eitaa logo
🏛☜آن‌سوی‌ تاریخ☞⁩🏛️
542 دنبال‌کننده
311 عکس
101 ویدیو
59 فایل
🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛 چیزی فراتر از یک تاریخ ... 🔹کانال تلگرام : https://t.me/The_other_side_of_history یعسوب‌الدین طبری (تاریخ پژوه) 🆔 @Historian_Tabari
مشاهده در ایتا
دانلود
جستاری در چیستی ملاکِ تاریخی‌انگاریِ وقایع ✍ محمد صادق رجبی یکی از مباحث قابل تامل جدی در تاریخ پژوهی، ارائه یک چارچوب و ملاک قاعده‌مند در تلقی رخدادها به مثابه یک امر تاریخی است. تحریر بحث: مفهوم تاریخ، نه مفهومی بسیط بلکه مفهومی است مرکب از چهار مقوله انسان، رخداد ، زمان و روایت؛ که برآیند این چهار امر، موضوع علم تاریخ را تشکیل می دهد، یعنی: (روایتِ رخدادهای انسانیِ زمانِ گذشته) اکنون با توجه به مقدمه فوق، چند پرسش را می توان مطرح نمود: بر اساس چه ملاک یا ملاک‌هایی می‌توان یک خارجی را، به مثابه یک رخداد تاریخی به حساب آورد؟ تا در نتیجه وارد در حیطه علم تاریخ شود. به تعبیر دیگر، آیا هر واقعه‌ای که در گذشته رخ داده است، تاریخی است و باید مورخ بر اساس اسلوب و متدولوژی تاریخی بدان بپردازد؟ یا اینکه قاعده‌ای وجود دارد که برخی رخدادهای گذشته را داخل در محدوده دانش تاریخ و برخی دیگر را خارج می کند؟ سوال مهم دیگر، چگونگی تحدید زمانیِ زمانِ گذشته در دانش تاریخ است. یعنی مرز زمانی (زمان گذشته) در مفهوم تاریخ از کجا تا کجاست؟! آیا فی المثل رخدادهای روز قبل هم جزو تاریخ به حساب می آید؟ به عبارت ساده‌تر، فلان واقعه رخ‌داده در یک ساعت پیش هم یک رخداد در زمان گذشته است، آیا باید جزو دانش تاریخ باشد؟ یا اینکه معیاری وجود دارد که رخدادهای انسانی زمان گذشته را از لحاظ محدوده زمانی هم مرزبندی می‌کند؟ مجموع دو پرسش فوق را می توان تحت این عنوان خلاصه کرد: {ملاک‌های تاریخی‌انگاری رخدادهای انسانی زمان گذشته چبست؟} جستار حاضر به دنبال ارائه نظریه مختار در این باب است. _در کل می‌توان ملاک‌های تاریخی بودن یک واقعه را موارد زیر برشمرد: (البته تذکر این‌ نکته لازم است که شروط زیر، جمعی هستند یعنی باید تمامی آنها در یک رخداد وجود داشته باشند.) ۱_ حول محور کنش‌های انسانی باشد؛ خواه کنش خارجی باشد که مابه‌ازاء عینی دارد، مثل تمامی وقایعی که توسط افراد در عالم خارج صورت می پذیرد؛ و خواه کنش درونی باشد، مثل فکر و اندیشه؛ البته مشروط بر اینکه این کنش درونی، مبتنی بر مجموعه‌ای از شواهد اطمینان بخش باشد که بتوان کنش مزبور را آنها انتزاع نمود. مثلا برای پی بردن به نوع فکر یک شخص در‌باره چیزی، می توان به رفتارهای صورت گرفته از او در قبال آن توجه کرد، و از‌‌ چگونگی این رفتارها نوع اندیشه وی را انتزاع نمود. خلاصه اینکه رخداد تاریخی باید حول محور کنش‌های انسانی باشد. خواه کنش جوارجی، خواه کنش جوانجی ۲_ تاثیر مهم و قابل توجهی در بستر مطالعاتی مورخ داشته باشد. با این قید، رخدادهای فاقد اهمیت از دایره تاریخی‌بودن خارج می‌شوند، چون انگیزه‌ای برای ثبت،ضبط و گزارش آن وجود ندارد. البته تذکر این‌ نکته مهم است که همین شرط نیز نیازمند به ارائه یک ملاک برای تبیین چیستی اهمیت یک رخداد، است؛ یعنی باید مشخص کرد که ملاک مهم بودن یک رخداد چیست؟ تا رخدادهای واجد آن داخل در تاریخی بودن و فاقدین‌ آن خارج شوند. برخی تاثیر شگرف یک رخداد در جامعه مورد مطالعه مورخ را ملاک اهمیت دانسته‌اند. اما به نظر می‌رسد باید در ملاک‌های اهمیت در هر ژانر تاریخی بصورت جداگانه تامل کرد، یعنی می‌بایست در‌ ملاک‌های اهمیت یک رخداد در تاریخ سیاسی در مقایسه با تاریخ اجتماعی، قائل به تفصیل شد. ۳_ رخداد مزبور ، از دایره ارتکازات ذهنی و قضاوت‌های جامعه عصرزیسته مورخ، خارج شده باشد. یعنی باید یک رخداد به نحوی باشد که مردم عصر زیستی مورخ، فاقد از هرگونه قضاوت جمعی از آن باشند. به عبارت دیگر، رخداد مزبور باید در حافظه تاریخی ملت نهفته باشد و اگر تلقی قاطبه مردم عصر مورخ از آن رخداد یک تلقی غیر‌تاریخیِ مبتنی بر ادارکات و معرفت‌های حسی باشد، نمی‌توان آن را تاریخی نامید. البته توجه باید کرد که در اینجا قاطبه مردم مد نظر است، چه اینکه ای‌بسا مردمان کهن‌سالی که رخداد را به خاطر داشته باشند. ۴_ احتمال یافت منابع جدید حول رخداد مزبور صفر یا در حدی باشد که در عرف تحقیق به آن اعتنا نشود. این شرط بسیار مهم و قابل توجه است؛ بدین توضیح: تاریخ برساخت توصیفی_تبیینی از رخدادهای مهم بشری در‌ گذشته، است. پس مورخ می بایست تمامی تلاش خود را جهت ارائه برساختی از رخداد بکند که اطمینان حاصل کند بیشترین تطابق را با واقع رخداد دارد؛ لذا اگر احتمال جدی وجود داشته باشد که به زودی منابعی یافت خواهند شد که نیم یا بیشتر تحقیق کنونی‌ مورخ را از اساس دگرگون کند‌(و فعلا نیز در دسترس مورخ نیستند) ، این احتمال جلوی اطمینانِ مورخ نسبت به تطابق حداکثری برساخت او از رخداد مزبور را خواهد کرد و عملا تحقیق او معرفتی مشکوک و متزلزل خواهد بود که از کمترین ارزش معرفتی برخودار است. توجه شود که احتمال یافت منابع دگرگون ساز باید بسیار باشد و الا صرف احتمال یافت منابع جدید عقلا منتفی نیست. 🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛
My Recording250102_0300.mp3
زمان: حجم: 33.33M
جایگاه فلسفه‌ِعلم‌ِتاریخ در مطالعات تاریخ تحلیلی 🔹ارائه‌دهنده‌:دکتر مجید کافی 🔸ناقد:دکتر نعمت‌الله صفری‌ 🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛
خطای مغالطه‌ی بازمانده در مطالعات تاریخ اندیشه و مساله‌ی مجوزِ حکومتی ✍ابراهیم موسی‌پور بِشلی یکی دیگر از خطاهای رایج در مطالعات تاریخ اندیشه که می‌تواند کل یک تحلیل را دچار ایرادی اساسی کند این است که ما در جوامع بسته‌‌ای که سخن‌گفتن در آن آزاد نیست، صرفاً با بخش کوچکی از آن‌چه که فرد الف گفته و اجازه‌ی گفتنش را یافته، سروکار داریم. این بخشِ مجوزگرفته‌ از افکار او طبعا هرگز نماینده‌ی کلیت اندیشه و ذهنیات او نخواهد بود. یعنی هم‌چنین ما این‌جا با معضلِ نمایندگی هم مواجهیم. ازاین‌رو لازم است در هر قضاوتی تاکید کنیم که "فرد الف، بر اساس این بخش از سخنانش که با مجوز فلان مرجع حکومتی منتشر شده، بر آن است که...". نسبت‌دادن یک حکم به یک متفکر به‌صورت مطلق ممکن است در موارد زیادی به‌کلی غلط باشد. شاید گاهی استفاده از روش نقد متن پنهان کمک مختصری به ردیابی اصل اندیشه‌های فرد الف بکند ولی نمی‌توان با این روش شاکله‌ی اصلی تفکرات کسی را به‌طور قطع بازسازی کرد. مساله‌ی مجوز حکومتی همواره یک متغیر تعیین‌کننده در مطالعه‌ی تاریخ اندیشه باقی می‌ماند تا آن‌حد که گاهی ممکن است نگرش واقعی یک فرد اساساً با نگارشِ منتشرشده (مجوزگرفته)ی او متفاوت بلکه حتی متعارض باشد. شما به‌سادگی این تفاوت را همین امروز هم در مواجهه با