eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه علتی باعث تأخیر در ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شده است؟ 🔹علت تأخير فرج آقا و مولاى ما (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به خود باز مى گردد، زيرا تشكيل و توحيدى در سطح جهان عمدتاً احتياج به و هاى لازم از طرف خود دارد، از قبيل اينكه: ۱) مردم را بدانند. ۲) به حدى برسند كه از و خواهان باشند. 🔹۳) با عمل به به حد بالايی از شعور فكرى و فرهنگى برسند، گر چه در محدوده بخشى از مردم باشد، و لذا خواجه نصيرالدين طوسى در «شرح تجريد»، را از ناحيه خود مى داند. ۴) از ناحيه صنعت و تكنولوژی هایی که برای پیشبرد اهداف حضرت لازم است و در مجموع، فراهم نشدن مجموع براى ظهور، علت تأخير ظهور حضرت است. 🔹 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقيعى كه به (رحمة الله عليه) مى فرستد مى فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى‏ اجْتِمَاعٍ‏ مِنَ‏ الْقُلُوبِ‏ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ‏» [۱] 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (اگر ما [كه خداوند توفيق طاعتشان دهد] در راه ايفاى كه بر دوش دارند، مى شدند، ما از ايشان به تاخير نمى افتاد و ما زودتر نصيب آنها مى گشت، ديدارى بر مبناى شناختى راستين و صداقتى از آنان نسبت به ما؛ علت مخفى شدن ما از آنها چيزى نيست جز آنچه كه از به ما مى رسد و ما توقع انجام اين كارها را از آنها نداريم). پی نوشت: [۱] الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، نشر مرتضى‏، مشهد، ۱۴۰۳ ق، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۴۹۹ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چ هفتم، ص ۴۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ 🔹 ⭕️پیشگویی امام على (عليه السلام) از وضع مردم در زمان حکومت «ظالمان» چگونه است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۰۸ پس از پیشگویی از آینده و حاکم شدن و ظالم در آخرین فراز این خطبه به قسمت هاى مهمّى از آثار شوم اين حكومتها، و وضع اخلاقى و اجتماعى و اقتصادى مردم در چنين حكومتهايى اشاره ميفرمايد. نخست میفرمايد: «فَإِذَا كَانَ ذلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً، وَ الْمَطَرُ قَيْظاً، وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً، وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً». (در آن هنگام، سبب خشم [پدران و مادران] میشوند و ، گرمى مى افزايد؛ همه جا را پر ميكنند و ، كمياب میشوند!). 🔹سپس در ادامه اين سخن ميفرمايد: «وَ كَانَ أَهْلُ ذلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً، وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً، وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالاً، وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً». ( آن زمان همچون گرگان، و آنها همچون درندگان، و طبقه متوسّط، طعمه آنها، و مستمندان، همچون مردگان خواهند بود!). در آخرين قسمت اين خطبه، به هفت‌ پديده‌ شوم در چنين جوامعى كه سرچشمه تمام میشود، اشاره کرده و میفرماید: «وَ غَارَ الصِّدْقُ، وَ فَاضَ الْكِذبُ، وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ، وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ، وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً، وَ الْعَفَافُ عَجَباً، وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً». (در آن زمان، از ميان میرود و فراوان میشود؛ مردم با زبان اظهار دوستى ميكنند، و با دل، دشمنى؛ به و آلودگى افتخار ميكنند و از و در شگفتى فرو ميروند و اسلام همچون پوستينى وارونه پوشيده میشود!). 🔹آنچه را امام (عليه السلام) در سه بخش از اين خطبه درباره «حوادث آينده جامعه اسلامى» به عنوان پيشگویی بيان فرموده، ترسيم بسيار دقيق و حساب شده اى از تمام حكومت های جبّار خودكامه در طول تاريخ است. هنگامى كه آنها پايه هاى خود را محكم ميكنند تمام و را از صحنه اجتماع كنار میزنند و مديران و دستياران خود را از افراد بى‌بندوبار و بى‌ايمان و نوكر مآب كه به جاى كلاه، سر مى آورند، برمى‌گزينند. را تحت فشار قرار میدهند و را به جهل و نادانى و بى خبرى سوق مى دهند. همه جا را فرا میگيرد و و راستى برچيده میشود. 🔹 بر مقدّرات مردم مسلّط میشوند و بسيارى از مردم به حكم «أَلنَّاسُ عَلَى دِينِ مُلوُكِهِمْ» از آن حكّام و سلاطين درنده خو پيروى ميكنند. نظام‌ ارزشی‌ جامعه به كلّى دگرگون ميشود و فى المَثَل: و ناپاكى مايه افتخار و از اسباب سرافكندگى به حساب مى آيد. اينگونه حكومتها در محيط هاى مذهبى با مذهب نمى جنگند، بلكه سعى ميكنند را از درون تهى سازند و آن را تحريف كنند و به اين طريق از احساسات مذهبى مردم به نفع مقاصد شوم خود استفاده كنند. خرافات را در ميان مردم ترويج می‌دهند و به بعضى از ظواهر مذهبى اهميّت داده، عمق و باطن آن را از ميان مى برند. 🔹هرگاه با اين معيارهاى دقيقى كه (عليه السلام) در اين خطبه بيان كرده به جوامع‌ دنياى‌ امروز - مخصوصاً بسيارى از كشورهاى اسلامى - بنگريم، مى بينيم چقدر قابل تطبيق است. گويى حضرت از آن روز تمام حوادثى را كه امروز در جوامع میگذرد با چشم مى ديده و همچون نقّاش چيره دستى آنها را با نوك قلم ترسيم نموده، تصويرى كه از هر نظر برابر با اصل است. آنچه امام (عليه السلام) در اين خطبه پيش بينى فرموده است شباهت به رواياتى دارد كه از (صلى الله عليه و آله) در اين زمينه نقل شده است. 🔹از جمله در حديثى مى خوانيم: «زمانى بر مردم فرا میرسد كه صورت هاى آنها، صورت هاى انسانى است و دلهاى آنها ! مانند گرگان درنده اند؛ و پيوسته خونريزى میكنند؛ و هيچگاه [با تذّكر و ارشاد] از منكراتى كه انجام میدهند، باز نمیگردند! اگر با آنها همراهى كنى تو را متّهم ميكنند و اگر سخنى بگويى، تكذيبت ميكنند و اگراز آنها پنهان شوى غيبت ميكنند. [سنّت معصومين] در ميان آنها بدعت است، و در ميان آنها سنّت! در نظر آنها كسى است كه فريبكار و پيمان شكن باشد، و و پيمان شكن در ميان آنها عاقل و هوشيار محسوب میشود. در ميان آنها مستضعف، و در ميان آنها مشرّف و گرامى است ... در اين هنگام، خداوند آنها را از بارانِ به موقع، محروم می‌سازد و باران هاى بى موقع [كه مايه فساد و تباهى است] بر آنها نازل میكند و بر آنها مسلّط مى شوند». [۱] 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ۱ ج۴ ص۵۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اهمیت توجه به افراد کم بضاعت 🔹باید ما فکر باشیم که خودمان را در بین این تلاطمی که در دنیا هست حفظ کنیم، و حفظ به این است که به گرایش پیدا کنیم، و به گرایش پیدا کنیم، و به حال این برسیم و به حال این اشخاصی که زحمت دارند برای این ملت می‌کشند، به حال اینها برسد، برسند. 🔹و من به اینهایی که دارای املاک زیاد هستند و دارای هستند، به اینها عرض می‌کنم که یک قدری به حال این برسید، اینها را از خانه‌ هایی که فرض کنید حالا نشستند شما دو هزار تومان می‌گیرید می‌گویید من سه هزار تومان می‌خواهم، خوب یک قدری کم [مصرف‌] بکنید اینها هم زندگی داشته باشند. 🔹هی دنبال این نباشید که یک زوری تو کار بیاید. ما امیدواریم که احتیاج به این حرف‌ها نداشته باشد و خود داوطلب، این کار را حل کنند و این را به یک زندگی، آنها بیچاره‌ها قانع هستند به یک زندگی متوسط، به یک زندگی که بتوانند اعاشه خودشان را بکنند، بتوانند یک سایه سری داشته باشند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «نعمت داده شدگان»، «مغضوبین» و «ضالین» در سوره حمد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ 🔸 در این سوره، را به سه دسته تقسیم میکند: ۱) کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند. ۲) غضب شدگان. ۳) گمراهان. 🔹الف. در تشریح و شناساندن این گروهها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح میکنیم. در «آیه ۶۵ سوره نساء» مصادیقی برای گروه «نعمت داده شدگان» بیان شده است چنین است: «کسانى که و را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار میدهد که خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبى هستند». 🔹این آیه افراد مورد خدا را چهار گروه معرفى میکند: «پیامبران»، «صدیقان»، «شهیدان»، و «صالحان». اینان ویژگیهای مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهم‌ترین آنها که مشترک بین آنها است، و است. 🔹ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند - راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الهی هستند - اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند: ۱) از موارد استعمال این دو کلمه در چنین استفاده میشود که مرحله‏اى سخت‏تر و بدتر از است، و به تعبیر دیگر «ضالین» گمراهان عادى هستند، ولی «مغضوب علیهم»، گمراهان لجوج و یا منافق‌اند؛ و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است. [۱] 🔹۲) جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ، منحرفان مسیحی و منظور از ، منحرفان یهودی هستند. این برداشت به دلیل موضع‏ گیری­ هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همانگونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى‏کند، ، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان میدادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان -  سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هرگونه کارشکنى در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما که موضع‌شان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به «ضالین» شده است. [۲] 🔹با این حال تعبیر از آنها به «مغضوب علیهم» بسیار صحیح به نظر میرسد، ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد و افراد و گروه های بیشتری را شامل میشود. ۳) این احتمال نیز وجود دارد که به گمراهانى اشاره میکند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالى که کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراه‌گر، و با تمام قوا مى‏کوشند دیگران را همرنگ خود سازند! [۳] 🔹، خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر میکند که براى نمونه به موارد زیر اشاره مى‏شود: «وَ يُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا». [۴] (و [نیز] مردان و زنان و مردان و زنان را که به خدا گمان بد می‌برند مجازات کند؛ [آری] [که برای مؤمنان انتظار می‌کشند] تنها بر خودشان نازل میشود! بر آنان کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است!) 🔹«...وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ». [۵] (...کسی که را به جای بپذیرد، از راه مستقیم [عقل و فطرت] شده است). «...وَ لَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ». [۶] (...آنها که سینه خود را برای پذیرش گشوده‌اند، بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!) قرآن این گروه را جزو و نام می‌برد که وجه مشترک در تمام آنها کردن از خداوند است، و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت، جزو و یا قرار میگیرند. پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسير نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، چ۱ ج ۱، ص۵۴، دار الکتب الإسلامیة. [۲]همان، ج۱ ص۵۵ [۳]همان،ص۵۶ [۴]قرآن کریم،سوره فتح آیه۶ [۵]همان، سوره بقره آیه۱۰۸ [۶]همان، نحل آیه۱۰۶ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
تبیین
⭕️غیب یعنی چه؟ 🔹 یعنی «نهان»، «پشت پرده»، یعنی آن چیزهایی که از ما نهان است و «پشت پرده محسوسات» واقع شده است. این کلمه را زیاد به کار برده است، گاهی تنها، مثل اینکه می‌فرماید: «الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ» [۱] (آنان که به ایمان دارند)؛ یا می‌فرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها الّا هُوَ» [۲] ( نزد خداست و جز او کسی از آنها آگاه نیست)، 🔹و گاهی همراه با کلمه «شهادت» مثل اینکه می‌فرماید: «عالِمُ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ» [۳] (خداوند هم به آگاه است و هم به شهادت). فلاسفه اسلامی از همین تعبیر قرآنی استفاده کرده، «جهان طبیعت» را عالم شهادت و «جهان ملکوت» را عالم غیب اصطلاح کرده‌اند. برای ایمان و اعتقاد ما به «عالم شهادت»، حواسّ ما کافی است. 🔹اساساً این عالم از آن جهت نامیده شده است که ما با حواسّ خود با آن سر و کار داریم و محسوس و ملموس ماست؛ علیهذا نیازمند به معرّف و معلّمی برای اینکه به وجود چنین جهانی مؤمن بشویم نیستیم. نیازمندی ما به و و ، برای آشنا شدن بیشتر با حقایق آن است. امّا این حواس برای ایمان و اعتقاد به «جهان غیب» کافی نیست؛ 🔹برای ایمان و اعتقاد به ، «قوّه عقل» که خود مرتبه غیب وجود ماست، باید دست به کار و فعّالیت بشود، و یا قوّه‌ای نهان‏تر و مخفی‏تر از عقل باید غیب را شهود نماید. ، راهنمایان جهان غیب‏اند؛ آمده‌اند که مردم را به غیب و ماورای ظاهر و محسوسات، مؤمن و معتقد نمایند. 🔹پیغمبران به اینکه مردم به وجود غیب ایمان داشته باشند اکتفا نکرده‌اند، آمده‌اند که میان و رابطه برقرار کنند، حلقه اتّصال میان مردم و جهان غیب باشند، مردم را مؤمن به و «عنایت های خاصّ» در شرایط خاصّی بنمایند. اینجاست که مسئله‌ عملًا با زندگی بشر تماس پیدا می‌کند. پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه ۳ [۲] سوره انعام، آیه ۵۹ [۳] سوره انعام، آیه ۷۳ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۵۹-۶۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه اهدافی را برای بعثت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بيان می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۵ به برنامه هاى مختلف و اهداف‌ (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنين مى فرمايد: «أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ، وَ إِيضَاحِ الْمَنْهَجِ». (او را براى بيان حجت هاى لازم و پيروزى آشكار [حق بر باطل] و روشن ساختن راه حقّ فرستاد). به اين ترتيب در جمله هاى سه گانه بالا، را كه اتمام حجت و پيروزى حق بر باطل، و روشن ساختن راه سعادت می‌باشد بيان فرموده است. 🔹آنگاه به برنامه هاى عملى (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنين مى فرمايد: «فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَيْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الْاِهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّيَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً، وَ عُرَا الْاِيمَانِ وَثِيقَةً».او خود را آشكارا كرد، و را بر مسير حقّ قرار داد؛ در حالى كه راه پيشرفت را به آنها نشان داده بود، را برافراشت و نشانه هاى روشن را برپا ساخت، ريسمان هاى [خيمه] را محكم نمود و دستگيره هاى ايمان را استوار ساخت». 🔹در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ به طور كلى به ميان آمده است، همانگونه كه در قرآن مجيد مى فرمايد: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ». [۱] (آنچه را مأموريت دارى آشكار ساز و از مشركان روى گردان). سپس از جزئيات اين برنامه سخن مى گويد كه (صلی الله علیه و آله) را از بيراهه به جاده اصلى دعوت كرد و دلايل و نشانه ها را براى پيمودن اين راه به آنها گوشزد نمود و بر سر هر راه نهاد، تا به هنگام تاريكى نيز از ادامه مسير باز نايستند، و سرانجام با بيانات كافى و تدبيرهاى سازنده رشته‌ های‌ را محكم ساخت و دستگيره هاى را استحكام بخشيد. 🔹كمتر كلامى را مى توان پيدا كرد كه در عين كوتاهى و فشردگى، اين همه مطلب را درباره اهداف و برنامه هاى (صلی الله علیه و آله) بيان كند. جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً»، گويا را به خيمه اى تشبيه مى كند كه ريسمان هاى محكمى از هر سو، آن را به زمين هاى اطراف متّصل كرده است، تا تندبادها نتواند آن را از جا بر كَند. اين ريسمان ها امورى مانند جمعه و جماعات و حجّ و زكات و جهاد و امر به معروف و نهى از منكر است كه هميشه حوزه را حفظ كرده و از آن دفاع مى نمايد؛ هر جا اين پياده شود، «اسلام» بيمه مى شود، و هرگاه ضعيف گردد دشمنان بر مسلمين چيره خواهند شد. 🔹جمله «وَ عُرَى الْاِيمَانِ وَثِيقَةً»، را تشبيه به طنابى كرده كه دستگيره هاى مختلفى در آن است و براى نجات از قعر چاه، يا نجات در پرتگاه ها بايد به اين دستگيره ها چسبيد. بديهى است اگر اين دستگيره ها سست و ضعيف باشند، نه تنها انسان نجات نمى يابد، بلكه گرفتار سقوط خطرناكى مى شود. اين دستگيره ها همان فروع و تعليمات اسلام در برنامه هاى مختلف عبادى و اجتماعى است كه در احاديث نيز به آن اشاره شده است. 🔹از جمله در روایات نقل شده كه (صلی الله علیه و آله) روزى از اصحابشان پرسیدند: «أَىُّ عُرَى الْإِيمَانِ أَوْثَقُ؟». (كدام يك از دستگيره هاى محكم‌تر است؟»؛ جمعى گفتند: خدا و پيامبرش آگاهترند؟ و بعضى از نماز يا زكات و... نام بردند. (صلی الله علیه و) فرمود: آنچه گفتيد داراى فضيلت است، ولى پاسخ اصلى نيست؛ «محكم ترين دستگيره هاى ايمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و محبّت اولياى الهى و بيزارى از دشمنان الهى است». [۲] البتّه مفاهيم اخلاقى همچون توكّل، تفويض، تسليم، رضا، صبر، يقين و... كه در روايات به آن اشاره شده نيز مى تواند به عنوان «دستگيره هاى ايمان» معرفى شود و هيچ كدام با يكديگر منافاتى ندارند. پی نوشت‌ها: [۱] سوره حجر، آیه ۹۴ [۲] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، ‏۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۱۲۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۱۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) چه وصیتی درباره «اصلاح ذات البین» فرموده اند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۴۷ [به مخاطبان خود، از فرزندانشان گرفته تا تمام کسانی که تا قيامت اين وصيتنامه به دست ايشان مى رسد، شامل می شود] پس از توصیه به و ، مى فرمايد: «أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی، بِتَقْوَى اللهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا يَقُولُ: صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ». ([شما را به] توصيه مى كنم؛ زيرا من از جدّ شما (صلی الله علیه و آله) شنيدم كه مى فرمود: «اصلاح ميان از تمام نمازها و روزه ها برتر است). 🔹اما «اصلاح ذات البين» كه امام علی (علیه السلام) از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل فرموده كه از نماز و روزه هم بالاتر است دليل روشنى دارد؛ زيرا اگر مسأله در ميان دوستان و رفع كدورت ها و زدودن دشمنى ها و تبديل آن به و نباشد، منجر به تشتت و تزلزل ميان آنها مى شود و به تعبير قرآن به فشل و سستى مى انجامد. به همين دليل «اصلاح ذات البين» از برترين عبادت ها شمرده شده است. حتى در روايتى به منزله «جهاد فى سبيل الله» عنوان گرديده كه «جَعَلَ النَّبِىُّ اَجْرَ المُصْلح بَيْنَ النّاسِ كَاَجْرِ المُجاهِدِ عِنْدَ النّاسِ». [۱] (پيامبر، پاداش كسى را كه در ميان مردم و برقرار سازد، همچون كسى كه در راه خدا مى كند، قرار داد). 🔹بى شك «جهاد» موجب عزّت اسلام است و كسى كه ميان مردم تفاهم ايجاد مى كند و جامعه اسلامى را به وحدت و اتّحاد سوق مى دهد، كار او هم موجب عزت اسلام و مسلمانان است. امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: «صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللهُ إِصْلاَحُ بَيْنِ النَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا وَ تَقَارُبُ بَيْنِهِمْ إِذَا تَبَاعَدُوا». [۲] (بخششى را كه خداوند دوست دارد، همان ميان مردم است، هنگامى كه ميان آنها فسادى شود و نزديك ساختن آنها به يكديگر است به هنگامى كه از هم دور شوند). 🔹اين حديث از امام صادق (عليه السلام) معروف است كه به مفضل (يكى از ياران خود) دستور داده بود: «إِذَا رَأَيْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ مِنْ شِيعَتِنَا مُنَازَعَةً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِي». (هنگامى كه بين دو نفر از پيروان ما مشاجره اى ببينى [كه مربوط به امور مالى باشد] از مال من بپرداز [و آنها را با هم ده]). لذا در روايتى مى خوانيم كه روزى دو نفر از شيعيان با هم اختلافى داشتند، مفضل آنها را به منزل خود دعوت و چهارصد درهم به مدعى پرداخت كرد و نزاع را خاتمه داد، سپس به آنها گفت: بدانيد اين از مال من نبود. [بلكه] از مال امام صادق (عليه السلام) بود كه براى حل اين گونه مشكلات در اختيار من گذارده است. [۳] 🔹اين بحث را با حديث ديگرى از احاديث فراوانى كه در اين زمينه وارد شده پايان مى دهيم: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ألا أُخْبِرُكُمْ بِأفْضَل مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ إصْلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ فَإنَّ فَسادَ ذاتِ الْبَيْنِ هِيَ الْحالِقَةُ». (آيا به شما خبر بدهم به چيزى كه از درجه روزه و نماز و صدقه [و زكات] بالاتر است؟ آن است؛ زيرا و در ميان مردم نابوده كننده است). 🔹مرحوم علاّمه مجلسى پس از نقل روايت نبوى كه در كلام امام (عليه السلام) به آن اشاره شده، از امالى شيخ طوسى نقل مى كند كه پس از ذكر اين روايت مى نويسد: «منظور از «عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ» در اينجا نمازها و روزه هاى مستحب است». [۵] گويا اين توضيح شيخ طوسى به قرينه روايت معتبرى از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) است كه فرمود: «هيچ كس بعد از انجام واجبات، عملى بهتر از در ميان انجام نداده است». [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ثعلبى نيشابورى، چ ۱، ج ‏۹، ص ۸۰. [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۲۰۹. [۳] همان، ح ۳ و ۴. [۴] مجموعة ورّام‏، مكتبة فقيه‏، ‏چ ۱، ج ‏۱، ص ۳۹. [۵] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۷۳، ص ۴۴. [۶] الأمالي، دار الثقافة، ‏چ اول‏، ص ۵۲۲ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۲۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«روز جمهوری اسلامی» به روایت تاریخ (بخش دوم و پایانی) 🔸پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷، به دعوت امام خمینی (قدس سره) همه‌پرسی حکومت در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ واجدین شرکت در همه‌پرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت موافقت کردند. 🔹هدف دیگر شعار اصلی انقلاب، کلمه بود. در رابطه با آزادی نظرات مختلف و متعددی مطرح می شود، اما در اسلام، جامع ترین و مانع ترین معنا را در بر دارد و آن عبارت است از: شرایط سیاسی - اجتماعی لازم برای رشد و تعالی فرد و مردم که در آن موانع قانونی و فرهنگی مثل عرف و عادت، و موانع سیاسی، مانند سلطه طاغوت و استعمار و استبداد وجود نداشته باشد. یعنی انسان در انتخاب عقیده و بیان و نشر آن آزاد است، مگر آن که به دیگران آسیبی وارد بیاید و همچنین از خود سلب آزادی به شیوه غربی ننماید، به طوری که مردم بتوانند هدایت و رشد و تعالی یابند. 🔹هدف نهایی شعار اصلی، کلمه بود که از به هم پیوستن «جمهوری» و «اسلامی» به دست آمده است. کلمه به معنای توده یا انبوه مردم است، و منظور از گنجاندن چنین کلمه ای برای نظامِ شکل گرفته بعد از انقلاب، اتکا داشتن و تعیین کننده بودن در سرنوشت خود و کلیه امور اجرایی کشور می باشد، و به طور کلی حکومتی را تببین می کند که برای تأمین زندگی دنیایی توده مردم متکی به باشد. 🔹واژه هم به سبب تمایز آن از دیگر نظام های جمهوری است، که ویژگی های خاص خود را دارد که در آن «ارزش های الهی و قرآنی» بر تمامی شئون حاکمیت دارد، و همچنین که بر طبق نظام الهی، ولایت امر و امامت امت را بر عهده می گیرد، افزون بر تأمین زندگی مردم، مسؤولیت هدایت مردم و کمک به رشد و تعالی آنان را بر عهده دارد. برای تحقق این بخش حیاتی از شعار اصلیِ انقلاب پس از پیروزی آن، نیاز بود تا رسماً ناظم مشخصی حاکم بر ایران شود و در همین راستا بود که رهبر نهضت، (قدس سره) طی سخنانی فرمودند: «...احتیاج به رفراندوم هم نیست، برای این که مردم آرای خودشان را در ایران اعلام کردند. با فریادها، با دادها اعلام کردند...» 🔹و در ادامه علت اعلام را رسمی کردن آن، اتمام حجت برای دیگران و بسته شدن راه اگرها و مگرها عنوان کرده و فرمودند: «...اینجانب به رأی می دهم و از شما هم می خواهم که به آن رأی دهید...». دقیقاً در همین زمان وسوسه های خناسان شروع شد. از جمله این که طرح کردند که حکومت بر اساس «جمهوری» بدون قید دیگری یا این که جمهوری دمکراتیک و... باشد. لذا با احساس خطر انحراف در صفوف متحد ملت و با آگاهی بی نظیر خود مردم را از این خطر آگاه کرده و فرمودند: «رأی بدهید به ، نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر»؛ 🔹و مردم ایران در روزهای سرنوشت ساز، دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ با حضوری آگاهانه در پای صندوق های رأی، به یکی از بزرگترین اهداف انقلاب اسلامی جامه عمل پوشاندند، و پیروزی نهایی انقلاب اسلامی را با آرای عظیم و باور نکردنی خود تحقق بخشیدند. 🔹نتیجه درخشان ۹۸/۲ درصدی آرای مردم، مطرح شدن هر گونه بحث و جدلی را در شکل و نوع حکومت ایران پس از سقوط نظام شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله از میان برد و با رهبریت قاطع (قدس سره) و مجاهدت ها و کوشش های بی نظیر امت مسلمان ایران حکومت اسلامی در سرتاسر ایران استقرار یافت، تا به حول و قوه الهی ملت بزرگ ایران بتواند توانمند و امیدوار زمینه تشکیل حکومت عدل اسلامی را برای ظهور (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فراهم آورد. بدین ترتیب مبارزات مستمر و پیگیر امت مسلمان ایران در برپایی تحقق یافت و عصر نوینی در تاریخ ایران و اسلام آغاز شد. 🔹 (قدس سره) به شکرانه این پیروزی درخشان در پیام خود فرمودند: «...من به دنیا اعلام می کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه به زباله دان تاریخ دفن کنند...». «... من از این همبستگی بی مانند که همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا لبیک گفتند و به اتفاق آرا به رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می کنم...» منبع: خبرگزاری دانشجو (با تلخیص) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه عواملى در موفقيت «حضرت مهدى» (عجل الله تعالى فرجه الشریف) در پياده كردن «حكومت عدل» در پهنه زندگى بشر تأثيرگذار است؟ 🔹اگر بخواهيم رمز موفقيت (عجل‌ الله تعالى فرجه الشریف) را در پياده كردن در پهنه زندگى بشر ترسيم كنيم، مى توان گفت: در آن روز، زمینه برای پذیرش حکومت عادلانه ایشان آماده شده است؛ زيرا در - كه عهده دار اجراى حق و عدالت است - شخص كه در رأس آن قرار دارد «نمونه و الگوی اعلی» و نمايش عملى تمام برنامه هاى اسلامى و تعليمات آن و نسخه سعادت بخش جامعه بشرى است. 🔹در اين نظام، هم كه اساس عمل است به حق، و به برقرارى توازن و تعادل نظر دارد، و هم و و قوه مجريه اى كه اجراى اين قوانين را بر عهده دارد از طريق منحرف نمى شود. عامل ديگر براى موفقيت (عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه الشریف) در گسترش عدل در جامعه، در آن عصر است؛ كسانى با عدل و داد درگيرند كه عقل شان كامل نيست، و وقتى از لحاظ ضعيف باشند، زير بار حكومت عدل نمى روند، 🔹زيرا طبق احاديث، از جنود عقل به شمار مى آيد و از جنود و لشكريان جهل. [۱] آری از این روست که در روايتى از (عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ اللهُ يَدَهُ‏ عَلَى‏ رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ». [۲] (هنگامى كه ما قيام كند خداوند دستش را بر سر بندگانش مى گذارد و بدين وسيله آنها كامل و افكارشان را پرورش مى دهد). بنابراين، انسان های عصر حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) به جهت تكامل عقول‌شان و نيز عظمت نظام امامت به سرعتِ تمام، پذيراى حكومت آن حضرت خواهند بود. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۲۱، ح ۱۴ [۲] همان، ص ۲۵، ح ۲۱ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام حسن عسکری (علیه السلام) نماد فضیلت ها (بخش دوم و پایانی) 🔸 (علیه السلام) یازدهمین پیشوای شیعه است، رهبری که در تمام عمر کوتاه خویش (۲۸ سال) مدّتی را در پادگانی در ، به همراه پدرش امام هادی (علیه السلام) تحت مراقبت بسیار شدید دستگاه استبدادی قرار داشت، و بعد از شهادت پدر بزرگوارش، این حالت استمرار یافت و نیز بارها به زندان جبّاران زمان، گرفتار شد. 🔹امام (عليه السلام) همانند پدرانش به همه و آراسته، و از همه بدی ها پیراسته بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنانِ کینه ورز و سرسخت، به مدح و ستایش او پرداخته اند. برای نشان دادن این حقیقت، به چند نمونه اشاره می شود. 💠سخاوت و بخشندگی 🔹 (علیه السلام) بسان اجداد بزرگوارش در بخشندگی و کمک به مردم یگانه روزگار بود. شخصی به نام محمد بن علی همراه پدرش ـ که از خاندان علویان بودند، ولی از گروه واقفیّه به شمار می رفتند ـ در زندگی دچار بحران شدند و در مضیقه مالی سختی قرار گرفتند. وی می گوید: پدرم گفت: برویم نزد این مرد ـ امام حسن عسکری ـ چون او را زیاد شنیده بودیم. 🔹در راه که می رفتیم، پدرم گفت: ای کاش آن حضرت برای برآورده شدن سه نیاز من، کمکم کند! من هم با خود گفتم: ای کاش به سه نیاز من توجّه و عنایت کند! نزد آن حضرت رفتیم، از حال ما پرسید، پاسخ دادیم. هنگامی که با (علیه السلام) خداحافظی کرده و از خانه خارج شدیم، خادم حضرت آمد و به اندازه ای که نیاز داشتیم و آرزو کرده بودیم، کیسه هایی از اشرفی به ما داد. آنان با آنکه از (علیه السلام) کرامت دیدند؛ ولی دست از مرام خود برنداشتند. 💠پاسداشتِ نماز 🔹 (علیه السلام) به بسیار اهتمام می داد و نماز را بزرگ می داشت. ابوهاشم جعفری که یکی از یاران خاصّ و ویژه آن بزرگوار بود، می گوید: نزد (علیه السلام) بودم. حضرت در حال نوشتن نامه بود که وقت اداء فرا رسید، آن بزرگوار نامه را به سوئی نهاد و برای خواندن نماز حرکت کرد. از نماز که فارغ شد، دوباره تشریف آورد و قلم را برداشت و شروع کرد به نوشتن نامه. 