eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
7 عکس
41 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
نکته: زمان سخنرانی به فاصله چند روز پس از #طوفان_الأقصی است و در ۲۵ دقیقه ابتدایی حاوی مباحث مهم از
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ :۱۸ مواجهه اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم با و و ؛ کفار شامل و ها؛ اهل کتاب شامل و ؛ جریانات روز [جنگ و ] ادامه وقایع صدر اسلام است؛ یهود گذشته از عداوت با عداوت با است؛ ضعف دستگاه ما؛ محل سؤال بودن عدم روشنگری دستگاه‌های تبلیغاتی داخل پیرامون جشن دینی در یهود برای گرامیداشت توسط یهود که در هم ذکر شده است؛ عدم آشنایی جامعه ما با تورات و تلقی عامیانه به اینکه تورات مثل کریم همه‌اش الهی است در حالی‌که قسمت کوچکی از تورات وحی به علیه‌السلام است و قسمتی از آن نویسی است که بعد از جریان (= ) می‌باشد؛ بخت النصر صندوق تورات را شکست و آتش زد و یهود را به اسارات و بردگی برد که موجب بردگی ۳۰۹ ساله یهود (بنابر گزارش خود یهود) گردید؛ آزادی یهود توسط ؛ تاریخ‌نویسی پیران یهود پس از آزادی از مطالب سینه به سینه از تورات و همچنین مطالبی که برایشان اتفاق افتاده بود به‌عنوان تورات قسمتی از تاریخ یهود نوشتند؛ بخت النصری که یهود را به اسارت گرفته غیر از بخت النصری است که به حمله کرد و با مکیان جنگید؛ نفوذ یهود در دربار ؛ ابهام تاریخ تورات در بین فرضیه تحریک یهود از ابتدا در هخامنشیان در مقابل فرضیه نفوذ یهود پس از ایجاد هخامنشیان؛ ماجرای نفوذ و (مدفون در ) به دربار پادشاه هخامنشی [= ] در پی امتناع ملکه (خواهر پادشاه) برای مضاجعت با پادشاه در ملأ عام؛ اخراج ملکه وشتی از دربار و ابهام در کشته شدن وی؛ جایگزین شدن استر به جای ملکه وشتی و ابهام در برآورده کردن تقاضای پادشاه در ملأ عام؛ نسبت ظاهری استر و مردخای به‌عنوان برادرزاده و عمو یا خواهرزاده و دایی؛ تقاضای قتل عام توسط استر و مردخای از پادشاه هخامنشی به علت عداوت ایرانیان با یهود؛ نامعلوم بودن منشأ عداوت ایرانیان با یهود در تاریخ که همین عداوت پایه فرضیه روی کار آمدن هخامنشیان توسط یهود برای سرکوب ایرانیان است؛ ایرانی نبودن بخت النصر؛ امتناع ابتدایی پادشاه هخامنشی در مقابل درخواست استر و مردخای و سپس اجازه دادن وی به استر و مردخای برای کشتار ایرانیان به مدت سه روز؛ ابهام در تورات در تعداد روزهای ایرانی کشی؛ تعداد کشته‌شدگان ایرانی طبق گزارشات تورات بین ۷ هزار نفر تا ۷۰ هزار نفر نقل شده است؛ روز واقعه کشتار ایرانیان در ۱۳ است که در فرهنگ ایرانیان است و در فرهنگ یهودیان جشن است؛ شکرانه ۲۵۰۰ ساله کشتار ایرانیان توسط یهود و ادعا و قصد ایشان بر ادامه ایرانی کشی؛ پیدایش رسم سیزده بدر از سوی ایرانیان به علت ترسی که از کشتار داشتند سال به سال ادامه پیدا کرد خصوصاً با نفوذ یهود در دربار؛ رسم شدن ابتدایی زدن به کوه و صحرا از ترس تکرار کشتار در سیزده بدر؛ ضعف دستگاه تبلیغاتی ما و امکان در آن؛ برخی مدعیان به اسم قصد زدن ایران را دارند؛ عداوت قوم یهود با ایرانیان؛ مانور یهود بر هخامنشیان با عقیم کردن با محدودیت تاریخ سلطنت ۱۱ هزار ساله در ایران به ۲۵۰۰ سال و شروع پادشاهی از هخامنشی تبیین عدوات یهود با ؛ سرگردانی قوم یهود در تاریخ؛ و دروغ‌پردازی بسیار یهود در تاریخ؛ بیان نویسنده پیرامون دروغ‌پردازی یهود در تاریخ؛ گزارش در پیرامون بیان (۱۶۹۴-۱۷۷۸م) درباره دروغ‌پردازی یهود در ؛ چرایی سکونت در حاشیه توسط یهود قبل از اسلام به علت اعتقاد به اینکه Māšîaḥ# در دامنه کوه در اطراف مکه به دنیا می‌آید؛ تفسیرهای یهودیان از کوه فاران نزد برخی از ایشان به و نزد برخی از ایشان به اطراف مکه؛ سکونت یهود در اطراف مکه و به قدرت در زمینه‌های طلا و ساخت شمشیر و دارو رسیدن؛ تولد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و متوجه شدن یهود