eitaa logo
سهیل سلیمی
2.1هزار دنبال‌کننده
838 عکس
814 ویدیو
4 فایل
نویسنده وفیلم‌ساز پژوهشگرمطالعات استراتژیک رسانه، هوش مصنوعی و سایبرنتیک مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبردانشگاه تهران 📍 @soheilsalimi1" rel="nofollow" target="_blank">youtube.com/@soheilsalimi1 🎭 aparat.com/SOHEIL_SALIMI 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 📩 eitaa.com/SOHEILSALIMI1 کانال 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
🗞دو خبر و یک محتوا❗️ 📍هر دو خبر را بخوانید: جایگزینی خبرنگاران انسانی با AI! ‏یک ایستگاه رادیویی لهستانی به طور کامل، تمامی خبرنگاران خود را برکنار کرده و به جای آنها از میزبانان/گویندگان/مجریان هوش مصنوعی استفاده می‌کند. ‏این اقدام به عنوان یک پیشرفت تکنولوژیکی در صنعت رسانه مطرح شده اما با مخالفت های گسترده ای همراه است. نیویورک تایمز: ‏دقت 90درصدی ChatGPT در تشخیص بیماری در مقابل 74درصد پزشکان! ‏مطالعه‌ای نشان داد GPT-4 با دقت 90% در تشخیص بیماری از پزشکان عملکرد بهتری دارد. ‏در این گزارش آمده است که؛ پزشکان به دلیل تعصب و عدم استفاده صحیح از هوش مصنوعی، نتایج ضعیف‌تری کسب کردند. ⚠️ پ.ن: هر دو خبر می‌خواهد بگوید که هوش مصنوعی در حال جایگزینی با انسان است و به زودی مشاغل زیادی نابود خواهند شد از کسب و کار اصحاب رسانه تا پزشکی! 💢 اما اگر واقع بین باشیم در زیر متن این دو خبر، معنای تلخ تری نهفته است. در واقع این مشاغل نیستند که در حال نابودی اند، بلکه این انسان است که رو به زوال نهاده، و دیگر موجودی سربار و اضافه است و نیازی به خدماتش نیست. ⚠️ 💢 اگر هوش مصنوعی به کنترل واقعی و کامل انسان در نیاید، بی گمان به مثابه یک قاتل سریالی همه‌ی ارکان انسانیت را یکی پس از دیگری از دم تیغ خواهد گذراند. 📌در کانال عضو شوید 👇🏻 Join 🆔 @SOHEILSALIMISOHEILSALIMI.blogsky.com
🌀هوش مصنوعی و تصمیم سازی و تصمیم گیری در سایبرنتیک قدرت 💡، در معنای عمیق‌تر، تنها یک علم دربارهٔ کنترل و فرمان نیست؛ بلکه مطالعه‌ای‌ست دربارهٔ اینکه چگونه نیروهای موجود در جامعه، از طریق اطلاعات، به همدیگر جهت می‌دهند. وقتی ما یک ماشین نجات‌گر طراحی می‌کنیم، آن‌چه تعیین می‌کند چه کسی نجات یابد، فقط الگوریتم نیست؛ بلکه میدان پیچیده‌ای‌ست از نیروهای اقتصادی، اجتماعی، نظامی، سیاسی، طبقاتی، بیومتریک (زیستی)، نژادی و رسانه‌ای و... که از طریق داده‌ها خود را تحمیل می‌کنند. 💢اگر هوش مصنوعی را یک آیینه بدانیم، باید بپرسیم: چه تصویری را بازتاب می‌دهد؟ اگر نظم جهانی امروز، مبتنی بر تقدم بهره‌وری، قدرت لیبرال دموکراسی، و سرمایداری و بازار آزاد است، پس ماشین نیز احتمالاً نجات آن کسی را ترجیح خواهد داد که از نظر سیستم، «سودمندتر» است. این یعنی اخلاق ، نه اخلاق فردی مبتنی بر الگوریتم‌های اولیه، بلکه اخلاق سرمایداری است؛ نه ترجیح انسانی، بلکه ترجیح سایبرنتیکیِ ساختارهای قدرت. متن کامل در: 🌐 https://soheilsalimi.blogsky.com/1403/04/15/post-221/ ♦️ 🔸نویسنده وفیلم‌ساز 🔸پژوهشگرمطالعات استراتژیکِ رسانه، سایبرنتیک و هوش مصنوعی 🔸مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبردانشگاه تهران 👉🏻 soheilsalimi.blogsky.com 👉🏻 youtube.com/@soheilsalimi1 ⚠️این تنها کانال رسمی سهیل سلیمی در ایتاست: 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI
💡مجموعه مقالات و پژوهش‌های استراتژیک در حوزه‌ی سایبرنتیک، رسانه و 💢✍🏻 مرجعیت شناختی در حال انتقال از انسان به ماشین است ما در آستانه دوره‌ای تاریخی قرار گرفته‌ایم که در آن «مرجعیت شناختی» (Cognitive Authority) – یعنی اقتدار در تفسیر، تحلیل و هدایت ادراک انسان – به‌طرزی بی‌سابقه در حال واگذاری به ماشین‌هاست. در این فرآیند، انسان نه تنها کارکرد اجرایی، بلکه حتی قدرت تأویل و داوری را نیز به الگوریتم‌هایی واگذار می‌کند که پشت درهای بسته شرکت‌های فناوری غربی رشد کرده‌اند. این تغییر، صرفاً فناورانه نیست؛ بلکه ژئوپلیتیکی، ایدئولوژیک و رسانه‌ای است. قدرت‌هایی که به ظاهر پرچم‌دار نوآوری هستند، در عمل پروژه‌هایی با اهداف استعماری شناختی (Cognitive Colonialism) را هدایت می‌کنند. بازخوانی اخلاقی "مدیاسایبرنتیک و کاربردهای هوش مصنوعی در رسانه " ارائه شده در سومین کنفرانس بین‌المللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۳) مفاهیمی چون پشیمانی، وجدان، تردید یا مسئولیت‌پذیری، از جمله ویژگی‌های زیسته انسانی‌اند که در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی نقش تعیین‌کننده دارند. این عناصر، برآمده از حافظه عاطفی، آگاهی تاریخی و خویشتن‌نگری هستند.در مقابل، ماشین‌ها فقط قادر به بازشمارش خطا یا اصلاح براساس الگوریتم‌های به‌روزرسانی هستند. به همین دلیل، حتی وقتی یک الگوریتم تصمیمی به ظاهر اخلاقی اتخاذ می‌کند، این تصمیم در خلأ اخلاقی و بدون ادراک تجربه انسانی شکل گرفته است.در واقع این «شکاف میان ادراک و شبیه‌سازی» است. مدیاسایبرنتیک: قدرتِ تلقین مقاله‌ی حاضر، نسخه‌ی تکمیل‌شده و توسعه‌یافته‌ی ارائه‌ای است که پیش‌تر در قالب کارگاه تخصصی «مدیاسایبرنتیک و قدرتِ تلقین» در دومین دوره کنفرانس بین‌المللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۲) ارائه شده است. چالش‌های رسانه‌های پساانسانی | شناخت، توهمات انسان‌وارگی و هوش مصنوعی هوش مصنوعی شناختی Cognitive Artificial Intelligence | CAI) با وعده تقلید یا حتی بازسازی فرآیندهای شناختی انسان (انسانی‌گونه | Human-like، مرز جدیدی در تعامل انسان-ماشین گشوده است. این مقاله با نگاهی عمیقاً انتقادی و آینده‌پژوهانه، به تحلیل پیامدهای ظهور CAI، به‌ویژه در قالب رسانه‌های پساانسانی| Posthuman Media، می‌پردازد. استدلال می‌کنیم که تمرکز غالب فعلی بر "انسان‌وارگی" سطحی توهم انسان‌وارگی | Illusion of Anthropomorphism، نه‌تنها فهم عمیق شناخت انسان را منحرف می‌کند، بلکه خطرات هستی‌شناسی | Ontology معرفت‌شناسی | Epistemology جدیدی در عصر رسانه‌های پساانسانی ایجاد می‌نماید. با اتکا به چارچوب‌های نظری علوم شناختی کلاسیک علوم شناختی | Cognitive Science، فلسفه ذهن فلسفه ذهن| Philosophy of Mind، و نظریه نظریه پساانسانی | Posthumanist Theory، نشان می‌دهیم که مسیر واقعاً نوآورانه برای CAI نه در تقلید صرف، بلکه در کشف اشکال بدیع و رادیکال "شناخت" است که ماهیتاً غیرانسانی | Non-human بوده و از محدودیت‌های زیستی-تکاملی ما فراتر می‌روند. این گذار، مستلزم بازاندیشی بنیادین در اخلاق‌ اخلاق| Ethics، عاملیت عاملیت | Agency، و خود مفهوم "رسانه" در بستر سیال و پرتلاطم عصر پساانسان‌گرایی | Posthumanism است. هوش قلبی | مغز قلب | Heart Intelligence | HARTBRAIN هوش قلبی (Heart Intelligence) یکی از مفاهیم نوپدید در حوزه نوروساینس، روانشناسی فیزیولوژیک و علم آگاهی است که برخلاف تصور سنتی از قلب به‌عنوان صرفاً یک پمپ مکانیکی، نقش آن را در تنظیم هیجانات، پردازش اطلاعات، و حتی درک شناختی بررسی می‌کند. این مقاله با تکیه بر یافته‌های علمی از دهه ۱۹۷۰ تا امروز، به بررسی ساختار عصبی قلب، ارتباط آن با مغز، نظریه انسجام قلبی، کاربست‌های روان‌شناختی و همچنین امکان تبدیل هوش قلبی به یک فناوری شناختی می‌پردازد. آینده‌ی این حوزه می‌تواند با فناوری‌های نوین گره بخورد و به توسعه سامانه‌هایی بیانجامد که نه‌فقط «هوشمند»، بلکه «احساس‌مند» (Emotionally Intelligent) باشند. هوش مصنوعی، و محدودیت‌های یک سلطه تکنیکی پدیده‌ای که می‌توان آن را تضاد سخت‌افزار و نرم‌افزار نامید، یکی از کلیدی‌ترین عوامل محدودیت‌ نفوذ هم‌گن هوش مصنوعی در تمامی حوزه‌هاست. فناوری‌هایی مثل مدل‌های زبانی مولد Generative Language Models یا ابزارهای خلق تصویر و موسیقی با کمک هوش مصنوعی، بر بستر گوشی‌های هوشمند و رایانه‌های شخصی اجرا می‌شوند؛ درحالی‌که خودروهای خودران یا تجهیزات هوش‌پزشکی نیازمند سخت‌افزارهایی پیچیده، گران‌قیمت، با سطح بالایی از اطمینان و مسئولیت‌پذیری هستند. متن کامل ده ها مقاله استراتژیک در: 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 💢 SOHEILSALIMI.ir 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI
♦️سایبرنتیک به‌واسطه تمرکز بر بازخورد، تطبیق‌پذیری و کنترل، بستر فکری و مفهومی مهمی برای توسعه هوش مصنوعی فراهم کرد. در واقع، الگوریتم‌های یادگیری ماشین و شبکه‌های عصبی مصنوعی امروز، بازتابی از مفاهیم سایبرنتیکی هستند: سیستم‌هایی که از داده‌ها بازخورد می‌گیرند، الگوها را شناسایی می‌کنند و رفتار خود را اصلاح می‌کنند. 💢در این چارچوب، رسانه‌ها نیز به عنوان سیستم‌هایی سایبرنتیکی قابل تحلیل‌اند. آن‌ها داده (توجه، کلیک، پسندیدن، بازنشر) دریافت می‌کنند، از طریق الگوریتم‌ها آن را پردازش می‌کنند و محتوای جدید تولید می‌نمایند—چرخه‌ای که به طور فزاینده‌ای توسط هوش مصنوعی تسهیل می‌شود. 📍اما: 🔻۱. زوال مرز میان واقعیت و خیال با قدرت فزاینده هوش مصنوعی در تولید متن، صدا، تصویر و ویدیو، تفکیک میان محتوای واقعی و ساختگی دشوار شده است. فناوری‌هایی چون «دیپ‌فیک» یا متون ماشینی که شبیه نویسندگان واقعی نوشته می‌شوند، نوعی بحران اعتماد به رسانه‌ها پدید آورده‌اند. 🔻۲. خودتقویتی الگوریتمی و پژواک‌خانه‌ها الگوریتم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی بر اساس بازخوردهای گذشته کار می‌کنند. اگر کاربری محتوایی خاص را بپسندد، سیستم محتواهای مشابه بیشتری به او ارائه می‌دهد. این پدیده که در سایبرنتیک با مفهوم بازخورد مثبت شناخته می‌شود، منجر به ایجاد "پژواک‌خانه‌های رسانه‌ای" می‌شود،... 👈🏻متن کامل 💢دیگر مقالات و مطالب در: 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 🔰www.soheilsalimi.ir 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI
💢کنترل و اعمال قدرت از طریق آب👆🏻 ببینید توهمی به نام مصرف زیاد یا افزایش مصرف، اینطوری در طراحی و اجرا میشه. 🟥بهترین راه فهم سایبرنتیک، بحران ساختگی آب هست. این بحران هرگز و هرگز و هرگز با کم مصرف کردن از بین نخواهد رفت، همانطور که بحران برق با این همه لامپ کم مصرف و لوازم برقی کم مصرف و... از بین نرفت، چرا که هدف گران فروشی بر اساس کاهش عرضه است. 📽تصویر فوق نمونه ای کامل از مدیا سایبرنتیک است. یعنی کنترل و اعمال قدرت از طریق کنترل و تغییر رفتار مصرف کنند با رسانه و و قدرت نیمه سخت، یعنی فشار اقتصادی و گران سازی محصول. 🎯این لینک ها رو هم ببینید: https://eitaa.com/soheilsalimi/2438 https://eitaa.com/soheilsalimi/2439 ⚠️مهمـــــ روند مدیاسایبرنتیک اینجا بخوانید: https://soheilsalimi.blogsky.com/1403/05/18/post-239 💢دیگر مقالات و مطالب در: 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 🔰www.soheilsalimi.ir 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI
هدایت شده از سهیل سلیمی
💡مجموعه مقالات و پژوهش‌های استراتژیک در حوزه‌ی سایبرنتیک، رسانه و 💢✍🏻 مرجعیت شناختی در حال انتقال از انسان به ماشین است ما در آستانه دوره‌ای تاریخی قرار گرفته‌ایم که در آن «مرجعیت شناختی» (Cognitive Authority) – یعنی اقتدار در تفسیر، تحلیل و هدایت ادراک انسان – به‌طرزی بی‌سابقه در حال واگذاری به ماشین‌هاست. در این فرآیند، انسان نه تنها کارکرد اجرایی، بلکه حتی قدرت تأویل و داوری را نیز به الگوریتم‌هایی واگذار می‌کند که پشت درهای بسته شرکت‌های فناوری غربی رشد کرده‌اند. این تغییر، صرفاً فناورانه نیست؛ بلکه ژئوپلیتیکی، ایدئولوژیک و رسانه‌ای است. قدرت‌هایی که به ظاهر پرچم‌دار نوآوری هستند، در عمل پروژه‌هایی با اهداف استعماری شناختی (Cognitive Colonialism) را هدایت می‌کنند. بازخوانی اخلاقی "مدیاسایبرنتیک و کاربردهای هوش مصنوعی در رسانه " ارائه شده در سومین کنفرانس بین‌المللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۳) مفاهیمی چون پشیمانی، وجدان، تردید یا مسئولیت‌پذیری، از جمله ویژگی‌های زیسته انسانی‌اند که در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی نقش تعیین‌کننده دارند. این عناصر، برآمده از حافظه عاطفی، آگاهی تاریخی و خویشتن‌نگری هستند.در مقابل، ماشین‌ها فقط قادر به بازشمارش خطا یا اصلاح براساس الگوریتم‌های به‌روزرسانی هستند. به همین دلیل، حتی وقتی یک الگوریتم تصمیمی به ظاهر اخلاقی اتخاذ می‌کند، این تصمیم در خلأ اخلاقی و بدون ادراک تجربه انسانی شکل گرفته است.در واقع این «شکاف میان ادراک و شبیه‌سازی» است. مدیاسایبرنتیک: قدرتِ تلقین مقاله‌ی حاضر، نسخه‌ی تکمیل‌شده و توسعه‌یافته‌ی ارائه‌ای است که پیش‌تر در قالب کارگاه تخصصی «مدیاسایبرنتیک و قدرتِ تلقین» در دومین دوره کنفرانس بین‌المللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۲) ارائه شده است. چالش‌های رسانه‌های پساانسانی | شناخت، توهمات انسان‌وارگی و هوش مصنوعی هوش مصنوعی شناختی Cognitive Artificial Intelligence | CAI) با وعده تقلید یا حتی بازسازی فرآیندهای شناختی انسان (انسانی‌گونه | Human-like، مرز جدیدی در تعامل انسان-ماشین گشوده است. این مقاله با نگاهی عمیقاً انتقادی و آینده‌پژوهانه، به تحلیل پیامدهای ظهور CAI، به‌ویژه در قالب رسانه‌های پساانسانی| Posthuman Media، می‌پردازد. استدلال می‌کنیم که تمرکز غالب فعلی بر "انسان‌وارگی" سطحی توهم انسان‌وارگی | Illusion of Anthropomorphism، نه‌تنها فهم عمیق شناخت انسان را منحرف می‌کند، بلکه خطرات هستی‌شناسی | Ontology معرفت‌شناسی | Epistemology جدیدی در عصر رسانه‌های پساانسانی ایجاد می‌نماید. با اتکا به چارچوب‌های نظری علوم شناختی کلاسیک علوم شناختی | Cognitive Science، فلسفه ذهن فلسفه ذهن| Philosophy of Mind، و نظریه نظریه پساانسانی | Posthumanist Theory، نشان می‌دهیم که مسیر واقعاً نوآورانه برای CAI نه در تقلید صرف، بلکه در کشف اشکال بدیع و رادیکال "شناخت" است که ماهیتاً غیرانسانی | Non-human بوده و از محدودیت‌های زیستی-تکاملی ما فراتر می‌روند. این گذار، مستلزم بازاندیشی بنیادین در اخلاق‌ اخلاق| Ethics، عاملیت عاملیت | Agency، و خود مفهوم "رسانه" در بستر سیال و پرتلاطم عصر پساانسان‌گرایی | Posthumanism است. هوش قلبی | مغز قلب | Heart Intelligence | HARTBRAIN هوش قلبی (Heart Intelligence) یکی از مفاهیم نوپدید در حوزه نوروساینس، روانشناسی فیزیولوژیک و علم آگاهی است که برخلاف تصور سنتی از قلب به‌عنوان صرفاً یک پمپ مکانیکی، نقش آن را در تنظیم هیجانات، پردازش اطلاعات، و حتی درک شناختی بررسی می‌کند. این مقاله با تکیه بر یافته‌های علمی از دهه ۱۹۷۰ تا امروز، به بررسی ساختار عصبی قلب، ارتباط آن با مغز، نظریه انسجام قلبی، کاربست‌های روان‌شناختی و همچنین امکان تبدیل هوش قلبی به یک فناوری شناختی می‌پردازد. آینده‌ی این حوزه می‌تواند با فناوری‌های نوین گره بخورد و به توسعه سامانه‌هایی بیانجامد که نه‌فقط «هوشمند»، بلکه «احساس‌مند» (Emotionally Intelligent) باشند. هوش مصنوعی، و محدودیت‌های یک سلطه تکنیکی پدیده‌ای که می‌توان آن را تضاد سخت‌افزار و نرم‌افزار نامید، یکی از کلیدی‌ترین عوامل محدودیت‌ نفوذ هم‌گن هوش مصنوعی در تمامی حوزه‌هاست. فناوری‌هایی مثل مدل‌های زبانی مولد Generative Language Models یا ابزارهای خلق تصویر و موسیقی با کمک هوش مصنوعی، بر بستر گوشی‌های هوشمند و رایانه‌های شخصی اجرا می‌شوند؛ درحالی‌که خودروهای خودران یا تجهیزات هوش‌پزشکی نیازمند سخت‌افزارهایی پیچیده، گران‌قیمت، با سطح بالایی از اطمینان و مسئولیت‌پذیری هستند. متن کامل ده ها مقاله استراتژیک در: 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI
هدایت شده از سهیل سلیمی
🌀هوش مصنوعی و تصمیم سازی و تصمیم گیری در سایبرنتیک قدرت 💡، در معنای عمیق‌تر، تنها یک علم دربارهٔ کنترل و فرمان نیست؛ بلکه مطالعه‌ای‌ست دربارهٔ اینکه چگونه نیروهای موجود در جامعه، از طریق اطلاعات، به همدیگر جهت می‌دهند. وقتی ما یک ماشین نجات‌گر طراحی می‌کنیم، آن‌چه تعیین می‌کند چه کسی نجات یابد، فقط الگوریتم نیست؛ بلکه میدان پیچیده‌ای‌ست از نیروهای اقتصادی، اجتماعی، نظامی، سیاسی، طبقاتی، بیومتریک (زیستی)، نژادی و رسانه‌ای و... که از طریق داده‌ها خود را تحمیل می‌کنند. 💢اگر هوش مصنوعی را یک آیینه بدانیم، باید بپرسیم: چه تصویری را بازتاب می‌دهد؟ اگر نظم جهانی امروز، مبتنی بر تقدم بهره‌وری، قدرت لیبرال دموکراسی، و سرمایداری و بازار آزاد است، پس ماشین نیز احتمالاً نجات آن کسی را ترجیح خواهد داد که از نظر سیستم، «سودمندتر» است. این یعنی اخلاق ، نه اخلاق فردی مبتنی بر الگوریتم‌های اولیه، بلکه اخلاق سرمایداری است؛ نه ترجیح انسانی، بلکه ترجیح سایبرنتیکیِ ساختارهای قدرت. متن کامل در: 🌐 https://soheilsalimi.blogsky.com/1403/04/15/post-221/ ♦️ 🔸نویسنده وفیلم‌ساز 🔸پژوهشگرمطالعات استراتژیکِ رسانه، سایبرنتیک و هوش مصنوعی 🔸مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبردانشگاه تهران 👉🏻 soheilsalimi.blogsky.com 👉🏻 youtube.com/@soheilsalimi1 ⚠️این تنها کانال رسمی سهیل سلیمی در ایتاست: 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI
⚠️طغیان کاربران ناآگاه | هوش مصنوعی و بحران بی خردی | در تمنای لایک 💢در سیستم‌های کلاسیک ی، مخاطب باید بتواند پیام را دریافت، فهم، ارزیابی و بازخورددهی کند. این چهار مرحله، ستون‌های پردازش رسانه‌ای سالم‌اند. اما در ساختارهای امروزیِ تولید انبوه محتوا،...! 🎯آنچه که امروز خطرناک است، انبوهی از ناآگاهی است که در تمنای لایک هر محتوای ضد ارزش یا حتی بی ارزش را منتشر می کنند. این بی معرفتی ربطی به سواد یا سن و سال و یا حتی جایگاه علمی افراد ندارد. انسانی که تولید محتوا می کند باید به پختگی رسیده باشد. چند سال قبل خاطره ای از استیون اسپیلبرگ خواندم که معیار دقیق این پختگی است. همواره برایم سوال بود، او که فیلمساز متبحر و توانمندی است چرا جایگاه پدر و فرزندی را در فیلم هایش رعایت نمیکند و حتی گاه این حس را منتقل می کند که پدرها، پسرهایشان را رها می کنند. او در آن خاطر می گفت؛ من آن زمان یک جوان بودم، ولی حالا پدر هفت فرزندم. در فیلمهای اول پدرها را آنطور می فهمیدم اما حالا میفهمم که یک پدر برای حفظ خانواده و فرزندانش باید هر کار بکند،...! ✅در چنین بستری، محتوای ژرف، اخلاقی یا علمی، دیده نمی‌شود، چون با ریتم تند و هیجان‌زدهٔ بازار اطلاعات همخوانی ندارد. اخلاق، در زباله‌دان محتوا بی ارزش دفن می‌شود، و ، همچون گورکنی فرز و سریع در حال آماده سازی قبر اندیشه و معرفت انسان است،...! متن کامل 👈🏻 لینک ✍🏻 💢دیگر مقالات و مطالب در: 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 🔰www.soheilsalimi.ir 📍Join 🆔 eitaa.com/SOHEILSALIMI
💡مجموعه مقالات و پژوهش‌های در حوزه‌ی ، و 💢✍🏻 بازخوانی اخلاقی "مدیاسایبرنتیک و کاربردهای هوش مصنوعی در رسانه " ارائه شده در سومین کنفرانس بین‌المللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۳) مفاهیمی چون پشیمانی، وجدان، تردید یا مسئولیت‌پذیری، از جمله ویژگی‌های زیسته انسانی‌اند که در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی نقش تعیین‌کننده دارند. این عناصر، برآمده از حافظه عاطفی، آگاهی تاریخی و خویشتن‌نگری هستند.در مقابل، ماشین‌ها فقط قادر به بازشمارش خطا یا اصلاح براساس الگوریتم‌های به‌روزرسانی هستند. به همین دلیل، حتی وقتی یک الگوریتم تصمیمی به ظاهر اخلاقی اتخاذ می‌کند، این تصمیم در خلأ اخلاقی و بدون ادراک تجربه انسانی شکل گرفته است.در واقع این «شکاف میان ادراک و شبیه‌سازی» است. مدیاسایبرنتیک: قدرتِ تلقین مقاله‌ی حاضر، نسخه‌ی تکمیل‌شده و توسعه‌یافته‌ی ارائه‌ای است که پیش‌تر در قالب کارگاه تخصصی «مدیاسایبرنتیک و قدرتِ تلقین» در دومین دوره کنفرانس بین‌المللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۲) ارائه شده است. چالش‌های رسانه‌های پساانسانی | شناخت، توهمات انسان‌وارگی و هوش مصنوعی هوش مصنوعی شناختی Cognitive Artificial Intelligence | CAI) با وعده تقلید یا حتی بازسازی فرآیندهای شناختی انسان (انسانی‌گونه | Human-like، مرز جدیدی در تعامل انسان-ماشین گشوده است. این مقاله با نگاهی عمیقاً انتقادی و آینده‌پژوهانه، به تحلیل پیامدهای ظهور CAI، به‌ویژه در قالب رسانه‌های پساانسانی| Posthuman Media، می‌پردازد. استدلال می‌کنیم که تمرکز غالب فعلی بر "انسان‌وارگی" سطحی توهم انسان‌وارگی | Illusion of Anthropomorphism، نه‌تنها فهم عمیق شناخت انسان را منحرف می‌کند، بلکه خطرات هستی‌شناسی | Ontology معرفت‌شناسی | Epistemology جدیدی در عصر رسانه‌های پساانسانی ایجاد می‌نماید. با اتکا به چارچوب‌های نظری علوم شناختی کلاسیک علوم شناختی | Cognitive Science، فلسفه ذهن فلسفه ذهن| Philosophy of Mind، و نظریه نظریه پساانسانی | Posthumanist Theory، نشان می‌دهیم که مسیر واقعاً نوآورانه برای CAI نه در تقلید صرف، بلکه در کشف اشکال بدیع و رادیکال "شناخت" است که ماهیتاً غیرانسانی | Non-human بوده و از محدودیت‌های زیستی-تکاملی ما فراتر می‌روند. این گذار، مستلزم بازاندیشی بنیادین در اخلاق‌ اخلاق| Ethics، عاملیت عاملیت | Agency، و خود مفهوم "رسانه" در بستر سیال و پرتلاطم عصر پساانسان‌گرایی | Posthumanism است. هوش قلبی | مغز قلب | Heart Intelligence | HARTBRAIN هوش قلبی (Heart Intelligence) یکی از مفاهیم نوپدید در حوزه نوروساینس، روانشناسی فیزیولوژیک و علم آگاهی است که برخلاف تصور سنتی از قلب به‌عنوان صرفاً یک پمپ مکانیکی، نقش آن را در تنظیم هیجانات، پردازش اطلاعات، و حتی درک شناختی بررسی می‌کند. این مقاله با تکیه بر یافته‌های علمی از دهه ۱۹۷۰ تا امروز، به بررسی ساختار عصبی قلب، ارتباط آن با مغز، نظریه انسجام قلبی، کاربست‌های روان‌شناختی و همچنین امکان تبدیل هوش قلبی به یک فناوری شناختی می‌پردازد. آینده‌ی این حوزه می‌تواند با فناوری‌های نوین گره بخورد و به توسعه سامانه‌هایی بیانجامد که نه‌فقط «هوشمند»، بلکه «احساس‌مند» (Emotionally Intelligent) باشند. هوش مصنوعی، و محدودیت‌های یک سلطه تکنیکی پدیده‌ای که می‌توان آن را تضاد سخت‌افزار و نرم‌افزار نامید، یکی از کلیدی‌ترین عوامل محدودیت‌ نفوذ هم‌گن هوش مصنوعی در تمامی حوزه‌هاست. فناوری‌هایی مثل مدل‌های زبانی مولد Generative Language Models یا ابزارهای خلق تصویر و موسیقی با کمک هوش مصنوعی، بر بستر گوشی‌های هوشمند و رایانه‌های شخصی اجرا می‌شوند؛ درحالی‌که خودروهای خودران یا تجهیزات هوش‌پزشکی نیازمند سخت‌افزارهایی پیچیده، گران‌قیمت، با سطح بالایی از اطمینان و مسئولیت‌پذیری هستند. متن کامل ده ها مقاله استراتژیک در: 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI
♦️تسلیحات رسانه‌ای هوش‌محور: ابزارهای نوین قدرت سایبرنتیک AI-Powered Media Weaponry: Tools of Modern Cybernetic Power 💢تسلیحات رسانه‌ای هوش‌محور (AI-powered media weaponry) با ترکیب رسانه‌های دیجیتال و هوش مصنوعی، به ابزاری کلیدی برای اعمال نفوذ و کنترل (power exertion and control) تبدیل شده‌اند. منطق سایبرنتیکی (cybernetic logic) این ابزارها، با تکیه بر زنجیره داده (data supply chain)، الگوریتم‌های پیشرفته (advanced algorithms)، و حلقه‌های بازخورد (feedback loops)، امکان شکل‌دهی به ادراکات و رفتارهای جمعی (collective perception and behavior) را در مقیاسی بی‌سابقه فراهم می‌کند. با این حال، مدیریت این تسلیحات اگر روزی از زیر نظر سازمانهای امنیتی آنگلوساکسون و غربی خارج شود، نیازمند مقررات قوی (robust regulations)، همکاری بین‌المللی (international cooperation)، و آموزش عمومی (public education) است تا از تهدیدات آن‌ها علیه منافع عمومی (public interest) جلوگیری شود. که اگر خودمان مجهز به فضای سالم سایبر و مدیریت انبود اطلاعات نباشیم، برای ما وجود نخواهد داشت و به صورت مدام از این نطقه ضعف به ما حمله خواهد شد. متن کامل مقالات استراتژیک در: 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI
37.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍روایت هوش مصنوعی از عکس‌های پشت صحنه‌ی فیلم‌های سهیل سلیمی ✅ وقتی عکس‌ها جان می‌گیرند! 📍Behind-the-scenes photos of Soheili Salimi's films narrated by Ai. 📽برای تماشای نسخه با کیفیت به کانال یوتیوب مراجعه کنید. 🎯برای سفارش تولید محتوای صوتی و تصویری و موسیقی به آیدی های زیر مراجعه نمایید: 📩ارتباط: تلگرام : https://t.me/soheilsalimifilms ایتا: eitaa.com/SOHEILSALIMI1 ❇️ وبلاگ: soheilsalimi.blogsky.com ✅ کانال یوتیوب: youtube.com/@SOHEILSALIMI1 Join 🆔 @SOHEILSALIMI 🎥
هدایت شده از سهیل سلیمی
💡مجموعه مقالات و پژوهش‌های استراتژیک در حوزه‌ی سایبرنتیک، رسانه و 💢✍🏻 مرجعیت شناختی در حال انتقال از انسان به ماشین است ما در آستانه دوره‌ای تاریخی قرار گرفته‌ایم که در آن «مرجعیت شناختی» (Cognitive Authority) – یعنی اقتدار در تفسیر، تحلیل و هدایت ادراک انسان – به‌طرزی بی‌سابقه در حال واگذاری به ماشین‌هاست. در این فرآیند، انسان نه تنها کارکرد اجرایی، بلکه حتی قدرت تأویل و داوری را نیز به الگوریتم‌هایی واگذار می‌کند که پشت درهای بسته شرکت‌های فناوری غربی رشد کرده‌اند. این تغییر، صرفاً فناورانه نیست؛ بلکه ژئوپلیتیکی، ایدئولوژیک و رسانه‌ای است. قدرت‌هایی که به ظاهر پرچم‌دار نوآوری هستند، در عمل پروژه‌هایی با اهداف استعماری شناختی (Cognitive Colonialism) را هدایت می‌کنند. بازخوانی اخلاقی "مدیاسایبرنتیک و کاربردهای هوش مصنوعی در رسانه " ارائه شده در سومین کنفرانس بین‌المللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۳) مفاهیمی چون پشیمانی، وجدان، تردید یا مسئولیت‌پذیری، از جمله ویژگی‌های زیسته انسانی‌اند که در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی نقش تعیین‌کننده دارند. این عناصر، برآمده از حافظه عاطفی، آگاهی تاریخی و خویشتن‌نگری هستند.در مقابل، ماشین‌ها فقط قادر به بازشمارش خطا یا اصلاح براساس الگوریتم‌های به‌روزرسانی هستند. به همین دلیل، حتی وقتی یک الگوریتم تصمیمی به ظاهر اخلاقی اتخاذ می‌کند، این تصمیم در خلأ اخلاقی و بدون ادراک تجربه انسانی شکل گرفته است.در واقع این «شکاف میان ادراک و شبیه‌سازی» است. مدیاسایبرنتیک: قدرتِ تلقین مقاله‌ی حاضر، نسخه‌ی تکمیل‌شده و توسعه‌یافته‌ی ارائه‌ای است که پیش‌تر در قالب کارگاه تخصصی «مدیاسایبرنتیک و قدرتِ تلقین» در دومین دوره کنفرانس بین‌المللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۲) ارائه شده است. چالش‌های رسانه‌های پساانسانی | شناخت، توهمات انسان‌وارگی و هوش مصنوعی هوش مصنوعی شناختی Cognitive Artificial Intelligence | CAI) با وعده تقلید یا حتی بازسازی فرآیندهای شناختی انسان (انسانی‌گونه | Human-like، مرز جدیدی در تعامل انسان-ماشین گشوده است. این مقاله با نگاهی عمیقاً انتقادی و آینده‌پژوهانه، به تحلیل پیامدهای ظهور CAI، به‌ویژه در قالب رسانه‌های پساانسانی| Posthuman Media، می‌پردازد. استدلال می‌کنیم که تمرکز غالب فعلی بر "انسان‌وارگی" سطحی توهم انسان‌وارگی | Illusion of Anthropomorphism، نه‌تنها فهم عمیق شناخت انسان را منحرف می‌کند، بلکه خطرات هستی‌شناسی | Ontology معرفت‌شناسی | Epistemology جدیدی در عصر رسانه‌های پساانسانی ایجاد می‌نماید. با اتکا به چارچوب‌های نظری علوم شناختی کلاسیک علوم شناختی | Cognitive Science، فلسفه ذهن فلسفه ذهن| Philosophy of Mind، و نظریه نظریه پساانسانی | Posthumanist Theory، نشان می‌دهیم که مسیر واقعاً نوآورانه برای CAI نه در تقلید صرف، بلکه در کشف اشکال بدیع و رادیکال "شناخت" است که ماهیتاً غیرانسانی | Non-human بوده و از محدودیت‌های زیستی-تکاملی ما فراتر می‌روند. این گذار، مستلزم بازاندیشی بنیادین در اخلاق‌ اخلاق| Ethics، عاملیت عاملیت | Agency، و خود مفهوم "رسانه" در بستر سیال و پرتلاطم عصر پساانسان‌گرایی | Posthumanism است. هوش قلبی | مغز قلب | Heart Intelligence | HARTBRAIN هوش قلبی (Heart Intelligence) یکی از مفاهیم نوپدید در حوزه نوروساینس، روانشناسی فیزیولوژیک و علم آگاهی است که برخلاف تصور سنتی از قلب به‌عنوان صرفاً یک پمپ مکانیکی، نقش آن را در تنظیم هیجانات، پردازش اطلاعات، و حتی درک شناختی بررسی می‌کند. این مقاله با تکیه بر یافته‌های علمی از دهه ۱۹۷۰ تا امروز، به بررسی ساختار عصبی قلب، ارتباط آن با مغز، نظریه انسجام قلبی، کاربست‌های روان‌شناختی و همچنین امکان تبدیل هوش قلبی به یک فناوری شناختی می‌پردازد. آینده‌ی این حوزه می‌تواند با فناوری‌های نوین گره بخورد و به توسعه سامانه‌هایی بیانجامد که نه‌فقط «هوشمند»، بلکه «احساس‌مند» (Emotionally Intelligent) باشند. هوش مصنوعی، و محدودیت‌های یک سلطه تکنیکی پدیده‌ای که می‌توان آن را تضاد سخت‌افزار و نرم‌افزار نامید، یکی از کلیدی‌ترین عوامل محدودیت‌ نفوذ هم‌گن هوش مصنوعی در تمامی حوزه‌هاست. فناوری‌هایی مثل مدل‌های زبانی مولد Generative Language Models یا ابزارهای خلق تصویر و موسیقی با کمک هوش مصنوعی، بر بستر گوشی‌های هوشمند و رایانه‌های شخصی اجرا می‌شوند؛ درحالی‌که خودروهای خودران یا تجهیزات هوش‌پزشکی نیازمند سخت‌افزارهایی پیچیده، گران‌قیمت، با سطح بالایی از اطمینان و مسئولیت‌پذیری هستند. متن کامل ده ها مقاله استراتژیک در: 🌐 soheilsalimi.blogsky.com 📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI