حجت الاسلام قنبریان۹- مناجات المحبین.mp3
زمان:
حجم:
9.91M
💠 شرح مناجات خمسه عشر
9⃣ مناجات المحبین
رمضان۹۵
#باز_نشر
حجت الاسلام قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
حجت الاسلام قنبریان۱۰- مناجات المتوسلین.mp3
زمان:
حجم:
9.09M
💠 شرح مناجات خمسه عشر
🔟 مناجات المتوسلین
رمضان۹۵
#باز_نشر
حجت الاسلام قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
حجت الاسلام قنبریان۱۱- مناجات المفتقرین.mp3
زمان:
حجم:
9.57M
💠 شرح مناجات خمسه عشر
1⃣1⃣ مناجات المفتقرین
رمضان۹۵
#باز_نشر
حجت الاسلام قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
♻️ مثلث یُم٘ن؛ مثلث شوم!
🗒 چکیده ای از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین قنبریان/۹بهمن ۹٨
#باز_نشر
...................................
♻️ مثلث یُم٘ن: عدالت- موالات-ولایت
♻️ مثلث شوم: نظام طبقاتی- تحزّب- سلطنت والیگارشی
✔️ نسبتها:
1⃣ تا "عدالت" برقرار نشود، "موالات" و دوستی بین مردم تثبیت نمی شود.
حضرت فاطمه (س)فرمود: "جعل الله... العدل تنسیقاً للقلوب" خداوند عدالت را برای هم نسق شدن ویکپارچگی دلها (همبستگی اجتماعی) قرار داد.
2⃣ تا"موالات" نباشد، "ولایت" مستقر نمیشود.
آیت الله شاه آبادی در کتاب شذرات المعارف به خوبی اینرا تبیین می کنند که "اخوت جامعه"، شرط "تحقق نظام ولایت" است. موالات و همبستگی باهم، "حلقه ی انگشتر" برای "نگین" ولایت وامامت است(بیشتر ر.ک:طرح اندیشه اسلامی در قرآن . مقام معظم رهبری. قسمت ولایت)
3⃣ "ولایت" خود در مرتبه نازل ترش(محبت و ارادت) موجب "موالات" ودوستی متولیان میشود. فٲصبحتم بنعمته اخواناً یعنی با نعمت ولایت باهم برادر شدید.
حضرت زهرا(س)فرمود: اطاعتنا اماناً من الفرقه. در زیارت جامعه:بموالاتکم ائتلفت الفرقه.
4⃣تا "ولایت" در حد سرپرستی اجتماعی-سیاسی محقق نشود، "عدالت" در جامعه مستقر نمیشود. لقد ارسلنا رسلنا ... لیقوم الناس بالقسط.
✔️ در عینیت تاریخ اسلام:
🔸پیامبر در بدو ورود به مدینه، اخوت و موالات جامعه مومنین را موجب شد(اصبحتم بنعمته اخوانا)
🔸این اخوت موجب نفوذ کلمه پیامبر وتحقق سرپرستی سیاسی اجتماعی او شد. جنگ وصلح رقم زد، حد و دیه اجرا کرد وزکات وخمس گرفت و... (النبی اولی بالمومنین من انفسهم)
🔸در آن سرپرستی و ولایت ، سریع سراغ عدالت رفت تا تنسیق قلوب شده، موالات وهمبستگی جامعه تثبیت شود. این دوستی ها حال گذرا و جو زده نباشد.
• اول مهاجر فقیر را زمین دار کرد تا مساوات برقرار شود
• از برخی ثروتمندان تراشید وگاهی سپاه خود را با پول آنها تجهیز میکرد.
🔸آن عدالت گستری ، موالات مردم با هم و با ولیّ را افزود:
• در اُحد زخمی عطشان آب نمی خورد تا اول همرزمش را آب دهند وآن یکی هم نخورد تا حدود ۱۵نفر! طوری که نفر اول تشنه شهید شد
• پیامبرهم چنان دوست داشتنی شد که آب وضو و مو وناخن تقصیرش تبرک میرفت.
♻️ جابجایی با مثلث شوم!
🔹سقیفه ، هنوز جنازه پیامبر بر زمین بود چرا پی قدرت رفتند؟
امیر(ع) فرمود:"صرتم بعد الموالاه احزاباً: بعد از موالات ، دچار تحزب شدید".
سقیفه، اعتراض به وضع موجود نبود ! شورشی برآمده از نظم طبقاتی(مثل شورش علیه عثمان)نبود! یک روز بعد از نبی در جامعه عادلانه اوست.
سقیفه با نگرانی گروهی(انصار) از آینده خود، شروع و به نفع گروهی دیگر (مهاجر)تمام شد. از اوضاع واحوال چنین دستگیرشان شد که کار دست علی(ع) نمی افتد، لذا پیش دستی کردند چون نگران بودند مهاجر، آینده شان را خراب کنند! مهاجر هم آمدند و مذاکرات به نفع آنها شد. تحزّب و خدشه به موالات، موجب "سقوط ولایت" شد!
🔹با سقوط ولایت(ولو موقت)، خلافت باید کاری میکرد که دیگر برگشت ولایت ممتنع شود: از بین بردن عدالت؛ با نظام طبقاتی!
عدالت، تنسیق قلوب و موالات می ساخت و موالات، حلقه برای نگین ولایت می شد؛ عدالت که مخدوش شود، دیگر جای موالات، تحزب دائمی و "نزاع بر سر منافع" خواهد بود. این دیگر حلقه برای نگین ولایت نمیشود؛ بلکه زمینه "سلطنت واستبداد" می شود.
• دیوان های خلیفه دوم و تبعیض در بیت المال شروع برهم زدن عدالت و مساوات بود. در دوره عثمان اوج گرفت وکامل نظام اجتماعی را طبقاتی کرد.
🔹شورش علیه عثمان، برآمده از فشار طبقاتی است. ائتلاف نیروهائی مختلف از جمله تضاد منافع برخی صحابه غیر اموی با حزب عثمان، شورش آفرید.
🔹تضاد منافعِ احزاب است که جنگ وصلح می سازد. در دوگانه کوفی-شامی هم جنگش و هم حکمیتش وابسته به این منافع گروهی است که ولایت در آن دوام نمی یابد و سلطنت بنی امیه در آن زایش میشود!
🔹دوره کوتاه علی(ع)، امام سراغ زیر بنا رفت: عدالت!
تا از آنجا، تنسیق قلوب و موالات بیافریند و ولایت استقرارش تٲمین شود نه اینکه کوفه به فرمانش نباشد و گرمی و سردی هوا را بهانه کند و در منافع همراه ودر مضار، علیه باشد!
⬅️اضلاع این مثلث ها هریک، ضلع دیگر خودش را می خواند(تٲمل کنید)
.....................................
✍ پ.ن:
اول فروردین "جشن کُرد، سنّی_ عزای ترک، شیعه"/ هفته دوم #تنش_آبی یزد_اصفهان / دوگانه های فعال دیگر باشما!
در همه حقی و عدلی قابل تصور است؛ اما موالات و پیوستگی اجتماعی، "بستر" و حکمرانیِ معطوف به حق و عدل، "مجرای" حل است.
نه بدون انسجام اجتماعی ، اِعمال ولایت و حکمرانی جلو می رود و نه بدون حضور فعال حکمران مساله ای حل میشود.
مراقب ایران و اسلام باشیم!
📎 مطلب مرتبط: تلازم سه گانه
☑️ @m_ghanbarian
⛪️ اقتصاد یک علم یا یک دین؟!
#باز_نشر
• جریان اصلی اقتصاد جهان و ایران (که دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف خود را نمایده آن می داند و سازمان برنامه و بودجه هم برنامه هایش را مطابق نسخه های این جریان اصلی می خواند) اصرار دارد که اقتصاد یک علم است؛ آنهم علمی ریاضی. بدون ریاضیات، داستان سرایی است نه علم.
- شماره ۸۹۱ روزنامه دانشگاه شریف مقاله راچ چتی را دراینباره ترجمه کرده است، با عنوان: آری، اقتصاد یک علم است: http://daily.sharif.ir/%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%88/
• در مقابل دگر اندیشان این جریان اصلی، اقتصاد را نه یک علم که یک دین می شمارند.
اینها علم اقتصادِ جاری را یک کلیسا و اقتصاددانها را کاملا شبیه واعظان کلیسا می شمارند!
- سایت ترجمان سال۹۶ مقاله جان رپلی از گاردین را ترجمه کرد با عنوان: چطور اقتصاد به دین تبدیل شد؟!
http://tarjomaan.com/barresi_ketab/8613/
فایل صوتی:
http://tarjomaan.com/sound/9024/
• مقایسه ابتدایی این نظرات فتح بابی برای بحثهای نظری بسیار پرفایده ای در اینباره است که امیدوارم فضلای حوزه و دانشگاه دنبال کنند.
شاید در اینباره بیشتر نوشتم!
📝 محسن قنبریان ۶تیر۱۴۰۱
#اقتصاد
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🧮 داستان اقتصاد ریاضی!
(یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی)
#بخش_اول
#باز_نشر
1⃣ ریاضیات یا اصالت ریاضی؟!
ریاضیات همیشه ریاضی بوده اما "اصالت ریاضی" دکارت (pan mathematicism) وقتی اتفاق افتاد که: ریاضیات بر سایر علوم (حتی فلسفه) چتر انداخت!
جالب اینکه گزاره: "ریاضیات تنها علم یقینی است"! خود بحثی غیر ریاضی و فلسفی (معرفت شناسی) است که از قضا دکارت ادعای اشراقی درباره آن داشت و می گفت: فرشته ای به او الهام کرده!۱
2⃣ ریاضی شدن و مرگ طبیعت!
تاویل گرایی سایر علوم توصیفی به ریاضیات، با "تقلیل گرایی" و "تنزیل گرایی" همراه شد.
برای نمونه "طبیعیات قدیم" قبل از "فیزیکِ ریاضی"، موجودات عالم طبیعت را در ۴جوهر و ۹عرض طبقه بندی، تعریف و توصیف می کرد.
وقتی از "تبیین صوری ارسطویی" به "تبیین ریاضی پسادکارتی" تبدیل شد؛ فقط روش عوض نشد، فقط "منطق ریاضی" جای "منطق صوری" ننشست! بلکه برخی موجودات جا ماندند!
تغییر روش، بر محتوا اثر کرد! طبیعیات و الهیاتِ اعم به مواردی خاص تقلیل یافت!
برای نمونه:
الف) جوهر نفسانی (روح مجرد) در "مفاهیم کمّی منتخب" برای فیزیک نوین (مثل جرم و انرژی) جا نشد! پس عقیده ای شخصی ماند یا به نوعی انرژی، تاویل رفت و شعرگویی شد!
ب) فیزیک جدید، "حرکت مکانیکی" را تعریف و اندازه گیری و بکارگیری کرد؛ اما "حرکت در جوهر" جا ماند! مفاهیم پایه و روش محاسبه جدید راهی به آن نداشت!
در حالیکه هم "روح مجرد" و هم "حرکت جوهری" مطابق با برهان یقینی عقلی اند!
⬅️ ریاضی سازی علوم، فقط ریاضی کردن روش نبود، فروکاستن از معقولات و مقولات به مفاهیم کمّی یا جاماندن برخی از آنها را در پی داشت!
3⃣ اقتصاد ریاضی یا انسانِ ریاضی؟!
آن تاویل گرایی به ریاضیات، در علوم انسانی اثرات وخیم تر داشت! از همه بیشتر اقتصاد!
باز ادعای مروجین اقتصادِ ریاضی این است که: ریاضی کردن اقتصاد و مدل سازی نه "یک مکتب" که صرفاً "یک ابزار" است! اصطلاحات ریاضی نسبت به تبیین توصیفی، دقیق بوده و گمراه کننده نیست. زبان ریاضی، درک و بیان مباحث پیچیده را آسان می کند و میتواند پیش بینی در اختیار اقتصاددان و سیاستگذار قرار دهد!
اما اینجا هم "تقلیل گرایی" سابق خود را نشان می دهد! برای ریاضی شدنِ مؤلفه های موثر در اقتصاد انسان، برخی مولفه ها جا می مانند و برخی تنزیل معنایی می گیرند (مثل تنزیل روح به انرژی در طبیعیات)!
برای نمونه:
قبل از ریاضی شدنِ اقتصاد هم به عوامل رفاه اجتماعی توجه می شد؛ اما با پدیده هایی انسانی و غیر ریاضی ارزش گذاری می شد: تعداد زندانی، تن فروشی، تکدی گری، حاشیه نشینی، فقر و...
اینها همه "آمار های اخلاقی" و انسان محور بود.
اما از اواسط قرن۱۹ "شاخص های پولی و مالی" جای آنها نشست! پیشرفت و رفاه با "دلار" و "درآمد" سنجش شد! "آمارهای پولی"، انسان و جامعه را به دلار و درآمد فروکاست!
جالب اینکه این پدیده همزاد دو چیز بود:
- ظهور کاپیتالیسم (که علاوه بر بازار آزاد، سرمایه گذاری پولی را از مولفه های اساسی اجتماع و زندگی قرار می داد)!
- ریاضی شدن اقتصاد!
حالا منابع طبیعی، اختراعات، آثار هنری و حتی انسان همه با "کمیّت دارایی و درآمد" خوانش و محاسبه می شد!
نیویورک تایمز ۳۰ژانویه۱۹۱۰ عنوان مقاله اش این بود: "ارزش یک نوزاد به عنوان یک دارایی ملی چقدر است؟!"
معضلات زندگی هم با مفاهیم کمیّ پولی سنجش شد:
- الکلی شدن= هزینه ۲میلیارد دلاری!
- سرماخوردگی= ۲۱دلار به ازاء هر کارمند!
-و... ۲
⬅️ اول مفاهیم پایه تغییر و تنزل کرد تا علم محاسبه اش اقتصاد ریاضی شد!
ادامه در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🧮 داستان اقتصاد ریاضی! (یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی) #بخش_اول #باز_نشر 1⃣ ریاضیات یا
🧮 داستان اقتصاد ریاضی!
#بخش_دوم
#باز_نشر
4⃣ کهانتِ اقتصاد ریاضی!
همیشه مقدار سود و بدهی، هزینه و درآمد، ریاضی محاسبه می شده؛ اما "اقتصاد ریاضی" خاستگاهش اینجا نیست! استفاده از ریاضیات پیشرفته برای مدل سازی اقتصادی، و پیش گویی های بازار برای سیاستگذاران، خاستگاه اقتصاد ریاضی است.
وقتی می خواهند بازار را مدل سازی ریاضی کنند، بازیگر آن انسان است نه الکترون و پروتن! عوامل مختلفی در رفتارهای انسان موثر است: از "درونی ترین لایه های انگیزشی او" تا "فرهنگ و ارثیه های خُلقی و باوری ملی و باستانی"!
آیا همه این عوامل متعدد و غیر کمّی در محاسبه و مدل سازی ریاضی لحاظ میشود؟! اصلاً همه قابلیت لحاظ در مدل ریاضی دارند؟
• به تصریح ریاضی دانهای اقتصادی، برای مدل سازی:
- هر مدل یک دسته پیش فرض دارد.
- این پیشفرض ها از برداشت و شهود ما از واقعیت انتخاب میشود.
- هرچه مجموعه این پیشفرض ها بیشتر باشد(یعنی دریافت و شهود از جامعه کامل تر باشد)، دست و پای مدل بسته تر خواهد شد!(مدلی با مؤلفه های موثرِ زیاد، پیچیده تر و سخت تر است)
- اینجاست که اقتصاد ریاضی دست به گزینش می زند! واقعیت را مجردتر فرض می کند! حواشی را حذف و ابعاد و جزییات مورد علاقه را نگه می دارد! و مدل می سازد! ۳
(البته می گوید راه برای مدلی با مولفه های حذف شده هم باز است! اما معمولا "اقتصاد سیاسی" از آن تحقیقات پشتیبانی نمی کند)
برای نمونه:
تفاوت مردم شناسانه ی: اصناف، اقلیم ها، انگیزهای درونی و دهها مولفه فرهنگی، تاریخی، دینی برای مدل سازی در این خلاصه(بهینه) می شود: "انسان، عقلایی رفتار می کند"!
