#آنسوی_خط ( ۷)
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ در شبهای ۹ و ۱۰ ژانویه همان سال [۱۹و ۲۰ دی ۱۳۶۵ ش] دشمن [ایران] با استفاده از برتری که تنها ۱۶ روز پیش از آن در عملیات ۲۴۱ دسامبر [۱۹۶۸م) ۳ دی ۱۳۶۵ ش) نصیبش شده بود، به بصره حمله کرد.
♦️در آن زمان الدوری که فرمانده سپاه سوم بود مسئولیت دفاع از بصره را بر عهده داشت. او حتی اگر فرمانده خوبی هم بود ایرانیان با برتری عظیمی که داشتند به هر حال به پیروزییی هر چند کوچک دست می یافتند.
لشکر ۱۱ پیاده عراق به فرماندهی #سرتیپ عبد الواحد شنان آل رباط جلو یکی از حملات ایرانیان در منطقه شرم شک در امتداد شط العرب [ اروند رود] را گرفت. سایر واحدهای مستقر در این منطقه عبارت بودند از: لشکر ۱۲ به فرماندهی سرتیپ #ریاض طاها، لشکر ۵ مکانیزه به فرماندهی سرتیپ #حسن یوسف، لشکر ۸ پیاده به فرماندهی سرتیپ #ابراهیم اسماعیل و لشکر ۳ زرهی به فرماندهی سرتیپ #حمید سلمان که در شمال بصره مستقر بود.
♦️فرماندهان این پنج لشکر همگی فرماندهان ممتازی بودند. برآورد اولیه ما حاکی از این بود که تعداد نیروهای ایران در این جبهه حدود ۳۰۰ هزار نفر است اما ایرانیان اعلام کردند #یک_میلیون نفر را در بخش جنوبی جبهه متمرکز کرده اند. حمله ایرانیان از جزیره #ام_الرصاص آغاز شد که نیروهای ویژه عراق از آن دفاع میکردند و فرماندهی آنها بر عهده سرتیپ #باراک_حنطه بود. این حمله در شبهای [۹ و ۱۰ ژانویه ۱۹ و ۲۰ دی] انجام شد. لشکر ۸ در شرق #دریاچه ماهی منهدم و فرمانده آن در قرارگاه این لشکر در پاسگاه مرزی بوبیان #مجروح شد. لشکر ۱۱ که در منطقه باغستان مستقر بود به لشكر ۸ کمک کرد تا بتواند منطقه اش را حفظ کند. #متأسفانه الدوری فرمانده سپاه سوم به جای آنکه همه تیپهای لشکر ۱۲ را بیدرنگ با هم اعزام نماید، آنها را به صورت جداگانه حرکت داد. در نتیجه تیپ ۳۷ زرهی به طور کامل #منهدم شد به طوری که حتی #یک_سرباز هم از این تیپ باقی نماند. فرماندهی آن #سرهنگ الشیخلی نیز #کشته شد. اداره این عملیات برعهده سپاه سوم بود.
♦️الدوری به جای آنکه هر بار یک تیپ را وارد عمل کند باید صبر می کرد تا دشمن کاملا در محاصره بیفتد. تیپ ۳۷ به این علت منهدم شد که شبانه به باغستان اعزام گردید. بعدها خود من جای شنی همه تانک های تیپ ۳۷ را بر روی زمین منطقه مشاهده کردم. #اجساد کشته ها در سرتاسر منطقه پراکنده بود.
♦️ از زمان سقوط فاو تا این نبرد، گارد ریاست جمهوری از #سطح لشگر به یک سپاه متشکل از لشکرهای زرهی مدینه منوره، پیاده بغداد و نیروهای ویژه ارتقا یافته بود. در آن زمان
♦️فرمانده لشکر مدینه منوره به عهده سرلشکر #حسین_الرشید بود که بعدها در سال ۱۹۹۱م (۱۳۷۰ ش) به ریاست #ستاد نیروهای مسلح منصوب شد.
نیروهای ایرانی با عبور از پل خالد #واردبصره شدند. گارد ریاست جمهوری با پاتکهایی که انجام داد آنها را در نزدیکی دریاچه ماهی متوقف کرد. اما ایرانیان به شهرک طاهر دست یافته، آن را اشغال کردند، ۳ گارد ریاست جمهوری توانست بعضی مناطق را از آنها پس بگیرد. در این نبرد که ۲۴ ساعت طول کشید،
♦️تیپ ۵۶ عراق #منهدم شد. مسئولیت بازپس گیری بخش شمالی دریاچه ماهی هم به من سپرده شد که در [۱۸ ژانویه ۲۸ دی] اقدام به پاتک کردم. گارد ریاست جمهوری دو جزیره طویلی و شط الاهلاوت را باز پس گرفت. در ادامه، لشکر زرهی مدینه منوره به طرف منطقه اطراف جاسم پیشروی کرد. در این صحنه عملیاتی کوچک، نیروها بسیار متراکم و آتش نیز کاملاً متمرکز بود. مسئولیت عملیات بر عهده سپاه سوم بود ولی دستورات گارد ریاست جمهوری را خود #صدام صادر می کرد. البته هماهنگی لازم بین سپاه سوم و گارد ریاست جمهوری وجود داشت.
♦️صدام پاتک نیروهای گارد ریاست جمهوری را حصادالکبر (درو یا برداشت بزرگ) نامید، زیرا اجساد کشته های دو طرف همچون خرمنهای گندم بر روی هم جمع شـد.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی_خط ( ۹ )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ صدام دوست نداشت از ما بشنود که از دیگران، چه آمریکایی، چه اسرائیلی و یا هرکس دیگری چیزی یاد گرفته ایم.
برای نمونه، همیشه گفته ام که سرباز عراقی نود درصد از تجربه اش را از عشیره اش یاد میگیرد در حالی که سرباز آمریکایی تحصیل کرده و متمدن می نماید و در صحنه درگیری بهتر از سرباز عراقی برای یافتن راهکارهای جایگزین تلاش میکند.....
♦️الدورى در آغاز تجاوز (عراق) فرماندهی لشکر نهم پیشرو به طرف اهواز را بر عهده داشت. رژیم عراق منطقه خوزستانِ ایران را چون عمدتاً عرب نشین است، عربستان می نامید!
علت پیشروی عراقی ها در خوزستان این بود که فکر میکردند نیروهایشان برای [به اصطلاح] آزادسازی اعراب ساکن این منطقه وارد عمل شده اند و به راحتی می توانند به اهداف مورد نظر دست پیدا کنند. اما اعراب خوزستان که عملاً خود را ایرانی میدانند علیه ارتش متجاوز عراق وارد جنگ شدند.
♦️الدوری مشکلات سیاسی عمدهیی برای ارتش عراق ایجاد کرد. در طول جنگ نیروهای الدوری ۵۶ نفر از مردم خوزستان را دستگیر کردند که همگی چون #ایرانی بودند و از کشورشان دفاع می.کردند علیه ما مسلّح شده بودند. اما الدوری هرکس از مردم خوزستان را که علیه عراقی ها اقدام میکرد، عراقیهایی می دانست که به دیگر عراقی ها خیانت کرده اند و آنها را به جرم این خیانت #اعدام مینمود و به این کارها #افتخار می کرد! ...
♦️ الدوری پس از اعدام مردم (خوزستان) به این کارش افتخار می کرد و این واقعیت را فراموش کرده بود که این افراد پیش از اینکه متعلق به منطقه #خاصی باشند، از عشایر #عرب خوزستان هستند. تصوّر اولیه رژیم عراق این بود که بیشتر مردم منطقه خوزستان خوشحال می شوند که از [ به اصطلاح] سلطه ایرانیان آزاد شوند اما وقتی کسی یکی از عشایر عرب را میکشت، همه عشیره را با خود #دشمن میکند. ♦️الدوری با وجودی که از این نوع رفتار عشیره آگاه بود، ۵۶ نفر از #عربهای خوزستان را اعدام کرد. این افراد #سرباز_عراقی نبودند که #خائن قلمداد شوند. گذشته از این او در مواجهه با عشیره های عرب منطقه رفتار #بدی نشان داد و در نتیجه کل منطقه #علیه او و به تبع آن علیه نیروهای عراقی تحریک شدند.
♦️ اما عجیب این بود که #صدام به جای آنکه او را برای این اقدام موآخذه کند، آن را اقدمی #شجاعانه توصیف کرد!! ...
♦️ لشکر سوم از لشکرهای اصلی و موفق ما بود. شیتنه فرمانده نخبه لشکر ۱۲ عراق بود که می دانست دشمن قصد دارد از #کارون_عبور کند ولی فکر نمیکرد تعداد نیروهای ایرانی (متشکل از :ارتش، سپاه و بسیج) #ده_برابر نیروهایش باشد. ((احتمالاً در این امار اغراقی وجوددارد))
♦️نیروهای ایرانی نیروهای نامتعارف و پرتعدادی بودند که #روحیه_بالایی_داشتند. آنها عملیات عبور از رودخانه را که بسیار #خوب طراحی کرده بودند در تاریکی شب آغاز نمودند و به این ترتیب در موج اولیه حمله شان توانستند سرپل های متعددی در امتداد کرانه های شط العرب [ اروند] ایجاد کنند. بر اساس رویکردهای جنگ جهانی دوم، پاسخ مناسب عراقی ها به این حمله میتوانست حمله بیدرنگ به سرپلهای ایرانیان باشد.
♦️ شیتنه بر خلاف رسم معمول می خواست دشمن را به داخل میدان جنگ بکشاند و سپس نیروهایش را منهدم کند اما تعداد نیروهای #مهاجم ایرانی چنان زیاد بود که استحکامات عراقی تاب #مقاومت در برابر آنها را نداشت. از این رو شیتنه تلاش کرد نیروهایش را در مقابل تیپ های اصلی ایرانیان متمرکز کند، ولی نتوانست از #سرعت_آنها بکاهد و به همین علت نیروهایش به جای آنکه اقدام به پاتک کنند به تدریج در #لاک_دفاعی_فرو رفتند. این اشتباه و طرحریزی ضعیف سبب ، شد ایرانیان بتوانند لشکر سوم (عراق) را #منهدم کنند.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#آنسوی خط (۱۷)
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ اقشار تحصیل کرده عراق نباید به چنین سرنوشتی دچار میشدند. ما مردمی هوشمند و دارای تعداد زیادی دکتر، مهندس و تخصص های دیگری از این دست هستیم که اکنون در سراسر جهان پخش شدهایم. برای نمونه نوه من در پیتزبورگ در ایالت پنسیلوانیای آمریکا زندگی میکند و قصد دارد برای ادامه تحصیل به مصر برگردد. پسر کوچکم که به کانادا مهاجرت کرده جراح پلاستیک است. صدام افراد تحصیل کرده را از عراق فراری داد. آنها مستحق فرجام بهتری بودند.
♦️من سنّی هستم اما ژنرال #کعبی شیعه است. برخی روحانیان شیعی تندرو هستند. ما میگوییم اسلام راه میانه است که شیوه یی آسان، منطقی و انسانی را ارائه می دهد. ما از زمان حضرت محمد ، همه دینهای دیگر را تحمل کرده ایم. برای نمونه، پیامبر اسلام حتی با زنی مسیحی ازدواج کرد.
♦️من در میان ژنرالهایی که با آنها گفت وگو میکنید #مسن ترین آنها هستم و #درجه بقیه بجز سپهبد #شنشل همه از من پایین تر بوده اند ژنرال شنشل که طرز #فکرش در حد افسران دهه [۱۹۴۰] بود #بدترین تأثیر منفی را بر ارتش عراق برجای گذاشت. او گرچه مربی و افسر ستادی خوبی بود ولی فرمانده #خوبی نبود و از پذیرش هر مسئولیتی #شانه خالی میکرد...
♦️هنگامی که جنگ ایران و عراق آغاز شد من #سرتیپ بودم. کسانی مثل من که در سلسله مراتب فرماندهی قرار نداشتند هرگز فکر نمیکردیم #جنگی در پیش است. البته مدرسان رشته های اطلاعات یا سیاسی در دانشگاه نظامی بَکر و دانشکده جنگ در مورد ایران و
♦️انقلاب این کشور سخن میگفتند ولی ما فکر میکردیم این سخنرانی ها مطالبی ست که در قالب اطلاعات عمومی در کلاسهای درس ارائه میشود.
...آغاز جنگ #متعارف_با_ایرانیان #اشتباهی بود که #همه_مرتکب شدیم و #شکست را برایمان به بار آورد.
♦️ من بارها درخواست کردم مسئولیتی در جبهه به عهده بگیرم و حتی پیشنهاد دادم فرماندهی یکی از هنگها را به من واگذار کنند. مقامات بالادست هم پاسخ می دادند که من گرچه درجه سرتیپی دارم ولی هنوز هنگ یا حتی #گردانی را فرماندهی نکرده ام. از طرفی من که میخواستم خود را به سطح فرماندهی #تیپ برسانم با خود فکر میکردم اگر فرماندهی یکی از واحدهای نظامی را به من بدهند هر کاری برایشان خواهم کرد.
♦️ افراد بسیاری بودند که مایل #نبودند من فرمانده شوم چون آنچه را فکر میکنم به #صراحت سرزبان می آورم و معمولاً نگران عواقب حرف هایم نیستم. افزون بر این دانش من از آنها بیشتر بود.
پیش از آنکه در سال [(۱۹۸۱م) (۱۳۶۰ش)] رئیس ستاد سپاه سوم شوم، ابتدا به ستاد فرماندهی این سپاه منتقل شدم. در آن زمان سپاه سوم #شکست_بزرگی را تحمل کرده بود.
♦️در بررسی منطقه مسئولیت این سپاه به مسائل ناخوشایند زیادی برخوردم و عیوب و نواقص فراوانی را یافتم که همه را به فرمانده سپاه سوم که قبلاً در دانشکده ستاد #استادم بود گزارش
کردم.
♦️صدام با هیأتی از فرماندهان ارشدش از منطقه تپه های (الله اکبر) بازدید کرد و ناهارش را در وسط منطقه و با فرمانده سپاه (سوم) و رئیس ستاد مشترک صرف کرد. چون صدام مرا نمی #شناخت میترسیدم خود را به او نشان دهم! وقتی پرسید چه #اتفاقی افتاده، فرماندهان ذی ربط جریان را برایش شرح دادند ولی از ذکر جزئیات مربوط به علل این اتفاق (نظیر تاکتیک نامناسب و #روحیه ضعیف نیروها) اجتناب کردند.
♦️ من احساس میکردم باید با صدام حرف بزنم، زیرا باید کل واقعیت را به او که فرمانده کل بود میگفتم. صدام را مانند #خدا می دانستم و به #خدا نباید دروغ گفت!! درست است؟ ((نکته این عقیده ژنرال را که معتقد است صدام خدا هست را با ادعای بالاتر در مورد اسلام مقایسه کنید!!))
ادامه 👇
♦️بنابراین، دستم را بلند کردم و ضمن معرفی خودم، اجازه خواستم آنچه را دیده ام بگویم. به او گفتم که هنگ تانک (منهدم شده) بدون هیچگونه پشتیبانی بر روی تپه مستقر بوده است و اضافه کردم که هر فرمانده وسرباز میداند که تانکها بدون نیروی #پیاده نمیتوانند از جایی پدافند کنند. همچنین گفتم که با نه سرباز باقیمانده (از گردان #منهدم شده) دیدار کرده ام و برداشتم این است که روحیه شان #خراب بوده است. سکوت بر فضای جلسه حاکم بود و کسی حرف نمیزد.
#آنسوی_خط
@seYed_Ekhlas🇮🇷