eitaa logo
مدرسه علوم انسانی سها
2.1هزار دنبال‌کننده
201 عکس
1 ویدیو
59 فایل
مدرسه سها: بنیادهای فلسفیِ اسلامیِ علوم اجتماعی • مدرسه آزاد علمی برمحوریت گفتمان فکری علامه طباطبایی و امام خمینی •از مقدمات تا اجتهاد؛ حوزه و دانشگاه کافی نیست 🌐 Www.msoha.ir ❖ فهرست محتوا: https://eitaa.com/msoha_ir/389 👥 ارتباط: @taha_mojahed
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه علوم انسانی سها
💡#منتشر_شد جلسه 11 مبانی فلسفی نظام سازی 🗒وقتی خدا سوژه میشود؛ سکولاریزاسیون هگلی آیا میتوان هگلی ب
📋تمایز امر استعلایی-ترانسندنتال - و متعالی-ترانسندانت- در فلسفه کانت ایمان و اخلاق مسیحی قرار نیست با عقل نظری اثبات گردد ۱. ترانسندنتال (امر استعلایی) در فلسفه کانت امر استعلایی است که در عقل نظری می‌خواهد تجربه را (یعنی فیزیک را) و قوانین فیزیکی را نشان دهد که چگونه سامان پیدا می‌کنند. امر ترانسندنتال در واقع امری است که سوژه به نحو استعلا ایستاده و دارد امور را مدام نظم می‌دهد. سوژه (انسان دارای آگاهی و خودآگاهی) امور را نظم می‌دهد. داده‌های حسی در واقع از مرحله نومن می‌آیند. نومن به معنای مفهوم خام است. در اولین مرحله، ذهن بشر به صورت استعلایی به این داده‌های حسی زمان و مکان می‌دهد. در اینجا هم زمان یک امر ایستا است و هم مکان یک امر ایستا است (که هگل به همین دلیل دارد این دیدگاه کانت را نقد می‌کند). پس از حسیات، مواد فهم وارد فاهمه می‌شوند و مقولات فاهمه به آن داده می‌شود. مقولات فاهمه شبیه مقولات ارسطویی است، ولی در اینجا ذهنی است. ۲. ترانسندانت (متعالی) هنگامی که به ایده‌ها می‌رسیم (مانند خدا، جهان، نفس)، این ایده‌ها اموری هستند که دیگر در فلسفه نظری نیستند، بلکه امور متعالی هستند. این امور متعالی دیگر قابلیت ترانسندنتال نیستند. ترانسندنت به معنای مرز عقل نظری، حد آگاهی و فاهمه است. حد فاهمه می‌شود ترانسندانت. ترانسندانت به معنای مرز آگاهی و مرز فاهمه است. خدا، جهان، نفس نمی‌توانند در دل آگاهی قرار بگیرند. این‌ها ایده‌های نظم‌بخش همه چیز هستند. این‌ها حدود آگاهی هستند. کانت می‌گوید عقل باید مرز خود را بشناسد. مرز آن ورود به حوزه اثبات خدا نیست، چرا که خدا اساساً خارج از حوزه عقل نظری است. ایده‌ها نظم‌بخش هستند اما به عنوان ایده بیرون از عقل قرار دارند. هدف از این مرزبندی این مرزهای عقلی در کانت برای این مطرح شده‌اند که جا برای ایمان مسیحی باقی بماند و جا برای اخلاق باقی بماند. اگر ایده خیر نداشته باشیم، اخلاق نداریم. خدا امر حسی نیست، لذا از داده حسی نمی‌آید. این در آن فضا کاملاً توجیه مسیحی است؛ چرا که ایمان مسیحی قرار نیست از طریق عقل نظری اثبات شود. بنابراین بین امر ترانسندنتال (امور استعلایی که سوژه بر آنها احاطه دارد) و ترانسندانت (مرز آگاهی) تفاوت وجود دارد. 🗒 بریده از جلسه 11 درس گفتار مبانی فلسفی نظام سازی _____ ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎧 درس گفتار نظام فلسفی علامه طباطبایی (ره) 📻 بارگذاری جلسات 55 الی 75 + درس نامه اختصاصی رایگان 📍 مبحث جلسات: موضوع علم فلسفه 🎙 برای دسترسی به 75 جلسه بارگذاری شده از این درس گفتار همراه با خلاصه سرفصل جلسات و درس نامه اختصاصی به لینک زیر مراجعه نمایید👇🏻 🔗 https://B2n.ir/h85270 📋 برخی از مهم ترین سر فصل های این جلسات: - اقسام برهان - برهان لم از نظر آیت الله جوادی آملی - آیا در فلسفه برهان لم وجود دارد؟ - ملازمات عامه - مردد المحمول در فلسفه از نظر علامه طباطبایی -ملاک بداهت - بداهت موضوع فلسفه - بداهت تصدیقی وجود __________________ 📢 لینک معرفی درس گفتار: 🖇 https://eitaa.com/msoha_ir/411 __________ 📒 مشخصات دوره - تعداد جلسات: تا کنون 75 جلسه - مدرس: حجت الاسلام علی اسدی - سطح دوره: تخصصی - سال شروع: 1403 - مکان تدریس: قم ▫️پ.ن؛ شرکت در دوره رایگان بوده و برای دسترسی صرفا نیاز به ثبت نام در دوره مد نظر میباشد. ______________ ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
💡 جلسه 12 مبانی فلسفی نظام سازی 🗒 سوژه گمشده: از بحران مدرنیته تا امید توحیدی 🎙 برای دسترسی رایگان به جلسات بارگذاری شده از این درس گفتار + سرفصل تفصیلی جلسات به لینک زیر مراجعه نمایید👇🏻 💻 https://B2n.ir/rb3833 📒 سرفصل‌های مهم جلسه 12 ۱. نقد دوران مدرن و بحران مستمر - ماهیت دوران مدرن به عنوان دوران نقادی - بحران دائمی ناشی از نقد مستمر و عدم رسیدن به وحدت پایدار - تبدیل امید به بحران جدید در چرخه نقد ۲. نقد فلسفه هگل - مسئله سوژه مطلق و محدودیت‌های آن - اشکال اطلاق سوژه در تاریخ - تمایز امر ترانسندانت (متعالی) و ترانسندنتال (استعلایی) - ابهام در پایان یا ادامه دیالکتیک هگلی ۳. لیبرالیسم و مسائل آن - لیبرالیسم به عنوان مانع نظام‌سازی در ایران - نقد پایان تاریخ لیبرالیستی - آزادی بدون واقعیت مطلقه و محدودیت‌های آن ۴. بودن زیر زمان و بحران هویت - قرارگیری مکان (هویت) زیر زمان در فلسفه هگل - سیلان هویت و از دست دادن هویت ملی - تبدیل شرکت‌های ملی به چندملیتی ۵. معضل روشنفکر ایرانی - تسلیم در برابر سوژه غربی ۶. نقد مارکسیستی به هگل - شکاف بین حیثیت عملگرایانه و سوبژکتیو - مفهوم ایدئولوژی و آگاهی کاذب ۷. دیدگاه توحیدی 📢 لینک معرفی درس گفتار: 🌐 https://eitaa.com/msoha_ir/539 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📄خلاصه سرفصل جلسات قبل 🖥 راهنمای ثبت نام ______________ ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
مدرسه علوم انسانی سها
💡#منتشر_شد جلسه 12 مبانی فلسفی نظام سازی 🗒 سوژه گمشده: از بحران مدرنیته تا امید توحیدی 🎙 برای دستر
📋لیبرالیسم و آزادی سوژه بدون واقعیت مطلقه اساساً نمی‌توان به آزادی دست یافت. اوج اندیشه لیبرال‌ها، به گفته خودشان، [در فلسفه] هگل است. [اما] در ایران، لیبرالیسم یکی از موانع نظام‌سازی به شمار می‌رود. این سوژه که پیوسته در قالب نقد و درگیری شکل می‌گیرد، زمان را صورت‌بندی می‌کند و به وحدتی می‌رسد؛ اما آن وحدت در درون خود، دارای شکافی است. این شکاف دوباره موجب تضاد دیالکتیکی می‌شود تا سرانجام به وحدتی برسد که ادعا کند: «من به امر مطلق رسیده‌ام». سوژه سرانجام دریافت می‌کند که این انسان بوده که خود، امر مطلق است. او طبیعت، جامعه و هر چیز دیگری را می‌سازد؛ هرگونه که بخواهد. سوژه می‌گوید: «پیش از این می‌گفتید خدا مدیریت می‌کند، اکنون من همه چیز را سامان می‌دهم». اما پرسش این است: اگر این سوژه، سکولار است و قرار است جهان را این‌جهانی توضیح دهد، آیا خود سکولاریسم نوعی محدودیت برای آن محسوب نمی‌شود؟ همچنین، چه کسی گفته است که در این نقطه تاریخی، امر مطلق شکل گرفته است؟ در هر نقطه‌ای که [از تاریخ که فرض گردد]، ممکن است در دل وحدت، شکافی نهفته باشد. یکی از ابهامات اساسی در اندیشه هگل این است که آیا این دیالکتیک متوقف می‌شود یا ادامه می‌یابد؟ برخی بر پایه اندیشه هگل، لیبرالیسم را پایان تاریخ دانسته‌اند؛ یعنی [ادعا کرده اند] سوژه به هویت مطلق خود رسیده و [لیبرالسیم]، بهترین الگوی زندگی است. اما مسئله آنجاست که [این] پایان تاریخ لیبرالیسم که در آمریکا شکل گرفته بود، اکنون در حال فروپاشی است. آزادی، به جای آنکه از واقعیت مطلقه توضیح داده شود، بر محور سوژه تبیین گردید؛ و این امر محدودیت‌های فراوانی را به وجود آورد. در کشور ما، لیبرالیسم یکی از مسائل پس از انقلاب است. جریان روشنفکری پیش از انقلاب، بیشتر مارکسیستی بود؛ اما جریان روشنفکری پس از انقلاب، عمدتاً لیبرال است (در حوزه‌های فرهنگ، سیاست و اقتصاد). 🗒 بریده از جلسه 12 مبانی فلسفی نظام سازی _____ ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
🌅 💡پایان تاریخ مدرنیته. ______________ 🎙 برای دسترسی رایگان به جلسات نظام سازی به لینک زیر مراجعه نمایید👇🏻 💻 https://B2n.ir/rb3833 🖥 راهنمای ثبت نام ______________ ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
مدرسه علوم انسانی سها
📋لیبرالیسم و آزادی سوژه بدون واقعیت مطلقه اساساً نمی‌توان به آزادی دست یافت. اوج اندیشه لیبرال‌ها،
📋فلسفه اقتصاد فراملیتی در اندیشه هگل هگل [درفلسفه خود] مکان را تحت زمان تعریف می‌کند؛ یعنی دیگر برای مکان اصالت قائل نیست و همواره بودن را در دل شدن توضیح می‌دهد. هنگامی که هویت من (بودن من) با امور ثابتی چون طلبه بودن، ایرانی بودن، آذری بودن، فرهنگ و دین توضیح داده می‌شود، این شیوه، نحوهٔ بودن من را تبیین می‌کند. اما زمانی که این بودن زیر زمان تعریف شد، همواره با خود درگیر می‌شود و پیوسته با شدن آمیخته می‌گردد؛ یعنی شما هرگز نمی‌توانید هویت واحدی داشته باشید. مکان امری جغرافیایی نیست، بلکه امری فرهنگی است. هنگامی که می‌گویم ایران، مجموعه‌ای از تجربیات تاریخی، فرهنگ‌ها (رستم، سعدی، حافظ)، پیروزی‌ها و شکست‌ها در آن حضور دارد و بودن من را شکل می‌دهد. اگر این وجود (که بودن من است) پیوسته در حالت شدن باشد، این حالت شدن باعث می‌شود که من از این هویت کنده شوم و دیگر نتوانم خود را ایرانی بدانم. در اقتصاد سرمایه‌داری، هنگامی که هویت (بودن تو) را مدام با شدن و زمان نقد می‌کنی، این هویت سیلان می‌یابد و احساس می‌کنی که هویت واحدی نداری. این سیلان هویت موجب می‌شود که تو، مثلاً، از ایران کنده شوی و وابسته به ایران نباشی. این تفکر سبب می‌شود که در اقتصاد، شرکت‌های ملی به شرکت‌های چندملیتی (فراملی) تبدیل شوند؛ زیرا خود را زیر زمان تعریف کرده و هویت سرزمینی‌شان را از دست داده‌اند. سرمایه به دنبال هویتی فراتر از سرزمین می‌گردد (جهانی‌شدن). انسان جهانی (انسان هگلی) دیگر نسبت خاصی با ملیت، جغرافیای خاص، هویت خاص یا دین خاص ندارد. اما آن انسان جهانی نیز خود امری کلی و ثابت نیست؛ باید پیوسته هویت خود را از دست بدهد و مدام نقد شود. این‌ها نشان می‌دهد که تمام ارزش‌ها در حال محو شدن‌اند، که نیچه می‌گوید: «خدا مُرد، انسان هم مُرد». 🗒 بریده از جلسه 12 مبانی فلسفی نظام سازی _____ ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
📋انواع علم: علم به معنی دانشی آن یادداشت 01 از معانی علم 📚1- علم به معنای دانش (مجموعه گزاره‌ها): گاهی از واژه «علم» مراد، مجموعه‌ای از گزاره‌هاست. این مجموعه گزاره‌ها ـ چه از حیث سنخ، چه از حیث هدف، و چه از حیث اثری که دارند ـ توسط عواملی همچون جامعه علمی، جامعه یا اثر خاص علم سامان‌دهی می‌شوند؛ و این است آنچه در اینجا از علم مقصود است. این مجموعه گزاره‌ها دانشی تاریخی محسوب می‌شود؛ بدین معنا که در طول تاریخ شکل گرفته‌اند و محصول یک عالم واحد نیستند. بسیاری از دانشمندان در طول تاریخ حتی با تک‌تک این گزاره‌ها مخالف بوده‌اند. به عنوان مثال، در علم فلسفه: چند تن از فیلسوفان در طول تاریخ با اصالت‌الوجود که ملاصدرا مطرح کرده است، موافق بوده‌اند؟ برای بسیاری از آنان، اصلاً واژه «اصالت‌الوجود» در تاریخ علم فلسفه مطرح نبوده است. شاید علم فلسفه با چهار یا پنج گزاره آغاز شده باشد که آن نیز فلسفه نامیده می‌شد؛ اما فلسفه‌ای که اکنون ـ شاید ـ صدها بلکه نزدیک به هزاران گزاره دارد، همچنان فلسفه است. در این فلسفه، گزاره‌های صحیح و گزاره‌های غلط وجود دارد؛ گزاره‌هایی مطابق با واقع و گزاره‌هایی غیرمطابق با واقع. عالمی با گزاره‌ای موافق است که آن را فلسفی می‌داند، در حالی که عالم دیگری مخالف است و می‌گوید این گزاره اصلاً فلسفی نیست. بنابراین، علم به عنوان مجموعه‌ای از گزاره‌ها، امری اعتباری است که ارتباط مسائل آن با یکدیگر نیز اعتباری است؛ حتی مسئله آن نیز اعتباری است. این بدان معناست که دانشمندان از منظر علمی می‌پذیرند که موضوعی در فلسفه قابل بحث و بررسی است. اما هنگامی که اکثریت دانشمندان در دوره‌ای تاریخی اعلام کنند که موضوعی دیگر فلسفی نیست، آن اعتبار از آن سلب می‌شود. این بدان معناست که حتی اگر در کتاب‌ها نیز موجود باشد، دیگر آن را فلسفی تلقی نمی‌کنند؛ یعنی تاریخ مصرف آن گزاره به عنوان یک گزاره فلسفی سپری شده و دیگر اعتبار فلسفی ندارد. اما اگر دانشمندان ـ ولو بخشی از آنان موافق و بخشی مخالف باشند ـ هنوز بتوانند اعتباری به نام دانش فلسفه به آن ببخشند، یعنی هنوز بحث و نزاع درباره مسائلی همچون «الماهیة من حیث هی لیست إلا هی، لا موجودة ولا معدومة» یا «الماهیة من حیث هی» در برابر «لیست الماهیة من حیث هی» ادامه دارد؛ بحثی درباره اینکه اصلاً معنای ماهیت در فلسفه چیست. اگرچه این مسئله در تاریخ فلسفه حل‌شده و مدت طولانی است که کسی حتی آن اقوال مخالف را نمی‌پذیرد، اما هنوز نزاعی معتبر محسوب می‌شود. گاهی حتی قولی مردود است، اما نزاع همچنان نزاعی معتبر شناخته می‌شود. چرا؟ زیرا مثلاً اثر آموزشی دارد و در فهم گزاره‌های بعدی مؤثر است. بدین معنا که ده گزاره بعدتر، اگر آن مسئله را با درک این نزاع بفهمیم، در مسئله دیگری که بر اساس هر یک از این اقوال معنایی از ماهیت شکل گرفته است، متوجه می‌شویم که اگر آن نزاع را درک نکرده بودیم، در محل نزاع جدید دچار مشکل خواهیم شد و آن را نخواهیم فهمید. بنابراین، اگر چنین باشد، می‌توان گفت مجموعه گزاره‌ها که آن را دانش یا دیسیپلین می‌نامیم، گزاره‌هایی اعتباری هستند، هرچند ثبوت آن علم حقیقی باشد. 🗒 برداشتی از جلسه 2 مبانی فلسفی نظام سازی _____ ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
🖥 و فعال سازی رایگان دوره های سایت سها 🧷 برای دسترسی به هر یک از دوره های مد نظر از طریق سایت لازم است مراحل زیر را طی نمایید: 👈🏼 وارد شدن به صفحه دوره مد نظر >> کلیک بر روی گزینه ثبت نام در دوره >> با کلیک بر روی ثبت نام، دوره در سبد خرید شما اضافه میگردد >> رفتن به سبد خرید >> پر کردن فرم مشخصات و ثبت نام در سایت - پر کردن این بخش در صورتی که قبلا ثبت نام نکرده باشید نمایش داده خواهد شد >>طی روند پرداخت نهایی بدون نیاز به واریز وجه 📍 پ.ن؛ بدون نیاز به واریز وجه به صورت رایگان با زدن گزینه پرداخت نهایی دوره برای شما فعال میگردد. ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
💡 📙 کتاب بازخوانی انتقادی مفهوم عینیت در علم اجتماعی با تاکید بر آراء ماکس وبر از منظر علامه طباطبایی به قلم: حجت الاسلام علی اسدی ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
📋معرفی‌ کتاب: مفهوم عینیت از مفاهیمی است که از دیرباز تحت رئوس ثمانیه علوم به طور ضمنی مطرح میشد. جهان شمولی و کلیت و ضرورت علم از اصولی بود که اهل منطق به آن پایبند بودند. این دیدگاه در نظر پوزیتویست های اروپایی با روش خاص خودشان صورت بندی جدیدی شد. ماکس وبر که دیدگاه های خود را ذیل علم فرهنگ مطرح میکند به ضرورت و کلیت و دوام به معنای گذشته پایبند نبود اما کلیت را به معنای کلیت در اعتبار تحقیق میدانست. او راهی میان پوزیتویست ها و هرمنوتیسین ها انتخاب کرد و به عینیت در اعتبار تحقیق باور داشت. عینیتی که از طریق اشتراک میان محقق و خواننده تامین میشود و نوعی اعتبار اشتراکی فرهنگی است. علامه طباطبایی با موضوع قرار دادن واقعیت مطلقه رویکرد کانت را در مجهول بودن شیء فی نفسه به چالش میکشد و بدین ترتیب ایدئالیسم آلمانی پایه ی اصلی خود را از دست میدهد و بعد از کانت شیء فی نفسه از بین میرود. علوم تماما ذیل فلسفه قرار میگیرند و واجد عینیت تعینی برای واقعیت مطلقه میگردند. معنای عینیت در علوم حقیقی غیر از فلسفه نیز ربط عروضی قضایای علوم با موضوع علم تلقی میشود از جهت دیگر علم در مرکب اعتباری خود نیز واجد اثری عینی است. علومی که گزاره های آنها اعتباری است واجد تعین واقعیت مطلقه هستند و به همین جهت دارای نوعی عینیت هستند. علاوه بر آن گزاره های آنان واجد اثر عینی است. جمع اعتباریات در علم به جهت وحدت اعتباری است که به آنها اعطاء می گردد. وحدت اعتباری کثرات اعتباری را در خود میبلعد و از طرفی خود به جهت اینکه تعینی از تعینات واقعیت است دارای نوعی عینیت می شود. ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت
CamScanner ۲۰۲۵-۱۰-۰۴ ۱۱.۳۵.pdf
حجم: 1.74M
فهرست و پیش گفتار کتاب بازخوانی انتقادی عینیت در علم اجتماعی ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت