eitaa logo
🏛☜آن‌سوی‌ تاریخ☞⁩🏛️
543 دنبال‌کننده
311 عکس
103 ویدیو
59 فایل
🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛 چیزی فراتر از یک تاریخ ... 🔹کانال تلگرام : https://t.me/The_other_side_of_history یعسوب‌الدین طبری (تاریخ پژوه) 🆔 @Historian_Tabari
مشاهده در ایتا
دانلود
خطای مغالطه‌ی بازمانده در مطالعات تاریخ اندیشه و مساله‌ی مجوزِ حکومتی ✍ابراهیم موسی‌پور بِشلی یکی دیگر از خطاهای رایج در مطالعات تاریخ اندیشه که می‌تواند کل یک تحلیل را دچار ایرادی اساسی کند این است که ما در جوامع بسته‌‌ای که سخن‌گفتن در آن آزاد نیست، صرفاً با بخش کوچکی از آن‌چه که فرد الف گفته و اجازه‌ی گفتنش را یافته، سروکار داریم. این بخشِ مجوزگرفته‌ از افکار او طبعا هرگز نماینده‌ی کلیت اندیشه و ذهنیات او نخواهد بود. یعنی هم‌چنین ما این‌جا با معضلِ نمایندگی هم مواجهیم. ازاین‌رو لازم است در هر قضاوتی تاکید کنیم که "فرد الف، بر اساس این بخش از سخنانش که با مجوز فلان مرجع حکومتی منتشر شده، بر آن است که...". نسبت‌دادن یک حکم به یک متفکر به‌صورت مطلق ممکن است در موارد زیادی به‌کلی غلط باشد. شاید گاهی استفاده از روش نقد متن پنهان کمک مختصری به ردیابی اصل اندیشه‌های فرد الف بکند ولی نمی‌توان با این روش شاکله‌ی اصلی تفکرات کسی را به‌طور قطع بازسازی کرد. مساله‌ی مجوز حکومتی همواره یک متغیر تعیین‌کننده در مطالعه‌ی تاریخ اندیشه باقی می‌ماند تا آن‌حد که گاهی ممکن است نگرش واقعی یک فرد اساساً با نگارشِ منتشرشده (مجوزگرفته)ی او متفاوت بلکه حتی متعارض باشد. شما به‌سادگی این تفاوت را همین امروز هم در مواجهه با بسیاری از استادان دانشگاه ملاحظه می‌کنید. نگرش‌ها و افکار و آرایی که از برخی استادان در سر کلاس‌ها یا در کتاب‌هاشان می‌شنوید و می‌خوانید گاهی با آن‌چه از هم‌ایشان در محفل‌های خصوصی می‌شنوید، از زمین تا آسمان فرق دارد. وقتی این تفاوت‌ها را در آرای متفکران زنده و معاصر خود می‌بینید، تصور کنید که مطالعه روی آرای متفکران صد و دویست و هزار سال قبل با در نظرگرفتنِ این نکته چه‌ وضعی خواهد داشت. بنابراین، مساله فقط این نیست که از یک طرف، حکومت با اعمال سانسور، اجازه‌ی انتشار افکار فرد الف را به‌صورت اصیل و کامل نمی‌دهد؛ بلکه در چنین جوامعی، علاوه بر آن‌که بخش‌هایی از آرا و افکار فرد الف، به دست مراجع حکومتی حذف یا تحریف می‌شود، بخش بزرگ دیگری از آرا و افکارش را خود او سانسور می‌کند. او درباره‌ی بسیاری از مقولات، اصلا حرفی نمی‌زند تا از دردسرهای آن حرف‌ها در امان بماند؛ درباره‌ی بسیاری از مقولات هم فقط حرف‌هایی را بیرونی می‌کند که مجوزگرفتن و انتشارش، ممکن باشد. به‌این‌ترتیب، شاید بتوان با قدری اغراق چنین گفت که در مطالعه‌ی اندیشه‌های فرد الف، آن‌چه نگفته ظاهرا مهم‌تر است از آن‌چه گفته! گواین‌که متاسفانه به لحاظ روش‌شناسی مطالعات تاریخ اندیشه، فرمول قابل‌اعتمادی برای این شیوه‌ از مطالعه‌ وجود ندارد. اما تاریخ اجتماعی اندیشه در این زمینه می‌تواند کمک مختصری بکند. مطالعه‌ی تاریخ اجتماعیکِ زندگی‌نامه‌ی متفکران (اگر اسناد و داده‌های کافی برای چنین مطالعه‌ای در دسترس باشد) دست‌کم شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی و طبعا شدت سانسور حکومتی یا خودسانسوری‌ او را برای ما آشکار خواهد ساخت و به‌این‌ترتیب ما را از ارائه‌ی حکم‌های مطلق و به پیروِ آن تا حدی از در افتادن در خطای انتساب (نک. یادداشتِ معضل انتساب در تاریخ اندیشه ) در امان نگاه خواهد داشت. 🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