eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اثر تربیتی «معاد باوری» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش اول) 🔸در روايات اسلامى اين موضوع، بازتاب گسترده اى پيدا كرده است و رابطه عميق و ريشه دار و مستمر اين دو را با يكديگر روشن مى سازد؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجه كنيد: 1⃣ (عليه السلام) در «نهج البلاغه» مى فرمايد: «وَ الله لَاِنْ اَبِيْت عَلى حَسَكِ السَّعْدانِ مُسَهَّداً اَوْ اُجَرَّ فِى اْلاَغْلالِ مُصَفَّداً، اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَلْقَى اللهَ وَ رَسُولُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ظالِماً لِبَعْضِ الْعِبادِ وَ غاصِباً لِشَىء مِنَ الْحُطامِ». [۱] (به خدا سوگند، اگر شب را به روى خارهاى جانگداز «سعدان» بيدار بسر برم و [روزها] در غل و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم خوش‌تر است از اينكه خدا و رسولش را روز در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم). 🔹 (عليه السلام) بعد از اين جمله ها داستان معروف برادرش عقيل را به ميان مى آورد كه از شدّت فقر و پريشانى به او پناه آورده بود و تقاضا داشت بر خلاف قانون عدل اسلامى چيزى اضافه بر سهمش از بيت المال به او بدهد؛ امّا امام (عليه السلام) قطعه آهنى را در آتش تفتيده مى كند و نزديك دست او مى برد و هنگامى كه ناله عقيل بلند مى شود، به او مى فرمايد: «تو چگونه از اين آتشى كه حكم بازيچه را دارد فرياد مى كشى؟ امّا مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبّار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته است!»‌. [۲] 🔹امواج نيرومند و تكان دهنده ايمان به و تأثير آن در اجراى و مقاومت در برابر هر گونه انحراف و گناه در اين كلمات به وضوح به چشم مى خورد و نمونه زنده اى است از تجلّى ايمان به و دادگاه‌ عدل‌ الهى در اعمال انسان. 2⃣در حديثى از امير مؤمنان (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ اَيْقَنَ بِالخَلَفِ جادَ بِالعَطيّةِ». [۳] (كسى كه يقين به جانشين [و پاداش قيامت] داشته باشد در بخشش سخاوتمند خواهد بود). اين حديث نيز به خوبى نشان مى دهد كه ايمان به ، انسان را سخاوتمند و بخشايشگر مى سازد. 3⃣در غررالحكم از همان حضرت در عبارتى صريح و آشكار مى خوانيم كه فرمود: «اِجْعَلْ هَمَّكَ لِمَعادِكَ تَصْلُحْ». [۴] (همّ خود را در قرار ده تا صالح شوى). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۳۴۶، خطبه ۲۲۴. [۲] همان. [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ ۱، ج ‏۱۶، ص ۲۸۸، باب ۱. [۴] عيون الحكم و المواعظ، دار الحديث‏، قم‏، ‏چ ۱، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اثر تربیتی «معاد باوری» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روايات اسلامى اين موضوع، بازتاب گسترده اى پيدا كرده است و رابطه عميق و ريشه دار و مستمر اين دو را با يكديگر روشن مى سازد، به عنوان نمونه به روايات زير توجه كنيد: 4⃣در حماسه هاى «كربلا» و «عاشورا» نيز مى خوانيم كه (عليه السلام) روز ياران خود را مخاطب ساخته فرمود: «صَبْراً بَنِى الْكِرامِ فَمَا الْمَوْتُ اِلاّ قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّراءِ اِلَى الْجِنانِ الْواسِعَةِ وَ النَّعيمِ الدّائِمَةِ فَاَيُّكُمْ يَكْرَهُ اَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سَجْن اِلى قَصْر». ( كنيد اى بزرگ زادگان! چرا كه [و شهادت] تنها پلى است كه شما را از ناراحتى ها و رنج ها به سوى باغ هاى وسيع و نعمت هاى جاويدان عبور مى دهد، كداميك از شما ناخشنوديد كه از زندانى به قصرى منتقل شويد؟). 🔹اين سخن را (عليه السلام) در حالى بيان فرمود كه هر قدر دايره محاصره او و لشكريانش تنگ‌تر مى شد و مشكلات ميدان جنگ شديدتر مى گشت چهره هايى برافروخته تر و حالتى آرام‌تر داشتند. در اينجا بعضى از يارانش به بعضى ديگر اشاره كرده، مى گفتند: «اُنْظُرُوا لا يُبالى بِالْمَوْتِ». (بنگريد او به اعتنا نمى كند و هراسى از آن ندارد). (عليه السلام) اين معنا را شنيد و سخنان فوق را بيان فرمود و سپس افزود: پدرم از رسول خدا (صلی اللله عليه و آله) چنين نقل كرد: 🔹«اِنَّ الدُّنْيا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلى جِنانِهِمْ وَ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلى جَحيمِهِمْ ما كَذِبْتُ وَ لا كُذِّبْتُ». [۱] (، زندان مؤمنان و بهشت كافران است و ، پلى است براى گروه اوّل به سوى ، و پلى است براى گروه دوّم به سوى [اين يك حقيقت است] نه دورغ مى گويم و نه به من دروغ گفته شده است). رَمز حماسه هاى عاشورا و شجاعت بى نظير امام حسين (عليه السلام) و يارانش را كه در تاريخ با خطوط زرين و درخشان ثبت شده است بايد در همين راستا و در و مستحكم آنان نسبت به و زندگى جاويدان جستجو كرد. 5⃣تأثير ايمان به در حسن اعمال به قدرى روشن و آشكار است كه اميرمؤمنان (عليه السلام) تعجب مى كند از كسى كه ايمان به دارد و در خويش نمى كوشد مى فرمايد: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَعْلَمُ اَنَّ لِلاعمالِ جَزاءاً كَيْفَ لا يُحْسِنُ عَمَلَهُ». [۲] 6⃣اين سخن را با حديث پرمعنايى از (صلى الله عليه و آله) پايان مى دهيم: آنجا كه در نشانه ها و علائم فرمود: از نشانه هاى آنها اين است: «اَيْقَنَ بِاَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ فَاشْتاقَ اِلَيْها وَ اَيْقَنَ بِاَنَّ النّارَ حَقٌّ فَظَهَرَ سَعْيُهُ لِلنِّجاةِ مِنْهاوَ اَيْقَنَ بِانَّ الْحِسابَ حَقُّ فَحاسَبَ نَفْسَهُ». [۳] (آنها به ايمان دارند، لذا مشتاق آنند [و براى رسيدن به آن در نيكى ها تلاش دارند] و به يقين دارند، لذا براى رهايى از آن سعى مى كنند [و گِرد گناه نمى گردند] و يقين دارند كه روز حق است، لذا به حساب خويش مى رسند [پيش از آنكه به حساب آنها برسند]). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار فراوان است و آنچه در بالا گفته شد، تنها گوشه كوچكى از آنها محسوب مى شود و همگى تأكيد بر تأثير عميق ايمان به سراى در تربيت انسان دارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۴۴، ص ۲۹۷، باب ۳۵. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ ۲، ص ۴۶۱، قصار ۲۵. [۳] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ ۱، ج ‏۱۱، ص ۱۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۵، ص ۳۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۲۰۴ «نهج البلاغه»، چه دلیلی بر لزوم انجام اعمال صالح بیان می فرماید؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۲۰۴ «نهج البلاغه» برنامه آمادگى براى سفر را به اين صورت بيان مى فرمايد: «وَ انْقَلِبُوا بِصَالِحِ مَا بِحَضْرَتِكُمْ [۱] مِنَ الزَّادِ». (با انجام كه در توان دارید، زاد و توشه تهيّه کنید و [به سوى آخرت] باز گرديد). تعبير به «اِنْقَلِبُوا» تعبير لطيفى است كه اشاره به تحولی درونى دارد؛ يعنى توجّه خود را از به تهيه زاد و باز گردانيد؛ و تعبير «بِحَضْرَتِكُمْ» اشاره به توانايى‌ ها و فرصت هاست كه انسانها در اختيار دارند. 🔹آنگاه امام (عليه السلام) به ذكر دليلى براى لزوم تحصيل زاد و توشه جهت سفر ، پرداخته و مى فرمايد: «فَإِنَّ أَمَامَكُمْ عَقَبَةً كَؤُوداً، وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً، لاَبُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَيْهَا، وَ الْوُقُوفِ عِنْدَهَا» (زيرا و منزلگاه هاى مخوف و هولناكى در پيش داريد كه بايد در آنها وارد شويد و نزد هر يك توقّف كنيد [و پاسخگوى اعمال خود باشيد]). اين گردنه سخت و منزلگاه هاى خوفناك، اشاره به و منزلگاه هاى است، 🔹زيرا در روايتى امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: «إِنَّ فی الْقِيامَةِ خَمْسينَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِف كألْفِ سَنَة مِمّا تَعُدُّونَ». [۲] (در پنجاه موقف است و هر موقفى به اندازه هزار سال از سال هاى دنيا به طول مى انجامد). شبيه همين معنا به صورت مشروح‌ترى از اميرمؤمنان امام على (عليه السلام) نقل شده است [۳] و احتمالا در هر موقفى از اين مواقف يكى از مانند نماز و روزه و امر به معروف و نهى از منكر و يا گناهان كبيره مورد سؤال قرار مى گيرد، كه صاحبان آنها بايد در شرايطی سخت که همه چیز به دقت بررسی می شود پاسخگو باشند. اگر از آنها به سلامت بگذرند راهى كانون رحمت خدا، بهشت برين مى شوند وگرنه گرفتار خواهند شد. 🔹به تعبير ديگر، همان گونه كه مرحوم شيخ مفيد فرموده است: منظور از اين «عقبات» (گردنه ها) است، كه هر كدام تشبيه به گردنه‌اى شده است، و همان گونه كه عبور از گردنه ها سخت و طاقت فرساست، از اين اعمال نيز دشوار است. قرآن مجيد در «سوره بلد» مى فرمايد: «فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ - وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ - فَكُّ رَقَبَة - أَوْ إِطْعَامٌ فِى يَوْم ذِى مَسْغَبَة - يَتِيماً ذَا مَقْرَبَة - أَوْ مِسْكِيناً ذَا مَتْرَبَة» [۴] (ولى او از آن نگذشت و تو چه مى دانى آن گردنه چيست؟ آزاد كردن برده اى است، يا غذا دادن در روز گرسنگى به يتيمى از خويشاوندان يا مستمندى خاك نشين). پی نوشت‌ها؛ [۱] «حضرت» به معناى «حضور» است، و در جمله بالا اشاره به فرصت هايى است كه در پيش روى انسان وجود دارد. استعمال اين واژه درباره بزرگان براى اين است كه نمى خواهند خود آنها را خطاب كنند، بلكه محضرشان را مورد توجّه قرار مى دهند. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۷، ص ۱۲۶، باب ۶، ح ۳ [۳] همان، ج ‏۷، ص ۱۱۱، باب ۵، ح ۴۲ [۴] قرآن کریم، سوره بلد، آيات ۱۱ تا ۱۶ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام علی (عليه السلام):  🔸«المُبادَرَةُ إلَى العَفوِ مِن أخلاقِ الكِرامِ، المُبادَرَةُ إلَى الانتِقامِ مِن شِيَمِ اللِّئامِ».  🔹«شتاب در عفو و گذشت از خوی هاى بزرگواران است، و شتاب در انتقام‌گيرى از خصلت هاى فرومايگان». 📕غرر الحكم، ۱۵۶۶ و ۱۵۶۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف «امام حسن مجتبی» (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟ 🔹بزرگان و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و شرایط را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى‏ یابند، همواره سعى مى‏ کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که زیان کمترى دربر داشته باشد، و این یک اصل اساسى در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. (علیه السلام) نیز بر اساس همین رویه معقول مى‏ کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید. 🔹از این‌رو هنگامى که ناگزیر شد با (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط حکومت را به وى واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامى تنها بر اساس قوانین و (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر (علیه السلام) تنها رسیدن به قدرت و تشکیل حکومت اسلامى نبود، بلکه هدف اصلى، صیانت و نگهدارى در اجتماع و رهبرى جامعه بر اساس این قوانین بود، و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى‏ شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود. 🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ ، (علیه السلام) مى‏ توانست آزادانه رهبرى‌ جامعه‌ اسلامى را به عهده بگیرد؛ و با توجه به اینکه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى‏ گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى‏ رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى‏ گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع اسلام و مسلمانان بود. 🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى‏ گرفت، و این کار به صورت یک بدعت ریشه دارى در آمده بود و شیعیان و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از غیر قابل انکار بود. 🔹مردمى که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده‏ هاى فریبنده عمال معاویه، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و فریفتگى به وعده‏ هاى و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه اشتباه بزرگى مرتکب شده‏ اند! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و عواقب شوم و خطرناک عمل خود را مى‏ دیدند. 🔹بعلاوه لازم بود عملاً با چهره اصلى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى‏ آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیجه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و قیام و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند. 🔹بنابراین اگر (علیه السلام) کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که را در سطح دیگرى شروع کند. اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد پیمان صلح به وقوع پیوست، به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى‏ نویسد: « - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از بر ضد قیام کرده وارد شهر کوفه شدند. 🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. آنها را شکست دادند. به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب امیرمومنان و حسن‌بن‌على (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى‏ کردند نرسیدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸ [۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) درباره ناگهانی بودن «مرگ» چه هشدارهايی داده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ - که به امام حسن مجتبی (عليه السلام) نوشته شده و در واقع خطاب به تمام انسان هاست - مى فرمايد: «وَ أَنَّكَ طَرِيدُ الْمَوْتِ الَّذِی لَا يَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لَا يَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِكُهُ». (و [بدان] تو رانده شده هستى، [و مرگ پيوسته در توست و سرانجام تو را شكار خواهد كرد] همان مرگى كه هرگز فرار كننده از آن نجات نمى يابد و او هركس را كه در جستجويش باشد از دست نمى دهد و سرانجام وى را خواهد گرفت). 🔹تعبير به يعنى شخصى كه در او هستند، يا شكارى كه صياد به دنبال او مى دود؛ تعبير بسيار جالبى است، گويى از آغاز عمر، در تعقيب انسان است؛ گاه در كودكى، گاه در جوانى و گاه در پيرى بالاخره او را شكار خواهد كرد و هيچ كس از دست اين صياد نمى تواند فرار كند؛ و همان گونه كه مى فرمايد: «أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِى بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ». [۱] (هر جا باشيد شما را در مى يابد، هر چند در برج هاى محكم باشيد). 🔹در جاى ديگر مى فرمايد: «قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ». [۲] (بگو: اگر از يا كشته شدن فرار كنيد، سودى به حال شما نخواهد داشت). آرى انسان در هر چيز شك كند، در اين معنا نمى تواند ترديدى به خود راه دهد كه روزى بايد از اين جهان رخت بربندد، روزى كه نه تاريخش معلوم است و نه ساعت و دقيقه آن؛ ممكن است دور باشد و شايد بسيار نزديك؛ فردا يا امروز؟ قابل توجّه اينكه هيچ استثنايى در اين قانون نيست. زورمندان، قوى پيكران، صاحبانِ ثروت و قدرت و طبيبان حاذق و حتى انبيا و اولياء. 🔹 خطاب به پيغمبر اكرم (صلّی الله علیه و آله) مى گويد: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ». [۳] (تو مى ميرى و آنها نيز خواهند مرد). آن گاه امام (عليه السلام) به نكته مهمى اشاره مى كند و مى فرمايد: «فَكُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ يُدْرِكَكَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَيِّئَةٍ، قَدْ كُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَكَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ، فَيَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ ذَلِكَ، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَكْتَ نَفْسَك‏َ». (بنابراين از اين بترس كه ، زمانى تو را بگيرد كه در حال بدى باشى، (در حال گناه) در صورتى كه تو پيش از فرا رسيدن مرگ با خويشتن گفتگو مى كردى كه كنى؛ ولى ميان تو و توبه حائل مى شود و اينجاست كه تو خويشتن را به افكنده اى). 🔹حضرت در اين هشدار، فرزندش را به اين حقيقت توجّه مى دهد كه در هر حال مبهم و ناپيداست و گاه انسان گرفتار گناهى مى شود و تصميم مى گيرد لحظه اى بعد آن را با آب توبه از صفحه نامه اعمالش بشويد؛ ولى ناگهان فرا مى رسد و اين فرصت را از او مى گيرد. همه ما در زندگى خود ديده يا شنيده ايم افرادى را كه تصميم به انجام كارهاى خوب يا بدى داشتند، ناگهان در همان لحظه از ادامه كار و رسيدن به مقصود باز ماندند. در حديث معروف مفضّل مى خوانيم كه: 🔹امام صادق (عليه السلام) خطاب به مفضّل فرمود: «اگر سؤال كنى چرا خداوند را مستور داشته و در هر ساعتى كه مشغول انجام و ارتكاب معاصى است، ممكن است فرا رسد، در پاسخ مى گوييم: حكمت آن اين است كه با اينكه انسان خود را نمى داند، باز هم هر زمان به سراغ گناه مى رود، اگر تاريخ آن را مى دانست و اميد به طول بقاى خود داشت بيشتر پرده درى مى كرد؛ بنابراين در هر حال براى او از اطمينان به بقا بهتر است، و اگر اين انتظار در گروهى از مردم اثر نكند، در گروه ديگر به يقين مؤثر خواهد بود، دست از گناه مى كشند و به سراغ مى روند و از اموال نفيس خود براى به فقرا و مساكين بهره مى گيرند». [۴] پی نوشت‌ها: [۱] سوره نساء، آیه ۷۸. [۲] سوره احزاب، آیه ۱۶. [۳] سوره زمر، آیه ۳۰. [۴] توحيد المفضل‏، مفضل بن عمر، محقق: مظفر، كاظم‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ سوم‏، ص ۸۲ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج۹، ص۶۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ «نهج البلاغه»، شرح حال گذشتگان را چگونه به تصویر می کشند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از این خطبه پس از آن که درباره ضرورت تهیه زاد و توشه سفر هشدار می دهد می فرماید: «وَ لا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا كَمَا غَرَّتْ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ مِنَ الاُْمَمِ الْمَاضِيَةِ، وَ الْقُرُونِ الْخَالِيَةِ». (زندگى شما را ، آن گونه كه پيشينيان و امّت هاى گذشته و اقوامى را كه از ميان رفتند فريب داد). 🔹آرى! ما مى توانيم آينده زندگى خود را در آينه زندگى ديگران به صورت شفاف مشاهده كنيم، و اين يك واقعيت است كه (علیه السلام) در خطبه هاى متعددى از بر آن تكيه فرموده است، دست ما را مى گيرد و به سوى تاريخ گذشتگان مى برد؛ تاريخ تكوينى و نه تدوينى كه در ويرانه هاى قصرهاى آنها و آثار بازمانده از زندگانى پر زرق و برقشان نمايان است. 🔹امروز خوشبختانه موزه هايى كه بخش مهمّى از آثار پيشينيان در آن گردآورى شده، مى تواند كمك بيشترى به ما بكند؛ در يكسو تخت و تاج فلان پادشاه، در سوى ديگر شمشير مرصّع و جواهرنشان فلان فرمانده بزرگ و بالاخره در سوى ديگر اجساد موميايى شده فراعنه. هر چند دنياپرستان اين موضوع مهم را نيز تحريف كرده و آن را تبديل به چهره ديگرى از دنياپرستى نموده اند؛ موزه ها براى صاحبانش وسيله درآمد و براى بازديدكنندگان وسيله افتخار و مباهات نسبت به تاريخ گذشته خود شده است. 🔹آنگاه (عليه السلام) به شرح حال پيشينيان در چند جمله كوتاه پرداخته، مى فرمايد: «الَّذِينَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَ أَصَابُوا غِرَّتَهَا، وَ أَفْنَوْا عِدَّتَهَا، وَ أَخْلَقُوا جِدَّتَهَا وَ أَصْبَحَتْ مَسَاكِنُهُمْ أَجْدَاثاً، وَ أَمْوَالُهُمْ مِيرَاثاً. لايَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ، وَ لايَحْفِلُونَ مَنْ بَكَاهُمْ وَ لايُجِيبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ». (همانها كه شير از پستان دوشيدند و به آن گرفتار شدند، مدت آن را به پايان بردند و تازه هاى آن را كهنه ساختند و سرانجام كاخ‌ها و مساكن آنها گورستان شد و ثروت هايشان، ميراث براى ديگران. [چنان از دنيا بيگانه شدند كه] كسى كه نزد آنان برود وى را نمى شناسند و به آنها كه برايشان گريه مى كنند اهمّيّت نمى دهند و به كسانى كه آنان را صدا زنند پاسخ نمى گويند). 🔹جمله هاى «الَّذِينَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَ أَصَابُوا غِرَّتَهَا...» اشاره به كسانى است كه از تمام امكانات بهره مند شدند. گويى شيرى كه در پستان دنيا بود تا آخر دوشيدند و نوشيدند و از همه زر و زيورها و زرق و برق‌ها و لذّات دنيا بهره گرفتند؛ ولى چيزى نگذشت كه طبق جمله «وَ أَصْبَحَتْ مَسَاكِنُهُمْ أَجْدَاثاً» كاخ هايشان گورهايشان شد. اين جمله ناب دو معنا دارد: نخست اينكه از كاخ هايشان به گورها منتقل شدند، و ديگر اينكه در بعضى از حوادث وحشتناك مانند زلزله ها كاخ‌ها بر سرشان ويران شد، و همانجا قبرشان گشت. 🔹 (عليه السلام) در پنج جمله اخير كه از «أَصْبَحَتْ» شروع مى شود اين نكته را دقيقاً بيان فرموده كه آنها چنان از بيگانه شده اند كه حتّى دوستان و آشنايانى كه بر مزارشان مى گريند نمى شناسند و فرياد آنها را نمى شنوند. البتّه اين درباره است كه خدا را به دست فراموشى سپردند، و جز محصول عمرشان نيست؛ ولى طبق آنچه در روايات وارد شده، ، كسانى را كه به زيارت قبرشان مى آيند مى شناسند و با آنها انس مى گيرند و از بازگشتشان نگران مى شوند. 🔹يكى از ياران امام كاظم (عليه السلام) به نام «اسحاق بن عمّار» مى گويد از آن حضرت پرسيدم آيا كسى را كه به زيارت قبرش مى آيد مى شناسد فرمود:  «آرى پيوسته با او انس مى گيرد تا زمانى كه نزد قبر او حاضر است، هنگامى كه برخاست و از كنار قبرش منصرف شد ميّت به سبب رفتن او ناراحت مى شود و در وحشت فرو مى رود». پی نوشت‌ها؛ [۱] البيان و التبيين، الجاحظ، عمرو بن بحر، مكتبة الخانجی، الطبعة السابعة، ج۳، ص۱۴۸ [۲] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج ۳، ص۲۲۸، ح۴ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۸، ص۴۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفو» و «گذشت» از نگاه اسلام 🔹در این مقاله به بررسی جایگاه و در اسلام می پردازیم. بـررسـی مـنـابـع اسـلامـی نـشـان مـی دهـد کـه «گـذشـت» یـکـی از اصـول اسـاسـی در برخورد با لغزش افراد با ایمان است. ، حتّی در همان آیاتی که کیفر و مجازات را برای مجرمان و گناهکاران تشریح میکند و مؤمنان را از خطر و زیان آنان بر حذر می دارد،  و چشم پوشی از خطایشان را نیز به عنوان یک برتر مطرح می سازد. 🔹به عنوان مثال، در آیه ای، پس از بیان چگونگی می‌فرماید: «...فَمَنْ عُفِی لَهُ مِنْ اَخیهِ شَیءٌ، فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاِحْسانٍ...» [۱] (...پـس اگـر کـسی از سوی برادر [دینی] خود مورد قرار گیرد [و از قصاص او صرف نظر شود]، باید از راه پسندیده پیروی کند و [دیه را] با نیکی به عفو کننده بپردازد). نـکـته جالبی که از تعبیر «مِنْ اَخیهِ» در آیه مزبور به دست می آید، این است که «قرآن کریم» را در میان مسلمانان، حتّی بعد از ریختن خون های ناحقّ، همچنان برقرار می داند و برای ، ولی مـقتول را برادر قاتل معرّفی می کند و با این تعبیر، آنان را به و تشویق می نماید. 🔹در آیـه دیـگـری، گـذشـت در برابر خشونت نیازمندانی که بر اثر هجوم گرفتاری ها، گاهی پـیمانه صبرشان لبریز شده و سخنان تند و خشونت آمیزی بر زبان می‌رانند را ستوده، می فرماید: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ» [۲] (گفتار پسندیده [در برابر نیازمندان] و [و گذشت از خشونت های آنان] از بخششی که آزاری در پی آن باشد، بهتر است و خداوند، بی نیاز و بردبار است). 🔹بـدیـهـی اسـت کـه تحمّل خشونت اینگونه افراد و از برخوردهای زننده آنان، به ویژه اگـر بـا قـول مـعـروف، یـعـنـی سـخن نیک و دلداری، دلجویی و راهنمایی همراه باشد، از عقده هایشان می‌کاهد و به آنان آرامش می بخشد. در آیه ای دیگر به توصیه میکند که حتّی از لغزش و منکران قیامت نیز [اگر مفسده نداشته باشد] بگذرند و کار آنها را به خدا واگذارند: «قُلْ لِلَّذینَ امَنُوا یغْفُِروا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ اَیامَ اللهِ...» [۳] (به آنان که ایمان آورده اند بگو: کسانی را که روزهای [واپسین] خدا را امید ندارند، کنند). 🔹در آیـه دیـگـری از (صلی الله علیه و آله) مـی خـواهـد کـه بـا یعنی به طریقه نیکو از مجازات مجرم درگذرد: «...فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ» [۴] (به طریق نیکو کن). از (عليه السلام) در تـفـسـیـر ایـن آیـه چـنـیـن نـقـل شـده اسـت: «، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است». [۵] 🔹پيشوايان عظیم الشأن اسـلام نیز در سیره عملی خود، انسان های باگذشت و بزرگواری بـودنـد، چـنـانکـه نـقـل شـده روزی ابـوهریره نزد (علیه السلام) آمد و سخنان ناروایی دربـاره آن حـضـرت گـفـت؛ فـردای آن روز شرفیاب شد و خواسته هایی را خدمت حضرت مطرح کـرد. امام علی (علیه السلام) همه آنها را برآورده ساخت. این کار امیرالمؤمنین (عليه السلام) بر برخی از اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد؛ آن حضرت به ایشان فرمود: «اِنّی لاََسْتَحْیی اَنْ یغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمی وَ ذَنْبُهُ عَفْوی وَ مَسْاءَلَتُهُ جُودی» [۶] (مـن از ایـنـکه نادانی او بر علمم، گناه او بر عفوم و درخواست او بر بخشایشم چیره شود، شرم میکنم). 🔹 (عليه السلام) می فرماید: «اِنّا اَهْلُ بَیتٍ، مُرُوَّتُنا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا» [۷] (ما خاندانی هستیم که، جوانمردی‌‌مان، از کسی است که بر ما ستم کرده است). و از سوی دیگر، پیروان خویش را به آن توصیه می کردند، چنان‌که (عليه السلام) در عهدنامه خود به مالک اشتر می نویسد: «فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ» [۸] (پس، از و بخشايش خويش [مردم را] نصيبشان ده، همان گونه كه دوست دارى كه نيز از و بخشايش خود تو را نصيب دهد). پی نوشت ها: [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۷۸. [۲] همان، آیه ۲۶۳. [۳] همان، سوره جاثیه، آيه ۱۴. [۴] همان، سوره حجر، آيه ۸۵. [۵] تفسیر مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۴۴. [۶] بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۴۹. [۷] همان، ج ۷۱، ص ۴۰۱. [۸] نهج البلاغه، ص ۹۹۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه «امام علی» (علیه السلام) «مجازات گنهکاران در آخرت» چگونه انجام می شود؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» به شرح درد و رنج هاى در سرايى ديگر پرداخته مى فرمايد: «وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ، وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَى الْأَعْنَاقِ، وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ». (و اما را در بدترين منزلگاه جاى می‌دهد و دست آنها را با غُل و زنجير به گردنشان مى بندد، آنگونه كه سرهايشان را به پاها نزديك می‌كند!) 🔹اين تعبيرات اشاره به این آیه «قرآن مجيد» است که می فرماید: «إِذِ الْأَغْلَالُ فِى أَعْنَاقِهِمْ وَ السَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ • فِى الْحَمِيمِ ثُمَّ فِی النَّارِ يُسْجَرُونَ». [۱] (در آن هنگام كه غُل‌ و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى كشند • و در آب جوشان وارد مى كنند، سپس در افروخته می‌شوند). 🔹در ادامه اين سخن می‌فرماید: «وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ، وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ فِی عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ، وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِهِ، فِی نَارٍ لَهَا كَلَبٌ وَ لَجَبٌ، وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ، وَ قَصِيفٌ هَائِلٌ». (خداوند جامه هايى از مواد آتش زا و لباس هايى از قطعه هاى آتش بر آنها مى پوشاند؛ در عذابى كه حرارتش بسيار شديد است و درش به روى آنها بسته است! كه می‌ خروشد و زبانه می‌كشد! شعله هايش فروزان و صدايش هراس انگيز است!). 🔹«قَطِران» در اصل به معناى مادّه قابل اشتعالى است شبيه نفت سياه كه سياه و لزج و بدبو است و در قديم به حيواناتى كه مبتلا به جَرَب (نوعى بيمارى كه مو و پشم با آن می‌ريزد) بودند مى ماليدند و معتقد بودند كه اين مادّه، بيمارى را درمان می‌كند. اين مادّه چنان است كه اگر شعله آتش به آن برسد شعله ور می‌شود. 🔹امام علی (عليه السلام) می‌فرماید: در آن روز پيراهنى از اين مادّه بر مى پوشانند. اوصافى كه براى در اين عبارات كوتاه و تكان دهنده ذكر شده، نشان مى دهد كه آتشى فوق العاده سوزان است. شعله هايش به آسمان زبانه مى كشد و صداى هولناكش گوش را كر مى كند. 🔹اميرالمؤمنين (علیه السلام) در ادامه سخن می‌فرماید: اضافه بر همه اينها، مشكل عظيم اين است كه: «لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا، وَ لَا يُفَادَى أَسِيرُهَا، وَ لَا تُفْصَمُ كُبُولُهَا، لَا مُدَّةَ لِلدَّارِ فَتَفْنَى، وَ لَا أَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَى». ( هميشه در آن اقامت دارند و براى آزادى اسيرانش غرامتى پذيرفته نمى شود و زنجيرهايش گسسته نمی‌گردد؛ مدّتى براى آن سرا تعيين نشده تا پايان گيرد و سرآمدى براى آن قوم وجود ندارد تا به آخر رسد!). 🔹اگر انسان يك لحظه اين عذاب های هولناك و شديد را در ذهن خود تصوّر كند، كافى است كه او را از باز دارد و هدف اصلى از شرح اين عذاب هاى الهى نيز همين است! مخصوصاً در روايات اسلامى تأكيد شده است كه وقتى به آيات پاداش هاى شوق انگيز بهشت می‌رسید، به آن فكر كنيد و هر زمان به آيات هولناك عذاب می‌رسید، توقّف كنيد و در آن بينديشيد. 🔹امام علی (عليه السلام) در خطبه همّام (خطبه ۱۹۳) در توصيف می‌فرماید: «فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنوُا إِلَيْهَا طَمَعاً، وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً، وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ، وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ». 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] ( هنگام تلاوت هرگاه به آيه اى برسند كه در آن تشويق باشد، با علاقه فراوان به آن روى آورند و روح و جانشان با شوق فراوان در آن سر مى كشد و آن را همواره نصب العين خود مى سازند، و هر زمان به آيه اى برسند كه در آن تخويف باشد، گوشِ دلِ خويش را براى شنيدن آن باز مى كنند و گويى صداى زوزه آتش جهنّم را در اعماق گوش خود احساس مى كنند). پی نوشت‌: [۱] سوره غافر، آيات ۷۱ و ۷۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۶۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام على (عليه السلام): 🔸«عَلَيكُم بِتَقوَى اللهِ وَ طاعَةِ مَن أطاعَ اللهَ مِن أهلِ بَيتِ نَبِيِّكُم، الَّذينَ هُم أولى بِطاعَتِكُم فيما أطاعُوا اللهَ فيهِ مِنَ المُنتَحِلينَ المُدَّعينَ المُقابِلينَ إلَينا، يَتَفَضَّلونَ بِفَضلِنا وَ يُجاحِدونّا أمرَنا، وَ يُنازِعونّا حَقَّنا وَ يُدافِعونّا عَنهُ، فَقَد ذاقوا وَ بالَ مَا اجتَرَحوا، فَسَوفَ يَلقَون غَيًّا». 🔹«بر شما باد به تقواى الهى و فرمانبرى از كسى كه از خدا فرمان می برد، يعنى اهل بيت پيامبرتان، همانان كه به دليل اطاعتشان از خدا سزاوارترند كه فرمانشان بريد، تا از كسانى كه به دروغ خود را به حقّ منتسب مى كنند و دم از آن می‌زنند و رو در روى ما ايستاده اند؛ فضايل ما را به خود می بندند و همانها را در حقّ ما انكار مى كنند، بر سر غصب حقّ ما، با ما مى ستيزند و ما را از آن كنار مى زنند؛ البته اينان كيفر آن چه را مرتكب شدند چشيدند و به زودى [در آخرت] به كيفر اين تبهكارى خود خواهند رسيد». 📕الإرشاد، ۳۵۹/۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در هنگام مواجهه با «فتنه» ها چه وظایفی را برای مردم معین كرده اند؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از خطبه ۱۵۱ به بخشى از وظايف مردم در و آشوب هاى سخت اشاره كرده و دستورات پنجگانه اى را براى پيروان حقّ بيان مى كنند. نخست مى فرمايد: «فَلَا تَكُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ، وَ أَعْلَامَ الْبِدَعِ». (سعى كنيد شما پرچم هاى فتنه ها و نشانه هاى بدعت نباشيد). اشاره به اين كه با و بدعت ها همكارى نكنيد و خود را از اين معركه هاى خطرناك كنار بكشيد. حضرت در دوّمين دستور مى افزايد: «وَ اَلْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَيْهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ، وَ بُنِيَتْ عَلَيْهِ أَرْكَانُ الطَّاعَةِ». (از آنچه پيوند جماعت [و جامعه اسلامى] به آن گره خورده و اركان اطاعت بر آن بنا شده، جدا نشويد). 🔹اشاره به اين كه تا مى توانيد قوانين و را كه ضامن‌ بقاى‌ جامعه‌ اسلامى و اطاعت پروردگار است، حتى در گير و دارِ فتنه ها تا آنجا كه مى توانيد محترم بشمريد؛ چرا كه اگر راه نجاتى از باشد، پيروى از اين دستورات است. اين سخن مخصوصاً برنامه هايى همچون جمعه و جماعت و حجّ و كمك به محرومان و ستمديدگان را شامل مى شود، چرا كه حفظ آنها سبب نجات از هاست. 🔹حضرت در سوّمين دستور مى فرمايد: «وَ اقْدَمُوا عَلَى اللهِ مَظْلُومِينَ، وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ». (مظلوم بر خداوند وارد شويد و ظالم وارد نشويد). مفهوم اين سخن آن نيست كه تن به ظلم بدهيد و تسليم ظالم شويد، زيرا اين كار از نظر اسلام ممنوع و نوعى كمك به ظالم و اعانت بر اثم است؛ بلكه منظور آن است كه اگر بر سر دو راهى قرار گرفتيد كه يا حقوق مردم را بِبَريد يا حقّ شما را بِبَرند، ترجيح دهيد كه از حق خود بگذريد تا به ظلم بر ديگران آلوده نشويد. با توجه به قاعده «تقديم اهمّ بر مهمّ» اين كار يك برنامه عادلانه و خداپسندانه است. 🔹حضرت در چهارمين دستور مى افزايد: «وَ اتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ وَ مَهَابِطَ الْعُدْوَانِ». (از گام نهادن در و سراشيبى هاى ظلم و عُدوان بپرهيزيد!). اشاره به اين كه به منطقه خطر [ظلم و فساد] نزديك نشويد، چرا كه لغزشگاه انسان است. تعبير به «مدارج» (پله ها) و «مهابط» (سراشيبى ها) اشاره به نكته لطيفى است؛ يعنى ، انسان را از بالا مى برد و هنگامى كه به اوج رسيد، او را به پايين پرتاب مى كند و گاه به كنار درّه هاى مى كشاند تا پايشان بلغزد و در اعماق آن سقوط كنند. 🔹حضرت در پنجمين و آخرين دستور مى افزايد: «وَ لا تُدْخِلُوا بُطُونَكُمْ لُعَقَ [۱] الْحَرَامِ، فَإِنَّكُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَعْصِيَةَ، وَ سَهَّلَ لَكُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ». ( را هر چند اندك باشد وارد شكم خود نسازيد، چرا كه شما در معرض نگاه كسى هستيد كه را بر شما حرام كرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است). 🔹بى شك، به هنگام سلطه ظالمان و بروز فتنه ها، در دست مردم زياد مى شود و استفاده از آن آثار بسيار شومى در وجود انسان دارد، را تاريك و انسان را از خدا دور مى سازد و در قرار مى دهد. امیرالمؤمنین امام علی (عليه السلام) در اين زمينه هشدار مى دهد و در ضمن مى فرمايد: «هيچ گاه و به روى شما بسته نمى شود؛ زيرا در هر شرايطى خداوند راه هایی براى نجات از معاصى و روى آوردن به طاعت الهى به روى مردم گشوده است». 🔹به گفته نويسنده معروف «مغنيه» بهترين تفسير براى اين جمله و ما بعد آن، همان سخنى است كه در خطبه ۱۱۴ آمده كه مى فرماید: «إِنَّ الَّذِي أُمِرْتُمْ بِهِ أَوْسَعُ مِنَ الَّذِي نُهِيتُمْ عَنْهُ، وَ مَا أُحِلَّ لَكُمْ أَكْثَرُ مِمَّا حُرِّمَ عَلَيْكُمْ، فَذَرُوا مَا قَلَّ لِمَا كَثُرَ، وَ مَا ضَاقَ لِمَا اتَّسَعَ». (آنچه شما را بدان كرده اند، وسيعتر و آسانتر از چيزهايى است كه شما را از آن كرده اند، و آنچه بر شما شده، بيشتر از چيزهايى است كه بر شما گرديده. پس اندك را به خاطر بسيار فرو گذاريد و تنگ و دشوار را به خاطر وسيع و آسان رها كنيد). پی نوشت: [۱] «لعق» جمع «لعقه» به معناى چيز كم است، به اندازه اى كه قاشق يا انگشت مى تواند از يك ماده غذايى بردارد. 📕پيام امام امير المؤمنين (ع)‌، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‌، چ اول‌، ج ۶، ص ۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه دلیل همسران پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مشمول «آیه تطهير» نمی شوند؟ 🔹درست است كه اين آيه در لابلاى آيات مربوط به همسران پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است، ولى لحن جداگانه اى دارد و نشان مى دهد هدف ديگرى را دنبال مى كند؛ چرا كه آيات قبل و بعد همه با ضميرهاى جمع مؤنت است، ولى آيه مورد بحث با «ضمائر جمع‌ مذكر» آمده است! 🔹اين آيه در آغاز، همسران پيامبر را مخاطب ساخته و به آنها دستور مى دهد كه در خانه هاى خود بمانيد و همچون دوران جاهليت نخستين در [ميان مردم] ظاهر نشويد و نماز را بر پا داريد و زكات را بپردازيد، و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد؛ «وَ قَرْنَ فى بُيُوتِكُنَّ وَ لاتَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الجاهِليَّةِ الاوُلى وَ اَقِمْنَ الصَّلوةَ و آتينَ الزَّكاةَ وَ اَطِعْنَ اللهَ وَ رَسُولَهُ». [۱]  🔹تمام شش ضميرى كه در اين بخش از آيه آمده است همه به صورت جمع مؤنت است. (دقت كنيد) سپس لحن آيه طور ديگرى مى شود، و مى فرمايد: «اِنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِرَّكُمْ تَطْهيراً». (خداوند فقط مى خواهد پليدى [گناه] را از شما دور كند و شما را كاملا پاك سازد).  🔹همانطور که می بینید در اين بخش از آيه، دو ضمير جمع به كار رفته است كه هر دو به صورت «جمع مذكر» آمده است. درست است كه صدر و ذيل يك آيه معمولا يك مطلب را دنبال مى كند، ولى اين سخن در جايى است كه قرينه اى بر خلاف آن وجود نداشته باشد؛ بنابراين كسانى كه اين قسمت از آيه را نيز ناظر به همسران پيامبر دانسته اند سخنى بر خلاف ظاهر آيه و قرينه موجود در آن، يعنى تفاوت ضميرها، گفته اند. 🔹از اين گذشته در مورد اين آيه دسترسى به روايات متعددى داريم كه علماى بزرگ اسلام اعم از اهل تسنن و شيعه، آن را از شخص (صلّی الله علیه و آله) نقل كرده اند، و در معروف ترين منابع فريقين كه مورد قبول آنها است اين روايات به وفور و كثرت آمده است. اين روايات همگى حاكى از آن است كه مخاطب در اين آيه، (صلی الله علیه و آله) و و و و (عليهم السلام) مى باشند. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶، چاپ نهم، ج ۹، ص ۱۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel