#هنگ_سوم
خاطرات اسیر عراقی
دکتر مجتبی الحسینی
♦️سرانجام یگان پزشکی ما در منطقه «حوطه» واقع در نزدیکی دوراهی منتهی به شلمچه در شرق و نشوه در غرب مستقر گردید. چادرهای خود را در زیر نخلهای بلند و در وسط کشتزارهای دهقانان بیچاره ای که خانه هایشان در اطراف ما قرار داشت برپا کردیم. شرایط در این محل با شرایط محل قبلی تفاوت بسیار داشت. چون این بار در سرزمین خود و هم در نزدیکی شهر ♦️بصره مستقر بودیم و از این نظر دور ما را یگانهای اداری و پشتیبانی رزمی احاطه کرده بودند.
احساس اطمینان میکردیم تا نیروهای اداری و پشتیبانی چند روز پس از استقرار ما در آن ناحیه، شروع به حفر سنگرها و جان پناههای اضطراری کنند. با وجودی که منطقه شرق بصره به علت نقل و انتقال یگانهای رزمی منطقه ای پر ازدحام به شمار می رفت، اما یگان ما از سکون و آرامش فوق العاده ای برخوردار بود. به علاوه چون ما به شهر بصره نزدیک بودیم گاهی برای خوردن شام به کافه «دریایی» مشرف بر شطالعرب میرفتیم.
♦️من از همان جا به تماشای منطقه مرزی مینشستم. گلوله های منور که همچون ستاره در آسمان میدرخشیدند و تلالو شلیک توپ و خمپاره نظرم را به خود جلب میکردند. مشاهده این منظره ها بیانگر این واقعیت بود که مردم شهر بصره درست در پشت خط مقدم قرار دارند ولی به دلیل علاقه اشان به خانه و کاشانه و نیز ممانعت دولت قادر به ترک شهر نبودند. با این وجود تعداد زیادی از آنها مخفیانه از
شهر خارج شده بودند تا از تیررس توپ و خمپاره در امان باشند.
♦️ روزی با تنی چند از پزشکان زیر چادر مخصوص غذاخوری نشسته بودم که ناگهان فردی با لباس شخصی به همراه یکی از سربازان وارد شد و سراغ دکتر صباح المرایانی را گرفت. دکتر صباح به او گفت: «من هستم، بفرمائید!»
شخص مزبور گفت: «مسئله مهمی دارم...»
دکتر صباح از او خواست که بنشیند. او نشست و سپس گفت:
👈«چرا» در پرونده برادر شهیدم عبارت ترسو و بی لیاقت را نوشته ای؟ در صورتی که او در جبهه شهید شد و نقش بسزایی را در جیش الشعبی ایفا کرده بود؟»
👈دکتر صباح در پاسخ به او گفت: «برادر تو در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۹۸۲ / ۱۰ اردیبهشت ١٣٦١ به دست سرگرد «جدوع» فرمانده گردان #اعدام شد. همین سرگرد طی نامه رسمی به ما نوشت که این شخص ترسو و بی لیاقت بود و چون من در تنظیم گواهی فوت به سایر اطباء کمک میکردم گواهی فوت برادرت را اعدام نوشتم نه #شهادت در جبهه.
آن بیچاره لحظاتی سکوت کرد و سپس با صدای آرام و گرفته گفت: «پس برادرم شهید نشد؟» من به او گفتم کسی که برادرت را #اعدام کرد خودش نیز چند👇
♦️روز پیش در جبهه به هلاکت رسید. او بلند شد و با قیافه ای غمگین به خاطر از دست دادن برادر و پایمال شدن حقوق قانونی او به شهرش بازگشت.
۱۱ مه / ۱۹۸۲ / ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ تعداد زخمیها کم بود اما تعداد مراجعه کنندگان و کسانی که خود را به مریضی زده بودند، بسیار زیاد بود.
درگیری در آن ایام به صورت مبادله آتش سلاحهای گوناگون ادامه داشت. یگان پزشکی از آتش نیروهای ایرانی در امان بود، چون آنها خطوط مقدم، جاده عماره بصره و پایگاه های امداد رسانی ارتش در الجیاسی و الحوطه را هدف قرار میدادند.
♦️روز ۱۷ مه / ۲۷ اردیبهشت من تنها پزشک کشیک یگان بودم که از اول بامداد به معاینه و معالجه زخمیها و کسانی که خود را بیمار جا میزدند می پرداختم. ساعات روز را با رفت و آمد بین مطب که عبارت از چادر بزرگی بود و چادر مخصوص استراحت سپری کردم، مدت کشیک به همین منوال و تا ساعت سه بامداد ادامه یافت. در آن ساعت، آخرین مجروح را مداوا کردم و جهت استراحت به رختخواب رفتم. رختخواب من در میان چادر و میان نخلها قرار داشت. تن خسته ام را روی تشک انداختم و آماده خوابیدن شدم. دقایقی بعد ستوانیار «علی» مسئول دفتر یگان نزد من آمد. او تلگرافی در دست داشت و از من خواست که آن را بخوانم و بعد امضاء کنم.
♦️در آن تلگراف دستور داده شده بود که همراه دو تن دیگر از پزشکان یگانهای دیگر فوراً خود را به مقر تیپ ٤١٩ پیاده برسانم تا به جمع بندی و معالجه مجروحین آن تیپ که مورد #حمله نیروهای ایرانی قرار گرفته بود بپردازیم. تلگراف را که خواندم، برایم باور کردنی نبود که پس از یک روز کشیک و بدون استراحت باید عازم خط مقدم شوم. این در حالی بود که من به تازگی از خطوط درگیری بازگشته بودم و پزشکان دیگری هم در یگان حضور داشتند که حتی یک بار هم خط مقدم را ندیده بودند.
#هنگ_سوم
ادامه دارد...
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط ( ۹ )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ صدام دوست نداشت از ما بشنود که از دیگران، چه آمریکایی، چه اسرائیلی و یا هرکس دیگری چیزی یاد گرفته ایم.
برای نمونه، همیشه گفته ام که سرباز عراقی نود درصد از تجربه اش را از عشیره اش یاد میگیرد در حالی که سرباز آمریکایی تحصیل کرده و متمدن می نماید و در صحنه درگیری بهتر از سرباز عراقی برای یافتن راهکارهای جایگزین تلاش میکند.....
♦️الدورى در آغاز تجاوز (عراق) فرماندهی لشکر نهم پیشرو به طرف اهواز را بر عهده داشت. رژیم عراق منطقه خوزستانِ ایران را چون عمدتاً عرب نشین است، عربستان می نامید!
علت پیشروی عراقی ها در خوزستان این بود که فکر میکردند نیروهایشان برای [به اصطلاح] آزادسازی اعراب ساکن این منطقه وارد عمل شده اند و به راحتی می توانند به اهداف مورد نظر دست پیدا کنند. اما اعراب خوزستان که عملاً خود را ایرانی میدانند علیه ارتش متجاوز عراق وارد جنگ شدند.
♦️الدوری مشکلات سیاسی عمدهیی برای ارتش عراق ایجاد کرد. در طول جنگ نیروهای الدوری ۵۶ نفر از مردم خوزستان را دستگیر کردند که همگی چون #ایرانی بودند و از کشورشان دفاع می.کردند علیه ما مسلّح شده بودند. اما الدوری هرکس از مردم خوزستان را که علیه عراقی ها اقدام میکرد، عراقیهایی می دانست که به دیگر عراقی ها خیانت کرده اند و آنها را به جرم این خیانت #اعدام مینمود و به این کارها #افتخار می کرد! ...
♦️ الدوری پس از اعدام مردم (خوزستان) به این کارش افتخار می کرد و این واقعیت را فراموش کرده بود که این افراد پیش از اینکه متعلق به منطقه #خاصی باشند، از عشایر #عرب خوزستان هستند. تصوّر اولیه رژیم عراق این بود که بیشتر مردم منطقه خوزستان خوشحال می شوند که از [ به اصطلاح] سلطه ایرانیان آزاد شوند اما وقتی کسی یکی از عشایر عرب را میکشت، همه عشیره را با خود #دشمن میکند. ♦️الدوری با وجودی که از این نوع رفتار عشیره آگاه بود، ۵۶ نفر از #عربهای خوزستان را اعدام کرد. این افراد #سرباز_عراقی نبودند که #خائن قلمداد شوند. گذشته از این او در مواجهه با عشیره های عرب منطقه رفتار #بدی نشان داد و در نتیجه کل منطقه #علیه او و به تبع آن علیه نیروهای عراقی تحریک شدند.
♦️ اما عجیب این بود که #صدام به جای آنکه او را برای این اقدام موآخذه کند، آن را اقدمی #شجاعانه توصیف کرد!! ...
♦️ لشکر سوم از لشکرهای اصلی و موفق ما بود. شیتنه فرمانده نخبه لشکر ۱۲ عراق بود که می دانست دشمن قصد دارد از #کارون_عبور کند ولی فکر نمیکرد تعداد نیروهای ایرانی (متشکل از :ارتش، سپاه و بسیج) #ده_برابر نیروهایش باشد. ((احتمالاً در این امار اغراقی وجوددارد))
♦️نیروهای ایرانی نیروهای نامتعارف و پرتعدادی بودند که #روحیه_بالایی_داشتند. آنها عملیات عبور از رودخانه را که بسیار #خوب طراحی کرده بودند در تاریکی شب آغاز نمودند و به این ترتیب در موج اولیه حمله شان توانستند سرپل های متعددی در امتداد کرانه های شط العرب [ اروند] ایجاد کنند. بر اساس رویکردهای جنگ جهانی دوم، پاسخ مناسب عراقی ها به این حمله میتوانست حمله بیدرنگ به سرپلهای ایرانیان باشد.
♦️ شیتنه بر خلاف رسم معمول می خواست دشمن را به داخل میدان جنگ بکشاند و سپس نیروهایش را منهدم کند اما تعداد نیروهای #مهاجم ایرانی چنان زیاد بود که استحکامات عراقی تاب #مقاومت در برابر آنها را نداشت. از این رو شیتنه تلاش کرد نیروهایش را در مقابل تیپ های اصلی ایرانیان متمرکز کند، ولی نتوانست از #سرعت_آنها بکاهد و به همین علت نیروهایش به جای آنکه اقدام به پاتک کنند به تدریج در #لاک_دفاعی_فرو رفتند. این اشتباه و طرحریزی ضعیف سبب ، شد ایرانیان بتوانند لشکر سوم (عراق) را #منهدم کنند.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط (۱۰ )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ نیروهای ایرانی هنگام پیشروی با عبور از مناطقی که آتش توپخانه ما بود به حملاتشان ادامه می دادند و با این کار همه طرحها و محاسباتمان را #نقش بر آب میکردند. در نتیجه شیتنه به همراه سرهنگ صالح عبدالحلیل (فرمانده تیپ ۱۲ زرهی) و #ژنرال صلاح القدحی (فرمانده سپاه سوم) به جرم کوتاهی در اجرای وظایفشان #اعدام شدند.
♦️ در جولای [۱۹۸۲م (تیر ۱۳۶۱ش) یک دادگاه نظامی صحرایی غیر علنی در بصره تشکیل شد. وزیر دفاع، معاون وزیر دفاع عزت ابراهيم #الدوری، معاون سیاسی صدام، رهبران حزب (بعث) و چند نفر از اعضای ستاد فرماندهی نیروهای مسلح (عراق) که عمدتاً از #وابستگان صدام بودند در این دادگاه که شبیه #دادگاه_سپهبد ویلهلم کاپتل و هیتلر بود شرکت داشتند. جلسه محاکمه هم مملو از داد و فریاد و فحش و ناسزا بود.
👈 شکست (خرمشهر) ضربه سیاسی بزرگی برای #عراقیها بود. زیرا بازپس گیری خرمشهر به معنای آن بود که امکان سقوط #بصره نیز وجود دارد.
♦️اعدام فرماندهان نیز صرفاً واکنشی عصبی به آنچه اتفاق افتاده بود به شمار می آمد و به همین علت پس از چندی نام این فرماندهان هم در فهرست (به اصطلاح) شهیدان جنگ قرار داده شد.
♦️ این بازجویی ها و اعدامها در آن زمان اثری نداشت، ولی فرایند اعدامها پس از هر شکستی #تکرار میشد. هر فرمانده یی که در جبهه شکست می خورد هیچ چیز نمی توانست او را از #اعدام نجات دهد و حتی پیروزی هایش در گذشته نیز از اعدامش جلوگیری نمیکرد. ...
♦️در جنگ ایران و عراق، تعداد تانک های ام ۶۰ ایرانیان از دیگر انواع تانک ها بسیار کمتر بود. آنها در سطح لشکرها از تانکهای چیفتن انگلیسی استفاده میکردند. ایرانیان تانک ام ۶۰ را در گردانها و برای پشتیبانی از لشکرهای پیاده به کار می گرفتند و تعدادی نفربر زرهی ام (۱۱۳) آمریکایی و خودروهای شناسایی اسکورپین انگلیسی نیز داشتند.
♦️ زره تانک شوروی از زره تانکهایی که ایرانیان داشتند قوی تر بود. البته تجربه مقابله با این تجهیزات ایرانیان را داشتیم زیرا نیروی زرهیمان در سال [۱۹۷۳ م (۱۳۵۲ش)] در جولان با نیروهای اسرائیل (رژیم صهیونیستی) که تجهیزات مشابهی داشتند جنگیده بود.