اما وقتی در مرحله قبل تر شاخص ها را همه کمّی کرده اند، نتیجه این میشود که: رفتار عقلایی انسان، در واقع نوعی محاسبه گری ریاضی است! حالا مدل سازی اش کار سختی نیست!
تمثیل:
همانطور که اول در طبیعیات همه چیز را به جِرم و انرژی تقلیل دادند؛ بعد عوامل متعددِ موثر بر نقطه جوش آب را هم کاستند و گزاره "آب در ۱۰۰ درجه می جوشد"؛ را "قانون" کردند! حالا دامنه هیمالیا و دماوند و... "استثناء" اند و البته قابل اندازه گیری!
اینجا هم مثلا "اقتصاد تبرعی" و "انگیزه های غیر محاسباتی"(غیرعقلایی در این مکتب!) مثل چرخه مالی خمس و زکات و نذر و تحبیس و وقف و... مثل استثنائات هیمالیا و دماوند می شوند! با این تفاوت که کنار "اقتصاد معاوضی" بازار به اقتصاد سرریز می شود؛ در حالیکه واقعا در مدل لحاظ نشده است!(دقت کنید)
5⃣ اقتصاد ریاضی، علمِ بازار آزاد نه علم مطلق نظامات اقتصادی!
باید تا اینجا روشن شده باشد بین "اقتصاد ریاضی" بعنوان یک روش(!) با "بازار آزاد" بعنوان یک بستره ، رابطه و تناسب هست. اقتصادِ ریاضی، علم کشف روابط علیّ و معلولی بازار آزاد و کنشگرش -که انسانِ محاسبه گر است- می باشد که پس از پیدایش این مکتب و این انسان پیدا شده است.
جامعه ای که می خواهد مثلا: از "امانت و ودیعه" بیشتر از "ضمان" / از "اقتصاد تبرعی" برای "تامین حق های همگانیِ بهداشت و آموزش" بجای "بازاری کردن اینها" و "کالا کردن حق ها"/و...؛ نهاد و نُرم بسازد؛
اولا: مفاهیم بنیادین اقتصادش، همه کمّی و ریاضی نمیشود؛ تا مدل ریاضی بپذیرد!
ثانیاً: فروکاستن های موجود اقتصاد ریاضی، تحقق نُرم ها و نهادهای نظام مطلوبش را تاخیر و بلکه تاویل می برد! اقتصاد مطلوبش نشدنی تر میشود. چون تحقق مدلهای بازاری، انسان و جامعه بازار را می سازد و انسان فرهنگی و فطری را محجوب می کند.(دقت کنید)
..................
۱. ر.ک: مبادی با بعد الطبیعی علوم نوین / آدوین آرثربرت/ ترجمه عبدالکریم سروش
۲. ر.ک: مقاله:چطور پول معیار سنجش همه چیز شد؟ / الی کوک - مجله آتلانتیک/ سایت ترجمان
https://tarjomaan.com/neveshtar/8780/
۳. ر.ک: روزنامه دانشگاه شریف ش۸۹۱ مصاحبه با دکتر وصالی و #دکتر_مدنی_زاده : بدون ریاضیات فقط می توانیم داستان بگوییم
http://daily.sharif.ir/%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%88/
📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۱۲
☑️ @m_ghanbarian
🔰نگاهی آینده پژوهانه به عتبات و زیارت در عرف فردا
#بخش_اول
#باز_نشر
1⃣روزی متشرعه، بودن قبر امیرالمومنین(ع) در یک قصر را مذموم می دانستند!
تازمان امام کاظم(ع)-به جز دوره کوتاهی در عصر امام صادق(ع)- قبر حضرت مخفی بود. بین شیعیان اختلاف بود که آیا در مسجد کوفه است یا در قصر یا در اراضی نجف؟!
حسن بن جهم نزد امام کاظم(ع) احتمال قصر را چنین باطل کرد:"به آن قائلین جواب دادم که:خداوند هرگز قبر امیرالمومنین را درقصر و خانه های ظالمین قرار نمی دهد"!
امام(ع) براستدلال او صحه نهاد ومذهب او راستود.(۱)
معلوم است حسن بن جهم بین حیات ظاهری وپس از شهادت امام ومحل سکونت وامارت امام با مزار ایشان فرقی ننهاده است؛ چرا که حضرت وقتی وارد کوفه شد واز او پرسیدند: در کدام قصر منزلتان دهیم؟!
فرمود:"مرا در کاخ فساد منزل ندهید"(۲).
واضح است، سیره مسلمین براصل قبر ومزار داشتن وتعمیر قبور ائمه(ع) دائر بوده است. امام صادق(ع) به ابی عامر الساجی -واعظ اهل حجاز- از پیامبر(ص) روایت کرده بود که به علی(ع) فرموده بود: "هرکس قبور شما را تعمیر کند کٲنه سلیمان را دربناء بیت المقدس یاری کرده است"(۳).
ملااحمدنراقی از کثرت روایاتی که در ابواب زیارات وارد شده ودر آداب زیارت تصریح به "ایستادن برباب روضه" یا قبله یا ناحیه مقدسه دارند واز "اذن گرفتن برای دخول" و"بوسیدن عتبه" و"دعا وقت دیدن قبه" می گویند؛ استفاده کرده که اینها همه متوقف بر بناء وعمارت بر قبورند ودلالت بر فضیلت بناء بر قبور ائمه(ع)دارد.(۴)
از اینروست که فقهای بزرگ، استحباب تعمیر وزیارت قبور ائمه را "نزدیک به ضروری مذهب" بلکه ضروری اسلام می شمارند(۵).
*⃣نکته اینجاست که علیرغم این وضوح وبداهتِ فضیلت مزار وعمارت برای معصومین، شیعیان نزدیک به امام، درون قصر وکاخ واقع شدن آنرا خلاف شٲن امام و اراده الهی می دانسته اند وامام(ع) هم این ارتکاز را تٲیید می کرده است.
2⃣ دوره ای مشـاهـد مجـلّل در عرف متشرعه از مصادیق تعظیم شعائر شد!
بیش از هزار سال بعد فتوای فقهای بزرگ شیعه چنین شد: "زینت دادن مشاهد مشرفه به قندیل طلا ونقره وطلا باف کردن پرده و روپوش ضرایح مقدسه جایز است"(۶).
این فتوا -که دیگر مشهور فقهای متٲخر است-خروج از اسلام اصیل وتشیع علوی نیست بلکه بخاطر جایگاه دخالت عرف در تعیین مصادیقِ "تعظیمِ" شعائر است.
در عرف گذشته، شیعه مکتب اعتراض بود وبا ائمه جور وغاصبین حق امام حتی در ساخت مسجد همکاری نداشت.(۷)
لذا هیچ گزارشی از همکاری ائمه وشیعیان با برخی شاهان عباسی -که بخاطر تزویر ومشروعیت بخشی به غصب خود به نوسازی وتعمیرو توسعه حرم سیدالشهداء(ع) روی آوردند- در دست نیست(۸). قبر معصوم را در بیابان بهتر از بودن در کاخی شبیه کاخ ظالمین می دانستند.
اما وقتی درغیبت معصوم، خود دارای جامعه مستقل وسلسله سلاطین شیعی شدند-که آنها را از مخالفین جدا وحفاظت می کردند- دیگر آن سخت گیری نبود.
سلاطین شیعی برای ایجاد "هویت واحد ملی" و"انگیزش برای مقابله با مخالفین"(مثل ازبکها وامپراطوری عثمانی و...)، اعتقاد مردم به ائمه وزیارت را گسترش دادند. بعض آنها از سر اخلاص وبرخی به تظاهر؛ گاه واقعا به قصد زیارت وگاه در ضمن لشکر کشی یا شکار وتفرّج، به زیارت می رفتند. هدایای نفیس به حرم می دادند؛ وقف می کردند، آبادانی وامنیت مسیر وشهرهای زیارتی را موجب می شدند(۹).
"تعظیم" شعائری مثل مزار معصومین، دستور قرآن بوده وهست(۱۰) اما اینکه "تعظیم" به چیست؟! اقلا به مبنائی فقهی، "با عرف زمانه" است.
وقتی سلطان شیعی، شٲنی دارد وکاخ وتشریفات خاص برایش، تبذیر واسرافِ خلاف شٲن نیست(قدیلیق بالسلطان مالا یلیق بغیره)؛ بطور طبیعی امام معصوم از او او٘لی به چنین شٲن و منزلتی می شود. در کنار نادرشاه و شاه عباس(مثلا)، شاه نجف وشاه خراسان هم وارد ادبیات شیعی می شود. لذا در کنار قصرهای عالی قاپو وهشت بهشت وچهل ستون و...، حرمهای معصومین هم به شکل مجلّل وباشکوه تر از آن قصرها تجدید بنا، تعمیر وتوسعه می یابد.
عرف این دوره گنبد وبارگاه طلائی وضرایح نقره ای با انواع زیور آلات را "شٲنِ مزار معصوم" واز مصادیق تعظیم شعائر می داند؛ لذا فقهاء هم آنرا منع نمی کنند؛ چون دلیلی خاص از کتاب وسنت بر منع نیافته اند.
3⃣عرف پیش رو، توسعه وبزرگی حرمها را با سادگی آنها خواهد خواست!
ادامه متن را در بخش دوم بخوانید
☑️ @m_ghanbarian
🔰نگاهی آینده پژوهانه به عتبات و زیارت در عرف فردا
#بخش_دوم
#باز_نشر
3⃣عرف پیش رو، توسعه وبزرگی حرمها را با سادگی آنها خواهد خواست!
روایات متعدد شیعی برای عصر ظهور دو عنصرِ "توسعه ی فوق العاده" اما "باسادگی" و دور از زخارف مساجد وعتبات عراق را خبر می دهد:
۳.۱- پس از استقرارحضرت حجت(ع) در کوفه، مردم به ایشان می گویند: پسر رسول خدا نماز پشت سرشما برابر نماز پشت سر رسول خدا(ص) است واین مسجد گنجایش مارا ندارد.
حضرت جواب می دهد: برایتان چاره ای می کنم(یا زیادش می کنم). پس به سمت نجف(الغری)خارج شده وحدود مسجدی با ۱۰۰۰درب را معین می کند که گنجایش همه مردم را دارد وبر آن ساختمان محکمی بنا می شود[علیه ٲصیص](۱۱) سپس از پشت قبر امام حسین(ع) نهری حفر می کنند که آب آن به اراضی نجف وکوفه رسیده ودر نجف بریزد. روی آن نهر در راهها، پلها وآسیاب ها می سازند؛ طوری که پیرزنی زنبیل به سر گندم می برد تا در کربلا آن را آرد کند"(۱۲).
-در چند روایت دیگرخبر از این مسجد ۱۰۰۰دربی واتصال خانه های کوفه به نهر کربلا وحیره است(۱۳).
به حسب روایات وقت ظهور همه مومنین به این شهر اقبال خواهند کرد(۱۴).
*⃣ از قرائن متعدد در این روایات بدست می آید که ظاهرا طرح جامعی قبر امیرالمومنین(ع) را به حرم سیدالشهداء(ع) متصل می کند ومسجدی بزرگ با۱۰۰۰درب بین ایندو قرار می گیرد ؛که حتی در طول دوره ظهور ودوره رجعت توسعه هم می یابد(۱۵).
۳.۲- اما عنصر سادگی ودوری از زخارف:
-"...بدرستی که قائم ما وقتی قیام کرد مسجد کوفه(کنونی) را می شکند."(۱۶).
-"...مسجد کوفه را می شکند(ویران می کند)و می فرماید:رسول الله(ص) فرمود: مسجد باید داربستی مثل چوب پوش برادرم موسی باشد"(۱۷).
-"همه مساجد را مثل عهد رسول الله(ص) بدون کنگره وبا دیوار هموار وبدون اِشراف خواهند کرد"(۱۸).
*⃣این اقدامات به حسب همین روایات وظیفه فعلی شیعیان نیست(۱۹)؛ لکن آینده پژوهی مستند به این روایات اقتضاء داردبه مختصات آن زمانه وعرف آن دوره توجه شود؛ توسعه وتعمیر عتبات -که متناسب با چندصدسال آتی بنا می شوند- ناظر بدان، مهندسی ومعماری شوند.
هر واقف وناذری دوست دارد مال او به گونه ای صرف شود که تا عصر ظهور امام قائم(ع) برپا ومورد استفاده ی خیل زوّارِ عصر ظهور باشد نه با ظهور حضرت، ویران یا در معرض تلف واقع شود!
صدای "تغییر تدریجی عرف شاه زده ی" افشاری وصفوی با شروع انقلاب اسلامی مستضعفین در ایران شنیده شد.
برخی اشکال ها به زخارف اضافی در اماکن مقدس را نباید یکباره متهم به وهابی گری ومذهب گریزی کرد؛ بلکه باید آنرا در کنار ازدیاد میلیونی زوّار در کشور وهم زیارت اربعین دید که خبر از تغییر تدریجی عرف گذشته می دهد.
دور نیست که عرف، تعظیم مزار معصومین را "به کثرت زوّار آن" در ایام الله ببیند، نه صرفاً شکوه وجلال صحن ها وایوانها؛ از همین روست که توسعه وجاداری وامکانات مناسب برای زوّار چند ده میلیونی جهانی، بر افزودن ایوانهای طلا وقنادیل گران ومانند این کارها تقدیم و اولویت می یابد.
گسترش موقوفات در مسیر نجف وکربلا -که مسیر زیارات پیاده باشکوه نیمه شعبان وعرفه واربعین شده است- از وقف خشت طلای بازمانده از عرف گذشته پراهمیت تر خواهد شد وقس علی هذا...
❓حال چگونه در طرح های جامع توسعه عتبات برای ۵۰۰سال آینده می توان جای این آینده پژوهی و روند پژوهی ها را خالی دید؟!
❓تولیت ها وستاد بازسازی ها میتوانند فقط متٲثر از عرف گذشته طرح هایی برای سده های آتی طراحی و اجرا کنند وحداکثر افزایش جمعیت را لحاظ کنند؟!
مدینه الزائرهای مسیر پیاده روی نویدهای خوبی از این توجه است که امیدواریم در طرحی جامع وبراساس آن آینده پژوهی کامل شیعی در حال انجام باشد.
*⃣مطالب مرتبط:
۱.تعمیر وتوسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام
۲.قرآن مطلا وقرآن اسیر
۳.چالش شعائر
...........................................
پی نوشتها:
۱. کامل الزیارات ص۳۶
۲.وقعه صفین ص۵
۳.تهذیب الاحکام ج۶ص۲۲وبا دوسند دیگر در فرحه الغری ص۷۷و۷٨
۴.مستند الشیعه ج۳ص۲٨۱
۵.جواهر الکلام ج۴ص۳۴۰و۳۴۱
۶.مجمع الرسائل محشی صاحب جواهرص۳٨و۳۹
۷.تهذیب الاحکام ج۶ص۳۳۶
٨.سفاح در۱۳۲ق،مهدی عباسی در۱۵٨ق، مٲمون در۲۰۱و۲۰۳ق و منتصر در۲۴۷ق حرم سیدالشهدا را بازسازی وتوسعه دادند.
۹.گزارشی از شاهان صفوی وعتبات وزیارت را اینجا بخوانید:
http://www.shiitestudies.com/article_19400.html
۱۰.حج/۳۲
۱۱.دربرخی نقلها این تعبیر وجود ندارد:سرور اهل الایمان ص۶۴و۶۵
۱۲.الغیبه للطوسی ص۴۶۹
۱۳.الغیبه طوسی ص۴۶٨/خصائص الائمه للشریف الرضی ص۱۱۴و...
۱۴.بحار الانوار ج۵۲ص۳٨۵
۱۵.مختصر البصائر ص۴۹۰
۱۶.الغیبه النعمانی ص۳۱٨
۱۷.بحارالانوارج۵ص۳٨۶
۱٨.الغیبه طوسی ص۴۷۵
۱۹.ر.ک: لوامع صاحبقرانی علامه مجلسی ج۳ص۲۵۳تا۲۵۶
📝محسن قنبریان۹۸/۷/۲۷
☑️ @m_ghanbarian
۱۵-درسهای نهج البلاغه.mp3
زمان:
حجم:
25.88M
📖سلسله بحث #درس_های_نهج_البلاغه
جلسه پانزدهم ۲۳مهر۱۴۰۰
هیات راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
#باز_نشر
🔸 ولاء سیاسی بالفعل اما پنهان امام زمان(ع)
#شرح_خطبه_۱۵۰
❓آیا در غیبت امام زمان(ع) فقط ولاء تکوینی و باطنی دارد و از مطلق تصرفات اجتماعی سیاسی برکنار است؟!
• خطبه ۱۵۰ و کارکردهایی از این جنس برای امام غائب.
• صحیحه معاویه بن وهب قابل تخصیص اکثر نیست!
• ولاء سیاسی اعم از تشکیل حکومت رسمی وعلنی است.
• نمونه تصرفات اجتماعی غیر علنی و ناشناس در سیره ائمه دوره حضور.
• وجه شباهت با یوسف فقط در سمت برادران (غیبت) نیست ، تصرفات در مصر هم هست!(روایات الغیبه نعمانی)
• قوم برگزیده عصر غیبت دچار حیرت نیستند در دیالکتیک کنش با فتنه ها و رجوع به آثار به جلا و حکمت می رسند
#با_تامل_گوش_دهید
☑️ @m_ghanbarian
📖سلسله بحث درسهای نهج البلاغه
جلسه پانزدهم ۲۳مهر۱۴۰۰
هیات راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
#باز_نشر
🔸 ولاء سیاسی بالفعل اما پنهان امام زمان(ع)
#شرح_خطبه_۱۵۰ / چکیده بحث
#سالروز_شروع_امامت_ولیعصر(ع) / ۱از۲
• می فرماید:"آگاه باشید آن کس از ما که آن فتنه ها را دریابد،با چراغی روشن در آن گام برمی دارد و بر سیره صالحین در آن قدم می نهد،تا در آن فتنه ها بندهایی را که برگردن هاست بگشاید،اسیران را آزاد سازد،جمعیتی[از گمراهان] را متفرق نماید، و تفرقه ای[ از اهل حق] را جمع کند.(لِیَحُلُّ فیها رِبقَاً و یُعتِقُ فِیها رِقّاً و یَصدَعَ شَعبَاً و یَشعَبَ صَدعَاً) او[در این حال] از مردم در پرده است و جویندگان هرچند پی در پی بنگرند نشانش را نبینند.(فی سُترَه عن الناس لایُبصِرُ القائِفُ اَثَرَهُ و لو تابَعَ نَظَرَهُ)"
- کارکردهای بازکردن بند و آزاد سازی و متفرق سازی و مجتمع موتلف سازی را برای دوره غیبت آن امام از خودشان می شمارد! و این غیر از تصرفات تکوینی و باطنی است. از سنخ تصرفات اجتماعی و حظی از ولاء سیاسی است.
- غیر از گویایی خود متن، شارحان از جمله ابن ابی الحدید تصریح کرده مربوط به امام عصر(ع) است.
• روایت موید: صحیحه معاویه بن وهب۱ :
امام صادق(ع) از رسول الله(ص) نقل می کند که فرمود:" نزد هر بدعتی که بعد از من می آید و متعرض ایمان می شود، ولیّ ای از اهل بیت برآن گماشته شده تا از ایمان دفاع کند، به الهام از جانب خدا سخن بگوید و حق را آشکار و منور کند و کید کیدکنندگان را رد کند و از طرف ضعفاء تکلم کند پس ای اولوا الابصار عبرت بگیرد و به خدا توکل کنید"
- اینجا به اطلاق می فرماید" عند کل بدعه "، " ولیّاً من اهل بیتی" . برای همه بدعتها این ائمه ورود دارند. خطبه ۱۵۰ برای امام غائب هم همین را می شمارد تا کسی او را استثناء نکند.
- شارحینی که این روایت را مختص دوره حضور امام کرده اند ، تخصیص اکثر مرتکب شده اند! برای بدعت قیاس در استباط ، امام صادق(ع) باشد اما برای بدعت های رنسانس که متعرض ایمان است ولیّ از اهلبیت نه! برای بدعت تاویل قرآن با نهضت ترجمه عباسی، امام حسن عسکری(ع) ورود کند اما برای تاویل گری های دوره مدرن نه!
در ۲۵۰سال برای هر بدعت امام هست اما برای ۱۲۰۰ سال نیست! در اینصورت این چه منتی بود که پیامبر(ص) بر امت نهاد، وقتی ده چندان از ایام و صدچندان از بدعتها، پایش ولیّ ای از اهلبیت نیست؟!!
- شان امامت هم تقلیل می یابد که در غیبت شَل و کور شفاء و گمشده را راهنمایی کند اما ایمان و اسلام را نه!
- خطبه ۱۵۰ اطلاق روایت معاویه بن وهب را باقی گذاشته برای امام غائب نیز آن کارکردها را ثابت می کند.
• ریشه خطا!
- ولاء یا باطنی و تکوینی است ( که نه در غدیر جعل و نه در سقیفه غصب می شود) با آن تصرفات تکوینی در عالم سریان می یابد؛ یا ولاء ظاهری است.
- خطا اینجاست که ولاء ظاهری و تصرفات اجتماعی- سیاسی آن منحصر به شکل حکومت رسمی علنی گرفته شود. در حالیکه تصرفات اجتماعی سیاسی دیگری هم قابل تصویر است، بدونی که حکومت رسمی و علنی در دست امام باشد۲ ؛ مثل #سنت_گذاری_اجتماعی که بمثابه خیابان ،مردم را به سویی می برد، بدونی که الزامهای حکومتی باشد.از همین قسم است ابطال بدعت ها و...
- این قسم از کارکردهای اجتماعی نه بیعت مردم می خواهد و حتی نه شناخته شدن، پس برای امام غائب هم قابل انجام است. اگر امام عسکری از طریق فرد دیگری با مخفی نگه داشتن خود به اسحاق کندی اشتباهاتش درباره تعارض قرآن را می رساند چرا برای امام غائب نشود. تشرفی که کمک داد و کتاب در رد تشیع تمام شد و زیرش نوشت کتبه الحجه غیر از این است؟!
• چند دلیل ونمونه مشابه:
- در سیره امام کاظم(ع) حضورهای ناشناس در مناطق دور دست زیاد نقل شده۳ از جمله نمونه ای که در خزریه و ترکیه ؛ تیم ترور هارون ایشان را دید که با زبان آنها سخن می گوید در تفحص به آنها گفتند:" این مرد ( یعنی بنام هم نمی شناختند) سالی یکبار می آید قضاوت احکام مارا انجام و بعضی را از بعضی راضی می کند . وقتی شهرمان دچار قحطی شود برایمان استسقاء ( نماز طلب باران) می کند و هر وقت بلایی سرمان آید به او فزع می کنیم و..."۴
- نعمانی در الغیبه سه روایت درباره شباهت امام زمان(ع) به حضرت یوسف می آورد که ثابت می کند وجه شبه فقط در جانب برادران و دوری و غیبت یوسف نیست بلکه در جانب مصر و تصرفات ناشناس او در امور اجتماعی هم هست. درباره بودن امام زمان(ع) بین امت حیرت زده،مذمت شده می فرماید: بینش شان تردد دارد و در بازارهایشان می رود بر بر فرشهایشان می نشنید در حالیکه اورا نمی شناسند ۵
پس این ترددها و تصرفات نه در منزل خواص شیعه که در بین امتی با تعبیر اشباه خنازیر و ملعونه است! این غیر از در همان مسیر تحقق کارکردهای خطبه ۱۵۰ برای اوست؟!
- تفصیل نمونه ها را در فایل صوتی بشنوید
❓پس در ظهور امام چه می کند؟
☑️ @m_ghanbarian
📖سلسله بحث درسهای نهج البلاغه
جلسه پانزدهم ۲۳مهر۱۴۰۰
هیات راه فاطمه(س) قم
#حجت_الاسلام_قنبریان
۲از۲
#باز_نشر
❓پس در ظهور، امام چه می کند؟
در آنوقت دنیا را پراز عدل و داد می کند و حکومت رسمی و علنی جهانی برپا می شود. نه اینکه به ائتلاف جبهه حق و اختلاف جبهه باطل کمک کند( که در دوره غیبت بود)
• امت آخرالزمان
خطبه ۱۵۰ در ادامه دارد:" آنگاه در کشاکش آن فتنه ها بصیرت قومی چنان صیقل یابد که تیغه
شمشیر در دست آهنگر. دیده هایشان به نور قرآن جلاء می گیرد و تفسیر قرآن گوش هایشان را می نوازد و در هر شامگاه و بامداد جام های حکمت می نوشند"
-توجه کنید این قوم برگزیده در کوره فتنه ها در دیالکتیک واقعیت های عینی اجتماعی با تراث و قرآن انند و همین رجوع ها آنها را مُفهِم و مفسر کرده چشم و گوش جلا می گیرد و حکمت در قلبها می نشیند.
-این بیان هرگز با تصویر #حیرت بعضی و نتیجه قدر متیقن گیری ها و به مرور شکل زمانه شدن ها سازگار نیست!
- موید این بخش و این برداشت هم حدیث معروف لوح است که اصحاب غیبت امام عصر(ع) را اهل جهاد و شهادت معرفی می کند : کشته میشوند، آتش زده می شوند و زمین از خونشان رنگین و صدای شیون از زنانشان بلند است.
پس با مستکبرین و طواغیت عالم کار دارند نه به قدر متقین حقوق بشر سرسپرده و دنبال آرمانهای اسلام نباشند!
* تفصیل را در فایل صوتی بشنوید
......................
۱.الکافی ج۱ص۵۳
۲. برای تفصیل ر.ک: اسس النظام السیاسی عند الامامیه محمد سند ص۲۰۴ تا۲۰۵
ایشان ۴ صورت دیگر برای امامت بالفعل غیر از حکومت رسمی علنی می شمارد:الحکومات الصغیره المتعایشه فی ظل حکومه الام/حکومه القیم الاجتماعیه/ الحکومه الخفیه و السریه/ الحکومه بتوسط قوی الخفیه عن الماده و الحس
در صفحات ۲۳۲ به بعد ادله ای برای حکومت بالفعل اما مخفی امام(ع) در غیبت می شمارد .
ما باهمه گفته ایشان کاری نداریم آنچه به اثبات حظی از ولاء سیاسی اجتماعی که با غیبت هم ممکن است موید ماست
۳.نمونه دیگر در حضور ناشناس در قریه های شامات :المناقب ج۴ص۳۱۱و بحار ج۴۸ص۱۰۵
۴.بحار ج۴۸ص۱۴۰ح۱۶
۵.الغیبه ص۱۶۳و۱۶۴ح۳تا۵
☑️ @m_ghanbarian