eitaa logo
تعلیقات
1.6هزار دنبال‌کننده
493 عکس
80 ویدیو
31 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر لطفا با #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
تعلیقات
#قدیمی‌ها _ 17 ⌛️ بین بازاری‌های قدیمی مرسوم بود قبل از اینکه شروع به کسب و کار کنند، ابتدا شش ماه
_ 18 🔻 نقش تربیتی بزرگان هر جمع (1) ☘ یک مفهوم بسیار اثرگذار در بین قدیمی‌ها، مفهوم و بزرگتری بود. هر صنف و هر جمعی یک بزرگ داشت که در شعاع او اتفاقات مبارکی رقم می‌خورد. ☘ یکی از مهمترین دغدغه‌های بزرگ یک جمع بود. دغدغه اطرافیان بود. بزرگترها خودشان را نسبت به رشد اطرافیانشان مسئول می‌دیدند. ☘ حالا این دغدغه و این بزرگی کردن بروزات و مختلفی داشت. گاهی با گفتن یک تذکر، گاهی با یک حضور به‌موقع هنگام انحراف، گاهی با ریش سفیدی هنگام اختلاف بین دونفر، گاهی با سنگ صبور شدن، گاهی با انتقال یک تجربه، و... . بزرگ، بزرگی می‌کرد و جوان‌ترها بود. ☘ از یک سو بزرگترها می‌کردند، ستون خیمه یک جمع بودند و نقش و گری برای اطرافیانشان داشتند. ☘ از سوی دیگر دنبال یک بودند و نسبت به بزرگ جمع خود، کوچکی و و خضوع داشتند. با کنار هم قرار گرفتن این دو عنصر، امر رقم می‌خورد. البته در هر جمعی بر اساس تراز همان صنف و جمع. ☘ نکته مهم اینکه: 📍هم بزرگان جمع، بزرگی می‌کردند و مدار و محور و تکیه‌گاه و و مرشد بودند. 📍هم کوچکترها، به‌دنبال بزرگتری بودند تا دست در دست او نهند. کوچکی کردن در مقابل بزرگ ترها، بزرگی و رشد و تعالی به همراه داشت. ❇️ یک آسیب مهم بین جوانان امروزه این که اساساً خیلی احساس به یک بزرگتر به‌چشم نمی‌خورد. جوان خودش را صاحب تشخيص می‌داند و گوشش به حرف کسی بدهکار نیست. بزرگترها هم مثل قبل بزرگی نمی‌کنند. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 📌 به قول تا کسی بزرگ نبیند، بزرگ نمی‌شود... 🆔 @taalighat
📌 مهمانی از دیار غرب... ❇️ چند روزی مهمان عزیزی داشتیم. جوانی بود از که شده بود و به توفیق الهی شیعه شده بود. نکته‌های جالبی در سخنانش بود که برخی از آن‌ها را می‌نویسم. با همه وجود دغدغه ایران را داشت. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻 می‌گفت: ایران، ستون فقرات در همه جهان است. اگر ایران تقویت شود، جریان تشیع در همه عالم جان می‌گیرد اما اگر اینجا تضعیف شود، همه‌جا لطمه می‌خورد. 🔻 می‌گفت: تا می‌توانید برای وقت بگذارید و ارزش‌های اصیل دینی و آرمان‌های خود را به آن‌ها منتقل کنید، آینده ایران، در گرو نوع این نسل جدید است و اگر این‌ها منحرف شوند، عملاً چیزی از ایران شیعی انقلابی باقی نمی‌ماند. 🔻 می‌گفت: بر روی نوسازی و ارتباط گیری با نسل جوان متمرکز شوید. با ایجاد پیوند عاطفی با جوان‌ها، به آن‌ها نزدیک شوید تا بتوانید بر روی آن‌ها اثر بگذارید. 🔻 می‌گفت: وقتی وضعیت برخی جوانان را می‌بینم گریه‌ام می‌گیرد. (وقتی این جمله را می‌گفت کرد و منقلب شد.) 🔻 می‌گفت: ، دارای مجموعه‌ای از امتیازات تاریخی _ تمدنی است که در دنیا بی‌نظیر است. مهمترین دارایی شما، برخورداری از یک اصیل است. 🆔 @taalighat
🔹 مرد میدان‌های ظاهراً متضاد... 📍چند خط به‌مناسبت ایام سالگرد شهادت سردار شهید حاج حسین 🔻🔻🔻 ☘ سردار بین بچه‌های همدان به صمیمیت و و خودمانی بودن معروف بود. بچه‌ها خیلی با حاج آقا راحت بودند و ایشان هم خیلی رفیق و صمیمی بود. خاکی بود و خودمانی. ☘ تفاوت جدی حاج آقا با دیگر شخصیت‌های نظامی، غلبه رویکرد و ایشان بود. برای این موضوع مثال‌های زیادی هست که به یکی دو مورد اشاره می‌کنم. ☘ حدود 20 سال پیش بود. حاج آقا عصر جمعه‌ای ناهار مهمان ما بودند. حاج آقا مطالب مختلفی از خاطره و تحلیل و... مطرح کردند و بعد با تحلیلی از وضعیت فرهنگی، فرمودند الان باید به‌سمت ساختن متناسب با نیاز بچه‌های امروز حرکت کنیم. 🔻 این موضوع را از زوایای مختلف توضیح دادند و نقش آن در تربیت رت توضیح دادند، یعنی به مسئله فکر کرده‌بودند. یادم هست در همان مجلس تعجب کردم از این‌که یک شخصیت چطور اینقدر دقیق نسبت به یک توجه و دارد. از آن زمان به‌بعد حاج آقا با این زاویه در ذهنم برجسته شد. تصور کنید دو دهه قبل کمتر کسی بود که از این منظر در پی تحقق هدف بلندمدت فرهنگی باشد. ☘ سال‌ها گذشت تا حاج آقا به رفتند و درگیر مسئله شدند. در یکی از سفرها که به ایران آمده بودند، یک روز ساعت 6 صبح برای کاری مرا خواستند، من که به محل قرار رسیدم یکی از شخصیت‌های معروف از آنجا خارج شد. متوجه شدم من نفر دوم هستم یعنی از بعد نماز صبح کار را شروع کرده بودند. 🔻 لابلای صحبت‌ها حرف به اوضاع سوریه رسید. منتظر بودم از شرایط خطیر نظامی بگوید، اما سردار از اوضاع نابسامان فرهنگی گفت و این‌که باید برای کاری کرد و این‌که جمعی از را با خود به سوریه برده است تا حرکتی فرهنگی انجام دهند ولی همچنان از میزان اقدامات راضی نبود. حتی گفت شما هم بیا و از نزدیک اوضاع را ببین بلکه بتوانی کاری کنی. 🔻 وسط بحبوحه درگیری‌های سخت نظامی با داعش، دغدغه‌ی سردار ما امر بود. ☘ حاج حسین مدت‌ها بود در همدان به دنبال تأسیس یک مجموعه‌ی بزرگ فرهنگی بود تا دوباره بر روی و مقوله تمرکز کند. ☘ حاج حسین می‌دانست ریشه و پایه‌ی انقلاب است. 🆔 @taalighat
بچه‌های جبهه‌ای هم اینطور بودند؟ (درنگی بر رفتار تحقیرآمیز با بازداشت‌شدگان اغتشاشات) 🔻 این روزها در فضای مجازی فیلم‌هایی درباره‌ی اغتشاشگران دستگیرشده دست به دست می‌شود که مجبور به خواندن سرود سلام فرمانده یا گفتن عبارت (... خوردیم)، یا تمسخر برای ترس و خیس کردن وی یا امثال آن می‌شوند. بچه‌های انقلابی هم با کلی ذوق و خوشحالی این فیلم‌ها را به اشتراک می‌گذارند. 🔻 چرا من به خودم اجازه خوشحال شدن از یک انسان را می‌دهم؟ چرا آن فرد به خودش اجازه می‌دهد با کسی‌که در دست او اسیر است، با تمسخر و تحقیر برخورد کند؟ مگر نه این است که اون یک انسان است و اکنون بی‌پناه در دست شما؟ 🔻 اولا باید بین و قاتل و اغتشاشگر سازمان‌دهی شده با جوان و نوجوان و مملو از هیجان و مغلوب احساسات تفکیک کرد. اولی را باید طبق قانون به اشد رساند، پس هر دو را نباید با یک چشم دید، اما در اوج جنایت هم موازینی دارد که اجازه تخطی از آن را نمی‌دهد. 🔻 ده‌ها خاطره از شیوه رفتار بچه‌های جبهه‌ای با اسرای عراقی نقل شده است، آیا واقعاً مرام و مسلک در مورد اسیر همین بوده؟ به نگاه کنیم. والله برکت دارد... 🔻 (ره) درباره اسرا می‌فرمودند: که باید جوانان ما و کسانی که عهده دار نگهداری اسیران و پناهندگان هستند، طعم شیرین رحمت و بزرگواری را به آنان بچشانند و با آنان آنگونه رفتار کنند که مولای آنها و پیشوای عظیم شأن‌مان با بدترین خلق خدا و جنایتکارترین انسان‌ها ابن ملجم رفتار نمود. برخورد با ابن ملجم چگونه بود؟ حضرت علی (ع) زمانی که از ابن ملجم ضربت خوردند فرمودند که این فرد را حبس کنید، به او اطعام و نوشیدنی دهید و در با او کنید. 🔻 بچه ما زیر دست کدام مسئول پایگاه‌ها می‌شوند؟ که پایگاه می‌رفتیم، مسئول پایگاه‌ها عمدتاً و جنگ بودند، با همان مرام و منش، با همان صفا و عشق. خب، تأثیر خودش را می‌گذاشت. الان در پایگاه‌ها و پادگان‌ها چه می‌گذرد، نمی‌دانم ولی حتماً باید به نسل اصیل جنگ مراجعه کنند، حتماً. 🆔 @taalighat
پروژه ناتمام سیدمصطفی 🔻 این روزها همه رفقا بی‌قرار و خسته دل هستند از غصه سیدمصطفی. بغض گلوگیری همدم مان شده است. همه از لزوم ادامه راه سید می‌گویند و این هم حق است. اما پروژه‌های سید چه بود؟ 🔻 روز اول فوت سید به استاد فلاح عرض کردم سید دو خصلت اصلی داشت: هم بود و هم . سید در فکر اصلاح بود، پروژه سنت‌ها را دنبال می‌کرد، دغدغه مکتب امام داشت و... اما این دغدغه‌ها در بستر خاصی پدید آمد. همه این‌ها پروژه سید هم بود و هم نبود. سید کارویژه مهمتری داشت. ابتدا یک مقدمه: 🔻 گمان کنم نسبتاً فرق بین و را متوجه می‌شوم. و در بین اندیشمندان را متوجه می‌شوم. دوستان عزیز یک کم‌نظیر است که هنوز قدر دانسته نشده است. دانشمندی هرچند عزیز است اما به‌سان اندیشمندی دشوار و نیست. اما دانشمندان بیش از اندیشمندان قدردانسته می‌شوند. 🔻 این نکته را باهمه وجود دریافت و ذیل اندیشه و اندیشمندی رشد کرد و صاحب تحلیل و سخن شد مانند بسیاری دیگر. و سید و بود و پای استاد ایستاد. به تدوين و ترویج و استنطاق اندیشه استاد پرداخت. این پرداختن به اندیشه استاد بستر تحول ده‌ها طلبه فاضل بود و این پروژه نیمه کاره اش بود. 🔻 مهم این است که بدانیم اهمیت شخصیت و اندیشه برای در حوزه، طلبه انقلابی و خدمت رسانی عمیق به انقلاب چیست. سید این مسئله را درک کرد و خود را وقف کرد و البته در این رشد کرد و برای خودش صاحب نظر شد. 🔻 رفقا اگر سخن از طرح‌های سید بر زبان است که دغدغه‌ی مکتب امام، عاقله نخبگانی، قیام لله، خیزش جوانان برای ساخت ایران و.... داشت، توجه داشته باشیم چسبیدن به‌این عناوین، تکیه به شاخه است نه ! همه این‌ها ریشه در اندیشه استاد دارد که اگر از آن غفلت کنیم هم خودمان ضرر می‌کنیم هم جبهه انقلاب. 🔻 رفقای عزیز همت کنید و این را تمام کنید و کنیم.... 🔻 سابقاً در یادداشت‌هایی با عنوان از شخصیت استاد سخن گفتم: https://eitaa.com/taalighat/260 https://eitaa.com/taalighat/262 🆔 @taalighat
به تجربه دیدیم: افرادی که اصطلاحاً یک داشتند، و در برابر بزرگ، داشتند، بهتر شدند. اما افرادی که خودشان بزرگِ خودشان بودند، ادبِ خضوع در برابر بزرگتر نداشتند، همیشه در حال و تفریط بودند. 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
جبهه انقلاب و مسئله بزرگترها ☘ یک مفهوم بسیار اثرگذار در بین قدیمی‌ها، مفهوم و بزرگتری بود. هر صنف و هر جمعی یک بزرگ داشت که در شعاع او اتفاقات مبارکی رقم می‌خورد. ☘ یکی از مهمترین دغدغه‌های بزرگ یک جمع بود. دغدغه اطرافیان بود. بزرگترها خودشان را نسبت به رشد اطرافیانشان مسئول می‌دیدند. ☘ حالا این دغدغه و این بزرگی کردن بروزات و مختلفی داشت. گاهی با گفتن یک تذکر، گاهی با یک حضور به‌موقع هنگام انحراف، گاهی با ریش سفیدی هنگام اختلاف بین دونفر، گاهی با سنگ صبور شدن، گاهی با انتقال یک تجربه، و... . بزرگ، بزرگی می‌کرد و جوان‌ترها بود. ☘ از یک سو بزرگترها می‌کردند، ستون خیمه یک جمع بودند و نقش و گری برای اطرافیانشان داشتند. ☘ از سوی دیگر دنبال یک بودند و نسبت به بزرگ جمع خود، کوچکی و و خضوع داشتند. با کنار هم قرار گرفتن این دو عنصر، امر رقم می‌خورد. البته در هر جمعی بر اساس تراز همان صنف و جمع. ☘ نکته مهم اینکه: 📍هم بزرگان جمع، بزرگی می‌کردند و مدار و محور و تکیه‌گاه و و مرشد بودند. 📍هم کوچکترها، به‌دنبال بزرگتری بودند تا دست در دست او نهند. کوچکی کردن در مقابل بزرگ ترها، بزرگی و رشد و تعالی به همراه داشت. ❇️ یک آسیب مهم بین جوانان امروزه این که اساساً خیلی احساس به یک بزرگتر به‌چشم نمی‌خورد. جوان خودش را صاحب تشخيص می‌داند و گوشش به حرف کسی بدهکار نیست. بزرگترها هم مثل قبل بزرگی نمی‌کنند. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 📌 به قول تا کسی بزرگ نبیند، بزرگ نمی‌شود... 🆔 @taalighat
تعلیقات
📝 توضیحی درباره یادداشت‌های اخیر ☘ بعد از انتخابات مانند همه شما، من نیز به این فکر بودم که "چه بای
چه بايد کرد؟ (5) 📝 از احیای فن‌آوری اجتماعی "جلسات قرآن و حلقه‌های معرفتی" تا ساخت یک جریان اصیل انقلابی 1. گسست اجتماعی، کاهش دسترسی اجتماعی و کاهش تمرکز بر موجب ضعف لایه زیرین و بدنه اصلی انقلاب شده است. از سوی دیگر ما هیچ ارتباط تعریف‌شده و مشخصی که از یک ایده و طرح تغذیه کند، نداریم. در بزنگاه‌هایی چون متوجه می‌شویم چقدر از جامعه دچار شده‌ایم. پس چاره‌ای هم نداریم جز احیای ارتباطات اجتماعی. 2. ما در تاریخ انقلاب تجربیات اجتماعی موفقی داریم که امروز از آن بهره نمی‌بریم. یکی از انقلاب اسلامی است که نقش مهمی در تربیت و ساماندهی نسل انقلابی داشت. بسیاری از خروجی همین جلسات بودند. 3. آیت‌الله مصباح سال 92 پس از شکست جبهه انقلاب در انتخابات ریاست‌جمهوری در جمعی فرمودند بايد الگوی جلسات قرآن و حلقه‌های معرفتی احیا شود تا با تربیت نسل و در کشور بتوانيم نارسایی‌هایی که منجر به انتخاب غلط اجتماعی می‌شود را اصلاح کنیم. 4. امروز باید با این فناوری اجتماعی این ظرفیت اجتماعی را فعال کنیم که هم موجب اصلاح سبک زندگی اجتماعی و انقلابی ما می‌شود و هم زمینه تغییر نرم اجتماعی را فراهم می‌آورد. 5. می‌توان فهرست بلندی از ظرفیت‌های این جلسات تهیه کرد. تربیت محوری، انسان‌سازی، کادرسازی، تربیت براساس مبانی اصیل، ایجاد شبکه ارتباطات انسانی، ایجاد تکیه‌گاه فکری عاطفی برای افراد، ایجاد دسترسی به جامعه، و ده‌ها مورد دیگر از آورده‌های این جلسات است. 6. مشخص و درخواست عاجزانه از طلایه‌داران در سراسر کشور: 🔅 هر طلبه فاضل و هر عنصر مؤمن انقلابی اعم از این که دارای چه عنوان حقوقی و جایگاه اجتماعی است، باید یک تربیتی در شعاع ارتباطات خود از نوجوانان، جوانان و یا حتی بزرگسالان داشته باشد که در آن ترویج می‌شود. 🔅 هریک از ما در هر موقعیت کاری و اجتماعی هستیم، بايد در محله، خانواده، محیط پیرامون و... یک حلقه معرفتی ثابت داشته باشیم. 🔅 داشتن یک حلقه معرفتی _ تربیتی باید به یکی از ما تبديل شود. به‌گونه‌ای که نداشتن حلقه معرفتی به‌عنوانِ یک ضد ارزش و نوعی شناخته شود. باید این جمله به شعار فراگیر انقلابی‌ها تبدیل شود: "هر انقلابی یک حلقه معرفتی" 7. اگر این تولید و ترويج شود و در توسعه یابد، می‌توانیم به یک فراگیر دست یابیم. برای ساخت این الگو نباید معطل شد. بلکه به‌صورت انقلابی و با عبرت از تجربه‌های ناموفق حاکمیتی باید این کار آغاز و دنبال شود. 8. نگارنده متوجه آسیب‌های احتمالی، کثرت در روش و مذاق تربیتی، جهت‌گیری فکری، و نکات متعددی که به ذهن می‌رسد، هست لذا توصیف مختصات این جریان، نحوه تولید، تکثیر و اداره جلسات، آسیب‌های احتمالی، صلاحیت‌های لازم برای تشکیل حلقه، آسیب‌شناسی جلسات قرآن فعلی و... در یادداشتی دیگر انشالله. 9. مسئله احیای جلسه قرآن به‌معنای جلسه قرآن نیست. مسئله اصلی تغییر نگرش ما به جامعه و تعامل با آن است. ما بايد به محیط اجتماعی و اطراف خود توجه کنیم و آن را به‌رسمیت بشناسیم و برای ارتقای آن اقدام کنیم و به‌ساخت کوچک به‌مثابه زیرساخت‌های اجتماعی توجه نماییم. اینکه چگونه می‌توان را در این هسته‌ها اشراب کرد، بخشی از طراحی کلان ماجراست. 10. در ادامه تلاش می‌کنم برخی مدل‌های جدید و در این زمینه را معرفی کنم. اما این که چگونه از این رهگذر می‌توان به جریان جدید اجتماعی رسید، خود در مجالی دیگر جای گفتگوست. 11. تکمله برای دوستان اهل دقت: در این راهبرد، با طیفی از اهداف روبرو هستیم و اهداف به‌صورت تشکیکی تعریف می‌شوند. ➖➖➖➖ پی‌نوشت: _ امروز افرادی از مبارزین قبل از انقلاب که از جلسه داران مؤثر و کانون‌های تربیت نسل آن زمان بودند را می‌شناسم که علی‌رغم سن بالا و کثرت مشاغل و عناوین حقوقی کلان حاکمیتی همچنان جلسه قرآن دانشجویی دارند. یعنی ازاین ضرورت مهم غفلت نمی‌کنند. چگونه ما جوان‌ترها ازاین مسئله غافلیم؟ _ از پرسیدند بعد از بازگشت از سوریه برنامه تان چیست؟ گفت: تصمیمی گرفتم که مطمئنم از چهل سال مجاهدت بالاتره، گوشه‌ای از این مملکت در مسجدی، برای بچه های نوجوان و جوان کارفرهنگی انجام بدهم؛ برای امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) سرباز کنم. 🔻🔻🔻 ✅ یادداشت مرتبط: https://eitaa.com/taalighat/1745 ➖➖➖➖ 🆔 @taalighat
🔖 انقلاب، هیئت، مناجات [تحلیل و خضوع قلب] گاهی رفقا می‌پرسند برای اینکه صاحب تحلیل شویم، چه کنیم؟ چه کتابی مطالعه کنیم؟ کدام دوره برویم؟ کارگاه روش تحلیل سیاسی کجا شرکت کنیم؟ پاسخ من اما عجیب است! از من می‌پرسید می‌گویم اگر می‌خواهید انقلابی صاحب تحلیل و تشخیص شوید اول بروید هیئت! انقلاب خمینی نظام مفاهیم و روش رشد خودش را دارد. تحلیل یعنی فهم صحیح و سلیم حقایق، محل فهم و درک واقعیت قلب است‌ و اگر و طاهر و مطهر نباشد، به واقعیت نمی‌رسد. پس باید قلب را تطهیر کرد تا به رسید. صاحب تمییز و تحلیل و تشخیص شدن در ادبیات انقلاب خمینی با ادبیات سیاسی مدرن ذاتا متفاوت است. اینجا تحلیل‌مندی یعنی به‌مقام "فرقان" رسیدن. فرقان یعنی قدرت فرق نهادن و تمییز بین حق و باطل. هرچقدر زنگار بیشتر باشد، فرقان کمتر. اساسا یعنی از خاصیت‌های تقوا، رسیدن به مقام فرقان و تشخیص حق و باطل است. لذا قرآن می‌فرماید: يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا. وقتی تقوا آمد، تحلیل منجر و منتهی به نمی‌شود. همان چیزی که آقا دیروز فرمود: "من سال گذشته یکی از توصیه‌هایم این بود که انتقاد کنید، اشکال ندارد. منتها نقد کردن با تهمت زدن فرق میکند. مراقب باشید وقتی نقد میکنید، کسی را متهم نکنید." دل وقتی اهل شد، در برابر حق خاضع می‌شود. خاضع که شد حق را که دید تسلیم می‌شود و می‌پذیرد. اما اگر همچنان منیت داشت حتی اگر ولی امر او نیز حق را بیان کند با لطائف الحیلی از زیر بار آن فرار می‌کند اگر ببیند تحلیل ولی او غیر از رأی و نظرش بوده. یا آن را توجیه می‌کند، یا خود را به نشنیدن می‌زند یا با جسارت مقابل آن می‌ایستد. دل که صیقل خورد، خوب می‌فهمد. البته بشرطها و شروطها. نسبتی است بین قلب و ولایت‌مداری. کسانی ولایت‌مدار می‌شوند که بتوانند تسلیم حق شوند و از خود عبور کنند. تا منیت در وجود انسان ریشه دارد حقیقی محقق نمی‌شود. مناجات و دل را نرم می‌کند. خضوع می‌آورد. کبر را می‌زداید. اکسیر است این جلسات. پس این شب‌ها خودمان را به مراسم‌های مناجات و روضه ماه مبارک برسانیم که شب‌های خاصی است. باید دست تک تک آن‌هایی که علم و بیرق هیئت و جلسه مناجات را بلند می‌کنند، بوسید. اینجا عنصر انقلابی اصیل است. البته که در کنار این باید ده‌ها کار دیگر هم کرد. هم مطالعه، هم تفکر، هم تقوا، هم مجاهده و اقدام و... اما نباید از عنصر غفلت کرد و قلب را اشک مناجات و روضه است که صیقل می‌زند. 🆔 @taalighat
تعلیقات
🔖 آسیب‌شناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۱) ۱. رخدادهای مختلف و کنش‌های جبهه ان
🔖 آسیب‌شناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۲) 🔻 مبارزه با مقوله بزرگتری یک مفهوم بسیار اثرگذار در بین قدیمی‌ها، مفهوم و بزرگتری بود. هر صنف و هر جمعی یک بزرگ داشت که در شعاع او اتفاقات مبارکی رقم می‌خورد. یکی از مهمترین دغدغه‌های بزرگ یک جمع بود. دغدغه اطرافیان بود. بزرگترها خودشان را نسبت به رشد اطرافیانشان مسئول می‌دیدند. مفهوم بزرگتری در رأس هرم عبارت بود از "مرجعیت فکری منضبط و فهم عمیق و اجتهادی از دین" در پایین‌دست هرم از همین سرچشمه تغذیه می‌شود. حالا این دغدغه و این بزرگی کردن بروزات و مختلفی داشت. گاهی با گفتن یک تذکر، گاهی با یک حضور به‌موقع هنگام انحراف، گاهی با ریش سفیدی هنگام اختلاف بین دونفر، گاهی با سنگ صبور شدن، گاهی با انتقال یک تجربه، و... . بزرگ، بزرگی می‌کرد و جوان‌ترها بود. از یک سو بزرگترها می‌کردند، ستون خیمه یک جمع بودند و نقش و گری برای اطرافیانشان داشتند. از سوی دیگر دنبال یک بودند و نسبت به بزرگ جمع خود، کوچکی و و خضوع داشتند. با کنار هم قرار گرفتن این دو عنصر، امر رقم می‌خورد. البته در هر جمعی بر اساس تراز همان صنف و جمع. هم بزرگان جمع، بزرگی می‌کردند و مدار و محور و تکیه‌گاه و و مرشد بودند. هم کوچکترها، به‌دنبال بزرگتری بودند تا دست در دست او نهند. کوچکی کردن در مقابل بزرگ ترها، بزرگی و رشد و تعالی به همراه داشت تا اینکه به‌مرور و طی حوادثی احساس به یک بزرگتر کم شد. جوان خودش را صاحب تشخيص می‌داند و گوشش به حرف کسی بدهکار نیست. اما اتفاقی که طی این سال‌ها افتاد این بود که اساسا با مقوله مبارزه و مفهوم اصیل آن شد. تفسیر قیم مآبانه و سیاسی از آن پدید آمد و به نفی کلی بزرگترها منجر شد. گویی هر بزرگتری که از سر خیرخواهی هم چیزی به ما بگوید او متصل به یک است و یا می‌خواهد جوانان انقلابی را اغفال کند. اینجا آنقدر تولید شد که اصل مفهوم به محاق رفت. ادبیات استقلال از بزرگان چنان پررنگ شد و داشتن بزرگتر چنان تقبیح شد و استقلال از بزرگترها چنان مدح شد که نظام ارزشی آسیب دید. به‌گونه‌ای که "حرمت‌شکنی" به "حریت" و "توهین" به "انقلابی‌گری" تفسیر شد. با حرمت‌شکنی و انگ زدن‌ها چهره بسیاری از انسان‌های خدوم و دلسوز نیز مخدوش شد. با شکستن حریم‌ها، به اسم اقدام انقلابی به راحتی نقش بزرگان کم‌رنگ شد و بسیاری حذف شدند و بسیاری دیگر تصمیم به سکوت و گوشه‌گیری گرفتند. با کنار رفتن یا کنار زدن بزرگترهای دلسوز و صاحب صلاحیت، جا برای مراجع تحلیلی سخیف باز شد و ناپختگی ها توزیع شد. این فرآیند در طول تاریخ بارها اتفاق افتاده و جوامع آسیب‌های اساسی از آن دیده‌اند. اگر مجالی بود توضیح می‌دادم حتی در و نیز در چگونه این مسیر طی شد و چه نتایجی داشت. 📌 ادامه دارد... 🆔 @taalighat