eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
632 ویدیو
209 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
تقریظ؛ معماری نامرئی فرهنگ ✍ حسین انجدانی ▪️در هر تمدنی، لحظه‌هایی وجود دارد که «کلمه» بر جای سیاست می‌نشیند و «کتاب» نقش نهاد راهبری را ایفا می‌کند. تمدن اسلامی، بیش از هر تمدن دیگر، با کتاب بالیده و با قلم، قدرت ساخته است. ▪️اگر در تاریخ پرافتخار ایران، کتابخانه‌های آل‌بویه و دارالعلم‌های شیعی، شاکله‌ بالندگی علمی را رقم زدند، در روزگار ما، سنت تقریظ‌نویسی رهبر انقلاب، همان کارکرد تاریخی را در مقیاس جدید و با منطق حکمرانی فرهنگی بازآفرینی کرده است. ▪️اگر سیاست را، هنر «جهت‌دهی به اراده‌ها» بدانیم، سنت تقریظ‌نویسی رهبری، یکی از پیچیده‌ترین و دقیق‌ترین سازوکارهای معماری اراده فرهنگی در تاریخ معاصر ایران است؛ سنتی که در ظاهر، امضایی بر حاشیه یک کتاب است، اما در باطن، طراحی هندسه حرکت فرهنگ و مهندسی جریان تولید اندیشه است. ▪️تقریظ، صرفا «تحسین یک کتاب» نیست؛ «حکم راهبردی برای مسیر فرهنگ» است. تقریظ، اعلام «تشخیص» و «تعیین» است: تشخیص ظرفیت‌های مغفول‌مانده فرهنگی و تعیین مسیر آینده روایت‌سازی ملی. ▪️تقریظ، در ذات خود، یک «کنش تمدنی» است؛ زیرا کتاب را از حد یک کالای فرهنگی، به سطح «منبع قدرت نرم» ارتقا می‌دهد. هر کتابی که مورد توجه حکیم فرهمند انقلاب قرار می‌گیرد، از لحظه تقریظ، بخشی از حافظه راهبردی ملت می‌شود. این سنت، در حقیقت، نظام گزینش و جهت‌دهی معرفتی است: رهبری، کتابی را انتخاب می‌کنند که گرهی از تاریخ و هویت این ملت را بگشاید، زخمی از حافظه ملی را مرهم نهد، یا خلایی در جبهه فکر و فرهنگ را ترمیم کند. ▪️به همین علت، تقریظ‌ها در طول زمان، نقشه‌ای پنهان ولی منسجم را آشکار می‌کنند؛ نقشه‌ای که از تاریخ دفاع مقدس آغاز شده و اکنون تا ساحات هویت، خانواده، مقاومت و انسان‌سازی امتداد یافته است. در یک نگاه دقیق‌تر، سنت تقریظ، سه‌کارکرد همزمان دارد: ▫️نخست، «کشف استعداد»؛ زیرا رهبری با نگاه نافذ خود، از میان هزاران قلم، قلم‌هایی را شناسایی می‌کنند که ظرفیت جریان‌سازی دارند و بدون این تلنگر، ممکن بود در حاشیه بمانند. ▫️دوم، «تولید معیار و جهت دادن به ذائقه»؛ یعنی تعیین سطح، جهت و وزن ادبیات انقلاب. تقریظ، معیار کیفیت می‌سازد: معیار روایت صحیح، عمق، صداقت و اصالت. ▫️سوم، «تعیین مسیر نشر و تنظیم هویت ملی از مسیر روایت»؛ تقریظ، به نشر می‌گوید از چه موضوعاتی غفلت نکند و به نویسنده می‌گوید قلم خود را در کدام میدان به‌کار گیرد. ▪️این همان «هدایت نرم» است؛ این سه‌گانه، همان هندسه‌ راهبری فرهنگی است؛ هندسه‌ای که در آن، انتخاب یک کتاب، تعیین مسیر یک جریان است. ▪️اما در کنار فرصت‌ها، تهدیدهایی نیز از دل همین سنت برمی‌خیزد؛ بزرگ‌ترین تهدید آن است که این سرمایه عظیم، به‌جای تبدیل شدن به «جریان»، در حد «مراسم» تقلیل یابد. تجاری‌سازی تقریظ، سطحی‌سازی نشر یا محدودکردن آن به ژانرهای محدود، خطری واقعی است. ▪️تقریظ، قرار نبود به «برچسب پرفروش» بدل شود؛ قرار است «غایت‌نما» و «جهت‌دهنده» باشد. دومین تهدید، تبدیل تقریظ به عنصر تشریفاتی در صنعت نشر است؛ حال آنکه هر تقریظ باید «منشأ نهضت» باشد؛ نهضتی در خواندن، نوشتن، فهمیدن و روایت‌سازی. 🌐 ادامه مطلب را اینجا بخوانید. @howzavian_tehran
📝نامسالگی حوزه، همان مساله‌ی حوزه است! ✍ علی عسگری می‌خواستیم برای محتوای تقویمی آذرماه برنامه‌ریزی کنیم و میزان یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها را بسنجیم. چند رویداد مهم در آذرماه کافی بود تا پرونده‌ی یادداشت‌های سفارشی را تکمیل کند، اما علامت سوال‌ بزرگی ذهنم را اشغال کرد؟ "چرا هیچکدام از این موضوع‌ها مساله نیستند؟" نه شیخ مفید برایم مساله بود و نه شهید دستغیب! اصلا فکر نمی‌کردم که می‌توان این دو را، سوژه‌ی روز یادداشت‌ها و نشست‌ها قرار داد! به سادگی از کنار شخصیت، سلوک، آثار و گزارش‌های به جای مانده از شیخ مفید رد شدم، بی‌آنکه کوچکترین توجهی به نقش مهم او در عصر غیبت داشته باشم. فراموش کرده بودم، کتاب گناهان کبیره‌ی شهید محراب، فتح‌الفتوح دل‌های زندانی‌ است که آرمان‌شهر خود را جهان رنگین کمانی غرب قرار داده‌اند. ذهن من اما همچنان برای قرائت‌های مدرن از سالروز وحدت حوزه و دانشگاه حساب ویژه‌ای باز کرده بود! به راستی چه شده است که حوزه و ادبیات حوزه، نامساله‌ی ما طلبه‌ها شده است؟ از چه زمانی استفاده از ادبیات دانشگاهی معیار کارآمدی سخنان و اید‌ه‌های حجره‌نشینان گشته است؟ چه بسیار طلابی که چندصباحی دروس دانشگاه را خوانده‌اند، به گعده‌‌های اندیشه‌ورزانه روی می‌آورند و هم‌ژست‌های خودشان را دعوت به گفت و گو می‌کنند تا کنارهم از مسائلی حرف بزنند که فقط ذهن‌هایشان را ارضا کرده باشند؛ اما در عمل، میدان تشنه‌ی حقیقت را به حال ناگوارش رها می‌سازند تا همان‌ها را که نقد می‌کنند، حساب نان و آب و اندیشه‌ی مردم را بیش از پیش به دست گیرند. عجب تناقض تلخ و خنده‌داری! اینکه با ادبیات دانشگاهی، حوزه را طلب‌کنی و میدان را دوباره به علوم سکولار واگذارکنی، قصه‌ی آشنایی است که سال‌ها در گوشه و کنار اندیشه‌های جویای تحول، بازخوانی می‌شود و دوباره بازخوانی می‌شود و همین‌طور بازخوانی می‌شود، غافل از آنکه حوزه نه تنها به حل مساله نمی‌رسد که از آن دورتر نیز می‌شود. مراد ان‌قلت‌های حقیر، نقد آشنایی با ادبیات روشنفکران نیست؛ بلکه نگرانی از ویروس روشنفکرز‌دگی است. ویروسی که علم را حجاب اکبر عالمان می‌گرداند و تقوا را به افسانه‌ای دست‌نیافتنی مبدل می‌سازد. دور هم نشستن و خردورزی کردن، سنت حوزویان بوده و خواهد بود، اما چگونه سخن گفتن و از کجا نگریستن و چگونه شنیدن، همان حلقه‌ی گمشده‌‌ای است که این روز‌ها مساله‌ی حوزه را " نامسالگی" آن قرار داده است. ادبیات روشنفکری، با مردم، غریبه است و با اهل قدرت آناً فآناً معامله می‌کند. شایسته نیست طلبه را که همچون تاجران دنیاطلب، دین را حراج اعتبار علمی خود گرداند. نمی‌دانم چگونه می‌شود دانشگاهی اندیشید و حوزوی عمل کرد؟ اما آنان که شاگردان مکتب خمینی بودند و برای وصول به انقلاب اسلامی، مردم را اندیشه بخشیدند، حوزوی‌هایی بودند که علم را نه برای علم، که برای عمل می‌خواستند و به همین دلیل از ژست‌ها عبور کردند تا فطرت‌ها را بیدار سازند. عاقبت نیز به تیغ متحجران ژست‌پسند، شهید شدند! 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
📚هنر هدیه دادنمهدیار اسفندیار 🔺انسان، مدام در موقعیت هدیه دادن قرار می‌گیرد و باید بین ده‌ها گزینه، چیزی انتخاب کند. اغلب در حین بررسی چندوچون خرید هدیه، ایده خریدن کتاب به ذهن می‌آید؛ ایده‌ای ساده و خوب. طبق آمار جهانی، سی درصد مردم هنگام خرید هدیه سراغ کتاب می‌روند. از دلایل تصمیم به انتخاب کتاب، می‌توان به این موارد اشاره کرد: ◇ بازار بزرگ کتاب و قدرت انتخاب بالا بازار کتاب، آن‌قدر گسترده است که برای بیگانه‌ترین فرد با کتاب هم ده‌ها جلد جذاب پیدا می‌شود. قیمت‌ها هم همین‌طور متنوع‌ند. برای کیفیت بالا نیازی به هزینهٔ زیاد نیست. می‌توان با هزینه‌ای اندک یک شاهکار کوتاه و ارزشمند خرید و هدیه داد. ◇ ژست فرهیختگی هنگام خرید کتاب کتاب، از معدود کالاهایی است که با خرید آن، انسان احساس تعالی و مفیدبودن می‌کند. همین حس، دردِ ناشی از کسرشدن پول را تا حد قابل توجهی التیام می‌بخشد. شاید کسی اهل کتاب نباشد ولی به صرف خرید، احساس می‌کند در طبقه فرهیخته جامعه قرار گرفته است. ◇ دوام و ماندگاری کتاب هدیه، بهانه‌ای‌ است برای یادآوری دوست داشتن و اهمیت طرف مقابل. به جای کتاب، می‌توان لباس یا خوراکی هدیه داد‌ که ماندگاری آن‌ها محدود به زمان استفاده است، اما کتاب می‌ماند؛ چه خوانده شود و چه سال‌ها در کتاب‌خانه جا خوش کند. 🔺بی‌تردید دلایل دیگری هم برای این انتخاب وجود دارد، اما نکته اصلی، دلیل انتخاب نیست. سوال اصلی این است که «آیا کتاب بهترین انتخاب برای هدیه دادن است؟». با توجه به مزایایی که گفته شد، کتاب در ظاهر گزینه‌ای ایده‌آل به نظر می‌رسد؛ اما برای آن‌که واقعاً به به‌ترین هدیه تبدیل شود، رعایت چند نکته ضروری است: ◇ کتاب، خوانده شده باشد آیا می‌توان کتابی که نخوانده‌ایم را هدیه دهیم؟ بله می‌توانیم اما در این صورت نمی‌توان آن را به‌ترین هدیه نامید. کتاب فکر می‌سازد. شایسته است کتاب هدیه داده شده توسط هر دوطرف خوانده شود تا علاوه‌بر محبت قلبی، قرابت فکری هم شکل گیرد. ◇ کتاب، حجیم نباشد وقتی به کسی کتاب هدیه می‌دهیم غیرمستقیم می‌گوییم«به‌خاطر من این کتاب را بخوان». برای احترام به وقت طرف مقابل، به‌تر است کتاب کم‌حجم انتخاب شود. کسی که برایش کتاب می‌خریم، یا کتاب‌خوان است یا اهل کتاب و کتاب‌خوانی نیست. در حالت اول، معمولا فرد کتاب‌‌خوان برنامه مطالعاتی مشخص و منظم دارد. اضافه کردن یک کتاب حجیم ممکن است برنامه‌اش را مختل کند. در حالت دوم، برای فردی که با کتاب رابطه خوبی ندارد، خواندن کتاب حجیم امری دشوار و تا حدودی ناممکن است. کتاب، با تحقیق کافی انتخاب شود خرید کتاب، عرصه‌ای تخصصی است. این‌گونه نیست که وارد کتاب فروشی شد، کتابی برداشت و سپس خارج شد. خیلی از کتاب‌ها توسط ناشران و مترجمان مختلف چاپ شده‌اند. هرکدام ویژگی‌های مثبت و منفی دارند که لازم است هنگام خرید آن‌ها را دانست. از طرف دیگر کیفیت آثار در هر ژانر و موضوعی متفاوت است و بهتر است با برجسته‌ترین‌های هر ژانر آشنا بود. ◇ کتاب، ارزان نباشد می‌توان این نکته را ذیل نکته قبل آورد، اما اهمیت آن باعث شده جداگانه مطرح شود. کتابِ باکیفیت هزینه خود را دارد. هرگز نباید به صرف دل‌سوزی، از دست‌فروش مترو و چهارراه کتاب ارزان خرید. با خرید کتاب ارزان باید منتظر چند چیز بود: ۱. ترجمهٔ بد ۲. کیفیت جلد و کاغذ پایین ۳. داستانِ نیمه و ناتمام ۴. مشکل حروف‌چینی و چاپ ۵. آسیب به چرخه تولید کتاب و ناشران کتاب، پاسخ‌گوی دغدغه‌ها باشد کتاب هرچه کاربردی‌تر باشد حس عمیق‌‌تری می‌سازد. با شناخت دغدغه‌های طرف مقابل، کتابی متناسب با مسائل و چالش‌های آن شخص تهیه شود. برای مثال، خرید یک کتاب عاشقانه برای مردی که در طول روز دغدغه کار و معیشت دارد، اگر بدترین انتخاب نباشد، بهترین گزینه نیز نیست. مگر آن که علاقه خاصی به این ژانر وجود داشته باشد. 🔺این نکات از مهم‌ترین مواردی هستند که هنگام خرید کتاب برای دیگران باید رعایت شوند. البته باتوجه به موقعیت‌های گوناگون از برخی نکات می‌توان چشم‌پوشی کرد. مثلاً اگر طرف مقابل برای حل یک مسئله شخصی یا علاقه‌مندی خاص به کتاب حجیم نیاز دارد، دیگر رعایت نکاتی مانند کم‌حجم بودن یا خوانده شدن کتاب ضروری نیست. 🔺با ارائه این توضیحات، شاید بتوان پاسخ پرسشِ «آیا کتاب بهترین انتخاب برای هدیه دادن است؟» را درست‌تر داد. اگر از لحاظ تأثیرگذاری و ماندگاری‌ بررسی شود، بله، به‌ترین انتخاب، کتاب است. اما اگر مراد از به‌ترین، ساده‌ترین و بی‌دردسرترین راه تهیه هدیه باشد، قطعاً پاسخ این سوال، خیر است. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔰مغالطه آشکار در سرایت «حکم اولی» به «حکم ثانوی» در مساله «موتورسواری زنان» 🔺همانطور که پیش‌بینی می‌شد، تعدادی از حوزویان سکولار که همواره نسبت به «رقیق‌سازی مظاهر دین در جامعه» و «برجسته‌سازی امور غیر دینی» موضع‌گیری می‌کنند، در رابطه با مساله «موتورسواری بانوان» نیز با اظهارات خود در صدد عادی‌سازی و ترویج این موضوع هستند. 🔺این افراد با ارائه تصویری غیر واقعی و تحریف‌آمیز از وضعیت موجود در این رابطه و عادی‌‌سازی تبعات آن، به موضوع‌سازی و توجیه فقهی آن می‌پردازند تا در تصور خود، راه برای تصویب قانون آن در مجلس هموار گردد. 🔺روشن است که اگر فرضاً این موضوع در گردونه قانون‌گذاری قرار گیرد و تصویب شود، همانند «اجازه ورود زنان به ورزشگاه‌ها»، پیامدهای آن قابل کنترل نیست و موضوع فراتر از مساله حجاب و پوشش زنان خواهد رفت که به شدت امنیت روانی جامعه را به مخاطره خواهد انداخت. 🔺همانطور که برخی از فقها تصریح کرده‌اند «حکم اولی» و «حکم ثانوی» در رابطه با دوچرخه‌سواری و یا موتورسواری بانوان متفاوت است اما اینکه برخی افراد از «جواز» در حکم اولی، «جواز» در حکم ثانوی را نیز استفاده کنند، یک «مغالطه آشکار» است. 🔺اینکه فقها دوچرخه‌سواری و موتورسواری زنان را جایز نمی‌دانند، بر اساس حکم ثانونی و به دلیل «لوازم و پیامدهای قطعیِ منفی» این موضوع است که متضمن «مفسده‌های متعدد» و «حرمت» است و به هیچ وجه نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. 🔺به نظر می‌رسد فقها و علمای حوزه باید در رابطه با اینگونه مسائل نوپدید در جامعه به موقع و بیش از پیش، اظهارنظر کنند و با تبیین ابعاد فقهی و شرعی این موضوع، علت «عدم جواز موتورسواری زنان» را روشن نمایند تا راه برای سوء استفاده جریان سکولار حوزوی بسته شود. ✍️ حجت الاسلام محسن رضایی @HOWZAVIAN_kerman
آیت الله بهاءالدینی(رضوان الله علیه): در وجود انسان یک منبع سرشار از نور و علم و معرفت است که دسترسی به آن ممکن نیست؛ مگر با ریاضاتی مشروع که مهمترین آنها پرهیز ازگناه و لقمه حرام و عبادت در دل شب است. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻اختلافی میان منابع شیعه و سنی در هجوم به خانه دختر پیامبر نیست رئیس بنیاد بین المللی امامت می‌گوید: هجمه به بیت امیرمؤمنان(ع) و حضرت زهرا(س)، یک ماجرای تاریخی است و اگر کسی بخواهد از تاریخ فرار کند، خلاف روش علمی _ تحقیقی است. 🔗 متن کامل مصاحبه 🔘@tasnimhowzeh | تسنیم
قطب‌نمای هدایت چرا «فاطمه» اسوه حوزه‌های علمیه است؟ ساعت‌ها و روزهای تقویم، گاه حامل یک راز بزرگ تاریخی می‌شوند که در هیأت یک مناسبت مذهبی، قرن‌ها را درمی‌نوردند تا به روزگار ما برسند. امروز، سوم آذر ماه، که به سوگ شهادت بانوی دو عالم، حضرت صدیقه کبری (س)، اختصاص یافته است، فرصتی مغتنم برای بازخوانی نقش منحصر به فرد ایشان در تعیین مسیر حق و حقیقت پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) است. برای حوزه‌های علمیه، که میراث‌دار فقاهت و ولایت هستند، حضرت زهرا (س) بیش از یک بانوی بافضیلت؛ بلکه یک الگوی کامل و اسوه در تمام ابعاد زندگی و مبارزه به‌شمار می‌آید، و در بزنگاه تاریخ اسلام، در جایگاه قبله‌نمای ولایت، رسالت حفظ امامت را بر دوش کشید. این تعبیر "قبله‌نمای ولایت" یک شعار عاطفی نیست؛ بلکه یک تحلیل عمیق از نقش سیاسی، اجتماعی و معرفتی حضرت فاطمه (س) در یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین دوره‌های تاریخ اسلام است. پس از رحلت نبی اکرم (ص)، جامعه نوپای اسلامی دچار تلاطم شدیدی شد که بیم آن می‌رفت مسیر اصیل رسالت، که همان تداوم امامت بود، به انحراف کشیده شود. در این میان، شخصیت‌هایی که به تعبیر قرآن کریم، «راسخون در علم» بودند، نقش حیاتی در تشخیص حق از باطل و حفظ خط مستقیم هدایت داشتند. حضرت زهرا (س)، در اوج مظلومیت و پس از تحمل داغ پدر، با تمام توان وجودی خود به میدان آمد تا با روشنگری و خطبه‌های کوبنده، مردم را از توطئه دور شدن از صراط مستقیم ولایت آگاه سازد. این موضع‌گیری شجاعانه، نه صرفاً دفاع از همسر، بلکه دفاع از کلیت مکتب و آینده بشریت بود. ایشان با زبان فصیح و منطق قاطع، در مسجد مدینه و در مواجهه با خواص، جایگاه امامت و اهمیت بیعت با امیرالمؤمنین (ع) را تشریح کرد. او در واقع، با افکار، سخنان و عمل خود، معیاری قطعی را برای تشخیص مسیر درست پیش روی پیروان حق قرار داد. وقتی مسیرها مه‌آلود و حق و باطل در هم تنیده می‌شود، به یک «قبله‌نما» نیاز است تا جهت را نشان دهد؛ حضرت زهرا (س) دقیقاً این نقش را ایفا کرد. اسوه بودن در حوزه علمیه به معنای تقلید صرف از فضائل اخلاقی نیست؛ بلکه به معنای الگوبرداری از یک کنشگر فعال، عالم و بصیر در میدان‌های حساس فکری و سیاسی است. حوزویان، که میراث‌دار این مکتب هستند، باید از سیره ایشان درس بگیرند که علم، عبادت و بصیرت سیاسی را در یک مجموعه واحد به نمایش گذاشت. خطبه فدکیه، که از نظر بلاغت و عمق معرفتی، همچون نهج‌البلاغه، یک سند فکری و علمی است، نشان می‌دهد که این بانوی بزرگ، چگونه با تکیه بر دانش الهی و فهم عمیق از قرآن و سنت، در برابر انحراف ایستاد و از حق دفاع کرد. این خطبه برای حوزه‌های علمیه، تنها یک متن تاریخی نیست؛ بلکه یک الگوی کامل از اجتهاد دفاعی و مبارزه فکری است که نشان می‌دهد یک عالم دینی باید چگونه در برابر تحریف و ظلم ایستادگی کند. امروز، حوزه‌های علمیه شیعه، به سان یک کشتی در دریای پر تلاطم شبهات و تهاجمات فرهنگی، به دنبال لنگری محکم می‌گردند. اسوه بودن حضرت زهرا (س) در اینجا، به معنای پیروی از شجاعت علمی و اخلاقی ایشان است. همانگونه که او در سخت‌ترین شرایط، از تبیین حق و حفظ حریم ولایت کوتاه نیامد، امروز نیز رسالت حوزویان، تبیین دقیق و بی‌پرده حقایق دین و صیانت از مرزهای اعتقادی است. قبله‌نمای ولایت بودن حضرت زهرا (س) در آن مقطع تاریخی، این پیام را به روشنی می‌رساند که ولایتمداری یک عمل صرفاً احساسی نیست؛ بلکه یک بصیرت عمیق، یک استدلال قوی و یک موضع‌گیری قاطع است که باید در حوزه فقه، کلام، اخلاق و سیاست، نمودار شود. به همین دلیل است که هر سال، با فرارسیدن این ایام، حوزه‌ها و تشکل‌های علمی، بیش از پیش به واکاوی سیره علمی و عملی ایشان می‌پردازند. نام حضرت زهرا (س) صرفاً یک نام مقدس برای توسل نیست؛ بلکه رمز بیداری و نقشه راهی است که نشان می‌دهد چگونه می‌توان در کوران حوادث، از مسیر منحرف نشد و تحت هیچ شرایطی، چراغ هدایت ولایت را خاموش ندید. او معیار شناخت حق و باطل در زمان خود بود و این معیار تا ابد برای هر طالب حقی پابرجا خواهد ماند. این همان رمز وایرال شدن و جاودانگی نام و راه ایشان است: قبله‌نمای ولایت، هرگز از کار نمی‌افتد. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔰جَلَالَاتُ الْخُطْبَةِ الْفَدَکیَّةِ وَ بَلَاغَتُهَا الْزَّهْرَائیَّةُ ✍️ محمد احراری؛ عضو کانون مدادالفضلاء 🔻یکی از آثار برجسته و به جا مانده از حضرت زهرا سلام الله علیها، خطابه ای مفصل و طولانی به نام خطبه فدکیّه است. این خطبه شریفه نشان می دهد که زن مسلمان با رعایت ملاک ها و معیار هایی که در راستای دین و عرف اسلامی است و در عین حفظ حیاء و عفت، چه نیکو می تواند در جامعه تأثیرگذار باشد. و امّا موارد استثنائی این خطبه که به طور خاص جلب توجه می کند و مضامین بلندی را می نمایاند، این است که‌ بیان زهرای مرضیه علیهاالسلام در اعلا درجه ی فصاحت و بلاغت قرار دارد که زبان بلغاء از وصف آن الکن است و نیز دارای مباحث شگرف خلقت، اعتقادات و فلسفه احکام است که فلاسفه، کلامییون و علماء از بیان آن قاصر اند. این خطبه را نباید در حد یک سخنرانی حماسی، اظهار مصیبت یا نزاع مادی بر سر سرزمینی به نام فدک تلقی نمود؛ بلکه فدک، انقلابی عظیم است که تاریخ پس از خود را تشکیل خواهد داد. فلذا در این مقال بر آنیم که بخش هایی از این خطبه فخیمه را مورد شرح و بررسی قرار داده و جلوه های نورانی کلمات بانوی بزرگوار اسلام را به تماشا بنشینیم. 🔗 متن کامل در خبرگزاری فارس 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
. ▪️در فضیلت بانوی نطق و احتجاج متن کامل یادداشت در خبرگزاری تسنیم https://tn.ai/3455447 https://eitaa.com/najmnews
💠 گریه‌های بی‌پایان ✍🏼 محمد رحمانی، پژوهشگر علوم حدیث و قرآن اندوه حضرت زهرا(س) تنها یک غم شخصی نبود؛ بلکه پژواکی آسمانی از حوادثی بود که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بر جامعه اسلامی سایه افکند. این اندوه، هم ریشه در فقدان پدر داشت و هم در مشاهده انحرافی که مسیر امت را از ولایت و عدالت دور ساخت. گریه‌های بی‌پایان ایشان که در روایات به «بکاء الی‌الأبد» تعبیر شده، نشانه‌ای از عمق این درد تاریخی است. بزرگ‌ترین داغ، جدایی از پیامبر اکرم(ص) بود؛ جدایی از محبوب‌ترین مخلوق خداوند و پدر معنوی و مادی ایشان. حضرت زهرا(س) با فریاد «يَا أَبَتَاهُ! مَنْ لِلْمُسْتَضْعَفِ بَعْدَكَ؟» نشان دادند که این فقدان، ضربه‌ای بر پیکر همه مستضعفان بود. منابعی چون بحار الأنوار ج ۴۳، المناقب این شهر آشوب ج ۳ و تفسیر قمی شدت این اندوه را روایت کرده‌اند. اما این غم تنها به فقدان پدر محدود نشد. ماجرای سقیفه و نادیده گرفتن نص الهی در غدیر، زخمی عمیق بر جان ایشان گذاشت. حضرت زهرا(س) با خطبه‌ها و اعتراض‌های خود، حقانیت امیرالمؤمنین علی(ع) را یادآور شدند و نسبت به انحراف امت هشدار دادند. این بخش از تاریخ در الکافی ج ۱، الاحتجاج طبرسی و حتی گزارش‌های تاریخی مانند تاریخ طبری بازتاب یافته‌است. یورش به خانه، مطالبه فدک و تعرض به حرمت بیت‌الاحزان، اوج رنج جسمی و روحی ایشان بود. این حوادث نه‌تنها به آزار جسمی منجر شد، بلکه به شهادت ایشان انجامید. دلایل الإمامة طبری شیعی، المحاسن و المثالب بحرانی، بحار الأنوار ج ۴۳ و ۴۴ و خطبه فدکیه، اسناد زنده این مظلومیت هستند. حضرت زهرا(س) همچنین شاهد بودند که سنت‌های پیامبر(ص) به فراموشی سپرده شد و عدالت و اخلاق نبوی جای خود را به بدعت‌ها داد. خطبه فدکیه، الاحتجاج و شواهد التنزیل از منابعی هستند که این اعتراضات را ثبت کرده‌اند. کنار گذاشته شدن حضرت علی(ع) و خانه‌نشینی ایشان، درد دیگری بود که حضرت زهرا(س) با تمام وجود لمس کردند. مظلومیت همسرشان، که او را سرّ وجود خود می‌دانستند، اندوهی مضاعف بر قلب ایشان بود. این موضوع در روایات عیادت‌ها، منابع تاریخ اسلام و بصائر الدرجات بازتاب یافته‌است. نگرانی از آینده دین و انحراف امت، بخش مهمی از این اندوه بود. حضرت زهرا(س) خود را نگهبان رسالت پیامبر می‌دانستند و بیم داشتند که جهاد پیامبر و خون شهیدان ضایع شود. احادیث مربوط به مقام امامت و مناجات‌های منسوب به ایشان، این نگرانی را آشکار می‌سازد. هتک حرمت خانه ایشان، که به‌عنوان بیت‌الاحزان و محل حفظ حرمت نبوی شناخته می‌شد، ضربه‌ای سنگین بر روح سیده نساء العالمین بود. تعرض به این مکان، تعرض به جایگاه نبوت تلقی می‌شد. تاریخ یعقوبی و منابع متأخر شیعی، این وقایع را گزارش کرده‌اند. و در نهایت، آگاهی از شهادت قریب‌الوقوع، اندوهی دیگر بر جان ایشان نشاند. حضرت زهرا(س) می‌دانستند که پایان زندگی‌شان نزدیک است و در شب آخر، با امیرالمؤمنین(ع) درباره تدفین شبانه سخن گفتند. روایات مربوط به گفت‌وگوی شب آخر و دعاهای پایانی عمر، این حقیقت را روشن می‌سازد. اندوه حضرت زهرا(س) مجموعه‌ای از رنج‌های شخصی، اجتماعی و اعتقادی بود که در فاصله کوتاهی پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بر ایشان وارد شد. این اندوه، نه‌تنها نشانه مظلومیت ایشان، بلکه هشداری الهی نسبت به انحراف امت از مسیر حق و ولایت بود؛ هشداری که تا امروز همچنان در تاریخ اسلام طنین‌انداز است. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
زنگ خطر هویت ✍️ اصغرزمانی 🔻خبر زیر را با دقت بخوانیم... ▪️روسری خبرنگار فونیکس چین منقش به نقاشی کهن و اشعار شاهنامه فردوسی مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت! 🔻در پیچ و خم‌های پرشتاب زندگی امروز، گاه پرده‌ی زخیمی از غفلت بر دیدگانمان می‌افتد و ارزش‌های گرانقدرمان را در هاله‌ای از فراموشی فرو می‌برد. حکایت روسری این بانوی چینی که با نقش و نگار اصیل ایرانی و ابیات شاهنامه فردوسی، در فضای مجازی جلوه‌گر شد و شور و تحسینی برانگیخت، تنها یک خبر نیست؛ آیينه‌ای است تمام‌نما از حکایتی تلخ که از «خودباختگی فرهنگی» ما سخن می‌گوید. 🔻اینجا سخن از یک تکه پارچه نیست؛ سخن از هویتی است که با تار و پود تاریخمان درهم تنیده، از "روسری" که در فرهنگ ایرانی-اسلامی ما، نه تنها پوششی برای حجاب، که نمادی از عفت، وقار و اصالت بوده است. چگونه است که یک بانوی خبرنگار هوشمند و تمدن شناس‌ِ دیار دوردست باید میراث کهن ما را بر سر کند و ما مبهوت و مسحور، از دور به تماشایش بنشینیم؟! گویی در این بازار مکاره جهانی، ما کالایی شده‌ایم که اصالتش را دیگری به نمایش می‌گذارد و ما خریدار دست دوم آن می‌شویم و مصداق " آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد" باشیم! 🔻این پدیده ضد فرهنگی، مانند رودی است که آهسته و بی‌صدا، از زیر پای درختان تنومند هویتمان می‌گذرد و ریشه‌هایش را سست می‌کند. "هجمه هویتی-فرهنگی غرب"، نه با حمله مستقیم که با نفوذی نرم و دل‌فریب، چونان بادی که شن‌های کویر را جابجا می‌کند، مشغول دگرگونی ذائقه و اندیشه ماست. وقتی نقش و نگار هزاران ساله خودمان، از دست دیگری به ما عرضه می‌شود و با نام و نشان غیرایرانی، "به روز" و "خاص" جلوه می‌کند، یعنی ما در برابر امواج سهمگین خودباختگی، لنگر برکنده‌ایم و به هر سو که باد می‌وزد، تن می‌دهیم! 🔻این افسون زدگی و خواب شدگی را تا کی میخواهیم ادامه دهیم. امروز، بیش از هر زمان دیگری، ضرورت بازگشت به خویشتن خویش، به "هویت ایرانی-اسلامی"مان، از هر گوشه‌ای فریاد می‌زند. باید به یاد آوریم که فردوسی، حافظ، سعدی و هزاران سرو بلند قامت این سرزمین، نه برای زینت بخشیدن به کالای غیر، که برای پروراندن روح و جان ملت ما شعر سرودند. حجاب، در مفهوم والایش، تنها یک چارچوب فقهی نیست، بلکه "نگینی است بر تارک فرهنگ ما که می‌تواند به زندگی امروزه ما زیبایی و معنا ببخشد، به شرط آنکه از چشمه اصالت خودمان سیراب شود و اسیر "فرهنگ برهنگی و لاابالی گری" غربی نشود. 🔻بیایید چشمانمان را بشوییم و جور دیگر ببینیم. ببینیم که گنجینه بی‌بدیل این سرزمین، در تار و پود قالی‌هایمان، در خشت به خشت بناهایمان، در واژه واژه دیوان‌هایمان و در قامت هر زن و مردی که از این خاک برمی‌خیزد، نهفته است. نگذاریم که "فینیکس"‌های بیگانه، سیمرغ‌های اساطیری ما را به پرواز درآورند، در حالی که ما خود، قفس‌نشین شده‌ایم. باید خود، حافظ و پاسدار این میراث باشیم و با دست‌هایمان، نه فقط روسری‌هایمان را، که هویتمان را دوباره نقش بزنیم، تا دیگران، از ما بیاموزند، نه ما از ایشان! 🔻این آگاهانه زیستن، آغاز راهی است برای رهایی از اسارت "خودباختگی" و پرواز در آسمان پر ستاره "هویت پر افتخار ایرانی_اسلامی" مان. @avayemalakut @howzavian_zanjan