#چند_خاطره
🔸جملهی نابِ شهید؛ بعد از مجروحیت شدید
🌼 #جملهیناب|خبر آوردند مجروح شده و از شدت جراحت بردنش اتاق عمل. بعد از چند ساعت دکتر از اومد و گفت: الحمدلله خیر گذشت... به هوش که اومد و رفتیم ملاقاتش؛ پرسیدم: سیدهاشم چطوری؟ با صدایی خسته گفت: خوبم! الحمدلله... گفتم: سید تو که یه جای سالم توی بدنت نیست؛ سوراخ سوراخت کردند؛ چطور میگی خوبم؟ نگاهش رو به سقف اتاق دوخت و گفت: حاضرم صد پاره گردد پیکرم؛ سایهی رهبر بماند بر سرم...
🌼 #ترسِشهید|یه بار هم از ناحیه گیجگاه مجروح شده بود. وقتی رفتم بیمارستان، گفت: یه رادیو برام بیار؛ شبِ جمعهست، میخوام دعای کمیل گوش بدم... زمانِ پخشِ دعا پای تختش نشسته بودم. هر وقت به صورتش دقیق میشدم، داشت زیر لب دعای کمیل رو زمزمه میکرد و آروم اشک میریخت. تا اینکه یهو صدای آژیر بلند شد. هواپیماهای عراقی به حریم هوایی تهران تجاوز کرده بودند. وحشت عجیبی توی بیمارستان حُکمفرما شد و مردم سراسیمه میدویدند. وحشت زده ازش پرسیدم: سیدهاشم! نمیترسی؟ تا چهرهی نگرانم رو دید، آهی از ته دل کشید و گفت: ترس که هست، ولی ترس از روزی که ما رو داخلِ خونهی قبر بذارند و دستِ خالی باشیم... از جوابش در جا خشکم زد. با خودم گفتم: ما کجا و اهل یقین کجا؟
👤خاطراتی از زندگی سردار شهید سیدهاشم آراسته
📚منبع: خبرگزاری دفاع مقدس و کتاب جرعه عطش، صفحه ۱۳۹
▫️۳مهرماه؛ سالروز شهادت سیدهاشم آراسته گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_آراسته #قیامت #قبر #ترس #گناه #تقوا #شهدای_خراسانرضوی #مزار_بهشترضا