eitaa logo
شذرات المعارف
1.1هزار دنبال‌کننده
7 عکس
39 ویدیو
23 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری و حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده تا محققین محترم بهره‌مند گردند لازم به ذکر است که این کانال هیچ ارتباطی با شخص حضرت آیت الله اخوان حفظه الله تعالی ندارد یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
شذرات المعارف
السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یابن رسول الله مواجه شدن در به دادن به جای پیش از اسلام لزوم حکمت در تکرار سلام سنت اکرم صلی‌الله علیه وآله در تکرار سلام چرایی تکرار سلام در زیارات مختلف بیان مرحوم درباره تکرار سلام به وقوف بر شئون مختلف شخص به ظهور رسیدن شئون به مقام یا به مقام شخصیت عجیب مجلسی اول که از کملین بوده‌اند چهار تا پنج کمل در امامیه ۱) ۲) شهرت حاجت دادن دو تن از علما به واسطه یک شب تا صبح خدمت به ایشان ( ابن فهد حلی و مرحوم شیخ محمد ) ۳) ۴) مجلسی اول ۵) سید رد بودن مجلسی اول از سوی خود ایشان و پسرشان دو شرح فارسی و عربی مجلسی اول بر کتاب بیان مرحوم مجلسی از پدر بزرگوار خویش جریانی از مجلسی اول و خدمت علیه‌السلام ج۵صص۴۵۰-۴۵۲ به من فرمود پیر راه بینی مسیح آسا دمی خلوت گزینی که از جهل چهل سالت رهاند اگر با دل نشینی اربعینی شبان وادی دل صد هزارش ید بیضا بود در آستینی سلیمان حشمتان ملک عرفان کجا باشند محتاج نگینی بنازم ملک درویشی که آنجا بود قارون گدای خوشه‌چینی نروید لاله از هر کوهساری نخیزد سبزه از هر سرزمینی برو وحدت اگر ز اهل نیازی بکش پیوسته ناز نازنینی دیوان غزل ۵۹ از یار نیاز ندیده کسی جز عشوه و ناز ندیده کسی گویند بسوز و بساز ولی این سوز و گداز ندیده کسی یک ساعت جور ترا بر من در عمر دراز ندیده کسی باز آگه اینهمه دوری را از محرم راز ندیده کسی جز لطف و نوازش دلجوئی از بنده نواز ندیده کسی دیوان غزل۳۰ مقام و عشق ورزیدن ایشان به حضرت علیه‌السلام خواب از آخوند خراسانی و فرمایش ایشان در مورد مقام سیدالشهداء علیه‌السلام جریانی از ذاکر با اخلاص اهل‌بیت علیهم‌السلام جناب آقای صاحب مجموعه شعر لطف خاص به خدمتگزاران دستگاه سیدالشهداء علیه‌السلام باید از عمق جان و سوز و گداز شاعر در خلوت باید باشد توسل به امام زمان علیه‌السلام ای شمع جهان افروز بیا وی شاهد عالم سوز بیا ای مهر سپهر قلمرو غیب شد روز ظهور و بروز بیا ای طائر سعد فرخ رخ امروز توئی فیروز بیا روزم از شب تیره تر است ای خود شب ما را روز بیا عمریست گذشته به نادانی ای علم و ادب آموز بیا شد گلشن عمر خزان از غم ای باد خوش نوروز بیا دیوان غزل۱ مهر تو رسانده بماه مرا وز چه بذروۀ جاه مرا افسوس که طالع تیرۀ من بنشاند به خاک سیاه مرا عمری بدرش بردیم پناه نگرفت دمی به پناه مرا در رهگذرش چون خاک شدم بگذشت و نکرد نگاه مرا چون گرد دویدم در عقبش بگذشت و گذاشت براه مرا سوزانده مرا چندانکه نماند جز شعلۀ ناله و آه مرا من سوختۀ تو و مفتقرم دیگر مستان بگناه مرا دیوان غزل ۷ شب دوم صفرالمظفر ۱۴۴۶ ۱۴۰۳٫۵٫۱۶ https://t.me/akavan110 https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
نکته: زمان سخنرانی به فاصله چند روز پس از #طوفان_الأقصی است و در ۲۵ دقیقه ابتدایی حاوی مباحث مهم از
