eitaa logo
محسن قنبریان
19.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
125 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و نهم/ ۲۶آبان۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 3⃣ معاملات عامل سوم، خود معاملات است که باید برای بیع سمح تنظیم شود. - یک دسته معاملات بخاطر غیر عقلایی بودن، ضرری بودن، غرری بودن ممنوع میشود. - تعداد معاملات خط خورده از بازار آزاد حجاز قبل از بعثت نسبت به امضاء شده ها، بیشتر است! به این نکته مهم تاریخی کمتر توجه می شود. ✔️ در "قیمت گذاری" نیز اسلام، "مکانیزم" دیگری دارد! توضیح اینکه سه طریق برای قیمت گذاری قابل رصد تاریخی است: - اول: قیمت گذاری دستوری حاکمان! از حمورابی، کتیبه قیمت گذاری نقل شده تا برخی حاکمان گذشته و نظام های کنترل مرکزی! در احادیث باب الاسعار دیدیم، پیامبر(ص) بعنوان حاکم از تعیین قیمت خوداری کرد. - دوم: تعیین قیمت با شان اجتماعی! در جوامع فئودالیته اروپای قرون وسطا با اخلاق پدر سالار مسیحی، پایگاه اجتماعی، تعیین کننده قیمت بود. طبقه اجتماعی بالاتر اگر نعل اسب می آورد قیمت بیشتری می گرفت تا ابریشمی که طبقه سفلی بیاورد! از این حیث "تجارة عن تراض" یک شعار انقلابی و ضد طبقه هم هست... - سوم قیمت گذاری آزاد با صرف عرضه و تقاضا. این راه حل اقتصاد بازار است. این راه حل هم موجب بیع سمح نشده است. نسبت دادن چنین راه حلی به اسلام و پیامبر(ص) بی دقتی است. چون در همان روایات باب الاسعار دیدیم که فقط نفرمود: "قیمت دست خداست!" یا فرشته ای مامور دارد؛ بلکه در ذیلش فرمود: "فلن یغلو من قله و لایرخص من کثره: نه با کمی، قیمت بالا برود و نه با زیادی، قیمت پایین بیاید"! این برخلاف قاعده عرضه و تقاضا (مکانیزم قیمت گذاری اقتصاد آزاد) است. با عرضه کم، حتما قیمت بالا می رود و با زیادی عرضه کالا، حتما قیمت پایین می آید! در حکمت یاد گرفته ایم رابطه طولی بین عوامل غیبی با عواملی ملکی برقرار است. پس فرشته موکل بازار که اجازه نمی دهد با زیادی، قیمت کاهش و با کمی، قیمت افزایش یابد؛ در ساختار اقتصادی خودش را با مکانیزمی غیر از قیمت گذاری آزاد نشان می دهد!(دقت کنید) - کشف این مکانیزم که چیزی غیر از سه مکانیزم شمرده شده است یکی از عناصر مهم مکتب اقتصادی اسلام است دو متفکری که بدان توجه داشته اند یکی شهید محمد باقر صدر و یکی شهید بهشتی بوده است که تفصیل بیان ایندو مجال واسع تری می خواهد. ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه سی و دوم/ ۱۵دی۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان سیره حضرت با نزدیکان و دامادها: - عبدالله بن جعفر (اولین متولد هجرت حبشه، فرزند شهید ممتاز جعفر طیار) در دست تنگی سراغ حضرت آمد که حضرت چیزی به او ببخشد؛ حضرت فرمود: نه بخدا! چیزی پیش من پیدا نمیشود الا عمویت (از بیت المال) دزدی کند و به تو دهد (بحار ج۴۱ص۱۳۷) - همو در فراخی، دست گشاده داشت به بشارت دهنده ای که گفت خداوند پسری به او داده ۱۰۰هزار درهم اعطایی معاویه را بخشید (سفینه البحار ج۶ص۴۷و۴۸) حضرت بخاطر تبذیر خواست او را محجور اعلام (و ممنوع التصرف در مالش) کند! او زبیر را شریک خود کرد تا از این حکم فرار کند (بحار ج۴۰ص۹۱) ⬅️ یعنی داماد در دستگاه او نه تنها بطانه سوء نمی شود بلکه بخاطر تبذیر در اموال شخصی تا حد ممنوع التصرف شدن می رود! - دو فرزند عقیل (مسلم بن عقیل و عبدالرحمان بن عقیل شوهران رقیه و خدیجه) هم داماد او بودند که هیچ منصبی نگرفتند در حالیکه لیاقت های مسلم ثابت است و خاندان عقیل در ابتلاء عاشورا، ۱۰شهید دادند! - جعده بن هبیره خواهر زاده و داماد دیگرش فقط در ناآرانی های ابرشهر(نیشابور) حکمی گرفت که زود به خلیدبن قره یربوعی تحویل داد (طبری ج۵ص۶۳) • اثر این سیره مبارزه با خویشاوند سالاری طوری مورد نقد علوی ها بود (علت قتل عثمان همین شد) که حتی تاریخ می نویسد مالک اشتر در مواجهه با نصب ابن عباس ها اعتراض کرد! حضرت او را آرام کرد که نه فرزندان خود و نه فرزندان عقیل و... را سمت و منصبی نداده و درباره آنها توضیح داد (شرح ابن ابی الحدید ج۱۵ص۹۸و۹۹) حضرت خود در احتجاج با اهل بصره در ماجرای جمل از جمله می فرماید: آیا به دنیا راغب شدم و آنرا برای خود و اهلبیتم گرفتم که از من انتقام گرفته و بیعتم را شکستید؟! گفتند: نه! (قرب الاسناد ص۹۶) ⬅️ معلوم است چنین کاری مجوز شکستن بیعت و زوال مشروعیت است ! رهبر انقلاب نیز در بیانیه گام دوم، "طهارت اقتصادی را عامل مشروعیت کارگزاران" می شمارد. * تفصیل را در فایل صوتی بشنوید ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه سی و سوم/ ۲۹دی۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 🔺شفافیت در امور حکمرانی: حضرت در ادامه فراز ذکر شده در نامه۵۰ می فرماید: فاذا فعلتُ ذلک وجبت لله علیکم النعمة و لی علیکم الطاعة: اگر آن حقوق شما (از جمله شفافیت در امور حکمرانی بغیر از اسرار نظامی) را انجام دادم آنوقت نعمت خداوند برشما تمام و اطاعت شما واجب می شود! یعنی شرط اطاعت از حاکم قرارش می دهد! و می افزاید: فخذوا هذا من اُمرائکم: این را از امراء و حکام تان مطالبه کنید. • در قانون اساسی ما اصل۶۹ شفافیت مذاکرات مجلس و اصل۱۶۵ به علنی بودن محاکم قضایی اختصاص یافته است که با قوانین عادی میتوان شفافیت در بقیه موارد را هم قانونی کرد 🔺 شفافیت مالی غیر از جمله گذشته در سیره آن حضرت این شفافیت بسیار چشمگیر است حتی در احتجاج با ناکثین جمل(کسانی که بیعت شکستند) احتجاج کرد که آیا حیف در حکم یا ویژه خواری بیت المال در من دیده اید؟ آنها پاسخ منفی دادند (ر.ک: بحار ج۳۲ص۱۳۴) یعنی اگر چنین چیزی_العیاذ بالله_ثابت می شد، بیعت شکستن آنها مجاز بود! این قضاوت اهل جمل و بصره بدون شفافیت مالی حضرت امکان نداشت. • اصل۱۴۲ قانون اساسی رسیدگی قوه قضائیه بر اموال رهبر و رئیس جمهور و... را بیان می کند؛ لکن این غیر از شفافیت برای عموم است. از همین جا طرح ها و لوایحی که برای توسعه در مشمولین این اصل کار شد بخاطر مغایرت با قانون اساسی رد شده است؛ لکن قانون شفافیت برای عموم و توسعه موارد از موارد این اصل، قانونی مجزا شده و تعارضی با این اصل (که رسیدگی قوه قضاییه است) نخواهد یافت(دقت کنید) ❓وجه توسعه افراد از مقامات اصلی (موارد اصل ۱۴۲) به همه مقامات و مدیران و مسئولین چیست؟ گزارش دیوان محاسبات در مورد بررسی فیش های حقوقی حدود ۹۳هزار و ۴۶۰ مقام و مدیر روشن کرد امکان دریافت فیش نجومی و فساد در همه این موارد هست. شفافیت برای عموم در کنار بررسی متمرکز (سازمانهای نظارتی) تنها راه برای پیشگیری از فساد در این حوزه است. 🔺شفافیت در عذر تحقق آرمان ها، زمان بر است و واقعیت ها تدریج در تحقق را تحمیل می کند. اگر عذر تاخیرها و عدم تحقق ها با مردم در میان گذاشته نشود، اولا اغراء به جهل می شود و وضع موجود، مطلوب و اسلام تلقی می شود. این دین گریزی را موجب می شود. ثانیا موجب می شود آرمان و مطالبه بالای سر واقعیت موجود بماند و نیروی مردم و مسئولین برای تغییر باقی بماند ثالثا راه توجیه و فرار از مسئولیت از مدافعان و مسئولین گرفته شود. این بخش از شفافیت هم در سیره حضرت امیر(ع) بسیار به چشم می آید صراحت حدود ۲۷ تا ۳۰ مورد را برای مردم می شمارد که اسلامی و مطلوب نیست اما هنوز نتوانسته آنها را تغییر دهد. * (تفصیل را در فایل صوتی بشنوید) ☑️ @m_ghanbarian
💢 نگاهی دوباره به روایتی معروف شب شهادت امام صادق(ع) / مسجد دانشگاه تهران / حجت الاسلام والمسلمین قنبریان ❗️هم زمان امام صادق(ع)، رئیس مذهب تشیع هم هست. یعنی چه؟! تشیع که ساخت پیامبر(ص) و اولین امامش، علی(ع) است؛ چرا امام صادق(ع) رئیس مذهب است؟! چون ایشان (همزمان با ساخت جبهه تشیع سیاسی) ، عقیده و مناسک درست اسلام را تعلیم و نشانه گذاری می کند تا "اسلام و تشیع عقیدتی و مناسکی" هم گم نشود. در مبارزات علیه طواغیت تفصیل عقاید درست و مناسک منطبق با شریعت بی اهمیت و مندرس نشود!(دقت کنید) چنین توجه دو وجهی (تشیع سیاسی / تشیع عقیدتی) است که امامت ایشان را یک فرصت بی نظیر برای شیعه کرده است. ▫️ ضربه عالم و جاهل! دوقاعده مهم: ۱. علم باید موجب خشیت و التزام عملی و به تعبد و تنسُّک بیانجامد (در اینباره روایات بسیارند) ۲. مناسک و شعائر و... باید از سر علم و همه جانبه نگری باشد، نه جهل؛ و الا خرافات، افراط و... موجب فرار مردم می شود. از همین جهت بود که در ادامه روایت امام صادق(ع) فرمود:《 عالم متهتک با پرده دری اش مردم را از علمش باز می دارد و جاهل متنسک با جهلش مردم را از مناسک باز می دارد》.(عوالی اللآلی ج۴ص۷۷) ⬅️ عالم متهتک مانع عقیدتی و فقهی سازی سبک زندگی مردم است! چه او که حجاب را کم ارزش جلوه می دهد (و چه خیریه بازها و وقف بازها) مانع تحقق عفاف و پوشش اسلامی می شوند! روحانی ای که سر منبر حجاب را با ربا و زنا مقایسه و می خواهد از ارزش آن بکاهد، بگوید تنباکو رتبه چندم در شریعت دارد؟! به تعبیر برخی فضلا و محققان تنباکو هم درون شریعت یک مباح بود اما در شرایط مواجهه استعمار با کشور اسلام شد "در حکم محاربه با امام زمان"! این تعبیر میرزای شیرازی شدت بیشتری از حرام بودن دارد. حالا مجتهد زمان شناس دیگر بگوید: کشف حجاب حرام سیاسی است چیزی غیر از همان مشرب است؟! امروز حجاب سنگر مقاومت در مقابل تمدن برهنه غرب است مثل ترک تنباکو که نقطه مواجهه با قرار داد استعماری داشت. این درس را از فاطمه زهرا(س) باید گرفت که خود دین و آیین (نه فقط دینداران) هم نظم و آرایشی دارد: جعل الله.‌.. اطاعتنا نظاماً للملة: خداوند اطاعت ما را نظم بخش دین قرار دارد. (الاحتجاج ج۱ص۱۳۴) یعنی وقتی حسین (ع) کربلا می رود، الیوم عاشورا! الیوم کربلا! کسی مکه بماند و مشغول حج واجب هم بشود، متدین نیست! ⬅️ جاهل متنسک هم مانع پیشروی تشیع و اسلام سیاسی می شود! ذره ای می کند و دور امامت را خالی می گذارد! سر مناسک شیعی و عقاید شیعی می ماند، جبهه بزرگ تشیع سیاسی در اهل سنت و... را می شکند! برخی هیاتها این درسها را پاس نکرده اند! برخی روضه ها و تعابیر چنین می کند! به نحوی سر از حجاب می ماند که کم حجاب درون جبهه مبارزه علیه طواغیت کنار ولی خدا نماند! مسجد آورده شده را، کفش از پایش در نمی آورد؛ بیرونش می کند! آن جاهلی که تازه مسلمان را صبح مسجد برد تا ظهر به نماز و...بست و موجب فرار او شد ، قصه نیست؛ روایت عماربن ابی الاحوص از امام صادق (ع) است. به او در اینباره فرمود:《 برآنها سخت نگیرید آبا نمی دانی حکمرانی بنی امیه بر شمشیر و خشونت و جور استوار است و حکمرانی ما بر رفق(مدارای فعال) و پیوند اجتماعی و وقار و تقیه و حسن برخورد و ورع و تلاش استوار است؟ پس مردم را اینچنین ترغیب کنید》. ☑️ @m_ghanbarian
🔘 پیوست دخترانه تاریخ! حجت الاسلام قنبریان مسجد دانشگاه تهران/ ۲۱اردیبهشت۱۴۰۳ خدا به دختران مهربان تر است! امام رضا(ع) از پیامبر(ص) حدیث کرد که : خداوند بر زنان رئوف تر از مردان است! این شامل هردو صورت خوبی و بدی زنان میشود! ✔️ در جانب قهر: وقتی دختران دچار اشتباه و گناه میشوند: ۱. تخفیف های حدود شرعی در برخی گناهان زنان: - حد قوادی (واسطه گری در فحشاء) فقط ۷۵ضربه شلاق (مردان بار دوم تبعید و تشهیر) - زنای به عنف، ۱۰۰ضربه شلاق (در مرد، اعدام) - زنا با نابالغ، ۱۰۰ ضربه شلاق (در مرد ، اعدام) - همجنس بازی، ۱۰۰ ضربه شلاق (در مرد، اعدام) - ارتداد، حبس ابد (مرد، اعدام) - و... ۲. مواجهه با زنان لشکر مشرکان و باغیان: امیرالمومنین(ع) در نامه ۱۴ نهج البلاغه به لشکریان خود در صفین نوشت: زنان را با اذیت به هیجان نیاورید؛ ولو آبرویتان را بریزند یا رهبرانتان را دشنام دهند! ما در صدر اسلام هم مامور بودیم از آنها دست بکشیم ولو مشرک بودند! ⬅️ حتی مشرک و در لشکر باغی بودن مواجه متفاوتی نسبت به مردان دارد چه رسد به جرم های دیگر. نقطه مواجهه تمدنی ما با غرب وحشی یکی همین جاست که وقتی او وحشیانه دختری را به جرم حمایت از فلسطین با موهایش می کشد، ما حتی زن مجرم را جور دیگر جلب کنیم. این خط گذاری بین اسلام علوی با داعش و غرب وحشی بسیار مهم است. ✔️ در جانب مهر: وقتی دختران راه ایمان و صلاح را طی کنند: • هاجر، مقدمه است برای تحقق درخواست ابراهیم(ع): واجعل لسان صدق فی الاخرین! فقط مادر اسماعیل نیست؛ مقدمه انتقال نبوت و خاتمیت در شاخه اسماعیلیِ حضرت ابراهیم (ع) است. ابراهیم با شاخه اسحاقی ماند و بنی اسرائیل پدید آمد؛ اما هجرت هاجر و نوازدش به مکه و بروز آیات الهی آنجا (زمزم و منا و ...) آنجا را مهیا کرد برای وقتی که مسکنت و ذلت بر بنی اسرائیل زده شد و پیامبر خاتم در شاخه اسماعیلی و در مکه ظهور کرد! این هاجر را در تاریخ تمدن ساز ابراهیم ( س) میشود ندید؟! • از خدیجه و فاطمه و زینب و دهها و صدها زن و دختر دیگر که زیر نور این خورشیدهای درخشان کم فروغ شده و کمتر دیده ایم بگذرم... • فاطمه معصومه(س) نماد کامل دیگری از آن زنان است با او و همزمان او هم ۱۸خواهر دیگر، حمیده همسر امام صادق(ع)، ام احمد(مادر شاهچراغ) و... می درخشند. او فقیهی است که سؤالات علمای قم را در مدینه در غیاب پدر جواب می دهد و در هجرت خود در پی برادر، در قم دفن میشود و آن را مرکز علم و فقاهت در آخر الزمان می کند. • صوت را اینجا بشنوید ☑️ @m_ghanbarian
📖 درسهای نهج البلاغه ▫️ شرح خطبه ۲۱۶ چکیده جلسه دوم / ۹آذر۱۴۰۳ حجت الاسلام قنبریان 🔸 فراز اول: فقد جعل الله لی علیکم حقاً بولایة امرکم و لکم علیّ من الحق مثل الذی لی علیکم 1⃣ جعل الله[...] حقاً جعل و اعتبار الهی حق مورد بحث در خطبه را بیان می کند؛ جعلی در اعتبارات عقلایی. 2⃣ "لی علیکم" و "لکم علیَّ" می فرماید "الحق". ❓آیا حق مصطلح است یا بیان دیگر از حکم است؟! چند احتمال: - حق مستقل و اعتبار خاص - منتزع از حکم شرعی اما باز حق - منظور همان حکم که در لسان حق بیان شده است ❗️ثمرات مهم: اگر واقعا حق باشد، قابل الزام و اجبار نیست اما اگر حکم باشد قابل الزام است. اگر حکم باشد، حتی قابل تفصیل است که در یک جانب(مثلا حاکم) مطلق باشد و در جانب دیگر(مثلا مردم) مقید باشد! در اختلاف بین مردم و حاکم این ثمرات بسیار جدی و موثر است. 3⃣ "مثل الذی لی علیکم" ؛ حق متقابل است. • یک وقت تقابل حق-تکلیف داریم؛ هرکس محق شد، مقابلش کسی مکلف می شود. • یک وقت تقابل حق-حق است؛ مقابل حق، برای دیگری هم حقی جعل شده است. ⬅️ اینجا دومی را می فرماید. در فراز های بعد شاهد قوی وجود دارد: فَجَعَلَها تَتَکافَئُ فِی وُجُهِها: در ابعاد گوناگون با یکدیگر برابرند! ملاصالح مازندرانی در شرح کافی(ج۱۲ص۴۷۷) ذیل آن آورده: المراد المماثله فی جنس الحق و ان کان الحقان متغایرین. ⬅️ نکته مهم؛ در مکتب علوی بین حاکم و مردم، حق متقابلِ متکافئ برقرار است. محمد عبده در شرح نهج البلاغه اش در صدر این خطبه آورده: شیخ رشیدرضا صاحب المنار در ص۹۵۵ از جزء۱۲ از مجلد۱۲ آورده: معاویه شکل حکومت اسلامی را به حکومت شخصی استبداد تغییر داد، مصالح امت را مثلی مالی که نزدیکان از هم ارث می برند قرار داد ولو همه امت هم نپسندند! پس این ریشه همه مصائب امت اسلامی شد. متفکر فلسطینی دکتور ولید قمحاوی در مجله العربی می گوید: معاویه وطن عربی را ملکی کرد که فرزندان و نوه ها مثل اقطاع بزرگ زمین ارثش می برند؛ مردم کشور هم مثل گله برندگان شدند! 4⃣ "مثل الذی" از حیث حق بودن نه متعلق. • چه حق مستقل چه منتزع از حکم، برای هردو طرف مثل هم است. • یکی حق، یکی حکم یا حتی یکی حق مستقل، یکی منتزع از احکام شود؛ در غیر معصوم بسا سر از استبداد در آورد ! • "مثل الذی"، هم در اهلیت تمتع و هم در اهلیت استیفاء است. یعنی چنانچه حاکم، حق استیفای حقش را دارد، مردم هم حق استیفاء دارند نه اینکه مثل مهجوران، صاحب حق باشند اما استیفای حق شان بر عهده حاکم باشد! حضرت امیر(ع) اینرا در حکمت۱۶۴ در جمله ای طلایی و فوق العاده بیان کرده است: مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا يَقْضِي حَقَّهُ، فَقَدْ عَبَدَهُ [عَبَّدَهُ]. هر كه حق كسى را ادا كند كه او حقش را ادا نكرده، خود را بنده او ساخته. ⬅️ یعنی پذیرش دوگانگی در مقام استیفاء -که یکی حق استیفاء داشته و دیگری فقط اصل حق را داشته باشد- سر از ملکیت و اربابیت می انجامد که خلاف توحید و پرستش خداست. • در همین خطبه باز این مهم را توجه می دهد: یُوجِبُ بَعضُها بَعضاً و لایُستَوجَبُ بَعضُها الا بِبَعض: بعضی از این حقوق، بعضی دیگر را وجب می کند و بعضی از آنها واجب نمی شود مگر با انجام حقی که در مقابلش هست. نامه۵۰ معما را روشن می کند بعد از سه حق مردم را شمرد می فرماید: فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْكُمُ النِّعْمَةُ. وَ لِي عَلَيْكُمُ الطَّاعَةُ: چون چنين كردم، بر خداست كه نعمت خود بر شما عنايت كند و بر شماست كه از من فرمان ببريد. ⬅️ این مکتب علوی است که با استیفاء حق مردم، تازه حق حاکم لازم الاستیفاء میشود! این مکتب آن جور که باید در محافل مذهبی و حوزوی ما هم شناخته شده نیست! ☑️ @m_ghanbarian
رهبر انقلاب درباره مرجعیت زن چه/چرا گفتند؟! 2⃣ چرا وزارت زنان و... را طرح کردند؟! • به نظر بنده در مقابل نقش های فیک و مبتذلی که نو به نو از سوی تمدنی غربی در سبک زندگی ما تولید می شود، فقط رویکرد فعالی که امام خمینی و انقلاب اسلامی آورد می تواند پاسخگو باشد، نه رویکرد منفعلی که دیگر ناتوان از برگرداندن زنان به خانه است! جان کلام رویکرد فعال این است که نقش های اصیل جای نقش های مبتذل بنشیند و آن، مداخله در مقدرات اساسی کشور و اسلام است. • آیت الله خامنه ای در دیدار سال قبل بانوان: "در اصلِ مسئولیّتهای اجتماعی هم همین‌جور است. امام(رضوان الله علیه) در یک جایی گفتند که دخالت در سیاست و در مقدّرات اساسی کشور وظیفه‌ی زنان و تکلیف زنان است؛ حقّ زنان و تکلیف زنان است؛ یعنی واجب کردند که زنها بایستی در مقدّرات کشور و وظایف اساسی کشور دخالت کنند و وارد بشوند، که خب خود این یک فصل طولانی‌ای دنبالش دارد؛ یعنی در این زمینه‌ها بین زن و مرد هیچ تفاوتی وجود ندارد. در پرداختن به امور جامعه: مَن اَصبَحَ و لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم؛ اینکه فرمودند «لَیسَ‌ بِمُسلِم»، یعنی چه زن باشد، چه مرد باشد. شما صبح که میکنید، زن خانه‌دارید، زن کارمندید، زن شاغلید، زن صنعتگرید، هر کاری میکنید، باید به فکر جامعه باشید؛ یعنی اهتمام داشته باشید که جامعه در چه وضعی است. حالا چقدر بتوانید کمک کنید و نقش ایفا کنید، این فرق میکند؛ افراد هر کدام یک نقشی میتوانند ایفا کنند، امّا این است؛ این پرداختن، اهتمام داشتن، به فکر بودن، همگانی است. در اینجا هم جنسیّت نقشی ندارد..." • مساله مشاغل و مناصب ذیل اصل یادشده قرار می گیرد؛ لذا ایشان در ادامه دارند: "یک مسئله، مسئله‌ی مشاغل اجتماعی و مدیریّتها است. اینجا هم مسئله‌ی جنسیّت مطرح نیست. در مدیریّتهای گوناگون، مشاغل گوناگون اجتماعی و دولتی، حضور زنان هیچ محدودیّتی ندارد. حالا مثلاً فرض کنید آمریکایی‌ها به یکی از این کشورهای همسایه‌ی ما الزام کرده بودند که بایستی زنها در محیط اداری مثلاً ۲۵درصد حضور داشته باشند؛ الزامی، اجباری؛ غلط است. چرا ۲۵درصد؟ خب ۳۵درصد، خب ۲۰ درصد. این عدد معیّن کردن، نسبت معیّن کردن، معنی ندارد؛ اینجا ملاک، شایسته‌سالاری است. یک جا هست که یک بانوی باسواد مجرّب کارآمد مثلاً برای بهتر از این مردی است که در این زمینه نامزد وزارت شده؛ این زن باید وزیر بشود. در مورد نمایندگی مجلس هم همین‌جور است. مثلاً فرض کنید در فلان شهر، یک نفر یا دو نفر نماینده‌ی مجلس لازم است؛ یک نفر یا دو نفر زن، یک نفر یا دو نفر مرد معیّن شده‌اند، [باید دید] کدام شایسته‌ترند، باید شایستگی را نگاه کرد. هیچ ترجیحی اینجا وجود ندارد، هیچ محدودیّتی هم در این زمینه‌ها وجود ندارد؛ یعنی نظر اسلام این است. بحث، بحث شایسته‌سالاری است." • آن اصل اول (اهتمام به امور جامعه) هیچ قیدی ندارد، اما مشاغل و مناصب و تعینات اجتماعی ذیل آن، منوط به رعایت یک اصل مهم دیگر -غیر از عفاف و حجاب- است؛ که در ادامه بدان پرداختند: "البتّه زن در این مشاغل میتواند حضور پیدا کند، امّا بایستی جوری باشد که از آن مشغله‌ی مهمّ اساسی زنانه، یعنی خانه‌داری و فرزندآوری، محروم نشود؛ حتّی در بعضی از مشاغل که برای زنان واجب کفائی است، مثل پزشکی. پزشکی زنان واجب است؛ تا حدّی که پزشک زن به قدر کفایت وجود داشته باشد، باید زنها پزشکی بخوانند. همچنین مثلاً معلّمی بانوان یک واجب کفائی است. خب حالا ممکن است یک وقتی این واجب کفائی [تعارض پیدا کند] با مسئله‌ی خانه‌داری یا فرزندآوری یا استراحتها و مرخّصی‌هایی که برای یک زن خانه‌دار لازم است یا ساعات کاری که او بتواند کار را انجام بدهد و مثلاً به کار خانه هم برسد؛ اگر چنانچه در این زمینه‌ها تعارضی به وجود آمد، مسئولین کشور هستند که بایستی برای این فکر کنند؛ یعنی آن‌قدر تعداد را افزایش بدهند که اگر چنانچه این معلّم که مثلاً فرض کنید بایستی در هفته پنج روز در مدرسه شرکت کند، مِن ‌باب مثال چهار روز میتواند شرکت کند، خلأ به وجود نیاید؛ معلّم دیگری وجود داشته باشد که آن خلأ را پُر کند؛ همین‌طور مسئله‌ی پزشکی. بنابراین، در مشاغل، در مدیریّتها، در کارهای اساسی، در کارهایی که واجب کفائی برای زنان است، محدودیّتی وجود ندارد و اگر چنانچه تعارضی با کارهای خانگی زنانه به وجود آمد، باید به یک نحوی این را حل کرد که نه این زمین بماند، نه آن. البتّه به نظر بنده منافات هم ندارند؛ من می‌شناسم بانوانی را که کارهای اجتماعی سنگین داشتند -چه کار دانشگاهی و علمی، چه کارهای غیر علمی- چندین فرزند هم بزرگ کردند، تربیت کردند، خیلی هم خوب توانستند این کار را انجام بدهند. بنابراین، اینها منافاتی با همدیگر ندارند."(۱۴۰۲/۱۰/۶) 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۰/۳ ☑️ @m_ghanbarian
💠 شرح مناجات خمسه عشر حجت الاسلام قنبریان رمضان۹۵ 1⃣ مناجات تائبین ۴. چند نشانه ی، بیا! خدا بنده ی گناه کارش را دعوت می کند با زبان ربوبی با او حرف می زند و به او آیه و نشانه می دهد تا بیاید: 🔺الف) زمین تشنه پیش دریا می رود یا دریا ابری به سوی او می فرستد تا او را از مرگ نجات دهد و زنده کند؟! حتما می گویی دریا! ⭕این یک آیه است یک نشانه است، کار خدای مهربان در امور غیر مادی لطیف تر از امور مادی است. دل و جان مرده را هم با ابر رحمت سیراب می کند. 🔸پس برای گناهکار دل مرده و ذلیل شده هم ابری است که باید آنرا خواند: 🔺الهی ظلل علی ذنوبی غمام و رحمتک و ارسل علی عیوبی سحاب رأفتک : 🔹خدایا سایه رحمتت را بر گناهانم بینداز و ابر مهربانی ات را به سوی عیب هایم گسیل کن. 🔺ب) در زمان گذشته برده فراری _بخصوص وقتی از خانه مهربانی و کرامت فرار کرده بود_ چاره ای جز برگشت به همان داشت؟ 🔹برده دیگران شدن و بیگاری دادن بهتر است یا به خانه ی مولای مهربان خویش برگشتن؟! 🔺الهی هل یرجع العبد الابق الا الی مولاه ام هل بخیره من سخطه احد سواه : 🔹الهی آیا برده ی فراری باز به جانب مولا یش باز می گردد؟ یا کسی به او از خشم مولایش پناه می دهد؟ 🔺ج)اگر خدا بابی بنام توبه نداشت بنده عذر داشت هرکاری خواست بکند اما وقتی دری ویژه برای توبه باز کرده چه عذری می ماند؟! 🔹 بودن باب توبه علامت ، قبول خداست! 🔹یعنی خداوند منتظر گناهکار است و برایش درب گشوده : 🔺الهی انت الذی فتحت لعبادک باباً الی عفوک سمّیتَهُ التوبه فقلت توبوا الی الله توبةً نصوحاً فما عذرُ من اغفل لدخول الباب بعد فتحه: 🔹 خدایا تویی که به روی بندگانت دری به سوی بخششت گشودی و آنرا توبه نامیدی و فرمودی : 🔹بازگردید به جانب خدا بازگشتی خالصانه! ⭕ پس عذر کسی که از ورود به این در پس از گشوده شدنش غفلت ورزد چه می تواند باشد؟! ۵. رو دار شدن بنده! 🔸تا اینجا منطقی است که خدا حال بنده را بد کند، مذلت او را بردارد و دلش زنده کند اما این رأفت و مهربانی خدا کار را از منطق بالاتر می برد و درخواستهای طلبکارانه به زبان بنده می اندازد. 🔹معجزه رب مهربان این است که بدهکار ورشکسته ی کمر شکسته ی خجالت بار را در آستانه درب توبه طلبکار خویش می کند. 🔸به دل و زبانش می اندازد که بگوید: 🔺الهی ان کان قبح الذنب عبدک فلیحسن العفو من عندک الهی ما أنا بأوّل من عصاک فتبت علیه و تعرض لمعروفک فجدت علیه یا مجیب المضطر : 🔹خدایا اگر نافرمانی و گناه از بنده ات زشت بود پس گذشت از جانب تو زیباست. 🔹خدایا من نخستین کسی نیستم که ترا نافرمانی کرده و حضرتت توبه پذیر شدی و خود را در معرض احسانت قرار داده و تو مورد احسانش قرار دادی ای پاسخگوی درماندگان. 💠قدر این خدا و این باب سحرآمیز را باید دانست . ☘خدا ما را از تائبین قرار دهد... ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🧮 داستان اقتصاد ریاضی! (یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی) #بخش_اول #باز_نشر 1⃣ ریاضیات یا
🧮 داستان اقتصاد ریاضی! 4⃣ کهانتِ اقتصاد ریاضی! همیشه مقدار سود و بدهی، هزینه و درآمد، ریاضی محاسبه می شده؛ اما "اقتصاد ریاضی" خاستگاهش اینجا نیست! استفاده از ریاضیات پیشرفته برای مدل سازی اقتصادی، و پیش گویی های بازار برای سیاستگذاران، خاستگاه اقتصاد ریاضی است. وقتی می خواهند بازار را مدل سازی ریاضی کنند، بازیگر آن انسان است نه الکترون و پروتن! عوامل مختلفی در رفتارهای انسان موثر است: از "درونی ترین لایه های انگیزشی او" تا "فرهنگ و ارثیه های خُلقی و باوری ملی و باستانی"! آیا همه این عوامل متعدد و غیر کمّی در محاسبه و مدل سازی ریاضی لحاظ میشود؟! اصلاً همه قابلیت لحاظ در مدل ریاضی دارند؟ • به تصریح ریاضی دانهای اقتصادی، برای مدل سازی: - هر مدل یک دسته پیش فرض دارد. - این پیشفرض ها از برداشت و شهود ما از واقعیت انتخاب میشود. - هرچه مجموعه این پیشفرض ها بیشتر باشد(یعنی دریافت و شهود از جامعه کامل تر باشد)، دست و پای مدل بسته تر خواهد شد!(مدلی با مؤلفه های موثرِ زیاد، پیچیده تر و سخت تر است) - اینجاست که اقتصاد ریاضی دست به گزینش می زند! واقعیت را مجردتر فرض می کند! حواشی را حذف و ابعاد و جزییات مورد علاقه را نگه می دارد! و مدل می سازد! ۳ (البته می گوید راه برای مدلی با مولفه های حذف شده هم باز است! اما معمولا "اقتصاد سیاسی" از آن تحقیقات پشتیبانی نمی کند) برای نمونه: تفاوت مردم شناسانه ی: اصناف، اقلیم ها، انگیزهای درونی و دهها مولفه فرهنگی، تاریخی، دینی برای مدل سازی در این خلاصه(بهینه) می شود: "انسان، عقلایی رفتار می کند"! اما وقتی در مرحله قبل تر شاخص ها را همه کمّی کرده اند، نتیجه این میشود که: رفتار عقلایی انسان، در واقع نوعی محاسبه گری ریاضی است! حالا مدل سازی اش کار سختی نیست! تمثیل: همانطور که اول در طبیعیات همه چیز را به جِرم و انرژی تقلیل دادند؛ بعد عوامل متعددِ موثر بر نقطه جوش آب را هم کاستند و گزاره "آب در ۱۰۰ درجه می جوشد"؛ را "قانون" کردند! حالا دامنه هیمالیا و دماوند و... "استثناء" اند و البته قابل اندازه گیری! اینجا هم مثلا "اقتصاد تبرعی" و "انگیزه های غیر محاسباتی"(غیرعقلایی در این مکتب!) مثل چرخه مالی خمس و زکات و نذر و تحبیس و وقف و... مثل استثنائات هیمالیا و دماوند می شوند! با این تفاوت که کنار "اقتصاد معاوضی" بازار به اقتصاد سرریز می شود؛ در حالیکه واقعا در مدل لحاظ نشده است!(دقت کنید) 5⃣ اقتصاد ریاضی، علمِ بازار آزاد نه علم مطلق نظامات اقتصادی! باید تا اینجا روشن شده باشد بین "اقتصاد ریاضی" بعنوان یک روش(!) با "بازار آزاد" بعنوان یک بستره ، رابطه و تناسب هست. اقتصادِ ریاضی، علم کشف روابط علیّ و معلولی بازار آزاد و کنشگرش -که انسانِ محاسبه گر است- می باشد که پس از پیدایش این مکتب و این انسان پیدا شده است. جامعه ای که می خواهد مثلا: از "امانت و ودیعه" بیشتر از "ضمان" / از "اقتصاد تبرعی" برای "تامین حق های همگانیِ بهداشت و آموزش" بجای "بازاری کردن اینها" و "کالا کردن حق ها"/و...؛ نهاد و نُرم بسازد؛ اولا: مفاهیم بنیادین اقتصادش، همه کمّی و ریاضی نمیشود؛ تا مدل ریاضی بپذیرد! ثانیاً: فروکاستن های موجود اقتصاد ریاضی، تحقق نُرم ها و نهادهای نظام مطلوبش را تاخیر و بلکه تاویل می برد! اقتصاد مطلوبش نشدنی تر میشود. چون تحقق مدلهای بازاری، انسان و جامعه بازار را می سازد و انسان فرهنگی و فطری را محجوب می کند.(دقت کنید) .................. ۱. ر.ک: مبادی با بعد الطبیعی علوم نوین / آدوین آرثربرت/ ترجمه عبدالکریم سروش ۲. ر.ک: مقاله:چطور پول معیار سنجش همه چیز شد؟ / الی کوک - مجله آتلانتیک/ سایت ترجمان https://tarjomaan.com/neveshtar/8780/ ۳. ر.ک: روزنامه دانشگاه شریف ش۸۹۱ مصاحبه با دکتر وصالی و : بدون ریاضیات فقط می توانیم داستان بگوییم http://daily.sharif.ir/%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%88/ 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۱۲ ☑️ @m_ghanbarian
26.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ما شبیه کدام تاریخیم؟! ▫️نگاه نظام مند و ترکیبی به جامعه دو سطح دارد: 1⃣ طرح ترکیبی به حسب نظام ارزش • مثل نقشه معماری یک مسجد یا پل است! • کفر و ایمان هر دو نقشه کلی دارند؛ هم طرح تمدنی اسلام هم نقشه خاورمیانه آمریکایی 2⃣ ساخت اجتماعی هریک از نقشه ها • اینجا بنّایی آن معماری است؛ آن نظام ارزش اینجا یک ساخت اجتماعی می یابد. • فرق ساخت اجتماعی با بنّایی مسجد این است که اینجا با اراده انسانها، گروه ها و... مواجه است نه آجر و خشت؛ لذا ممکن است ساخت اجتماعی عین نقشه نشود، مخلوط بدست آید. 🎙حجت‌الاسلام والمسلمین قنبریان (دهه اول محرم ۱۴۰۴/۴/۷ ) 🔹هیئت محبان سیدالشهداء(ع) _ بهبهان @m_ghanbarian @mohebban_seyyedolshohada
🔰نگاهی آینده پژوهانه به عتبات و زیارت در عرف فردا 3⃣عرف پیش رو، توسعه وبزرگی حرمها را با سادگی آنها خواهد خواست! روایات متعدد شیعی برای عصر ظهور دو عنصرِ "توسعه ی فوق العاده" اما "باسادگی" و دور از زخارف مساجد وعتبات عراق را خبر می دهد: ۳.۱- پس از استقرارحضرت حجت(ع) در کوفه، مردم به ایشان می گویند: پسر رسول خدا نماز پشت سرشما برابر نماز پشت سر رسول خدا(ص) است واین مسجد گنجایش مارا ندارد. حضرت جواب می دهد: برایتان چاره ای می کنم(یا زیادش می کنم). پس به سمت نجف(الغری)خارج شده وحدود مسجدی با ۱۰۰۰درب را معین می کند که گنجایش همه مردم را دارد وبر آن ساختمان محکمی بنا می شود[علیه ٲصیص](۱۱) سپس از پشت قبر امام حسین(ع) نهری حفر می کنند که آب آن به اراضی نجف وکوفه رسیده ودر نجف بریزد. روی آن نهر در راهها، پلها وآسیاب ها می سازند؛ طوری که پیرزنی زنبیل به سر گندم می برد تا در کربلا آن را آرد کند"(۱۲). -در چند روایت دیگرخبر از این مسجد ۱۰۰۰دربی واتصال خانه های کوفه به نهر کربلا وحیره است(۱۳). به حسب روایات وقت ظهور همه مومنین به این شهر اقبال خواهند کرد(۱۴). *⃣ از قرائن متعدد در این روایات بدست می آید که ظاهرا طرح جامعی قبر امیرالمومنین(ع) را به حرم سیدالشهداء(ع) متصل می کند ومسجدی بزرگ با۱۰۰۰درب بین ایندو قرار می گیرد ؛که حتی در طول دوره ظهور ودوره رجعت توسعه هم می یابد(۱۵). ۳.۲- اما عنصر سادگی ودوری از زخارف: -"...بدرستی که قائم ما وقتی قیام کرد مسجد کوفه(کنونی) را می شکند."(۱۶). -"...مسجد کوفه را می شکند(ویران می کند)و می فرماید:رسول الله(ص) فرمود: مسجد باید داربستی مثل چوب پوش برادرم موسی باشد"(۱۷). -"همه مساجد را مثل عهد رسول الله(ص) بدون کنگره وبا دیوار هموار وبدون اِشراف خواهند کرد"(۱۸). *⃣این اقدامات به حسب همین روایات وظیفه فعلی شیعیان نیست(۱۹)؛ لکن آینده پژوهی مستند به این روایات اقتضاء داردبه مختصات آن زمانه وعرف آن دوره توجه شود؛ توسعه وتعمیر عتبات -که متناسب با چندصدسال آتی بنا می شوند- ناظر بدان، مهندسی ومعماری شوند. هر واقف وناذری دوست دارد مال او به گونه ای صرف شود که تا عصر ظهور امام قائم(ع) برپا ومورد استفاده ی خیل زوّارِ عصر ظهور باشد نه با ظهور حضرت، ویران یا در معرض تلف واقع شود! صدای "تغییر تدریجی عرف شاه زده ی" افشاری وصفوی با شروع انقلاب اسلامی مستضعفین در ایران شنیده شد. برخی اشکال ها به زخارف اضافی در اماکن مقدس را نباید یکباره متهم به وهابی گری ومذهب گریزی کرد؛ بلکه باید آنرا در کنار ازدیاد میلیونی زوّار در کشور وهم زیارت اربعین دید که خبر از تغییر تدریجی عرف گذشته می دهد. دور نیست که عرف، تعظیم مزار معصومین را "به کثرت زوّار آن" در ایام الله ببیند، نه صرفاً شکوه وجلال صحن ها وایوانها؛ از همین روست که توسعه وجاداری وامکانات مناسب برای زوّار چند ده میلیونی جهانی، بر افزودن ایوانهای طلا وقنادیل گران ومانند این کارها تقدیم و اولویت می یابد. گسترش موقوفات در مسیر نجف وکربلا -که مسیر زیارات پیاده باشکوه نیمه شعبان وعرفه واربعین شده است- از وقف خشت طلای بازمانده از عرف گذشته پراهمیت تر خواهد شد وقس علی هذا... ❓حال چگونه در طرح های جامع توسعه عتبات برای ۵۰۰سال آینده می توان جای این آینده پژوهی و روند پژوهی ها را خالی دید؟! ❓تولیت ها وستاد بازسازی ها میتوانند فقط متٲثر از عرف گذشته طرح هایی برای سده های آتی طراحی و اجرا کنند وحداکثر افزایش جمعیت را لحاظ کنند؟! مدینه الزائرهای مسیر پیاده روی نویدهای خوبی از این توجه است که امیدواریم در طرحی جامع وبراساس آن آینده پژوهی کامل شیعی در حال انجام باشد. *⃣مطالب مرتبط: ۱.تعمیر وتوسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام ۲.قرآن مطلا وقرآن اسیر ۳.چالش شعائر ........................................... پی نوشتها: ۱. کامل الزیارات ص۳۶ ۲.وقعه صفین ص۵ ۳.تهذیب الاحکام ج۶ص۲۲وبا دوسند دیگر در فرحه الغری ص۷۷و۷٨ ۴.مستند الشیعه ج۳ص۲٨۱ ۵.جواهر الکلام ج۴ص۳۴۰و۳۴۱ ۶.مجمع الرسائل محشی صاحب جواهرص۳٨و۳۹ ۷.تهذیب الاحکام ج۶ص۳۳۶ ٨.سفاح در۱۳۲ق،مهدی عباسی در۱۵٨ق، مٲمون در۲۰۱و۲۰۳ق و منتصر در۲۴۷ق حرم سیدالشهدا را بازسازی وتوسعه دادند. ۹.گزارشی از شاهان صفوی وعتبات وزیارت را اینجا بخوانید: http://www.shiitestudies.com/article_19400.html ۱۰.حج/۳۲ ۱۱.دربرخی نقلها این تعبیر وجود ندارد:سرور اهل الایمان ص۶۴و۶۵ ۱۲.الغیبه للطوسی ص۴۶۹ ۱۳.الغیبه طوسی ص۴۶٨/خصائص الائمه للشریف الرضی ص۱۱۴و... ۱۴.بحار الانوار ج۵۲ص۳٨۵ ۱۵.مختصر البصائر ص۴۹۰ ۱۶.الغیبه النعمانی ص۳۱٨ ۱۷.بحارالانوارج۵ص۳٨۶ ۱٨.الغیبه طوسی ص۴۷۵ ۱۹.ر.ک: لوامع صاحبقرانی علامه مجلسی ج۳ص۲۵۳تا۲۵۶ 📝محسن قنبریان۹۸/۷/۲۷ ☑️ @m_ghanbarian
⚠️ استراتژی های قرن۲۰، نوین نیست! چنانچه می بیند در تلقی ایشان: ۱. انقلاب و نظام، ترتب زمانی دارند، انقلاب تمام شده و نباید بدان برگشت، حالا ماییم و جمهوری اسلامی؛ یک "انقلاب دائمی" نیست! تقدم با نظام و جمهوری اسلامی «ایران» است نه انقلاب اسلامی! ۲. با این انتخاب بنیادین حالا نوبت به آن پرسش می رسد؛ استراتژی قدرت ملی یا ثروت ملی؟! جواب ایشان اینجا هم ثروت ملی است. ساده اش پیروی سیاستِ نظام از روابط جامع اقتصادی با اروپا؛ چیزی که آنها «تغییر با تجارت» می نامند! ▫️ نقد: 1⃣ «انقلاب اسلامی» با «جمهوری اسلامی ایران» دو چیز هم عرض در زمان که یکی تبدیل به دیگری شده، نیست. رابطه ای طولی و بمثابه روح و بدن است. اصالت با «جمهوری اسلامی ایران» است اما وقتی -به تعبیر بیانیه گام دوم- «نظامی انقلابی» است نه وقتی «انقلاب زدایی» از آن شده باشد. اصالت با جمهوری اسلامی ایران بود که به صرفِ دشمن مشترک داشتن با صدام، وارد جنگ طوفان صحرا علیه آمریکا نشدیم! حتی با دوست و دشمن مشترک، بعد از طوفان الاقصی، رسما وارد جنگ با اسرائیل نشد و فقط به تجاوزات علیه خود جواب داد! اما جمهوری اسلامی ایران، در همین وقت نظامی انقلابی ماند؛ که براساس قانون اساسی خود، هسته های مقاومت را یاری کرد و آنها را مقابل مظلوم رها نکرد. (دقت کنید) روحِ انقلاب اسلامی، برای جسمِ جمهوری اسلامی ایران، مثل صُور متبدّله صدرایی است؛ آنرا صورتی بعد صورتی رشد می دهد از کودکی تا جوانی و کمال l؛ تا به همه اهداف و آرمانهایش برساند. در همه این تبدّلات، «جمهوری اسلامی ایران» است؛ یعنی مردم سالاری دینی و ملی دارد. نه «روحِ بلا بدن» میشود که بی خیال نظام برآمده از اراده ایرانیان در جهان کاری بکند؛ و نه به «پیکر بی روح» تنزل می کند که ژاپن اسلامی و مالزی شیعی شود؛ یکی در کنار همه و البته درون نظم ظالمانه ای که «قدرت جهانی» ساخته و اجازه داده ذیل آن قدرت هژمونیک، فقط ثروت ملی و gdp خود را افزایش دهند و چرخش و آقایی دلار را بیفزایند و هر وقت قدرت جهانی نخواست مثل مالزی یک شبه فقیر شود! 2⃣ قدرت و ثروت ملی هم جدای از هم نیست! تجربه تاریخی ایرانیان برای اصلاح سیاسی (مشروطیت) و اصلاح اقتصادی (ملی کردن نفت) به آنها آموخت هیچ یک بدون قدرت ملی در مقابل بیگانگان ممکن نیست. طرح منطقه ای قدرتهای جهانی معاصر هردو جنبش چیز دیگری بود، مصلحان ملی یا از قدرت ملی غفلت داشتند یا فاقد ابزار آن بودند لذا از درون مشروطیت، دیکتاتوری رضاخان در آمد و علیه نهضت ملی، قدرت جهانی کودتای ۲۸مرداد را رقم زد! هم اکنون هم در نقطه عطف منطقه اسلامی قرار داریم؛ قدرتهای جهانی طرحی دارند که پیشرانی آن را نه فقط کریدورهای اقتصادی بلکه جنگهای بزرگ از ۲۰۰۱ به این سو برعهده دارند. تجاوزات اسرائیل به کشورهای همسایه در این پازل دیده می شود. از اینجا «ایران قوی» جزء هویت ملی ایرانیان شد. آخرین پیمایش ها هم نشان میدهد ملت ایران حفظ قدرت موشکی را حتی از انرژی هسته ای لازم تر می دانند. 3⃣ دوگانه قدرت یا ثروت، ایده قرن بیستمی است و دیگر از کار افتاده است. به دو شاهد بسنده می کنم: جوزف بورل نماینده عالی اتحادیه اروپا در سخنرانی اش در دانشگاه آکسفورد، دقیقا همین الگوی دهه هشتادی آقای روحانی را -که اروپا پایه گذارش بود- ناکارآمد خواند: «ما مدلی ساختیم -‌مدل اروپایی‌- براساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود که موفقیت چشمگیری بوده است؛ 70سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانی‌ها آن را «تغییر از طریق تجارت» می‌نامند، همگرایی سیاسی ایجاد می‌کند. این مساله در روسیه و حتی چین منجر به تغییر سیاسی می‌شد. خب، اشتباه بودن این باور ثابت شده است. این اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با اقتدارگرایی روسیه، وابستگی متقابل، صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به‌ویژه به سوخت‌های فسیلی تبدیل شده و بعدا این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد.» شاهد دوم از کتابِ امپراتوری زیرزمینی: آمریکا چگونه اقتصاد جهانی را تبدیل به سلاح کرد؟ نوشتۀ هنری فارِل و آبراهام نیومن است. این کتاب ثابت می کند اقلا از ۱۱سپتامبر۲۰۰۱ به این سو تجارت بمثابه سلاح استفاده شده است. «داده» و «دلار» دیگر نه فقط ثروت ملی بلکه قدرت آمریکا را می سازد. جالب اینجاست که این در اقتصاد به هم تنیده عصر جهانی سازیِ اقتصاد صورت می گیرد. چنانچه می بینید «روابط جامع اقتصادی با اروپا» اولا ابداع خود آنها برای تغییر در انقلاب ها و نظام ها از طریق تجارت است. ثانیا در مقابل قدرت ملی -اگر باشد- شکست خورده است؛ چنانچه درباره روسیه بیان شد. یا آمریکا داده و دلار را قدرت ملی خود کرده، روابط گسترده و به هم تنیده اقتصادی را هم با تحریم ضربه می زند. ادامه در بخش سوم ☑️ @m_ghanbarian