از این تولد و قصد ایشان برای قتل رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ قصد یهود بر آباد سلطنت در مدینه و توافق با برای سلطنت به‌عنوان پادشاه یهود که با پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم از مکه به مدینه این نقشه به هم خورد؛ دو جهت دشمنی یهود با عرب و اسلام: ۱) صاحب پیامبر شدن عرب ۲) به هم خوردن سلطنت یهود با هجرت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ دشمن ترین دشمنان با مسلمانان به بیام قرآن یهود هستند: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ :۸۲
شذرات المعارف
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ فضائل و مناقب سلام الله علیها و لیلة القدری حضرتشان؛ چیستی در بیان و مرحوم آیت‌الله شیخ محمد علی به اینکه لیلة القدر شأن و مرتبه‌ای که انسان به جایگاه خود واقف می‌شود و معنای دیگر لیلة القدر به عنوان و وقتی که انسان به جایگاه ‌و شأن خود می‌رسد دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند بحث و تبیین اینکه آیا شب قدر هر انسانی همان شب قدر عالم خلقت هست؟ یا اینکه شب قدر یک جنبهٔ خلقی دارد که در عالم وجود است و یک جنبهٔ شخصی دارد که مربوط به آدمیان است؟ بحث و برای تقریب مطلب؛ سْأَلُكَ یَا اللَّهُ وَ أَسْأَلُكَ یَا رَحْمَانُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرَجَنَا بِفَرَجِهِمْ ج۹۵ص۲۴؛ ما با فرج علیه‌السلام یکی است یا نه؟؛ منشأ برخی اشتباهات در تفسیر یا مبنی بر اینکه به خواب بیننده یا مکاشفه کننده گفتند: فلان سال فرج واقع می‌شود و فرج امام زمان علیه‌السلام در آن سال نمی‌شود؛ تفاوت و و اینکه قدر شخصی جلوه‌ای از قدر خلقی است؛ : َ وَ عِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَآ إِلاَّ هُوَۚ وَ يَعْلَمُ مَا فِی ٱلْبَرِّ وَ ٱلْبَحْرِۚ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَ لاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلْأَرْضِ وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِی كِتَٰبٍ مُّبِينٍ :۵۹؛ ؛ مذمت در کریم: يَعْلَمُونَ ظَٰهِرًا مِّنَ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ ٱلْأَخِرَةِ هُمْ غَٰفِلُونَ :۷؛ فهم انحصاری از و عدم فهم حیات دنیا به مفهوم و فحوای آیه؛ بنابر اینکه تعلیق کلام به وصف مشعر به علیت است، انحصار علم به ظاهر معلوم می‌کند که از علم به باطن دنیا غافلند؛ إِنَّمَآ أَمْرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيْـًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ (۸۲) فَسُبْحَٰنَ ٱلَّذِی بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ :۸۳؛ الهی و در دست بودن هر چیز به دست خدای متعال؛ ملکوت آن دنباله‌ای است که از این عالم متصل شده است به ؛ مطلبی پیرامون صنعتی از صنایع بودن و چگونگی استفاده از این صنعت؛ تحت تأثیر است و از نظر صنعت شعر حافظ بسیار قوی است و بسیار لطیف است ولی به پای شعر خواجوی کرمانی نمی‌رسد ولی شعر خواجوی کرمانی با اینکه گاهی زمخت است ولی خود حافظ در مبهوت خواجوی کرمانی است و بیش از صد غزل حافظ استقبال از خواجوی کرمانی است اینهمه مستی ما مستی مستی دگرست وین همه هستی ما هستی هستی دگرست چرایی ارزش والای بر علیه‌السلام به علت اتصال به اشک علیه‌السلام؛ جریانی از یکی از اهالی از شاگردان مرحوم آقای و وصف ایشان از و روضه‌خوانی بر سیدالشهداء علیه‌السلام من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم منسوب به بحثی از و تمثیل به بازی حباب بازی و لطافت پوستهٔ محاط بر اطراف عالم که موقعی می‌ترکد؛ بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذَا ٱلشَّمْسُ كُوِّرَتْ (۱) وَ إِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنكَدَرَتْ :۲؛ فضای عالم تحت ارادهٔ جناب علیه‌السلام است و وقتی جناب علیه‌السلام در بدمد آن فشار متناسب پوسته اطراف زمین به هم خورده و عالم به هم می‌خورد؛ يَوْمَ نَطْوِی ٱلسَّمَآءَ كَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلْكُتُبِۚ كَمَا بَدَأْنَآ أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُۥۚ وَعْدًا عَلَيْنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ :۱۰۴؛ تحت ارادهٔ جناب میکائیل بودن خلائق برای دریافت ؛ جناب میکائیل در عالم ملکوت است و از عالم ملکوت، را تدبیر می‌کند: فَٱلْمُدَبِّرَٰتِ أَمْرًا :۵؛ یادکرد به عظمت جناب در قرآن به‌عنوان متصدی به طریق و جناب میکائیل که متصدی است وهر دو در عالم ملکوت هستند و از عالم ملکوت عالم ملک را تدبیر می‌کنند که خود ایشان همگی ( جناب جبرئیل و جناب میکائیل و جناب
شذرات المعارف
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ مرور مباحث پیرامون لیلة القدر بودن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها؛ قدر و اندازه داشتن موجودات و موجودات؛ ٱلَّذِی لَهُۥ مُلْكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلْأَرْضِ وَ لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَ لَمْ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٌ فِی ٱلْمُلْكِ وَ خَلَقَ كُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُۥ تَقْدِيرًا :۲؛ تبیین تقدیر در فارسی که به توصیف می‌شود که خارج از مفهوم آن تقدیر در کریم است؛ تقدیر به معنای اندازه‌گیری است که در قرآن کریم این اندازه‌گیری به عناوین مختلف تفسیر شده که گاهی به تقدیر سالیانه با عنوان بیان شده که شب در آن به جهت مخفی و پوشیده بودن آن است که مکنون است در ؛ مانعیت نداشتن ظهور شب قدر در این عالم و تقارن آن با یک شب ولی اینکه به شب نامگذاری شده به معنای وجود آن در شب قدر نیست؛ إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ :۴۹؛ تبیین دو و در قرآن کریم؛ عالم امر به منزلهٔ عالمی است که امور در آن به نحو کلی است؛ تعبیر از عالم امر به : وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَ مَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ :۲۱؛ وجود اصل هر چیزی در عالم خزائن؛ وجود حساب و کتابها در عالم تقدیر که در همهٔ این‌ها مشخص می‌شود؛ عدم تداخل این مباحث با مبحث بلکه فقط در نهایت بنده تقارن می‌کند با آنچه که تقدیر شده است؛ وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳؛ معلوم بودن همهٔ امور و داشتن همهٔ امور؛ و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ :۵۰؛ به امر خدا بودن امور و عدم تحول در علم الهی؛ تبیین اینکه علم خدای متعال به مبادی عین علم او به غایات است؛ اللهم إني أسئلك من مشيتك بأمضاها وكل مشيتك ماضية، اللهم وأسئلك بمشيتك كلها ج۹۷ص۳۷۰؛ تبیین علم الهی و ماضیه الهی؛ وَ اَسْعَدَهُ عَلى ذلِكَ الْقَضاَّءُ ؛ معلوم شدن علم الهی بر سال به سال؛ مردم یکی از شئون ولی الهی است؛ یکی از از شئون ولی الهی این است که دارد: وَ يَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَسْتَ مُرْسَلاًۚ قُلْ كَفَیٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَاۢ بَيْنِی وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُۥ عِلْمُ ٱلْكِتَٰبِ :۴۳؛ کتاب قرآن نازلهٔ علم خدای متعال است: بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنَّآ أَنزَلْنَٰهُ فِی لَيْلَةِ ٱلْقَدْرِ :۱؛ علم خدای متعال از جانب خدای متعال به ولی خودش داده می‌شود که این حیثیت همان لیلة القدر است که این حیثیت در نهایت می‌کند با شب زمانی لیلة القدر نه اینکه خود آن حیثیتی شب قدر باشد و در این حیثیت لیلة القدر تمام ملائکه و نازل می‌شوند: تَنَزَّلُ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ وَ ٱلرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ :۴؛ وجود حیثیات مختلف و و در انسان؛ در حیثیت لیلة القدر سه شأن واقع می‌شود: ولی خدا، قرآن کریم، ملائکه؛ وصف برخی از ملائکه در کلام صلوات الله علیه: وَ مِنْهُمُ الثَّابِتَةُ فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَى أَقْدَامُهُمْ وَ الْمَارِقَةُ مِنَ السَّمَاءِ الْعُلْیا أَعْنَاقُهُمْ وَ الْخَارِجَةُ مِنَ الْأَقْطَارِ أَرْكَانُهُمْ وَ الْمُنَاسِبَةُ لِقَوَائِمِ الْعَرْشِ أَكْتَافُهُمْ نَاكِسَةٌ دُونَهُ أَبْصَارُهُمْ مُتَلَفِّعُونَ تَحْتَهُ بِأَجْنِحَتِهِمْ خطبه۱ ای برون از وَهْم و قال و قیل من خاک بر فرق من و تمثیل من علیه‌السلام الهی را برای یک سال می‌گیرد و به ملائکه در حیثیت لیلة القدر می‌دهد که خود این حیثیت لیلة القدری یک از شئون سلام‌الله‌علیها گاهی در بر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم نازل می‌شده و گاهی به‌خاطر وجود علیه‌السلام بر شانه پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم سجده حضرت طولانی می‌شده است: خرج علینا رسول الله(ص)فی احدی صلاتی العشی: الظهر او العصر و هو حامل احد ابنیه الحسن او الحسین فتقدم رسول الله(ص)فوضعه عند قدمه الیمنی فسجد رسول الله(ص) سجدة اطالها قال ابی: فرفعت راسی من بین الناس فاذا رسول الله(ص)ساجد و اذا الغلام راکب علی ظهره فعدت فسجدت فلما انصرف رسول الله(ص)قال الناس: یا رسول الله لقد سجدت فی صلاتک هذه سجدة ما کنت تسجدها، افشی ء امرت به او کان یوحی
شذرات المعارف
شب سوم فاطمیه اول ۲۷ آذر ۱۴۰۰ https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام «وروى عن مجاهد قال: خرج النبي صلی‌الله علیه وآله وسلم وهو آخذ بيد فاطمة فقال: من عرف هذه فقد عرفها، ومن لم يعرفها فهي فاطمة بنت محمد، وهي بضعة مني وهي قلبي وروحي التي بين جنبي، فمن آذاها فقد آذاني، ومن آذاني فقد آذي الله.» ج۴۳ص۵۴ وصف حال شخصیتی از اهل و مقبول از شاگردان مکتب صلوات الله علیه؛ جریان درخواست برای با امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه و واکنش امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به و واکنش ابن عباس: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ ثَابِتٍ، قَالَ: لما استخلف أبو بكر قال ابو سفيان: ما لنا ولأبي فصيل، إنما هي بنو عبد مناف! قَالَ: فقيل لَهُ: إنه قد ولى ابنك، قَالَ: وصلته رحم! حُدِّثْتُ عَنْ هِشَامٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَوَانَةُ، قَالَ: لَمَّا اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَى بَيْعَةِ أَبِي بَكْرٍ، أَقْبَلَ أَبُو سُفْيَانَ، وَهُوَ يَقُولُ: وَاللَّهِ إِنِّي لأَرَى عَجَاجَةً لا يُطْفِئُهَا إِلا دَمٌ! يَا آلَ عَبْدِ مَنَافٍ فِيمَ أَبُو بَكْرٍ مِنْ أُمُورِكُمْ! أَيْنَ الْمُسْتَضْعَفَانِ! أَيْنَ الأَذَلانِ عَلِيٌّ وَالْعَبَّاسُ! [وَقَالَ: أَبَا حَسَنٍ! ابْسُطْ يَدَكَ حَتَّى أُبَايِعَكَ. فَأَبَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ، فَجَعَلَ يَتَمَثَّلُ بِشِعْرِ الْمُتَلَمِّسِ: وَلَنْ يُقِيمَ عَلَى خَسْفٍ يُرَادُ بِهِ ... إِلا الأَذَلانِ عِيرُ الْحَيِّ وَالْوَتَدُ هَذَا عَلَى الْخَسْفِ مَعْكُوسٌ بِرُمَّتِهِ ... وَذَا يُشَجُّ فَلا يَبْكِي لَهُ أَحَدُ قَالَ: فَزَجَرَهُ عَلِيٌّ، وَقَالَ: إِنَّكَ وَاللَّهِ مَا أَرَدْتَ بِهَذَا إِلا الْفِتْنَةَ، وَإِنَّكَ وَاللَّهِ طَالَمَا بَغَيْتَ الإِسْلامَ شَرًّا! لا حَاجَةَ لَنَا فِي نَصِيحَتِكَ] ج۳ص۳۰۹؛ وقد كان أبوسفيان جاء إلى باب رسول اللّه صلی‌الله علیه وآله وسلم. وعليٌّ والعباسُ مُتَوفَران على النظر في أمره فنادى : بني هاشم لا تُطمِعوا الناسَ فيكمُ ولا سيّما تَيْمُ بن مُرّة أو عَدِيّ فما الاّمرُإلاّ فيكمُ وإليكمُ وليس لها إلاّ أبوحسنٍ علي أبا حَسَنٍ فاشدُدْ بها كفَّ حازمٍ فإنّكَ بالأمر الذي يُرْتَجى مَليّ ثمّ نادى بأعلى صوته : يا بني هاشم ، يا بني عبد مَناف ، أرَضِيتم أن يليَ عليكم أبو فَصِيْل الرَذْل بن الرَذْل ، أما واللّه لئن شئِتم لأمْلأنّها خَيْلاًَ ورجلاً. فناداه أمير المؤمنين علیه‌السلام : « اِرجِع يا با سُفيان ، فواللّه ما تريد اللّه بما تقول ، وما زلتَ تَكيد الإسلامَ وأهلَه ، ونحن مَشاغيلٌ برسول اللّه صلی‌الله علیه وآله وسلم، وعلى كلّ امرىءٍ ما اكتسب وهو وليُّ ما احتقب » فانصرف أبو سفيان إلى المسجد فوجد بني اُميّةَ مجتمعين فيه فحرَّضَهم على الأمرفلم يَنْهَضوا له. وكانت فتنةٌ عمّت وبليّة شملت وأسباب سوء اتّفقت ، تمكّن بها الشيطانُ وتعاون فيها أهلُ الإفك والعًدوان ، فتخاذل في إنكارها أهلُ الإيمان ، وكان ذلك تأويلُ قول اللّه عزّ اسمه : ( وَاتَقوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذين ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّة ) تألیف ج۱صص۱۹۰-۱۹۱؛ پاسخ امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به ابن عباس پس از سالیان متعدد در زمان و دورهٔ بنی امیه؛ اقبال مردم پس از دوران غربت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به حضرت؛ سبب امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه در مقابل جسارت به سلام‌الله‌علیها؛ فَرَأَیتُ أنَّ الصَّبرَ عَلى هاتا أحجى، فَصَبَرتُ، وفِی العَینِ قَذىً، وفِی الحَلقِ شَجاً خطبه ؛ اعتقاد ما مبنی بر اینکه مفترض الطاعة هر کاری می‌کند از الهی برخاسته است؛ وظیفهٔ مخصوص امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه پس از رحلت اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ عن علي بن أبي طالب قال: كنت أمشي مع النبي صلّى اللّه عليه و سلّم في بعض طرق المدينة،فأتينا على حديقة فقلت:يا رسول اللّه ما أحسن هذه الحديقة؟فقال:ما أحسنها؟و لك في الجنة أحسن منها.ثمّ أتينا على حديقة أخرى فقلت:يا رسول اللّه ما أحسن هذه الحديقة؟فقال:ما أحسنها و لك في الجنة أحسن منها.ثم أتينا على حديقة أخرى فقلت:يا رسول اللّه ما أحسنها من حديقة؟قال:لك في الجنة أحسن منها.[قال:فمشينا]حتى أتينا على سبع حدائق[و كلّما مررنا بحديقة منها كنت]أقول:يا رسول اللّه ما أحسنها؟ فيقول:لك في الجنة أحسن منها.فلما خلا له الطريق اعتنقني و أجهش باكيا!!!فقلت: يا رسول اللّه ما يبكيك؟قال:ضغائن في صدور أقوام لا يمدونها لك إلا بعدي!!! فقلت:في سلامة من ديني؟قال:في سلامة من دينك
شذرات المعارف
💠 بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی صلوات الله علیه ✅ معنا و مفهوم درست از یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا
رأیت فی ملحقات كتاب أنیس العابدین و هو كتاب كبیر فی الأدعیة و الأوراد ینقل عنه العلامة المجلسی فی المجلد التاسع عشر من البحار و الآمیرزا عبد اللّٰه تلمیذه فی الصحیفة الثالثة ما لفظه نُقِلَ عَنِ ابْنِ طَاوُسٍ رَحِمَهُ اللَّهُ أَنَّهُ سَمِعَ سَحَراً فِی السِّرْدَابِ عَنْ صَاحِبِ الْأَمْرِ علیه السلام أَنَّهُ یَقُولُ: اللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا وَ بَقِیَّةِ طِینَتِنَا وَ قَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً كَثِیرَةً اتِّكَالًا عَلَی حُبِّنَا وَ وَلَایَتِنَا فَإِنْ كَانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُمْ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَدْ رَضِینَا وَ مَا كَانَ مِنْهَا فِیمَا بَیْنَهُمْ فَأَصْلِحْ بَیْنَهُمْ وَ قَاصَّ بِهَا عَنْ خُمُسِنَا وَ أَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَ وَ زَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَا تَجْمَعْ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ أَعْدَائِنَا فِی سَخَطِكَ قلت و یوجد فی غیر واحد من مؤلفات جملة من المتأخرین الذین قاربنا عصرهم و المعاصرین هذه الحكایة بعبارة تخالف العبارة الأولی و هی هكذا اللّٰهم إن شیعتنا منا خلقوا من فاضل طینتنا و عجنوا بماء ولایتنا اللّٰهم اغفر لهم من الذنوب ما فعلوه اتكالا علی حبنا و ولائنا یوم القیامة و لا تؤاخذهم بما اقترفوه من السیئات إكراما لنا و لا تقاصهم یوم القیامة مقابل أعدائنا فإن خففت موازینهم فثقلها بفاضل حسناتنا. ج۵۳صص۳۰۲-۳۰۳؛ نزد و 09:40 حکایت زائری از شهر مشهد مقدس و کلام استاد در باب زیارت علیه‌السلام گر من آلوده‌دامنم چه عجب همه عالم گواهِ عصمتِ اوست لزوم توسعه دادن در درخواست تا به انسان توجه شود اگر شراب خوری جُرعه‌ای فَشان بر خاک از آن گناه که نَفعی رسد به غیر چه باک؟ روایتی پیرامون شخصی که خودش و پیامبر را دعا می‌کرد و فرمایش اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم 12:10 سر و کار ما با بزرگ و کریم افتاده! چو آن خدای کعبه را به رکن دل مقام شد طواف کعبه نقض شد عمل دگر تمام شد نواهی خواص بین اوامر عوام شد بلی زیارت حرم به اهل دل حرام شد از آن که گشت رکن دل مقام صاحب کرم اجازه نیافتن هیچ نبی‌ای از علیهم‌السلام (به جز علیه‌السلام) به بر زبان راندن نام تمامی ائمه اطهار علیهم‌السلام؛ نامیده شدن و إذن به نام بردن از ۱۳ معصوم علیهم‌السلام به جز نام امام زمان علیه‌السلام؛ برخورد علیه‌السلام با شخص مست با کریمان کارها دشوار نیست حکمت ثواب زیارت برای زائر حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام چو آن خدای کعبه را به رکن دل مقام شد طواف کعبه نقض شد عمل دگر تمام شد نواهی خواص بین اوامر عوام شد بلی زیارت حرم به اهل دل حرام شد از آن که گشت رکن دل مقام صاحب کرم فرمایش صلوات الله علیه پیرامون دستگیری از علیه‌السلام: فَالْكَلِیمُ أُلْبِسَ حُلَّةَ الِاصْطِفَاءِ لِمَا عَهِدْنَا مِنْهُ الْوَفَاءَ ج۲۶ص۲۶۵؛ جریان در صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ 17:00 دستگیری از انسان در خانه اهل‌بیت علیهم‌السلام؛ عظمت و یکی از حکمت‌های آن؛ رتبه به جناب علیه‌السلام به واسطه حامل بودن؛ توصیه امام زمان علیه‌السلام به زیارت عاشورا و و زیارت ؛ إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا :۵۶؛ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ؛ کادوی خدای متعال به حضرت علیه‌السلام به‌عنوان واسطه خدا تا ابد من کی ام تا شوم من عاشق چشم او عاشق است بر رخ او حامل سلام شدن : قال سمعت أبا عبد الله علیه‌السلام یقول إن الحسین بن علی علیه‌السلام لماولد أمر الله عز و جل جبرئیل علیه‌السلام أن یهبط فی ألف من الملائکة فیهنئ رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم من الله و من جبرئیل علیه‌السلام قال و کان مهبط جبرئیل علیه‌السلام علی جزیرة فی البحر فیها ملک یقال له فطرس کان من الحملة فبعث فی شیءفأبطأ فیه فکسر جناحه وألقی فی تلک الجزیرة یعبد الله فیها ستمائة عام حتی ولد الحسین علیه‌السلام فقال الملک لجبرئیل علیه‌السلام أین ترید قال إن الله تعالی أنعم علی محمد صلی‌الله علیه وآله وسلم بنعمة فبعثت أهنئه من الله ومنی فقال یاجبرئیل احملنی معک لعل محمدا صلی‌الله علیه وآله وسلم یدعو الله لی قال فحمله فلما دخل جبرئیل علی النبی صلی‌الله علیه وآله وسلم وهنأه من الله وهنأه منه وأخبره بحال فطرس فقال رسول
شذرات المعارف
سخنرانی #شب_هشتم دهه اول محرم الحرام #یهود آیت‌الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
ولم ير النَّبِيّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، لأنه خرج إِلَى الطائف طفلا لا يعقل لِمَا نفي النَّبِيّ صلى اللَّه عَلَيْهِ وسلم أباه الحكم، لِمَا ذكرناه فِي ترجمة أبيه. وَكَانَ مع أبيه بالطائف حَتَّى استخلف عثمان، فردهما... ج۴ص۳۶۸؛ 1217- الحكم بن أبى العاص الأموي (ب د ع) الحكم بْن أَبِي العاص بْن أمية بْن عَبْد شمس بن عبد مناف، القرشي الأموي، أبو مروان ابن الحكم، يعد في أهل الحجاز، عم عثمان بْن عفان، أسلم يَوْم الفتح.... وهو طريد رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، نفاه