eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
1.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
920 ویدیو
1 فایل
🌱درمنظومه شمسی سیاره ایست به نام زمین🌱 درگوشه ای از این سیاره جغرافیای ست به نام ایران در تاریخ ایستادگی ایران روایت ست بنام #دفاع_مقدس🌱 #نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس 🌱چه سر ها داده ایم برای سربلندی ایران🌱 #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبیین
مشاهده در ایتا
دانلود
جاماندگان از قافله عشق 🦋
نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد22 ♦️بحث‌های انجام‌گرف
نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد 23 ♦️قاسم سلیمانی علاوه‌بر مشکل نیروها دو مسئله دیگر را مطرح میکند وی می‌گوید: ‌‌‌ ما به آقای هاشمی هم گفتیم، عملیات اینجا (شلمچه) دو چیز می‌خواهد، و غافلگیری. وی درحالی‌که معتقد است این دو مسئله حل‌نشده باقی مانده است از غلامپور می‌پرسد، بالأخره عملیات در چه تاریخی انجام می‌شود؟ ♦️غلامپور: محسن به من گفته هفدهم عملیات است. نبی‌ رودکی فرمانده لشکر 19 فجر که تازه وارد اتاق شده بود، پس از سلام و احوالپرسی گفت: زیر نور ماه نمی‌شود عمل کرد، دشمن قشنگ می‌بیند. سلیمانی: ما بیستم می‌توانیم عملیات انجام دهیم. 👈غلامپور: من به آقا محسن گفتم، قبول نکرد، آقای هاشمی هم قبول نکرد. ♦️پس از اتمام صحبت‌های فرمانده یگان‌ها درباره مسائل مختلف عملیات، مجدداً مباحث به سمت فعالیت‌های مهندسی کشیده شد، غلامپور آقای شمایلی و حاج قاسم را مسئول رسیدگی به فعالیت‌های مهندسی کرد و مسئولین مهندسی نیز با اولویت قرارگاه کربلا، امکانات موجود را تقسیم کردند. ♦️ از دیگر مسائلی که غلامپور درباره آن بسیار حساس بود، بودند. از یک‌سو اقدامات مهندسی برای زدن جاده‌ها و پدهای توپخانه‌ هنوز پایان نیافته بود و ازسوی دیگر هیچ‌یک از واحدهای توپخانه آمادگی انتقال توپ‌های خود را نداشتند. میرصفیان فرمانده گروه توپخانه پانزده خرداد در حضور مجدد خود در قرارگاه به آقای غلامپور دراین‌باره چنین می‌گوید: ♦️الان یگان‌ها همه جاده‌ها را گرفته‌اند و ما نمی‌توانیم هیچ کجا توپ مستقر کنیم. شصت قبضه یگان‌ها دارند و چهار گردان‌ هم خودمان. برای مواضع توپخانه هم کار زیادی صورت نگرفته است. توپ‌های 120، 130 و کاتیوشا نیز هستند که هنوز جایابی نشده‌اند. شما نقاطی را که آتش می‌خواهید مشخص کنید تا ما جای این توپ‌ها را مشخص کنیم. ♦️ غلامپور: شما باید حجم آتشتان در ابتدای شروع عملیات داخل ‏‌ضلعی، کانال ماهی و جاده‌های دشمن مثل شلمچه باشد. کارخانه کاغذسازی در کنار را نیز آتش مناسبی بریزید که سوم عراق است. با آقای شمایلی هم برای جاده‌های توپخانه صحبت می‌کنم. ♦️جلسات متفرقه آقای غلامپور تا نماز مغرب و عشا ادامه داشت. وی پس از نماز نیز چندین جلسه با فرماندهان یگان‌ها مانند آقای میرحسینی فرمانده تیپ18 الغدیر، نبی رودکی فرمانده لشکر19 فجر و امین شریعتی فرمانده لشکر31 عاشورا داشت که بحث اصلی آنها مانور یگان‌های خود بود، در این جلسات گاه و بی‌گاه برادران صیاف‌زاده و محرابی نیز شرکت می‌کردند. به‌هرحال شب به انتهای خود نزدیک می‌شد که سفره غذا پهن شد. چند قوطی کنسرو ماهی با نان، شام مختصری بود که صرف شد. پس از شام نیز برادران صیاف‌زاده، محرابی و حاج‌قاسم صحبت‌هایی درباره وضعیت منطقه و دشمن کردند. ♦️پس از بحث‌های فراوان درباره مانور یگان‌ها و توضیحاتی که توسط غلامپور ارائه شد. وی مشکلات قرارگاه را در موارد زیر خلاصه کرد و بیان داشت که اگر اینها حل نشود ما با مشکل روبه‌رو می‌شویم. 1. پل لوله‌ای حل نشده است. 2. جاده‌ها و پدهای توپخانه هنوز معلوم نیست. 3. علمای مهندسی دیروز اینجا بودند و نتوانستند مشکل شن و کمپرسی ما را حل کنند. 4. مسئله بهداری و بیمارستان‌ها حل نشده است. 5. هنوز روی جزئیات مانور بحث نشده، چون زمین است، مانور به بحث بیشتری نیاز دارد. 6. مشکل عقبه یگان‌ها حل نشده است. 7. مهمات توپخانه و ادوات تأمین نشده است. ♦️در این میان رحیم صفوی بحث را قطع کرد و گفت: ما به یگان‌ها ده روز پیش کلی مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند بعد بهشان می‌دهیم ♦️غلامپور: یگان‌ها مصرف کرده‌اند. رحیم: نه بابا، کجا مصرف کرده‌اند؟! ده روز پیش مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند تا بعد. ♦️ جلسه با بیان مشکلات قرارگاه کربلا و وعده مسئولین نیروی زمینی مبنی‌بر تأمین نیازها و حل مشکلات پایان یافت. پس از رفتن مسئولین نیروی زمینی از قرارگاه جلسات متعددی درزمینه طرح‌ریزی آتش توپخانه، تأمین مشکلات یگان‌ها و کارهای باقیمانده مهندسی برگزار شد. با نزدیک شدن اذان ظهر، حجت‌الاسلام محقق نماینده ولی فقیه در قرارگاه کربلا و همراهانش وارد قرارگاه تاکتیکی کربلا شدند. ...      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷        ‌‌‍‌‎‌
گزارشی از(11) شرق دجله گزارش بر اساس زمان عملیات بدر ‌‌‍‌‎ ‍ ‍♦️ عملیات شب سوم موفقیت آمیز بود و توانستیم مقداری از فشار دشمن را کم کنیم و مانع پاتک آنها شویم. اول صبح بود که باقیمانده بچه ها جسته گریخته و خسته و زخمی از عملیات دیشب بازگشتند و هر کدام در گوشه ای به خواب رفتند. سراسر منطقه را آرامشی نسبی فرا گرفته بود و تنها هر از گاهی صدای انفجاری از دور بلند می شد و گوم گومی بگوش می رسید که گویا از ماشین منهدم شده مهمات دیشب عراقی ها بود و دیگر صدای معمول جبهه. ♦️براستی نقشه عراقی ها چه بود و چه در سر داشتند؟ یکی از کارهای دشمن در آن سال‌ها، آماده نگه داشتن نیروی آماده به کار و آزادی بود که می توانست در مواقع عملیات ما در هر منطقه‌ای، بسرعت جابجا شود و واکنش سریعی از خود نشان دهد و با قدرت زرهی خود شرایط را به نفع خود عوض کند. با توجه به عملکرد قبلی آنها، کم و بیش منتظر ورود اینچنین نیرویی به منطقه بودیم. ♦️وضعیت ما از لحاظ پشتیبانی بدلایل شرایط سخت منطقه خوب نبود. تنها وسایلی که می توانستند از راه آبی برای ما بیاورند تجهیزات سبک بود و از ماشین آلات سنگین هیچ خبری نبود. هدف اولیه عملیات گرفتن جاده – العماره بود و تهدید راه مواصلاتی دشمن. هر چند بعضی نیروها در شب اول تا هم رسیدند و وضوی نماز صبح را در آنجا گرفتند ولی حالا روی همان نیم متر مانده بودیم، نه بود، نه پناهی. ولی همچنان گوش به فرمان و آماده برای هر حمله جدیدی به مواضع دشمن بودیم. ♦️روز پنجم یا ششم را می گذراندیم. گاهی برای رصد کردن دشمن نگاهی به منطقه می کردیم تا از آنها غاقل نشده باشیم. آن روز صبح هم همین کار را کردیم. در سه چهار کیلومتر آن‌طرف تر خط سیاهی مشاهده می کردیم که خیلی دقیق معلوم نبود. دوربین چشمی را آوردیم و نگاهی به دشمن انداختیم. ♦️چیزی که می دیدم تعجب را برانگیخته می کرد. چندین ستون از تانک های زرهی کنار هم چیده شده و چون دیواره ای از آهن و فولاد در برابر ما صف آرایی کرده بودند. بالگردی که بر روی آنها در حال پرواز بود نشان می داد فرمانده آنهاست و از بالا آنها را نظم می دهد. ♦️بچه های دیگر هم بالای خاکریز آمدند و نگاهی به منطقه کردند. لبخند تلخی روی لب بچه ها نقش بست و متلک هایی که می زدند هم در جای خود جالب بود. یکی می گفت:"کافیه هر کدوم یه تیر مستقیم بزنند، دیگه خاکریزی برامون نمی مونه". یکی دیگر با می گفت: " من که رفتم وسایلم رو جمع کنم برگردم".( این حرف ها طبیعی بود) ♦️ ها خوب بود و به هیچ وجه تصور عقب نشینی را هم در سر نداشتیم. آنها هم تحرک خاصی نداشتند. باید صبر می کردیم تا ترفند فرماندهان را برای مقابله با آنها بفهمیم. ادامه دارد ..... ‌‌‍‌کانال بچه های جبهه وجنگ      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
( ۶ ) دفاع مقدس به روایت دشمن ♦️ ژنرال «حمدانی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سپهبد راعد مجید رشید حمدانی در واحدهای زرهی مختلف ارتش عراق خدمت کرده، او یکی از افسران فعال ستادی ارتش عراق بود که فرماندهی واحدهای زرهی و شناسایی مختلفی را بر عهده داشت. حمدانی در سال [۱۹۸۲م (۱۳۶۱ش)] به گارد ریاست جمهوری عراق پیوست. همزمان با تجاوز آمریکا به عراق نیز به فرماندهی سپاه دوم گارد ریاست جمهوری عراق منصوب شد. ژنرال راعد مجید حمدانی فرمانده گارد ریاست جمهوری عراق در حکومت صدام، برخی از مسائل مربوط به عملیاتهای ارتش عراق و عملیاتهای ایران در جنگ تحمیلی را تجزیه و تحلیل و نقاط قوت و ضعف آنها را بررسی کرده است. ♦️حمدانی بعضی از مسائل مربوط به عملیاتهای ارتش عراق و عملیات های ایران در جنگ هشت ساله را تجزیه و تحلیل کرده و نقاط قوت و ضعف دو طرف را مورد بررسی قرار داده است. ♦️یکی از دلایل اهمیت دیدگاههای راعد مجید حمدانی این است که او یک نظامی عراقی بوده که مدتی را در لشکر و سپس گارد ریاست جمهوری عراق، یعنی عالی ترین سطوح نظامی این کشور گذرانده و مدام به فکر پیروز شدن بر شیوه های جنگی رزمندگان ایرانی بوده است. ♦️به نظر ژنرال حمدانی عراقی ها هیچ طرح نبرد واقعی با اهداف عملیاتی یا حتی طرح هماهنگ تاکتیکی . ظاهراً صدام معتقد بود که تهاجم به ایران به سرعت به حکومت اسلامی منجر می شود و به جای آن حکومتی قرار می گیرد که نواحی زیادی از جنوب غرب ایران را به عراق می‌کند. ♦️آنگونه که ژنرال حمدانی مشخص نموده، تنها رویکرد عملیاتی که صدام دنبال می‌کرد تصرف و اشغال مکان و سپس دفاع از آن و الحاق آن به عراق بود. حمدانی در پاسخ به یکی از سؤالات درباره شخصیت صدام، با اشاره به شخصیت او می‌گوید: «صدام عمری با این زندگی می‌کرد که در یک لحظه ممکن بود این شخصیت ها را بروز دهد. هر چه سن او بالاتر می رفت، او کمتر و او بیشتر می‌شد. وقتی جوان بودم و در جلسه‌یی با او شرکت داشتم، نبض من ۱۵۰ بار در دقیقه می‌زد چون شما نمی‌دانستید باید منتظر چه چیزی باشید و چه موضوعی پیش می آید. ♦️در دسامبر [۱۹۸۶م) (آذر ۱۳۶۵ش)] ایرانیان تنها عملیات فریبی در منطقه مرزی میان دو سپاه [عراق] انجام دادند. این عملیات فقط یک روز طول کشید و دو سپاه عراقی بدون هیچ مشکل خاصی منطقه خود را حفظ کردند. طالع الدوری و رشید بیدرنگ شروع به نمایی تلفات احتمالی ایرانیان کرده هر یک به تدریج رقم بالاتری برای کشته های ایرانیان اعلام می‌نمودند تا را تحت تأثیر قرار دهند. اطلاعات ما نشان می‌داد ایرانیان قصد دارند به حمله کنند. اما با توجه به این تلفات که این دو تن اعلام کرده بودند، عاقلانه این بود که بپذیریم ایرانیان حمله به بصره را دست کم شش ماه به تأخیر می اندازند. به علت حجم بالایی که برای تلفات دشمن ادعا شده بود، ♦️صدام این نبرد را نبرد روز بزرگ - معركه العظيم - نامید. با این احتمال که حمله ایرانیان شش ماه عقب افتاده، به نیروها راحت باش و مرخصی داده شد و آنها را برای سازماندهی مجدد و گذراندن آموزشهای بیشتر به مناطق پشت جبهه بردند. این برای همه فرماندهان و سربازان فرصتی برای استراحت بود. ♦️ممکن است فرماندهان سپاه ها به بغداد گفته باشند اما آنچه مسلم است نیروهای خط مقدم و فرماندهان تیپ‌های مقدّم می‌دانستند که ایرانی را نکشته اند. بنابراین باید کسانی در بغداد از حقیقت ماجرا می شدند. ♦️حمدانی: وقتی کسی واقعاً زیر فشار باشد و از به راحتی خودش را می زند. ❓سؤال: آنها از واکنش صدام بیشتر از نیروهای دشمن می ترسیدند، درست است؟ ♦️حمدانی: ! آنها با این کار یعنی بزرگ نمایی تلفات دشمن، صدام را خوشحال می کردند. در (۶ ژانویه ۱۹۸۷م ۱۶) (دی ۱۳۶۵ش) ژنرال نزار الخزرجی به جای ژنرال سعدالدین به ریاست ستاد مشترک ارتش عراق منصوب شد. ‌‌‍      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
(۱۰ ) دفاع مقدس به روایت دشمن ♦️ نیروهای ایرانی هنگام پیشروی با عبور از مناطقی که آتش توپخانه ما بود به حملاتشان ادامه می دادند و با این کار همه طرحها و محاسباتمان را بر آب می‌کردند. در نتیجه شیتنه به همراه سرهنگ صالح عبدالحلیل (فرمانده تیپ ۱۲ زرهی) و صلاح القدحی (فرمانده سپاه سوم) به جرم کوتاهی در اجرای وظایفشان شدند. ♦️ در جولای [۱۹۸۲م (تیر ۱۳۶۱ش) یک دادگاه نظامی صحرایی غیر علنی در بصره تشکیل شد. وزیر دفاع، معاون وزیر دفاع عزت ابراهيم ، معاون سیاسی صدام، رهبران حزب (بعث) و چند نفر از اعضای ستاد فرماندهی نیروهای مسلح (عراق) که عمدتاً از صدام بودند در این دادگاه که شبیه ویلهلم کاپتل و هیتلر بود شرکت داشتند. جلسه محاکمه هم مملو از داد و فریاد و فحش و ناسزا بود. 👈 شکست (خرمشهر) ضربه سیاسی بزرگی برای بود. زیرا بازپس گیری خرمشهر به معنای آن بود که امکان سقوط نیز وجود دارد. ♦️اعدام فرماندهان نیز صرفاً واکنشی عصبی به آنچه اتفاق افتاده بود به شمار می آمد و به همین علت پس از چندی نام این فرماندهان هم در فهرست (به اصطلاح) شهیدان جنگ قرار داده شد. ♦️ این بازجویی ها و اعدامها در آن زمان اثری نداشت، ولی فرایند اعدامها پس از هر شکستی می‌شد. هر فرمانده یی که در جبهه شکست می خورد هیچ چیز نمی توانست او را از نجات دهد و حتی پیروزی هایش در گذشته نیز از اعدامش جلوگیری نمی‌کرد. ... ♦️در جنگ ایران و عراق، تعداد تانک های ام ۶۰ ایرانیان از دیگر انواع تانک ها بسیار کمتر بود. آنها در سطح لشکرها از تانکهای چیفتن انگلیسی استفاده می‌کردند. ایرانیان تانک ام ۶۰ را در گردانها و برای پشتیبانی از لشکرهای پیاده به کار می گرفتند و تعدادی نفربر زرهی ام (۱۱۳) آمریکایی و خودروهای شناسایی اسکورپین انگلیسی نیز داشتند. ♦️ زره تانک شوروی از زره تانکهایی که ایرانیان داشتند قوی تر بود. البته تجربه مقابله با این تجهیزات ایرانیان را داشتیم زیرا نیروی زرهی‌مان در سال [۱۹۷۳ م (۱۳۵۲ش)] در جولان با نیروهای اسرائیل (رژیم صهیونیستی) که تجهیزات مشابهی داشتند جنگیده بود. ♦️در ابتدا تانک ها و نفربرهای ایرانی نتوانستند در مقابل ما مقاومت کنند و تانک های و آنها خیلی زود منهدم شد. تنها در یک عملیات واحد زیر امر من پنج دستگاه تانک ام ۶۰ و چندین دستگاه نفربر زرهی ام ۱۱۳ به غنیمت گرفته شد. ما تانک های تی ۵۵ و تی ۶۲ ساخت شوروی را در اختیار داشتیم و یکی از تیپ‌هایمان هم تانک تی ۷۲ داشت. چون تانک‌های عراقی بهتر از تانک‌های ایرانی بودند در نبرد زرهی بر ایران برتری داشتیم. ♦️از سوی دیگر نیروی هوایی ایران در آغاز جنگ بر نیروی هوایی ما برتری داشت. البته بعدها هوانیروز عراق بر آنها پیشی گرفت. ایران از نظر نیروی پیاده در تمام طول جنگ بر ما داشت. انقلاب اسلامی بر بسیاری از نیروهای ایران حاکم گردیده، آنها را تحت تاثیر قرار داده بود. ‌‌‍‌‎ کانال بچه های جبهه وجنگ جاماندگان      ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷
(54) دفاع مقدس به روایت دشمن از کتاب مشترک «کردزمن» و «واگنر» ♦️نیروهای ایرانی در ماه ژانویه (۱۹۸۷، ۱۹ دی ۱۳۶۵) در محور خوسک از دو نقطه در شمال شرقی دریاچه ماهی و از نقطه‌ای دیگر در جنوب شرقی جاده شلمچه حمله خود را آغاز کردند. این نیروها قرار بود دریاچه ماهی را محاصره کنند و نیروهای عراقی مدافع بصره را از ساحل شرقی شط العرب (اروندرود) بیرون برانند و در مکانی نزدیک ابوالخصیب مستقر شوند. (استقرار در نزدیکی ابوالخصیب جزو اهداف عملیات کربلای ۵ نبود.) ♦️بر اساس برخی گزارش‌ها، سرلشکر تالیا خلیل الدوری فرماندهی سپاه سوم عراق به دلیل آماده نبودن نیروی تحت امرش شد و ضیاء الدین جمال فرماندهی سپاه پنجم، جایگزین او شد. رئیس ستاد مشترک ارتش عراق نیز برکنار شد. ♦️ایران در موج اولیه این عملیات ۵۰ هزار نیرو را به کار گرفت که پیشروی خود را از حدود ساعت ۱ بامداد آغاز کردند. ایران به اندازه کافی تجربه داشت تا از چنین حملات شبانه به طور کامل بهره‌برداری کند. از طرفی این بار هم از نظر فصلی اوضاع به نفع ایران بود، زیرا شب‌ها طولانی بود و پوشش ابر فراوانی نیز وجود داشت. (پوشش ابر به نفع ایران بود زیرا ایرانی‌ها معتقد بودند که این امر پوشش ماهواره‌ای را تحت تأثیر قرار داده و امکان پشتیبانی اطلاعاتی کشورهای بیگانه را از عراق کاهش می‌دهد.) ♦️ایران برای حمله به مواضع عراقی‌ها طبق معمول از امواج نیروهای داوطلب بسیج استفاده کرد که. فرماندهی آن راپاسداران انقلاب دردست داشتند نیروهای پاسدار و بسیجی در لشکرها و تیپ‌های سپاه در هم ممزوج بودند و معمولاً فرماندهان دسته‌ها و گروهان‌ها که پاسدار بودند جلو نیروهای داوطلب بسیجی حرکت می‌کردند. نیروهای سپاهی و ارتشی شرکت‌کننده در حمله در به مواضع دشمن، یگان‌های ارتش حضور نداشتند. (کاملاً مسلح و مجهز بودند و درباره هدف‌های تاکتیکی تعریف شده نیز به طور کامل توجیه می‌شدند.) این نیروها مدیریت اولیه نبرد را به خوبی انجام می‌دادند و فرماندهان عملیات از تعداد زیادی از افسران درجه‌دار و نیروهای رسمی با تجربه تشکیل می‌شدند. ♦️ در آن زمان نیروهای سپاه درجه نداشتند، بلکه همه را برادر می‌خواندند. بنابراین افسر و درجه‌دار در سازمان یگان‌های سپاه وجود نداشت. نیروهای بسیجی بیشتر داوطلبان جوان بودند. میانگین سن بسیجی‌ها اندکی بیش از ۲۰ سال بود و افراد کمتر از ۱۵ سال به ندرت در یگان‌ها یافت می‌شدند. آنها با گذراندن آموزش‌های اندک و برای دوره‌های کوتاه‌مدت ۴۵ روزه داوطلبانه عازم جبهه می‌شدند، ♦️اما همین نیروهای بسیجی معمولاً اولین ضربه حمله را وارد می‌کردند و سپس نیروهای پاسدار که تجربه بیشتری داشتند به نیروهای باقیمانده عراقی حمله می‌کردند. نیروهای پاسدار از بسیجی‌ها جدا نبودند و هر دو در یک سازمان و با یکدیگر بودند. ♦️نیروهای ایرانی در اولین روز حمله به سرعت شهر کوچک مرزی دوعیجی را تصرف کردند و در ادامه با وجود استفاده وسیع عراق از قدرت آتش نیروی هوایی و گاز سمی (شیمیایی)برای متوقف کردن این عملیات به پیشروی خود ادامه دادند تا مواضع مهم‌تری را نزدیکی مرز تسخیر کنند. ♦️عراقی ها ادعا کردندکه ایران هم از گازهای سمی استفاده کرده؛ اما ایران هیچ‌گاه در طول جنگ از گازهای سمی علیه نیروهای عراقی استفاده نکرد، زیرا چنین سلاحی را نداشت و به کارگیری آن را نیز اسلامی جنگ می‌دانست. اما این حمله احتمالاً با استفاده از گلوله‌های به غنیمت گرفته شده از عراق یا اصولاً به دست واحدهای شیمیایی عراق و به اشتباه انجام شده باشد. ♦️ در هر صورت، شلمچه در حدود ۳۰ کیلومتری جنوب بصره و دو خط پدافندی عراق نزدیک خوسک در ۴۰ مایلی به سمت شمال به تصرف ایرانی‌ها درآمد. به این ترتیب ایران یک سرپل مطمئن در امتداد مرزهایش به دست آورد و نیروهای ایرانی در کناره شرقی شط العرب (اروندرود) در ۲۰ کیلومتری جنوب حومه شهر مستقر شدند. ♦️تلاش‌های عراق برای اجرای ضد حمله در ۱۰ ژانویه (۲۰ دی) ناموفق بود؛ عراق می‌کوشید از خودروهای زرهی آب‌خاکی استفاده کند، ولی این خودروها قدرت حرکت در زمین‌های باتلاقی و گل‌آلود را نداشتند و عراق در مقابله با نیروی پیاده‌ی مجهز به سلاح‌های ضدزره سبک ایران نمی‌توانست مانوری مؤثر اجرا کند. ♦️ایران باریکه‌ای به طول ۶ کیلومتر میان دریاچه ماهی و شط العرب (اروندرود) را به کنترل درآورد و سپس به طرف جنوب شرقی پیشروی کرد. شماری از نیروهای خط‌شکن ایران نیز به دو خط پدافندی اصلی عراق در اطراف بصره رخنه کردند. هر دو طرف ادعاهای جنجال‌برانگیزی را در خصوص خسارات و تلفات طرف دیگر مطرح می‌کردند. کانال بچه های جبهه وجنگ      ‌‌‍‌‎‌     ‌‌‍‌‎‌@seYed_Ekhlas🇮🇷