مدرسه علوم انسانی سها
📋انواع علم: علم به معنی ثبوتی آن [تبیین تمایز میان سه ساحت «ثبوت»، «اثبات» و «دانش»] 📝 یادداشت 02 ا
📋انواع علم: علم به معنی اطلاقی و علم به معنی آموزه
[علم به معنی آموزه خارج از علم اطلاقی قابل تصویر نیست]
📝 یادداشت 03 از "معانی علم"
۳. علم به معنای اطلاقی
در این معنا، «علم» به واقعیتی اطلاق میشود که هیچ امری خارج از آن وجود ندارد. این تعریف نیز ماهیتی «ثبوتی» دارد، اما گستره آن از معنای ثبوتی که در تقابل با «اثبات» قرار میگیرد، وسیعتر است. در این دیدگاه، نه تنها عالم واقع، بلکه ذهن، دانش بشری و حتی امور اعتباری و قراردادی نیز همگی در دل این واقعیت مطلق (علم) قرار میگیرند. به عبارت دیگر، هر آنچه که به هر نحوی «هست» و میتوان درباره آن سخن گفت، مشمول این معنای اطلاقی از علم میشود.
این مفهوم در روایتی که بیان میدارد «اصلُ العلمِ معرفةُ الجبار» نیز قابل ردیابی است. بر اساس این تفسیر، معرفت خداوند به مثابه معرفت به همه چیز تلقی میشود.
فلاسفه اسلامی نیز با تعریف فلسفه (حکمت) به «صیرورةُ ذهنِ عالمٍ عقلیٍ مُضاهیاً لِلعالمِ العینی» (تبدیل شدن ذهن به جهانی عقلی مشابه جهان عینی)، به دنبال دستیابی به چنین علم فراگیری بودهاند. با این حال، تعریف سنتی حکمت، با تقسیم آن به نظری و عملی و علوم ششگانه برهانی، محدودیتهایی داشت و اموری مانند اعتباریات را خارج از دایره خود قرار میداد. بنابراین، «علم به معنای اطلاقی» مفهومی جامعتر از «حکمت مقسم» در سنت فلسفی است، زیرا تمام وجوه هستی، اعم از عینی و اعتباری را در بر میگیرد.
۴. علم به معنای آموزه (رویکرد ضدنظام)
در دوران معاصر، معنای چهارمی از علم توسط فیلسوفان ضدنظام (Anti-System) مطرح شده است که میتوان آن را «آموزه» نامید. این دیدگاه، دانش نظاممند و سیستماتیک را ابزاری برای سلطه و کنترل بشر میداند. با استناد به مضامینی چون علم منجر به برتری و سلطنت میشود، معتقدند که علم برای ایجاد نظم و حکومت بر ذهن و زندگی افراد به کار گرفته میشود.
این فیلسوفان، با تأکید بر شعار «آزادی» در دوران مدرن، استدلال میکنند که روشنفکران و صاحبان علم، جایگزین حاکمان سنتی شده و با تولید دانش، نوع جدیدی از سلطه را بر جوامع تحمیل کردهاند.
در مقابلِ علمِ حاکم، آنها رویکرد «آموزه» را پیشنهاد میدهند که مبتنی بر «آری گفتن به لحظه زندگی» است. در این دیدگاه:
هیچ سلسله مراتب قطعی برای دانش وجود ندارد؛ برای مثال، دانش یک مهندس کشاورزی لزوماً برتر از دانش تجربی یک کشاورز نیست.
اعتبار یک گزاره یا تجربه، به انطباق آن با حالات روحی و کارایی آن در زندگی شخصی فرد بستگی دارد، نه صدق عینی آن. فرد، یافتههایی را میپذیرد که بتواند با آنها زندگی کند و برای او لذتبخش و معنادار باشد.
در نتیجه، این متفکران از تدوین نظامهای جامع در علومی مانند اخلاق یا سیاست پرهیز میکنند.
جالب توجه است که خودِ این رویکرد ضدنظام و افرادی که چنین باوری دارند، به عنوان پدیدههایی موجود در عالم واقع، ذیل همان «علم به معنای اطلاقی» (معنای سوم) قرار میگیرند؛ چرا که معنای سوم، چنانکه ذکر شد، در برگیرنده تمام واقعیات، از جمله اندیشهها و شیوههای زیست گوناگون است.
🗒 برداشتی از جلسه 2 مبانی فلسفی نظام سازی
🗂 #پوشه_نظام_سازی
ــــــــــــــــــــ
📎 لینک مجموعه یادداشت های معانی علم:
1- علم به معنی دانشی آن
2- علم به معنی ثبوتی آن
_____
#یادداشت
#نظام_سازی #مبانی_فلسفه #معانی_علم #علم_ثبوتی #علم_اطلاقی #آموزه
ــــــــــــــــــــــــ
✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻
📮 کانال ایتا | وب سایت