eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
657 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
کودتای سیاه و دستکاری‌های حافظه تاریخی ملت ایران توسط غرب‌پرستان.pdf
حجم: 247.2K
🔺کودتای سیاه و دستکاری‌های حافظه تاریخی ملت ایران توسط غرب‌پرستان 🔶روی کار آمدن در جزو معدود داستان‌های غریبی است که رخ داده است، نه از لحاظ اینکه در تاریخ کشور اولین سلطنتی بوده که دور از مناسبت‌های تاریخی و درون‌فرهنگی ایران باشد، بلکه تنها رژیمی که بی‌بهره از پشتوانه ملت و با حمایت کشور بیگانه و کودتا به قدرت رسیده است. در تمام ادوار تاریخ ایران، تمامی سلسله‌هایی که به قدرت رسیده بودند حتی رژیم قاجاریه، فارغ از شیوه به قدرت رسیدن و عملکردشان، برای مناسبات درونی ایران از پشتوانه اقوام ایرانی استفاده کردند. 🔷 تا آخرین روزهای سرنگونی، به جای خدمت به ملت ایران، در خدمت منافع اربابان بوده است. آن رژیم و تاریخ‌نویسان آن برخلاف همه سلطنت‌ها به دنباله پیروی از غرب، به دنبال تحریف تاریخ ملت ایران و جایگزینی آن با تاریخ غرب بودند. نظام مشروطه، ساختار ایران را از همه جوانب به طوری تغییر داد که با تبدیل نظام استبداد کلاسیک قاجاری به مدرن سلطنتی، هیچ فردی چاره‌ای جز زندگی در زیر سایه مخوف دیوان‌سالاری آنها را نداشته و برای دخالت به زندگی مردم، پشتوانه قانونی درست کرده که به همراه آن سلطنت مادام‌العمری را برای خانواده خود تنظیم کرد طوری که هیچ فردی حق اعتراض و انتقاد را نداشت. در این استبداد جدید، تمامی علوم اعم از سیاست، حقوق و ... زیر سایه سیاه سلطنت حکومت سرهنگ‌ها فقط توجیه تاریخی داشته است. 🆔 @Bonyadtarikh
شهید سید مصطفی خمینی راوی بصیرت انقلابی و جریان‌شناس نهضت امام خمینی.pdf
حجم: 210.9K
📌شهید سید مصطفی خمینی راوی بصیرت انقلابی و جریان‌شناس نهضت امام خمینی سخن سردبیر 🔺شیوه زیست سیاسی شهید و اثراتش در شگفت‌آور و جهت‌دهنده بود که او را می‌توان راوی بصیرت انقلابی و ایمن‌ترین جریان‌شناس نهضت امام خمینی دانست. به طوری که هرفردی با هر انگیزه‌ای متوجه آن بود که برای نفوذ در اطراف امام، گذشتن از ایشان کاری دشوار و غیرممکن بود. 🔺گزارشات نشان می‌دهد که سید مصطفی خمینی نقش مهمی در انسجام علاقه‌مندان به نهضت امام خمینی و ارتباط با مراجع تقلید داشته و نشان‌دهنده ترس ساواک از احتمال جایگزینی سید مصطفی به جای پدرش در رهبری نهضت اسلامی و ادامه خط امام پس از او بود. به همین دلیل، ساواک به فکر نقشه قتل و شهادت سید مصطفی بود، زیرا از ظهور یک رهبر جدید از حوزه علمیه نگران بود. 🔺شهید سید مصطفی خمینی فردی صادق و مسئولیت‌پذیر بود که در امور مهم عصر خود فعالانه مشارکت می‌کرد و به عنوان فردی تلفیقی از عقل، حرکت و سیاست اسلامی شناخته می‌شد. شهادت او آغازگر فرآیندی در تاریخ بود که به کمک پیروزی انقلاب اسلامی و تحولات امروز منجر شد. یکی از سیاست‌های کلیدی او ایجاد ارتباط میان امام و مردم بود که به انتقال سیاست‌های امام به توده‌های مردم کمک کرد و تمایل به جایگزینی نظام مردمی به جای نظام شاهنشاهی را تقویت و انسجام و ایثار را در نهضت امام خمینی افزایش داد. 🆔 @Bonyadtarikh
شبح جنگ، بازی مذاکره و عکس‌العمل ترسوها.pdf
حجم: 219.7K
📌شبح جنگ، بازی مذاکره و عکس‌العمل ترسوها 🔶مسئله جنگ و مذاکره، بازی پیش‌پا افتاده آمریکائی‌ها که به غیر از تحریم علیه مردم ، تنها دلیلی برای ترساندن ترسوهایی است که در هیچ میدانی کنار مردم نبوده‌اند . 🔷تحولات تاریخی نشان‌دهنده ارتباط نزدیک سرنوشت با ملت‌های منطقه و بخشی از جهان است که غرب به ویژه آمریکا، اسلام را نیرویی مخالف نوگرایی غربی و استعمارگری خود می‌داند و با تهدید، تحریم و اقدامات شرارت‌آمیز علیه ملت‌های مستقل، به ویژه ایران، به دنبال کنترل شرایط است. امام خمینی از ابتدا به این نکته توجه داشتند که مذاکره با آمریکا به معنای به رسمیت شناختن رفتارهای نادرست و پذیرش شرارت‌های گذشته نادرست این کشور نسبت به ایران است. 🆔 @Bonyadtarikh
انقلاب‌ستیزی ضد انقلاب‌های جدید.pdf
حجم: 189.8K
📌انقلاب‌ستیزی ضد انقلاب‌های جدید ◀️کل فرهنگ سیاسی دوره‌ای که با دولت سازندگی آغاز شود همواره با چالش‌هایی روبه‌رو است و پایان دهه سوم از نظر بازنمایی‌های ضدانقلاب جدید مستثنی نیست. سیاست روی‌برگرداندن از آرمان‌های انقلاب به بهانه توسعه و عقب‌نشینی در مقابل تهاجمات و زیاده‌خواهی‌های غرب در پایان این دهه بدون هیچ تردیدی مورد انتقاد قرار گرفته است. شعار دفاع از آرمان‌های انقلاب و چهره نورانی امام که یکی از ترفندهای جریان به ظاهر اصلاح طلب است از دیدگاه ملت ایران، چیزی به‌جز ضربه‌ای بر دستاوردهای انقلاب کبیر اسلامی سال ۱۳۵۷ نبوده است. ◀️شناخت سطحی و روند خودگرایی و امام‌ستیزی جناح چپ از آرمان‌های که در بطن جریان‌های متضاد اصلاح‌طلبانه منافقین، می‌توان جریانات جدید ضدانقلاب را از نظر سیاسی و اجتماعی بازنمایی کرد. آنها گرفتار توهمی برای جدایی راه جمهوریت از اسلامیت به دلیل تفکر به رادیکال بودن جمهوریت بودند و برای دموکراتیزه کردن ایران، دو مسیر مشروطیت و جمهوریت بدون قید اسلامیمی‌دانستند. آنها در این راه جنبش‌های کاذب اجتماعی و بی‌شکلی از قبیل تفسیر آیات الهی در پوشش نظریه‌های غربی، ایجاد تردید در مبانی معرفت شناسی دینی در ریشه‌های حکومت اسلامی حاصل از برکت انقلاب اسلامی و امام خمینی و شهدای کشور و دست انداختن به جنبش‌های مخملی طی چهار دهه انقلاب اسلامی، برای بی‌اعتبار کردن دو منبع اصلی اقتدار ملت ایران یعنی مذهب و روحانیت، برای فریب مردم استفاده کردند.
روزنه‌های رخنه.pdf
حجم: 424.9K
📌روزنه‌های رخنه حکمای اسلامی به رابطه ناگسستنی عبرت و علم در معارف قرآنی و اهل بیت(ع) اعتقاد دارند که عبرت به معنای دانش و تجربه و خشیت، یعنی عمل به حکمت. عبرت را از ویژگی‌های افرادی که اهل تفکر و خشیت هستند می‌داند که در معارف اسلامی، عبرت به عنوان روشی برای رمزگشایی روابط و جریانات زندگی انسان‌ها مطرح می‌شود. به گفته مولا علی(ع)، خداوند از طریق بازخوانی تاریخ پیشینیان، روش‌های رمزگشایی این وقایع را به ما می‌آموزد. رهبری سیاسی در ملتی بیدار باید با هویت فردی و جمعی آن ملت همزاد شود تا بتواند به رسالت خود عمل کند. روابط و اعتقاداتی که کبیر و رهبر انقلاب اسلامی، ما را از آن بر حذر داشتند و بدان هشدار دادند، خطرات تفرقه، غفلت از دشمنی‌های آمریکا و نفوذ منافقین بود و همچنین در وصیت‌نامه خود به هوشیاری در برابر سیاست‌بازان وابسته به غرب و شرق و چپاولگران بین‌المللی تأکید کردند. سند استراتژیک امنیت ملی امریکا در قرن ۲۱ به تأثیر جمهوری اسلامی ایران و نیروهای محرکه تغییرات در نظام جمهوری اسلامی بر منطقه و مقابله با آن می‌پردازد. همچنین نگرانی‌های رهبر ایران شامل تهاجم فرهنگی و نفوذ است که به انحراف جنبش‌های سیاسی معاصر مرتبط می‌شود. امریکا پرستان، سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی را فاجعه‌ای استراتژیک برای امریکا و شروع کینه‌ورزی آنها را نسبت به ایران را از حمله به سفارتخانه می‌دانند، اما اسناد، نشان‌دهنده کینه‌ورزی عمیق‌تری نسبت به بنیادهای استراتژیک ایران و شکست در حفظ منافع امریکا در منطقه است . 🆔 @Bonyadtarikh
کودتای سیاه و دستکاری‌های حافظه تاریخی ملت ایران توسط غرب‌پرستان.pdf
حجم: 247.2K
🔺کودتای سیاه و دستکاری‌های حافظه تاریخی ملت ایران توسط غرب‌پرستان 🔶روی کار آمدن در جزو معدود داستان‌های غریبی است که رخ داده است، نه از لحاظ اینکه در تاریخ کشور اولین سلطنتی بوده که دور از مناسبت‌های تاریخی و درون‌فرهنگی ایران باشد، بلکه تنها رژیمی که بی‌بهره از پشتوانه ملت و با حمایت کشور بیگانه و کودتا به قدرت رسیده است. در تمام ادوار تاریخ ایران، تمامی سلسله‌هایی که به قدرت رسیده بودند حتی رژیم قاجاریه، فارغ از شیوه به قدرت رسیدن و عملکردشان، برای مناسبات درونی ایران از پشتوانه اقوام ایرانی استفاده کردند. 🔷 تا آخرین روزهای سرنگونی، به جای خدمت به ملت ایران، در خدمت منافع اربابان بوده است. آن رژیم و تاریخ‌نویسان آن برخلاف همه سلطنت‌ها به دنباله پیروی از غرب، به دنبال تحریف تاریخ ملت ایران و جایگزینی آن با تاریخ غرب بودند. نظام مشروطه، ساختار ایران را از همه جوانب به طوری تغییر داد که با تبدیل نظام استبداد کلاسیک قاجاری به مدرن سلطنتی، هیچ فردی چاره‌ای جز زندگی در زیر سایه مخوف دیوان‌سالاری آنها را نداشته و برای دخالت به زندگی مردم، پشتوانه قانونی درست کرده که به همراه آن سلطنت مادام‌العمری را برای خانواده خود تنظیم کرد طوری که هیچ فردی حق اعتراض و انتقاد را نداشت. در این استبداد جدید، تمامی علوم اعم از سیاست، حقوق و ... زیر سایه سیاه سلطنت حکومت سرهنگ‌ها فقط توجیه تاریخی داشته است. 🆔 @Bonyadtarikh
📌 درس‌گفتارهای ولایت فقیه، منشوری(مانیفست) علیه نظم سکولار 🔷 سیاست‌اندیشی، فعالیت مداوم ذهن اسلامی است. تردیدی نیست که انتزاع سیاست‌اندیشی از معارف اسلامی در دوران معاصر، غیرواقعی و به تعبیر ، ساخته دست صهیونیسم و استعمار جهانی و مبلغین وابسته به آن‌ها در حوزه‌های علمیه است. از منظر این سیاست‌اندیشی، برای ، دوره‌ای که از نگارش ، سه سال پس از سقوط دیکتاتوری سیاه رضاخان آغاز و به درس‌گفتارهای ولایت فقیه در بهمن ۱۳۴۸ در رسید و در نهایت زمینه‌ساز یک انقلاب بزرگ در و تأسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران شد، وحدت مشخصی دارد. حکمتـی که از دل تاریخ و فرهنگ ملت ایران سرچشمه می‌گیرد و در هیچ‌یک از مبادی اولیه و اصول موضوعه خود، تحت تأثیر افکار و اندیشه‌های غربی و شرقی نیست. 🔶 اعتلای مفهوم ملت و استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی از یک‌سو، و انحطاط تدریجی و تقریباً نهایی تصورات قرون‌وسطایی گروه‌ها و جریان‌های غرب‌پرست درباره پیشرفت، ترقی و تجدد ملت ایران که تماماً بر بنیان روش‌های استعماری اروپا و آمریکا استوار بود، از نکات کلیدی این دوره به‌شمار می‌رود. در تمام دوره‌های قاجار و پهلوی، سیاست‌اندیشی در ایران در تمامی ساحات مختلف و موضوعات متنوع، نتوانست خود را از سلطه روش‌های اصحاب غرب‌پرست رها سازد. تا سال ۱۳۴۰، راهی که مبارزان طریق استقلال و آزادی ایران می‌پیمودند و روش‌هایی که با آن افکار خود را بیان می‌کردند، هیچ تعلقی به فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی نداشت. حتی تلاش‌ها و آثار بزرگان بزرگواری چون: میرزای شیرازی، شیخ فضل‌الله نوری، سید حسن مدرس و سید ابوالقاسم کاشانی و ... با همه ارزش و جایگاهی که در حفظ استقلال و هویت اسلامی ایران و مبارزه با استعمار و استبداد داشتند، غریبانه تحت سیطره دیوان‌سالاری این دوره و جریان‌هایی که وابسته به این دیوان‌سالاری بودند و تعلق خاطری به ایران و فرهنگ ایرانی نداشتند، به ثمر ننشست. 🔷 درس گفتارهای ولایت فقیه در چنین شرایطی مطرح شد؛ شرایطی که سیاست در ایران، در دورانی که به‌سرعت زنجیر سهمگین دستگاه امنیتی و نظامی رژیم پهلوی بر گردن هر مخالفی افکنده می‌شد و اغلب گروه‌های مخالف چپ و راست تحت کنترل نفوذی‌های ساواک قرار داشتند، فارغ از دانش‌های زمان و بر پایه پنداشته‌های افراد بی‌مایه بنا شده بود و چون صورت‌بندی‌های آن هیچ ارتباطی با واقعیت‌های جامعه ایران نداشت، زندگی مردم را گرفتار مخاطره‌ها و ویرانی‌های سهمگینی کرده بود. 🔶 امام خمینی، تنها حکیمی بود که درک کرد باید شریعت اسلامی را در عرصه سیاست، همان‌گونه که پیامبر اکرم(ص) به آن توجه داشت، احیا کند و بدین ترتیب بیانیه‌ای جانانه و تاریخی صادر نمود. بنابراین، امام خمینی را باید به‌خاطر شجاعت مبتکرانه و ژرف‌اندیشی‌اش در عرصه سیاست ستود؛ فقیهی که بی‌پروا بر عادات و سکوت‌های زمانه شورید و ندایی نو درانداخت. 🔷 امام خمینی در کشف‌الاسرار بنیادهای سیاست فیزیکی که تاریخ مصرف دارند را در ایران متزلزل و در ، پایه‌های یک سیاست آرمانی و اخلاقی را پی‌ریزی می‌کند که یک قاعدهٔ اساسی در اندیشهٔ سیاسی به‌شمار می‌رود و برای حفظ منزلت خویش، در کنار موجودیت، ارزش بیشتری قائل‌اند و حاضر نیستند این منزلت را با چیزی معاوضه کنند و در این درس‌گفتار، این دوگانگی را به چالش می‌کشد و آن را ساخته دست استعمار می‌داند. 🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 فراماسوی بیداری ایرانی – اسلامی 🔷 استبداد قانونی‌شده، عنوانی است که می‌توان به داد. این نظام ساختار سیاسی و اجتماعی ایران را دگرگون ساخت و مهم‌ترین تحول آن، تبدیل استبداد کلاسیک قاجاری به استبداد مدرن سلطنتی بود. تا پیش از ، سلطنت و خانواده سلطنتی ماهیت قانونی یا شرعی نداشتند و جابه‌جایی قدرت به سنت‌های ایلات وابسته بود اما با مشروطه، سلطنت به شکلی دائمی و قانونی درآمد. 🔶 قانون اساسی مشروطه سلطنت را در یک خانواده و ایل تثبیت کرد و بدین‌ترتیب استبداد به شکل قانونی دوام یافت. این استبداد قانونی‌شده، سلطنت را ابتدا در خاندان و سپس رسمیت بخشید، و منورالفکران نام این کار غیرعقلانی را تجدد گذاشتند. مصادره انقلاب عدالت‌خواهانه ملت موجب شد ساختار پوسیده استبداد پادشاهی مدرن و قانونی جلوه کند. 🔷 استبداد مدرن با استبداد کلاسیک تفاوت‌های ساختاری و سازمانی زیادی دارد. تا این تفاوت‌ها به درستی فهم نشود، دلایل صدور فتوای حرمت حکومت سلطنتی مشروطه توسط برخی مخالفان قابل درک نیست. استبداد مدرن پیچیده‌تر، سازمان‌یافته‌تر و در عمق زندگی مردم نفوذ بیشتری داشت. 🔶 واژه استبداد قانونی‌شده، نشان‌دهنده واقعیت‌هایی است که علوم سیاسی ایران هنوز درباره آن پاسخ دقیق و روشنی ندارد. هرچند این نظریه ساختار سیاسی و اجتماعی را هدایت کرد، باید قربانیان آن نسبت به متفکرانی که بنای چنین سیستمی را گذاشتند، اعلام جرم کنند. 🔷 در خط مقدم مقابله با این جریان، هشدارهای استراتژیکی دقیقی به ملت ایران داد. ایشان در تاریخ ۱۳۶۰/۱۰/۷ در پیامی که به مناسبت بازگشایی مراکز تربیت معلم صادر شد، فرموده: «ما از شر و خلاص شدیم، لکن از شر تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این زودی‌ها نجات نخواهیم یافت. اینان برپا‌دارندگان سلطه ابرقدرت‌ها هستند و سرسپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی‌شوند. و هم‌اکنون با تمام ورشکستگی‌ها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمی‌دارند.» 🔶 هرچند بعد از انقلاب اسلامی، حکومت چنین رژیمی پایان یافت اما ساده‌لوحانه است اگر تصور شود امکان بازگشت حامیان فکری و ایدئولوژیک آن و شکل‌گیری‌شان در قالب‌هایی چون دموکراسی‌خواهی یا ملی–مذهبی ممکن نیست. استبداد قانونی‌شده یا «دیکتاتوری منور» هنوز به عنوان زیربنای تاریخی سیاست‌ ایران نقش تعیین‌کننده دارد. 🔷 در عصر انقلاب اسلامی، این نظریه همچنان بر رفتار فرهنگی و اجتماعی جریان‌های روشنفکری غرب‌گرا سایه افکنده و اغلب آرمان‌های دیگر با توجه به آن تفسیر و سنجیده می‌شوند. مدعای تجدد در ایران، به جای حل عقب‌ماندگی، وابستگی و تداوم استبداد را افزایش داد. 🔶 روشنفکران و نخبگان نتوانستند نقاب شرایط جدید را از چهره استبداد مدرن کنار بزنند، بلکه بسیاری از آنان خود به پیاده‌نظام نظریه دیکتاتوری منور بدل شدند و مقدمات استمرار بحران‌های جدید را فراهم کردند. اجرای اصلاحات صوری، سرکوب و بی‌توجهی به دغدغه‌های ملی و اخلاقی، سیاست‌های ضد فرهنگی رضاخان و ...، همگی از همین ریشه سرچشمه می‌گرفت و شناخت این نظام راه فهم ریشه‌های انقلاب اسلامی را فراهم می‌کند. 🔷 بازگشت روشنفکری غرب‌گرا به الگوهای ارتجاعی دوره قاجار و پهلوی امری تاریخی است؛ امروز نیز شاهد شکل‌های جدید این بازتولید هستیم و اگر تهدیدات این تفکر بدرستی شناخته نشوند، زمینه بازگشت همان استبداد مدرن دوباره در جامعه فراهم خواهد شد. 🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌‎پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 انقلاب اسلامی در رویارویی با تحجر مدرن 🔷 فروپاشی در ایران، ثمره شکست‌ پی‌درپی الگوهای بیگانه‌ای بود که را در راه تقلید بی‌تفکر قربانی کردند. میراث بی‌اعتمادی جامعه به کارنامه رهبران فرنگی‌مآب، سایه سنگینی از تردید بر عقل و امید ایرانی افکند و تجربه‌های تلخ و ، بارها نشان داد رهایی از دور باطل تقلید ممکن نیست مگر با بازگشت به استقلال فکری و ظرفیت‌های بومی. 🔶 آغاز تجدد تقلیدی در قرن بیستم، چهره‌هایی همچون ملکم‌خان، سید جمال واعظ، ملک‌المتکلمین و تقی‌زاده را به کانون سیاست برد؛ آنان سعادت ایران را صرفاً در اقتباس کامل از غرب می‌دیدند و مشروطه را با کالای وارداتی و زیربنای مدیریت بیگانه برابر می‌دانستند. این جریان با تلاش در تحمیل نظم و قانون اروپایی، هرگز فرصت نداد نیازهای ایران و جوهره فرهنگش عیان شود و سرنوشت جامعه بر مدار بومی رقم بخورد. 🔷 در چنین فضایی، موج ارتقابخشی‌های کاذب توسط مطبوعات و احزاب، هر رویداد جزئی را تا سطح جنبش عظیم اجتماعی بالا برد و ارزندگان واقعی اندیشه ملی و دینی زیر غبار غوغا و شعار محو شدند. قانون اساسی مشروطه ترکیبی ناهمگون از الگوهای غربی و بیگانگی با سنت تاریخی گشت و مشروعیت اجتماعی را در بحران فرو برد، تا آنجا که بروز مدرنیته ابزاری و سلبی، راه را برای استقرار اقتدار هموار ساخت. 🔶 دوران پهلوی، عصر سلطه تقلید و قطع پیوند واقعی با اندیشه مستقل بود. رسانه‌های تحت فرمان بیگانگان، الگوهای تجملی تمدن وارداتی را تبلیغ می‌کردند و مدرنیزاسیون سطحی، پوسته پر زرق‌وبرق بی‌محتوا ساخت. جریان‌های فرهنگی و سیاسی وابسته با تزریق شعار پیشرفت، استقلال فکری و امید به بازسازی جامعه بومی را کمرنگ کردند و بحران هویت عمیق‌تر شد. 🔷 جنبش ملی شدن نفت و تلاش‌های پرشور آن روزگار نیز اسیر همان دامنه ارتقابخشی‌های رسانه‌ای، سردرگمی فکری و بازی‌های قدرت شد؛ رهبران و روزنامه‌های شبه‌مدرن با استعاره «پیشرفت»، محتوا را وانهادند و ملت بار دیگر قربانی اتوپیایی شد که به جای بازآفرینی از درون، تنها فرم را از بیرون برگرفت. بحران رهبری و فقدان گفتمان روشن، استقلال و خرد تاریخی را به محاق برد. 🔶 وارث این تجربه‌ها شد: سه دهه نخستش بازتاب همان خطاها و هشدارها بود. هرجا که خرد جمعی و ساختارها ذیل اندیشه و الگوی وارداتی قرار گرفت، خسارت‌ها تکرار شد و راه نجات فقط از احیای عقل دینی، ریشه‌داری در سنت و بازشناسی انتقادی تاریخ معبر یافت. 🔷 هر بار که پروژه خرد جمعی، وام‌دار بیگانگان و ذائقه شتابزده شبه‌روشنفکران قرار گرفت، ملت طعم خسارت‌های برجا مانده‌ی فقدان عقل و استقلال فرهنگی را بار دیگر چشید. راهی جز بازسازی اندیشه دینی، احیای خرد بومی و بازگشت به ظرفیت‌های فرهنگ ایرانی برای سربلندی ملت باقی نیست. امروز جامعه، تنها با عبور آگاهانه از تحجر مدرن و نخبگان منفصل، می‌تواند برای دوباره یافتن هویت و مشروعیت ملی، افق تازه بگشاید. 🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌انقلاب اسلامی، شکست تجربه غرب‌گرایی و زوال پادشاهی در ایران 🔷 و طبقه حاکمه ایران قادر به ایجاد دگرگونی نبودند. از دیدگاه غرب، ضرورت داشت شاهی مستبد و حاکمیت استبدادی جهت تسریع توسعه تاریخی ایران حضور داشته باشند. همکاری غرب با نظام پادشاهی ایران طی ۱۵۰ سال اخیر در این چارچوب تحلیل شده است. سیاستمدارانی حرفه‌ای و وابسته به خانواده‌های اشراف و تحصیل‌کرده‌های غرب را گرد هم آورده بود، افرادی که به ایدئولوژی‌های لیبرال-دموکراسی یا سوسیال-دموکراسی شکی وارد نمی‌کردند. 🔶 و در هر صورت با حمایت و به روی کار آمده‌اند و اسطوره‌سازی‌های با تمام وجوهش بر اساس تئوری‌های نظام مشروطه سلطنتی انگلیس شکل می‌گرفت. اسطوره‌واری را که خود ساخته بودند باور کردند و بدین طریق اسیر پندارگرایی‌های «دیکتاتوری منور» و یا «دولت مطلقه مدرن!» شدند. برای روشنفکران داخلی، نظام مشروطه سلطنتی و قانون اساسی آن علی‌رغم تمام نقایص و دست‌اندازی‌هایی که مستبدان به آن داشتند، طلیعه یک نظام دموکراتیک به نظر می‌رسید. 🔷 نظام مشروطه سلطنتی، برخلاف تصور روشنفکران غرب‌گرا، باعث تشکیل و تثبیت سلطنت استبدادی در ایران شد و رضاخان توانست بستر این استبداد را به وجود آورد و قانون‌شکنی‌ها و جنایات خود را ممکن سازد. مشروطه‌خواهان سلطنت‌طلب با تعصب نسبت به این نظام و تساهل در برابر تخلفات پهلوی‌ها مانع ظهور اندیشه‌ها و راه‌حل‌های جدید شدند. به خوبی درک کرد که باید از قدرت دولت برای تجدد و بازسازی به سبک غربی بهره ببرد و همه چیز را به وجود شخص دیکتاتور و دستگاه حکومتی او وابسته کرد؛ او با وجود استبداد کم‌نظیرش، توسط روشنفکرانی اداره می‌شد که ساختاری پیچیده و دیوان‌سالارانه و فاسد داشتند. نظام مشروطه سلطنتی براساس هوس‌های دیکتاتوری کار می‌کرد و به نابودی هزاران خانواده کشاورز منجر شد و در نتیجه، عقب‌ماندگی، فقر و ناکامی‌های وسیعی در ایران رخ داد. روشنفکران و نخبگان جامعه که خود باعث شکل‌گیری دیکتاتوری شدند، در زندان‌های رژیم شاه سرکوب و نابود شدند. 🔶 حمایت قدرت‌های غربی و در رأس آن و و حتی از بنیادهای نظام پادشاهی و محمدرضا پهلوی مزید بر علت بود و جسارت لازم را از نخبگان سیاسی و فکری ایران برای دادن شعار سقوط نظام پادشاهی گرفت. در این میان فقط یک صدا بود که سازش نمی‌پذیرفت و به چیزی کمتر از سقوط نظام پادشاهی در ایران رضایت نمی‌داد و آن (ره) بود. 🔷 آگاهی ملت ایران از ضرورت تغییر و دگرگونی نظام پادشاهی و دیکتاتوری وقتی به وجود آمد که (ره) رهبر جنبش انقلابی ملت ایران شد. تا آن موقع بیش از چند دهه وقت تلف شده بود و میراثی که باید در انقلاب عدالتخانه ملت ایران، دور انداخته می‌شد با حاکمیت جریانات غربگرا و طرفدار سلطنت، متمركزتر و عظیم‌تر گشته بود. هر نوع مبارزه‌ای برای اینکه به موفقیت بینجامد می‌بایستی مبتنی بر اصولی کاملا محكم، مردم‌پسند، آرمانی و دارای رهبری سازش‌ناپذیر باشد، تا همان‌طورى كه قدم به قدم پیش می‌رود ضمن تثبیت پیشرفت‌های خود، از جلب خصومت همزمان صاحبان منافع عینی و ذهنی موجود پرهیز کند. همه این خصیصه‌ها در انقلاب اسلامی و رهبری امام جمع بود. 🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 ۱۵ خرداد، برافتادن مشروطه و برآمدن انقلاب اسلامی 🔷 سال در مسیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران نقطه‌ای سرنوشت‌ساز است که بدون اعتنا به تلاش کسانی که آن را رخدادی عادی جلوه می‌دهند، اثرش را آشکارا بر جای گذاشته است. هزاران نفر در آن مقطع دستگیر، زندانی، تبعید یا کشته شدند و در میان آنان و یارانش نیز حضور دارند. اما تفاوت عمده پانزده خرداد نه در شمار قربانیان، بلکه در نوع پیوند عمیقش با همه ابعاد تاریخ و ارزش‌های ملت است. صحنه‌ای که مبارزات مردم ایران، شیوه و اهداف خود را بازآفرینی نمود و آرمان‌هایی تازه دمید. 🔶 در فضای تفسیر رسمی از جنبش‌های اجتماعی، نیروها به دو اردوگاه سنتی (روحانیت، بازاریان، اشراف، دهقانان) و مدرن (طبقه متوسط جدید، کارگران، روشنفکران) تقسیم می‌شوند. بسیاری از این دیدگاه‌ها جنبش ۱۵ خرداد را حرکتی کور می‌دانند که فاقد رهبری اجتماعی واقعی است. با بازخوانی خاطرات فعالان سیاسی، نظرات گوناگونی از سوی جناح‌های مختلف درباره مواجهه با حرکت علما مطرح شده است. بخش‌هایی بر رویکرد قشری روحانیت تأکید دارند، برخی دیگر خواستار حمایت از علما هستند و گروهی نیز راه تعالی‌بخش و عمق بخشیدن به حرکت مذهبی را در پیش گرفته‌اند. 🔷 در تحولات معاصر، همواره این تصور قالبی حاکم بود که هیچ جنبش اجتماعی بدون واسطه‌گری روشنفکران و نیروهای حزبی غرب‌گرا امکان تحقق ندارد. پانزده خرداد مصداق بارز فرو ریختن این برداشت است؛ جنبشی برخاسته از بطن جامعه که مناسبات را دگرگون کرد، مبانی مبارزه را تازه کرد و پیوند ناگسستنی با باورهای مردم برقرار نمود. نتیجه آن راهی بود که به ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ختم شد و مشعل را فروزان نگاه داشت. 🔶 جامعه‌شناسی سیاسی مبتنی بر نگاه امام خمینی به پانزده خرداد، نشان می‌دهد که ریشه، هدف، پایه‌گذاران و پویندگان آن با هیچ‌یک از جنبش‌های پیشین ایران همسانی ندارد. جست‌وجوی علل و ادامه‌دهندگان این نهضت، شناخت مقصد و مخالفان آن، و شناخت کسانی که امید به استمرارش می‌رود، حاوی پرسش‌هایی بنیادین است. پاسخ، در فداکاری گروهی از مردم نهفته است که بی‌هیچ نیت جز اسلام، به پا خاستند؛ جمعیتی که برای اسلام قیام کردند و تنها همان‌ها بودند که صف قیام را شکل دادند و جان دادند. با ورود روحانیت به صحنه و بازگرداندن مرجعیت تفسیر تحولات به نهاد دین، گستره آزادی نیروهای اجتماعی از قالب‌های غربی رها شد و نیروی مردمی، جنبشی فراتر از نخبگان سیاسی پدید آورد. 🖇 متن کامل فصل‌نامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
شهید سید مصطفی خمینی راوی بصیرت انقلابی و جریان‌شناس نهضت امام خمینی.pdf
حجم: 210.9K
📌شهید سید مصطفی خمینی راوی بصیرت انقلابی و جریان‌شناس نهضت امام خمینی سخن سردبیر 🔺شیوه زیست سیاسی شهید و اثراتش در شگفت‌آور و جهت‌دهنده بود که او را می‌توان راوی بصیرت انقلابی و ایمن‌ترین جریان‌شناس نهضت امام خمینی دانست. به طوری که هرفردی با هر انگیزه‌ای متوجه آن بود که برای نفوذ در اطراف امام، گذشتن از ایشان کاری دشوار و غیرممکن بود. 🔺گزارشات نشان می‌دهد که سید مصطفی خمینی نقش مهمی در انسجام علاقه‌مندان به نهضت امام خمینی و ارتباط با مراجع تقلید داشته و نشان‌دهنده ترس ساواک از احتمال جایگزینی سید مصطفی به جای پدرش در رهبری نهضت اسلامی و ادامه خط امام پس از او بود. به همین دلیل، ساواک به فکر نقشه قتل و شهادت سید مصطفی بود، زیرا از ظهور یک رهبر جدید از حوزه علمیه نگران بود. 🔺شهید سید مصطفی خمینی فردی صادق و مسئولیت‌پذیر بود که در امور مهم عصر خود فعالانه مشارکت می‌کرد و به عنوان فردی تلفیقی از عقل، حرکت و سیاست اسلامی شناخته می‌شد. شهادت او آغازگر فرآیندی در تاریخ بود که به کمک پیروزی انقلاب اسلامی و تحولات امروز منجر شد. یکی از سیاست‌های کلیدی او ایجاد ارتباط میان امام و مردم بود که به انتقال سیاست‌های امام به توده‌های مردم کمک کرد و تمایل به جایگزینی نظام مردمی به جای نظام شاهنشاهی را تقویت و انسجام و ایثار را در نهضت امام خمینی افزایش داد. 🆔 @Bonyadtarikh