eitaa logo
تعلیقات
1.4هزار دنبال‌کننده
465 عکس
69 ویدیو
31 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر لطفا با #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
برادر عزیزی دارم از شعرای برجسته کشور. گاهی برخی اشعار قوی و خوبش را منتشر می‌کرد. اشعاری که در هیئات گل می‌کرد و خوانده می‌شد. اشعاری قوی‌ که می‌شد با آن خودی گرفت و پز داد. گاهی اوقات شعری می‌گفت، اما نام برخی شاعران قدیمی را آخر شعر می‌نوشت، می‌گفت بگذار یک پیرغلام سیدالشهدا را یاد کنند. در این زمانه‌ای که و رایج شده و برخی در خودنشان دادن سبقت می‌گیرند، برخی هم اینطور را پیشه خود کرده‌اند. نه دنبال اسم و رسم اند و نه دنبال جلوه‌گری. فقط خواستم بگم وسط این هیاهوها یادمان باشد اینطور افراد هم هستند. 🆔 @taalighat
، یک دنیا نیاز دارد، یک دنیا کار می‌خواهد، یک دنیا مسئله روی زمین‌مانده دارد، بعد من به‌جای اینکه در یک به کارهای مهم انقلاب بپردازم، یک روز درگیر این هستم و روز دیگر درگیر حاشیه بعدی. و نرم را رها کنیم، بچسبیم به کارهای اصلی و . هسته سخت یعنی کسی‌که گرفتار حاشیه نمی‌شود و سخت مشغول کارهای اصلی و اساسی انقلاب‌ است. هسته سخت کسی است که بهم نمی‌ریزد. گاهی دامن‌زدن به یک مسئله حاشیه‌ای خودش بخشی از پازل در ذهن جبهه انقلاب و غفلت از است. 🆔 @taalighat
تعلیقات
#نکته برادر عزیزی دارم از شعرای برجسته کشور. گاهی برخی اشعار قوی و خوبش را #بدون_نام منتشر می‌کرد.
🔹 روایت داماد رهبر انقلاب از حضور شهید زاهدی در مراسم‌ نماز بر پیکر شهید سید رضی برای او که بهشت، تنها بهایش بود؛ در آستانه سالروز شهادتش... دکتر مصباح باقری داماد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: قرار شد نماز سیدرضی را آقا بخوانند. بامدادِ پنج شنبه هفتم دی ماه ۱۴۰۲، در یک روزِ سردِ زمستانی، خانواده شهید به همراه عده‌ای از فرماندهان و سرداران منتظر بودند. «او» هم گوشه‌ای ایستاده بود. ساکت و آرام. آقا که تشریف آوردند، چند قدمی هم عقب‌تر از آن جا که ایستاده بود، رفت. آقا بعد از تفقد و تسلیت به خانواده شهید سید رضی، مشغول صحبت با برخی فرماندهان شدند. «او» باز هم عقب‌تر رفت و دور شد. سرمای زمستان تهران، بهانه خوبی به دستش داده بود تا خودش را خوب و زیاد بپوشاند. کلاهی بر سر تا روی چشم‌ها گذاشته و دکمه‌های اورکت را هم تا بالا بسته بود. در بین صحبت آقا با فرماندهان، رهبر از زبان یکی از سرداران، متوجه حضور «او» شدند. با تأکید جویا شدند: مگر «او» اینجاست؟ گفتند: بله و زود «او» را صدا زدند تا جلو بیاید. با آرامش و سکوت و تواضع جلو آمد. سلام و دست‌بوسی کرد و احوالپرسی مختصری. بعد خیلی تند و سریع عقب رفت؛ عقب‌تر از قبل. انگار نمی‌خواست حتی به اندازه ذره‌ای دیده شود. نمی‌خواست زحمتی درست کند. نمی‌خواست به قدر پر کاهی هم بار باشد. نماز را هم صف آخر خواند. دور و مخفیانه... انگار عادت کرده که حتی سر و صدای کوچک و ریزی هم نداشته باشد. نماز تمام شد و «او» باز هم دور و غریب و تنها. حالا تابوت را بلند کردند برای تشییع تا بیرون بیت رهبری. «او» با چشم‌هایش یار و همرزم دیرینه‌اش را بدرقه... می‌کرد، گویا با همان چشم‌ها داشت با او حرف می‌زد و قرار و مدار می‌گذاشت، شاید هم قرار و مدارهای قبلی را یادآوری می‌کرد. در همین بین ، اهل دلی که در جمع بود به چند جوان و نوجوان اطرافش توصیه کرد: "بروید و خوب و سیر تماشایش کنید؛ شاید دیگر «او» را نبینید". به آن بنده‌ی خدا عرض ادب کردم و گفتم: "از «او» چه دیدید که چنین توصیه‌ای داشتید؟" گفت: "او مجسمه اخلاص است. به اندازه ذره‌ای اجازه بروز و ظهور نفس نمی‌دهد. کامل رامش کرده. با این همه کتوم و بی ادعاست!" بعد ادامه داد: "اما طولی نمی کشد... این اخلاص اجرش فقط یک چیز است". سه ماه بعد، دوشنبه بیست و یک رمضان، سیزده فروردین ۱۴۰۳ بود که خبر بهشتی‌شدن «او» آمد. باز مسجل شد که بهشت را به بها بدهند؛ نه به بهانه! «او»، شهید محمدرضا زاهدی، فرمانده و سردار بزرگ و بلند بالا اما بی‌ادعای سپاه سرافراز اسلام و ایران بود. @rushdisu ➖➖➖➖➖ 🆔 @taalighat
☘ اقدام دکتر در برکناری شهرام دبیری و تصریح به علت برکناری وی (و نه درخواست استعفا برای حفظ وجاهت فرد) اقدامی شایسته تقدیر و تحسین است. 🆔 @taalighat
🔖 تحلیلی بر طرح ملی "زندگی با آیه‌ها" درباره ماه مبارک رمضان امسال و اتفاقات آن می‌توان و بايد مفصل سخن گفت. به لطف خدا شاهد اتفاقات مبارکی در حوزه فرهنگ بودیم ولی از کنار بسیاری ساده گذشتیم. یکی از مواردی که باید درباره آن سخن گفت طرح است که امسال برای دومین سال اجرا شد. در این یادداشت به نقاط قوت و ضعف این طرح اشاره می‌کنم: بخش اول: ظرفیت‌شناسی و نقاط مثبت ۱. حرکت به‌سمت بازسازی فرهنگی ما می‌خواهیم جامعه اسلامی بسازیم. این ادعا بزرگ است و لوازمی دارد. باید به ذهنیت ایرانیان، گفتمان حاکم بر ذهن آن‌ها و اصول نگرش و کنش ایشان اندیشید. توسعه اندیشه قرآنی در جامعه ایرانی به‌عنوان زیرساخت نگرش و کنش از این سنخ کارهاست. همین‌که این مسئله به‌عنوان نشانه گرفته می‌شود، یعنی فرهنگ در کشور دارد صاحب متولی می‌شود و این مهمترین امری است که اتفاق افتاد. اینکه نقطه‌ای یافت شود که به فرهنگ عمومی، ساخت آن، طراحی و جهت‌دهی به آن و تولی اجرای ایده عملياتي آن به همه عناصر چرخه بپردازد، این امر مهم و مبارک است. چرا که اکنون احساس نوعی بدون متولی بودن عرصه فرهنگ محسوس است. اجزا و عناصر از سیاست‌گذار و طراح و مجری همه منقطع هستند. زمانی که آقا سخن از کشور به‌میان آوردند. ایده "زندگی با آیه‌ها" را در این راستا می‌بینم. البته این یک گام، یک قطعه از پازل و یک آغاز است. ۲. هدفگذاری راهبردی: توسعه باورداشت بنیادین قرآن‌محور با تمرکز بر آیات خاص و بنیادین خب حالا جامعه را چگونه قرآن اندیش کنیم؟ اگر همه مردم یا طیف قابل توجهی از مردم با آیات قرآن زندگی کنند، آن‌ها را در زندگی پیاده کنند، آیات را حی و حاضر در حیات خود ببینند، یعنی قرآن را زندگی می‌کنند، و بر اساس باورداشت های قرآنی حرکت می‌کنند. از سال‌ها قبل ایده‌ای در بین برخی مبارزین موثر قبل از انقلاب وجود داشت: که در قرآن ۱۵۰ آیه و در نهج‌البلاغه ۱۵۰ عبارت ویژه، کلیدی و مبناساز وجود دارد که اگر در ذهن و جان کسی نهادینه شود او را عمیق، صاحب مبنای دینی و عمیقا و اصیل انقلابی می‌کند. این تجربه در سال‌های قبل از انقلاب و منتهی به دفاع مقدس آزموده شده بود و بسیاری از شهدا با همین رویه تربیت شده بودند. زندگی با آیه‌ها ترجمان همین نگاه است. آیات منتخبی [سالیانه ۳۰ آیه: ۵ سال ۱۵۰ آیه] باید در جان مردم ثبت شود، به و گفتمان تبدیل شود و با آن زندگی کنند. درست شبیه آن کودکی که در غزه بر روی آوارها آیات نصرت الهی را با همه ایمان می‌خواند. پس این هدفگیری، دقیق و راهبردی بود و توسعه و تثبیت آن به ‌مثابه باور و گفتمان ملی می‌تواند ظرفیت فرهنگی جدیدی بیافریند. ۳. پیوست حرفه‌ای رسانه‌ای_هنری (تجربه برندسازی فرهنگی): گمان می‌کنم شیوه برندسازی "زندگی با آیه‌ها" جزو معدود تجارب فرهنگی کشور در حوزه برندسازی فرهنگی باشد. ببینید ما می‌خواهیم یک مسئله را تبدیل به امر عمومی کنیم، می‌خواهیم توجه ملی را به یک سمت جلب کنیم. اما آن را نمی‌شناسیم. معمولا به ساخت تعدادی تیزر و کلیپ اکتفا می‌کنیم. اما زندگی با آیه‌ها به تنوع مخاطب، و با در نظر گرفتن تنوع ابزارهای هنری رسانه‌ای، به‌صورت متمرکز و پر حجم امر را دنبال کرد. من نمونه مشابهی در کشور سراغ ندارم. لذا این امر را ولو یک آغاز و با کاستی، یک تجربه و الگوی ارزشمند می‌دانم. به برخی از ابعاد برندسازی توجه کنیم: 🔹 برنامه و جلب توجه قرآنی محفل در یک کلان تحلیل، خود ایده‌ای برای جلب توجه به مسئله قرآن، ایجاد ذهنیت عمومی مثبت و علاقمند به کار قرآنی بود. محفل توجهات را به قرآن جلب کرد و حس خوب برای مردم ساخت به‌نحوی که پس از محفل خاطره شیرینش بماند و مخاطب برای تکرار آن خاطره، کار قرآنی را انتخاب کند. هرچند محفل پیش از زندگی با آیه‌ها آغاز شد اما در خطوط کلی حمایت از این ایده را دنبال‌ می‌کرد. 🔹 مسابقات گسترده و دعوت عمومی در سطوح مختلف از کودک و نوجوان تا جوان و میانسال 🔹 ساخت انواع تیزرها، تبلیغات و برنامه‌های متنوع تلویزیونی 🔹 ساخت نماهنگ و سرود و برنامه هنری با محوریت چهره‌های محبوب هنری و مذهبی با موضوع قرآن 🔹 تولید اپلیکیشن مخصوص 🔹 تولید ۱۰ عنوان کتاب 🔹 راه‌اندازی پویش‌های مختلف 🔹 استفاده از ظرفیت بصری بیلبوردهای شهری 🔹 استفاده از ظرفیت جلسات قرآن همه این‌ها در کنار هم، از برنامه کودک و نوجوان تا برنامه عمومی جوان و میانسال، از نماهنگ مذهبی تا تیزر و انیمیشن و فیلم کوتاه تا برنامه‌سازی با سلبریتی های مذهبی یعنی استفاده از همه ظرفیت و ابزارهای موجود برای جهت‌دهی عمومی نسبت به یک مسئله. نکته دیگر اینکه در این تولیدات اشاره‌ها به طرح زندگی با آیه‌ها عمدتا غیر مستقیم است و این نیز نوعی هوشمندی است. 📌ادامه دارد.... 🆔 @taalighat
تعلیقات
☘ اقدام دکتر #پزشکیان در برکناری شهرام دبیری و تصریح به علت برکناری وی (و نه درخواست استعفا برای حفظ
وقتی آسیب دید، از هر کار خوبی هم ایراد می‌گیرد، یا می‌گردد قسمت‌های منفی را برجسته می‌کند. یادداشت علی آقای مهدیان در این‌باره خواندنی است: https://eitaa.com/ali_mahdiyan/2805
تعلیقات
🔖 تحلیلی بر طرح ملی "زندگی با آیه‌ها" درباره ماه مبارک رمضان امسال و اتفاقات آن می‌توان و بايد مفص
🔖 تحلیلی بر طرح "زندگی با آیه‌ها" بخش دوم: نقصان در اجتماعی سازی، امتدادبخشی و پایدارسازی (نقدی بر کار فرهنگی رویدادمحور) درباره مزیت‌ها و دستاوردهای اصل ایده و روش پیگیری طرح "زندگی با آیه‌ها" سخن گفتیم. اما یک آسیب که اختصاص به این طرح هم ندارد در بین است که در سال‌های اخیر در حال افزایش است که باید به آن توجه داشت. گرایش به و برگزاری در فعالیت‌های فرهنگی در حال افزایش است. جذابیت این سنخ کار از جهات مختلفی از جمله امکان درگیر کردن بالا از مخاطبین در بازه زمانی محدود است. بالا چند آورده دارد: اولا مجریان را اقناع می‌کند و احساس موفقیت برای آن‌ها ایجاد می‌کند و از سوی دیگر امکان بالایی برای گزارش‌کار دارد. یعنی می‌توان این احساس موفقیت را روایت کرد و به مدیران بالادستی نیز منتقل کرد. اما اینجا یک غفلت وجود دارد و آن اینکه اساسا یک امر زمان‌بر، بطیء، آرام و دشوار است. تبدیل شدن آیات به باور عمومی، گفتمان و درک مشترک نیاز به کار اساسی و تعامل انسانی دارد. کار مستمر یعنی به همان بازه رویداد محدود نماندن. آیا فردای عید فطر روز آغاز طرح در کشور است یا پایان؟ شاید عدد شرکت‌کنندگان در طرح زندگی با آیه‌ها ۱۰ میلیون نفر گزارش شود که قطعا عدد مهم و تحسین‌برانگیزی است اما این یک است که باید به‌صورت پایش و ارزیابی شود. این مهم رخ نمی‌دهد مگر با کار عمیق، کیفی، مستمر و متکی به زیرساخت‌های واقعی فرهنگ کشور یعنی مردم و جریان مردمی. اولا ما در مقاطعی و برای بلند کردن یک علم و راه‌اندازی حرکت نیاز به رویداد و پویش داریم‌. این اتفاقات دستاوردهای خود را دارد که کتمان نمی‌کنیم. ثانیا متوقف شدن در این مدل‌ها، احساس رضایت از آن، دستاورد واقعی تلقی کردن آن و به‌این سمت خطرناک است. پس نیاز به جمع بین کمیت و کیفیت داریم. ما باید بتوانیم فعالیت فرهنگی از جمله زندگی با آیه‌ها را اولا اجتماعی سازی کنیم، ثانیا امتدادبخشی برای آن تعریف کنیم و به کنش عملی تبدیل شود و ثالثا بر پایدارسازی آن تمرکز کنیم. این مسیر پیمودنی نیست مگر از راه شبکه‌ها‌ و قرآنی سطح کشور، بدنه جامعه مذهبی و ایجاد زیرساخت اجتماعی پیگیری آن. تمرکز بر توسعه، تعمیق، تسهیل و تدبیر این سنخ جلسات می‌تواند انقلاب را سالیان سال بیمه کند. همانند جلسات قرآنی که پیش از انقلاب نقش کلیدی در تربیت و تقویت انقلابیون ایفا کردند. مسئله که بارها مورد تاکید آقا قرارداشته از این باب است که تحولات عینی و واقعی از فعالیت‌های فرهنگی مورد توجه مجریان باشد. که در این چندیادداشت به آن اشاره شد: 📝https://eitaa.com/taalighat_list/141 🆔 @taalighat
لحظاتی که مانده تا به پگاه رخ بپوشد در آسمان‌ها ماه سید از بین ما نرفته و هست گرچه پنهان از آستانِ نگاه تا ابد زنده‌ است نصرالله مکتب است و مسیر و معبر و راه خم به ابروی ما نمی‌آید... گرچه مانده به دل هزاران آه مثل کوه استوار باش ای مرد درد را شب به شب بگو با چاه نیست سید، خدای سید هست شک نیافتد به قلبمان ناگاه درس سیدحسن که یادت هست؟ بر نگردیم از میانه‌ی راه گفت "لبیک یا حسین" یعنی یک‌تنه بین معرکه چون شاه سوره فتح و نصر می‌خوانیم تا شود کوه دشمنان چون کاه استخاره زدیم و مژده رسید که "هم الغالبون حزب‌الله" 🆔 @taalighat
🔖 شهید صدر، گوهری که هنوز نمی‌شناسیم معتقدم هنوز آیت‌الله علامه شهید سید محمدباقر صدر در بین ما ناشناخته است. از آنجایی که خودم را مدیون و متعلق به مدرسه و مکتب علمی ایشان می‌دانم چندخطی در سالگرد شهادتش (۱۹ فروردین) می‌نویسم: ۱. نبوغ رهبر معظم انقلاب نبوغ را اینطور توصیف می‌کنند: "مرحوم آقای صدر به‌معنای واقعی کلمه، یک نابغه بود. ما در زمینۀ مسائل فکری و اسلامی و در زمینۀ فقه و اصول و بقیۀ چیزها، آدم‌های پیشرفته زیاد داریم؛ منتها نابغه خیلی نادر است. ایشان جزو نادرهایی بود که حقیقتاً نابغه بود. ذهن و فکر ایشان فراتر از کارهایی که دیگران می‌کنند، حرکت می‌کرد… ." ۲. جامعیت یکی از وجوه ناشناخته‌ بودن شهید صدر این است که وی را بیش از هرچیز در حوزه‌های علمیه به "اصول" و در دانشگاه به "اقتصادنا" می‌شناسند. هرچند کتاب کم‌نظیر "حلقات" ، "بحوث في علم الاصول" و "مباحث الاصول" از برجسته‌ترین آثار شهید عزیز است و امروز بسیاری از دروس اصلی خارج اصول به آن اعتنا و نظارت دارند اما شهید فقط اصولی نیست هرچند در اصول نیز نابغه است. بااینکه کتاب گرانسنگ "اقتصادنا" مبدأ تحول و سنگ بنای ساخت یک مسیر تحول در سطح نظریه‌پردازی دینی و نظام‌سازی است اما صدر فقط فقیه اقتصاد نیست. شهید صدر در فقه و اصول، فلسفه و کلام، تاریخ و تفسیر در همه با ویژگی نبوغ و تمایز حضور دارد. واقعیت این است که شهید صدر یک "" واقعی به‌معنای دقیق کلمه است. ۳. نگرش تحول‌ساز و مکتب‌ساز نوآوری در آثار بسیاری از دانشمندان قابل مشاهده است اما صدر تنها نوآوری نمی‌کند بلکه است و این تحول علاوه بر سطوح جزئی و نقطه‌ای(که تعداد آن پرشمار است) در لایه نگرش‌های بنیادین به مسائل رخ می‌دهد. پس آنچه در آثار شهید صدر دیده می‌شود تحول مکتبی و منهجی است علاوه بر تحول گزاره‌ای و نقطه‌ای. این سطح از تحول در مواردی نقطه "شیفت پارادایم" است و امکان ساخت در لایه‌های کلان را پدید آورده است. ۴. ایده "الاسلام یقود الحیاة" و نفی سکولاریسم صدر عالم به زمانه است. زمانه مفهومی محوری است که تعیین‌کننده نسبت فرد با موقعیت کلان تاریخی و ایجادکننده درکی عمیق از مقطع حضور، حوالت تاریخی و "موقعیت" است. صدر خود را می‌شناسد. وقتی از ایده "الاسلام یقود الحیاة" سخن می‌گوید یعنی می‌داند بر کدام نقطه تکیه و تمرکز کرده است. پس در مقابل سکولاريسم به‌معنای دقیق آن(نه معنای محدود و تا حدودی ناصحیح آن به‌معنای جدایی دین از سیاست) ایده خود را بنا می‌نهد. این سنگ بنا است که امکان تولید "" و بعدها "مجتمعنا" متکی به اصل ایده شهید را می‌دهد. تا جایی که برخی از دانشوران مدرسه صدر درصدد نگارش "ثقافتنا" بر اساس همین رویکرد برآمدند. ۵. عالم اقدام و انقلاب/ عالم در میدان شهید صدر فقط عالم کنج کتابخانه نیست بلکه خود را به نقطه عینیت متصل می‌کند و ایده اسلام اجتماعی و اسلام سیاسی را در عمل پیگیری می‌کند. او دنبال تحقق و عینیت بخشیدن به آموزها اسلامی است لذا با اسلامی پیوند می‌خورد و را به رهبری می‌پذیرد چون تفاوت فقیه قاعد و فقیه قائم را می‌شناسد. او اهل قیام است و قیام صحیح و متکی به تراث را درست تشخیص می‌دهد و می‌شود اندیشمند و نظریه‌پرداز انقلاب اسلامی. ✅ برادران عزیزم در مؤسسه دارالصدر کوشیدند غبار از آثار و انديشه‌های ایشان بزدایند. در این متن گزارشی از فعالیت‌ها و تولیدات این مؤسسه داده‌ام: 🔻🔻🔻 https://eitaa.com/taalighat/1215 https://eitaa.com/taalighat/1216 🆔 @taalighat
📝 چند یادداشت خوب درباره "مذاکره غیر مستقیم با آمریکا" 🔖 سرمقاله نشریه خط حزب‌الله "دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری" باعنوان "آزمون عمان و دست برتر ایران" https://eitaa.com/khamenei_ir/35503 🔖 مبارزه عاقلانه: استاد فلاح شیروانی https://eitaa.com/faslefarhang/1071 🔖 مذاکره غیر مستقیم و چند نکته: حسین شریعتمداری https://eitaa.com/kayhan_online/92302 🔖 "غیر مستقیم": علی مهدیان https://eitaa.com/ali_mahdiyan/2808 🔖 آیا شنبه سومین ناکامی ترامپ آغاز می‌شود: مهدی افراز https://eitaa.com/afrazmahdi/223 🔖 چگونه می‌توان سخنان اخیر رهبری را با مذاکرات عمان قابل جمع دانست: محلل https://eitaa.com/Muhallel/3359 🔖 چند نکته درباره مذاکره: محمد ایمانی https://eitaa.com/IMANI_mohammad/5763 🔖 چهار نکته درباره مذاکره: مسعود براتی https://eitaa.com/mesle_beheshti/318 🔖 چرا ایران راهبرد مذاکره غیر مستقیم را برگزید: مرتضی حسینی https://eitaa.com/rahamedia/16400 🔖 مذاکره غیر مستقیم یعنی چه: دکتر مصطفی خوش‌چشم https://eitaa.com/hamshahrinews/71417 🔖 دو طرح، دو راهبرد: دکتر علی سعیدی https://eitaa.com/DrSaeedi/1851 🔖 یادداشت دکتر سعدالله زارعی: تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره (۱) https://eitaa.com/kayhan_online/92841 تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره (۲) https://eitaa.com/kayhan_online/92842 🆔 @taalighat 🔻🔻🔻🔻 🆔 @taalighat
🔖 آسیب‌شناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۱) ۱. رخدادهای مختلف و کنش‌های جبهه انقلاب در مواجهه‌ با حوادث گوناگون نشان‌دهنده برخی نارسایی‌هاست. این کاستی‌ها و نارسایی‌ها قطعا ریشه‌هایی دارد و یکی از این ریشه‌ها مبادی و مراجع فکری هستند که ما به آن‌ها مراجعه می‌کنیم. پس برای اصلاح وضع موجود باید از سرچشمه سخن گفت. ۲. طبیعی است که وقتی احساس فقر تحليل دارم به دیگری که او را صاحب تحلیل می‌دانم تکیه کنم. پس مبدا رجوع است. اما گوش سپردن به سخن افراد امری ساده نیست و گاه به پیروی و عبودیت به‌معنای عام منجر می‌شود. یعنی من دنباله‌رو می‌شوم و همه ذهنم را به او می‌سپارم و همانطورکه او می‌خواهد عمل می‌کنم. چنان‌که جواد الائمه (علیه السلام) فرمودند: مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ. ۳. دراین میانه نیاز و مراجعه، آقا برای جامعه نسخه گرویدن به را ارائه می‌دهند و بر لزوم مراجعه به تصریح می‌کنند و حتی برای مشخص شدن تراز این چنین استادی، مثال هم می‌زنند و نام می‌برند و فردی چون مرحوم را معرفی می‌کنند. ۴. هم تصریح به لزوم تفکر، هم تصریح به لزوم داشتن استاد فکر و هم بیان مصداق همه معنادار است: یک: در انقلاب مهم است. اقدام باید ریشه در مبنا داشته باشد نه احساس و هیجان صرف. اقدامی که ریشه در تفکر دارد، ماندگار است، متقن است، قابل دفاع و دعوت است و حجت بر آن وجود دارد. دو: اما این مسیر خضر راه می‌خواهد. استاد می‌خواهد. کسی‌که راه را نشان‌ دهد می‌خواهد. آموختن می‌خواهد. گوش کردن و زانو زدن می‌خواهد. پس باید دنبال استاد بود. دنبال بزرگتر بود. سه. مفاد معرفی آیت‌الله مصباح به‌عنوان استاد فکر چیست؟ فکر را نباید از هرجایی و هرکسی گرفت. فکر باید ریشه عمیق در باورهای بنیادین و مبانی معرفتی دینی داشته باشد. فکر باید ریشه در دین و فهم اجتهادی اصیل از دین داشته باشد. با خواندن چهارتا روایت از روی ترجمه، تفقه دینی و فهم عمیق حاصل نمی‌شود. با خواندن چهارتا تحلیل رسانه‌ای بلاگرها فکر تولید نمی‌شود. با خواندن غیر منضبط از این و آن فکر حاصل نمی‌شود. فکر باید اصالت داشته باشد. قوام داشته باشد. ریشه در دین داشته باشد آن هم ریشه در فهم عمیق از دین نه فهم یک‌سویه و سطحی از دین که از آن ظاهرگرایی دربیاید. پس فهم اجتهادی موضوعیت دارد، محوریت دارد. نمی‌توان ذهن را به‌دست هرکسی که مختصر آشنایی با آموزه‌های دین دارد، سپرد. اینجاست که ارزش و جایگاه یک خود را نشان می‌دهد. 📌 ادامه دارد... 🆔 @taalighat
تعلیقات
🔖 آسیب‌شناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۱) ۱. رخدادهای مختلف و کنش‌های جبهه ان
🔖 آسیب‌شناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۲) 🔻 مبارزه با مقوله بزرگتری یک مفهوم بسیار اثرگذار در بین قدیمی‌ها، مفهوم و بزرگتری بود. هر صنف و هر جمعی یک بزرگ داشت که در شعاع او اتفاقات مبارکی رقم می‌خورد. یکی از مهمترین دغدغه‌های بزرگ یک جمع بود. دغدغه اطرافیان بود. بزرگترها خودشان را نسبت به رشد اطرافیانشان مسئول می‌دیدند. مفهوم بزرگتری در رأس هرم عبارت بود از "مرجعیت فکری منضبط و فهم عمیق و اجتهادی از دین" در پایین‌دست هرم از همین سرچشمه تغذیه می‌شود. حالا این دغدغه و این بزرگی کردن بروزات و مختلفی داشت. گاهی با گفتن یک تذکر، گاهی با یک حضور به‌موقع هنگام انحراف، گاهی با ریش سفیدی هنگام اختلاف بین دونفر، گاهی با سنگ صبور شدن، گاهی با انتقال یک تجربه، و... . بزرگ، بزرگی می‌کرد و جوان‌ترها بود. از یک سو بزرگترها می‌کردند، ستون خیمه یک جمع بودند و نقش و گری برای اطرافیانشان داشتند. از سوی دیگر دنبال یک بودند و نسبت به بزرگ جمع خود، کوچکی و و خضوع داشتند. با کنار هم قرار گرفتن این دو عنصر، امر رقم می‌خورد. البته در هر جمعی بر اساس تراز همان صنف و جمع. هم بزرگان جمع، بزرگی می‌کردند و مدار و محور و تکیه‌گاه و و مرشد بودند. هم کوچکترها، به‌دنبال بزرگتری بودند تا دست در دست او نهند. کوچکی کردن در مقابل بزرگ ترها، بزرگی و رشد و تعالی به همراه داشت تا اینکه به‌مرور و طی حوادثی احساس به یک بزرگتر کم شد. جوان خودش را صاحب تشخيص می‌داند و گوشش به حرف کسی بدهکار نیست. اما اتفاقی که طی این سال‌ها افتاد این بود که اساسا با مقوله مبارزه و مفهوم اصیل آن شد. تفسیر قیم مآبانه و سیاسی از آن پدید آمد و به نفی کلی بزرگترها منجر شد. گویی هر بزرگتری که از سر خیرخواهی هم چیزی به ما بگوید او متصل به یک است و یا می‌خواهد جوانان انقلابی را اغفال کند. اینجا آنقدر تولید شد که اصل مفهوم به محاق رفت. ادبیات استقلال از بزرگان چنان پررنگ شد و داشتن بزرگتر چنان تقبیح شد و استقلال از بزرگترها چنان مدح شد که نظام ارزشی آسیب دید. به‌گونه‌ای که "حرمت‌شکنی" به "حریت" و "توهین" به "انقلابی‌گری" تفسیر شد. با حرمت‌شکنی و انگ زدن‌ها چهره بسیاری از انسان‌های خدوم و دلسوز نیز مخدوش شد. با شکستن حریم‌ها، به اسم اقدام انقلابی به راحتی نقش بزرگان کم‌رنگ شد و بسیاری حذف شدند و بسیاری دیگر تصمیم به سکوت و گوشه‌گیری گرفتند. با کنار رفتن یا کنار زدن بزرگترهای دلسوز و صاحب صلاحیت، جا برای مراجع تحلیلی سخیف باز شد و ناپختگی ها توزیع شد. این فرآیند در طول تاریخ بارها اتفاق افتاده و جوامع آسیب‌های اساسی از آن دیده‌اند. اگر مجالی بود توضیح می‌دادم حتی در و نیز در چگونه این مسیر طی شد و چه نتایجی داشت. 📌 ادامه دارد... 🆔 @taalighat