من المدينة إِلَى الطائف، وخرج معه ابنه مروان، وقيل: إن مروان ولد بالطائف ... ج۱ص۵۱۴ 29:20 به چالش کشیده شدن بنی‌امیه در سلطنت پس از شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام؛ شخصیت‌شناسی و شدن در وقت سلطنت و خلافت؛ شروع تدوین کتاب با دستور عمر بن عبدالعزیز و تدوین جعلیات به بهانه حفظ برای رفع ضعف بنی‌امیه پس از شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام؛ سقوط سلطنت بنی‌امیه و فرار بنی‌امیه به و تأسیس سلطنت که به غیر از سلطنت بنی‌امیه در و است؛ پیوند پایانی بنی‌امیه با ماجرای و ریشه‌کن شدن همهٔ بنی‌امیه 32:30 چنگ‌اندازی یهود در صفحات ؛ مقابلهٔ انحصاری علیهم‌السلام با مکاید یهود در تمام مقاطع مثل مقابله با یهود در ماجرای که یهود در صدد گرفتن جشن پایان اسلام با پایان سفر به شام بودند؛ شرب مسکر علنی یزید و توهین به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و انکار و در مجلس شام؛ معجزه حضرت علیه‌السلام و برچیده شدن تمام مکر یهود و بنی‌امیه؛ ادامهٔ مسیر توسط امام معصومی دیگر: مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ؛ مَا نمیت {نُمِتْ} مِنْ إِمَامٍ أَوْ نُنْسِ ذِکْرَهُ نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهُ مِنْ صُلْبِهِ مِثْلِه ج۴ص۱۱۶؛ ادامهٔ مسیر کربلا و ارادهٔ سیدالشهداء علیه‌السلام با خطبهٔ شامیه امام سجاد علیه‌السلام؛ بر ملا شدن مکاید بنی‌امیه و ابوسفیان و معاویه و یزید: وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ؛ احیای جریانات مثل جریان و توسط بنی‌امیه؛ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ؛ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ 37:39 السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین ؛ شأن اختصاصی حضرت سجاد علیه‌السلام در مختص؛ سلام به علیه‌السلام در سلام به فرزندان سیدالشهداء علیه‌السلام؛ اگر موقف امام سجاد علیه‌السلام نبود کربلا نمی‌ماند؛ گزارش سفیر امپراتوری روم در مجلس یزید؛ أخبرنا عين الأئمة، بإسناده الذي مرّ آنفا، عن زيد بن عليّ؛ و عن محمد بن الحنفية، عن عليّ بن الحسين زين العابدين، أنه قال: «لما اتي برأس الحسين عليه السّلام إلى يزيد، كان يتخذ مجالس الشرب، و يأتي برأس الحسين فيضعه بين يديه و يشرب عليه، فحضر ذات يوم أحد مجالسه رسول ملك الروم، و كان من أشراف الروم و عظمائها، فقال: يا ملك العرب! رأس من هذا؟ فقال له يزيد: مالك و لهذا الرأس؟ قال: إني إذا رجعت إلى ملكنا، يسألني عن كلّ شيء رأيته، فأحببت أن اخبره بقصة هذا الرأس و صاحبه، ليشاركك في الفرح و السرور. فقال يزيد: هذا رأس الحسين بن عليّ بن أبي طالب، فقال: و من أمه؟ قال: فاطمة الزهراء، قال: بنت من؟ قال: بنت رسول اللّه، فقال الرسول: اف لك و لدينك! مادين أخسّ من دينك، اعلم أني من أحفاد داود، و بيني و بينه آباء كثيرة، و النصارى يعظمونني، و يأخذون التراب من تحت قدمي تبركا، لأني من أحفاد داود، و أنتم تقتلون ابن بنت رسول اللّه، و ما بينه و بين رسول اللّه إلاّ أم واحدة، فأيّ دين هذا؟... علیه‌السلام تألیف ج۲ص۸۰؛ حقه‌بازی مسیحی در مجلس یزید که منافی سیرهٔ همیشگی دشمنی ایشان با رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم و اسلام است؛ تز کربلا توسط و سیاست فرار به جلو توسط سفیر روم در مجلس یزید؛ ادای دیانت در آوردن بنی‌امیه پس از واقعهٔ کربلا؛ اهمیت حفظ صورت ظاهر 41:47 روضه حضرت علی اکبر علیه‌السلام صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده
شذرات المعارف
جریاناتی از توطئه‌های یهود خبیث بر ضد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم نکته: زمان سخنرانی به فا
