eitaa logo
تعلیقات
1.6هزار دنبال‌کننده
495 عکس
81 ویدیو
31 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر لطفا با #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 در محضر ولی، نکند جلوه ای کند... ☘ سال ۸۹ در حاشیه دیدار با مقام معظم رهبری در قم، به همراه برخی از طلاب برای معمم شدن، خدمت رسیدیم. در فاصله پایان دیدار و نماز، تعدادی از آقایان جامعه مدرسین، دور آقا را گرفته بودند و طلاب که نمی‌توانستند خدمت آقا مشرف بشوند، هر یک به فراخور علاقه دور کسی از آقایان جامعه، حلقه‌ای زده بودند. ☘ در پی بودم که دیدم در زاویه‌ دوری از بیت و در سالن یکی از سرویس های بهداشتی برایشان صندلی گذاشته‌اند و ایشان آنجا منتظر نشسته است. ☘ گمان کردم برای تجدید وضو منتظرند، ولی سرویس‌ها استفاده نمی‌شد. جهت عرض ادب جلو رفتم و سلامی کردم. متوجه ذکرشان شدم و زحمت را ادامه ندادم. کسی که ظاهراً محافظ ایشان یا تشریفات بیت بود را دیدم و پرسیدم که چرا آیت الله اینجا نشسته‌اند؟ 🔻 پاسخ داد: از اینکه در محضر آقا خدایی‌نکرده طلاب دور ایشان هم جمع شوند پرهیز داشتند و سریعا آمدند اینجا که مبادا کسی دورشان را بگیرد. ☘ یعنی حتی در این حد هم راضی به ابراز وجود در نبودند... (خاطره‌ از برادر گرامی حجت الاسلام سید امید موذنی) 🆔 @taalighat
تعلیقات
#آیت_الله_مصباح_یزدی #خاطره7 🔻 #مرد_میدان_اندیشه 🔹 حوالی سال‌های 1379 بود. دوران #اصلاحات و اوج ح
🔻 اولین دیدار: صمیمانه با جوانان ☘ همان سال 79 که همدان بودند، خیلی دنبال دیدار با ایشان بودیم تا راحت‌تر سؤالات مان را مطرح کنیم. ☘ یک روز وقت گرفتیم و به محل اقامت ایشان رفتیم. سه نوجوان دبیرستانی با ذهنی مملو از سؤال. در اتاق ساده‌ای وارد شدیم و آیت‌الله تشریف آوردند. ☘ روی زمین مقابل ما نشستند. یکی از محافظ ها، یک پشتی برداشت و خواست ایشان به‌جای تکیه به دیوار، به آن پشتی تکیه دهند. همین‌که پشتی را آورد، آیت‌الله مصباح فرمودند: دیگه شد ... ☘ می‌خواستند احساس بین چند جوان و ایشان حفظ شود و هیچ تفاوتی حتی در نوع نشستن نباشد. بعد شروع کردیم سوال پرسیدن. یکی از بچه‌ها که متأثر از هم بود با لحن بسیار تندی سوالی پرسید و ایشان را نقد کرد. 🔹 اما آیت‌الله مصباح با کمال و بدون کوچکترین تکدر خاطری، با که همیشه بر لب داشت آرام و مهربانانه پاسخش را داد. کاملا ... 🔻 برای من این نکته مهم بود، یک عالم برجسته حوزه و یک در سنین پیری، چقدر با حوصله و صمیمی چند که اطلاعات خاصی دارند و نه جایگاهی، خلوت کرده، برای آن‌ها گذاشته و با آن‌ها گپ و گفت می‌کند تا گره‌ای از ذهن آن‌ها باز شود. 🔻 آن روز آنقدر با حوصله ما را پذیرفتد که اصلاً دچار احساس بدی نشدیم. اینکه حس کنیم با اکراه در جلسه نشسته‌اند، یا عجله دارند، یا حوصله چندجوان بی تجربه را ندارند... اصلاً و ابداً. با فراغ بال و صمیمیتی که کاملاً قابل ادراک و احساس بود از ما استقبال کردند. 🔻 از این جنس رفتارها و تعاملات چند نمونه سراغ داریم؟؟؟ 🆔 @taalighat
جای خالی آیت‌الله مصباح یزدی 🔻 آیت‌الله واقعاً در تاریکی‌ها مصباح و چراغ راه بود. وقتی بالا می‌گرفت و فضا غبارآلود می‌شد، چون چراغی نورافشانی می‌کرد. حداقل برای طیف و جامعه مخاطبین خودش که کم هم نبودند، بود. 🔻 مصباح آنجا که به حضور یک عالم دینی نیاز بود، حاضر بود. یعنی صحنه را راحت خالی نمی‌کرد. بی‌مورد نمی‌کرد که اگر حرف بزنم برای من بد می‌شود یا نه! وظیفه هر چه اقتضا کند، همانجا حاضر می‌شد. 🔻 آغاز قصه اخیر (مهسا امینی) فضای تردید و زد و خورد بین خودی‌ها هم زیاد بود و هنوز آقا صحبت نکرده بودند. به برخی از اساتيد برجسته و پیام دادم که الان صحنه نیاز به تحلیل و حضور شما دارد، پر کنید خلاء امثال آقای مصباح را... ولی برخی کردند جز یکی دو نفر 🔻 به‌محض اینکه لب به‌سخن گشودند، همه صاحب تحلیل شدند. خب عزیز جانم آقا خط شکن و میخواست، آنجا که باید می بودید، نبودید!!! بعد از به میدان آمدن ، به‌صحنه آمدن چه معنا دارد؟ (البته من برای همه این عزیزان احترام قائلم و شاید وظيفه را چیزی دانسته‌اند که من نمی‌دانم) 🔻 آیت‌الله مصباح عزیز به‌موقع انذار می‌داد، به‌موقع می‌داد و به‌موقع از سنت‌های الهی و تطبیق آن بر شرایط سخن می‌گفت. وقتی همه نگران بودند و جبهه دچار اختلال شده بود، با روشنگری ذهن آشفته جبهه را آرام می‌کرد. این خاصیت یک واقعی است. 🔻 امروز دشمن روی خطای محاسباتی جبهه انقلاب و بدنه مردم حساب باز کرده... ...؟ 🆔 @taalighat
تعلیقات
#آیت_الله_مصباح_یزدی #دومین_سالگرد ❇️ به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیت‌الله #مصباح_یزدی، برای دسترسی
9 ❇️ سعه‌صدر، انتقادپذیری واقعی 🔻 حدود پانزده سال پیش بود به دلیل رفت‌و‌آمد و ارتباطی که با و شاگردان داشتم، مواردی از برخی کاستی‌ها در مؤسسه را نزدیک شاهد بودم. همین موجب شد از باب علاقه به رشد و موسسه دست به قلم شوم. 🔻 نزدیک به 10 صفحه در و بررسی حوزه‌های آموزشی، پژوهشی و تربیتی مؤسسه نوشتم و از طریق جناب حجت‌الاسلام علی آقا مصباح به دست مبارک آیت‌الله مصباح رساندم. 🔻 چند روز بعد اتفاقی را در راهرو مؤسسه زیارت کردم. پرسیدم یادداشت حقیر را ملاحظه فرمودید؟ ☘ با لبخند ملیح و رویی گشاده فرمودند: بله. بعد کلی تفقد و تشکر کردند سپس ادامه دادند: من واقعاً از شما متشکرم و با بیش از 90 درصد از نکات شما هم موافقم. سن ما بالا رفته و نوبت شما جوان‌هاست. سپرده‌ام علی آقا باشما جلسه بگذارند و برای رفع مشکلات کمک کنید. 🔻 من! طلبه جوانی بودم که در مقابلم یکی از بزرگان و اعلام و استوانه‌های حوزه این‌طور با ، روی باز و ایستاده بود. نقدهای یک را بدون ذره‌ای ناراحتی پذیرفته بود و بالاتر از آن، زمینه حل مشکلات را فراهم کرده بود. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🔻 وجوهی از شخصیت روایت نشده است. این حد از و روحیه‌ی حق‌طلبی کمیاب است. اما کجا این بُعد ایشان روایت شده؟ همین امروز اگر از برخی مسئولین حوزوی یا غیر حوزوی انتقاد کنید، یا عصبانی می‌شود یا ساعت‌ها دلیل و توجیه می‌آورد. 🔻 اما با روی گشاده نقد را پذیرفت، بااینکه از یک طلبه کوچک صادر شده بود که سن نوه‌ی ایشان را داشت آن هم نه با تظاهر و تصنع، بلکه به‌عنوان ضمانت اجرا، زمینه رفع نقایص را به‌دست فرد منتقد فراهم کرد. ❌ اما این روزها برخی نخبگان را نمی‌توانی راحت نقد مشفقانه کنی! زود برآشفته می‌شوند و گویی نباید جز تمجید چیزی بر زبان آورد. 🆔 @taalighat
تعلیقات
#آیت‌الله_مصباح #خاطره 9 ❇️ سعه‌صدر، انتقادپذیری واقعی 🔻 حدود پانزده سال پیش بود به دلیل رفت‌و‌آمد
10 🔻 عصر انقلاب، عصر وظایف بزرگ ☘ شبی از شب‌های اردیبهشت ماه بود مرحوم یزدی تشریف آوردند و در فضایی بسیار صمیمی برای طلبه‌ها صحبت کردند. از بین فرمایشاتی که داشتند یک نکته بسیار برجسته بود. ایشان فرمودند: ☘ حوالی دهه 40 یعنی قبل از انقلاب در بسیاری از علوم سیر تحصیل را به پایان رسانده بودیم در فقه و اصول و فلسفه و... حتی در برخی از ابواب فقه نیازی به تقلید نداشتیم (کنایه از اجتهاد در برخی ابواب) با این حال ساعت‌ها می‌نشستیم با دوستان فاضل خود صحبت می‌کردیم که چه کاری از ما برمی‌آید برای انجام دهیم. ☘ بعد از ساعت‌ها گفتگو به این نتیجه رسیدیم که یک نشریه منتشر کنیم و در آن مقاله بنویسیم و برای مردم تکثیر کنیم. این غایت کاری بود که از یک طلبه فاضل در آن عصر و زمان برمی‌آمد. ☘ اما امروز پس از وقتی درباره وظیفه‌ام فکر می‌کنم، می‌بینم اگر 24 ساعت من بشود 28 ساعت و همه آن را کار کنم، باز هم زمان کم می‌آید برای رسیدن به این وظایف، اینقدر امروز حوزه وظایف و نیازها چندبرابر شده است. ☘ رفقا امروز با دنیایی از وظایف روبرو هستیم، نکند آرام و بی‌خیال و یا کم کار و کم تحرک بنشینیم. 🆔 https://eitaa.com/taalighat
تأکید چندباره آقا بر ضرورت تقویت در حرکت‌های دانشجویی و انذار از ضعف در مبانی نوعی آسیب‌شناسی جریان دانشجویی جدید است. درکنار این آسیب‌شناسی تصریح مکرر ایشان به استفاده از آثار مرحوم یزدی و یاد کردن از وی با عنوان نیاز به تأمل بیشتر و ریل گذاری دارد. 🔻🔻🔻🔻 🆔 @taalighat
تعلیقات
📝 نیاز امروز جبهه انقلاب و رسالت نخبگان (بخش دوم) 1. مهترین آسیبی که امروز جبهه انقلاب دچار آن است
📝 نیاز امروز جبهه انقلاب و رسالت نخبگان (بخش سوم) 🔻 هم در مسیر سلوک یک ملت ابتلا است. در است که کاستی‌ها و نارسایی‌ها و کمبودها و هم دارایی‌ها خودش را نشان می‌دهد. 🔻 و اکنون فرصت خوبی برای رصد دردهای پنهان و مزمن جبهه انقلاب است که به بهانه انتخابات سر باز کرده... 🔻 نگاهی به آنچه امروز در گفت‌وگوهای بچه‌های جبهه انقلاب باهم در گروه‌ها و کانال‌ها و... در جریان است تصویر جالب و گاه نگران‌کننده‌ای به ما نشان می‌دهد. باید چاره‌ای کرد این دردها را... گمانم از انتخابات مهم‌تر شناخت موقعیت کنونی و فکری برای آینده جبهه است... 🔻 یکی از امروز رصد طبیبانه دردها و اقدام برای حل آن در بستر زمان است... 🔻 خدا بیامرزد مرحوم را، بعد از فتنه 88 موضوع درس اخلاق هفتگی شان در دفتر رهبری را به مقوله تغییر دادند. یعنی حتی درس اخلاق بر مدار نیاز انقلاب. ✅ پس نخبگان دو کار دارند: 1. رصد دردهای مزمن جبهه از بین کنش‌ها و بحث‌های این روزها 2. تدبیر برای تربیت و رشد جبهه با تبیین و بسط مفاهیم مورد نه توصیه‌های کلی و بدون نسبت با موقعیت برای مثال هنوز هیچ درس دقیقی با موضوع تبیین ابعاد نداریم. جبهه نمی‌داند چه نوع کنشی خروج از تقواست و چه نوع کنشی تبیین. مرز تبیین و تهمت روشن نیست. چه آنکه مرز بسیاری دیگر از مفاهیم روشن نیست. و این تنها یک مثال است. 🆔 @taalighat
📝 ارجاع مکرر رهبری به اندیشه‌های آیت‌الله مصباح و مسئولیت ما 🔻 می‌دانیم نام‌بردن و حتی نام نبردن آقا از اشخاص دارای دقت و براساس ملاحظه و عنایت است. طی 5 سال اخیر آقا از دوشخصیت به‌صورت مکرر یاد کردند و جوانان را به آن‌ها ارجاع داده‌اند: آیت‌الله مصباح یزدی و حاج قاسم سلیمانی. حال مسئولیت ما نسبت به این ارجاع مکرر که نشانی از عنایت ویژه آقا دارد چیست؟ 1⃣ استاد فکر و خلاء امروز جبهه انقلاب رهبر معظم انقلاب برای مرحوم آقای مصباح تعبیر را به‌کار می‌برند. بعد اندیشه روان و دقیق ایشان برای آقا موضوعیت دارد. اساساً مسئله برای آقا جدی است. حلقه اول انقلابیون اصیل با ابتنا بر فکر سلیم و دقیق مسیر انقلاب را پیمودند و این راه همین‌گونه پیمودنی است. امروز نسل جدید به‌ویژه در جبهه انقلاب از ناحیه مبانی فکری دچار خلا و آسیب است. عوامل متعددی موجب‌ شده تا مسئله فکر به‌عنوان یک خلا پدید آید که باید جداگانه بررسی شود. فقر و ضعف تحلیل، موجب خطای در کنش و شتاب‌زدگی در اقدام شده است. طیفی از جماعت انقلابی کمتر از گذشته به فکر و اندیشه اهتمام دارد. نیاز به بنیان و اصول فکری برای در امان ماندن از انحراف در فهم و عمل ضروری است. و این مهم نیازمند است. منهای مبنا، منجر به کنش‌های هیجانی و عاطفی می‌شود. وقتی هیجان و احساس مدار اقدام شد، امکان ثبات از بین می‌رود. نمونه‌های بسیاری سراغ داریم که به‌دلیل فقر مبنا از قطار انقلاب پیاده شدند. از این رو بود که طی چنددهه گذشته رهبر معظم انقلاب به مطالعه اندیشه و آثار شهید مطهری و استاد مصباح تأکید ویژه داشتند. 2⃣ ویژگی‌های اندیشه آیت‌الله مصباح اما چرا ارجاع به اندیشه آیت‌الله مصباح؟ مگر فیلسوف و اندیشمند و صاحب قلم در حوزه کم داریم؟ پاسخ به این پرسش بسیار مهم، پردامنه و تفصیلی است که مجال دیگری می‌طلبد. اما اجمالاً: 1. اندیشه آیت‌الله مصباح بر مدار و محور اندیشه اصیل و ناب اسلامی و برگرفته از مبانی قرآنی و حکمی است. ابتنا بر استدلال، حکمت و قوت اندیشه از دیگر ویژگی‌هایی است که موجب قوام اندیشه و آموختن روش فکر و استدلال می‌شود. 2. اندیشه آیت‌الله مصباح ناظر به پرسش‌ها و نیازهای فکری روز جامعه و در راستای حل گره‌های ذهنی است. رصد شبهات امروز و پاسخ مستدل و مستحکم به آن ذهن را از انحراف مصون می‌دارد. 3. آیت‌الله مصباح صرفاً یک دانشمند نیست که نظریه‌پردازی کند، بلکه یک عالم انقلابی وسط صحنه جهاد است. او تنها جامعه را به یک ایده دعوت نمی‌کند و خود دامن جمع کند، بلکه خود وسط معرکه‌ها و فتنه‌ها می‌ایستد و نقش‌آفرینی می‌کند. او الگوی یک انقلابی اصیل و واقعی است. پس محدود به بعد نظر نیست و واقعا پای انقلاب است. آیت‌الله مصباح عالم زمانه و عالم انقلاب است. است به انقلاب و نیاز آن می‌اندیشد. حتی موضوع درس اخلاق خود را متناسب با نیاز روز تعيين می‌کرد موضوعاتی چون و 4. آیت‌الله مصباح فقط نظریه‌پرداز نیست، عالم عارف است. اندیشه او جهت اخلاقی و عرفانی و تربيتی دارد. پس مخاطب با این اندیشه امکان رشد روحی نیز می‌یابد. 🔻 تفکیک بین آیت‌الله مصباح و برخی حواشی منسوب شايد عده‌ای انتقاداتی نسبت به برخی منسوبان، برخی عملکردهای مؤسسه امام یا جبهه پایداری به‌عنوان جریان سیاسی وابسته به مؤسسه امام داشته باشند، اما این نباید منجر به نادیده‌گرفتن اندیشه آیت‌الله مصباح شود. واقعیت این است که شخصیت حقیقی آیت‌الله مصباح فراتر از عملکرد افراد پیرامونی است. برخی با تکیه بر این زاویه و برخی نقاط ضعف مانع از برجسته‌شدن این شخصیت می‌شوند. اما مقام معظم رهبری با لحاظ این تفکیک ما را به اندیشه ایشان ارجاع می‌دهند. 🔻 طراحی مدل دسترسی آسان به این اندیشه ایشان ما نسبت به تأکید و دغدغه رهبری مبنی بر مراجعه به اندیشه آیت‌الله مصباح دارای مسئولیت هستیم. باید برای این امر فکر کرد. مواردی از جمله طراحی سیرهای مطالعاتی کوتاه و متنوع، معرفی کتب موضوعی، معرفی تک کتاب‌ها برای تک‌خوانی و بازتولید اندیشه و آثار ایشان بخشی از این اقدامات است. در اين زمینه باید از فرآوری اندیشه ایشان در قالب‌های نو بهره برد. 🆔 @taalighat
تعلیقات
🔖 سیدحسن نصرالله، معمار هویت جدید شیعیان لبنان (۱) تشیع در طول تاریخ به انحا مختلفی در جغرافیای جه
🔖 سیدحسن نصرالله، معمار هویت جدید شیعیان لبنان (۲) همانطور که گذشت تاریخ تشیع در لبنان، تاریخ پرفراز و نشیبی است. تشیع مدیون مجاهدت‌های علمی عالمان و فقیهان حوزه جبل عا‌مل در طول تاریخ است. بااین هیچ مقطعی در تاریخ، شیعه در لبنان دارای چنین عظمت و کرامتی نبوده است. نقش در ساخت این هویت جدید، بی‌بدیل است. 🔹 سید به‌مثابه مربی سید برخلاف تصور موجود، فرمانده یا رهبر یک تشکيلات نظامی نبود بلکه سید و ولی شیعه لبنانی بود. او بخشی از شیعیان را تربیت کرد که به بدنه فعال و اثرگذار و الهام‌بخش تشیع در لبنان بدل شدند. اقدام محوری سیدحسن نصرالله ایجاد اتمسفر تربیت و و اتصال بخشیدن شیعه لبنانی به اصول و مبانی انقلاب اسلامی است. سید بستر اتصال شیعه لبنان به مهمترین عنصر تاریخ‌ساز عصر جدید یعنی انقلاب اسلامی را فراهم کرد. سید توانست و نظام معرفتی و به‌تبع آن نظام کنشی مخاطب خود را متحول کرده و ارتقا دهد. در عین تحفظ بر ملیت، است و خود را متعلق به یک انقلاب جهانی می‌داند که از پایگاه ملیت خویش می‌تواند اهداف کلان آن انقلاب را دنبال کند. سید توانست حزب‌الله را از چارچوب یک تشکیلات نظامی به یک زیست و ارتقا دهد. حزب‌الله امروز یک فرهنگ‌ و نحوه زیستن و تفکر است نه یک تشکيلات. بانگاه به نحوه زیست، کنش و بروز شیعیان لبنانی متعلق به ، بهترین تعبیری که می‌توان داشت این است که این‌ها در یک مکتب تربیت شده‌اند. ساحت‌هایی که سید، تربیت و رشد مخاطب خود را در آن دنبال کرد، اجمالا مرور کنیم: ۱. تربیت و رشد ولایی سیدحسن نصرالله یک را که ریشه در تشیع اصیل داشت رقم زد. تربیت ولایی در عرصه ولایت طولی و ولایت عرضی بین حزب‌الله جلوه‌گر است. تعبیر معروف "لبیک یا حسین یعنی ..." سیدحسن نمودی از ارتقای سطح تعامل و نصرت ولی با درک شرایط زمانه بود. مسئله فراتر از حدود جغرافیایی و ملیت یعنی فهم عمیق از مسئله ولایت در تشیع. سید مخاطب خود را به چنان رشدی رساند که عمیقا شدند و نگاه آن‌ها به رهبر انقلاب، نه به‌عنوان رهبر ایران که به‌عنوان ولی فقیه لازم الاتباع بود. این تحول نگرشی ظرفیت وجودی جدیدی را برای شیعیان لبنانی رقم زد و حزب‌الله عملا خود را با معیار ولایت و آن هم با سنجه های سخت‌گیرانه ارزیابی می‌کرد. اینجا سخن و توضیح بسیار است. ۲. تربیت و رشد معنوی سیدحسن نصرالله شخصیتی معنوی بود و معنویت و را به‌عنوان رکن زیست انقلابی شناخته و باور داشت. ارتباط مستمر با بزرگان اخلاق و عرفان از جمله مرحوم و مرحوم و استفاده معنوی از رهبر معظم انقلاب از طرفی و سوق دادن حزب‌الله به این سمت و برجسته‌سازی معنویت و تعالی اخلاقی برای آن‌ها، ساخت شیعه جدید لبناني را در پی داشت. ۳. تربیت و رشد تشکیلاتی حال شخصیت‌هایی ولایی و معنوی برای تحقق هدفی متعالی که جهاد در راه خدا و مبارزه با استکبار است در قالب گردهم آمدند. توصیف و توضیح اقتدار، انسجام و هوشمندی تشکیلات حزب‌الله خود موضوع پژوهش‌های تفصیلی است. اما این سید بود که از یک جمع محدود یک تشکيلات گسترده، اثرگذار و کارآمد ساخت تا جایی که به یک بازیگر محوری ملی و بین‌المللی تبدیل شود و ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی را توأمان پوشش دهد. شاید ما تصویری از حضور حزب‌الله در نداشته باشیم. اگر مجالی شد گزارشی از نحوه حضور هوشمندانه حزب‌الله به نهاد علم و "تربیت علمی" خواهم داد. تربیت و رشد سیاسی و اجتماعی بعد دیگری است که باید در جای خود توضیح داده شود. 🔖 لینک بخش اول يادداشت: https://eitaa.com/taalighat/1948 🆔 @taalighat
🔖 آسیب‌شناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۱) ۱. رخدادهای مختلف و کنش‌های جبهه انقلاب در مواجهه‌ با حوادث گوناگون نشان‌دهنده برخی نارسایی‌هاست. این کاستی‌ها و نارسایی‌ها قطعا ریشه‌هایی دارد و یکی از این ریشه‌ها مبادی و مراجع فکری هستند که ما به آن‌ها مراجعه می‌کنیم. پس برای اصلاح وضع موجود باید از سرچشمه سخن گفت. ۲. طبیعی است که وقتی احساس فقر تحليل دارم به دیگری که او را صاحب تحلیل می‌دانم تکیه کنم. پس مبدا رجوع است. اما گوش سپردن به سخن افراد امری ساده نیست و گاه به پیروی و عبودیت به‌معنای عام منجر می‌شود. یعنی من دنباله‌رو می‌شوم و همه ذهنم را به او می‌سپارم و همانطورکه او می‌خواهد عمل می‌کنم. چنان‌که جواد الائمه (علیه السلام) فرمودند: مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ. ۳. دراین میانه نیاز و مراجعه، آقا برای جامعه نسخه گرویدن به را ارائه می‌دهند و بر لزوم مراجعه به تصریح می‌کنند و حتی برای مشخص شدن تراز این چنین استادی، مثال هم می‌زنند و نام می‌برند و فردی چون مرحوم را معرفی می‌کنند. ۴. هم تصریح به لزوم تفکر، هم تصریح به لزوم داشتن استاد فکر و هم بیان مصداق همه معنادار است: یک: در انقلاب مهم است. اقدام باید ریشه در مبنا داشته باشد نه احساس و هیجان صرف. اقدامی که ریشه در تفکر دارد، ماندگار است، متقن است، قابل دفاع و دعوت است و حجت بر آن وجود دارد. دو: اما این مسیر خضر راه می‌خواهد. استاد می‌خواهد. کسی‌که راه را نشان‌ دهد می‌خواهد. آموختن می‌خواهد. گوش کردن و زانو زدن می‌خواهد. پس باید دنبال استاد بود. دنبال بزرگتر بود. سه. مفاد معرفی آیت‌الله مصباح به‌عنوان استاد فکر چیست؟ فکر را نباید از هرجایی و هرکسی گرفت. فکر باید ریشه عمیق در باورهای بنیادین و مبانی معرفتی دینی داشته باشد. فکر باید ریشه در دین و فهم اجتهادی اصیل از دین داشته باشد. با خواندن چهارتا روایت از روی ترجمه، تفقه دینی و فهم عمیق حاصل نمی‌شود. با خواندن چهارتا تحلیل رسانه‌ای بلاگرها فکر تولید نمی‌شود. با خواندن غیر منضبط از این و آن فکر حاصل نمی‌شود. فکر باید اصالت داشته باشد. قوام داشته باشد. ریشه در دین داشته باشد آن هم ریشه در فهم عمیق از دین نه فهم یک‌سویه و سطحی از دین که از آن ظاهرگرایی دربیاید. پس فهم اجتهادی موضوعیت دارد، محوریت دارد. نمی‌توان ذهن را به‌دست هرکسی که مختصر آشنایی با آموزه‌های دین دارد، سپرد. اینجاست که ارزش و جایگاه یک خود را نشان می‌دهد. 📌 ادامه دارد... 🆔 @taalighat