دشمنی با رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ نقش‌آفرینی کفار و اهل کتاب و منافقین در اسلام؛ در صدد بودن منافقین برای بازگشت سنن به اسلام؛ تبیین فضای عرب جاهلی؛ سطوت و غرور عرب جاهلی: وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ :۶؛ معنای گفتن عرب جاهلی به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ ساخت علم و بعد از اسلام؛ در فضای جاهلیت یعنی قولٌ شعریٌ: کلام به هم بافته (می‌بافد)؛ : کج میگه اما رج میگه؛ وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ :۶۹؛ معنای شعر در قرآن؛ ورود وزن شعری در قرآن کریم: نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ :۴۹؛ ورود وزن در قرآن کریم: وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ :۱۳ ساقی می ده مرا که از کتاب قویم نموده‌ام استماع کریمه‌ئی از کریم نبئ عبادی عنی انا الغفور الرحیم از پس این استماع ز خوردن باده بیم هذا شئی عجاب ذلک امر عظیم ذلک امر عظم هذا شئی عجاب وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ :۶۹؛ شایسته تو نیست یا رسول الله که قول بافتنی داشته باشی بلکه کلام تو قول است: ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ :۱۲۵ به زور وارد شدن عرب جاهلی به اسلام؛ جامعه عرب جاهلی خود نشانه جامعه به معنای امروزی است؛ زندگی هفت هزار ساله عرب با تمدن خود؛ رد جاهلانه توسط اسلام و بنیانگذاری تمدن اسلامی بر پایه‌های نه پایه‌های بر اساس لذات ؛ وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا :۵؛ وجود حکایات پیش از اسلام در عرب جنگ زیر زیرکی منافقین با اسلام برخلاف کفار و اهل کتاب؛ اوصاف از منافقینی که در دربار ذی‌شأن شد؛ معرفی ولید بن عقبه در قرآن کریم به‌عنوان ؛ معنای لغوی فاسق و و معنای اصطلاحی آن؛ احتمال فستق (=پسته) از فسق؛ فسق در لغت آن چیزی است که پوسته را پاره می‌کند و می‌آید بیرون و در اصطلاح فاسق کسب است که پرده‌ها را می‌درد؛ أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ :۱۸ عدم برابری با فاسق؛ کشته در فرهنگ جاهلی کشته بسی دیده‌ام در هوسی داده جان زنده چو تو، کس ندید، کشته به ترک هوس شعر راجع به علیه‌السلام کشته شدن عرب جاهلی در راه هوی و هوس نه در راه سالم و ادامه این روند در لباس نفاق در اسلام و در جنگ‌ها؛ ولید بن عقبه در برابر صلوات الله علیه و نزول آیه: قوله تعالى: أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً، لا يَسْتَوُونَ الآيات. ۶۱۰- أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْفَقِيهُ قَالَ: أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْفَرَجِ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَمْرٍو، قَالَ: أَخْبَرَنَا مَنْدَلٌ، عَنِ اَلْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ: عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: نَزَلَتْ: أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ يَعْنِي بِالْمُؤْمِنِ عَلِيّاً وَ بِالْفَاسِقِ اَلْوَلِيدَ بْنَ عُقْبَةَ. ۱-۶۱۰- ب: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَافِظُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى بْنِ أَحْمَدَ الْجَلُودِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا اَلْمُغِيرَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ [إِبْرَاهِيمُ بْنُ]مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَزْدِيُّ قَالاَ: حَدَّثَنَا مَنْدَلُ بْنُ عَلِيٍّ عَنِ اَلْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: انْتَدَبَ عَلِيٌّ وَ اَلْوَلِيدُ بْنُ عُقْبَةَ فَقَالَ اَلْوَلِيدُ لِعَلِيٍّ: أَنَا أَحَدُّ مِنْكَ سِنَاناً-وَ أَسْلَطُ مِنْكَ لِسَاناً وَ أَمْلَأُ مِنْكَ حَشْواً فِي الْكَتِيبَةِ. فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ: اُسْكُتْ يَا فَاسِقُ-فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى هَذِهِ الْآيَةَ. و رواه عن الكلبي كرواية مندل، أخوه حبان، و محمد بن فضيل، و حماد بن سلمة و محمود بن الحسن..
شذرات المعارف
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ شأن در انسان و تشجیع و ترهیب خود بر اثر حدیث نفس؛ اتکاء به نفس قسمی از حدیث نفس است؛ افراط در حدیث نفس و لزوم کنترل آن برای رسیدن به حد کمال؛ خود انسان با حدیث نفس مربی درونی خود است که مثلاً خودش را و تشویق و ترغیب می‌کند؛ رسیدن انسان با درونی و حدیث نفس؛ بسیاری از شعرا ازمقوله حدیث نفس برای رسیدن به کمال در امور است ای بخت سرکش! تنگش به بَر کش گه جام زر کش، گه لعل دل‌خواه ادامهٔ حدیث نفس در انسان تا وقتی‌که به امری در انسان هست؛ تغییر و زائل شدن در انسان با راهنمایی اشتباه توسط دیگران؛ و در انسان مطابق آن امری است که در او بزرگ و با عظمت است؛ از راه‌های به انسان ساخت برای انسان است؛ به جوامع بشری برای ارائه الگوهای کاذب که غیر از هوی و هوس چیزی نیستند تا مبادا سراغ الگوهای درست بروند؛ هر آنچه که انسان بدان داشت خودبه‌خود و به صورت قهری از آن اثر گرفته و مقابلش کوتاه می‌آید؛ نهی امام علیه‌السلام در این فقره از دل دادن به عالمی که اهل است که او الگوهای کاذب برای انسان می‌سازد و انسان را خودش می‌کند و از می‌ماند؛ جریان رقاصی که نزد مرحوم (فرزند شهید ) آمده بود؛ تجزیه‌اش ایرادی ندارد مرده‌شور ترکیبت را ببرند؛ کسی‌که در دلش بود یعنی بالاترین همّ اوست؛ دل دادن به محب دنیا سبب اثرپذیری و دلدادگی مثل او به دنیا می‌شود؛ عالم اهل دنیا به اهل دنیا نبودن سبب باد دادن تظاهر به مریدش می‌شود؛ باز داشتن از راه خدا و بیرون آوردن خدا از دل توسط عالم محب دنیا با گرفتن مناجات با خدا از انسان؛ دلدادگی به دنیا ولو نیست ولی سبب باز ماندن از سایر کمالات می‌شود؛ بودن مرحوم میرزا اسماعیل (که از اساس کوره‌های آجرپزی داشتند) و جریانی از مراجعه شخصی به ایشان و پیشنهاد سود بیشتر در کار کوره‌پزی و کلام مرحوم دولابی به وی؛ چگونگی پدید آمدن گودهای بسیار بر اثر آجرپزی در ؛ دوران ساخت‌وساز تهران در دوره و پدید آمدن چاله‌های بسیار در اطراف تهران و پر کردن آن‌ها با تدبیر «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» قطاع طریق بودن مفتون به دنیا؛ کنار رفتن مناجات با خدا سبب سیاهی دل می‌شود؛ اثر در انسان؛ نهی از پرسش از و خدا از عالم مفتون به دنیا؛ فرق خدایی که عالم مفتون به دنیا می‌گوید با خدایی که معرفی می‌کند؛ نقلی از آقا شیخ از پدرش مرحوم ؛ شیعیان ؛ جمعیت بیشتر هندوستان نسبت به شیعیان و ؛ تضعیف شیعیان هندوستان توسط صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان ساقیا بده جامی، زان شراب روحانی تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را آن‌چنان برافشانم، کز طلب خجل مانی بی‌وفا نگار من، می‌کند به کار من خنده‌های زیر لب، عشوه‌های پنهانی ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمی‌خواهیم حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی یابن الحسن یابن الحسن ۲۸محرم۱۴۴۵ ۲۴مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
شذرات المعارف
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ فضائل و مناقب سلام الله علیها و لیلة القدری حضرتشان؛ چیستی در بیان و مرحوم آیت‌الله شیخ محمد علی به اینکه لیلة القدر شأن و مرتبه‌ای که انسان به جایگاه خود واقف می‌شود و معنای دیگر لیلة القدر به عنوان و وقتی که انسان به جایگاه ‌و شأن خود می‌رسد دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند بحث و تبیین اینکه آیا شب قدر هر انسانی همان شب قدر عالم خلقت هست؟ یا اینکه شب قدر یک جنبهٔ خلقی دارد که در عالم وجود است و یک جنبهٔ شخصی دارد که مربوط به آدمیان است؟ بحث و برای تقریب مطلب؛ سْأَلُكَ یَا اللَّهُ وَ أَسْأَلُكَ یَا رَحْمَانُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرَجَنَا بِفَرَجِهِمْ ج۹۵ص۲۴؛ ما با فرج علیه‌السلام یکی است یا نه؟؛ منشأ برخی اشتباهات در تفسیر یا مبنی بر اینکه به خواب بیننده یا مکاشفه کننده گفتند: فلان سال فرج واقع می‌شود و فرج امام زمان علیه‌السلام در آن سال نمی‌شود؛ تفاوت و و اینکه قدر شخصی جلوه‌ای از قدر خلقی است؛ : َ وَ عِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَآ إِلاَّ هُوَۚ وَ يَعْلَمُ مَا فِی ٱلْبَرِّ وَ ٱلْبَحْرِۚ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَ لاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلْأَرْضِ وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِی كِتَٰبٍ مُّبِينٍ :۵۹؛ ؛ مذمت در کریم: يَعْلَمُونَ ظَٰهِرًا مِّنَ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ ٱلْأَخِرَةِ هُمْ غَٰفِلُونَ :۷؛ فهم انحصاری از و عدم فهم حیات دنیا به مفهوم و فحوای آیه؛ بنابر اینکه تعلیق کلام به وصف مشعر به علیت است، انحصار علم به ظاهر معلوم می‌کند که از علم به باطن دنیا غافلند؛ إِنَّمَآ أَمْرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيْـًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ (۸۲) فَسُبْحَٰنَ ٱلَّذِی بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ :۸۳؛ الهی و در دست بودن هر چیز به دست خدای متعال؛ ملکوت آن دنباله‌ای است که از این عالم متصل شده است به ؛ مطلبی پیرامون صنعتی از صنایع بودن و چگونگی استفاده از این صنعت؛ تحت تأثیر است و از نظر صنعت شعر حافظ بسیار قوی است و بسیار لطیف است ولی به پای شعر خواجوی کرمانی نمی‌رسد ولی شعر خواجوی کرمانی با اینکه گاهی زمخت است ولی خود حافظ در مبهوت خواجوی کرمانی است و بیش از صد غزل حافظ استقبال از خواجوی کرمانی است اینهمه مستی ما مستی مستی دگرست وین همه هستی ما هستی هستی دگرست چرایی ارزش والای بر علیه‌السلام به علت اتصال به اشک علیه‌السلام؛ جریانی از یکی از اهالی از شاگردان مرحوم آقای و وصف ایشان از و روضه‌خوانی بر سیدالشهداء علیه‌السلام من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم منسوب به بحثی از و تمثیل به بازی حباب بازی و لطافت پوستهٔ محاط بر اطراف عالم که موقعی می‌ترکد؛ بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذَا ٱلشَّمْسُ كُوِّرَتْ (۱) وَ إِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنكَدَرَتْ :۲؛ فضای عالم تحت ارادهٔ جناب علیه‌السلام است و وقتی جناب علیه‌السلام در بدمد آن فشار متناسب پوسته اطراف زمین به هم خورده و عالم به هم می‌خورد؛ يَوْمَ نَطْوِی ٱلسَّمَآءَ كَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلْكُتُبِۚ كَمَا بَدَأْنَآ أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُۥۚ وَعْدًا عَلَيْنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ :۱۰۴؛ تحت ارادهٔ جناب میکائیل بودن خلائق برای دریافت ؛ جناب میکائیل در عالم ملکوت است و از عالم ملکوت، را تدبیر می‌کند: فَٱلْمُدَبِّرَٰتِ أَمْرًا :۵؛ یادکرد به عظمت جناب در قرآن به‌عنوان متصدی به طریق و جناب میکائیل که متصدی است وهر دو در عالم ملکوت هستند و از عالم ملکوت عالم ملک را تدبیر می‌کنند که خود ایشان همگی ( جناب جبرئیل و جناب میکائیل و جناب
شذرات المعارف
شب اول فاطمیه اول ۲۵ آذر ۱۴۰۰ https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام «وروى عن مجاهد قال: خرج النبي صلی‌الله علیه وآله وسلم وهو آخذ بيد فاطمة فقال: من عرف هذه فقد عرفها، ومن لم يعرفها فهي فاطمة بنت محمد، وهي بضعة مني وهي قلبي وروحي التي بين جنبي، فمن آذاها فقد آذاني، ومن آذاني فقد آذي الله.» ج۴۳ص۵۴ بحثی از و پیرامون در عصر جاهلیت و در فضای جزیرة العرب و رد برخی از شبهات و ؛ تبیین کلمه به معنای نه به معنای ؛ قَالَتِ ٱلْأَعْرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا۟ وَ لَٰكِن قُولُوٓا۟ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا يَدْخُلِ ٱلْإِيمَٰنُ فِی قُلُوبِكُمْۖ وَ إِن تُطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ لاَ يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَٰلِكُمْ شَيْـًٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ :۱۴؛ ٱلْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَ نِفَاقًا وَ أَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُوا۟ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَیٰ رَسُولِهِۦۗ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ :۹۷؛ گرایش فرهنگ در فضای جامعه عرب به بیابان‌گردی بر خلاف فرهنگ که نزد شهرنشینان کمال به حساب می‌آید؛ کشتن توسط برخی از اعرابیون به عللی مثل اینکه دختران نوعی ننگ به حساب می‌آمدند به جهت ترس از اینان در و دیگر به‌خاطر اینکه مشکل در اینان داشتند که کریم نهی از این کشتار به علت ترس از ارتزاق ایشان کرده است: وَ لاَ تَقْتُلُوٓا۟ أَوْلَٰدَكُم مِّنْ إِمْلَٰقٍۖ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ :۱۵۱؛ جریان شخصی از عرب که در زمان جاهلیت بیش از صد دختر را از کشته شدن نجات داد و اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم مدح او کردند؛ ثروت بودن در فضای جزیرة العرب؛ سنت پذیرایی از در عرب حتی از خودشان و گفتن در تفاخر بر این پذیرایی؛ ذکر بیوتات صالحه عرب در کلام صلوات الله علیه: فَإِنْ کَانَ لاَ بُدَّ مِنَ الْعَصَبِیَّهِ فَلْیَکُنْ تَعَصُّبُکُمْ لِمَکَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْاءَفْعَالِ، وَ مَحَاسِنِ الْاءُمُورِ الَّتِی تَفَاضَلَتْ فِیهَا الْمُجَدَاءُ وَ النُّجَدَاءُ مِنْ بُیُوتَاتِ الْعَرَبِ وَ یَعَاسِیبِ القَبَائِلِ بِالْاءَخْلاَقِ الرَّغِیبَهِ، وَ الْاءَحْلاَمِ الْعَظِیمَهِ، وَ الْاءَخْطَارِ الْجَلِیلَهِ، وَ الْآثَارِ الْمَحْمُودَهِ. فَتَعَصَّبُوا لِخِلاَلِ الْحَمْدِ لِلْبِرِّ، وَ الْمَعْصِیَهِ لِلْکِبْرِ، وَ الْاءَخْذِ بِالْفَضْلِ، وَ الْکَفِّ عَنِ الْبَغْیِ، وَ الْإِعْظَامِ لِلْقَتْلِ، وَ الْإِنْصَافِ لِلْخَلْقِ، وَ الْکَظْمِ لِلْغَیْظِ، وَ اجْتِنَابِ الْفَسَادِ فِی الْاءَرْضِ. خطبه ؛ برخی طوایف در عرب جاهلی دختر را زنده نگه می‌داشتند و برخی از طوایف دختر را با خفت و خواری نگه می‌داشتند تا حفظ کنند و برخی طوایف دختران را می‌کشتند که همهٔ این‌ها در طوایف بیابان‌گردان بوده نه در فرهنگ شهرنشینی در جوامع و و ؛ وجود فرهنگ داد و ستد در بین زنان عرب در جوامع شهرنشین؛ انتخاب توسط جناب علیه‌السلام (جد اعلای پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم) در ؛ فضای غالب در عرب جاهلی انسان در درجهٔ دوم پس از مردان به حساب می‌آمده است فلذا می‌توانستند به گونه‌ای به زنان کنند، که دوباره در دوران این احیا شد که بر خلاف فرهنگ اسلامی آورده شده توسط پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم بود: إِنَّ ٱلْمُسْلِمِينَ وَ ٱلْمُسْلِمَٰتِ وَ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَ ٱلْمُؤْمِنَٰتِ وَ ٱلْقَٰنِتِينَ وَ ٱلْقَٰنِتَٰتِ وَ ٱلصَّٰدِقِينَ وَ ٱلصَّٰدِقَٰتِ وَ ٱلصَّٰبِرِينَ وَ ٱلصَّٰبِرَٰتِ وَ ٱلْخَٰشِعِينَ وَ ٱلْخَٰشِعَٰتِ وَ ٱلْمُتَصَدِّقِينَ وَ ٱلْمُتَصَدِّقَٰتِ وَ ٱلصَّٰٓئِمِينَ وَ ٱلصَّٰٓئِمَٰتِ وَ ٱلْحَٰفِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ ٱلْحَٰفِظَٰتِ وَ ٱلذَّٰكِرِينَ ٱللَّهَ كَثِيرًا وَ ٱلذَّٰكِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِيمًا :۳۵؛ برتری بر حسب : يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَٰكُم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثَیٰ وَ جَعَلْنَٰكُمْ شُعُوبًا وَ قَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓا۟ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ ٱللَّهِ أَتْقَیٰكُمْۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ :۱۳؛ زن در فرهنگ اسلامی از عنصر دسته دوم بودن در آمد و هم‌پای به حساب آمد که البته این مسأله با رعایت ضوابط مخصوص بانوان و آقایان است که این فرهنگ ارائه شده در نزد علیهم‌السلام و در است؛ برخورد با عظمت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم با بانوان؛ جریان تکریم دختر علیه‌السلام توسط پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم: قصة خالد بن سنان العبسی علیه السلام
شذرات المعارف
جریاناتی از توطئه‌های یهود خبیث بر ضد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم نکته: زمان سخنرانی به فا
۱) صاحب پیامبر شدن عرب ۲) به هم خوردن سلطنت یهود با هجرت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ دشمن ترین دشمنان با مسلمانان به بیام قرآن یهود هستند: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ 24:40 دشمنی با رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ نقش‌آفرینی کفار و اهل کتاب و منافقین در اسلام؛ در صدد بودن منافقین برای بازگشت سنن به اسلام 25:40 تبیین فضای عرب جاهلی؛ سطوت و غرور عرب جاهلی: وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ ؛ معنای گفتن عرب جاهلی به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ ساخت علم و بعد از اسلام؛ در فضای جاهلیت یعنی قولٌ شعریٌ: کلام به هم بافته (می‌بافد)؛ : کج میگه اما رج میگه؛ وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ ؛ معنای شعر در قرآن؛ ورود وزن شعری در قرآن کریم: نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ؛ ورود وزن در قرآن کریم: وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ ساقی می ده مرا که از کتاب قویم نموده‌ام استماع کریمه‌ئی از کریم نبئ عبادی عنی انا الغفور الرحیم از پس این استماع ز خوردن باده بیم هذا شیء عجاب ذلک امر عظیم ذلک امر عظم هذا شیء عجاب وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ ؛ شایسته تو نیست یا رسول الله که قول بافتنی داشته باشی بلکه کلام تو قول است: ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ 29:20 به زور وارد شدن عرب جاهلی به اسلام؛ جامعه عرب جاهلی خود نشانه جامعه به معنای امروزی است؛ زندگی هفت هزار ساله عرب با تمدن خود؛ رد جاهلانه توسط اسلام و بنیانگذاری تمدن اسلامی بر پایه‌های نه پایه‌های بر اساس لذات ؛ وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ؛ وجود حکایات پیش از اسلام در عرب؛ جنگ زیر زیرکی منافقین با اسلام برخلاف کفار و اهل کتاب 32:20 اوصاف از منافقینی که در دربار ذی‌شأن شد؛ معرفی ولید بن عقبه در قرآن کریم به‌عنوان ؛ معنای لغوی فاسق و و معنای اصطلاحی آن؛ احتمال فستق (=پسته) از فسق؛ فسق در لغت آن چیزی است که پوسته را پاره می‌کند و می‌آید بیرون و در اصطلاح فاسق کسب است که پرده‌ها را می‌درد؛ أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ ؛ عدم برابری با فاسق؛ کشته در فرهنگ جاهلی کشته بسی دیده‌ام در هوسی داده جان زنده چو تو، کس ندید، کشته به ترک هوس شعر راجع به علیه‌السلام کشته شدن عرب جاهلی در راه هوی و هوس نه در راه سالم و ادامه این روند در لباس نفاق در اسلام و در جنگ‌ها 35:30 ولید بن عقبه در برابر صلوات الله علیه و نزول آیه: قوله تعالى: أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً، لا يَسْتَوُونَ الآيات. ۶۱۰- أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْفَقِيهُ قَالَ: أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْفَرَجِ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَمْرٍو، قَالَ: أَخْبَرَنَا مَنْدَلٌ، عَنِ اَلْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ: عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: نَزَلَتْ: أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ يَعْنِي بِالْمُؤْمِنِ عَلِيّاً وَ بِالْفَاسِقِ اَلْوَلِيدَ بْنَ عُقْبَةَ. ۱-۶۱۰- ب: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَافِظُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى بْنِ أَحْمَدَ الْجَلُودِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا اَلْمُغِيرَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ [إِبْرَاهِيمُ بْنُ] مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَزْدِيُّ قَالاَ: حَدَّثَنَا مَنْدَلُ بْنُ عَلِيٍّ عَنِ اَلْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: انْتَدَبَ عَلِيٌّ وَ اَلْوَلِيدُ بْنُ عُقْبَةَ فَقَالَ اَلْوَلِيدُ لِعَلِيٍّ: أَنَا أَحَدُّ مِنْكَ سِنَاناً وَ أَسْلَطُ مِنْكَ لِسَاناً وَ أَمْلَأُ مِنْكَ حَشْواً فِي الْكَتِيبَةِ. فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ: اُسْكُتْ يَا فَاسِقُ-فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى هَذِهِ الْآيَةَ.