eitaa logo
شهید عارف حاج اصغر عبداللهی
1هزار دنبال‌کننده
668 عکس
127 ویدیو
8 فایل
کانال نشر خاطرات و دلنوشته ها،عکس هاوفیلم های شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی ارتباط بامدیرکانال @yamahdee11
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از سخت ترین و کشنده ترین وقتها،زمانیست که با مادر بزرگم سر مزار شهید می‌آییم مادر شهید آخ که وقتی مادر بزرگم با ویلچر به مزار پسرشون می‌رسند چه نگاهی به عکس مزار میکنند😭 آخ از این نگاه که آتشم میزند... چشمهای کم سویشان پر از اشک میشه هر چند دقیقه یکبار صدای ناله شان به آسمان می‌ره و با سوز ناله میزنند که اصغرم اصغرم😭 اینجاست که درد و غم خودم از یادم می‌ره امان از سوز دل مادر داغدیده🥺 روزهای آخردر بدترین شرایط - وحتی همان روز ۲۲ آبان روز شهادت- که دیگر صداشون هیچ جوهره ای نداشت و نفَس حرف زدن هم نداشتند به مادرم میگفتن شماره منزل والده را بگیرید و به سختی سعی می کردندطوری صحبت کنند که مادر متوجه بدی حالشون نشوند ....ولی الان یک ساله که شهید به مادر زنگ نزدند😭 یک ساله که مادر چشم براه پسرش هست که با ویلچر نزدیک بشه و دستشون را ببوسه... و خدا در سختی ها کافیست....‌ دخترشهید کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
32.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایام محرم وقتی پدرجون حالشون خوب نبود محمد هادی به نیت شفاشون بالای سرشون مداحی کرد و با بغض روضه خوند پدرجون از شدت ضعف حالت بیهوشی داشتند دم در انگورستان چایی میدادند من با خجالت رفتم یه فلاکس چای گرفتم و آوردم چایی روضه را ریختیم و پای روضه محمد هادی اشک ریختیم دیدن حال پدرجون هم خودش یه روضه بود😭 وقتی یکم بهتر شدند و بهوش آمدند براشون تعریف کردم که هادی براتون روضه خوند پدرجون از توی کیف شون۵۰ هزار تومان درآورند و به هادی صله دادند صله دادن به مداح مخصوصا اگر بچه بود از خصوصیات شهید بود پی نوشت: دیشب با دیدن بساط چایی درب انگورستان ملک همه خاطرات سال گذشته تداعی شد 😭 مادر با اشک چشم تعریف کردند که شبها پدر روی ویلچر کناری منتظر می موندند و مادر براشون چایی می بردند و با هم چایی روضه را می‌خوردند....😭 هدیه به روح بزرگ شهدا به ویژه شهید عبداللهی صلوات کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
۳ سال پیش وقتی تنور انتخابات داغ بود و همه توی هر کوچه و خیابان و روستایی در حال تبلیغ و تبیین بودیم وقتی داغ تهمت های به رئیسی ما را می سوزاند تنها جاییکه آرام می گرفتم منزل پدر بود ❤️‍🩹 حرف زدن با مادر آتش غصه ها را خاموش میکرد و سر گذاشتن روی شانه های پدرم آرامش را بر می گرداند همان شانه هایی که خودش هزاران بار غم و تهمت و درد را به دوش کشیده بود میشد سنگ صبور من🥺 ۳ سال پیش که خبر انتخاب سید ابراهیم رئیسی را شنیدیم کیک پیروزی خریدیم و دور پدرجون جمع شدیم ... غافل از آنکه چون امروزی داغ شهادت هر دو عزیزِ جانمان می سوزاندمان... حالا در خوابها متعدد شهید عبداللهی را در حال قدم زدن کنار سردار دلها می بینند و چه ضیافتی شود این مهمانی: شهید رییسی و سردار و شهید عبداللهی🤍 ما را یاد کنید خوبان عالم که به یاد کردنتان شدیدا نیازمندیم... یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما دخترشهید کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی 👈دلنوشته بزرگواری در مورد کتاب جان باز که برای ما ارسال کردند ✅سلام کتاب (جان باز) کتابی بود که به جرأت میتونم بگم خیلی تاثیر روی من گذاشت😭 من چندین بار از مزار شهید بزرگوار رد شدم ولی لیاقت نداشتم کنارش بشینم ،انشالله فردا تو مراسم تشییع شهید نیلفروشان میرم کنار مزار شهید عبداللهی چون خیلی باهاش حرف دارم ،مهمترین حرفم اینه که بگم دستمو تو این دنیا بگیره و نزاره بیراهه برم😭 و دعا کنه آدم وار زندگی کنم ،واقعا از خودم بابت سلامتیم خجالت میکشم که برای خدا بندگی نکردم ولی شهید عبداللهی با جانبازیش اینجوری بندگی میکرده😭😭😭وای بر من😭😭😭 باز کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
👈دلنوشته ارسالی یکی از ارادتمندان شهید جانباز حاج اصغرعبدالهی ✅سلام از روزی که وارد کانالتون شدم ،فقط دارم کیلیپای شهیدِ عزیزو میبینمو اشک میریزم 😭😭😭 ما کجا این شهید کجااااااااا😭😭😭😭😭 شهید بزرگوار که گفتن پشیمونم از دعاهای اولین روزای جانبازیم ،چرا که خدا تو این جانبازی چیزایی نشونم داد که اگه سالم بودم هیچوقت نمی‌دیدم😭😭😭اونوقت ما چجوری داریم تو این دنیاییِ سراسر فانی روزامونو شب میکنیم😭😭😭وای بر من😭😭😭 چه چهره ی مظلوم و نورانی داشتن شهید😭☀️ عکساشون با آدم حرف میزنن ،خجالت میکشم از این شهید بزرگوار مسائل دنیوی بخوام ،فقط دارم گریه میکنمو بهشون میگم دستمو بگیرن تا بیراهه نرم ،دستمو بگیرن که بتونم همسر و مادر خوبی باشم که خدا راضی باشه 😭 ازشون خواستم که شهادت بشه روزیِ دنیویم‌ و دیگه هیچ😭😭😭😭 من سالیان ساله ، از دوران مجردی توفیق اومدن به گلستان شهدا رو داشتم و دارم ،روز تشییع شهید نیلفروشان هم به زیارت این شهید بزرگوار رفتم و‌ همسر بزرگوار ایشونو زیارت کردم واقعا ایشونم چقد برخورد خوبی با مردم داشتن.خدا بهشون سلامتی بده ،انشالله دیگه یکی از مزارهایی که قراره همیشه بهش سر بزنم مزارِ شهید حاج اصغر عبداللهی هس . شادی روحشون صلوات 🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ممنون از کانال بسیار خوبتون ،که یاد و‌ نام این شهید رو زنده نگه می‌دارید. و‌من الله توفیق🤚🌸 کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسم رب شهدا 👈دلنوشته ارسالی یکی از ارادتمندان شهید عبداللهی ✅من کتاب‌های زیادی از زندگی شهدا خوندم ولی چرا این شهید بزرگوار اینجوری داره عشق بازی می‌کنه با روح و روان من نمی‌دونم..... کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
پیام و دلنوشته‌ای در مورد کتاب جان باز که برای ما ارسال کرده‌اند👇 با سلام و عرض ادب و ارادت خاص خدمت شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی و خانوادهٔ محترم... این کتاب، که سراسر نور و معنویت بود را چندین بار خواندم و خاطرات پر جاذبه و زیبایش را بارها مرور کردم، خاطرات ، بسیار دلنشین بودند، زیرا 🍀 آن سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند...💞💥 آری خواندم و از یک عمر بی حاصلی زندگی، بارها و بارها شرمسار و خجلت زده شدم، ❤️ شهید عزیز چقدر مجاهدانه زیستی، تازه پس از سالیان دراز معنی مجاهد نستوه را کمی درک کردم و شگفت زده شدم. خدا قوت، مجاهد نستوه، شهید جانباز حاج اصغر.... دست ما در راه ماندگان را بگیر...😭 روحت شاد و راهت پر رهرو و یادت همواره گرامی باد....🌷 💫 عشت سعیدا و مات سعیدا 🍀 و اما همسر و همراه همیشگی مسیر عاشقی شهید... چه زیبا شهیدانه زندگی و امانتداری کردی، آری زیبا و صبور امانتداری کردی....... طوبی لک... التماس دعااااااااا 🌺 🌺 منتظر ارسال دلنوشته های شماهم در موردکتاب جان باز به آیدی زیرهستیم👇 @yamahdee11 باز کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
از خدایِ مهربونم ممنونم که کتابِ شهیدو سرراهم گذاشت که بتونم با این شهید ِ بزرگوار آشنا بشم 🥺 و توفیقِ بعدی وارد شدن به کانال و گروه و بعد هم رفتن به منزلِ نورانی و پُر برکت شهید حاج اصغر عبداللهی😭 اینا همش توفیقه ،توفیقی که من نمیخوام به این راحتیا از دستش بدم 😭 فقط خدا میدونه و همه ی اونایی که وارد منزلِ این شهیدِ بزرگوار شدن برای روضه، اصلا این خونه و روضه هاش با همه ی روضه هایی که رفتم زمین تا آسمون فرقشه😭 شهید خودش تو رو دعوت می‌کنه اونجا 😭 مگه آخرم میتونی دل بکنی از اونجا 😭 نهههههه من که نمیتونم ،دیروز رفتم ولی دل کندن از اونجا برام مثِ دل کندن از همه ی وجودم بود😭😭😭 از شهید می‌خوام فقط دستمو رها نکنه که خیلی در به در و سرگردونِ این دنیا میشم😭😭😭😭فقط ی حرف خواهرانه به همتون دارم و اونم اینکه اگه میتونید برید خودتون این حسو تجربه کنید ،برید منزلِ شهیدِ عزیز که پاک‌ترین شهیدِ گلستان شهدا ایشون بودن که وارد عالم برزخ شدن ( برگرفته از کتابِ شهید ) کاش میشد گوشه ی حیاطِ این منزلِ نورانی ساعتها بشینم و گریه کنم 😭 و به جای جایی که این شهید با ویلچر رفتن بوسه بزنم خوش به سعادت ِ خانمِ بزرگوار ِ این شهید و خوشا به بچه های این شهید 😭 امثالِ این شهدا انشالله با ظهورِ حضرت حجت زنده میشن 🤲🌸 به امیدِ اون روز 🌸😭 اللهم عجل لولیک الفرج🌸🤲😭 باز کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسم رب الشهدا اول میخواستم از شهیدعبدالهی و ارادت خودم بهشون بگم چند وقتی بود که دلم یه تغییر اساسی در وجود خودم میخواست، مثل یه خودسازی اساسی اما همت و اراده شو نداشتم فقط یه ایده بود توی ذهنم از وقتی که از شهید شنیدم انگار یه احساس عجیبی نسبت بهشون داشتم بخاطر همین تا فهمیدم کتاب زندگی نامه شون وجود داره اولین فرصت تهیه کردم و شروع کردم به خوندم خیلی زود مطالعه کردم و تموم شد برنامه ریزی هامو کردم که خودسازی رو انجام بدم اما.... یهویی یه درد عجیب گرفتم بیماری که منو فلج کرد، افتادم گوشه‌ی خونه تک تک وقتایی که نمیتونستم تکون بخورم عجیب حضور شونو حس میکردم دلم که میگرفت یادشون ارومم میکرد. دلم لح لح میزد برم سر مزار شون و ای کاش میشد با خانواده شون ارتباطم بیشتر میشد کم کم حالم خوب شده بود که همکارم پیام دادن گفتن بریم اصفهان دنبال کاری، اومدم اصفهان و کلی شوق و ذوق داشتم که میرم سر مزار حاجی شب جمعه من اونجا بودم اما گویا حاجی همه چی رو خوب چیده بود اولین نفری که سر مزار شون باهاشون صحبت کردم همسر حاجی بودن و.... حاجی به من روسیاه همت و اراده داد، امید بخشید،زندگیش شد انگیزه راه و مسیرم... الانم بخاطر علاقه ای بهشون داریم توی یکی از مساجد استان البرز کتابخونه زندگی نامه شهدا اماده میکنیم کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
شهید عارف حاج اصغر عبداللهی
روز عیدی حرف دلت با آقاجانمون (عج) رو برامون بگو😌 قراره به بهترین ها هدیه تقدیم کنیم😎 دلنوشته های خ
سلام. عیدتون مبارک خدا قوت من هر هفته جلسه شرح و تفسیر زیارت عاشورا در منزل برگزار میکنم. خدا میدونه که چه آثار و برکاتی از این برنامه در زندگی خود و اطرافیانم رخ داده. چهارشنبه های ما مزین به نام مقدس امام زمان عج و امام حسین ع می‌شود. این چهارشنبه از جهت مال شرایط خوبی نداشتم. در درونم ناراحت بودم که با توجه به اینکه نیمه شعبان هم پیش رو هست ولی من هیچ پذیرایی جز چای و نقل ندارم. نمیخواستم مجلس اهل بیت ع در ایام شادیشان کم رونق باشد و شرمنده زائر امام در زیارت عاشورا باشم. صبح بعد نماز صبح با امام زمان عج شروع به درد و دل کردم، مشکلم را به خود حضرت‌ گفتم گفتم: یابن الحسن آقا جان خودت میدونی الانم دست و بالم تنگه و نمیخوام همسرم رو از جهت مالی درگیر کنم و یا به زحمت بیندازم خودت یه کاری کن من امروز جلو زائرین زیا رت عاشورا خجالت نکشم..... ازین دردو دل چند ساعت نگذشته بود که یک نفر تماس گرفت و گفت شیرینی امروز برنامه تون با من.... نمیتونم بیشتر ازین اون حسو بگم. قابل گفتن نیست. http://eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
شهید عارف حاج اصغر عبداللهی
روز عیدی حرف دلت با آقاجانمون (عج) رو برامون بگو😌 قراره به بهترین ها هدیه تقدیم کنیم😎 دلنوشته های خ
سلام ای بزرگترین و مهم ترین آرزوی قلبم،عقلم و بهتره بگم تمام وجودم🤚🏻❤️‍🩹 عزیزی که داخل گالریَم یک آلبوم به همین نام یعنی《تمامِ وجود》منتسب به شما دارم🌱 و هر عکس نوشته و کلیپ مرتبط با شما رو می ببینم که حرف دل منم باشه،داخل همینجا ذخیره اش می کنم🙃 کسی که از بچگی اسمتون و خوبی هاتون رو بر زبان ها می‌شنیدم ولی درک عمیقی ازتون نداشتم😔 و شرمنده ام که خیلی دیر( حدود ۴ سال اخیر) به این درک رسیدم... من بابت تمام سالهایی که ظاهری،اسمتون رو در مراسم های متعدد تکرار می کردم ولی باطنم درگیر دغدغه های بچگانه بود ازتون معذرت میخوام💔 ولی با این وجود، لحظاتی که به هر نحوی با شما سپری شد،قشنگترین لحظات عمرم بوده🥺🥲 خوشحالم که اکثر جمعه هایی که به ویژه در کودکی گذروندم با زیارت نامه ی شما همونکه با صدای آقای فرهمند در تلویزیون پخش می شد، گذشت... یا همون زیارت نامه ای(دعای سمات) که غروب جمعه ها قبل از اذان مغرب از کوچه و خیابون هایی که مسجد داشت، پخش می شد،گذشت... یادمه اولین باری که دعای عهد به گوشم خورد،سال هفتم یا هشتم بودم متاسفانه اونقدری با این دعا ناآشنا بودم که حتی به سختی همراه با ضبط صوت صبحگاه مدرسه،همخوانی می کردم🤦🏻‍♀️ ولی کم کم با گذشت زمان و صبحگاه های امام زمانی که به واسطه ی معاون پرورشی مون صورت می گرفت و این دعای زیبا پخش می شد،منی که در اولین وهله که اصلا به گوشم نخورده بود و گیج و ویج بودم ،با تکرار پخش در روز های زیاد،بالاخره این دعا رو حفظ شدم🥲♥️ و از این بابتم از معاون پرورشی مون( ان شاءالله که خدا عمر با عزت بهشون عطا کنه) هدیه نقدی دریافت کردم اگر بخواهم تک تک خاطراتم با شما را بازگو کنم،به جهت طویل بودن آن از حوصله ی شما که نه! بلکه از حوصله ی بقیه ی خوانندگان خارج می شود... بنابراین سریع به سراغ جمع بندی می روم من گاهی نه صورتت، نه چشمانت، که دلم میخواهد صدایت را ببینم❤️‍🩹 این دلنوشته ی خلاصه شده از حرف های ناگفته ام،از من به یادگار بماند به طوری که انگشتانم در روز حساب شهادت بدهند که از شما و با شما و برای شما نوشتم:) پرسیدند: نشانه ی عشق چیست؟ گفتم: دل آشوبیِ شیرین... برای لحظه ای که چشمام لیاقت دیدن و شناختن شما رو داشته باشه با هوی نفسم می جنگم و در حد توانم برای اصلاح امور و مقدمه سازی ظهورتون، قدم بر می دارم ولی باز هم دل آشوبم که مبادا در آن لحظه ازم رو بر گردانید که کم کاری و یا تظاهر کردم و خلاصه اونی نبودم که شما ازم توقع داشتید))❤️‍🩹 http://eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
به نام خدا دلنوشته یکی از شاگردان شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی 👇 👈مسجدی شدنم را مدیون شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی هستم پدرم مدت‌ها بود اهل مسجد و نماز جماعت بود البته به ما هم اصراری نمی‌کرد ولی من اهل مسجد و نماز جماعت نبودم تا اینکه بالاخره یک روز آمدم مسجد ملک اما چنان تشعشعات نورانی و جذابیت و لبخندهای حاج اصغر مرا جذب خود کرد که من مسجدی و اهل نماز جماعت شدم دیگر هر وقت می‌آمدم مسجد ملک فقط و فقط توجهم به حاج اصغر بود حتی در نماز جماعت سعی می‌کردم در صفوف نزدیک حاج اصغر بایستم و از انرژی معنوی و انوار نورانی او بهره ببرم الان که سال‌های سال است از آن محل رفته‌ام و ازدواج کرده‌ام هنوز به تمام معنا زنده بودن حاج اصغر را حس می‌کنم در زندگی خودم، توجه به دیگران، مسجد ملک و.... شهید زنده آقای عبداللهی را همیشه در باور قلبی خود دیده ام و حقیقت وجودی ایشان را حتی اگر در دنیا نیستند، و به صورت مادی نبینم ولی زنده و جاویدان در زندگی لمس می کنم و تصور من این است که ایشان با رفتار محبت آمیز خود توانستند مدارج انسان کامل را به هرکس که ارتباطی قلبی با این شهید برقرار نماید، (جوابی حقیقی نه از جنس دیدن مادی)،بدهند اهل مسجد شدن ،کسانی با این درجه از معنویت و صفای دل را می خواهد، اشخاصی چون ایشان،مروارید گرانبهایی هستند که حتی می توانند نفوذپذیری برای نسل‌های بعدی را به ارمغان گذارد تا حقیقت مسجدی شدن و نماز اول وقت و جماعت را به همه نمایان نماید. کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy