eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عاقبت ترک و از منظر دین (بخش چهارم و پایانی) 🔶عاقبت ترک و از منظر قرآن بدین شرح است: 💠شریک شدن در گناه 🔷کسانی که در برابر انجام دادن ، هیچگونه واکنش و عکس العملی نشان ندهند، در گناه آنها شریک اند؛ از همین رو از مؤمنان خواسته شده که هرگاه تمسخر آیات قرآن را شنیدند، با کافران همنشین نشوند، در غیر اینصورت در آنها خواهند بود: 🔷«و قَد نَزَّلَ عَلَیکُم فِی الکِتابِ أن إذا سَمِعتُم آیاتِ اللهِ یُکفَرُ بِها وَ یُستَهزَءُ بِها تَقعُدوا مَعَهُم حَتّی یَخوضوا فی حَدیثٍ غَیرِهِ إنَّکُم إذًا مِثلُهُم؛ و البته (خدا) در قرآن بر شما نازل کرده که هرگاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار می گیرد، با آنان منشینید، تا به سخنی غیر از آن درآیند؛ چرا که در این صورت شما هم خواهید بود». [نساء، ۱۴۰] 🔷مفسران از این آیه استفاده کرده اند که در برابر و و همنشینی با آنان، موجب شریک شدن در گناه آن هاست. [۱] همچنین در ذیل آیه ۶۳ سوره مائده گفته اند که ، مانند کسی است که منکر شود. [۲] پی نوشت ها: [۱] جامع البیان، ج ۵، ص ۴۴۳ [۲] تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۵۳ نویسنده: فیروزجائی منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت به نقل از راه بهشت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه تحريم «گوشت خوك» در اسلام چيست؟ 🔹 حتى نزد اروپائيان كه بيشتر گوشت آن را مى خورند است، و حيوانى است كثيف. در امور جنسى فوق العاده بى تفاوت و است، و علاوه بر تأثير غذا در كه از نظر علم ثابت است، تأثير اين غذا در خصوص در مسائل جنسى نيز مشهود است. در «شريعت حضرت موسى» (عليه السلام) حرمت نيز اعلام شده است و در اناجيل، به «خوك» تشبيه شده اند و در ضمن داستانها، مظهر شيطان، معرفى شده است. 🔹جاى تعجب است كه بعضى با چشم خود مى بينند از يك سو خوراك نوعاً از كثافات و گاهى از فضولات خودش است و از سوى ديگر براى همه روشن شده كه گوشت اين حيوانِ پليد، داراى دو نوع بنام كرم تريشين و يك نوع كرم كدو است باز هم در استفاده از گوشت آن اصرار می ورزند. تنها «كرم تريشين» كافى است كه در يك ماه ۱۵ هزار تخم ريزى كند، 🔹و در انسان سبب پيدايش مانند كم خونى، سرگيجه، تب هاى مخصوص اسهال، دردهاى رماتيسمى، كشش اعصاب، خارش داخل بدن، تراكم پيه ها، كوفتگى و خستگى، سختى عمل جويدن و بلعيدن غذا و تنفس و غيره گردد. در يك كيلو ممكن است ۴۰۰ ميليون نوزاد باشد و شايد همين امور سبب شد كه چند سال قبل در قسمتى از كشور روسيه، خوردن گوشت خوك ممنوع اعلام شود. 🔹آرى آئينى كه دستوراتش به مرور زمان جلوه تازه اى پيدا مى كند، آئين خدا، است. بعضى مى گويند با وسائل امروز مى توان تمام اين انگلها را كشت و را از آنها پاك نمود، ولى به فرض كه با وسائل بهداشتى با پختن گوشت خوك در حرارت زياد، انگل هاى مزبور به كلى از ميان بروند باز زيان قابل انكار نيست؛ 🔹زيرا طبق اصل مسلمى كه اشاره شد، «گوشت هر حيوانى حاوى صفات آن حيوان است» و از طريق غده ها و تراوش آنها (هورمونها) در كسانى كه از آن تغذيه مى كنند اثر مى گذارد و به اين ترتيب خوردن مى تواند صفت جنسى و بى اعتنائى به را - كه از خصائص بارز نر اين حيوان است - به خورنده آن منتقل كند و شايد يكى از علل بى بند و بارى شديد جنسى - كه در حكومت مى كند - همان تغذيه از گوشت اين حيوان آلوده باشد. پی نوشت؛ [۱] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ ۱، ج ۱، ص ۵۸۶ 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ چهارم‏، ‏ص ۵۲۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۰۸ نهج البلاغه، درباره لزوم «حسابرسی اعمال» چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ مى فرمايد: «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ». (هر كس به خود برسد مى برد و آن كس كه بماند مى بيند). هميشه مسئله در زندگى ماديِ مردم، وسيله اى براى پرهيز از بوده است و وسايل مختلفى براى ثبت و ضبط حساب ها از قديم الايام فراهم كرده اند. در عصر و زمان ما اين وسايل بسيار متنوع و پيچيده شده و دقيق ترين حساب ها را نگهدارى مى كند. بررسی حساب سبب مى شود كه اگر انسان احساس كرد، به سراغ نقطه هاى آسيب پذير برود و آنها را كند تا ، تبديل به سود گردد. 🔹اصولاً تمام اين بر اساس و آميخته با آن قرار گرفته است. هر گاه درون بدن خود را ملاحظه كنيم در منطقه خون ما حساب دقيقى حكمفرماست؛ بيش از بيست فلز و شبه فلز و مواد مختلف حاصل از آن خون ما را تشكيل مى دهد و به مجرد اين كه نظم آن به هم بخورد بيمارى حاصل مى شود. به همين دليل پزشكان اولين دستورى را كه مى دهند محاسبه اجزاى تشكيل دهنده خون از طريق آزمايش است، تا به وسيله اين حسابگرى جلوى بيمارى را بگيرند. 🔹آن كس كه اين آزمايشها را به فراموشى بسپارد ممكن است زمانى متوجه شود كه و وسيعى دامن او را گرفته، در امور مادى دنيا ورشكست و در مسائل طبيعى مانند سلامتى جسم گرفتار بيمارى هاى غير قابل علاج شده است. مى گويد: در «امور معنوى» نيز بايد همين گونه، بلكه دقيق تر به «حساب خويش» رسيد. آن كس كه مراقب خويش باشد و دقيق كند «سود معنوى» مى برد، و كسى كه از آن گردد گرفتار و در دنيا و آخرت مى شود. 🔹از این رو (صلى الله عليه و آله) در حديثى می فرمایند: «لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يُحاسِبُ نَفْسَهُ أشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَرِيكَهُ وَ السَّيِّدُ عَبْدَهُ» [۱] ( فرد باايمانى نخواهد بود، مگر زمانى كه با دقت خود را كند، دقيق تر از آنچه شريك به حساب شريك خود مى رسد يا مولا به حساب بنده خويش). 🔹 در «مسائل معنوى و امور اخروى» بايد شديدتر و دقيقتر باشد؛ زيرا غير ما هستند كه حساب دقيق ما را دارند، در حالى كه در امور مادى، هر كس خودش حسابگر خويش است و معمولاً كسى بر او نظارتى ندارد. در این رابطه مى فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ • كِرَاماً كَاتِبِينَ • يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ» [۲] «و به يقين بر شما گمارده شده • والامقام و [اعمال نيك و بد شما] • كه می‌دانند شما چه مى كنيد). 🔹همچنین در آیه ديگر، در صحنه خطاب به ، مى فرماید: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» [۳] (اين شماست كه ما نوشته ايم و به بر ضدّ شما سخن مى گويد، ما آنچه را انجام مى داديد مى نوشتيم). در روايات اسلامى تأكيد شده است كه همه روز به خود برسيد، يعنى شب هنگام، همان گونه كه معمولا بسيارى از بازرگان ها و تجار دفاتر خود را به خانه مى برند و به حساب روز خود مى رسند، شما هم شب هنگام به كه در روز انجام داديد نگاهى بيفكنيد، اگر خطايى بوده كنيد و اگر كار خوبى بوده خدا به جا آوريد و آن را تكرار نماييد. 🔹 (عليه السلام) در حديثى مى فرمايند: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ يَوْمٍ فَإنْ عَمِلَ خَيْراً اِسْتَزادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهَ عَلَيْهِ وَ إنْ عَمِلَ شَرّاً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ إلَيْهِ» [۴] (كسى كه همه روز به خود نرسد از ما نيست؛ اگر كار خيرى انجام داده از خداوند فزونى بطلبد و خدا را بر آن بگويد، و اگر كار بدى انجام داده كند و توبه نمايد و به سوى خدا باز گردد). ارباب سير و سلوك نيز براى پيمودن مسير قرب خدا از نخستين توصيه هايى كه به رهروان اين راه مى كنند و سپس آن است، چرا كه بدون آن، پيمودن اين راه پر خوف و خطر امكان پذير نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۶۷، ص ۷۲، باب ۴۵ [۲] قرآن کریم، سوره انفطار، آيه ۱۰ تا ۱۲ [۳] همان، سوره جاثيه، آيه ۲۹ [۴] بحارالأنوار، همان. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۵۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر طبق نامه ۴۷ نهج البلاغه، ترک «امر به معروف» و «نهی از منکر» چه پيامدهايی به دنبال دارد؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۴۷ (وصيّتنامه حضرت) مى فرمايد: «لا تَتْرُكُوا الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجَابُ لَكُمْ». ( و را ترك نكنيد كه اشرار بر شما مسلّط خواهند شد، سپس هر چه كنيد مستجاب نمى گردد). آيا در ميان و ترك «امر به‌ معروف» و «نهى‌ از منكر» تنها يك رابطه معنوى و مجازات الهى است، و يا رابطه ظاهرى هم وجود دارد؟ 🔹به نظر مى رسد كه پيوند اينها با يكديگر به صورت منطقى قابل اثبات است؛ چرا كه يكى از مصاديق مهم و اقدام به اين دو در برابر است، كه اگر خلافى مرتكب شوند عامّه مردم به آنها تذكّر دهند و اگر معروفى را ترك كنند از آنها مطالبه نمايند. اگر اين دو ترك شود و حاكمان هيچ گونه مانع و اعتراضى در برابر خود نبينند جسور مى شوند و بر جامعه اسلامى مسلّط مى گردند. امّا چرا براى رفع شر حاكمان شرور مستجاب نمى شود؟ 🔹براى اينكه در روايات اسلامى آمده آنجا كه مصيبت به واسطه خود انسان و كوتاهى او باشد، براى رفع آن مستجاب نمى گردد و به آنها گفته مى شود: اين نتيجه خود شماست، چرا چنين كرديد كه به چنان بدى گرفتار شويد؟ جالب اين است كه از (عليه السلام) نقل شده حتى اگر هم در چنين شرايطى كنند، دعاى آنها مستجاب نخواهد شد: «فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ فَلا يُسْتَجَابُ لَهُمْ». [۱]  🔹در حديثى از امام باقر (عليه السلام) مى خوانيم: «إِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الاَْنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الاَْرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الاَْعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الاَْمْرا». [۲] ( و راه انبياء و طريقه صالحان است؛ فريضه بزرگى است كه با آن ساير فرايض برپا مى گردد، جادّه ها امن و امان و كسب ها حلال مى شود، حقوق غصب شده به صاحبانش بازگردانده شده و زمين ها آباد مى گردد و از دشمنان انتقام گرفته خواهد شد و تمام امور سامان مى يابد). 🔹در ذيل همين حديث آمده است كه خداوند عزّ و جل به (عليه السلام) وحى فرستاد كه من صد هزار نفر از قوم تو را كيفر خواهم داد؛ چهل هزار نفر از و شصت هزار نفر از ! شعيب (علیه السلام) عرضه داشت: پروردگارا اشرار به جاى خود، اخيار چرا؟ خداوند عزّ و جل به او وحى فرستاد: «دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِی وَ لَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي». [۳] (با راه سازش و بى تفاوتى پيش گرفتند و هرگز به جهت خشم من خشمگين نشدند). 🔹همچنین در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «الاَْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللهِ فَمَنْ نَصَرَهُمَا أَعَزَّهُ اللهُ وَ مَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللهُ». [۴] ( و دو مخلوق [برجسته] از مخلوقان خدایند، هر كس اين دو را كند، خدا به او مى بخشد، و هر كس دست از يارى اين دو بردارد خدا او را مى كند». 🔹تعبير به مخلوق در واقع نوعى تشبيه است. اين احتمال نيز وجود دارد كه خُلق به معناى خصلت باشد، ولى به قرينه ذيل حديث اين احتمال بعيد به نظر مى رسد. در هر حال مسأله و از امورى است كه هم خداوند متعال به وسيله انبياء و اوليايش آن را انجام مى دهد، و هم انبياى الهى و اوصياى آنها و هم تمام مردم به آن مأمورند. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۵، ص ۵۶. [۲] همان. [۳] همان. [۴] همان، ص ۵۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۲۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت). @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مراحل نفوذ «شیطان» در انسان در کلام «امام علی» (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹در خطبه هفتم چگونگی در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و (علیه السلام) آن را با ظرافت و فصاحت و بلاغت ویژه خود در لابه‌لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح میدهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمیشود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره ميفرمايد که: در وجود هر انسانى «اختیارى» است، نه اجبارى. این انسانها هستند که به او «چراغ سبز» نشان میدهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر ميکنند. 🔹حضرت ميفرمايد: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً» ([این زشت سیرتان] را ملاک و اساس کار خود قرار دادند). این همان چیزى است که در به روشنى به آن اشاره شده؛ ميفرمايد: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ»؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] (او بر کسانى که دارند و بر پروردگارشان مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمانهایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند). 🔹در مرحله دوّم ميفرمايد: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً» ([بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام میشود، نیز انتخابى میکند و آن این که] آنها را به عنوان [یا شریکان] خویش برگزیده است). سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، ميفرمايد: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ». (او در درون‌ سینه‌ هاى‌ آنها کرد، سپس آن را مبدّل به نمود). در این تشبیه جالب (عليه السلام)، «سینه‌ هاى شیطان صفتان» را و «محل تخم‌گذاری» او معرفى میکند و به دنبال آن مى افزاید: 🔹«وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ» (این جوجه‌هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت). سپس به بیان مرحله سوّم این پرداخته، ميفرمايد: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ» (کارشان به جایى رسید که با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت). یعنى سرانجام این که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به میشود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها میکند، بطورى که «صاحب شخصیت دوگانه‌اى» مى شوند. 🔹از یک نظر و از یک نظر ؛ ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان است و طبیعى است که همه چیز را به مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این «سیر انحرافى تدریجى» پرداخته، ميفرمايد: هنگامى که به اینجا رسیدند: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل» (شیطان آنها را بر و سوار کرد، [مرکبى که آنها را به سوى انواع و کفر و ضلالت مى کشاند] و و هزل و باطل را در نظر آنان زینت بخشید).  🔹این سخن شبیه همان چیزى است که (عليه السلام) در کلام نورانى دیگرى ميفرمايد: «آگاه باشید و خطاها همچون مرکبهاى سرکش و لجام گسیخته اند که ، بر آن سوار میشوند!». [نهج‌البلاغه، خ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، ميفرمايد: «اعمال آنها اعمال کسى است که او را در شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است». اشاره باینکه آنها بخوبى گواهى میدهد که در آنها کرده و به راهى که میخواهد مى برد. سخنانشان و نگاه هاى آنها ، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان بخوبى دیده میشود، 🔹و در واقع (عليه السلام) میخواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم میدانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، منحصر به و لشکر پنهانى او نیستند، بلکه گروهى از نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «اینچنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین و قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.  📕پيام امام اميرالمومنين، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷س، ج۱ ص۴۶۰ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر (عليه السلام): 🔸«اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَعْلَمَ اَنَّ فيكَ خَيْراً فَانْظُرْ اِلى قَلْبِكَ، فَاِنْ كانَ يُحِبُّ اَهْلَ طاعَهِ اللهِ وَ يُبْغِضُ اَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفيكَ خَيْرٌ وَاللهُ يُحِبُّكَ، وَ اِنْ كانَ يُبْغِضُ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُحِبُّ اَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فَيكَ خيرٌ وَاللهُ يُبْغِضُكَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ». 🔹«هر گاه خواسـتى بدانى خيرى در تو هست يا نه، به دل خودت نگاه كن؛ اگر ديـدى دلت، خـدا را دوسـت دارد و از گنهكاران بدش مى آيـد، در تـو خـيرى هست و خـدا دوستت دارد؛ و اگر ديدى دلت اهل طاعت خدا را دوست ندارد، برعكس آن، از خوشش مى آيد، در تو خيرى نيست، خدا هم از تو بدش مى آيد؛ انسان با كسى است كه دوستش مى دارد». 📕اصول كافى، ج ۲، ص ۱۲۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه «امام علی» (علیه السلام) «مجازات گنهکاران در آخرت» چگونه انجام می شود؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» به شرح درد و رنج هاى در سرايى ديگر پرداخته مى فرمايد: «وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ، وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَى الْأَعْنَاقِ، وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ». (و اما را در بدترين منزلگاه جاى می‌دهد و دست آنها را با غُل و زنجير به گردنشان مى بندد، آنگونه كه سرهايشان را به پاها نزديك می‌كند!) 🔹اين تعبيرات اشاره به این آیه «قرآن مجيد» است که می فرماید: «إِذِ الْأَغْلَالُ فِى أَعْنَاقِهِمْ وَ السَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ • فِى الْحَمِيمِ ثُمَّ فِی النَّارِ يُسْجَرُونَ». [۱] (در آن هنگام كه غُل‌ و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى كشند • و در آب جوشان وارد مى كنند، سپس در افروخته می‌شوند). 🔹در ادامه اين سخن می‌فرماید: «وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ، وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ فِی عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ، وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِهِ، فِی نَارٍ لَهَا كَلَبٌ وَ لَجَبٌ، وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ، وَ قَصِيفٌ هَائِلٌ». (خداوند جامه هايى از مواد آتش زا و لباس هايى از قطعه هاى آتش بر آنها مى پوشاند؛ در عذابى كه حرارتش بسيار شديد است و درش به روى آنها بسته است! كه می‌ خروشد و زبانه می‌كشد! شعله هايش فروزان و صدايش هراس انگيز است!). 🔹«قَطِران» در اصل به معناى مادّه قابل اشتعالى است شبيه نفت سياه كه سياه و لزج و بدبو است و در قديم به حيواناتى كه مبتلا به جَرَب (نوعى بيمارى كه مو و پشم با آن می‌ريزد) بودند مى ماليدند و معتقد بودند كه اين مادّه، بيمارى را درمان می‌كند. اين مادّه چنان است كه اگر شعله آتش به آن برسد شعله ور می‌شود. 🔹امام علی (عليه السلام) می‌فرماید: در آن روز پيراهنى از اين مادّه بر مى پوشانند. اوصافى كه براى در اين عبارات كوتاه و تكان دهنده ذكر شده، نشان مى دهد كه آتشى فوق العاده سوزان است. شعله هايش به آسمان زبانه مى كشد و صداى هولناكش گوش را كر مى كند. 🔹اميرالمؤمنين (علیه السلام) در ادامه سخن می‌فرماید: اضافه بر همه اينها، مشكل عظيم اين است كه: «لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا، وَ لَا يُفَادَى أَسِيرُهَا، وَ لَا تُفْصَمُ كُبُولُهَا، لَا مُدَّةَ لِلدَّارِ فَتَفْنَى، وَ لَا أَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَى». ( هميشه در آن اقامت دارند و براى آزادى اسيرانش غرامتى پذيرفته نمى شود و زنجيرهايش گسسته نمی‌گردد؛ مدّتى براى آن سرا تعيين نشده تا پايان گيرد و سرآمدى براى آن قوم وجود ندارد تا به آخر رسد!). 🔹اگر انسان يك لحظه اين عذاب های هولناك و شديد را در ذهن خود تصوّر كند، كافى است كه او را از باز دارد و هدف اصلى از شرح اين عذاب هاى الهى نيز همين است! مخصوصاً در روايات اسلامى تأكيد شده است كه وقتى به آيات پاداش هاى شوق انگيز بهشت می‌رسید، به آن فكر كنيد و هر زمان به آيات هولناك عذاب می‌رسید، توقّف كنيد و در آن بينديشيد. 🔹امام علی (عليه السلام) در خطبه همّام (خطبه ۱۹۳) در توصيف می‌فرماید: «فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنوُا إِلَيْهَا طَمَعاً، وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً، وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ، وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ». 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] ( هنگام تلاوت هرگاه به آيه اى برسند كه در آن تشويق باشد، با علاقه فراوان به آن روى آورند و روح و جانشان با شوق فراوان در آن سر مى كشد و آن را همواره نصب العين خود مى سازند، و هر زمان به آيه اى برسند كه در آن تخويف باشد، گوشِ دلِ خويش را براى شنيدن آن باز مى كنند و گويى صداى زوزه آتش جهنّم را در اعماق گوش خود احساس مى كنند). پی نوشت‌: [۱] سوره غافر، آيات ۷۱ و ۷۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‌، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‌، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۶۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel