eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
این جاست که هر دلبر و دلداده بیاید هم شخص گرفتار، هم آزاده بیاید در این حرم قدس که باغی زبهشت است هرکس به توّلای تو دلداده بیاید پُر نور شود آینۀ بود و نبودش آنکس که چو آئینه‌دلان ساده بیاید اینجا میِ توحید به زوّار ببخشند هردل که بود تشنۀ این باده بیاید پرواز ز خود تا به خدا از حرم توست از بهر سفر هرکه شد آماده بیاید این گنبد و گلدسته نشانی‌ست که گوید هرکس که بهشتی‌ست ازاین جاده بیاید بر سر در این کعبۀ امیّد نوشتند هرکس که به کارش گره افتاده بیاید از حق طلب جلب رضای تو نماید هرگاه «وفائی» سر سجّاده بیاید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ خدا روز ازل ما را به عشقت آشنا کرده چه عشقی که مرا از قید این عالم رها کرده نه اربابم، نه سلطانم، خدا را شکر می‌گویم که ما را در حریم حضرت سلطان، گدا کرده عزیز هر دو عالم شد، به بزم عشق مَحرم شد کسی که رو به درگاهِ علی موسی الرضا کرده نگاهش رحمت و رأفت، وجودش پاکی و عصمت خدا در " اِنَّمایش " حق مطلب را ادا کرده همه در حسرت جنت، خدا هم از سَرِ رحمت دری را از حرم سوی بهشت خویش وا کرده ولی جنت نمی‌آید به چشم زائرت وقتی... ...شبی را در کنار تو سحر کرده، صفا کرده خجالت می‌کشم وقتی که می‌آیم حضور تو ترحم کن به این بنده که سر تا پا خطا کرده به سقاخانه‌ات بردم پناه از درد و بیماری چه سقاخانه‌ای که درد عالم را دوا کرده همه آیینه‌ها لبیک می‌گویند آن کس را که یکبار از صمیم دل تو را خوانده صدا کرده قسم بر خطّه‌ی طوست، قسم بر شوق پابوست زیارت‌های مخصوصت، دلم را مبتلا کرده دلا بنگر افاضاتش، ببین بحرِ کراماتش ببین نور ضریحش بی خدا را با خدا کرده معطل کردن سائل به پشت در مرامش نیست به هر کس آمده در این حرم فوراً عطا کرده نمی‌گوید گنهکاری، نمی‌گوید خطا داری فقط آغوش بگشوده، محبت‌ها به ما کرده نرفته از حرم بیرون، کسی مأیوس یا محزون حوائج را به لطف و رحمتش یک‌یک روا کرده تشرف در حرم با اختیار خویش ممکن نیست یقین دارم که زهرا مادرش ما را دعا کرده قیامت هست پشت پنجره فولاد، یعنی که خدا قبل از قیامت شور محشر را به پا کرده چه سِرّی هست در پایین پایش هر که می‌آید تمنای زیارت از نجف تا کربلا کرده * * صفا در قلب این صحن و، بساط روضه هم پهن و دو چشمم اشک می‌بارد، هوای نینوا کرده قسم بر نور عین تو، به فَابکِ لِلحسینِ تو تو می‌دانی که عاشورا به قلب ما چه‌ها کرده قسم بر پلک مجروحت، قسم بر جدّ مذبوحت... چه کس با یک غریبِ بی دفاع اینگونه تا کرده؟ برو در قتلگاه ای دل، ببین آن بی حیا قاتل چگونه نیزه‌ها را در دل گودال جا کرده؟ تو را گیرم که دشمن کشت با لب‌های عطشانت تنت را بی کفن روی زمین، عریان چرا کرده؟ صدای مادرت پیچیده در عالم که می‌گوید: بمیرم...بی کفن، جا در میان بوریا کرده بُنَیَّ روی دامان خودم بودی، خودم دیدم چگونه قاتلت با خنجرش سر را جدا کرده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره آمده‌ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به نا امیدی از این در نمی‌روم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره در بزنم خدا مرا به حقیقت ولی شناس کند که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم سواد نامۀ من رنگ صبح خواهد داشت شبی که بوسه بر این چشمۀ سحر بزنم به یاد غربت تو عهد کرده‌ام با خود که لاله باشم و صد باغ بر جگر بزنم خدای را کمی ای زائران درنگ کنید که خاک پای شما را به چشم تر بزنم به من هر آنچه که بخشیده‌اند توفیق است مباد آنکه دم از دولت هنر بزنم اگرچه خارم و نسبت به گل ندارم باز خوشم که گاه گداری به باغ سر بزنم اگر شمیمی از این بوستان به من برسد معاشران! به خدا تاج گل به سر بزنم من آشنای همین درگهم، خدا نکند که رو به غیر کنم یا دری دگر بزنم صفای تربیت باغبان حرامم باد که در مجاورتِ گل دم از سفر بزنم اگر چه غرق گناهم سفینه‌ام اين‌جاست مراد و قبله‌ام اين‌جا، مدینه‌ام اين‌جاست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ناگهان نوری به سویم آمد، از شب رد شدم چشم دل را باز کردم، وارد مشهد شدم ظرف خالی‌ام دویده در پِی احسان تو یا علی موسَی الرِّضا ! دست من و دامان تو قُلّه‌ی کوه وقارت معدن الماس‌هاست گنبد زرد تو خورشید دیار فارس‌‌هاست بال و پرهای خیالم در هوایت رُشد کرد کودکی‌هایم کنار حوض‌هایت رُشد کرد قطره‌‌ای از اَبرِ مِهرت چشمه‌سار رحمت است آب سقّاخانه‌های تو شراب جنت است مِلک قلب عاشقان دربست، تحتِ رَهن توست بابِ حاجات همه باب‌ُ الجَواد صحن توست دستمال اشک را با تربتت آمیختم گریه‌های مادرم را در ضریحت ریختم پنجره فولاد تو اعجاز را آغاز کرد نُطق طفل لالِ مادرزادِ ما را باز کرد می‌توانی جسمِ بی جان مرا احیا کنی در رواقت گُم شوم، شاید مرا پیدا کنی! سَرخوشیِ تازه‌ای دادی سَرِ پیری مرا مثل کَفشِ کُهنه‌ای تحویل می‌گیری مرا کوله‌‌ی سنگینی از بار گناه آورده‌ام "بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام" تار و پود فرش‌هایت را مَرمَّت می‌کنم این سه‌ شب اندازه‌ی سی سال خدمت می کنم عاقبت پرونده‌ی تفسیرها مختومه شد باطن هر یا رضا‌، یا حضرتِ معصومه شد مشهد و قم تا ابد بانیِ خوش‌نامی ماست این دو خطّه برکت ایران اسلامی ماست در دل ما عشق این خواهر_برادر را ببین حُکمرانی کردنِ موسی‌بن‌جعفر را ببین کاشکی بَرداری از راهِ من این بن‌بست را ضامن آهو! بیا گردن بگیر این پست را مورِ ناچیزم ، به دربار سلیمان آمدم دستبوسی، محضرِ شاه خراسان آمدم آه! درد لاعلاج تو مرا بیمار کرد روضه‌ی یَابْن‌َ الشَّبیبت چشم من را تار کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کم کم مسافران سحر را خبر کنید با ذکر یا حسین به مشهد سفر کنید خود را میان صحن رضا دربه‌در کنید شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید داریم اهل رحمت مخصوصه می‌شویم آماده‌ی زیارت مخصوصه می‌شویم باید تمام همت خود را به کار بست حالا که بار عام شده کوله‌بار بست با جبر عشق، در به‌رویِ اختیار بست دل را به حلقه‌های ضریح نگار بست در طوس برگزار شده اعتکاف ما صد حج واجب است ثوابِ طواف ما شکرخدا که از فُقراییم تا ابد از حاجیانِ کوی رضاییم تا ابد پیش رضا کنار خداییم تا ابد ما راهیانِ کرببلاییم تا ابد در صحن کهنه بود که تأييد ما رسید آقا نگاه کرد و روادید ما رسید ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن دل را بیا به جاده‌ی مشهد روانه کن یک گوشه‌ای ز صحن رضا آشیانه کن پیش کریم، نوکری عاشقانه کن آنجا برات کرببلا زود می‌رسد هی خونِ دل نخور، بخدا زود می‌رسد آقا خودش غریب و به فکر غریب‌هاست مرثیه‌خوانِ روضه‌ی یابن شبیب‌هاست هرشب دلش شکسته‌ی شیب الخضیب‌هاست آزرده از مزاحمت نانجیب‌هاست یک عمه بود و لشکر اوباشِ بی حیا عالم فدای شیرزن دشتِ کربلا 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس آزاد کن کبوتر خود را از این قفس بیماری فراق برایم بس است بس ((لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس)) سلطان نظر به اشک من و ناله‌ام نمود دعوت به میهمانی هرساله‌ام نمود اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست باشد مریض می‌شوم اصلاً شفا که هست گم می شوم میان حرم، آشنا که هست اصلا چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست زائر چرا به غیر رضا آرزو کند با آبروست هر که به این خانه رو کند باید که این جهان شود آماده‌ی فرج هیهات اگر به شانه گذاریم بار کج هرچند بسته است غریبانه راه حج باز است تا ابد حرم ثامن الحجج باید همیشه روی به دارالشفا کنیم هیهات اگر که تکیه به غیر رضا کنیم سلطان! سلام باز به پابوس آمدم هر جور شد به عشق تو تا طوس آمدم امسال هم زیارت مخصوص آمدم اما ببین که با غم و افسوس آمدم غرق غم است قلبم و ناجور می‌زند دست خودم که نیست دلم شور می‌زند امسال هم خدا کند آدم کنی مرا نذر عزا و تکیه و پرچم کنی مرا نامحرمم مگر که تو محرم کنی مرا  خرج عزای ماه محرم کنی مرا جان جواد، روزی اشک مرا بده من التماس میکنمت کربلا بده کم کم ز راه می‌رسد آقای بی کفن مارا به قافله برسان یا ابالحسن دلتنگ روضه‌ایم و  پریشان سوختن دلتنگ گریه بر غم آن پاره پاره تن ما از قدیم نوکرتانیم یا رضا محروممان مکن، نگرانیم یا رضا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میز و شهرت بود، اما کی به آن وابسته شد؟ هر چه دنیا بیشتر رو کرد او وارسته شد جان او دائم برای درد مردم می‌دوید پا به پایش آمد اما خستگی هم خسته شد او به معنای دقیق واژه مردم‌دار بود با وجودش رسم خدمت شیوه‌ای پیوسته شد جلد مشهد بود و با نام رضا پر می‌گرفت عاقبت هم خاک پای گنبد و گلدسته شد چون رجایی و بهشتی با شهادت انس داشت پس کتاب عمرش آخر با شهادت بسته شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای آسمان، آب ریخت پشت سرش مثل ابر بهار می‌گریید سفر ماه شد مِه آلوده! جنگلِ دیزمار می‌گریید عاشقانه که سوخت در باران، کرد معنا، زهی سعادت را! صله دادند شاعرانه به او استراحت پس از شهادت را مثل روح الامین، قلم زده‌اند باهنرها از آن فراسوها: پرده ی مِه کنار رفت و رسید ضامنِ او کنار آهوها از دل شعله،خادمِ ضامن، رفت با یک اشاره‌ی ابرو! آه از انگشتر... آه! از آتش! روضه در روضه خوانده‌ایم از او: او که پای نظام تا آخر، بین مردم، برای مردم بود! گره از کارها که وا می‌شد روی لب‌های او تبسم بود مرد میدانِ کار بود؛ نه حرف! نه فراغت، نه استراحت داشت! نه برای خود آرزویی کرد نه دعایی به جز شهادت داشت رفته اما هنوز هم زنده‌ست خادم این حرم، همیشگی است به شهیدان قسم! که در واقع، تازه این ابتدای زندگی است! گرچه آتش نشد که سرد شود! به گلستان رسیدی ابراهیم! بغلِ هشتمین امام، بگو چه شنیدی؟ چه دیدی ابراهیم؟ بعد تو گرچه داغ بر دل‌هاست پرچمِ انقلاب ما بالاست ! خونِ تو در رگ همه جاری‌ست راه تو، تا همیشه پابرجاست مردم، امروز، عهد می‌بندند راهشان راه تو... ادامه‌ی توست! مُهرِ سرخِ شهادتت امروز، افتخارِ شناسنامه‌ی توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من کیستم؟ گدای تو یا ثامن الحجج‏ شرمنده‏ی عطای تو یا ثامن الحجج‏ بالله نمی‏روم بر بیگانگان به عجز تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج‏ از کار من گره نگشاید کسی مگر دست گره گشای تو یا ثامن الحجج‏ تا آخرین نفس نکشم دست التجا از دامن ولای تو یا ثامن الحجج‏ خواهم ز بخت همت و از حق سعادتی‏ تا سر نهم به پای تو یا ثامن الحجج‏ دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب‏ درد من و دوای تو یا ثامن الحجج‏ هستی چو پاره‏ی تن پیغمبر خدا جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج‏ چون می‏شود که دیده‏ی من هم برد نصیب‏ از دیدن لقای تو یا ثامن الحجج‏ سوزد همیشه لاله صفت قلب دوستان‏ از داغ ابتلای تو یا ثامن الحجج‏ هم ناله با جوان دل افسرده‏ات جواد گردیم در عزای تو یا ثامن الحجج‏ ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای ابر لطف! کی تو مرا می‌دهی عبور از این کویر گمشده تا جلوه‌گاه نور ماه و ستاره، محضر خورشید می‌رسند من ابر بی‌قرارم و بی‌بهره از حضور نقاره‌خانه شد دل من با خیال تو دائم تو را صدا بزنم تا دم نشور همدرد رنج خواهرتانم در این فراق زیر لب: السلام علی زینب الصبور باید دخیل پرچم سبز تو می‌شدم مثل نسیم آمدم از دشت‌های دور اذن دخول خواندم و «فاخلع» به روی لب با این تصور: آمده موسی به کوه طور اذن دخول خواندن من، روضه خواندن است در ذهن من مدینه چرا می‌شود مرور‌‌؟ این آفتاب، جلوه‌ای از چشم‌های توست بی حس آفتاب، جهان است سوت و کور حس می‌کنم جهان پُرِ لبخندهای توست در چشم آفتاب، تو را می‌کنم مرور در محضر امام دلم عرض می‌کنم: دست شماست بر سر ما تا دم ظهور گفتی حدیث و «فانفجرت اثنتی عشر» آتش گرفت قلب همه... «فارّ التنور»... دستی کشیده‌ای به روی چشم‌های من این چشم‌ها اگر که شده سوره‌های نور چشمم کویر و، در تب مرداد وَهم بود با زمزم عنایت تو شد چنین نمور این شعر چیست؟ ترجمه‌ی اشک‌های من قلبم پر از تلاطم یا حیّ و یا غفور با یاد چشم تو، قدح شعر می‌زنم هر شب که از کنار دلم می‌کنی عبور عمری‌است «لا اله» تو را جار می‌زنم باید که شعر من بشود دعبل غیور... این روزها کسی به دلم سر نمی‌زند شد دفتر قصائد من خانه‌ی قبور لطف تو بود و جهل من و ذره‌ای جنون آقا ببخش! شعر شد این بار هم جسور... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مگر در ساعت رفتن دلم جا مانده بود اینجا؟ که از پی کفشدارانش مرا خواندند زود اینجا سلامم را که پیش از لب گشودن در جواب آمد؟ دخیلم را چه کس پیش از گره بستن گشود اینجا؟ نمازم را که پیش از بستنِ قامت، امامت کرد؟ دعایم را که پیش از عرض حاجت‌ها شنود اینجا؟ چو خیل زائران خاکی‌اش در آمدوشدها ملک شانه به شانه در فرود و در صعود اینجا ولایت چشمه‌ای دارد که در این خانه باید دید کرامت معدنی دارد که باید آزمود اینجا هدایت کوکبی دارد، از این مشرق شده طالع نبّوت موکبی دارد که می‌آید فرود اینجا تو در بازار دل چشمی مهیّا کن چه می‌دانی به هر آیینه چندین جلوه خواهد رو نمود اینجا؟ تو همّت خواه از این سلطان که در حاجت‌روایی‌ها ازل را تا ابدها نیست رنگِ دیر و زود اینجا..‎ قرار اینجاست، یار اینجاست، کار اینجاست، بار اینجا کرم اینجاست، لطف اینجاست، فضل اینجاست، جود اینجا.. چنان جان‌های پاک انبیا صف بسته بر این در که آدم دارد از خاتم تقاضای ورود اینجا مسیح اینجا، کلیم اینجا، خلیل اینجاست، نوح اینجا شعیب اینجاست، شیث اینجاست، لوط اینجاست، هود اینجا.. منم مور و سلیمان هم به لطفش کرده مهمانم وگرنه من که می‌دانم که جای من نبود اینجا مگر شمعی شوم در گوشه‌ای از این حرم، گریان که جز با اشکِ عجز، آیینه‌ای نتْوان فزود اینجا شفایم می‌دهی با دست‌های روشنت، آنجا به خاکت می‌تپد گل‌های اشکِ من، کبود اینجا.. هزار آیینه آوردم به سودای بهارانش ولی یک غنچه لبخندش مرا از خود ربود اینجا.. خلائق را نسیم روضۀ «دارالسلام» این در ملائک را ز ابواب زمین «باب السجود» اینجا ببین حج تمام اینجا، نماز اینجا، امام اینجا طریقت را عماد اینجا، شریعت را عمود اینجا کلید خانۀ سبزِ بهشتت در کف است ای دل توان در مدح اهل‌البیت اگر بیتی سرود اینجا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دویدم با چه شوقی کوله‌بار عشق را بستم قدم برداشتم..، دیدم میان مشهدت هستم! دل تاریک من دارد به سوی ماه می‌آید فقیری لابه‌لای زائران شاه می‌آید به یاد قبله‌گاه مرقدت بستم صلاةم را دم بابُ الجَواد از یاد بُردم مشکلاتم را عجب حال خوشی! دارم امین الله می‌خوانم نشستم روبه رویت " آمدم ای شاه " می‌خوانم بزرگ کشور ما، آبروی مُلک ایرانی! رعیّت دور تو جمع‌اند، سلطان خراسانی! سکوتم در هیاهو می‌دَوَد دنبال لَحن تو تویی فرزند موسیٰ! کوه طور ماست صحن تو شب از "وَالشَّمسِ" رویِ تو به پستو می‌رود هر روز کنار گنبدت خورشید از رو می‌رود هر روز کبوترزاده‌ام، دلواپس گندم شدم آقا من آن طفلم که بین صحن‌هایت گم شدم آقا حواسِ پرتِ من را این سه‌شب غرق زیارت کن بیا ای ضامن آهو! گدایت را ضمانت کن مرا از چنگِ پابندِ گرفتاری رها کردی گره‌های مرا با پنجره فولاد وا کردی خودت شور جوانی را به من دادی سرِ پیری دلم را مثل کفش کهنه‌ای تحویل می‌گیری در این آئینه‌ها تکرار شد فریاد ایمانم: رضا جانم، رضا جانم، رضا جانم، رضا جانم در آغوش تو جا خوش کرده این بی دست و پا انگار ضریحت را بغل کردم، بغل کردی مرا انگار چه می‌خواهد شهیدی که ببیند همجوار توست چه خوشبخت است آنکس که مزارش در کنار توست رها کردی پرش را از اسارت، گفتی آزادی پس از یک عُمر خدمت، مُزد نوکر را چه خوش دادی! سپردی دست خادم‌ها سیاهی‌های پرچم را تمام حاجتم این است..، باشم این مُحَرَّم را دم فوّاره‌ها از مشک سقّا آب می‌نوشم لباس مشکی ماه عزا را با تو می‌پوشم همین که ناله‌ی یَابْن‌َالشَّبیبَت راه می‌افتد تَصَوُّر می‌کنم از روی مرکب، شاه می‌افتد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e