🔴 چرا لباس روحانیت، امانت الهی است؟!
✍️ موسی آقایاری
در روزگار ادبار مردم از دین، زمانی که ایمان نه سود دنیایی دارد و نه تشویق اجتماعی، ماندن در مسیر تبلیغ دین نشانهٔ خلوص، غیرت معنوی و شناخت عمیق نسبت به حقیقت است. ارزشِ یک مبلّغ در هنگامهای آشکار میشود که فضا علیه اوست؛ وقتی سکوت، راحتتر و بیهزینهتر از سخن گفتن است؛ وقتی جبههٔ دین نیازمند چند نفر باقیماندهٔ مؤمن است نه انبوه همراهان موسمی. اینجاست که طلبه میفهمد چرا لباس روحانیت را پوشیده؛ که تبلیغ، قبل از آنکه حرفه باشد، امانت الهی است و امانت وقتی معنا پیدا میکند که نگهداشتنش سخت شود. در زمان ادبار، مبلّغ دین اگر بایستد، مرزبان ایمان است.
همین حقیقت را عاشورا روشن میکند.
هنگام خروج از مکه، بسیاری همراه امام حسین(ع) بودند، چون گمان میکردند حکومت آینده در انتظار است. اما روز عاشورا، وقتی همهٔ نقابها افتاد و حقیقت روشن شد که این راه هیچ منفعت دنیایی ندارد، تنها آنان ماندند که برای حق آمده بودند نه برای نتیجهٔ مادی. ارزش همراهی آن روز، به خاطر هزینه و خطر و بیمنفعته. بنابراین امروز هم هر طلبهای که در دوران بیرونقی دین، در هیاهوی رسانهها و بیتفاوتی جامعه بایستد، در حقیقت در صف همان یارانِ لحظهٔ آخر است؛ کسانی که نه برای تشویق مردم، بلکه برای رضای خدا و پاسداری از چراغ هدایت، دلیرانه ایستادند.
#پویش_نوشتن
#اخلاق_رسانه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔻توصیهای خیرخواهانه به استادان فقه و فلسفه
✍️ احمدحسین شریفی
باید از فضای کلاس درس و کتابخانه بیرون آمد؛ گاهگاهی باید از حلقه مریدان و شاگردان فاصله گرفت. باید با جهان بیرون و محیط خود بیواسطه ارتباط گرفت. باید در موضوعات محلی و ملی و بینالمللی به کنشگری فعال تبدیل شد.
در آن صورت میتوان امیدوار بود که فقه و فلسفه به کار مدیریت جامعه و تحقق ارزشها بیایند.
در آن صورت میتوان امیدوار بود که زمینه نظریهپردازیهای جدید فراهم شود.
در آن صورت میتوان امیدوار بود که نگاه نقادانه به فقه و فلسفه رواج یابد.
در آن صورت میتوان امیدوار بود که فقه ما نظامساز و جامعهپرداز شود و فلسفه ما امتداد اجتماعی و زیستی پیدا کند.
#پویش_نوشتن
#اخلاق_رسانه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
«انسان شناسی توحیدی علامه؛سنگ بنای انقلاب اسلامی»
✍یادداشت ابراهیم انجمشعاع در خبرگزاری تسنیم
برای مطالعه متن کامل یادداشت کلیک کنید.
🔹https://tn.ai/3449693
#پویش_نوشتن
#اخلاق_رسانه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔰فقیه جریان ساز
از جمله عالمان نستوه و مردم دار جهان تشیّع که در بین بزرگان عالم روحانیّت دارای موقعیت بسیار بالاییبوده است فقیه عالیقدر حضرت آیت الله حاج میر سید علی موسوی بهبهانی (ره) است.
✍🏻 یادداشتحجتالاسلام امین بهرامی به بهانه آئین نکوداشت پنجاهمین سالگرد ارتحال آن مرجع عالم
متن کامل این نوشتار 👇
https://amalnews.ir/?p=6358
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
وقتی باورهای مذهبی، سکوی انقلابات علمی شدند!
✍️جواد جعفری
یکی از وجههای شگفتانگیز تاریخ اندیشه بشر، این است که بسیاری از افرادی که امروز به عنوان بنیانگذار انقلابهای علمی و فکری شناخته میشوند، در دل باورهای مذهبی عمیق ریشه داشتهاند و برخی حتی کشیش، روحانی یا معتقد بودند. در نگاه اول، این موضوع ممکن است عجیب به نظر برسد؛ چطور کسانی که اکنون نماد آزادی، عقلانیت و تودهپذیری فکر هستند، روزی در باورهای دینیشان، به دنبال فهم عمیقتر و رهایی از مفروضات قدیمی بودهاند؟
لوتر، کوپرنیک، داروین و دیگر مبشران تاریخ علم، هر یک در دوران خود، در کنار اعتقاد به خدا و دین، شاهکارهایی را رقم زدند که دریچههای کاملاً نوینی بر روی شناخت آنان درباره جهان گشود. لوتر، اصلاحگر بزرگ مسیحیت، با آنکه به اصلاحات دینی و ماندن در چارچوب ایمان معتقد بود، در مسیر خود منجر به شکستن قالبهای کهن و راهاندازی روندی شد که در نهایت، باورهای دینی و علمی را به مسیرهای جداگانهتری کشاند.
کوپرنیک، کشیش و منجم دوران رنسانس، همچنان در دل کتابها و اعتقادات مذهبی، نظریهای طرح کرد که کشفِ حقیقت کیهان بود، و حتی در میانه تعصبات حاکم، مسیر روشن و شفافی برای درک بهتر جهان خلق کرد. او، که خود کشیش بود، در آن زمان، هیچ مخالفت آشکاری با دین نداشت، بلکه در دل باورهایش، کوشید تا حقیقت را بیابد و در نهایت، این حقیقت مسیرش را از باورهای نگهدارنده قرون وسطی جدا کرد.
و چه بسا، داروین، در دوران خودش، با اعتقاد به خدا و ایمان، در ادامه مسیر علمیش، نظریه تکامل را مطرح کرد، نظریهای که امروز یکی از پایههای اصلی زیستشناسی است. او هم همچنان معتقد بود که نقطه آغاز خلقت، دست قدرتی فراتر از دانش انسانی است. پس، آنها که نامشان امروز بر زبانها جاری است، قبل از هر چیز، انسانهایی بودند مسلح به ایمان و باورهای دینی، اما در مسیر تلاش بیوقفه برای فهم حقیقت.
جالبتر آنکه، تاریخ نشان میدهد که این افراد به عنوان مبنا و استناد روشنفکران و نوسازان اندیشه، مورد اتکا قرار میگرفتند. این یعنی، در نقطهای هماهنگی و همزیستی میان ایمان و علم، میان باور و حقیقت، وجود داشته است. بسیاری از وقایع و کشفیات، در بستری از باورهای مذهبی و اعتقادات انسانی شکل گرفت، و این موضوع نشان میدهد که کلیشههای «مذهبی بودن یعنی ضد علم» چندان درست نیست، بلکه هر دو در کنار هم، در مسیر توسعه و گسترش فهم بشر نقش داشتهاند.
این حقیقت، این نقطه عطف در تاریخ اندیشه است که نشان میدهد، انسانها، در جستوجوی حقیقت، گاهی در قالبهای باورهایشان پنهان میشدند، و هر قدمی که برداشتند، در کنار اعتقادهای دینی و ایمان، سوق پیدا میکردند به سوی روشنایی و دانش. و چه بسا، این همزیستی است که سبب شده است، فلسفه، علم و ایمان در تاریخ، در کنار هم، مسیر سنگلاخهای بشریت را هموار کنند هرچند گاهی به قیمتِ کشاکشها و درگیریهای خونبار تمام شده است.
@Javadjafaiy1414
#نویسندگان_حوزوی_زنجان
@howzavian_zanjan
4.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَ#فاطمیه خاکریز جبهه ی پیروز ماستغیرت ما پشت این سنگر به زهرا می رسدبی حرم نه، این حرمها مرقد پنهان اوستهر که آمد بین این معبر به زهرا میرسد
#حضرت_زهرا
#نویسندگان_حوزوی_کرمان
@HOWZAVIAN_kerman
تقریظ؛ معماری نامرئی فرهنگ
✍ حسین انجدانی
▪️در هر تمدنی، لحظههایی وجود دارد که «کلمه» بر جای سیاست مینشیند و «کتاب» نقش نهاد راهبری را ایفا میکند. تمدن اسلامی، بیش از هر تمدن دیگر، با کتاب بالیده و با قلم، قدرت ساخته است.
▪️اگر در تاریخ پرافتخار ایران، کتابخانههای آلبویه و دارالعلمهای شیعی، شاکله بالندگی علمی را رقم زدند، در روزگار ما، سنت تقریظنویسی رهبر انقلاب، همان کارکرد تاریخی را در مقیاس جدید و با منطق حکمرانی فرهنگی بازآفرینی کرده است.
▪️اگر سیاست را، هنر «جهتدهی به ارادهها» بدانیم، سنت تقریظنویسی رهبری، یکی از پیچیدهترین و دقیقترین سازوکارهای معماری اراده فرهنگی در تاریخ معاصر ایران است؛ سنتی که در ظاهر، امضایی بر حاشیه یک کتاب است، اما در باطن، طراحی هندسه حرکت فرهنگ و مهندسی جریان تولید اندیشه است.
▪️تقریظ، صرفا «تحسین یک کتاب» نیست؛ «حکم راهبردی برای مسیر فرهنگ» است. تقریظ، اعلام «تشخیص» و «تعیین» است: تشخیص ظرفیتهای مغفولمانده فرهنگی و تعیین مسیر آینده روایتسازی ملی.
▪️تقریظ، در ذات خود، یک «کنش تمدنی» است؛ زیرا کتاب را از حد یک کالای فرهنگی، به سطح «منبع قدرت نرم» ارتقا میدهد. هر کتابی که مورد توجه حکیم فرهمند انقلاب قرار میگیرد، از لحظه تقریظ، بخشی از حافظه راهبردی ملت میشود. این سنت، در حقیقت، نظام گزینش و جهتدهی معرفتی است: رهبری، کتابی را انتخاب میکنند که گرهی از تاریخ و هویت این ملت را بگشاید، زخمی از حافظه ملی را مرهم نهد، یا خلایی در جبهه فکر و فرهنگ را ترمیم کند.
▪️به همین علت، تقریظها در طول زمان، نقشهای پنهان ولی منسجم را آشکار میکنند؛ نقشهای که از تاریخ دفاع مقدس آغاز شده و اکنون تا ساحات هویت، خانواده، مقاومت و انسانسازی امتداد یافته است. در یک نگاه دقیقتر، سنت تقریظ، سهکارکرد همزمان دارد:
▫️نخست، «کشف استعداد»؛ زیرا رهبری با نگاه نافذ خود، از میان هزاران قلم، قلمهایی را شناسایی میکنند که ظرفیت جریانسازی دارند و بدون این تلنگر، ممکن بود در حاشیه بمانند.
▫️دوم، «تولید معیار و جهت دادن به ذائقه»؛ یعنی تعیین سطح، جهت و وزن ادبیات انقلاب. تقریظ، معیار کیفیت میسازد: معیار روایت صحیح، عمق، صداقت و اصالت.
▫️سوم، «تعیین مسیر نشر و تنظیم هویت ملی از مسیر روایت»؛ تقریظ، به نشر میگوید از چه موضوعاتی غفلت نکند و به نویسنده میگوید قلم خود را در کدام میدان بهکار گیرد.
▪️این همان «هدایت نرم» است؛ این سهگانه، همان هندسه راهبری فرهنگی است؛ هندسهای که در آن، انتخاب یک کتاب، تعیین مسیر یک جریان است.
▪️اما در کنار فرصتها، تهدیدهایی نیز از دل همین سنت برمیخیزد؛ بزرگترین تهدید آن است که این سرمایه عظیم، بهجای تبدیل شدن به «جریان»، در حد «مراسم» تقلیل یابد. تجاریسازی تقریظ، سطحیسازی نشر یا محدودکردن آن به ژانرهای محدود، خطری واقعی است.
▪️تقریظ، قرار نبود به «برچسب پرفروش» بدل شود؛ قرار است «غایتنما» و «جهتدهنده» باشد. دومین تهدید، تبدیل تقریظ به عنصر تشریفاتی در صنعت نشر است؛ حال آنکه هر تقریظ باید «منشأ نهضت» باشد؛ نهضتی در خواندن، نوشتن، فهمیدن و روایتسازی.
🌐 ادامه مطلب را اینجا بخوانید.
#نویسندگان_حوزوی_تهران
@howzavian_tehran
📝نامسالگی حوزه، همان مسالهی حوزه است!
✍ علی عسگری
میخواستیم برای محتوای تقویمی آذرماه برنامهریزی کنیم و میزان یادداشتها و مصاحبهها را بسنجیم. چند رویداد مهم در آذرماه کافی بود تا پروندهی یادداشتهای سفارشی را تکمیل کند، اما علامت سوال بزرگی ذهنم را اشغال کرد؟
"چرا هیچکدام از این موضوعها مساله نیستند؟"
نه شیخ مفید برایم مساله بود و نه شهید دستغیب! اصلا فکر نمیکردم که میتوان این دو را، سوژهی روز یادداشتها و نشستها قرار داد!
به سادگی از کنار شخصیت، سلوک، آثار و گزارشهای به جای مانده از شیخ مفید رد شدم، بیآنکه کوچکترین توجهی به نقش مهم او در عصر غیبت داشته باشم.
فراموش کرده بودم، کتاب گناهان کبیرهی شهید محراب، فتحالفتوح دلهای زندانی است که آرمانشهر خود را جهان رنگین کمانی غرب قرار دادهاند.
ذهن من اما همچنان برای قرائتهای مدرن از سالروز وحدت حوزه و دانشگاه حساب ویژهای باز کرده بود!
به راستی چه شده است که حوزه و ادبیات حوزه، نامسالهی ما طلبهها شده است؟ از چه زمانی استفاده از ادبیات دانشگاهی معیار کارآمدی سخنان و ایدههای حجرهنشینان گشته است؟
چه بسیار طلابی که چندصباحی دروس دانشگاه را خواندهاند، به گعدههای اندیشهورزانه روی میآورند و همژستهای خودشان را دعوت به گفت و گو میکنند تا کنارهم از مسائلی حرف بزنند که فقط ذهنهایشان را ارضا کرده باشند؛ اما در عمل، میدان تشنهی حقیقت را به حال ناگوارش رها میسازند تا همانها را که نقد میکنند، حساب نان و آب و اندیشهی مردم را بیش از پیش به دست گیرند.
عجب تناقض تلخ و خندهداری!
اینکه با ادبیات دانشگاهی، حوزه را طلبکنی و میدان را دوباره به علوم سکولار واگذارکنی، قصهی آشنایی است که سالها در گوشه و کنار اندیشههای جویای تحول، بازخوانی میشود و دوباره بازخوانی میشود و همینطور بازخوانی میشود، غافل از آنکه حوزه نه تنها به حل مساله نمیرسد که از آن دورتر نیز میشود.
مراد انقلتهای حقیر، نقد آشنایی با ادبیات روشنفکران نیست؛ بلکه نگرانی از ویروس روشنفکرزدگی است. ویروسی که علم را حجاب اکبر عالمان میگرداند و تقوا را به افسانهای دستنیافتنی مبدل میسازد.
دور هم نشستن و خردورزی کردن، سنت حوزویان بوده و خواهد بود، اما چگونه سخن گفتن و از کجا نگریستن و چگونه شنیدن، همان حلقهی گمشدهای است که این روزها مسالهی حوزه را " نامسالگی" آن قرار داده است.
ادبیات روشنفکری، با مردم، غریبه است و با اهل قدرت آناً فآناً معامله میکند. شایسته نیست طلبه را که همچون تاجران دنیاطلب، دین را حراج اعتبار علمی خود گرداند.
نمیدانم چگونه میشود دانشگاهی اندیشید و حوزوی عمل کرد؟ اما آنان که شاگردان مکتب خمینی بودند و برای وصول به انقلاب اسلامی، مردم را اندیشه بخشیدند، حوزویهایی بودند که علم را نه برای علم، که برای عمل میخواستند و به همین دلیل از ژستها عبور کردند تا فطرتها را بیدار سازند.
عاقبت نیز به تیغ متحجران ژستپسند، شهید شدند!
#پویش_نوشتن
#اخلاق_رسانه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
📚هنر هدیه دادن
✍ مهدیار اسفندیار
🔺انسان، مدام در موقعیت هدیه دادن قرار میگیرد و باید بین دهها گزینه، چیزی انتخاب کند. اغلب در حین بررسی چندوچون خرید هدیه، ایده خریدن کتاب به ذهن میآید؛ ایدهای ساده و خوب. طبق آمار جهانی، سی درصد مردم هنگام خرید هدیه سراغ کتاب میروند.
از دلایل تصمیم به انتخاب کتاب، میتوان به این موارد اشاره کرد:
◇ بازار بزرگ کتاب و قدرت انتخاب بالا
بازار کتاب، آنقدر گسترده است که برای بیگانهترین فرد با کتاب هم دهها جلد جذاب پیدا میشود. قیمتها هم همینطور متنوعند. برای کیفیت بالا نیازی به هزینهٔ زیاد نیست. میتوان با هزینهای اندک یک شاهکار کوتاه و ارزشمند خرید و هدیه داد.
◇ ژست فرهیختگی هنگام خرید کتاب
کتاب، از معدود کالاهایی است که با خرید آن، انسان احساس تعالی و مفیدبودن میکند. همین حس، دردِ ناشی از کسرشدن پول را تا حد قابل توجهی التیام میبخشد. شاید کسی اهل کتاب نباشد ولی به صرف خرید، احساس میکند در طبقه فرهیخته جامعه قرار گرفته است.
◇ دوام و ماندگاری کتاب
هدیه، بهانهای است برای یادآوری دوست داشتن و اهمیت طرف مقابل. به جای کتاب، میتوان لباس یا خوراکی هدیه داد که ماندگاری آنها محدود به زمان استفاده است، اما کتاب میماند؛ چه خوانده شود و چه سالها در کتابخانه جا خوش کند.
🔺بیتردید دلایل دیگری هم برای این انتخاب وجود دارد، اما نکته اصلی، دلیل انتخاب نیست. سوال اصلی این است که «آیا کتاب بهترین انتخاب برای هدیه دادن است؟». با توجه به مزایایی که گفته شد، کتاب در ظاهر گزینهای ایدهآل به نظر میرسد؛ اما برای آنکه واقعاً به بهترین هدیه تبدیل شود، رعایت چند نکته ضروری است:
◇ کتاب، خوانده شده باشد
آیا میتوان کتابی که نخواندهایم را هدیه دهیم؟ بله میتوانیم اما در این صورت نمیتوان آن را بهترین هدیه نامید. کتاب فکر میسازد. شایسته است کتاب هدیه داده شده توسط هر دوطرف خوانده شود تا علاوهبر محبت قلبی، قرابت فکری هم شکل گیرد.
◇ کتاب، حجیم نباشد
وقتی به کسی کتاب هدیه میدهیم غیرمستقیم میگوییم«بهخاطر من این کتاب را بخوان». برای احترام به وقت طرف مقابل، بهتر است کتاب کمحجم انتخاب شود. کسی که برایش کتاب میخریم، یا کتابخوان است یا اهل کتاب و کتابخوانی نیست. در حالت اول، معمولا فرد کتابخوان برنامه مطالعاتی مشخص و منظم دارد. اضافه کردن یک کتاب حجیم ممکن است برنامهاش را مختل کند. در حالت دوم، برای فردی که با کتاب رابطه خوبی ندارد، خواندن کتاب حجیم امری دشوار و تا حدودی ناممکن است.
◇ کتاب، با تحقیق کافی انتخاب شود
خرید کتاب، عرصهای تخصصی است. اینگونه نیست که وارد کتاب فروشی شد، کتابی برداشت و سپس خارج شد. خیلی از کتابها توسط ناشران و مترجمان مختلف چاپ شدهاند. هرکدام ویژگیهای مثبت و منفی دارند که لازم است هنگام خرید آنها را دانست. از طرف دیگر کیفیت آثار در هر ژانر و موضوعی متفاوت است و بهتر است با برجستهترینهای هر ژانر آشنا بود.
◇ کتاب، ارزان نباشد
میتوان این نکته را ذیل نکته قبل آورد، اما اهمیت آن باعث شده جداگانه مطرح شود. کتابِ باکیفیت هزینه خود را دارد. هرگز نباید به صرف دلسوزی، از دستفروش مترو و چهارراه کتاب ارزان خرید. با خرید کتاب ارزان باید منتظر چند چیز بود: ۱. ترجمهٔ بد ۲. کیفیت جلد و کاغذ پایین ۳. داستانِ نیمه و ناتمام ۴. مشکل حروفچینی و چاپ ۵. آسیب به چرخه تولید کتاب و ناشران
◇ کتاب، پاسخگوی دغدغهها باشد
کتاب هرچه کاربردیتر باشد حس عمیقتری میسازد. با شناخت دغدغههای طرف مقابل، کتابی متناسب با مسائل و چالشهای آن شخص تهیه شود. برای مثال، خرید یک کتاب عاشقانه برای مردی که در طول روز دغدغه کار و معیشت دارد، اگر بدترین انتخاب نباشد، بهترین گزینه نیز نیست. مگر آن که علاقه خاصی به این ژانر وجود داشته باشد.
