❌پیشنهادهایی برای مدیریت رسانه از روز سوم حادثه
" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ" 🏴
با اندوه عمیق، حادثه دردناک انفجار انباری در بندرعباس را به خانواده های قربانیان و مردم غیور ایران تسلیت میگوییم. در میانهی این مصیبت، باز هم شیطنتها و شایعات و نمک پاشی به زخم دردمندان شروع شده، و همین امر لزوم مدیریت هوشمندانه #رسانه ای و کنترل #فضای_سایبر (مجازی) را بیش از پیش آشکار میکند. در ادامه چند پیشنهاد برای دوستان رسانه ای و مدیران متولی امر دارم:
💢پیشنهادهایی برای #صداوسیما
• #روایتسازی مشارکتی با مردم
برنامهای تعاملی طراحی شود که مردم بتوانند داستانهای خود از کمک به آسیبدیدگان یا فداکاریهای محلی را از طریق پیامک یا تماس به اشتراک بگذارند. این روایتها پس از تأیید، در برنامههای خبری پخش شوند تا حس مالکیت عمومی بر بحران تقویت گردد.
• استفاده از #شبیهسازی بصری
با کمک گرافیکهای ساده، شبیهسازیهایی از نحوه وقوع حادثه و تلاشهای امدادی تهیه و پخش شود. این کار به کاهش شایعات درباره علل انفجار کمک کرده و شفافیت بصری ایجاد میکند.
• ایجاد پلتفرم پاسخگویی زنده
یک برنامه زنده با حضور کارشناسان امداد، روانشناسان و مقامات محلی راهاندازی شود که به سؤالات مردم در لحظه پاسخ دهند. این برنامه باید از طریق تلویزیون و همزمان در شبکههای اجتماعی استریم شود.
• تولید محتوای انگیزشی با محوریت #بازسازی
مستندهای کوتاه درباره بازسازی بندرعباس و بازگشت به شرایط عادی تولید شود. این محتوا باید از روز اول بحران پخش گردد تا از نظر روانی، افق امیدواری را ترسیم کند.
• همکاری با هنرمندان محلی
از خوانندگان و شاعران هرمزگانی دعوت شود تا آثار موسیقایی یا ادبی برای تسلی و همدلی تولید کنند. این آثار در برنامههای صداوسیما پخش شده و بهعنوان نماد اتحاد محلی معرفی گردد.
💢پیشنهادهایی برای فضای سایبر (مجازی) از روز سوم حادثه
• راهاندازی «دیوار مجازی #تسلیت»
یک پلتفرم آنلاین ایجاد شود که مردم بتوانند پیامهای تسلیت، همدردی یا پیشنهادات خود را ثبت کنند. این دیوار مجازی میتواند بهعنوان مرجعی برای کاهش خشم عمومی و هدایت احساسات عمل کند.
• استفاده از گیمیفیکیشن برای مشارکت
یک کمپین مجازی طراحی شود که کاربران با انجام اقدامات مثبت (مثل انتشار پیامهای تأیید شده یا اهدای خون) امتیاز کسب کنند. این امتیازات میتواند به جوایز معنوی مانند تقدیر عمومی تبدیل شود.
• تولید میمهای مثبت و کنترلشده
تیمهای رسانهای، میمهایی طنز اما محترمانه درباره همبستگی و امدادرسانی تولید کنند. این میمها میتوانند خشم و ناامیدی کاربران را به انرژی مثبت تبدیل کنند. مثال میم مثبت و محترمانه:
تصویر: طراحی سادهای از دو ماهی دربندر کنار اسکله و نخلهای سرسبز، با بالههایشان قلبی تشکیل دادهاند. ماهیها کلاه ایمنی به سر دارند، کلاه یکی از آنها می آید روی چشمش، دوباره کلاه را می دهد بالا. صدای روی تصویر: کنار هم هستیم با مهر و همدلی. #همراه_تا_همیشه
• ایجاد چتباتهای اطلاعرسانی محلی
چتباتهایی در ایتا، بله، تلگرام یا واتساپ راهاندازی شود که اطلاعات تأییدشده درباره وضعیت بیمارستانها، نیازهای امدادی و راههای کمک را بهصورت محلی و به زبان ساده ارائه دهند.
• شبکهسازی با جوامع محلی آنلاین
گروههای محلی در شبکههای اجتماعی (مثل گروههای محلهای بندرعباس) شناسایی شده و با آنها برای انتشار اخبار رسمی و کاهش شایعات همکاری شود. این گروهها میتوانند بهعنوان بازوی غیررسمی اطلاعرسانی عمل کنند.
• (کمپین) کارزار بازسازی هویت محلی
یک کمپین رسانهای با عنوان «بندرعباس قویتر برمیگردد» طراحی شود که از روز سوم بحران آغاز گردد. این کارزار باید بر بازسازی #هویت فرهنگی و اقتصادی بندرعباس تمرکز کند، با تأکید بر تاریخچه مقاومت مردم این منطقه. باید از تبدیل این حادثه به یک بهانه تخریبی سیاسی یا اجتماعی جلوگیری کنیم. این کارزار میتواند شامل ویدئوهای کوتاه از شهروندان، تصاویر تاریخی بندر و حتی خود گمرک و پهلو گرفتن کشتی ها و تلاش کارگران باشد.
✍🏻#سهیل_سلیمی
Join 🆔 @SOHEILSALIMI
💡مجموعه مقالات و پژوهشهای #استراتژیک در حوزهی #سایبرنتیک، #رسانه و #هوش_مصنوعی
💢✍🏻 #سهیل_سلیمی
بازخوانی اخلاقی "مدیاسایبرنتیک و کاربردهای هوش مصنوعی در رسانه " ارائه شده در سومین کنفرانس بینالمللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۳)
مفاهیمی چون پشیمانی، وجدان، تردید یا مسئولیتپذیری، از جمله ویژگیهای زیسته انسانیاند که در تصمیمگیریهای اخلاقی نقش تعیینکننده دارند. این عناصر، برآمده از حافظه عاطفی، آگاهی تاریخی و خویشتننگری هستند.در مقابل، ماشینها فقط قادر به بازشمارش خطا یا اصلاح براساس الگوریتمهای بهروزرسانی هستند. به همین دلیل، حتی وقتی یک الگوریتم تصمیمی به ظاهر اخلاقی اتخاذ میکند، این تصمیم در خلأ اخلاقی و بدون ادراک تجربه انسانی شکل گرفته است.در واقع این «شکاف میان ادراک و شبیهسازی» است.
مدیاسایبرنتیک: قدرتِ تلقین
مقالهی حاضر، نسخهی تکمیلشده و توسعهیافتهی ارائهای است که پیشتر در قالب کارگاه تخصصی «مدیاسایبرنتیک و قدرتِ تلقین» در دومین دوره کنفرانس بینالمللی فضای سایبر (آبان ۱۴۰۲) ارائه شده است.
چالشهای رسانههای پساانسانی | شناخت، توهمات انسانوارگی و هوش مصنوعی
هوش مصنوعی شناختی Cognitive Artificial Intelligence | CAI) با وعده تقلید یا حتی بازسازی فرآیندهای شناختی انسان (انسانیگونه | Human-like، مرز جدیدی در تعامل انسان-ماشین گشوده است. این مقاله با نگاهی عمیقاً انتقادی و آیندهپژوهانه، به تحلیل پیامدهای ظهور CAI، بهویژه در قالب رسانههای پساانسانی| Posthuman Media، میپردازد. استدلال میکنیم که تمرکز غالب فعلی بر "انسانوارگی" سطحی توهم انسانوارگی | Illusion of Anthropomorphism، نهتنها فهم عمیق شناخت انسان را منحرف میکند، بلکه خطرات هستیشناسی | Ontology معرفتشناسی | Epistemology جدیدی در عصر رسانههای پساانسانی ایجاد مینماید. با اتکا به چارچوبهای نظری علوم شناختی کلاسیک علوم شناختی | Cognitive Science، فلسفه ذهن فلسفه ذهن| Philosophy of Mind، و نظریه نظریه پساانسانی | Posthumanist Theory، نشان میدهیم که مسیر واقعاً نوآورانه برای CAI نه در تقلید صرف، بلکه در کشف اشکال بدیع و رادیکال "شناخت" است که ماهیتاً غیرانسانی | Non-human بوده و از محدودیتهای زیستی-تکاملی ما فراتر میروند. این گذار، مستلزم بازاندیشی بنیادین در اخلاق اخلاق| Ethics، عاملیت عاملیت | Agency، و خود مفهوم "رسانه" در بستر سیال و پرتلاطم عصر پساانسانگرایی | Posthumanism است.
هوش قلبی | مغز قلب | Heart Intelligence | HARTBRAIN
هوش قلبی (Heart Intelligence) یکی از مفاهیم نوپدید در حوزه نوروساینس، روانشناسی فیزیولوژیک و علم آگاهی است که برخلاف تصور سنتی از قلب بهعنوان صرفاً یک پمپ مکانیکی، نقش آن را در تنظیم هیجانات، پردازش اطلاعات، و حتی درک شناختی بررسی میکند. این مقاله با تکیه بر یافتههای علمی از دهه ۱۹۷۰ تا امروز، به بررسی ساختار عصبی قلب، ارتباط آن با مغز، نظریه انسجام قلبی، کاربستهای روانشناختی و همچنین امکان تبدیل هوش قلبی به یک فناوری شناختی میپردازد. آیندهی این حوزه میتواند با فناوریهای نوین گره بخورد و به توسعه سامانههایی بیانجامد که نهفقط «هوشمند»، بلکه «احساسمند» (Emotionally Intelligent) باشند.
هوش مصنوعی، و محدودیتهای یک سلطه تکنیکی
پدیدهای که میتوان آن را تضاد سختافزار و نرمافزار نامید، یکی از کلیدیترین عوامل محدودیت نفوذ همگن هوش مصنوعی در تمامی حوزههاست. فناوریهایی مثل مدلهای زبانی مولد Generative Language Models یا ابزارهای خلق تصویر و موسیقی با کمک هوش مصنوعی، بر بستر گوشیهای هوشمند و رایانههای شخصی اجرا میشوند؛ درحالیکه خودروهای خودران یا تجهیزات هوشپزشکی نیازمند سختافزارهایی پیچیده، گرانقیمت، با سطح بالایی از اطمینان و مسئولیتپذیری هستند.
متن کامل ده ها مقاله استراتژیک در:
🌐 soheilsalimi.blogsky.com
📍Join 🆔 @SOHEILSALIMI