💠ترغیب به خدمت رسانی ابوهاشم می گوید: روزی در محضر (علیه السلام) بودم؛ آن حضرت فرمود: «یکی از درب‌های بهشت، بابُ المعروف است. از آن درب کسی داخل بهشت نمی شود، مگر اینکه در دنیا کارهای نیک انجام داده و به کمک و خدمت نماید». تا این را از حضرت شنیدم، خدا را سپاس گفتم و بسی خشنود گردیدم، زیرا یکی از برنامه های زندگی من، خدمت رسانی به مردم و رفع نیاز پابرهنگان و محرومان بود. تا این مطلب در دلم گذشت، حضرت به من نگاه کرد و فرمود: «بله، کسانی که در این جهان به کمک می کنند، در جهان دیگر نیز سر بلند و جایگاه آنان برجسته است. ای ابوهاشم! خدا تو را از این گروه قرار دهد، خدای تو را رحمت کند». نویسنده: ابوالحسن ربّانی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
تبیین
⭕️«اتحاد مردم ایران» 🔹در ، « ملّت ایران»، «یکپارچگی ملّت ایران»، را ناامید کرد؛ یعنی دشمن از همان روزهای اوایل و اواسط جنگ فهمید که به آن مقصود و غرضی که داشته، دست نخواهد یافت. ، زدن فرماندهان نبود؛ این یک وسیله بود. با خودش فکر کرده بود که فرماندهان نظامی را بزند، بعضی شخصیّت‌ های مؤثّر نظام را بزند، در کشور به وجود بیاید، 🔹و بخصوص در تهران، عوامل آنها به آشوب و اغتشاش دست بزنند و مردم را ـ افرادی را که می توانند ـ به خیابان‌ها بکشانند و به وسیله‌ی مردم، علیه جمهوری اسلامی حادثه‌ای درست کنند. این هدف بود؛ بنابراین هدف، بود؛ هدف، مختل کردن نظام بود که من در یک صحبت دیگری گفتم که اینها حتّی برای بعد از جمهوری اسلامی نشسته بودند، نقشه کشیده بودند و فکر کرده بودند. 🔹می خواستند درست کنند، فتنه‌ های خیابانی درست کنند، دسته‌ جاتی را راه بیندازند و ریشه‌ی اسلام را در کشور بکَنند؛ این بود. خب این هدف در همان قدم های اوّل شکست خورد. سرداران که تقریباً بلافاصله جایگزین شدند، کسانی جایگزین آنها معیّن شدند و وضع و نظام و ترتیب و قاعده‌ی نیروهای مسلّح با همان استحکام و با روحیه‌ی بالاتر باقی ماند؛ 🔹امّا که مؤثّرترین عنصر، آنها بودند، مطلقاً تحت تأثیر آنچه می خواست قرار نگرفتند؛ تظاهراتی به وجود آمد، خیابانها پُر شد امّا علیه دشمن، نه علیه نظام اسلامی. کار را به جایی رساندند که دشمن، آن کسانی که در بیرون مرزها هستند، به عوامل خودشان گفتند: «بی‌عُرضه‌ها! ما دیگر چه کار می توانستیم برای شماها بکنیم که نکردیم؟ زمینه‌ها را فراهم کردیم، بمباران کردیم، عدّه‌ای را ترور کردیم، کشتیم؛ چرا کاری نمی کنید؟». 🔹این عوامل‌شان در ایران، در تهران ـ که البتّه بدون شک عواملی دارند ـ اینها جواب دادند، گفتند ما می خواستیم کارهایی بکنیم [امّا] به ما اعتنائی نکردند، به ما پشت کردند؛ مسئولان و کسانی هم که مسئول انضباط کشور بودند نگذاشتند، مانع شدند و ما نتوانستیم کاری را انجام بدهیم. پس عقیم شد. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری در سخنرانی تلویزیونی ۱۴۰۴/۰۷/۰۱ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
⭕️«عزت مؤمن» 🔹شخصی آمد خدمت امام صادق (عليه السلام) و شروع کرد از تنگدستی خودش گفتن که خیلی فقیر شده‌ام، خیلی ناچارم و درآمدم کفاف خرجم را نمی‌دهد، چنین می‌کنم و چنان. حضرت به یکی از کسان‌شان فرمود: برو فلان مقدار دینار تهیه کن و به او بده. تا رفت بیاورد، آن شخص گفت: آقا! من والله مقصودم این نبود که از شما چیزی بخواهم. 🔹حضرت فرمود: من هم نگفتم که مقصود تو از این حرف‌ها این بود که از من چیزی می‌خواهی، ولی من یک نصیحت به تو می‌کنم؛ این نصیحت از من به تو باشد که هر و و که داری برای نقل نکن، زیرا کوچک می‌شوی. 🔹 دوست ندارد در نظر دیگران کوچک باشد؛ یعنی صورت خودت را با سیلی هم که شده سرخ نگه‌دار، خودت را حفظ کن. امام علی (عليه السلام) هم‌ می‌گوید: «وَ رَضِی بِالذُّلِّ مَنْ کشَفَ ضُرَّهُ‌». آن کسی که درد خودش را، بیچارگی خودش را برای دیگران می‌گوید آبرو و خود را از بین می‌برد. 🔹همه جا می‌گوید: آقا! ما خیلی بیچاره هستیم، اوضاع ما خیلی بد است، اوضاع‌مان به قول امروزی ها خیلی درام است، چنین و چنان. اینها را نگو، از هر چیزی عزیزتر است، از هر چیز دیگری گرامی‌‌تر است. 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۲۰۵ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel