eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️علمای شيعه حافظان دين (بخش دوم) 🔶 به آن دسته از دانشمندان گفته ميشود كه پس از امام دوازدهم شيعه، به اشاره آن حضرت را انجام داده و از اصول و ارزشها و احكام دين اسلام پاسداری می‌نمايند. 💠معنويت 🔷 در و در انديشه علمای شيعه كه از ائمه الهام گرفته‌اند با ارزشترين حالات انسانی است. بر محور دينداری و دين محوری و دين‌مداری، را از راه‌های مختلف به مردم آموخته و در فرصت‌های به دست آمده القاء نموده‌اند. و سير سلوك  بسيار خواندنی است و حالات روحی و معنوی مردم تحت تأثير معنويت آنها، اگر بازگويی شود، شيرين‌ترين و جذاب‌ترين داستانهاست كه بازگو كردن آنها خود به لحاظ برخورداری از بار عظيم معنوی، تحولی عظيم در باطن و روح انسان به وجود می‌آورد. حالات عرفانی فقها و عرفای شيعه جذابيتی خاص دارد و نیز حالات عرفانی كه به عرفا دست ميدهد.  با حاصله از سلوك الهی كرامات زيادی داشته‌اند، چنانكه در حالات بزرگانی چون علامه مجلسى، مقدس اردبيلی، فيض كاشانی، سيدعلی قاضی، آخوند همدانی، نخودكی اصفهانی، علامه طباطبايى و امام خمينی (رضوان الله عليهم اجمعين) كراماتی بسيار معنوی وجود دارد كه بعضاً از رموز عرفان محسوب شده و قابل عرضه در بين خواص ميباشد. [۱] 🔷بنابراين  به تمام معنا و با تمام همت خويش از حفاظت نموده‌اند و هويت شيعه را از هر گزندی پاسداری نموده‌اند. هر جا احساس ميشد، شبهه‌ای نسبت به و اصول مسلم آن مانند: امامت وارد ميشود،  علما دست به قلم شده و يا زبان به سخن گشاده و گاهی اگر نياز بوده است دست به سلاح برده و از هويت و اساس دين دفاع نموده‌اند. نمونه‌های برجسته از اين حركتها كه در راستای دفاع و اهتمام برای حفظ دين و دينداری و دين محوری بوده است در تاريخ بيشمار است. [۲] اگر اين سلسله از علمای اسلام و شيعه را از صفحه تاريخ اسلام حذف كنيم، و تمام آثار به جای مانده از آنها را نيز حذف كنيم، با خلأ عظيم فكرى و فرهنگى روبرو خواهيم شد، و علاوه بر اين اگر اين تلاش‌های بی‌منت علمای اسلام از آغاز غيبت كبری تا عصر حاضر نبود، تمام دستاوردهای امامت از بين ميرفت؛ و اگر ما تلاش را برای نابودی تشيع در نظر بگيريم، و تشيع را بدون سلاح و دفاع علماء در برابر اين تهاجمات گسترده ملاحظه كنيم، جايگاه كاركرد علمای اسلام برای ما روشن خواهد شد. 🔷مجاهدت‌های شيخ مفيد در مقابل دشمنان سرسخت اهل بيت، مبارزات شهيد اول و شهيد ثانی و آزار و اذيت‌هايى كه آنها تحمل كردند و زحمات خواجه نصيرالدين طوسى و زحمات طاقت فرسای علامه حلی و حضورش در دربار ايلخانان و دفاع از ماهيت شيعه و تأليفات گرانسنگ تمام علما كه هر يك از اين تأليفات در جاى خود يك خلأ اساسی و يك شبهه گسترده را از دامن شيعه زدوده و تشيع را كه ميرفت در عرصه تاريخ به نابودی كشيده شود، نجات داده است. كتابهايی چون النقض و اكمال الدين در دفاع از شيعه و امامت نوشته شده است. [۳] مجموعه‌ای با ارزش و دائرة المعارف عظيم شيعه توسط علمای عاليقدری چون علامه مجلسى تأليف شده است (بحارالانوار)؛ به فرمايش حضرت آيت الله شبيری، مجلسى از نوادر بسيار برجسته و اَعلم علمای شيعه ميباشد.[۴] اگر فقدان اين همه را در نظر بگيريم و امروز جامعه خويش را عاری از اين ثروت‌های غنی فرهنگی و خدمات خالصانه فرض كنيم، جايگاه و وجود ، در عرصه فرهنگ و تاريخ تشيع برای ما روشن خواهد شد. ... پی نوشت ها [۱] ر.ك: علی مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشانها، چ پنجم، مشهد، آداب، ۱۳۷۳، ص ۱۴؛ و ر.ك: حسينعلی راشد، فضيلت‌های فراموش شده، چ پنجم، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۲، ص ۳۱؛ نظر امام خمينی درباره تربتی و ر.ك: سيد محمدحسين تهرانی، روح مجرد، چ اول، تهران، انتشارات حكمت، ۱۴۱۴ ق، ص ۳۲؛ و سيد محمدحسين تهرانی، مهر تابان، (شرح حال علامه طباطبايى)؛ و محمد رضا اكبری، قصه‌های معنوی، چ اول، تهران، پيام آزادی، ۸۰، ص ۳۴ ـ ۴۴؛ و ر.ك: صادق حسن زاده، طبيب دلها، درباره ميرزا جواد آقا ملكی تبريزی، چ اول، قم، آل علی، ۷۹، ص ۹ ـ ۲۱۲ [۲] ر.ك: خوانساری، روضات الجنات، و ر.ك: شيخ عباس قمی، فوائد الرضويه و ر.ك: تنكابنی، قصص العلماء، و ر.ك: مدرسی تبريزی، ريحانة الادب و ر.ك: سيدمحسن امين، اعيان الشيعه. [۳] اقتباس از سخنرانی رهبر انقلاب كه در مدرسه فيضيه در جمع فضلا و اساتيد حوزه در سال ۷۴ ايراد فرمودند و در آن به نقش علمای شيعه در پيشبرد اهداف عاليه اسلام اشاره فرمودند [۴] اقتباس از فرمايشات حضرت آيت الله شبيری در مباحثات علمی‌شان ✍امیرعلی حسنلو منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جامعيت و رشد متوازن شخصيتی (بخش سوم) 💠برنامه رشد متوازن ابعاد شخصيت (۲) 8⃣ و : [۱] در مکاتب غير الهی اساساً اين امر مطرح نيست، مثل اين است که با خود مانند شريکی که به او اطمينان نداريم معامله کنيم، و هميشه مراقب باشيم که سرمان کلاه نگذارد. اهميت آن به قدرى است که عليه السلام فرمودند: کسی که شبانه روز يک بار از خود نکند، از ما نيست. برای پرورش روح خود از اين دستور استفاده ميکردند. ايشان ميفرمايند: انسان اول صبح بايد شرط کند با خود، که بگيرد و نافرمانی حق (گناه) نکند (مشارطه)، در مرحله بعد بايد اين شرط خود را در عمل پياده کند و مراقب باشد خلاف اين شرط عمل نکند (مراقبه). مرحله سوم اين که در آخر روز، از نفس خود حساب کشی کند، چرا که آنجا که خدا می خواسته نبودی، چرا کار امروز را به فردا انداختی، چرا... (محاسبه) و در آخر اگر از دستور سير و سلوکی خود منحرف شده باشد، او را تنبيه ميکند (معاتبه). اين مراحل را ميتوانيم در کل برنامه روزانه خود اجرا کنيم. 9⃣ : کار پسنديده ای است، ولی نبايد اشتباه کرد که نقش واسطه و ابزاری و يا مرکب روح را دارد. به تطهير جسم، پرورش و ورزش آن اهميت داده و ، شهوتی است که جسم را فرسوده و مريض ميکند و اسلام مخالف آن است؛ پس ما نبايد تمام همت خود را به پرورش اين بُعد صرف کنيم، درست است پرورش اين بعد در حد خود مفيد است و بر ديگر ابعاد شخصيتی انسان اثر مطلوب دارد (عقل سالم در بدن سالم است). 🔟تعادل در تغذيه بعد روحی (عقل و دل) و جسمانی (غرايز): [۲] در سفارش شده است که انسان بايد به تغذيه دو بعد خودش رسيدگى کند، تغذيه به بعد روحانی (به نماز، دعا، نيايش، حق طلبی و...) است و تغذيه بعد جسمانی و غريزی (به ازدواج، آب، غذا، پوشاک و...) است که البته بايد از راه مشروع برآورده گردد، و البته مرز حيوان و انسان همين اختيار و تکليف به گزينش قسمت حلال و مشروع است. ناگفته نماند که چون به اوست، بايد به اين بعد اهميت بيشتری دهيم و آن را بر بعد حيوانی غلبه دهيم، و آنگاه است که هم تقويت ميشود و به تبع آن قدرت اختيار و گزينش نيرومندتر ميگردد. ... پی نوشت ها: [۱] مطهری، مرتضی، جلوه های معلمی، انتشارات مدرسه، وزارت آموزش و پرورش [۲] مظاهری، حسين، عوامل کنترل غرايز، تهران، موسسه نشر و تحقيقات ذکر، ۱۳۷۸، ص ۶۸ با کمی تغيير نویسنده: محمدحسین قدیری منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 💫 ⭕️نشاط و معنويت (بخش اول) 🔶هر كس ممكن است برداشت خاصی از مفهوم داشته باشد و متناسب با آن برای تحصيل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش كند، امّا تعريفی كه با رويكرد دينی از «نشاط» سازگاری داشته باشد، اين است كه فرد در زندگی خود و داشته و از برخوردار باشد. 🔷طبق اين تعريف، سؤال در واقع برمی‎گردد به اينكه چه كار كنيم تا در زندگی، احساس رضايت و سعادتمندی داشته و سلامت روانی خود را حفظ كنيم. عمده‎ترين عواملی كه را در زندگی از وی سلب می‎كند و باعث ، و انواع اختلالات روانی در فرد می‎شود، افتادن در ، و بی‎معنايی و درماندگی در برابر حوادث و بحرانهای زندگی است. [۱] بنابراين خود را در زندگی بايد در مسائلی جستجو كنيد كه بتوانيد اين را كنترل كند. به اعتقاد بسيارى از روانشناسان ‎ترين_عاملی كه می‎تواند عوامل بحران‎زای زندگی را كنترل كند و و را در انسان به وجود آورد، چيزى جز و اعمال و نيست. پس بايد برای كسب و و افسردگی به سوى و مذهب روی آوريم و با و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بيشتر دست يابيم. 💠اسلام دين شادی و نشاط 🔷چه و چه ، همگی براساس ، ، ‌ و است. دقت در اين احكام، جدا از عنصر رضايت كه شادمانی هميشگی را تضمين ميكند، نشان‌دهنده رفتارها و و نشاط‌ آور است. مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير، رفتارها و انديشه‌های شادمانه زيستن را القاء ميكنند. با صحه‌ گذاشتن بر و تأييد و تكميل آن، نيز تاكيد بر رفتارها و لحظه‌های شادی كردن برای انسان‌ها است. برای خدمت به جامعه و خلق خدا، جدا از فلسفه بندگی و اطاعت، خدا موجب ، ، و بين انسانها ميشود. وقتی انسانها به همديگر خدمت ميكنند، جو محبت و رضايت و شادمانگی در جامعه حاكم ميشود و افراد آن جامعه از لحظه لحظه زندگی خود در آن جامعه، لذت می‌برند. 💠مؤمن، شادترين انسان 🔷از نظر و ، شادترين انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار گلايه و شكوه و ناله نميكند. را محل ماندن نميداند، و يك به حساب می آورد. را تحمل ميكند و در انتظار ، لحظه‌ها را با و شادمانی سپری ميكند و خداوند تبارك و تعالی نيز به خاطر اين رضايت و شادمانگی ، عاشقانه او را دعوت به ميكند، و لحظه‌های شادمانگی را برای او رقم ميزند؛ «يا ايتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضيه مرضيه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی». [فجر، آيه ۲۷ الی آخر]. ... پی نوشت: [۱] محمود ميرنسب، بررسی رابطه توكل به خدا... با اضطراب و افسردگی، پايان نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، ۱۳۷۹، ص ۲۰-۵۷ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 💫 ⭕️نشاط و معنويت (بخش دوم) 🔶هر كس ممكن است برداشت خاصی از مفهوم داشته باشد و متناسب با آن برای تحصيل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش كند، امّا تعريفی كه با رويكرد دينی از «نشاط» سازگاری داشته باشد، اين است كه فرد در زندگی خود و داشته و از برخوردار باشد. 💠توصيه هايى برای شاد زيستن (۱) 1⃣با ياد خدا به زندگی نشاط بدهيد: 🔷از نظر زندگی كه در آن و وجود نداشته باشد، هيچ لذّت و ندارد. خداوند در قرآن كريم می‎فرمايد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً؛ هر كس از روی بگرداند، و دشواری خواهد داشت». [طه، ۱۲۴] دوری از ياد خدا زندگی را دشوار، و زندگی را برای انسان می‎سازد. اين نشاط در زندگی ناشی از است كه با ياد خدا حاصل می‎شود. خداوند می‎فرمايد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همانا با دلها آرامش می‎يابد». [رعد، ۲۸] تبيين روانشناختی اين مسأله آن است كه ياد و فرد را از اميال و تكانشهايی كه براى او استرس و فشار روانی ايجاد می‎كند، باز می‎دارد و سبب می‎شود كه به جای توجه صِرف به لذتهای دنيوی، به با و تقرُّب به او توجه كند. بروز مشكلات برای چنين فردی، وی را از هدف اصلی باز نمی‎دارد [۱] و چون خود را در مسير رشد و احساس می‎كند، از زندگى لذت می‎برد. بنابراين يكی از راه‎های اصلی دستيابی به نشاط بيشتر در زندگی، آن است كه هميشه و در هر حال به باشيم. 2⃣توكل به خدا 🔷 ، زيربنای يك زندگی شادمانه و توأم با و خوشبختی است. انسانی كه به خدا ميكند، با در مقابل مشكلات می ‌ايستد و هرگز احساس شكست و نگرانی نميكند. اگر در كارها و برنامه‌های خود،‌ به خدا داشته باشيم، هم به دست می‌يابيم و هم طی كردن مسيرهای طولانی و سخت موفقيت‌، برای ما‌ آسان و عملی ميشود. انسانهايی كه به خدا می‎كنند در انجام كارهای سخت و بزرگ،‌ كمترين فشارها را احساس ميكنند و در برابر تندباد حوادث مانند كوهی استوار و مقاوم هستند. ، كليد در توفيق الهی است. انسانی كه به خدا توكل ميكند، هر لحظه تحت عنايت و لطف بيكران خدا قرار ميگيرد. 3⃣توسل به معصومين و اولياء خدا را فراموش نكنيم 🔷يكی ديگر از عوامل دستيابی به نشاط بيشتر در زندگی، عليهم السلام و اولياى خدا است. 4⃣به ارزشها پايبند باشيم 🔷 و اعتقادات ثابت و تعريف شده، به در زندگی كمك ميكند و همچنين شادمانگی را پايدار ميسازد. انسان بی‌اعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بيگانگی ميكند، و به طرف گرايش پيدا ميكند. ، يكی از علل اساسی افسردگيها و بی نشاطی انسان است. انسان بی‌اعتقاد، در هستی و خلقت، بی‌ريشه است، و نخواهد كرد. همانگونه كه نميتواند در كارها، موفق عمل كند، انسان بی‌اعتقاد و فاقد ارزشهای متعالی نيز نميتواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نمايد. ... پی نوشت: [۱] امان الله خلجی موحّد، روان درمانی با كلام آسمانی، شهر انديشه، چ اول، ۱۳۷۹، فصل اول و سوم منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 💫 ⭕️نشاط و معنويت (بخش سوم) 🔶هر كس ممكن است برداشت خاصی از مفهوم داشته باشد و متناسب با آن برای تحصيل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش كند، امّا تعريفی كه با رويكرد دينی از «نشاط» سازگاری داشته باشد، اين است كه فرد در زندگی خود و داشته و از برخوردار باشد. 💠توصيه هایی برای شاد زيستن (۲) 5⃣رضايت هميشگی از زندگی 🔷 ، يكی از عوامل است. افرادی هستند كه دارای موفقيت، ثروت و امكانات زيادی هستند، ولی همواره از زندگی ناله ميكنند. اين افراد احساس شادمانگی نميكنند، ولی افرادی هم هستند كه شاید جزو فقيرترين مردم باشند، و مشكلات زيادی در زندگی داشته باشند، ولی شاد زندگی ميكنند؛ چون از زندگی هستند. پس، شادمانگی انسان صد در صد، وابسته به داشتن‌ها و يا نداشتن‌ها نيست، بلكه تنها وابسته به يا از روند زندگی است. رضايت از زندگی و روند آن، شادمانگی را تضمين ميكند. علت نارضايتی انسان از زندگی، انتظارات خودساخته، است هر كسى انتظاری از روند زندگی و سرنوشت خود دارد، ولی وقتی اتفاقات مطابق ميل انسان، پيش نميرود، احساس نارضايتی ميكند. بنابراين، به جای اينكه از اتفاقات زندگی شكايت كنيم، سعی كنيم با استفاده از قلب و عقل خود، به زيبايی زندگی كنيم و را رعايت نمائيم. اين را نيز بدانيم نمك يك زندگی مطلوب و شاد است، و انسان عاقل از اين سختيها هم، برای شيرين و شادمان كردن زندگی استفاده ميكند. 6⃣اميد و تصویری زيبا از آينده داشته باشيد 🔷اگر انسان بتواند تصويرهای ذهنی خود را مديريت كند و به جای تصاوير در هم و برهم، آشفته و منفی، تصاويری زيبا از آينده بسازد، احساسی شادمانه خواهد داشت. آنچه تاكنون در عرصه روانشناسی و تجارب زندگی، به اثبات رسيده است، اين است كه: «آينده را تصاوير ذهنی انسان ميسازند، يعنى انسان هر انتظار و تصويری از آينده داشته باشد، به نوعی همان انتظار و تصوير تحقق خواهد يافت. ، زيباترين ويژگی يك خيال است. اگر ميخواهيم از زندگی لذت ببريم، بايستی با زندگی كنيم. اين اميد (تصوير مثبت از آينده) است كه انسان را زنده نگه ميدارد. بنابراين، بايد تصويری زيبا از آينده بسازيم و همواره اميدوار باشيم و آينده را آنگونه كه دوست داريم مجسم نماييم، و باور كنيم كه روز به روز، موفق‌تر، ‌شادتر و خوشبخت‌تر ميشويم. 7⃣هدفمند بودن در زندگی 🔷 ، نه تنها را تضمين ميكند، بلكه موجب انسان نيز ميگردد. ، مانند فردی سرگردان در كويری سوزان است و هيچوقت احساس آرامش و شادمانی نخواهد كرد. بعضيها هدفمندی و هدف‌يابی را مساوی آرزوهای بزرگ و بيشتر ميدانند، ولی اكثراً اينها در زندگی موفق نميشوند. بايستی آرزوها شفاف و مشخص و تعريف شده باشد. آرزوی بزرگ بسيار خوب است، ولی بايستی در درجه اول، بر اساس بزرگی آرزو، انرژی و توان لازم را مهيا كنيم و در درجه دوم، آن آرزو برای ما مشخص و شفاف باشد‌، كه در اين صورت حتماً موفق خواهيم شد. تصميم قطعی برای رسيدن به يك هدف بسيار زيبا و مقدس، نبايد شادكامی انسان را از بين ببرد، چون انسان وظيفه‌ای جز عمل كردن ندارد. ما بايد تلاش خود را برای رسيدن به بهترين اهداف انجام دهيم. اگر به آن اهداف برسيم، احساس شادمانی خواهيم كرد و اگر نرسيم غير شاد خواهيم بود. بنابراين لازم است انسان در زندگی، و شفافی داشته باشد. ... منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 💫 ⭕️نشاط و معنويت (بخش چهارم) 🔶هر كس ممكن است برداشت خاصی از مفهوم داشته باشد و متناسب با آن برای تحصيل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش كند، امّا تعريفی كه با رويكرد دينی از «نشاط» سازگاری داشته باشد، اين است كه فرد در زندگی خود و داشته و از برخوردار باشد. 💠توصيه هایی برای شاد زيستن (۳) 8⃣خوشبختی خود را باور كنيد 🔷بزرگترين مشكل انسانهای بی نشاط و افسرده و ناراضی، اين است كه نه خودشان را باور كرده‌اند و نه خوشبختی و شاد زيستن خود را. انسانی كه خود را كند، ميتواند زندگی كند‌. ما بايد باور كنيم كه ميتوانيم بشويم و خوشبخت و شاد هستيم. چون ما خوشبخت و شاد آفريده شده‌ايم، باور كنيم كه زندگی زيبا و لذتبخش است. باور كنيم كه تابع انديشه‌های زيبای ماست، باور كنيم كه خداوند عاشق ماست و مهربانترين است. 9⃣برنامه‌ريزی و نظم در زندگی را فراموش نكنيم 🔷 و انضباط و داشتن در زندگی انسان، شادمانگی او را حفظ ميكند. و ، و هستند. آن قدر زياد است كه عليه السّلام به فرزندان خود ميفرمايند: «شما را به دو چيز توصيه ميكنم، اول ، دوم، در كارها. امروزه در دانش مديريت، به تأكيد جدی ميشود و هيچ فعاليتی بدون برنامه ريزی و عمل به آن برنامه، نتيجه‌ای مثبت نخواهد داشت. انسانهايی كه با عمل كنند، هم و پيروزی را در آغوش خواهند كشيد و هم زندگی شادمانه خواهند داشت. 🔟با تشريفات زائد و غلط خود را به زحمت نياندازيد 🔷راحت بودن در زندگی، موجب شادمانگی است. انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و و غلط به زحمت و عذاب می‌اندازند، همانقدر از دور ميشوند. خيلی از افراد زندگی ساده، زيبا و راحت را، بسيار مشكل، بغرنج و سخت ميكنند. سنتها و آداب اگر در مسير انسان باشند، بسيار نيز عزيز و قابل احترام هستند، ولی تشريفات زائد و غلط اصلاً قابل قبول نيستند. هر چه زندگی پيچيده‌تر و تشريفات بيشتر ميشود، تنشها و فشارهای روحی شدت می‌يابد. بنابراين، اگر ميخواهيم، بايد زائد را كنار گذاشته و خيلی راحت و خودمانی زندگی كنيم. ... منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ويژگی های دين و شريعت خاتم (بخش اول) 💠با دقت و تتبع در آثار بزرگان ميتوان در مجموع شش ويژگی را برای استقصا كرد و برشمرد: 1⃣«منسوخ نمودن شريعتهای پيشين»؛ با ، ديگر اديان آسمانی اعتبار و حجيت خود را از دست داده‌اند و هر انسان مكلف و آگاهی ملزم به پذيرش دين اسلام است. [۱] اگرچه قران كريم بين پيامبران فرق نميگذارد و ايمان به همه كتابهای آسمانی و همه پيامبران را از صفات مؤمنان به شمار می‌آورد [۲]، ولی اين تفاوت بين و ديگر كتابهای آسمانی و نيز بين (ص) و ساير پيامبران وجود دارد، كه اعتقاد به نبوت پيامبران پيشين و كتابهای آنها مستلزم عمل طبق دستورها و تعاليم آنها نيست، برخلاف كه اعتقاد به حقانيت آن، از عمل طبق آموزه‌ها و دستورهای آن جدايى ناپذير است و اين نيست مگر بدين دليل كه شريعتهای پيش از خود است؛ به خصوص با توجه به اين امر كه در واقع شده و صبغه الهی و قداست آن خدشه‌دار شده است. [۳] از مجموع آيات قرآن استفاده ميشود با يكديگر از نوع تباين نبوده است؛ بلكه و آنها - مانند نماز، روزه، زكات - و يكسان بوده، از دو جهت با هم تفاوت داشته‌اند: يكی از نظر و با گذشت زمان و به تناسب استعداد و توانايى مخاطبان [۴]، و ديگر از نظر نسخ پاره‌ای از احكام و جايگزين شدن احكامی ديگر، به اقتضاء شرايط زمانی [۵]؛ به عنوان مثال بعضی از چيزهايى كه در شريعت حضرت موسی (ع) بر بنی اسرائيل حرام شده بود، در شريعت حضرت عيسی (ع) حلال گرديد [۶]. 🔷به عبارتی مجموعه دستورهای اخلاقی و احكام عملی‌ای كه براى تنظيم روابط انسان با خود، خدا، طبيعت و ديگر انسانها معين شده - كه اصطلاحاً شريعت ناميده ميشود - به مرور زمان، و به تدريج، تكميل شده و در بعضی موارد تغيير پيدا كرده تا اين كه در صورت نهايی و خود را يافته است. بديهى است طبق اين نوع نگرش به نسبت شرايع با يكديگر، با در اختيار داشتن آخرين و كاملترين دستورالعمل زندگی، جايى برای عمل به شريعتهای گذشته باقی نمی‌ماند. به نظر علامه طباطبايى (ره) از آيه «و انزلنا اليك الكتاب مصدقاً لما بين يديه من الكتاب و مهيمناً عليه؛ [مائده، ۴۸] و كتاب آسمانی (قرآن) را به راستی و درستی به سوى تو فرو فرستاديم، در حالی كه تصديق كننده كتابهای پيشين و حاكم بر آنهاست»، ميتوان اين معنا را استنباط كرد. در اين آيه خداوند را هم مصدّق كتابهای آسمانی گذشته توصيف ميكند، كه بيانگر عدم بينونت و جدايى بين شرايع است، و هم مهيمن بر آنها، تا گمان نشود اسلام شرايع قبلی را بدون هيچ گونه تغييری و بی‌كم وكاست ابقاء نموده است، بلكه با و ، در آنها دخل و تصرف كرده است [۷]. 2⃣«نسخ ناپذيری و جاودانگى»؛ در بيان اين ويژگی ميفرمايد: «... و إنّه لكتاب عزيز - لا يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه تنزيل من حكيم حميد؛ [فصلت، ۴۱ و ۴۲] و به راستی آن كتابی ارجمند است - از پيش روی آن و از پشت سرش در آن راه نمی‌يابد؛ فرو فرستاده‌ای است از حكيمی ستوده». علامه طباطبایی در تفسير آيه مينويسد: «راه يافتن به قرآن... به اين است كه تمام يا بخشی از معارف حق آن ناحق گردد، يا احكام و شرايع آن و نيز دستورهای اخلاقی آن، همگی يا برخی از آنها، لغو شده، عمل به آن سزاوار نباشد». [۸] به طور كلى، راه يافتن باطل به قرآن را به سه صورت ميتوان فرض نمود: الف) وقوع تحريف در آن؛ ب) نسخ و بطلان به وسيله كتاب آسمانی ديگر؛ ج) دروغين بودن خبرهای آن. و از آنجا كه آيه، مطلق است، را و از جمله نسخ به وسيله كتاب آسمانی ديگر را رد ميكند؛ بنابراين و ، ، هميشگی و است و به زمان خاصی محدود نميشود. [۹] ... پی نوشت‌ها: [۱] ر. ش به: محمد تقی مصباح يزدی، معارف قرآن، ج ۵ (راهنما شناسی)، ص ۵۴ [۲] بقره، ۲۸۵ [۳] ر. ش به: محمد تقی مصباح يزدی، راهنما شناسی، ص ۳۳۵ و ۳۳۶ و نيز ص ۳۵۹ و ۳۶۰ [۴] ر ش به: محمد حسين طباطبايى، الميزان، ج ۱۰، ص ۶۴ [۵] ر ش به: محمد تقی مصباح يزدی، معارف قرآن، ج ۵، ص ۳۶ [۶] ر ش به: آل عمران، ۵۰ [۷] ر. ش به: محمد حسين طباطبايى، الميزان، ج ۵، ص ۳۴۹ [۸] محمد حسين طباطبايى، الميزان فی تفسير القرآن، ج ۱۷، ص ۳۹۸ [۹] ر. ش به: جعفر سبحانی، الهيات، ج ۲، ص ۴۶۹ و ۴۷۰ نویسنده: مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علميه منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش اول) 🔷واژه‌ها و کلمات ترکیبی وحی در از عمق و ژرفای خاصی برخوردار است، به طوری که با هیچ کتاب دیگر آسمانی و غیر آن قابل قیاس نمی‌باشد؛ چنانچه اندیشمند و فرهیخته‌ای به قرائت آن بپردازد و آن را مطالعه کند، بی‌تردید حیرت و اضطراب و شگفتی خاصی به وی دست خواهد داد و در ضمیر ناخودآگاهش پرسش‌ها و سؤال‌های گوناگون و متعددی ایجاد می‌شود و او را به کنکاش و جستجو وامی‌دارد و این راه را ادامه می‌دهد تا ضمیر پرسش‌گر و وجدان درونیش آرام گیرد. [۱] قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ - الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ [رعد، ۲۸ و ۲۹]؛ آگاه باشید تنها با و توجه به ذکر او دلها آرامش می‌یابد - آنانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، پاکیزه‌ترین زندگی نصیبشان خواهد شد و بهترین سرانجام را خواهند داشت». 🔷در مجموعه دریای گهربار وحی و ستارگان بزرگ و کوچک قرآن، واژه و درخششی دیگر دارد. واژه ، و هدایت‌گر تکوینی و تشریعی همه عالم است، جهان بدون مفهوم و معنا ندارد و اشیاء متعدد و گوناگون از یکدیگر جدا نمی‌گردند و تشخیص و تمیز پیدا نمی‌کنند. او سبب جدایی انواع و اجناس از یکدیگر است، در پرتو برکت وجودی ، هر چیزی در جای خود قرار دارد و به موقع وظیفه و تکلیف خود را انجام می‌دهد که در این امور آسمان‌ها و زمین و هر آنچه وجود دارد در پرتو نورانیتش راه صحیحی را طی می‌کنند. «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛ [آل عمران، ۸۳] تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند از روی اختیار و یا از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیمند و دنباله رو او هستند و همه بسوی او باز گردانده می‌شوند». 