🔺این نکات از مهمترین مواردی هستند که هنگام خرید کتاب برای دیگران باید رعایت شوند. البته باتوجه به موقعیتهای گوناگون از برخی نکات میتوان چشمپوشی کرد. مثلاً اگر طرف مقابل برای حل یک مسئله شخصی یا علاقهمندی خاص به کتاب حجیم نیاز دارد، دیگر رعایت نکاتی مانند کمحجم بودن یا خوانده شدن کتاب ضروری نیست.
🔺با ارائه این توضیحات، شاید بتوان پاسخ پرسشِ «آیا کتاب بهترین انتخاب برای هدیه دادن است؟» را درستتر داد. اگر از لحاظ تأثیرگذاری و ماندگاری بررسی شود، بله، بهترین انتخاب، کتاب است. اما اگر مراد از بهترین، سادهترین و بیدردسرترین راه تهیه هدیه باشد، قطعاً پاسخ این سوال، خیر است.
#کتابخوانی
#پویش_نوشتن
#اخلاق_رسانه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔰مغالطه آشکار در سرایت «حکم اولی» به «حکم ثانوی» در مساله «موتورسواری زنان»
🔺همانطور که پیشبینی میشد، تعدادی از حوزویان سکولار که همواره نسبت به «رقیقسازی مظاهر دین در جامعه» و «برجستهسازی امور غیر دینی» موضعگیری میکنند، در رابطه با مساله «موتورسواری بانوان» نیز با اظهارات خود در صدد عادیسازی و ترویج این موضوع هستند.
🔺این افراد با ارائه تصویری غیر واقعی و تحریفآمیز از وضعیت موجود در این رابطه و عادیسازی تبعات آن، به موضوعسازی و توجیه فقهی آن میپردازند تا در تصور خود، راه برای تصویب قانون آن در مجلس هموار گردد.
🔺روشن است که اگر فرضاً این موضوع در گردونه قانونگذاری قرار گیرد و تصویب شود، همانند «اجازه ورود زنان به ورزشگاهها»، پیامدهای آن قابل کنترل نیست و موضوع فراتر از مساله حجاب و پوشش زنان خواهد رفت که به شدت امنیت روانی جامعه را به مخاطره خواهد انداخت.
🔺همانطور که برخی از فقها تصریح کردهاند «حکم اولی» و «حکم ثانوی» در رابطه با دوچرخهسواری و یا موتورسواری بانوان متفاوت است اما اینکه برخی افراد از «جواز» در حکم اولی، «جواز» در حکم ثانوی را نیز استفاده کنند، یک «مغالطه آشکار» است.
🔺اینکه فقها دوچرخهسواری و موتورسواری زنان را جایز نمیدانند، بر اساس حکم ثانونی و به دلیل «لوازم و پیامدهای قطعیِ منفی» این موضوع است که متضمن «مفسدههای متعدد» و «حرمت» است و به هیچ وجه نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
🔺به نظر میرسد فقها و علمای حوزه باید در رابطه با اینگونه مسائل نوپدید در جامعه به موقع و بیش از پیش، اظهارنظر کنند و با تبیین ابعاد فقهی و شرعی این موضوع، علت «عدم جواز موتورسواری زنان» را روشن نمایند تا راه برای سوء استفاده جریان سکولار حوزوی بسته شود.
✍️ حجت الاسلام محسن رضایی
#اندیشه_دینی
#نویسندگان_حوزوی_کرمان
@HOWZAVIAN_kerman
آیت الله بهاءالدینی(رضوان الله علیه):
در وجود انسان یک منبع سرشار از نور و علم و معرفت است که دسترسی به آن ممکن نیست؛ مگر با ریاضاتی مشروع که مهمترین آنها پرهیز ازگناه و لقمه حرام و عبادت در دل شب است.
#پویش_نوشتن
#اخلاق_رسانه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی