📚 درس نامه درس گفتار منطق ذهن شناسی
📖 #درس_نامه کامل منطق ذهن شناسی بخش #المدخل به صورت رایگان در سایت بارگذاری شد.
📕جهت دریافت فایل درس نامه و صوت جلسات المدخل به لینک زیر مراجعه نمایید👇🏻
🔗 https://B2n.ir/j84976
ـــــــــــــ
📝 مقرر درس نامه: حجت الاسلام دهقان
🔖 تعداد صفحات: 873 صفحه
👥 سطح: تخصصی
______________
#درس_گفتار #درس_نامه
#منطق #منطق_ذهن_شناسی
#مرحوم_مظفر #بوعلی_سینا #علامه_طباطبایی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻
📮 کانال ایتا | وب سایت
مدرسه علوم انسانی سها
📝 مقصود از نظام؛ منظومه نیست [بازخوانی مفهوم منظومه در پرتو نظریۀ «همجوابی» دورکیم] 📋 یادداشت 03 ا
📝مفهوم نظام معرفتی و مؤلفههای هفتگانه آن
[تبیین ارکان و اجزاء]
📋 یادداشت 04 از بخش اول چیستی نظام؟
مفهوم سومی که در اینجا مطرح میشود، به خودی خود نقد دیدگاه منظومهای را نیز شامل خواهد شد. این همان تبیینی است که بارها درباره چیستی «نظام» ارائه کردهایم، هرچند قصد داریم از این بیان نیز در آینده فراتر رویم.
یکی از تعاریف «نظام» که در جزوه «تکلیف دوسویه تحول حوزه علمیه؛ نوشته حجت الاسلام و المسلمین اسدپور » ذکر شده، با این توضیح آغاز میشود که ابتدا باید «نظام اجرایی» را کنار گذاشت. منظور از نظام در اینجا، «نظام معرفتی» است.
اما «ماینظم» به چه معناست؟ با وجود وضوح معنای عربی این واژه، ایشان بیان میدارند که در هر علمی، مجموعهای از «مبادی»، «مبانی»، «اهداف»، «غایات»، «متد» (یا روش)، «ملاکات» و «منابع» وجود دارد.
1- منابع
هنگامی که وارد یک علم میشوید – مثلاً برای مطالعه اصول فقه – منابعی چون کتاب فیزیک «هالیدی» را به کار نمیبرید. به همین ترتیب، در فیزیک نیز نمیتوان کتاب شیخ انصاری را منبع دانست. هر علمی منابع خاص خود را دارد. از این رو، بسیاری از اساتید در آغاز تدریس یک علم، به «منبعشناسی» آن میپردازند و میپرسند: «منابع این علم چیست؟» یا حداقل «منابع تدریس من کدام است؟» – چرا که تدریس با خودِ علم متفاوت است.
بنابراین، منابع یکی از ارکان اصلی است که مشخص میکند چه مطالبی در یک علم مورد استفاده قرار میگیرد و به طور خودکار، علوم دیگر را از حوزه بحث خارج میسازد. منابع، به ایجاد «ماینظم» کمک میکنند. برای مثال، وقتی میپرسید: «منابع در اصول چیست؟» پاسخ این است که «قرآن، سنت، عقل و اجماع» (که محل بحث است).
یا وقتی بیان میکنید: «من اصول را برای فقه میخوانم و فقه نیز ریشه در این چهار منبع دارد؛ لذا من چهار منبع اصلی دارم.» با همین تعریف منابع، بسیاری از موضوعات کنار گذاشته میشوند؛ یعنی هر آنچه در کتاب، سنت، عقل و اجماع نباشد، به طور طبیعی از قلمرو بحث خارج میشود.
به همین دلیل، در اصول فقه میگفتیم: «مگر ریاضیات از ابتدا داخل در علم اصول فقه بود که بخواهد خارج شود؟» برخی مطرح میکردند که «با تعریفی که از اصول ارائه میدهید، ریاضیات، فیزیک و ادبیات نیز در آن جای میگیرند.» اما ما پاسخ میدادیم که در علم اصول از تعینات کتاب، سنت و عقل سخن میگوییم؛ بنابراین، این علوم از ابتدا در دایره بحث نبودهاند که نیازی به خارج کردنشان باشد. این موضوع در جای خود مفصلاً بحث شده است.
بدین ترتیب، منابع باعث نظمیافتگی و نظاممند شدن یک علم میشوند.
2- مبادی
دومین جزء، «مبادی» است. هر علمی دارای مبادی تصوری و تصدیقی خاص خود است که بدون پذیرش آنها، فهم آن علم ممکن نیست. یکی از نقدهای ما به حوزههای علمیه این است که به «المدخل» (مقدمات علم) توجه کافی نمیشود و به همین دلیل، نظام علمی برای طلاب شکل نمیگیرد. این رویکرد به این استدلال منجر میشود که «چون این مطلب در فقه فایدهای ندارد، پس ضروری نیست» و بسیاری از مباحث کنار گذاشته میشوند.
«مبدأ» به معنای سرآغاز است. سرآغاز یک علم چیست؟ این سرآغاز میتواند حتی یک مبدأ منطقی باشد. برای مثال، ممکن است یک علم، از ریشه و اساس غلط باشد، یا شما کل منطق موجود را نپذیرید و به مدل فعلی دانش منطق، نقدی ریشهای داشته باشید. اما همین دانش منطق، با ساختار فعلیاش، قطعاً مستلزم پذیرش «علم حصولی» است.
حال، اگر کسی بگوید «ما علم حصولی نداریم»، دانش منطقی که در طول سالیان متمادی شکل گرفته است، نمیتواند قوام یابد. پس مبدأ سخن گفتن درباره منطق چیست؟ برای شکلگیری و سامانیابی منطق، باید «تصور»، «تصدیق» و «علم حصولی» را پذیرفت. اینها سرآغازهای علم هستند. اگر کسی اصل وجود علم حصولی را محل مناقشه بداند و بگوید: «من علمی به نام حصولی نمیشناسم»، چنین فردی در مبادی اختلاف نظر دارد و این مبدأ را قبول ندارد. با این حال، نظام دانش منطق بر پایه پذیرش «علم حصولی» شکل گرفته است.پس، وجود مبادی در هر علم ضروری است.
ادامه دارد...
📝 برداشتی از جلسه 1 نظام سازی
#نظام_سازی #مبانی_فلسفه #چیستی_نظام #مبانی #ملاکات #منابع #المدخل #ماینظم
ــــــــــــــــــــــــ
✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻
📮 کانال ایتا | وب سایت
مدرسه علوم انسانی سها
📝مفهوم نظام معرفتی و مؤلفههای هفتگانه آن [تبیین ارکان و اجزاء] 📋 یادداشت 04 از بخش اول چیستی نظا
📝چیستی اهداف و غایات: ضرورت تفکیک حیث دانشی یک علم با جهت ثبوتی آن
📋 یادداشت 05 از بخش اول چیستی نظام؟
3-اهداف و غایات
«اهداف» و «غایات» دو مفهوم متمایز هستند. برای روشن شدن این تمایز، میتوان گفت که «هدف» را باید به «عالِم» نسبت داد، در حالی که «غایت» به «خودِ علم» تعلق دارد.
به عبارت دیگر، اهداف، انتظارات و مقاصدی هستند که یک عالِم در دوران خود از یک علم (مثلاً منطق) دارد. این اهداف، اگرچه توسط علما تعیین میشوند، اما در پیشبرد تاریخی علم نقش بسزایی دارند، زیرا علما در دل دانش به آنها میاندیشند، نقد و اثبات میکنند.
اما «غایت علم»، اثری است که از مجموعۀ مسائل آن علم حاصل میشود؛ اثری که ممکن است حتی عالِمِ منفرد آن را قبول نداشته باشد. علم، محصول کار یک فرد نیست. برای مثال، دانش منطق حاصل تلاش یک نفر نیست، بلکه ریشههای آن به دوران پیشاسقراطی و ارسطو بازمیگردد و سپس توسط شاگردانش مانند فرفوریوس و پس از او، به دست ابوعلی سینا، فارابی و دیگران گسترش یافته است.
آثاری که ارسطو در پی آنها بود، شاید امروز بر منطق کنونی بار نشود، زیرا دانش منطق یک منطق تاریخی است. این متفاوت از «ثبوت منطق» یا منطقی است که هر فرد بر اساس مبانی خود به آن اجتهاد کرده است. ممکن است منطقی با مبانی خاص خود را صحیح و دیگران را غلط بدانم؛ اما «ثبوت منطق» مفهومی فراتر است و ممکن است برخی مبانی فردی با آن سازگار نباشند.
دانش منطق، شامل تمام نظرات صحیح و غلطی است که در طول تاریخ شکل گرفتهاند. اینگونه نیست که صرفاً بگوییم «دانش منطق یعنی کتاب شفا». بلکه دانش منطق، همان چیزی است که در ذهن علما و در کتب وجود دارد؛ تمام آنچه که به لحاظ تاریخی تکوین یافته است. حتی ممکن است مسئلهای در کتب و از جمله «شفا» وجود داشته باشد، اما به قدری توسط علما نقض شده باشد که دیگر کسی آن را مسئلهای منطقی نداند و حتی مطالعه نشود.
مثالی از این دست در فقه – یا اصول فقه که بسیاری از دوستان با آن آشنا هستند – بحث «انسداد» است. تقریباً همۀ اساتید و طلاب، به جز عدهای خاص که هنوز قائل به انسداد هستند، این بحث را رد میکنند. یکی از اساتید با وجود تأکید بر مطالعه دقیق آن در «رسائل»، در درس خارج اصول خود، آن را رد کرده و حتی تمایلی به تدریس آن ندارد. این نشاندهنده تأثیر دانش تاریخی اصول است که در نهایت به این درک میرسد که فهم این بحث اگرچه مهم است، اما عدم فهم آن نیز خللی ایجاد نمیکند.
این تمایز در فهم مسئله حائز اهمیت است. بنابراین، علم دارای آثاری است که ما آنها را «غایات علم» مینامیم. ما معتقدیم «هدف» را باید به عالِم نسبت داد – یعنی علما در دوران خودشان چه انتظاری از علم منطق دارند و چه میخواهند – و «غایت» را باید به خودِ علم، یعنی مجموعۀ مسائل آن، نسبت دهیم. البته اهداف علما نیز از دانش منطق جدا نیست، چرا که همین اهداف هستند که منطق را به لحاظ تاریخی به پیش میبرند و علما در دل دانش منطق به آن فکر میکنند، نقد و اثبات میکنند. لذا اهداف علما مهم است.
📝 برداشتی از جلسه 1 نظام سازی
#نظام_سازی #مبانی_فلسفه #چیستی_نظام #مبانی #ملاکات #منابع #المدخل #ماینظم
ــــــــــــــــــــــــ
✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻
📮 کانال ایتا | وب سایت
مدرسه علوم انسانی سها
📝چیستی اهداف و غایات: ضرورت تفکیک حیث دانشی یک علم با جهت ثبوتی آن 📋 یادداشت 05 از بخش اول چیستی نظ
📝چیستی روش: مبنا سازنده متد و رورش است
📋 یادداشت 06 از بخش اول چیستی نظام؟
۴- روش (Method)
چهارمین رکن در نظامسازی، «روش» (Method) است. در سادهترین تعریف، روش به رویکرد کلی در مطالعه یک علم اطلاق میشود؛ برای نمونه، اینکه آیا یک علم به شیوۀ عقلی مطالعه میشود یا تجربی؟ در علوم تجربی، بهکارگیری حس و تجربه، روشی رایج و بنیادین است.
روش از «منبع» متمایز است. عقل میتواند هم منبع معرفت باشد و هم روش دستیابی به آن. جایگاه روشی عقل، متفاوت از جایگاه آن بهمثابه منبع است. برای مثال، هنگامی که از طریق عملیات ضرب به این نتیجه میرسیم که «دو ضرب در دو مساوی با چهار است»، از عقل به عنوان «روش» بهره بردهایم. این کاربرد روششناختی عقل، با آن عقلی که صرفاً بهمثابه منبع معرفت (برای مثال، منبع فیض الهی در نظر برخی فلاسفه) یا قوهای که نتیجه را درمییابد، تفاوت دارد. بهعبارت دیگر، «روش عقلی» ناظر بر چگونگی بهکارگیری عقل در یک فرایند استدلالی است، حال آنکه «منبع» به خاستگاه و سرچشمه معرفت اشاره دارد.
روشهای عقلی نیز خود انواع گوناگونی دارند؛ مانند منطق ریاضی، منطق ارسطویی یا منطق فازی. نحوه چینش «اشکال اربعه» در قیاسهای منطق ارسطویی، نمونهای از یک روش عقلی معین است. بنابراین، صرفاً بیان اینکه «روش ما عقلی است» کفایت نمیکند، زیرا مفهوم «عقلی» در هر مکتب فکری و نزد هر اندیشمندی، معنای ویژهای مییابد. در اینجا است که «سنخ سلوک علمی» یا شیوه خاص مواجهه با یک مسئله اهمیت مییابد.
هرچند میتوان روشها را در یک تقسیمبندی کلی به «عقلی، تجربی و نقلی» دستهبندی کرد، اما باید توجه داشت که خودِ «روش عقلی» یکپارچه و واحد نیست. باید مشخص شود که کدام «سامانۀ عقلی» مدنظر است. برای مثال، اندیشمندی که به «حرکت جوهری» ملاصدرا باور دارد و ذوات ثابت را نمیپذیرد، چهبسا منطق ارسطویی را به دلیل ماهیت ذاتگرایانهاش، روش عقلی مناسبی برای فلسفهورزی خود نداند. به همین ترتیب، متفکری در سنت پدیدارشناسی هایدگر که انسان را «دازاین» (Dasein) و موجودی تاریخمند و مفسر میداند، ممکن است با مبانی منطق ارسطویی سازگار نباشد. هر دو این رویکردها نظامی عقلی را نمایندگی میکنند، اما تفاوتهای بنیادینی میان آنها وجود دارد.
این سامانههای عقلی خود «مبنا» محسوب نمیشوند؛ بلکه این مبانی هستند که به شکلگیری چنین روشهایی میانجامند. برخلاف تصور برخی، این روش نیست که مبنا را میسازد، بلکه مبناست که روش را تعیین میکند. از این رو، شناخت دقیق روش و تمایز آن از مبنا، از اهمیتی حیاتی برخوردار است.
_______________________
📝 برداشتی از جلسه 1 نظام سازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
🪧 لینک مجموعه یادداشت های چیستی نظام سازی👇🏼
1- ریشه دغدغه مسئله نظام سازی
2- تحلیل دیدگاه مرحوم امام درباره نسبت دین و اجرا
3- مقصود از نظام؛ منظومه نیست
4- مفهوم نظام معرفتی و مؤلفههای هفتگانه آن
5- ضرورت تفکیک حیث دانشی یک علم با جهت ثبوتی آن
__________________________
#نظام_سازی #مبانی_فلسفه #چیستی_نظام #مبانی #ملاکات #منابع #المدخل #ماینظم
ــــــــــــــــــــــــ
✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻
📮 کانال ایتا | وب سایت