♦️در ابتدا تانک ها و نفربرهای ایرانی نتوانستند در مقابل ما مقاومت کنند و تانک های #فرانسوی و #انگلیسی آنها خیلی زود منهدم شد. تنها در یک عملیات واحد زیر امر من پنج دستگاه تانک ام ۶۰ و چندین دستگاه نفربر زرهی ام ۱۱۳ به غنیمت گرفته شد. ما تانک های تی ۵۵ و تی ۶۲ ساخت شوروی را در اختیار داشتیم و یکی از تیپهایمان هم تانک تی ۷۲ داشت. چون تانکهای عراقی بهتر از تانکهای ایرانی بودند در نبرد زرهی بر ایران برتری داشتیم.
♦️از سوی دیگر نیروی هوایی ایران در آغاز جنگ بر نیروی هوایی ما برتری داشت. البته بعدها هوانیروز عراق بر آنها پیشی گرفت.
ایران از نظر نیروی پیاده در تمام طول جنگ بر ما #برتری داشت.
#روح انقلاب اسلامی بر بسیاری از نیروهای #ارتش ایران حاکم گردیده، آنها را تحت تاثیر قرار داده بود.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
جاماندگان
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی خط ( ۱۲ )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ ایران در آغاز نبرد از نظر راهبردی بر ما برتری داشت زیرا هر دو طرف درگیر، ۶۰ درصد از نیروهایشان را در شمال عراق مستقر کرده بودند اما ایرانیان شبه جزیره فاو و بسیاری نقاط مرزی دیگر را در اشغال خود نگه داشتند.
♦️در آن زمان نزار الخزرجی تعداد زیادی از افسران بلند پایه ارتش عراق را تنها به این علت #اعدام کرد که نتوانسته بودند به برتری بر ایرانیان در زمینه نیروی انسانی فایق آیند و از دستیابی به منطقه سلیمانیه جلوگیری کنند.
♦️ معرفی چند فرمانده بلند مرتبه و خاطراتشان
🔸 نزار الخزرجي
ارتشبد «نزار الخزرجی» فرمانده سابق ستاد کل #ارتش بعث عراق از اسرار جنگ ایران - عراق در سال های [۱۹۸۸ - ۱۹۸۰] و دلایل وفاداری اش به رژیم سابق «صدام» در زمان فرماندهی ستاد کل ارتش عراق در سال [۱۹۸۷] و استعفا از این منصب همزمان با پایان یافتن جنگ سخن گفت.
♦️ نزار الخرزجی خود گام به گام تمامی حوادث جنگ ایران و عراق را که در آغاز با عنوان #سرتیپ و سپس با سمت فرمانده لشکر و بعدها به عنوان مدیر کل وزارت دفاع و معاون ریاست ستاد ارتش و درنهایت در سالهای پایانی جنگ به عنوان #فرمانده ستادکل ارتش عراق در آن حضور داشت روایت میکند.
♦️ وی که با شبکه خبری "کتابات عراق" سخن میگفت از واقعیت های سرمایه گذاری کشورهای #عربی حوزه خلیج فارس به ویژه مشارکت #مصر، سودان، یمن و اردن در این جنگ سخن گفت و از بعضی اختلافات پیرامون حجم این سرمایه گذاری ها و میزان سهم هر یک از کشورهای عربی این گونه گفت: حمایتهای کشورهای حوزه خلیج فارس از عراق در طول هشت سال جنگ از ده درصد کل هزینه های این جنگ فراتر نمی رود و گردانی که #ملک حسین پادشاه اردن قول آن را به ارتش عراق داده بود، در نهایت به یک مجموعه هزار نفری که اکثرشان را زندانیان اردنی تشکیل می دادند کاهش یافت. این در حالی ست که یمن هر شش ماه یک بار، یک تیپ را برای آموزش نظامی به عراق می فرستاد!
این فرمانده نظامی سابق #حزب بعث عراق در مورد تفاهمنامه عراق با #مصر مبنی بر صنعتی سازی جنگ هم گفت نتیجه این تفاهمنامه از دست رفتن بودجه ارسالی عراق بود چرا که دولت مصر در مقابل مبلغ دریافتی، تانکهای مستهلک و فرسوده یی را به عراق ارسال کرد اما صدام حسین #اعتراضی نکرد و برای حفظ روابط عراق با مصر دستور پرداخت کل مبلغ را صادر نمود.
♦️سپهبد خزرجی همچنین در ادامه از نقش کشور لیبی از زمان اصابت نخستین موشک «اسکاد» در بغداد از سوی ارتش ایران مدعی شد این موشکها را «معمر قذافی» در پناه ایران قرار داده بود. الخزرجی از #نقش_واقعی_آمریکا_درجنگ تحمیلی عراق علیه ایران و بازی آمریکا با ارتش عراق گفت:: آمریکا همیشه میخواست این جنگ .#طولانی شود، چرا که به نظر می رسید اطلاعات عملیات آزادسازی منطقه «فاو» از سوی آمریکایی ها در اختیار نیروهای ایرانی قرار می گیرد.
او هم اکنون که به تفصیل به فرار وی از عراق در سال [۱۹۹۶] و پناهندگی اش در #دانمارک و صدور حکم تبعید در سال ۲۰۰۱ به اتهام مشارکت #در بمباران شیمیایی حلبچه در مارس [۱۹۹۸] و سپس فرار از دانمارک و ورود پنهانی به عراق در سال [۲۰۰۳] و نقشش در کودتایی که قبل از هجوم نیروهای آمریکایی به عراق علیه رژیم #صدام حسین انجام شد می پردازد.
♦️حضور صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق در مجموعه خاطرات ارتشبد خزرجی از اولین دیدارش در سفارت عراق در مسکو در سال [۱۹۷۱] بخش وسیعی از خاطرات او را در بر می گیرد. در آن زمان خزرجی نائب رئیس #وابسته نظامی عراق و #صدام معاون ریاست قوا بود و الخزرجی برای #عمویش #سرتیپ ابراهیم الانصاری رئیس ستاد ارتش عراق در زمان انقلاب بعث [۱۹۶۸] میانجیگری کرد و صدام هم به وعده خود وفا نمود. نقطه #تناقض این جاست که دوست الخزرجی که او را به صدام #معرفی کرد - فاضل براک - همان کسی که بعدها به مدیریت سازمان #امنیت و اطلاعات منصوب می شود و در سال [۱۹۹۱] توسط صدام #اعدام میگردد. از آن لحظه رابطه خاصی میان این دو مرد شکل گرفت.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی خط ( 27 )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ سؤال: آیا صدام از شکست دادن ایران خوشحال بود؟
ژنرال مکی: قطعاً... شخصیت صدام حسین بعد از این لحظه تغییر شگرفی کرد! خود را پیروز میدید و مغرور شده بود تا اندازهای که خودش را #الهه میدید و شروع کرد به #دور کردن خود از دیگران.
♦️کارهایش عجیب و غریب شده بود؛ وقتی به تو نیاز پیدا میکرد، تو را در آغوش میگرفت و وقتی که احتیاجش تمام میشد، به #رگبارت میبست. این دقیقاً کاری بود که با خود من کرد. بعد از اینکه برایم اعتبار بزرگی در میان نیروهای مسلح به وجود آمد.
♦️سؤال: احساست به عنوان یک فرمانده وقتی که یکی از افسرها یا سربازانت کشته میشدند، چه بود؟
مکی: احساس #سختی بود. در خلال جنگ، روابط بسیار صمیمانهای با مردم به وجود میآید. آنچه افسرها و سربازها را گرد هم میآورد، سرنوشت یکسانی است که اساس آن پشتیبانی از یکدیگر است. کار ما متمرکز بر کم کردن خسارتها بود و عملاً هم خسارتهای درگیریهای ما که به واسطه آن عراق راازشرجنگ آزاد کردیم، کم بودند. موفق شدیم به جنگ پایان دهیم و به این شکل توانستیم جان صدها هزار نفر از عراقیها را نجات دهیم.
♦️سؤال: آیا ممکن بود جنگ چند سال دیگر ادامه پیدا کند؟
مکی: بله، اگر به همان شیوه سابق میماند، ادامه پیدا میکرد. به اعتقاد من، عراق دیگر #نمیتوانست به جنگ ادامه دهد، زیرا درآمدهایمان ته کشیده بود و بدهیهای سنگینی بر دوشمان افتاده بود. خسارتهای انسانیمان نیز نسبت به جمعیت بسیار زیاد بود. علاوه بر آن، خطوط نفت بسته شده بود،
♦️ در حالی که ایرانیها از لحاظ تعداد از ما بیشتر بودند و راههای مواصلاتی آنها و صادرات نفتشان باز بود. در آن موقع ایران با تعداد کمی از نیروهای سپاه پاسداران خود میجنگید.
♦️ فصل دوم: تحلیل و خاطرات فرماندهان و اسرای عراقی از جنگ تحمیلی
👈طه یاسین رمضان و سرکوب #کردهای حلبچه با #سلاح شیمیایی
♦️طه یاسین رمضان یکی از مشاوران #اصلی صدام بود و در #جنایت دیکتاتور سابق عراق علیه شیعیان و کردها مشارکت مؤثری داشت. او از #کردهای موصل بود و خانوادهاش #اصالتاً اهل #دیاربکر #ترکیه بودند. در ابتدا کارمند بانک بود، سپس به ارتش و حزب #بعث پیوست و ارتقا یافت. وی عضو شورای فرماندهی انقلاب عراق، یعنی #بالاترین نهاد حاکم در عراق بود. یاسین رمضان مدتی فرمانده گروه شبهنظامی جیش الشعبی (ارتش مردمی عراق) بود
♦️ که نتوانست #موفقیت زیادی کسب کند و از سال ۱۹۹۱ تا سقوط رژیم سابق عراق در آوریل سال ۲۰۰۳ سمت معاونت رئیسجمهوری را در اختیار داشت. در #دادگاه معروف به #دادگاه صدام و همدستانش، فقط به خاطر یکی از #جرایم، یعنی مشارکت در کشتار #شیعیان روستای دجیل، ابتدا به حبس ابد و سپس به #اعدام محکوم شد. طه یاسین رمضان در سرکوب خشونتآمیز شیعیان عراق در سال ۱۹۹۱ و کاربرد #اسلحه شیمیایی در #حلبچه در سال ۱۹۸۸ دست داشته است. او در سال ۲۰۰۷ در عراق اعدام شد.
#آنسوی_خط
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط ( 28 )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ علی حسن المجید
معروف به علی شیمیایی
در سال ۱۹۴۱ در #تکریت زاده شده، اما خود او میگوید که متولد سال ۱۹۴۴ است. او #پسرعموی صدام دیکتاتور معدوم بود. پلههای ترقی نظامی را به سرعت طی کرد و در دوران رژیم بعثی به یکی از مهرههای اصلی رژیم سرکوبگر صدام تبدیل شد.
♦️ علی شیمیایی را بسیاری «سنگدلترین همراه صدام» مینامند که حاضر بود برای #بقای رژیم دست به هر جنایتی بزند.
بر اساس گزارشی که نشریه آلمانی #اشپیگل در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۷ منتشر کرده بود، در یک نوار صوتی که از شیمیایی به دست آمده، این جنایتکار درباره #کردها گفته است: «من همه آنها را با سلاح شیمیایی #نابود خواهم کرد!»
♦️ علی شیمیایی در دادگاههایی که طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ برگزار شد، اعتراف کرد که #صدام شخصاً دستور قتلعام کردهای #حلبچه برای پاکسازی آن شهر از این افراد را صادر کرده است.
♦️او در همین حال ضمن قسم خوردن در مقابل خداوند گفت: «من خود شخصاً دستور دادم آن دسته از افرادی که شهر حلبچه را بعد از محاصره - که مورد هدف ما بود – ترک نکرده بودند، #اعدام کنند.» اولین حکم اعدام وی در سال ۲۰۰۷ به اتهام کشتار دسته جمعی کردهای عراق و جنایات غیر بشری در حمله معروف به «انفال» در سال ۱۹۸۸ صادر شد.
♦️ او سپس دو بار دیگر به اتهام سرکوب انتفاضه شیعیان در جنوب عراق پس از حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۱ و کشتن دهها تن از یاران #مرجع تقلید شیعی عراق «آیت الله سید محمد صدر» و نیز به اتهام شرکت در کشتار و آواره کردن شیعیان در سال ۱۹۹۹، به اعدام محکوم شد. وی برای چهارمین بار به عنوان مسئول حمله شیمیایی به روستای کردنشین حلبچه که به کشته شدن #پنج هزار نفر انجامید، به اعدام محکوم گردید. او نهایتاً در پنجم بهمن ماه ۱۳۸۸ (۲۵ ژانویه ۲۰۱۰) اعدام شد.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط (30)
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️برزان تکریتی،
برادر ناتنی و رئیس استخبارات صدام،
برزان ابراهیم الحسن التكریتی برادر ناتنی صدام حسین و رئیس استخبارات عراق در زمان صدام بود که در زمستان ۱۳۸۵ #اعدام شد. او از مسئولان اصلی کشتار دجیل در سال ۱۹۸۱ میلادی شناخته میشود که در طی آن به کیفر شلیک به سوی صدام از میان نخلستانهای دجیل، منطقه بمباران شد.
♦️کشتزارها و نخلستانها سوزانده و ۱۴۸ تن اعدام شدند و ماندگان به منطقهای در مرز عربستان سعودی به زور #کوچانده شدند. برزان تکریتی از سال ۱۹۸۳ به مدت چندین سال به عنوان نماینده عراق در دفتر اروپایی سازمان ملل در ژنو خدمت میکرد و در این سمت بارها بر اینکه رژیم عراق استوار بر مردمسالاری است، تأکید میورزید!
♦️همچنین دختر وی سجی، همسر عدی پسر صدام بود. عدی به همراه برادرش در سال ۲۰۰۴ در بمبارانهای نیروهای ائتلاف آمریکایی کشته شدند. برادر ناتنی صدام در دی ماه ۱۳۸۵ اعدام شد. او پیش از حلقآویز شدن به شدت گریه میکرد و در توجیه کار خود میگفت: «از اعدام نمیترسم، اما به خاطر کارهای نیمهتمام صدام حسین که آنهمه زحمت کشیده بود، افسوس میخورم!»
♦️ برزان تکریتی از اینکه جنگ با ایران و فارسها نیمهتمام ماند و نتیجهای حاصل نشد، کویت به اشغال کامل عراق در نیامد، و نیروگاه اتمی عراق ویران شد، ناراحت بود و همواره نام صدام را صدا میزد.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط (31 )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ عزت ابراهیم الدوری،
یاور صدام و فرمانده داعش
وی در سال ۱۹۴۲ میلادی در روستای «الدور» واقع در حومه شهر تکریت زادگاه صدام به دنیا آمد؛ همان روستایی که صدام هنگام #دستگیری در #حفرهای مخفی شده بود. خانواده او که بسیار فقیر بودند به علت تنگدستی بیش از حد به بغداد نقل مکان کردند تا پدر خانواده بتواند در تابستان داغ پایتخت، یخ بیشتری بفروشد.
♦️ عزت به سرعت در حزب بعث عراق ترقی کرد و به یکی از ارکان این حزب تبدیل شد. یکی از دوستانش درباره علت سرعت ارتقای وی در ارتش عراق میگوید: «عزت، قد تقریباً بلند و هیکل چهارشانهای داشت و همواره با صدای آهسته و خشن سخن میگفت؛ همه اینها عواملی است که یک فرمانده ارتشی را در میان دیگران برجستهتر میکند.» عزت ابراهیم پس از برعهده گرفتن مناصب متعدد در حزب بعث و دولت پس از کودتای جولای ۱۹۶۸، از جمله وزارت کشاورزی و وزارت صنایع، به مراتب بالای سیاسی در این حزب رسید و به عنوان #معاون صدام در ریاست شورای رهبری انقلاب و نفر دوم حکومت عراق انتخاب شد.
♦️روزنامه الشرق الاوسط درباره علت انتخاب وی به این دو منصب از سوی صدام مینویسد: «هنگامی که از رئیس جمهور معدوم عراق پرسیده شد راز انتخاب #عزت ابراهیم به این مناصب چه بود؟ او با صدایی بلند و لحنی نیشدار جواب داد: انتخابش کردم زیرا او یک #بت است. این علاقه و احترام، موضوعی یکطرفه نبود، بلکه دو جانبه بود؛
♦️تا جایی که عزت ابراهیم در مقالهای که در سال [۱۹۸۵ میلادی] در روزنامه بعثی «الثوره» به چاپ رساند، درباره سرور خود، صدام نوشت: «اگر محمد نه خاتم الانبیا بود، قطعاً میگفتیم که تو خاتم الانبیا هستی!» در ادامه این سیر صعودی در دستگاه رژیم بعث عراق، #دختر عزت ابراهیم نیز با «عدی» پسر صدام ازدواج کرد، اما این ازدواج دیری نپایید و به جدایی کشید!
♦️او در قلع و قمع انتفاضه شعبانیه که از سوی شیعیان و کردها سازماندهی شده بود، حضور فعال داشت و در طول جنگ عراق با ایران نیز در به کارگیری سلاحهای شیمیایی و اعدام ساکنان شیعه جنوب نقش ویژهای داشت. عزت ابراهیم الدوری چند روز پس از #اعدام صدام حسین از سوی طرفداران حزب بعث عراق به عنوان #رهبر جدید حزب بعث معرفی شد. وی در سالهای [۲۰۱۲ و ۲۰۱۳] دو پیام ویدئویی منتشر کرد و تمام نیروهای ملی اسلامی عراق را به ائتلاف با یکدیگر و مقاومت در مقابل دولت بغداد فراخواند.
♦️ او از پیروان طریقت صوفیه نقشبندیه بود و رهبر معنوی ارتش مردان نقشبندیه محسوب میشد.
در جریان حمله نیروهای داعش در سال [۲۰۱۴]، بسیاری از عزت ابراهیم به عنوان یکی از فرماندهان پشت پرده #داعش در شمال عراق یاد میکردند. بنا به اعلام تلویزیون دولتی عراق، عزت ابراهیم سرانجام توسط نیروهای ائتلاف عراقی در ۱۷ آوریل [۲۰۱۵] کشته شد.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط (32 )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ نبرد شلمچه از زبان سرهنگ عراقی
خاطرات سرهنگ عراقی ثامر عبدالله
♦️بسیاری از فرماندهان دوران دفاع مقدس برای ثبت و ضبط تجربههای خود از هشت سال جنگ تحمیلی حکومت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، خاطرات خود از حضور در #میادین_جنگ را بازگو کردهاند که ماحصل آن چاپ و انتشار کتابهای متعدد از این خاطرات است. ارزش این خاطرات که از آنها به عنوان #تاریخ_شفاهی جنگ هم یاد میشود،
♦️علاوه بر بازگویی جنبههای دینی و انسانی در رفتار رزمندگان، به منزله اسناد شفاهی ماندگاری است که تاریخ دوران دفاع مقدس را در قالب #خاطرات رزمندگان به نسلهای بعدی منتقل میکند. البته این مسئله #یک_روی سکه است و روی دیگر سکه به بازگویی واقعیتهای جنگ تحمیلی از زاویه مقابل، یعنی #سربازان و فرماندهان ارتش بعثی عراق بستگی دارد که آنها هم تجربهها و مشاهدات خود از هشت سال جنگ تحمیلی را بیان کنند.
♦️ این خاطرات باید چاپ و منتشر گردد تا تصویری روشن و تقریباً کاملی از واقعیتهای هشت سال #دفاع مقدس ملت مسلمان ایران در مقابل #تجاوز حکومت بعثی عراق برای آیندگان به یادگار گذاشته شود.
♦️در این زمینه شکی نیست که بسیاری از فرماندهان ارتش بعثی عراق از هشت سال جنگ تحمیلی این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران خاطرات بسیاری در سینه دارند که تنها بخشی از آنها که حکم اسناد با ارزش و تاریخی در این زمینه را دارند، تاکنون منتشر شده و بازگویی و مکتوب کردن بقیه خاطرات این افراد به تلاش و همت مراکز مطالعاتی در این زمینه بستگی دارد تا بخش قابل توجهی از این خاطرات یا همان #اسناد برای نسلهای بعدی منتقل شود. هر چند تاکنون کتابهای متعددی در این باره چاپ و منتشر شده است،
♦️اما ابعاد واقعه بزرگتر از آن است که بشود در قالب چند کتاب خاطره یا تحقیق و پژوهش به ثبت و ضبط همه آن پرداخت و مطمئن شد که وظیفه اصلی مسئولان مربوطه و محققان و پژوهشگران این حوزه تمام شده است و اسناد این رویداد #بزرگ قرن به شکل مطلوب به نسلهای بعدی انتقال یافته است.
♦️امروز آثاری که از سوی افسران و سربازان عراقی در کشورهای دیگر منتشر میشود، بیانگر این نکته است که عراقیها نیز مانند #آلمانیها صاحب ادبیات #ضد جنگ هستند؛
♦️زیرا هم #متجاوز بودهاند و هم #مغلوب. به همین خاطر متجاوز شکستخورده #نمیتواند #ادبیات.مقاومت خلق کند.
واما ادامه خاطرات سرهنک عراقی ثامرعبدالله👇
♦️«ادارهی محور به عهده لشکر شش زرهی به فرماندهی سرتیپ ستاد ثابت سلطان بود. تیپ ما به فرماندهی سرهنگ ستاد حازم الدلیمی به نیروهای لشکر شش...»
فصل دوم: تحلیل و خاطرات فرماندهان و اسرای عراقی از جنگ تحمیلی (۱۸۱)
♦️حرکت نیروهای تحت فرماندهی ثامر عبدالله به سمت محور شیب و به روزهای شدید درگیری در این محور و محورهای اطراف آن اشاره میکند. سرهنگ عراقی راوی خاطرات به #اعدام اسرای ایرانی اشاره میکند و میگوید: «حرکت کردیم، جنگ تن به تن ما و #نیروهای اسلامی (ایران)شروع شد... گروه زیادی از سربازان ایرانی را اسیر کردیم. تعدادشان به ۵۵ یا ۶۵ نفر بود.
♦️سرلشگر هشام صباح الفخری #دستوراعدامشان را صادر کرد و گفت: «از طرف #صدام حسین دستور رسیده که سربازان #خمینی را اعدام کنیم.» در ادامه به بیان خاطرات خود از محور شلمچه میپردازد: «شلمچه، سرزمین گستردهای است که لابهلای سنگرها قرار دارد. در این منطقه، سیستمهای دفاعی بینظیری ساخته شده است.
♦️این مواضع در یک منطقه بیابانی به مساحت ده تا سیزده کیلومتر مربع گسترده است؛ به این صورت که آن را #مینگذاری کرده، سپس آب بستند و بعد، سنگرهای خالی کوچکی کنار آب ساخته شد که در این سنگرها، مواضعی هم جهت انتقال نیرو و مواد غذایی ساخته شد. دیدبانها در اینجا فعال بودند و سلاحهای #سنگین آماده آتش هم مستقر شد. این #تصویری کلی از جغرافیای شلمچه است؛ منطقهای که لشکر یازدهم به فرماندهی آل رباط در آن عملیات موفقی انجام داده بود.»
♦️سرهنگ ثامر عبدالله همچنین تشریحی از موقعیت و شرایط نبردها در منطقه عمومی شلمچه ارائه میدهد: «تیپ ما به منطقه رسید. این منطقه با تهدیدی جدی روبهرو بود. به فرمانده گردان - عزّت القره غولی - گفتم: «فکر میکنی چه اتفاقی میافتد؟» گفت: «با نشانهای شجاعت از ما تقدیر خواهند کرد!» ♦️گفتم اما من فکر میکنم در این نبرد #کشته میشویم.» گفت: «نه! من از آینده خودم #باخبرم و میدانم که زندگیام طولانی است!» تیپ ما برای آمادهسازی گروهانهای خود در منطقهی الجباسی در نزدیکی شلمچه مستقر شد. در شب، تمام واحدها در این منطقه گرد آمدند؛ طوری که منطقه دچار کمبود مواد غذایی شد، چون یک سوم ارتش عراق در اینجا گرد آمده بودند.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط (36)
دفاع مقدس به روایت دشمن
● مصاحبهای مفصل با
«نزار عبدالکریم الخزرجی» (2)
♦️نزار عبدالکریم الخزرجی در سال [۱۹۸۷م] (۱۳۶۶هـ.ش) به فرماندهی سپاه اول ارتش عراق منصوب شد. در این مدت، او توانست به این سپاه سروسامانی بدهد و تعدادی از نیروهای زبده ارتش عراق را در این سپاه گرد آورد. همچنین موفق شد بعضی از مناطقی که در دست نیروهای ما بود، از جمله قله گردمند دربندیخان، کوههای سید صادق و تپه سلطان را بازپس گیرد. تحرک پیدرپی واحدهای تحت امر این ژنرال باعث شد که فرمانده کردهای #مخالف عراق که به #ابوریشه معروف بود و همچنین یکی از برادران #جلال طالبانی کشته شوند.
♦️ژنرال الخزرجی برای شناسایی مناطق همیشه از هلیکوپتر استفاده میکرد. در یکی از این پروازها، یکی از مقرهای نیروهای #کرد مخالف را شناسایی کرد. این مقر نزدیک روستایی کردنشین بود. او به موضع توپخانه #دستور شلیک داد، ولی سرگرد «هشام رهیف» با دلایل #انسانی از گلولهباران طفره رفت.
اما عاقبت ژنرال الخزرجی متقاعد نشد و با اسلحه کمری خود چند گلوله در سر هشام خالی کرد.
♦️ پس از آن، دستور گلولهباران روستا را داد. به دنبال خشونتهای مکرر این ژنرال، منطقه شمال عراق با حالتی از خشم و نفرت برای مدت محدودی خاموش و بیتحرک شد. او همیشه از خلبانهای عراقی میخواست که روستاهای #مرزی ایران را به شدت #بمباران کنند.
♦️ او (الخزرجی)معتقد بود این روستاها(عراق) محل تجمع نیروهای ایرانی است و این ضربههای کوبنده به آنها اجازه ماندن در این مناطق را نمیدهد. درباره اهالی روستاهای بمباران شده هم میگفت: ما آنان را دشمن خود میدانیم و تفاوتی میان #پیر و جوان نیست. آنان به منزله سربازان دشمن هستند. به همین خاطر آنان را #نابود میکنیم تا تعداد بیشتری از طرفداران ایران را جلب نکنند.
♦️ژنرال الخزرجی به کسی که در مقابلش میایستاد #رحم_نمیکرد. از این رو درصدد #اعدام تعدادی از افسرانی بود که مخالف خط مشی او بودند. #سرتیپ احمد هاشم، سرهنگ سامی الاماره، سرهنگ اسعد سلطان و سرهنگ دوم فلاح مطلک الجبوری از افراد برجستهای بودند که در #مخالفت با او در ارتش عراق شهرت داشتند.
♦️در سال [۱۹۸۵ (۱۳۶۴)]، صدام طی نامهای از #ژنرال الخزرجی به خاطر تلاشهایی که در نبرد قادسیه، به ویژه در عملیات متعددی که توسط سپاه هفتم در مناطق شمالی انجام داد، تشکر و قدردانی کرد. وقتی جنگ #عراق با ایران پایان یافت، در تاریخ ۱۹۸۸/۳/۱۱ (۱۳۶۷هـ.ش) از طرف صدام طی حکمی این ژنرال به عنوان رئیس ستاد ارتش منصوب شد و دو سال بعد یعنی در تاریخ [۱۹۹۰/۹/۱۹ (۱۳۶۹هـ.ش)] مشاور نظامی صدام شد.
♦️ این ژنرال تیزهوش در مارس [۱۹۹۶] موفق شد از عراق #فرار کند. او ابتدا همسرش را به #اردن فرستاد تا مقدمات سفر او را فراهم کند. پس از گذشت سه ماه از سفر همسرش به امان و سپس به ترکیه،👇
#ژنرال_الخزرجی_با_لباس_زنان از استان موصل به کردستان رفت.
♦️ در آنجا یک فروند هواپیمای #آمریکایی در انتظارش بود تا او را به #اردن ببرد. #ژنرال الخزرجی در اردن اعلام کرد که به صفوف مخالفین عراق و به گروه «حرکت وفاق میهنی» پیوسته است، اما بعد حزبگرایی را مورد حمله قرار داد و گفت: «من تمایلی به حزبگرایی ندارم.
♦️ چهل سال پیش تحت لوای شعارهایی که #حزب_بعث میداد به این حزب #پیوستم، اما هنگامی که مرحله #عمل فرارسید، عناصر #دیکتاتور اقداماتی انجام دادند که عراق باید بهای سیاستهای غلط آنان را بپردازد.»
♦️او درباره جنگ عراق با ایران در اردن مطالب زیادی عنوان کرده است. او ادعا میکند که در #تجاوز عراق به ایران دخالتی نداشته است. این در حالیست که او #عضو کمیته نظارت بر #جنگ بود. همچنین میگوید جنگ با ایران برای هر افسری یک امر طبیعی و عادی بود،👇
👈 زیرا #آمریکا و غرب خواستار #جنگ عراق با ایران بودند.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
جاماندگان
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط 40
دفاع مقدس به روایت دشمن
● مصاحبهای مفصل با
«نزار عبدالکریم الخزرجی» 6
👈سؤال: آیا صدام با تو در جبهه دیدار داشت؟
♦️نزار الخزرجی: بیش از یک بار آمد.
👈سؤال: در کدام جبهه؟
♦️نزار الخزرجی: در بخش مرکزی در شرق #خانقین دوبار پیش من آمد و از من خواست به خطوط مقدم برویم. ولی من او را به بخشهای #عقبتر بردم و گفتم این جا خطوط #مقدم است، چون اگر #کشته میشد، مسئولیتش به گردن من بود.
👈سؤال: عدنان خیرالله هم شجاع بود؟
♦️نزار الخزرجی: بله، شجاع بود و چیز فهم، ولی تصمیمگیری با او نبود.
#صدام بعد از قطعنامه ۵۹۸، بسیاری از فرماندهان و افسران بلندپایه را #سربه_نیست_کرد.
تعداشان شاید بیش از 250نفر است
شاید هم بیشتر
👈سؤال: فرماندهان نظامی اصلی در زمان جنگ عراق و ایران چه کسانی بودند؟
♦️نزار الخزرجی: خیلیها #ظاهر شدند و توانستند با موفقیت نبردها را فرماندهی کنند و برخی دیگر هم در انجام مأموریتهایشان #شکست خوردند. ولی ما در پایان کار جنگ را یکسره کردیم.
👈سؤال: صدام از فرماندهان نظامی، کسی را اعدام هم کرد؟
نزار الخزرجی: #بله، به دلیل آنچه عدم انجام وظایفشان به شکل #مطلوب حساب میکرد، نه به دلیل خیانت و کمکاری.
👈سؤال: این اعدامها در روحیه ارتش عراق تأثیر #منفی نداشت؟
♦️نزار الخزرجی: قطعاً #تأثیرداشت؛ ولی در هر حال جنگ، جنگ است و جایی برای آسان گرفتن نیست.
👈سؤال: چه طور یک فرمانده #اعدام میشد و چه کسی باید در مورد اعدام او #تصمیمگیری میکرد؟
♦️نزار الخزرجی: از این قضیه خبر نداریم. مثلاً بعد از سقوط محمره (خرمشهر)، فرمانده سپاه و فرماندهان لشکرها از جمله سرلشکر 👈«صلاح القاضی»، فرمانده سپاه سوم #اعدام شدند. میگویند او با صدام و فرماندهان به دلیل #دخالتهایشان در #کارش و دخالت در مدیریتش در صحنه عملیات - که موجب تلفات زیادی در لشکر شده بود – یکی به دو کرد. این قبیل بحثها را فرماندهی نوعی مبارزطلبی به حساب میآورد.
👈سؤال: بعد از جنگ چه طور؟
♦️نزار الخزرجی: این جا بود که #عملیات سر به #نیست کردن آغاز شد. ارتش عراق از جنگ پیروز خارج شد! افسران از این جنگ سربلند برگشتند، چون در نبردهای سنگینی شرکت کرده بودند. این که حتی افسران رده بالا داشتند ((موجب #نگرانی حکومت شد)) پس #شروع کرد به عملیات #اعدام و سر به نیست کردن و دور کردن آنها از #مراکز قدرت.
👈سؤال: این سر به نیست کردنها شامل نظامیان در چه سطحی بود؟
♦️نزار الخزرجی: فرماندهان سپاهها، لشکرها و تیپها، #خیلیها اعدام شدند.
👈سؤال: میتوانیم بگوییم که دهها نفر از افسران رده بالا #اعدام شدند؟
♦️نزار الخزرجی: عددشان خیلی بیشتر از دهها نفر است. شاید دهها نفر از افسران رده بالا به #اضافه #صدها نفر از دیگر افسران.
♦️این تعداد جدایِ از اعدام افسران و درجه داران وسربازان توسط فرماندهان در پشت خط مقدم بعداز عقب نشینی ها هست که در #دادگاه های صحرایی که از طرف فرماندهان وابسته به حزب بعث صورت می گرفت و آمارشان بسیار بیشتر از این اعداد است به اضافه فراریان از جنگ؛
👈سؤال: کدام عنصر بود که جنگ بین عراق و ایران را یکسره کرد؟
♦️نزار الخزرجی: به کارگیری درست قدرت ارتش و نیروهای مسلح [عراق].
میشد جنگ را چند روزه تمام کرد به شرطی که از امکانات ارتش از همان ابتدا استفاده میشد. بنابراین معتقدم که من در نجات صدها هزار نفر از عراقیها و ایرانیها و کم کردن تلفات و خسارتها نقش داشتم.
👈سؤال: شما چه طور با تصمیم #آتشبس مواجه شدید؟
♦️نزار الخزرجی: #جشن گرفتیم و بسیار خوشحال شدیم چون ((اراضی عراق کاملا آزاد شده بود)) و به دلیل از بین رفتن علامتهای مرزی قدیمی و برای اینکه مجالی برای اشتباه نماند تا مسافتهای دو سه کیلومتری داخل خاک ایران هم رفته بودیم. من این موضوع را به فرماندهی اطلاع دادم.
👈سؤال: تلفنی به او اطلاع دادی؟
♦️نزار الخزرجی: نه! با هم بودیم و سپس از پیش او رفتم و او هم بیانیه مشهورش را صادر کرد. هنگام پذیرش قطعنامه از طرف [امام] خمینی؛ صدام خیلی خوشحال شد و گفت خدا خواست که عالم و ملت ما این را بشنود که همان خمینی که میگفت نوشیدن جام زهر را بر آتش بس مجبور شده است آتش بس را بپذیرد. ترجیح میدهد،
💢#یک_توضیح👇
اولا هدف صدام اشغال وتصرف خاک. ایران بود و ساقط کردن جمهوری اسلامی و
👈** این فرمانده عراقی در #مصادره #پیروزی دفاع مقدس، فراموش کرده که هیچیک از اهداف #صدام خصوصا تغییر قطعنامه #۱۹۷۵ #ناکام مانده و در مورد جمله معروف حضرت امام (ره) نیز، آن را #تلقی شکست کرده نه اهداف بلند وی در حاکمیت ملت عراق بر ظلم صدام و دیگر مسائل داخلی.
و خوشحالی شان هم بابت آزاد شدن خاک عراق بود؛
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی خط(50)
دفاع مقدس به روایت دشمن
((این موضوع بعدازاعدام صدام وروابط ایران با عراق است))
♦️عزت الدوری: ایران عراق را اشغال کرده است
♦️روزنامه قدس عربی گفتوگویی با عزت الدوری، معاون سابق صدام حسین و یکی از بازماندگان حزب #بعث، انجام داده است که در این مصاحبه، الدوری ایران را مورد حمله قرار داده و ادعاهایی مطرح کرده و نهایتاً از کشورهای خلیج فارس تقاضای کمک کرده است! عزت الدوری درباره ایران گفت: «ایران عراق را تحت اشغال همهجانبه خود قرار داده است و حتی#ریاست جمهوری، #نخستوزیری و ریاست #پارلمان از سوی #ایران انتخاب میشوند و همه #نیروهای_نظامی_عراق تحت فرمان #ایران هستند.»
♦️وی در مورد ارتباط با #داعش نیز گفت: «هیچ ارتباطی با داعش ندارم و داعش از همان ابتدا با حزب بعث دشمنی داشته و دهها تن از اعضای حزب بعث را به قتل رسانده است.» معاون سابق صدام حسین درباره آینده حزب بعث از کشورهای حاشیه خلیج فارس درخواست کرده تا برای مقابله با امواج ایرانی در عراق از #حزب بعث حمایت کنند تا بتوان با ایران مقابله کرد.
♦️ الدوری درباره جنگ کویت گفت: «آنچه بعث در برابر کویت انجام داد، #اشتباهی کشنده بود و از مردم کویت عذرخواهی میکنم و تنها با اتحاد امت عرب است که این مشکلات حل خواهد شد.»
♦️عزت ابراهیم الدوری [۱۹۴۲] از فرماندهان نظامی عراقی است. او معاون #اول سابق صدام حسین، رئیسجمهور عراق و نایب رئیس شورای رهبری انقلاب عراق تا سال ۲۰۰۳ و اشغال عراق توسط #آمریکا بود. وی مهمترین مقام ارشد حزب #منحله بعث عراق بود. در ورقهای پاسور مقامهای ارشد بعثی تحت تعقیب که آمریکاییها منتشر کردهاند،
♦️عزت ابراهیم «شاه خاج» است و جایزه ده میلیون دلاری برای دستگیری وی تعیین شده است.
♦️عزت ابراهیم چند روز پس از #اعدام صدام حسین از سوی طرفداران حزب بعث عراق به عنوان رهبر جدید حزب بعث معرفی شد. وی در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ دو پیام ویدئویی منتشر کرد.
👈عزت ابراهیم، یکی از پیروان طریقت #صوفیه_نقشبند، به عنوان #رهبر معنوی ارتش مردان #نقشبندیه شناخته میشود و تمام نیروهای ملی اسلامی عراق را به ائتلاف و مقاومت در مقابل دولت بغداد فراخوانده است.
♦️او از گروههای شورشی فعال برای مقاومت علیه نیروهای خارجی مستقر در عراق و دولت بغداد است. در جریان حمله نیروهای دولت اسلامی(داعش) عراق و شام در سال ۲۰۱۲، بسیاری از عزت ابراهیم به عنوان یکی از #فرماندهان پشت پرده #شورشیان در شمال عراق یاد میکنند.
♦️ عزت ابراهیم، ژنرال #فراری عراقی، در واکنش به اعدام صدام حسین به خاطر #جنایت علیه بشریت، کشورهای آمریکا، بریتانیا، اسرائیل و #ایران را عامل اعدام صدام حسین معرفی کرد و خواهان #خونخواهی او شد.
♦️عزت ابراهیم الدوری از بدو فعالیت #داعش در عراق به عنوان یکی از #اعضای_بلندپایه آن فعال بود. برخی اخبار از #زخمی شدن وی در ژوئن ۲۰۱۲ در نزدیکی بیجی حکایت داشتند. یک منبع بلندپایه در استان صلاحالدین عراق از زخمی شدن عزت الدوری در شمال این استان بر اثر حمله موشکی خبر داده بود. این در حالی است که برخی منابع #او را مسئول شاخه نظامی #داعش در عراق میدانند.
♦️در ۱۷ آوریل ۲۰۱۵ (۲۸ فروردین ۱۳۹۲)، #دولت عراق رسماً اعلام کرد که #عزت ابراهیم در یک کمین نیروهای ارتش در منطقه «حمرین» #کشته شده است. با این حال، آزمایش #دیانای برای تشخیص هویت جسد میسر نشد و مدتی بعد ویدیویی از عزت ابراهیم منتشر گردید.
گرچه معلوم نیست آن ویدیو چه زمانی ظبط شده است
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