی بسیار خداوند می‌کند «و ما ظنك بالتواب الرحيم الذي يتوب على من يعاديه، فكيف بمن يترضاه و يختار عداوة الخلق فيه.» آن که با خدا دشمنی کرده خدا به او توجه دارد؛ منادی هر به توبه کنندگان: لى، يد، ن: الدقاق، عن الصوفي، عن الروياني، عن عبدالعظيم الحسني، عن إبراهيم بن أبى محمود قال : قلت للرضا علیه‌السلام: يا ابن رسول الله ما تقول في الحديث الذي يرويه الناس عن رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم؟ أنه قال: إن الله تبارك وتعالى ينزل كل ليلة إلى السماء الدنيا. فقال علیه‌السلام: لعن الله المحرفين للكلم عن مواضعه، والله ما قال رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم كذلك، إنما قال صلی‌الله علیه وآله وسلم: إن الله تبارك وتعالى ينزل ملكا إلى السماء الدنيا كل ليلة في الثلث الاخير، و ليلة الجمعة في أول الليل فيأمره فينادي: هل من سائل فاعطيه؟ هل من تائب فأتوب عليه؟ هل من مستغفر فأغفر له؟ يا طالب الخير أقبل، يا طالب الشر أقصر، فلا يزال ينادي بهذا إلى أن يطلع الفجر، فإذا طلع الفجر عاد إلى محله من ملكوت السماء. ج۳ص۳۱۴؛ توجه خدا و تحت تصرف بودن
شذرات المعارف
جلسه هفتگی بیستم ذی‌القعدة الحرام ۱۴۴۴ ۱۴۰۲/۳/۱۸ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akava
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام قد جعل الله عزوجل ذلك دليلا على معرفته بأن لهم مدبرا، فقال: "وسخر لكم الليل والنهار والشمس والقمر والنجوم مسخرات بأمره إن في ذلك لآيات لقوم يعقلون".» ص۳۸۴ مدح عقل و رسیدن به با عقل و تکلم خدای متعال با بندگان با عقل؛ معلق شدن معرفت بندگان به ؛ تحت تدبیر بودن امور مختلفی که دارای نظم و انسجام هستند؛ 05:00 تبیین بدین معنا که هرچه که بایسته و سزاوار وجود است موجود می‌باشد؛ قاعده لطف در بیا هست تقاضاگر او لطف او و آن کرم بی‌حد و خلق حسن ماه برآید تو مگویش برآ بر تو زند نور مگویش بزن اقتضائات قاعده لطف در مکان‌ها و زمان‌های مختلف و بنابر قاعده لطف آنچه را که انسان می‌طلبد هست 08:00 طلب از سوی انسان و استدلال با مبنی بر اینکه انسان نابودی ندارد با استفاده از این طلب ابدیت در انسان، که این خود یکی از ادله است 10:00 ارشاد خدای متعال به بندگان با عقل و به سوی «يا هشام قد جعل الله عزوجل ذلك دليلا على معرفته بأن لهم مدبرا» 10:40 معنای داشتن و تحت بودن عالم؛ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ :۲۰ 13:00 تبیین مقصود از در عالم به قاعده‌مند بودن این عالم؛ کلام مشهور پیرامون فکر خدا گر گاسهٔ سر ظرف جنون شد شده باشد ور بر تنم این کاسه نگون شد شده باشد «يا هشام قد جعل الله عز و جل ذلك دليلا على معرفته بأن لهم مدبرا» خدای جلیل و عزیز بر دلیل بر معرفت خود قرار داده به اینکه خلایق مدبر دارند 17:00 جریانی از ورود به حجره پدر مرحوم (علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی متوفی۳۲۹ قمری، معروف به ابن بابویه و داشتن در زمان و اوایل ؛ قاعده و نظم به از خاک در آمدن و به خاک برگشتن؛ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ۖ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ (۷۸) قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ :۷۹ «يا هشام قد جعل الله عزوجل ذلك دليلا على معرفته بأن لهم مدبرا، فقال: "وسخر لكم الليل والنهار والشمس والقمر والنجوم مسخرات بأمره إن في ذلك لآيات لقوم يعقلون". صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین سر حلقه ي آن زنان که بودند اسير بود آن علويه اشجع از شير دلير انديشه به دل نداشت زان کوه سپاه زيرا که به چشم او جهان بود حقير روضه سلام الله علیها ناگه نظرش فتاد بر آن طلعت پاک بر پیکر انوری که افتاده به خاک در بحر عجب فتاد و گفتا عجب است گنجایش آسمان در این تیر مغاک تا نیک یقین کند که این کشته کیست با دیدهٔ معرفت در آن تن نگریست عریان بدنی بدید کز تیغ و سنان اعداد و جراحتش هزار است و دویست صلى عليك مليك السماء، هذا حسين بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، وا ثكلاه، وبناتك سبايا، إلى الله المشتكى وإلى محمد المصطفى وإلى علي المرتضى وإلى فاطمة الزهراء وإلى حمزة سيد الشهداء. ص۱۸۱ بیستم ذی‌القعدة الحرام ۱۴۴۴ ۱۴۰۲/۳/۱۸ آیت الله https://eitaa.com/akavan110