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 00:50 أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ 02:33 مواجهه اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم با و و ؛ کفار شامل و ها؛ اهل کتاب شامل و ؛ جریانات روز [جنگ و ] ادامه وقایع صدر اسلام است؛ یهود گذشته از عداوت با عداوت با است؛ ضعف دستگاه ما؛ محل سؤال بودن عدم روشنگری دستگاه‌های تبلیغاتی داخل پیرامون جشن دینی در یهود برای گرامیداشت توسط یهود که در هم ذکر شده است؛ عدم آشنایی جامعه ما با تورات و تلقی عامیانه به اینکه تورات مثل کریم همه‌اش الهی است در حالی‌که قسمت کوچکی از تورات وحی به علیه‌السلام است و قسمتی از آن نویسی است که بعد از جریان (= ) می‌باشد؛ بخت النصر صندوق تورات را شکست و آتش زد و یهود را به اسارات و بردگی برد که موجب بردگی ۳۰۹ ساله یهود (بنابر گزارش خود یهود) گردید؛ آزادی یهود توسط ؛ تاریخ‌نویسی پیران یهود پس از آزادی از مطالب سینه به سینه از تورات و همچنین مطالبی که برایشان اتفاق افتاده بود به‌عنوان تورات قسمتی از تاریخ یهود نوشتند؛ بخت النصری که یهود را به اسارت گرفته غیر از بخت النصری است که به حمله کرد و با مکیان جنگید 08:30 نفوذ یهود در دربار ؛ ابهام تاریخ تورات در بین فرضیهٔ تحریک یهود از ابتدا در هخامنشیان در مقابل فرضیه نفوذ یهود پس از ایجاد هخامنشیان؛ ماجرای نفوذ و (مدفون در ) به دربار پادشاه هخامنشی [= ] در پی امتناع ملکه (خواهر پادشاه) برای مضاجعت با پادشاه در ملأ عام؛ اخراج ملکه وشتی از دربار و ابهام در کشته شدن وی؛ جایگزین شدن استر به جای ملکه وشتی و ابهام در برآورده کردن تقاضای پادشاه در ملأ عام؛ نسبت ظاهری استر و مردخای به‌عنوان برادرزاده و عمو یا خواهرزاده و دایی؛ تقاضای قتل عام توسط استر و مردخای از پادشاه هخامنشی به علت عداوت ایرانیان با یهود؛ نامعلوم بودن منشأ عداوت ایرانیان با یهود در تاریخ که همین عداوت پایه فرضیه روی کار آمدن هخامنشیان توسط یهود برای سرکوب ایرانیان است؛ ایرانی نبودن بخت النصر؛ امتناع ابتدایی پادشاه هخامنشی در مقابل درخواست استر و مردخای و سپس اجازه دادن وی به استر و مردخای برای کشتار ایرانیان به مدت سه روز؛ ابهام در تورات در تعداد روزهای ایرانی کشی؛ تعداد کشته‌شدگان ایرانی طبق گزارشات تورات بین ۷ هزار نفر تا ۷۰ هزار نفر نقل شده است؛ روز واقعه کشتار ایرانیان در ۱۳ است که در فرهنگ ایرانیان است و در فرهنگ یهودیان جشن است؛ شکرانه ۲۵۰۰ ساله کشتار ایرانیان توسط یهود و ادعا و قصد ایشان بر ادامه ایرانی کشی؛ پیدایش رسم سیزده بدر از سوی ایرانیان به علت ترسی که از کشتار داشتند سال به سال ادامه پیدا کرد خصوصاً با نفوذ یهود در دربار؛ رسم شدن ابتدایی زدن به کوه و صحرا از ترس تکرار کشتار در سیزده بدر؛ ضعف دستگاه تبلیغاتی ما و امکان در آن؛ برخی مدعیان به اسم قصد زدن ایران را دارند؛ عداوت قوم یهود با ایرانیان؛ مانور یهود بر هخامنشیان با عقیم کردن با محدودیت تاریخ سلطنت ۱۱ هزار ساله در ایران به ۲۵۰۰ سال و شروع پادشاهی از هخامنشی 16:55 تبیین عدوات یهود با ؛ سرگردانی قوم یهود در تاریخ؛ و دروغ‌پردازی بسیار یهود در تاریخ؛ بیان نویسنده پیرامون دروغ‌پردازی یهود در تاریخ؛ گزارش در پیرامون بیان (۱۶۹۴-۱۷۷۸م) درباره دروغ‌پردازی یهود در 19:50 چرایی سکونت در حاشیه توسط یهود قبل از اسلام به علت اعتقاد به اینکه Māšîaḥ# در دامنه کوه در اطراف مکه به دنیا می‌آید؛ تفسیرهای یهودیان از کوه فاران نزد برخی از ایشان به و نزد برخی از ایشان به اطراف مکه؛ سکونت یهود در اطراف مکه و به قدرت در زمینه‌های طلا و ساخت شمشیر و دارو رسیدن؛ تولد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و متوجه شدن یهود از این تولد و قصد ایشان برای قتل رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ قصد یهود بر آباد سلطنت در مدینه و توافق با برای سلطنت به‌عنوان پادشاه یهود که با پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم از مکه به مدینه این نقشه به هم خورد؛ دو جهت دشمنی یهود با عرب و اسلام: