ارتباط موثر
⭕️میزان توقعات و انتظارات ما از دیگران، در امیدواری و رضایت از زندگی تاثیر دارد.(۲) گفتهاند: «اگر
⭕️ میزان توقعات و انتظارات ما از دیگران، در امیدواری و رضایت از زندگی تاثیر دارد. (۳)
🔹 کلیدهای برای مدیریت انتظارات و ناامید نشدن :
۱. ایده های غیرمنطقی را در ذهن تان غیرفعال کنید.
آلبرت الیس ، خالق درمان عاطفی منطقی، نشان میدهد که چگونه ایده های غیرمنطقی باعث ناراحتی ما میشود. بسیاری از این سوگیریهای ذهنی ناشی از انتظارات غیرواقعی است که هرگونه تلاش برای داشتن حال خوب و شادی را خراب میکند.
بنابراین، لازم است از آن الگوهای فکری آگاه شویم که معمولا باعث ناامیدی دائمی ما می شوند.
فهرستی از الگوهای ذهنی غیرمنطقی:
مردم همیشه باید مرا درک کنند.
زندگی باید همیشه عادلانه باشد.
من باید مورد پسند و تایید همه باشم.
من باید همه چیز را درست انجام دهم.
من باید به هر چیزی که می خواهم برسم.
اطرافیان من همیشه باید با من موافق باشند.
اگر من از آنها(اطرافیان) بخواهم می توانند تغییر کنند.
وقتی خوشحال خواهم شد که به آنچه می خواهم برسم.
اگر به اندازه کافی تلاش کنم، هر آنچه می خواهم اتفاق می افتد.
افرادی که به آنها اهمیت میدهم باید همیشه آنطور که من از آنها انتظار دارم رفتار کنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با اندکی دقت متوجه میشویم که الگوهای ذهنی بالا دارای نوعی بلندپروازی و توقع بیجا است.
با چنین الگوهایی زمینه افکار آزار دهنده و سرزنشهای درونی را فراهم نکنیم...
ادامه دارد...
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#عزت_نفس
#برنامه_ریزی
#آرزو_اندیشی
#هدف_گذاری
#زندگی_عاقلانه
#مدیریت_ذهن
.
🔷 زودتر از امام به رکوع نرو...
مرحوم آیت الله حائری شیرازی:
در جلسهای یکی از آدمهای بسیار مخلص، وقتی میخواست مشکلات را بگوید، نود و نه درصد سخنانش سخن از نارسایی ها، کمبودها و کم کاریها بود. گفتم: آقا! این رهبر را که گذاشتهاند، #امام شماست. لااقل، همان رفتاری که با امام جماعتتان میکنید، با او هم بکنید. یک نفر وقتی به عنوان #امام_جماعت به نماز میایستد، با او چه رفتاری میکنید؟ زودتر از او به رکوع نمیروید. وقتی هم به رکوع رفت، معطل نمیشوید و خودتان را به او میرسانید. زودتر هم سر از رکوع بر نمی دارید.
این رهبر یعنی امام؛ یعنی حداقل امام جماعت. رفتار و گفتارش را جلویت بگذار و نگاه کن. نود و نه درصد آن، «میتوانید» است، «میشود» است، «شدنی» است، «قوت قلب» است، «روحیهدادن» است، «جرأت دادن» و «جسارت دادن» است. گاهی هم یک اشاره میکند و اخطاری می دهد. آن وقت شما عکس این را انجام میدهید.
گفتم: در مؤسسه رازی برای اینکه بتوانند پادزهر درست کنند و سرمسازی کنند، مارها را تربیت میکنند و زهرشان را میگیرند. ماری را جلوی من آوردند و زهرش را به من نشان دادند. شاید کمتر از یک گرم بود. گفتند: این زهر برای کشتن هشتاد نفر کافی است...!!
🔻 آیۀ یأس خواندن، مثل زهرمار است. یک قطرهاش برای اینکه چهل نفر را از بین ببرد کافی است.
کانال دفتر نشر آثار معظم له
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#روحیه_دادن
#منفی_نگری
#مدیریت_ذهن
#انتخاب
#اخلاق_معاشرت
ارتباط موثر
⭕️ میزان توقعات و انتظارات ما از دیگران، در امیدواری و رضایت از زندگی تاثیر دارد. (۳) 🔹 کلیدهای برا
⭕️ میزان توقعات و انتظارات ما از دیگران، در امیدواری و رضایت از زندگی تاثیر دارد. (۴)
🔹 کلیدهای برای مدیریت انتظارات و ناامید نشدن :
۲. انتظار اموری که خارج از کنترل شماست، زمینهساز ناامیدی و حتی شکست است.
برای مدیریت انتظارات، باید روی چیزی تمرکز کنید که در حوزه اختیار و اراده شما بوده و فقط خودتان میتوانید کنترل کنید. اگر انتظار دارید در اتفاقاتی مثل مسابقه و قرعهکشی برنده شوید و یکباره زندگی مادیتان متحول شود، از تفکر جادویی استفاده میکنید.
اگر منتظر رشد و ترفیع هستید بدون اینکه برای آن بجنگید و برای آن تلاش کنید، در حال به کارگیری تفکر جادویی نیز هستید.
همین اتفاق زمانی می افتد که منتظر میمانید تا افراد خاصی همانطور که شما میخواهید رفتار کنند.
هیچ یک از این رویدادها به شما بستگی ندارد، شاید به سبب عوامل دیگری اتفاق بافتند؛ اما آن عوامل در اختیار شما نیست، بنابراین باید آن دید را با واقعیت تنظیم کنید.
یک انتظار واقع بینانه، انتظاری است که برای خود تکلیف تعیین کنید، با دانستن اینکه منابع لازم برای تحقق آن را دارید.
🔸 با این حال، گاهی اوقات آنچه برای آن تلاش میکنید به طور قطع اتفاق نمیافتد، اما احتمالِ موفقیت همیشه بیشتر از آن است که به شانس یا اشخاص دیگر وابسته باشید.
ادامه دارد...
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#عزت_نفس
#برنامه_ریزی
#آرزو_اندیشی
#هدف_گذاری
#کنترل_درونی
#زندگی_عاقلانه
#مدیریت_ذهن
.
⛔️ در مورد اجتناب
🔸وقتی متوجه میشوید که در حال اجتناب از کاری مهم هستید، به یاد داشته باشید که مشکلِ اجتناب تنبلی نیست.
«تنبلی» فقط راهکاری دردسترس برای اجتناب است.
ازاینرو، بهتر است اجتناب را با مسئلۀ کنترل نامؤثر مرتبط بدانیم، زیرا شما احتمالاً با اجتناب کردن از تکلیفی معنادار، اما دشوار (مثلِ ورزشکردن، مطالعه،یادگیری و یا تماس با دوستی قدیمی که خیلی وقت است با ارتباطی نداشتهاید) سعی دارید از افکار و احساساتی که در پیِ انجام دادن آنکار ایجاد میشود (مانندِ بیحوصلگی یا احساس گناه ) دوری کنید.
🔻 در واقع به جای پذیرش مشکل و شناسایی ابعاد آن، سعی میکنید با اجتناب از قرارگرفتن در موقعیتهایی که این احساسات را تحریک میکند، کنترل اوضاع را در دست بگیرید؛ اما این امر آن احساسات و هیجانات را برای همیشه از بین نمیبرد؛ بلکه معمولاً ماندگارترشان میکند،
و گاهی ممکن است زمینه افتادن در چالش بزرگتری را فراهم کند.
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#انتخاب
#پذیرش
#اجتناب
#موفقیت
#حال_خوب
#اهمال_کاری
#مدیریت_ذهن
#مسئله_شناسی
.
✳️ یک صدای مهربان
یک داستان، چند تامل
⚜داستانی زیبا از کتاب سوپ جو که در سال ۲۰۱۵ با بیش از ۳۴۵میلیون لایک رکوردار در دنیای مجازی بود و ادامه دارد...
ما یکی از نخستین خانوادههایی در شهرمان بودیم که صاحب تلفن شدیم.آن موقع من ۹-۸ ساله بودم.یادم میآید که با قاب برّاقی به دیوار نصب شده بود و گوشیاش به پهلوی قاب آویزان بود.من قدم به تلفن نمیرسید اما همیشه وقتی مادرم با تلفن صحبت میکرد با شیفتگی به حرفهایش گوش میکردم.
بعدها پی بردم که یک جایی در داخل آن دستگاه، یک آدم شگفتانگیزی زندگی میکند به نام «اطلاعات لطفاً» ، که همه چیز را میداند.
او شماره تلفن و نشانی همه را بلد بود.
نخستین تجربۀ شخصی من با «اطلاعات لطفاً» روزی بود که مادرم به خانۀ همسایه رفته بود.من در زیرزمین خانه با ابزارهای جعبه ابزارمان بازی میکردم که ناگهان با چکش بر روی انگشتم زدم درد وحشتناکی داشت؛ اما گریه فایده نداشت چون کسی در خانه نبود که با من همدلی (شرایط من را درک)کند انگشتم را در دهانم میمکیدم و دور خانه راه میرفتم که ناگهان چشمم به تلفن افتاد به سرعت یک چهارپایه آوردم و روی آن رفتم و گوشی را برداشتم و نزدیک گوشم بردم.
و توی گوشی گفتم «اطلاعات لطفاً» چند ثانیه بعد صدایی در گوشم پیچید:
«اطلاعات بفرمائید»
من در حالی که اشک از چشمانم میآمد گفتم «انگشتم درد میکند»
«مادرت خانه نیست؟»
«هیچکس به جز من خانه نیست»
«آیا خونریزی داری؟»
«نه، با چکش روی انگشتم زدم و خیلی درد میکند»
«آیا میتوانی درِ جایخی یخچال را باز کنی؟»
«بله، میتوانم»
«پس از آنجا کمی یخ بردار و روی انگشتت نگهدار»
بعد از آن روز، من برای هر کاری به «اطلاعات لطفاً» مراجعه میکردم ...
مثلاً موقع امتحانات در درسهای جغرافی و ریاضی به من کمک میکرد.
یکروز که قناریمان مرد و من خیلی ناراحت بودم دوباره سراغ «اطلاعات لطفاً» رفتم و ماجرا را برایش تعریف کردم.
او به حرفهایم گوش داد و با من همدلی و همدردی کرد.
به او گفتم: «چرا پرندهای که چنین زیبا میخواند و همۀ اهل خانه را شاد میکند باید گوشۀ قفس بیفتد و بمیرد؟»
او به من گفت «همیشه یادت باشد که دنیای دیگری هم برای آواز خواندن هست»
من کمی تسکین یافتم.
یک روز دیگر به او تلفن کردم و پرسیدم کلمۀ fix را چطور هجّی میکنند.
یکسال بعد از شهر کوچکمان (پاسیفیک نورث وست) به بوستن نقل مکان کردیم و من خیلی دلم برای دوستم تنگ شد.
«اطلاعات لطفاً» متعلّق به همان تلفن دیواری قدیمی بود و من هیچگاه با تلفن جدیدی که روی میز خانهمان در بوستن بود تجربۀ مشابهی نداشتم.
من کمکم به سن نوجوانی رسیدم اما هرگز خاطرات آن مکالمات را فراموش نکردم.
غالباً در لحظات تردید و سرگشتگی به یاد حس امنیت و آرامشی که از وجود دوست تلفنی داشتم میافتادم.
راستی چقدر مهربان و صبور بود و برای یک پسربچه چقدر وقت میگذاشت.
چند سال بعد، بر سر راه رفتن به دانشگاه، هواپیمایم در سیاتل برای نیم ساعت توقف کرد.
من ۱۵ دقیقه با خواهرم که در آن شهر زندگی میکرد تلفنی حرف زدم
و بعد از آن بدون آن که فکر کنم چکار دارم میکنم، تلفن اپراتور شهر کوچک دوران کودکی را گرفتم و گفتم «اطلاعات لطفاً».
به طرز معجزهآسایی همان صدای آشنا جواب داد.
«اطلاعات بفرمائید»
من بدون آن که از قبل فکرش را کرده باشم پرسیدم «کلمۀ fix را چطور هجّی میکنند؟»
مدتی سکوت برقرار شد و سپس او گفت «فکر میکنم انگشتت دیگر خوب شده باشد.»
من خیلی خندیدم و گفتم «خودت هستی؟»
و ادامه دادم «نمیدانم میدانی که در آن دوران چقدر برایم با ارزش بودی یا نه؟»
او گفت «تو هم میدانی که تلفنهایت چقدر برایم با ارزش بودند؟»
من به او گفتم که در تمام این سالها بارها به یادش بودهام و از او اجازه خواستم که بار بعد که به ملاقات خواهرم آمدم دوباره با او تماس بگیرم.
او گفت «حتماً این کار را بکن. اسم من شارون است.»
سه ماه بعد به سیاتل برگشتم.
تلفن کردم اما صدای دیگری پاسخ داد.
«اطلاعات بفرمائید»
«میتوانم با شارون صحبت کنم؟»
«آیا دوستش هستید؟»
«بله، دوست قدیمی»
«متأسفم که این مطلب را به شما میگویم. شارون این چند سال آخر به صورت نیمهوقت کار میکرد زیرا بیمار بود. او ۵ هفته پیش در گذشت»
قبل از این که تلفن را قطع کنم گفت «گفتید دوست قدیمیاش هستید.
همان کسی که با چکش روی انگشتتان زده بودید؟»
با تعجب گفتم «بله»
«شارون برای شما یک پیغام گذاشته است.»
سپس چند لحظه طول کشید تا درِ پاکتی را باز کرد و گفت:
«نوشته به او بگو دنیای دیگری هم برای آواز خواندن هست.
خودش منظورم را میفهمد...»
______
هرگز تأثیری که ممکن است بر دیگران بگذارید را دست کم نگیرید.
🌸تقديم به همهی آدمهای تاثير گذار زندگیمان.
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#همدلی
#مهربانی
#مواسات
#ارتباط_موثر
#تاثیر_گذاری
#توانمند_باشیم
.
📽فیلم کوتاه شازده کوچولو (مناسب برای بالای ۱۵ سال)
🔹فیلم کوتاهی که ارزش بیش از یک بار دیدن را دارد.
داستان مردی در میدان مقاومت، و در عین حال مراقب لطافت دنیای کودکانه یادگار فرزندانش...
🔸در خلاصهٔ داستان شازده کوچولو آمده است:
«امینه دختری هشتساله است که با پدربزرگش زندگی میکند
و هر شب از حفرهٔ سقفِ ویرانشدهٔ خانه، به آسمان خیره میشود
تا با دیدن ستارهٔ دنبالهدار آرزویش برآورده شود.
واقعیت، اما شبیه به خیال او پیش نمیرود...»
کارگردان: عمار خطی
مشاهده در تلوبیون
مشاهده در فیلیمو
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#غزه
#صبر
#ایمان
#تربیت
#مراقبت
#مقاومت
#مدیریت_ذهن
#مدیریت_احساسات
.