eitaa logo
تارینـــو (حال و حیاتی نو)
729 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
4 فایل
☀️در این کانال نکات کلیدی و حال خوب برای خوشبختی رو پیدا کنید🤩 همراه ما باشید❤️ https://zil.ink/tarino ارتباط با مدیر : @farghelit29
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ 🎞️تولیدگر : سرکارخانم زهرا اسحاقیان ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❤️ تنها به شوق کرب و بلا....... 🎞️ تولیدگر :سرکارخانم زهرا اسحاقیان ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🟢سلام بر آن کسی که ..... 🎞️ تولیدگر : سرکارخانم سمیرا حاج محمّدی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
•┈┈••••✾•﷽•✾•••┈┈• امسال به فضل الهی بعد از دو سال فراق، زائر اربعین و مشایه خواهیم بود. می‌آییم برای مواسات با خاندان آل‌الله از جمله عمه جان امام زمان و مخدرات فاطمی که به اسارت برده شدند؛ این سفر موجب می‌شود تا مقداری از دردها، غم و اندوه آل‌الله را بچشیم، صورت‌ سوخته‌ی زائران تداعی‌گر چهره‌ی آفتاب‌خورده و صورت کبود کاروان حسینی است. عمودها را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذاریم پا بر زمین می‌کوبیم بیاد دختر نبی خاتم آنگاه که درِ خانه‌ی تک تک مهاجرین و انصار را برای معرفی ولیِ خدا کوبید، ما نیز آمده‌ایم با تاسی به حضرت بقیه‌الله، حجت خدا را با نوای: "الا یا اهل العالم انَّ الحسین قتلوه عطشانا" به جهانیان معرفی کنیم و به این وسیله قدمی در مسیر ظهور برداریم، ناگفته پیداست آن هنگام که نهمین فرزندِ خامس اهلِ کسا ظهور می‌کنند جد غریب‌ ایشان برای همه شناخته شده است زیرا آن حضرت خود را بواسطه‌ی جد‌شان حسین -علیه‌السلام- این‌گونه معرفی می‌فرمایند: "الا یا اهل العالم انا بقیت الله انا ابن الحسین الشهید الذی قتلوه عطشانا" و معرِّف، اجلی و اعرف از معرَّف است. زائران سیدالشهدا هر چند در این سفر غرق در تنعّم میزبانان‌اند اما این امر موجب نمی‌گردد تا مصائب قافله‌ی کربلا را از یاد بِبَرند، آنها هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنند سری را که در مسیر کربلا به کوفه و از کوفه تا شام به نیزه بود در مقابل حضرت زینب -سلام‌الله‌علیها- و همان سر در خرابه‌ی شام مقابل دختر سه ساله‌ قرار داده شد، سر مطهری که خرابه‌ی تاریک را منور و روزگار شامیان را شام کرد. می‌آییم تا عالم بدانند گریه‌‌های دختر سه ساله‌ همچون جده‌ی شهیده‌اش فاطمه‌ی زهرا -سلام‌الله‌علیها- تنها اشک در فراق پدر نبود بلکه بکاء‌ آنها اشک تبیین، افشاگری و روشنگری بود که موجب رسوایی امویان گردید و نقشه‌های شوم شامیان را نقش بر آب کرد. زیارت اربعین زنگ بیداری، فریاد فاطمی‌، تمدن علوی و بیعت شیعه با اول مظلوم عالم است که منجر به ظهور مهدوی‌ست. همو که می‌آید تا انتقام مادر پهلو شکسته و جد غریبش حسین -علیه‌السلام- را بگیرد. شیعه تا قیامِ منتقم آل‌محمد، داغ‌دار این غم و مصیبت عظیم خواهد ماند. شیعیان بر این ظلم عظمی سکوت نکرده و نمی‌کنند بلکه در اندوه ثار‌الله، در خانه‌‌های‌ خود مجالس عزا برپا می‌کنند و در سطح شهر قافله‌های عزاداری تشکیل می‌دهند؛ آری آنها در خفی و آشکار در رثای قتیل العبرات همه‌ی دارایی خود را همچون اشک چشم برای آبیاری و محفاظت از اسلام فدا می‌کنند؛ دلدادگی عاشقان حسینی در ایام اربعین مشهودتر از قبل است چرا که در این ایام مجلس عزای حسینی جهانی می‌شود؛ این گریه‌ها، عزاداری‌ها، نذری‌ها، زنجیر زدن‌ها، شبیه‌خوانی و ... همه‌ی این عرض ارادت‌ها به آستان حسینی خصوصا پیاده‌‌روی اربعین ادامه‌ی راهی است که شهیدان رفتند، این تجمع‌ عظیم، آثار و برکات فراوان دارد و موجب به ثمر نشستن خون شهیدان تاریخ، بصیرت افزایی، روشنگری وجهاد تبیینی است که تمدن اسلامی را در پی خواهد داشت. این خیل عظیم موجب آشنایی جهانیان با اعتقادات مذهب تشیع از جمله‌ آشنایی هر چه بیشتر مردم جهان با فلسفه‌ی بعثت نبی مکرم اسلام، عید الله الاکبر و اعلام امامت و ولایت امیرالمومنین -علیه‌السلام- است. هر یک از زائران حسینی در این حماسه‌ی پرشور‌ در حکم رسانه‌ای هستند تا ندای شیعه را به گوش جهانیان برسانند، هر قدمِ برخاسته از شعور آنها موجب تحقق هدف والای ولایت فقیه که همان تحویل رایه و پرچم شیعه‌‌ به دست صاحب‌اختیار، مولا و آقای زمان، حضرت بقیت‌الله‌الاعظم است خواهد بود. به امید اینکه امسال، سال ظهور آن حضرت باشد و روز عیدالله الاکبر، روز تشکیل دولت کریمه‌ی ایشان باشد. ✍️به قلم : جناب آقای مهرداد شاهسنایی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❁﷽❁ میثاق با ولایت، عرضه جمهوری اسلامی به جهان، معرفی حجاب و عفاف زینبی به تمام عالم، و تجربه سرد و گرم زندگی، و اتحاد عرب و عجم برای زمینه های ظهور حضرت مهدیست. تا کور شود هر آن که نتوان دید.. ✍️ به قلم :سرکارخانم مریم رضایت ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
36.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 دلمو به جاده ها زدم و...... 🎞️تولیدگر :جناب آقای مهرداد شاهسنایی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🟢سلام بر آن مظلوم بی یاور ..... 🎞️ تولیدگر : سرکارخانم سمیرا حاج محمّدی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⚫▪️⚫▪️⚫▪️⚫▪️⚫▪️⚫▪️ « زحمت» دستهایش را به کمرش گذاشت. به شدت خسته و تشنه شده بود. عرق از سر و رویش می ریخت. خیلی سریع از بدن مردی که موهای بلندی و کوله پشتی پری داشت بالا رفت. دستش را سایه بان صورتش قرار داد و خوب نگاه کرد. تا چشم کار میکرد، جمعیت دیده می شود. بارگاه امام حسین با جلال و شکوه، کمی آن طرف‌تر دیده میشد. تا گنبد را دید، دیوانه وار شاد شد. بی مقدمه به سر مرد به نشانه ی سپاسگزاری بوسه زد و تند و تیز از بدن او پایین آمد و به سمت پیرزن رفت. پیرزن هنوز داشت گریه میکرد. رگ های برآمده ی دست زن، توجه اش را جلب کرد. نگاهی به دست او کرد و نگاهی به دمش. فقط برایش دیدن این همه رگ بیرون زده جالب بود. یک دفعه ویلچر به حرکت درآمد. پیرزن با صدای گرفته صدا زد : ممنون پسرم. رو سیام که زحمت بردن من به دوش شما افتاد. سفید دست تا سخن زن را شنید گفت: پیرزن چی میگی آخه! رسوندن مهمون دست میزبان که زحمت نیس. من که یه مارمولکم اینو میفهمم این جوون که حتماً خیلی بیش از من میفهمه. خوبی که شاخ و دم نداره، مادرمن باید خوب بود و خوبی کرد. دروغ میگم؟ ولی پاسخی نشنید. چند لحظه سکوت کرد. بعد هم دستانش را محکم به هم زد. آب دهان بر کف دستش انداخت تا دستش سر نخوره و دوباره شروع به هل دادن ویلچر کرد. ✍️ به قلم: سرکار خانم آمنه خلیلی ┏━━━━━━┓ ⠀ @tarino ┗━━━━━━┛
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤فقط کیفش و نگا😃😍😘 ــــــــــــــــ (تاری‌نو_نوایی‌نو_ مسیری‌نو) ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/joinchat/1481703603C5cfc0c80a6 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
همه چیز روبراه بود و من هم در پوست خودم نمی گنجیدم. دو روز دیگه قرار بود حرکت کنیم. فردای آن روز قبل از ظهر رفتم خونه لیلا خانم همسایه مون تا کلید خونه را به او بدهم و سفارش کنم که گلدونها را آب بدهد. از در که رفتم تو داشت لباسهای دخترش را عوض می کرد. او سالها بود که روی ویلچر نشسته بود از زمانیکه بمباران شد و رفت زیر آوار تشنج کرد و معلول جسمی شد و لیلا خانم پرستاریش را می کرد. سلام کردم، گفت سلام چه خبر اِنسی جون. گفتم خوبم اومدم بگم... نگذاشت حرفم تموم بشه، گفت می خوای بری کربلا! گفتم اگر خدا بخواد، گفت خوش بحالت. گریه راه گلوش را گرفت، گفت؛ سلام من را هم به آقا برسون بگو من که صبورم و گله ای ندارم اما پس کی نوبت من می رسه!!! همانطور که زل زده بودم به دستهای خسته اش که داشت لباسهای دختر معلولش سمانه را به تنش می کرد دیدم قطرات اشک روی دستش چکید. یک لحظه دلم زیر و رو شد، چند لحظه سکوت کردم، حرف خودم را قورت دادم و دیگه از اینکه می خواستم کلید بدم بهش حرفی نزدم. نمی تونستم چیزی بگم اما در دلم با خودم حرف می زدم. «الان چند سال هست که کلید می دهم به لیلا خانم و می روم کربلا....» گفتم لیلا خانم اومدم بگم یه کاروان از طرف مسجد می خواهند فردا بروند کربلا، می خواهی شما هم بروی؟ من می مونم پیش سمانه جون. گفت ای بابا انسی جون، پرستاری از سمانه فقط کار من هست و کسی از عهدش بر نمیاد. با جدیت بیشتری گفتم من می تونم، قول می دهم. اول باورش نمی شد اما وقتی متوجه شد که دارم جدی می گم خیلی ذوق زده شد و گفت حالا می گی چکار کنم انسی جون، یعنی میشه! گفتم آره چرا که نشه من از فردا میام پیش سمانه خانم می مونم شماهم با خیال راحت برید زیارت. لیلا خانم راهی کربلا شد و من از همون شب آمدم پیش سمانه خانم. اما از وقتی که قول دادم به لیلا خانم که بیام پیش سمانه بمونم حس و حال عجیبی پیدا کردم،آن شب برام خیلی متفاوت بود. موکبها را پشت سر می گذاشتم با هر قدمی فرسنگ‌ها راه را جلو تر می رفتم. تا اینکه رسیدم بین الحرمین. باورم نمی شد چشمم افتاد به گنبد طلایی آقا، بی اختیار اشکام می ریخت. همینطور که داشتم رو بروی حرم به امام حسین سلام می دادم صدای سمانه را شنیدم؛ انسی، انسی خانم چرا اینقدر تو خواب گریه می کنی... ✍️ به قلم : سرکار خانم مریم رضایت ┏━━━━━━┓ ⠀ @tarino ┗━━━━━━┛
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمین کربلا با تمام اراضی دنیا فرق میکند فقط قدمگاه عاشقان است بارانش قطرات اشک است نسیمش، بازدم زائران مشتاق است دریایش دلهای بهم پیوسته ی قومیتها و ملتهاست خورشیدش حرارت سینه های داغدار است قمرش، چشم امیدوار گناهکاران است و هوایش، استشمام بوی بهشت است این است که خاک نینوا را ناب و شیفتگانش را خاص میکند. ✍️ به قلم: سرکار خانم آمنه خلیــــــــلی ــــــــــــــــ (تاری‌نو_نوایی‌نو_ مسیری‌نو) ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/joinchat/1481703603C5cfc0c80a6 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ساعت ۲ دقیقه به ساعت ۱۴ بود. تلفن زنگ خورد خیلی سریع و بدون درنگ گوشی را برداشت: سلام علیکم ... چی شد؟ خیلی هم عالی؛ ولی یک نفر می‌خوان، من دو نفر رو معرفی می‌کنم امید به خدا تا ببینی آقا کی رو بخواد و بطلبه. تا تلفن را قطع کرد تماس گرفت: سلام عزیزم من دو نفرو بهم گفتن مشخصاتشونم همین الان می‌فرستم. کمی به چاپگر اتاقش ور رفت: از ساعت ۲ فقط ۳ دقیقه گذشته؛ حالا شما بگید توکل به خدا... کمی بعد تلفن زنگ خورد بلافاصله گوشی را برداشت: وووووای چه خوب... یعنی هر دو نفر رو می‌فرستید؟ بلند شد تا از داخل کمد چند کتاب بردارد تلفن را روی آیفون زد: بله عزیزم می‌فرستند. _دست شمام درد نکنه.خدا خیرتون بده _ من که کاری نکردم حقیقتش این آقا آمریکاییه ، سالی ۷۲ نفر کربلا اولی رو در اربعین از کشورهای مختلف دنیا هزینه میده که برن اونجا. سرش را یک دفعه از کمد بیرون کشید: آمریکاییه؟ _ بله؛ ولی شیعه شده و نذر کرده هر سال این کار رو بکنه. _ چقدر خوب. خوشا به حالش کجاها مالش رو استفاده می‌کنه... _آره اینم سعادته؛ راستی من به اون دو نفر که مشخصاتشون رو دادی نفری ۳ میلیون واریز می‌کنم یکیشون گفت یه بچه ۸، ۹ ساله هم داره و اون آقا گفت برای اونم ۳ میلیون بریزید. بی‌اختیار دستش را به نشانه شکر به سمت آسمان گرفت: چه خبر خوبی بود. بعد از تمام شدن گفتگویی که نزدیک یک ساعت طول کشیده بود به صاحب خیریه زنگ زد و تمام ماجرا را تعریف کرد. هنوز حرفش تمام نشده بود که صدای گریه صاحب خیریه بلند شد: خانم رشیدی دیروز همکارم گفت، زینب دختر بچه ی همین خانم که الان هزینه سفر براش ریخته شده اومده خیریه گفته کفش دست دوم دارید بدید به من؟ همکارم گفته برای چی اینقدر با عجله و یهویی؟ گفته دیشب خواب دیدم حضرت ابوالفضل بهم گفت آماده شو تو امسال زائر منی. میگه گفت تو خواب بهش گفتم ما پول نداریم بیایم گفت آماده شو تو میای من منتظرتم. ناگهان صدای گریه فضای اتاق کوچکش را پر کرد هیچ کدام نمی‌توانستند صحبت کنند آنقدر ادامه مکالمه ناممکن شد که تلفن را قطع کردند. یک ماه بعد پیامکی از آقای پرسندزاد رسید: من دارم زائرها رو می‌برم مرز مهران؛ با پول سه نفر ۷ نفر دارند میرن. گفتند کمتر خرج می‌کنیم تا چند نفر دیگه بیان. همگی زائر اولی و نائب زیاره شما هستند. آرام تایپ کرد: و اگه معشوق بخواد چه کارهایی که نمی‌کنه تا عاشقش رو ببره. بهشون بفرمایید سلام منو هم به ارباب برسونند. ✍️ به قلم: سرکار خانم آمنه خلیــــــــلی داستانی کاملا واقعی👆👆👆 ╔ 🖤 ══ 🍃ೋ•══╗ @tarino ╚══•ೋ🍃 ══ ☂ ╝