🔷 ، مظهر تاریکی، ستم، زورگویی، تبعیض، بی‌عدالتی، گناهان، جنایات انسانی و غیر انسانی و تجاوز نسبت به یکدیگر است. هر آن کس در آن وادی قدم نهد در باتلاقی فرو رفته است که لحظه به لحظه و آن به آن، تیره‌روزی و سیاه‌بختی را برای خود و همراهانش بوجود آورده،‌ از انسانیت به حیوانیت و از آن به عالم جمادات نزول کرده، تا جایی که هیچگونه تکلیفی را برای خود احساس نکند. قرآن این حالت را چه زیبا تبیین می‌کند: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالأَْنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ؛ [اعراف، ۱۷۹] به یقین گروه بسیاری از جنیان و انسان‌ها را در دوزخ خواهیم برد، آنان دلها (عقل‌ها) یی دارند که با آن (اندیشه نمی‌کنند) نمی‌فهمند و چشم‌هایی که با آن نمی‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شوند، آنان همانند چهارپایان هستند بلکه وضعیت بدتری (گمراه‌ترند) دارند، اینان غافلان کوردل (که در ظلمت بسر برده‌اند) هستند، چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت باز هم گمراهند». ... پی نوشت: [۱] در بحث تحریف تورات و انجیل و دیگر کتاب‌های آسمانی گفته شده: جابجایی و یا ازدیاد و نقیصه در ترکیب کلمات چیزی است که دشمنان مکتب توحیدی در طول گذشت زمان بر آن دست یازیدند، تا آن اثر ژرف از آنها گرفته شود و هدایت آن کمرنگ شود، از این رو کتاب‌های فوق وحی اصیل نیستند و در آنها تحریف به وجود آمده است، لکن قرآن این معجزه خالده الهی از این دستبرد محفوظ مانده و حق تعالی حفاظتش را بر عهده داشته است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ ما خود قرآن را فرو فرستادیم و آن را به صورت صد در صد حفظ خواهیم کرد. این بالاترین و اساسی‌ترین فرق این کتاب با دیگر کتب آسمانی است». منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش دوم) 💠مفهوم نور 🔷 ، معنایش ضیاء و روشنی است که سبب ظهور و جلوه خود و دیگر اشیاء شود. [۱] در کتاب‌های لغت آمده: « از ، نور در جهان مادیت وسیله‌ای است که انسان بینا از آن بهره‌برداری می‌کند و سبب تشخیص و تمیز اشیاء از یکدیگر می‌شود». [۲] علامه طریحی براساس استخدام و بکارگیری واژه و در قرآن و حدیث می‌نویسد: این دو کلمه در هر جایی معنا و مفهوم مستقل دارد، در آیه شریفه: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ…؛ آسمان‌ها و زمین است، ، همانند چراغی است که در درون آن چراغ پرفروغ دیگری است...»، به معنای مدبرّ و برنامه‌ریز و گرداننده آسمان‌ها و زمین است؛ اما در آیه شریفه: «مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ…؛ [نور، ۴۰] کسی را که خداوند در وجودش قرار نداده، هدایت‌گری برای او نیست»، در اینجا روشنایی همان هدایت در برابر تاریکی و ظلمت است... و در آیه شریفه: «وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ…؛ [حدید، ۲۸] و قرار داد برای شما را تا بواسطه آن راه روید و حرکت کنید»، را رهبری و زعامتی می‌داند که از او پیروی شود و دنبال سر او حرکت نمایند. [۳] 💠مفهوم ظلمت 🔷 ، همان تاریکی است که در صورت نبود به وجود می‌آید. در زبان عربی جمع ظلمة، ظلم و ظلمات می‌باشد. ، در تعبیر قرآنی بیانگر و است، بطوری که ، راهی برای رسیدن به پیدا نکند؛ همانند تاریکی در شب‌های دیجور در وسط دریا که سیاهی مطلق است، شخص قایق سوار و یا در حالت شنا احساس می‌کند به هر طرف هر چه حرکت کند، در تاریکی و ظلمت بیشتر فرو می‌رود و از هدف دورتر می گردد. [۴] 🔷 در ترسیم ، داستان یونس پیامبر (ع) را چنین مطرح می‌کند، آنگاه که یونس در شکم «نهنگ» قرار گرفت، او ظلمت و تاریکی محض را احساس کرد و با خدای خویش به مناجات پرداخت: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ - فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ؛ [انبیاء، ۸۷ و ۸۸] (بیاد آور) ذوالنون (یونس) را هنگامی که خشمگین از میان قوم خویش بیرون رفت و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن تاریکی‌ها و ظلمت‌های متراکم صدا زد: خداوندا جز تو معبودی نیست، منزهی تو و من از ستمکاران بوده‌ام؛ ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، همینگونه انسان‌های مؤمن را از ظلمات و گرفتاری‌ها نجات می‌دهیم». 🔷و نیز قرآن واژه را درباره رحم مادران که جایگاه تاریک و غیر قابل نفوذ برای اشعه‌های عادی است بکار می‌گیرد و چنین تعبیر می‌کند: «یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ؛ او شما را در رحم و شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش داد و در میان تاریکی‌های سه گانه قرار داد». [زمر، ۶] پس در اصطلاح قرآن، مطلق تاریکی است، که انسان آنگاه که در آن وادی فرو رود و پا گذارد همه بر او بسته می‌شود و قادر به هدایت خویش و دیگران نخواهد بود. ... پی نوشت‌ها: [۱] العین، ج ۳، ص ۲۷۵ [۲] لسان العرب، ج ۵، ص ۲۴۰ [۳] مجمع البحرین، ج ۳، ص ۵۰۳ [۴] مجمع البحرین، ج ۶، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (س) الگویی برای تعالی فرهنگ اسلام (بخش اول) 🔶 (س) فرزند خویلد بن اسد در ۶۸ سال قبل از هجرت در مکه متولد شد، و آن‌قدر بود که حتی پیش از اسلام با صفاتی چون «طاهره» و «سیده قریش» و یا «إمرأه القریش؛ ملکه قریش» توصیف می‌شد. [۱] همگان او را بازرگانی با اموال بسیار می‌شناسند که تمامی اموالش را در راه اسلام خرج نموده است. توفیقی که نشان از روح بلند و آزاده این بانو دارد. از این‌رو (س) در پیشبرد و داشت. در این نوشتار به برخی از ویژگی‌های این بانوی آزاده می‌پردازیم؛ 💠الف ـ نگاهی همراه با انصاف 🔷برخی با سیاه‌بینی، شرایط اطراف خویش را آن‌قدر منفی می‌دانند که یا قابل‌ تغییر نیست و یا تغییر را در توان خویش نمی‌دانند. برخی نیز به دلیل تعصبات قومی ـ قبیلگی و گاهی برای رفع مسئولیت، شرایط موجود را بهترین شرایط می‌دانند و هیچ‌گاه درصدد تغییر برنمی‌آیند، اما (س) با نگاهی منصفانه، رسم‌های سیاه جاهلیت را شناختند و با منطقی استوار، شرک را ناشی از جهل و خرافه دانسته و هیچ‌گاه در زمره بت‌پرستان قرار نگرفت. سبک زندگی و عملکرد وی با مردم زمانش بسیار متفاوت بود. آن حضرت سخت مخالف جریان تاریخ و روند جامعه بود؛ به همین دلیل به آیین حق‌گرای ابراهیم (ع) ایمان داشت، و همواره در اندیشه رهایی مردم از بلای جهل و شرک و ظلم ظالمان بود. [۲] این نوع برخورد را می‌توان مقدمه‌سازی اجتماعی برای توحید و اسلام دانست. وجود چنین دیدگاهی کار را برای قیام و بروز اسلام آسان کرد. 💠ب ـ آبرو و اعتبار در خدمت حق و حقیقت 🔷 (س) پس از ظهور اسلام، وقتی پی به عقلانیت و حقانیت اسلام برد؛ با شجاعتی تحسین‌برانگیز از در گشت. اینکه فردی چون خدیجه (س) با آن اعتبار و موقعیت اقتصادی، رو به بیاورد و دین جدیدی را قبول سازد، یعنی متزلزل ساختن دیگر تفکرها و کاستن از اعتبار آنها. البته ایشان نه تنها اسلام را پذیرفتند، بلکه در مقام دفاع عملی از آن نیز برآمدند و با شجاعتی بی‌نظیر به از و (ص) پرداختند. برخی از سخنان مدافعانه آن حضرت در تاریخ ماندگار شده و از آن میان یک سخن ایشان چنین است که به‌عنوان یک حامی از (ص) فرمودند: «ای محمّد! آن‌که با تو سر ناسازگاری داشته باشد، رستگار نخواهد شد». [۳] ... پی نوشت‌ها: [۱] ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، دار الجیل، ج۴ ص۱۸۱۸ [۲] بحارالانوار، ج۴۳، ص۳ [۳] مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۵۸ نویسنده: معین شرافتی منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ويژگی های دين و شريعت خاتم (بخش دوم) 💠با دقت و تتبع در آثار بزرگان ميتوان در مجموع شش ويژگی را برای استقصا كرد و برشمرد: 3⃣جاودانگی معجزه و تحريف ناپذيری كتاب آسمانی آن؛ نياز به معجزه‌ای هميشگی و ماندگار دارد تا همواره «برهانی» آشكار باشد بر حقانيت آن. به همين دليل معجزه دين آخرين از جنس كتاب انتخاب شده است. [۱] اين امر همچنين غير از اين كه سبب جاودانگی و عدم وقوع تحريف در اين كتاب آسمانی ميشود، مجال آن را نيز فراهم می‌آورد كه با پيشرفت علمی بشر، به تدريج، زوايای ديگرى از اعجاز آن آشكار گردد. [۲]. 4⃣«كامل و جامع بودن»؛ آيين اسلام در مقايسه با شرايع پيشين از دو جهت كاملتر است: (۱) 🔷الف) «از نظر سطح تعليمات»: تعاليم خود را متناسب با ، فهم و آگاهی مخاطبان خود به آنان عرضه ميكرده‌اند؛ به همين دليل هماهنگ با رشد آگاهی و تكامل جامعه بشرى، سطح تعاليم آنان نيز ارتقاء يافته است. به عنوان مثال، كه زيربنايی‌ترين اصل اعتقادی دينی است، درجات و مراتب مختلف دارد. آنچه يك انسان عامی به عنوان خدای يگانه در ذهن خود مجسم ميكند، با آنچه در قلب يك عارف تجلی ميكند، يكی نيست. عرفا نيز در يك درجه نيستند. «اگر ابوذر از آنچه در قلب سلمان ميگذشت آگاهی ميداشت، (بر او گمان شرك می‌برد و) او را می‌كشت» [۳]؛ از اين رو است كه در روايات اسلامى وارد شده: «خداوند چون ميدانست در آخرالزمان افراد متعمق و ژرف‌انديش خواهند آمد، {سوره} قل هو الله احد و آيات نخستين سوره حديد تا آنجا كه ميفرمايد: و هو عليم بذات الصدور را نازل كرد» [۴]؛ با اين وصف و تصوير از را بايد در ، به خصوص آياتی كه در روايت به آنها اشاره شده است، جستجو كرد. 🔷ب) «از نظر جامعيت و همه جانبه نگری»: طرحی است ، و برای تدبير و تنظيم روابط فردی و اجتماعی، و زندگی مادی و معنوی انسان؛ برخلاف كه برنامه‌ای و و متأثر از شرايط خاص زمانی و مكانى بوده‌اند [۵]؛ مثلاً، شريعت حضرت موسی(ع) زمانی ظهور كرد كه بنی اسرائيل، قومی بودند گرفتار دربند بردگی فرعون و محروم از حقوق انسانی خود. به همين دليل در اين دين بيشتر بر جنبه‌های مادی زندگی، همچون كار و تلاش و جنگ و اصلاح معيشت و احساس شخصيت و مطالبه حقوق فردی و اجتماعی تأكيد شده است؛ در حالى كه در آستانه ظهور حضرت عيسی(ع)، همين قوم از مصائبی چون جنگ، ناامنی، اسارت و تبعيد و حكمرانی پادشاهان ستمكار رنج می‌برد. پيشوايان دينی به زراندوزی و دنياطلبی رو كرده بودند و به جای آنكه در مقابل ظلم و ستم فرمانروايان، از توده مردم حمايت كنند، خود با وضع ماليات باری سنگين بر دوش آنان گذارده بودند. اين امر سبب شد در آيين مسيح(ع) به زهد و بی‌رغبتی به دنيا و رعايت حدود خود و حقوق ديگران و محبت و انسان دوستی توجه خاص شود. [۶] حال آن كه همه اين امتيازها را با هم در می‌آميزد و تعادلی در گرايشهای يك سويه يهود و مسيحيت پديد می‌آورد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] ر.ش به: جعفر سبحانی، الهيات، ج ۲، ص ۲۲۲ و ۲۲۳ و مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان بينی اسلامى، ص ۱۷۹ [۲] ر.ش به: مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان بينی اسلامى، ص ۱۷۹ [۳] شيخ عباس قمی، سفينة البحار، ذيل ماده «ذر» [ج ۱، ص ۴۸۲] به نقل از: مرتضی مطهری، شش مقاله، ص ۸۲ [۴] پيشين به نقل از: كلينى، اصول كافى، ج ۱، ص ۹۱ [۵] مرتضی مطهری، شش مقاله، صص ۸۲-۸۹ (ختم نبوت) [۶] برای مطالعه در زمينه اوضاع اجتماعی قوم بنی اسرائيل در عصر ظهور دين يهود و مسيح، به كتاب تاريخ جامع اديان، نوشته جان بی ناس، ترجمه علی اصغر حكمت، صص ۴۹۰ و ۴۹۱، و ۵۵۱ - ۵۴۹ مراجعه شود. نویسنده: مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علميه منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش سوم) 🔸براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد... در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠ب. رهبری 🔹 و قوت در با اتکاى به ، ناشى از اوست، که مشروط به برخوردارى از ویژگی‌هایى نظیر ، ، ، ، ، ، ، و است؛ بر خلاف انقلاب‌هاى دیگر که غالباً انسان‌هایى به‌عنوان سیاستمدار حرفه اى با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبرى قرار مى گیرند. [۱] 🔹 ، با برخوردارى از همه‌ی ویژگی‌هاى مورد نیاز براى رهبرى دینى و الهى، را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونه‌ی خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکى از تفاوت هاى عمده‌ی ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، خود را براى مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشن بینانه و آگاهانه رساند [۲] 🔹و پس از اثبات خود، توانست را آرام‌آرام وارد کند، به همراهى این اقیانوس عظیم پرتلاطم، را شکل دهد و در نتیجه، آثار شوم تسلط را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند؛ به‌ گونه اى که حرکت او با هیچ حرکتى از صدر اسلام تاکنون قابل مقایسه نیست. [۳] 🔹 (ره) به‌عنوان معمار و رهبر این حرکت در انقلاب خود به مردم با همان چشمى نگاه مى‌کرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدم‌هاى برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پى و مى‌گشتند. امام هم در این انقلاب دنبال خواص نمى‌گشت، بلکه به توده‌ى مردم دل مى‌داد، با آن‌ها حرف مى‌زد و با آن‌ها رابطه داشت. 🔹دل دادن به توده و و همان کسانى که سنگین‌ترین بارهاى از و کشور بر دوش آن‌هاست، از ویژگی‌هاى رهبری امام (ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب ‌دادند و به همین‌خاطر توانستند این را از راه‌هاى صعب‌العبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند. [۴] 🔹 در حرکت خود در درجه‌ی اول ناشی از او و در درجه‌ی دوم در پرتو و حسن ظن او به خدا بود. در نظر امام (ره)، پیروزى این نبود که بتواند آن کارى را که مى‌خواهد، انجام بدهد، بلکه این بود که بر خود عمل کند. با این روحیه و احساس و انگیزه، او کار را پیش برد و ادامه داد. (ره) دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهى ممکن نبود و آن عبارت بود از: و . او در شناخت دشمنان و دوستان اشتباه نکرد. او همیشه بر مردم و ملت‌ها تکیه مى‌کرد. [۵] 🔹 ، در توصیف نقش و جایگاه (ره) در و نظام اسلامی، می‌فرمایند: «اگر و این و جهانى را و رستاخیز عظیمى که در دنیا به وجود آمده و رستاخیز عظیم‌ترى که در درون انسان‌ها پدید آمده و این تحولى که مس‌ها را طلا کرده است، کلمه‌ی‌ طیبه و شجره‌ی‌ طیبه بدانیم ‌ـ‌ که هست‌ ـ ریشه‌‌ی این شجره‌ی‌ طیبه، همین است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم». [۶] ... پی نوشت ها [۱] پیام به نشست دانشجویان در آمریکا و کانادا، ۶۷/۱۰/۸، بیانات ۶۷/۱۱/۱۲؛ [۲] بیانات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری ۸۲/۳/۱۴؛ [۳] پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینى، ۶۹/۳/۱۰؛ بیانات، ۷۰/۳/۲۸؛ بیانات ۸۲/۳/۱۸؛ [۴] بیانات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری ۶۸/۰۴/۰۴؛ [۵] همان، ۶۸/۴/۲۳؛ [۶] همان، ۶۸/۰۴/۲۸ منبع: پرسمان @tabyinchannel