بسیاری از استادان دانشگاه ملاحظه می‌کنید. نگرش‌ها و افکار و آرایی که از برخی استادان در سر کلاس‌ها یا در کتاب‌هاشان می‌شنوید و می‌خوانید گاهی با آن‌چه از هم‌ایشان در محفل‌های خصوصی می‌شنوید، از زمین تا آسمان فرق دارد. وقتی این تفاوت‌ها را در آرای متفکران زنده و معاصر خود می‌بینید، تصور کنید که مطالعه روی آرای متفکران صد و دویست و هزار سال قبل با در نظرگرفتنِ این نکته چه‌ وضعی خواهد داشت. بنابراین، مساله فقط این نیست که از یک طرف، حکومت با اعمال سانسور، اجازه‌ی انتشار افکار فرد الف را به‌صورت اصیل و کامل نمی‌دهد؛ بلکه در چنین جوامعی، علاوه بر آن‌که بخش‌هایی از آرا و افکار فرد الف، به دست مراجع حکومتی حذف یا تحریف می‌شود، بخش بزرگ دیگری از آرا و افکارش را خود او سانسور می‌کند. او درباره‌ی بسیاری از مقولات، اصلا حرفی نمی‌زند تا از دردسرهای آن حرف‌ها در امان بماند؛ درباره‌ی بسیاری از مقولات هم فقط حرف‌هایی را بیرونی می‌کند که مجوزگرفتن و انتشارش، ممکن باشد. به‌این‌ترتیب، شاید بتوان با قدری اغراق چنین گفت که در مطالعه‌ی اندیشه‌های فرد الف، آن‌چه نگفته ظاهرا مهم‌تر است از آن‌چه گفته! گواین‌که متاسفانه به لحاظ روش‌شناسی مطالعات تاریخ اندیشه، فرمول قابل‌اعتمادی برای این شیوه‌ از مطالعه‌ وجود ندارد. اما تاریخ اجتماعی اندیشه در این زمینه می‌تواند کمک مختصری بکند. مطالعه‌ی تاریخ اجتماعیکِ زندگی‌نامه‌ی متفکران (اگر اسناد و داده‌های کافی برای چنین مطالعه‌ای در دسترس باشد) دست‌کم شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی و طبعا شدت سانسور حکومتی یا خودسانسوری‌ او را برای ما آشکار خواهد ساخت و به‌این‌ترتیب ما را از ارائه‌ی حکم‌های مطلق و به پیروِ آن تا حدی از در افتادن در خطای انتساب (نک. یادداشتِ معضل انتساب در تاریخ اندیشه ) در امان نگاه خواهد داشت. 🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛
🌸سلام و عرض ادب خدمت همه عزیزان در حال انجام کاری پژوهشی در زمینه سوگ هستیم که ان‌شاءالله بتوانیم در آینده‌ای نه‌چندان دور بستری فراهم کنیم برای حال خوب همه هم‌وطنانمان. دوستان بزرگوار! ممنون می‌شویم به این پرسش‌نامه با دقت و حوصله پاسخ بدهید و برای ما ارسال کنید. هم‌چنین لطف شما را ارج می‌نهیم اگر آن را برای همه آشنایان دیگری که دسترسی دارید، بفرستید و از آن‌ها بخواهید با پر کردن این پرسشنامه و ارسالش، یاری‌رسان علم و پژوهش باشند. پیشاپیش از همکاری همه شما خوبان صمیمانه سپاسگزاریم https://survey.porsline.ir/s/9YtEBkXT
3.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مازندرانیها از همان اول، شیعه متولد شدند... 🔰رهبر معظم انقلاب : مازندرانی ها رفتند یمن جنگنیدن و شیعه را پایدار کردند ...سلام مرا به مازندرانی ها برسانید 🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛
گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره برگزار می‌کند: « کارگاه سیره پژوهی » 🔺 سرفصل‌ها 👈🏻 مفهوم‌شناسی سیره و جایگاه آن در تاریخ پژوهی 👈🏻 منابع استنباط سیره 👈🏻 روش‌شناسی استنباط سیره 👈🏻 چگونگی باب‌بندی سیره 👈🏻 نقش سیره در اسلامی‌سازی علوم انسانی 🔹 ارائه‌دهنده: حجت‌الاسلام دکتر جواد سلیمانی امیری 🕰 زمان ۱۸ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۸ الی ۱۲ 📌 مکان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره / طبقه منفی ۲ / سالن اندیشه ✍️ برای ثبت نام در دوره به شماره ۰۹۰۳۹۱۵۰۶۲۸ (آقای رجبی) در پیام رسان ایتا پیام داده شود. 🖇 لینک شرکت در کارگاه events.iki.ac.ir ـــــــــــــــــ روابط‌عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ـــــــــــــــــ 🖥 @iki_ac_ir
بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم السلام.pdf
حجم: 19.92M
📚بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان ✍️ یدالله مقدسی یکی از بهترین کتاب‌های تحقیقی درباره تاریخ دقیق و معصومان  🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛
جستاری در پیش‌نیازهای مطالعات نظری تاریخ ✍ محمد صادق رجبی از مباحث مهم در تاریخ‌پژوهی، مطالعات نظری تاریخ است ؛ مطالعاتی که برخواسته از تأملاتی نظری و مفهومی حول دانش تاریخ است. مطالعات نظری تاریخ ، به دنبال پاسخ به پرسش‌هایی حول دانش تاریخ است که پاسخِ به این سوالات ، خارج از مرزبندی دیسیپلینی دانش تاریخ است؛ لذا معرفت‌های برآمده از مطالعات نظری تاریخ ، معارفی مندمج از چندین معرفت دیگر است که در راستای پاسخگویی به این سوالات، حاصل شده‌اند. با توجه به این ، برای پژوهندگان مطالعات نظری تاریخ ، گریزی از فراگیری یکسری از علوم ، به عنوان پیش نیازهای دانشی ، نیست علومی که به عنوان پیش نیاز برای مطالعات نظری تاریخ لازم بلکه ضروری است ، به قرار زیر است: ۱ـ معرفت شناسی ۲ـ فلسفه غرب ۳ـ فلسفه علم ۴ـ فلسفه اسلامی ۵ـ تاریخ فلسفه غرب ۶ـ فلسفه علوم انسانی ۶ـ فلسفه علوم اجتماعی ۷ـ روش‌ تحقیق در علوم اجتماعی ۸ـ مبانی علم جامعه شناسی ۹ـ مبانی علم سیاست در این میان ، سه دانش «معرفت‌شناسی»،«فلسفه‌علم»،«فلسفه‌غرب» از اهمیت مضاعفی برخودار می باشند؛ و فراگیری آنها ضروری قطعی است. بعد از این سه دانش ، اولویت با «تاریخ‌فلسفه‌غرب»،«فلسفه‌علوم انسانی» است. دیگر دانش‌ها ، نیز لازم است فراگرفته شوند ، اما از لحاظ اهمیت فراگیری در درجه پایین‌تری نسبت به دو سه مورد فوق‌الذکر قرار دارند. وجه اهمیت معرفت‌شناسی در این است که اساسا در مباحث نظری تاریخ ، مخصوصا فلسفه علم تاریخ به دنبال پاسخگویی به سوالاتی است که متوجه اصل معرفت‌های تاریخی هستند؛ لذا لازم است با دانش معرفت‌شناسی که موضوع آن بررسی شناخت های بشری است، آشنا بود. در خصوص چرایی فراگیری فلسفه علم باید گفت ، پاسخ به سوالات مطرح شده در باب علم تاریخ ، نوعا در سنت‌ها و پارادایم‌هایی است که تلقی خاصی از علم را ارائه کرده‌اند مثل اثبات‌گرایی(پوزیتیویسم) ، ابطال‌گرایی ، پارادایم انتقادی و.... طبیعتا پرسش از نفس علم تاریخ و به تبع پاسخ به آن ، ارتباط بی بدیلی با تلقی پژوهنده از مقوله علم دارد؛ و اینکه علم را بر اساس چه پارادایمی فهم می کند؟ مضاف بر اینکه ، فلسفه علم تاریخ ، به عنوان مهمترین حوزه مطالعات نظری تاریخ ، خود شاخه‌ای از فلسفه مضاف است. از سویی دیگر ، تلقی فلسفی از علم ، در بستر فهمی فلسفی صورت گرفت. لذا آشنا بودن با فلسفه غرب ، برای آگاهی از نظرات فلاسفه غربی به هستی عالم و همچنین مقوله شناخت ضروری است. از جانبی دیگر ، فلسفه نظری تاریخ ، به لحاظی ، یکی از زیرشاخه‌های فلسفه است ، و برای پرداختن به آن و بررسی نظرات اهالی این دانش مثل فلسفه تاریخ هگل ، مارکس و ... مستلزم آگاهی از نظرات آنها در این خصوص است. لذا فراگیری تاریخ فلسفه غرب هم از پیش نیازهای مهم مطالعات نظری تاریخ است. هم‌چنین ،‌ تاریخ در منظومه علوم بشری ، در طبقه علوم انسانی قرار می گیرد ، لذا قبل از فهم دقیق مقوله علم تاریخ ، کسب یک تلقی مختار در باب علوم انسانی ، چیستی و روش آنها ، ضروری است؛ تا ذیل این تلقی مختار ، علم تاریخ به عنوان یکی از علوم انسانی مورد بازشناسی قرار گیرد. برخی از مباحث چالش برانگیز در تاریخ‌پژوهی مثل رابطه دانش تاریخ با ارزش‌ها ، مادی‌انگاری دانش تاریخ ، سکولار بودن یا نبودن دانش تاریخ و ‌... در یک نگاه فراتر ، در خصوص تمامی علوم انسانی مطرح است. لذا بهتر است منازعات مفهومی در این دست مسائل را ، در یک سطح کلان‌تر نیز، بکاویم. همچنین، یکی از مباحث مهم در دانش تاریخ ، بحث تبیین در تاریخ است؛ که(متاسفانه) بسیار وام گرفته از ادبیات علوم اجتماعی است. لذا آشنایی با روش تحقیق در علوم اجتماعی و همچنین فلسفه علوم اجتماعی ضروری است. علاوه بر همه این‌ها ، تاریخ بازگو کننده کنش‌های فعال آدمی در عرصه‌های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و.... است. لذا جا دارد تاریخ پژوهان آشنایی ولو اجمالی با دانش‌های دیگر ، از جمله علوم سیاسی و جامعه شناسی پیدا کنند؛ مخصوصا پس از شکل گیری مکتب آنال ، که تاکید ویژه‌ای بر جنبه‌های میان‌رشته‌ای تاریخ و دیگر علوم داشت ؛ و تاریخ سنتی را به نوعی ملغی‌ اعلام کرد. برخی از مبانی دانش تاریخ ، وام گرفته از سنت‌های فلسفی غربی است؛ که جا دارد به وسیله فلسفه اسلامی مورد بازخوانی قرار گیرند؛ و این از مغفول‌ترین جنبه‌های مطالعات نظری تاریخ است. تذکرات مهم: اول اینکه ؛ لزومی ندارد مورخ در موارد ذکر شده متخصص شود ، بلکه به میزانی که مرتبط با مطالعات نظری تاریخ باشد ، کافی است. نکته آخر و مهم اینکه ، اگر بنا بر آغاز مطالعات در این موارد ذکر شده را دارید ، توصیه اکید بنده این است که حتما حتما از کتب تالیفی مقدماتی در این خصوص استفاده کنید. کتب ترجمه‌ای نوعا از غموض و پیچیدگی‌هایی برخوردارند که اغلب جز سردرگمی نوآموز، نتیجه‌ای ندارند.  🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛
باسلام و عرض ادب و احترام. با عنایت به الطاف حضرت حق، ان شاء‌الله دوره «مقدمه‌ای بر علم تاریخ» با محوریت کتاب روش پژوهش در تاریخ شناسی، تألیف دکتر حسن حضرتی، بصورت آفلاین در این کانال برگزار خواهد شد. این دوره، که به درخواست جمعی از دانشجویان و تاریخ‌دوستان گرامی برگزار می گردد، برای آشنایی کلی با دانش تاریخ ، روش تحقیق و متدولوژی این علم و... می‌باشد؛ مباحثی که به نظر می‌رسد آشنایی اولیه و کلی با آن‌ها قبل از ورود به دانش تاریخ لازم بلکه ضروری است. ان شاء الله در این خصوص، در جلسات ابتدایی، بطور کامل سخن گفته خواهد شد. علت برگزیدن این کتاب، وزان مطالب، جایگاه علمی مؤلّف، و مختصر بودن آن است.(البته این به معنای تأیید تمامی مطالب آن نمی‌باشد، و رویکرد ما بحث نقادانه خواهد بود) طرح اولیه، بحث آزاد بود؛ منتهی پس از لحاظ ملاحظاتی تصمیم بر این شد که به جهت یکپارچه سازی مطالب و استفاده از مطالب این کتاب، محتویات ارائه شده، حول مطالب و سرفصل های این کتاب بیان گردند. به هیچ روی مدعی صحت و اتقان مطالب بیان شده نیستیم، ولی این دوره را برای تمامی تاریخ‌دوستان پیشنهاد می‌کنیم.  🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