#آنسوی_خط (32 )
دفاع مقدس به روایت دشمن
♦️ نبرد شلمچه از زبان سرهنگ عراقی
خاطرات سرهنگ عراقی ثامر عبدالله
♦️بسیاری از فرماندهان دوران دفاع مقدس برای ثبت و ضبط تجربههای خود از هشت سال جنگ تحمیلی حکومت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، خاطرات خود از حضور در #میادین_جنگ را بازگو کردهاند که ماحصل آن چاپ و انتشار کتابهای متعدد از این خاطرات است. ارزش این خاطرات که از آنها به عنوان #تاریخ_شفاهی جنگ هم یاد میشود،
♦️علاوه بر بازگویی جنبههای دینی و انسانی در رفتار رزمندگان، به منزله اسناد شفاهی ماندگاری است که تاریخ دوران دفاع مقدس را در قالب #خاطرات رزمندگان به نسلهای بعدی منتقل میکند. البته این مسئله #یک_روی سکه است و روی دیگر سکه به بازگویی واقعیتهای جنگ تحمیلی از زاویه مقابل، یعنی #سربازان و فرماندهان ارتش بعثی عراق بستگی دارد که آنها هم تجربهها و مشاهدات خود از هشت سال جنگ تحمیلی را بیان کنند.
♦️ این خاطرات باید چاپ و منتشر گردد تا تصویری روشن و تقریباً کاملی از واقعیتهای هشت سال #دفاع مقدس ملت مسلمان ایران در مقابل #تجاوز حکومت بعثی عراق برای آیندگان به یادگار گذاشته شود.
♦️در این زمینه شکی نیست که بسیاری از فرماندهان ارتش بعثی عراق از هشت سال جنگ تحمیلی این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران خاطرات بسیاری در سینه دارند که تنها بخشی از آنها که حکم اسناد با ارزش و تاریخی در این زمینه را دارند، تاکنون منتشر شده و بازگویی و مکتوب کردن بقیه خاطرات این افراد به تلاش و همت مراکز مطالعاتی در این زمینه بستگی دارد تا بخش قابل توجهی از این خاطرات یا همان #اسناد برای نسلهای بعدی منتقل شود. هر چند تاکنون کتابهای متعددی در این باره چاپ و منتشر شده است،
♦️اما ابعاد واقعه بزرگتر از آن است که بشود در قالب چند کتاب خاطره یا تحقیق و پژوهش به ثبت و ضبط همه آن پرداخت و مطمئن شد که وظیفه اصلی مسئولان مربوطه و محققان و پژوهشگران این حوزه تمام شده است و اسناد این رویداد #بزرگ قرن به شکل مطلوب به نسلهای بعدی انتقال یافته است.
♦️امروز آثاری که از سوی افسران و سربازان عراقی در کشورهای دیگر منتشر میشود، بیانگر این نکته است که عراقیها نیز مانند #آلمانیها صاحب ادبیات #ضد جنگ هستند؛
♦️زیرا هم #متجاوز بودهاند و هم #مغلوب. به همین خاطر متجاوز شکستخورده #نمیتواند #ادبیات.مقاومت خلق کند.
واما ادامه خاطرات سرهنک عراقی ثامرعبدالله👇
♦️«ادارهی محور به عهده لشکر شش زرهی به فرماندهی سرتیپ ستاد ثابت سلطان بود. تیپ ما به فرماندهی سرهنگ ستاد حازم الدلیمی به نیروهای لشکر شش...»
فصل دوم: تحلیل و خاطرات فرماندهان و اسرای عراقی از جنگ تحمیلی (۱۸۱)
♦️حرکت نیروهای تحت فرماندهی ثامر عبدالله به سمت محور شیب و به روزهای شدید درگیری در این محور و محورهای اطراف آن اشاره میکند. سرهنگ عراقی راوی خاطرات به #اعدام اسرای ایرانی اشاره میکند و میگوید: «حرکت کردیم، جنگ تن به تن ما و #نیروهای اسلامی (ایران)شروع شد... گروه زیادی از سربازان ایرانی را اسیر کردیم. تعدادشان به ۵۵ یا ۶۵ نفر بود.
♦️سرلشگر هشام صباح الفخری #دستوراعدامشان را صادر کرد و گفت: «از طرف #صدام حسین دستور رسیده که سربازان #خمینی را اعدام کنیم.» در ادامه به بیان خاطرات خود از محور شلمچه میپردازد: «شلمچه، سرزمین گستردهای است که لابهلای سنگرها قرار دارد. در این منطقه، سیستمهای دفاعی بینظیری ساخته شده است.
♦️این مواضع در یک منطقه بیابانی به مساحت ده تا سیزده کیلومتر مربع گسترده است؛ به این صورت که آن را #مینگذاری کرده، سپس آب بستند و بعد، سنگرهای خالی کوچکی کنار آب ساخته شد که در این سنگرها، مواضعی هم جهت انتقال نیرو و مواد غذایی ساخته شد. دیدبانها در اینجا فعال بودند و سلاحهای #سنگین آماده آتش هم مستقر شد. این #تصویری کلی از جغرافیای شلمچه است؛ منطقهای که لشکر یازدهم به فرماندهی آل رباط در آن عملیات موفقی انجام داده بود.»
♦️سرهنگ ثامر عبدالله همچنین تشریحی از موقعیت و شرایط نبردها در منطقه عمومی شلمچه ارائه میدهد: «تیپ ما به منطقه رسید. این منطقه با تهدیدی جدی روبهرو بود. به فرمانده گردان - عزّت القره غولی - گفتم: «فکر میکنی چه اتفاقی میافتد؟» گفت: «با نشانهای شجاعت از ما تقدیر خواهند کرد!» ♦️گفتم اما من فکر میکنم در این نبرد #کشته میشویم.» گفت: «نه! من از آینده خودم #باخبرم و میدانم که زندگیام طولانی است!» تیپ ما برای آمادهسازی گروهانهای خود در منطقهی الجباسی در نزدیکی شلمچه مستقر شد. در شب، تمام واحدها در این منطقه گرد آمدند؛ طوری که منطقه دچار کمبود مواد غذایی شد، چون یک سوم ارتش عراق در اینجا گرد آمده بودند.
#آنسوی_خط
کانال بچه های جبهه وجنگ
@seYed_Ekhlas🇮🇷