eitaa logo
مدرسه علوم انسانی سها
2.1هزار دنبال‌کننده
201 عکس
1 ویدیو
59 فایل
مدرسه سها: بنیادهای فلسفیِ اسلامیِ علوم اجتماعی • مدرسه آزاد علمی برمحوریت گفتمان فکری علامه طباطبایی و امام خمینی •از مقدمات تا اجتهاد؛ حوزه و دانشگاه کافی نیست 🌐 Www.msoha.ir ❖ فهرست محتوا: https://eitaa.com/msoha_ir/389 👥 ارتباط: @taha_mojahed
مشاهده در ایتا
دانلود
اندیشه نظام وار؛ بخش اول 📝 • در یادگیری علوم به دنبال کشف گزاره های نظام ساز باشید 🔹 یادگیری گزاره‌ها و نظامات علمی 🔹 ما در مدل‌های مختلف آموزشی برای یادگیری یک مسئله، همواره بر این بوده‌ایم که صرفاً یک مفهوم یا تک‌گزاره‌ای را که در جلسه درس استاد یا در کتاب به ما آموزش داده می‌شود، درک و تصور کنیم. به عبارت دیگر، بیشتر انرژی ما در یادگیری مسائل فلسفی، معطوف به فهم یک گزاره بوده است. هرچند فهم یک گزاره از اهمیت بسیار زیادی در یادگیری یک علم برخوردار است، اما این مدل آموزش، صرفاً یک آموزش جزیره‌ای و مجزا در فرآیند یادگیری علوم محسوب می‌شود. 🔸 جایگاه گزاره‌ها در علوم 🔸 گزاره‌های یک علم به صورت تصادفی و اتفاقی در جایگاه خاصی قرار نگرفته‌اند. اینکه یک گزاره در ابتدای یک علم مطرح می‌شود، گزاره‌ای دیگر در میانه یا در انتهای آن قرار می‌گیرد، همه این‌ها به دلیل نظام حاکم بر آن علم است. در واقع، محل قرارگیری هر گزاره توسط ساختار و نظامات آن علم تعیین می‌شود. در هر علمی، گزاره‌هایی وجود دارند که می‌توان گفت در تمام بخش‌های آن علم یا در بخش وسیعی از گزاره‌های آن تأثیرگذار هستند. 🔹 مثال فلسفه ملاصدرا 🔹 برای مثال، زمانی که گفته می‌شود فلسفه ملاصدرا یک فلسفه مبتنی بر نظام جدید است که در فلسفه‌های پیشین وجود نداشته، به این دلیل است که ملاصدرا با کشف گزاره‌ای به نام «اصالت الوجود» و درک این نکته که این گزاره در تمام بخش‌های علم فلسفه تأثیرگذار است، توانست کل علم فلسفه را متحول کند. شما نمی‌توانید هیچ گزاره‌ای در علم فلسفه پیدا کنید که تحت تأثیر مسئله اصالت الوجود نباشد. علاوه بر این، اجتهاد واقعی نیز به همین معناست که یک مجتهد بتواند یک نظام فکری ثابت و منسجم داشته باشد که بر اساس آن، کل گزاره‌های دیگر را تولید کند. 🔸 اهمیت کشف گزاره‌های نظام‌ساز 🔸 بنابراین، در یادگیری علوم، بسیار مهم است که اولاً گزاره‌های نظام‌ساز را که مانند نخ تسبیح، همه دانه‌های تسبیح را به هم متصل می‌کنند، کشف کنیم و ثانیاً به لوازم و پیامدهای آن نظام پایبند باشیم. نباید به گونه‌ای عمل کنیم که وقتی یک گزاره مطرح می‌شود، چند صفحه بعد، بدون در نظر گرفتن تأثیر آن گزاره، به بیان مطالب دیگری بپردازیم. 🔹 بهترین مدل یادگیری 🔹 بهترین مدل یادگیری این است که اگر نویسنده‌ای پس از طرح یک مسئله نظام‌ساز، نتوانست به نظام فکری خود پایبند بماند، شما به جای او بتوانید تفکر کنید و آن گزاره را در چارچوب مبانی فکری آن نویسنده اصلاح نمایید. برای مثال، علامه طباطبایی در برخی از بخش‌های فلسفه، با فلسفه ملاصدرا چنین کاری انجام داده است. ایشان علاوه بر مطرح کردن نظام «اصالت الواقعیت» که متفاوت از نظام «اصالت الوجود» است، توانسته‌اند بر اساس خود اصالت الوجود، چیدمان و وضوح بهتری به گزاره‌های فلسفی نظام صدرایی بدهند. 🔸 جمع‌بندی 🔸 در نتیجه، بهترین روش یادگیری این است که علاوه بر درک تک‌مسئله‌ها در هر علم، نظامات اساسی آن علم را نیز کشف کرده و تأثیر آن گزاره‌ها را در کلیت آن علم درک کنیم. علاوه بر این، باید به منظومه هر علم نیز توجه داشته باشیم که روش منظومه‌وار را در یادداشت دیگری به شما توضیح خواهم داد. 💠 مدرسه علوم انسانی اسلامی ❞ سها ❝ ༺ https://eitaa.com/msoha_ir
مدرسه علوم انسانی سها
📝 تحلیل دیدگاه مرحوم امام درباره نسبت دین و اجرا [نظام سازی علمی شامل نظام اجرایی نمیشود] 📋 یادداشت
📝 مقصود از نظام؛ منظومه نیست [بازخوانی مفهوم منظومه در پرتو نظریۀ «هم‌جوابی» دورکیم] 📋 یادداشت 03 از بخش اول چیستی نظام؟ در تبیین معنای «نظام»، یکی از دیدگاه‌های مطرح‌شده آن را معادل «شبکه مفهومی» در نظر می‌گیرد. در این تلقی، که غالباً با تفسیری ساده‌انگارانه همراه است، روابط میان مفاهیم به‌سان اجزای یک سیستم مکانیکی، نظیر سازوکار یک خودرو، درک می‌شود. در چنین سیستمی، یک مهندس طراح، روابط خطی و عملکردی اجزا را مشخص می‌سازد؛ برای مثال، نسبت موتور به گیربکس و گیربکس به دیفرانسیل را به‌شکلی از پیش‌تعیین‌شده و یک‌سویه تعریف می‌کند. برای تعمیق این مفهوم و کاربرد آن در حوزۀ زیست اجتماعی و انسانی، می‌توان از نظریۀ امیل دورکیم بهره جست. دورکیم مفهومی کلیدی با عنوان «Function» را مطرح می‌کند که ترجمۀ رایج آن به «کارکرد» در زبان فارسی، حق مطلب را ادا نمی‌کند و نارساست. مقصود دقیق دورکیم از این واژه، پدیده‌ای است که می‌توان آن را «رابطۀ هم‌جوابی» (Co-responsiveness) نامید. رابطۀ هم‌جوابی به تحول متقابلی اشاره دارد که دو یا چند عنصر در نسبت با یکدیگر تجربه می‌کنند. به‌عنوان مثال، در یک کنش متقابل اجتماعی، رفتار و حالت هر یک از طرفین در نسبت با حضور دیگری تغییر می‌کند. دورکیم این منطق را برای تحلیل جامعه به‌مثابۀ یک کل به کار می‌گیرد و آن را به یک ارگانیسم زنده تشبیه می‌کند. همان‌گونه که در یک بدن، گلبول‌های سفید و قرمز در یک رابطۀ هم‌جوابی حیاتی با یکدیگر قرار دارند، اجزا و نهادهای گوناگون اجتماعی (نظیر نظامات اقتصادی و سیاسی) نیز در نسبتی متقابل با یکدیگر شکل گرفته و معنا می‌یابند. با تسری این دیدگاه به حوزۀ معرفت و علوم، پرسش اصلی این‌گونه صورت‌بندی می‌شود: هر مسئله یا باب علمی در نسبت با مسائل و ابواب دیگر، چه رابطۀ هم‌جوابی برقرار می‌کند؟ بر این اساس، ارتباط میان گزاره‌ها یک تأثیرگذاری یک‌سویه و خطی نیست؛ بلکه در بسیاری از موارد، تأثیری دوسویه و متقابل حاکم است که در آن، هر مسئله، معنای مسئلۀ دیگر را قوام می‌بخشد و هم‌زمان از آن معنا می‌پذیرد. این فهم از شبکه با تلقی رایج و سطحی از «منظومه» تفاوت بنیادین دارد. در فهم متعارف، منظومه به‌مثابۀ زنجیره‌ای منطقی و طولی از مسائل تصور می‌شود که در آن، یک مسئله به‌صورت پیش‌فرض برای مسئلۀ بعدی عمل می‌کند و در صورت مخدوش شدن حلقۀ اول، کل زنجیره فرومی‌پاشد. در مقابل این دیدگاه خطی، مقصود از «فهم منظومه‌وار» که پیش‌تر بر آن تأکید شده است، دقیقاً همین شبکۀ مبتنی بر «رابطۀ هم‌جوابی» است؛ یعنی درک ابواب و مسائل علمی در وضعیتی که به‌طور متقابل یکدیگر را تعریف و تحدید می‌کنند. بنابراین، این معنای خاص از «منظومه» به‌عنوان اولین مرحله در فهم روشمند علوم مطرح می‌شود، درحالی‌که «نظام» به مفهومی در سطحی فراتر و متعالی‌تر از این منظومه اشاره دارد. 📝 برداشتی از جلسه 1 نظام سازی ــــــــــــــــــــــــ ✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻 📮 کانال ایتا | وب سایت