eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
416 ویدیو
30 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
گل خانه‌ی خیرالنسا را عطر و بو دادند وقتی گلی مانند زینب را به او دادند تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت فخر امیرالمؤمنین زینب تولد یافت زینب نگو حوریه‌ی انسیة الحوراست زینب همان سیب دو نیم حضرت زهراست مادر نزاید تا قیامت این چنین دختر عالم به زهرا نازد و زهرا به این دختر در جان خود دارد شمیم پنج تن قطعاً او دست و دلباز است مانند حسن قطعاً روح دو پهلوی علمدار حنین است او بهتر بگویم قرة العین حسین است او در باطن خود نوری از جدش محمد داشت زینب یگانه‌ست؛ المثنایی نخواهد داشت در جشن میلاد عقیله مثل من امشب نذر قدم‌هایش مکرر کف بزن امشب با جان و دل دار و ندارت را فدایش کن هر جا گره افتاد در کارت صدایش کن پیچیده در گوش فلک فریاد یا زینب گلبانگ هر مرد و زن آزاده یا زینب ذکر عقیله معجزه ساز است ای مردم! می‌پروراند لشگری آماده "یا زینب" قصد زیارت کن بگو از راه دور امشب مانند مرحوم موذن زاده یا زینب با یاری‌اش سمت راه می‌افتیم ذکر بسیجی‌ها میان جاده یا زینب تبیین تو یعنی جهاد اکبر ای بانو! جانم به ان تحلیل فوق العاده یا زینب ای دختر مشکل‌گشا! مشکل گشایی کن در کارمان کلی گره افتاده یا زینب از ظلم بیزار است و قطعأ یار مظلوم است هر کس به آیین شما دل داده یا زینب عمری به راه راست دعوت کرده‌ای ما را با فعل و تقریرت هدایت کرده‌ای ما را از اجر جانبازی برای حفظ دین گفتی هر روز مشتاق شهادت کرده‌ای ما را منزل به منزل رفتی از حق ولی گفتی اینگونه سرباز ولایت کرده‌ای ما را "والله لا تمحو..." ی تو ما را مصمم کرد حرف دلم را باز هم تکرار خواهم کرد نقش لوای ما به جز الله اکبر نیست مانند زینب هیچ کس مغنیه پرور نیست از جمع بسیار مجاهدهای لبنانی تا زاهدی؛ سیدرضی؛ قاسم سلیمانی تسبیح شیعه ما رأیت الاجمیلا بود آیین زینب راه و رسم لشگر ما بود نسل بهشتی وارثانی باهنر دارد فریاد ما در جبهه‌ی تبیین اثر دارد پیچیده است آوازه‌ی ایمان نصرالله قربان خاک زینبیه جان نصرالله سید که خار چشم دشمن‌های غاصب بود شاگرد درس مکتب ام المصائب بود سید اشداء علی الکفار را فهمید آموزه‌های حیدر کرار را فهمید غیر از خدا از هیچ کس اصلاً نمی‌ترسید از زوزه‌های گله‌ی دشمن نمی‌ترسید مانند شیر شرزه‌ای همواره غران بود از روز اول ذوالفقار شیعه بران بود میراث سید لشگری در اوج باورهاست الگوی حزب الله لبنان زینب کبری‌ست فتح الفتوح زینبیون دیدنی باشد احوال اسرائیل اکنون دیدنی باشد امروزه احوالی شبیه محتضر دارد گفتیم با ایران در افتادن خطر دارد وقتی به فکر هتک شأن مرجعیت بود قصد تعرض کردنش اوج خریّت بود سید علیِ سیستانی را هواداریم ما وارثان مالک و مقداد و عماریم ما در مصاف دشمن بیگانه می‌مانیم زیر زمین نه! پشت بام خانه می‌مانیم سیدعلی لب تر کند هنگام طوفان است طوفان‌مان از جنس طوفان‌های چمران است کوری چشم شور عمال یهود آن روز خاورمیانه زیر پای نسل سلمان است نامی از اسرائیل در جایی نمی‌بینید آن روز روز شادی اطفال لبنان است آن روزها با چشم خود زوار می‌بینند از سوریه تا مسجدالاقصی اتوبان است بی شک مسیر کوه پیمایی آقامان آن روزها دیگر بلندی‌های جولان است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از غلام خانه‌اش، مولا اگر یادی کند از محالات است "بنده" میل آزادی کند از "خرابات" است چیزی به رعیت می‌دهند حیف از آن که مستمندی قصد "آبادی" کند رونق سائل یقیناً در سماجت کردن است سائل درمانده حق دارد که فریادی کند دست خالی را کریمان بیشتر پر می‌کنند شکرِ حق، سائل از این لطف خدادادی کند به خودش رنگ خزان هرگز نبیند هرکسی در بهار زندگانی رو به این وادی کند شیعه باید با غم آل عبا غمگین شود با سرور و شادی این خاندان شادی کند شیعه‌ی زهرا و حیدر بهترینِ امت‌اند زینبیون باز هم جشن ولادت دعوت‌اند وعده‌ی "کوثر" خدا از عرش اعلی داده است زینب کبری که نه، زهرا به زهرا داده است فاطمه سرتابه پا و فاطمه پا تا به سر راضیه، مرضیه، هانیه و حورا داده است مادری را دختری پرهیزگار و مؤمنه مادری را دختری در اوج تقوا داده است هم‌نفس، هم‌راه، هم‌دل، هم‌نشین و هم‌زبان به علی مرتضی ام ابیها داده است مادر عیسی کجایی؟! ؛ به علی و فاطمه حضرت حق مریمی با دو مسیحا داده است آسمان از برکتش بار دگر جانی گرفت با غبار مقدمش رونق به دنیا داده است زین اب خواندش خدا بین تمام دختران نام زینب، زینتی بر نام بابا داده است گاه می‌گوید حسین و گاه می‌گوید حسن یعنی از بدو تولد دل به آن‌ها داده است زانوی هرکس در این دنیا رکاب او نشد پس قدمگاهش عجب شأنی به سقا داده است در دم و در بازدم‌هایش برکت جاری است بانویی که روزی یک عمر ما را داده است سال‌ها در سایه‌ی الطاف او آسوده‌ایم ریزه خوار عمه‌ی سادات، زینب بوده‌ایم به پدر باشد، همیشه دختران تاج سر اند از برادرها بپرسی، بی قرار خواهر اند گرچه همواره پسر باشد عصای دست، لیک اکثر اوقات دخترها وزیر مادر اند در مقام و شأن و ارج و قربِ این مولود بس ناز این دردانه را زهرا و حیدر می‌خرند تا که صورت را به پای او متبرک کنند دسته دسته انبیا و اولیا پشت در اند چشم بر روی کسی غیر حسین‌اش وا نکرد بسکه این خواهر_برادر عاشق یکدیگر اند این عقیله جای خود، ذریه‌اش هم مثل او در کرامت فاطمه و در شجاعت حیدر اند بچه‌های او ره صد ساله را طی کرده‌اند بچه‌هایش شافعی از شافعان محشر اند زیر پایش را پیمبر زاده‌ها جارو کشند خادمینش یک سر و گردن ز ما بالاتر اند مثل او شاه نجف دیگر ندارد دختری "قدر زر، زرگر شناسد؛ قدر گوهر گوهری " مدح او را با غزل، با مثنوی باید سرود نذر او صد مثنویِ معنوی باید سرود بهترین‌ها را همیشه "بهترین‌ها " لایق اند بهتر از سعدی و شمس و مولوی باید سرود شاه بیت آفرینش، دختر شیر خداست در رثایش مصرعی اما قوی باید سرود از نیاز دنیوی که بی نیازم کرده است پس به شوق هدیه‌های اخروی باید سرود "کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر" این غزل را پشت مرز خسروی باید سرود در تمام عمر، تسلیم ولایت بوده است دفتری از این "شکوه پیروی" باید سرود از غروب سرخ عاشورا که روزی بگذریم از طلوع سبز صبح مهدوی باید سرود اردبیل اهلینده وار آیری ارادت زینبه شعر را شیوا به سبک "منزوی" باید سرود "آن که با عشق حسینی گشته همدم زینب است ان که با سرّ شهادت بوده محرم زینب است مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است" لطف بسیارش گدای آستانم می‌کند دست اعجازش سلیمان زمانم می‌کند با تولا، با تبرا، این دو بال عاشقی شور عشق‌اش رهسپار آسمانم می‌کند "عشق، بیماری است یک بیماریِ فوق جنون" عاقبت رسوای نزد این و آنم می‌کند عشق گاهی یک چمدان دل شده سوی حرم عشق کم کم عاشقی بی خانمان‌ام می‌کند عشق سر بندی به پیشانی من می‌بندد و... شب به شب در زینبیه دیده‌بانم می‌کند بی گمان مویی که من با عشق او کردم سپید می‌رسد روزی که در محشر جوانم می‌کند عشق من را می‌نشاند بر فراز منبر و ... شصت و نه شب نذر زینب روضه‌خوانم می‌کند کربلا با چشم خود دیده است زینب پیر شد غصه ی قد کمان، آخر کمانم می‌کند هر دل آشفته‌ای که غرق در تاب و تب است بی قرار روضه‌ی بی مادری زینب است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلیل پاکی دامان مادرش باشد کسی که سیب دو نیم پیمبرش باشد علی به داشتنش فخر می‌کند به قریش عقیل مفتخر از درک محضرش باشد شکوه غیرت حمزه در او تجلی یافت شبیه آینه‌ای در برابرش باشد به عصر جاهلیت باطناً موحد بود کلام صادق او حُسن دیگرش باشد میان معرکه‌ها بُرد با رسول خداست چرا که جعفر طیار یاورش باشد اگر شبیه علی مثل شیر می‌غرّد رهین منت دامان مادرش باشد کنار حضرت جبريل می‌کند پرواز تمام کون و مکان زیر شهپرش باشد کسی عَلَم بسپارد به حضرت قائم که از سلاله‌ی پاک و مطهرش باشد قسم به غربت حیدر غریب خواهد ماند هر آن که حضرت مولا برادرش باشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدای هق‌هق‌ات آقا طنین چاووشی دوباره در غم مادر سیاه می‌پوشی بلند گریه کنی در عزای فاطمیه روا نباشد از این پس به شیعه خاموشی دعا برای ظهورت همیشه یادم رفت مرا ببخش برای همین فراموشی خودت بگو چه جوابی به مادرت بدهم؟ که سالیان درازی‌ست خانه بر دوشی دو چشم مهدی زهرا که خیس اشک شده نگاه خشک من! از غم چرا نمی‌جوشی؟! خودت بگو اثر ضرب دست سنگین نیست، زمین می‌افتد اگر گوشواره از گوشی؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کم مشقّت ندارد این شب‌ها غیر غربت ندارد این شب‌ها جز مصیبت ندارد این شب‌ها آه...طاقت ندارد این شب‌ها خون کوثر به گردن شوراست بی کسی علی غم زهراست دل آزرده‌اش پُر از گله‌هاست کم شکایت ندارد این شب‌ها خسته‌اش کرده درد پهلویش می‌رود راه روی زانویش دردسر گشته زخم بازویش خواب راحت ندارد این شب‌ها مظهر عاطفه‌ست مادر ما تا زند شانه موی دختر را دست بر شانه برده است امّا... شانه قوّت ندارد این شب‌ها پشت "در" ؛ در کنار دیواری برگ گل بود و ضربه‌ای کاری یاس مجروح راه بسیاری تا شهادت ندارد این شب‌ها لحظه‌هایش کبود می‌گذرد بیشتر در سجود می‌گذرد عمر زهرا چه زود می‌گذرد گرچه قیمت ندارد این شب‌ها محض توصیه‌ی مکرّر خود حسن اش را نشانده محضر خود شاهد کوچه مثل مادر خود حال صحبت ندارد این شب‌ها غصه اش طفل بی کفن باشد در سرش فکر پیرهن باشد سخت مشغول دوختن باشد استراحت ندارد این شب‌ها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رسول الله را همدم! امیرالمؤمنین را یار! خدا وصف تو را آورده در قرآن خود بسیار تویی قدر و تویی کوثر، تویی صدیقه‌ی اطهر کتاب الله ذیل شرح اوصاف تو شد پربار  تو حسنایی، تو حلمایی، تو حورایی، تو زهرایی نباشد هیچ مضمونی به شیرینی این تکرار  دلیل خلقت نوری، همانا سرّ مستوری تو هستی معدن الرحمه، تو هستی مخزن الاسرار به پاس سال‌هایی را که مهمان زمین بودی سزاوار است سجده بر قدم‌های تو هجده بار علی بن ابی‌طالب به عالم فخر بفروشد که دارد همسری خوش فکر، خوش برخورد، خوش رفتار سراپا غرق اعجازی، تو بی همتا و ممتازی چه در سیرت، چه در فطرت، چه در آیین، چه در کردار مراد آیه‌ی اطعامی و از فرط انفاق‌ات سه شب وامانده بود آری دهان سفره‌ی افطار تو که هستی؟ که حتی چادرت ای دختر احمد مسلمان می‌کند جمعی یهودی را پیمبروار یقیناً ذکر خیر مرتضی غیر از عبادت نیست تمام لحظه‌هایت هست از یاد علی سرشار چه غم دارد علی وقتی تو هستی مرد میدانش؟ چه کم دارد علی وقتی تویی فرمانده‌ی پیکار؟ سلاح خطبه‌ات در معرکه طوری قیامت کرد که جا دارد بخوانیمت فقط صدیقه‌ی کرّار جهادی داشتی از جنس تبیین تا بفهمانی علی باید شود خط کش، علی باید شود معیار به شوق بندگی آداب خدمت را می‌آموزند کنیزان تو از فضّه، غلامان تو از عمّار به انصار تو کردند اقتدا ای یاور مظلوم سلیمانی ،صفیّ الدین، هنیّه، مغنیه، سنوار چه شب‌هایی که در محراب پاهایت ورم می‌کرد چه شب‌هایی که بر سجاده بودی تا سحر بیدار به رغم درد بازویت قنوتت را ادا کردی ادا کردی بفهمانی به ما "الجار ثُمَّ الدّار" " وَ لَستُ اَدری ..‌." ای ریحانه‌ی مجروح بیت وحی نه تنها من، به عجز خویش "کمپانی" کند اقرار کسی از حال و روزت جز خودت چیزی نمی‌داند چه آمد بر سرت ای حوریه بین در و دیوار ؟ نشسته ردّی از ظلم سقیفه زیر چشمانت نشسته خاکی از کوچه به روی چادرت انگار سقیفه ابتدای ماجرای کربلا باشد سقیفه می‌کند فردا مسیر ظلم را هموار کجایی مادر خلقت ببینی دخترت فردا همانند تو سیلی می‌خورد در کوچه و بازار :: به دنیا آمدم تنها گرفتار خودت باشم به جان محسن ات مادر مرا دست کسی نسپار ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دم می‌دم موقع سینه زنیه روضه‌ی فاطمه ناگفتنیه بچه‌ها بلند بلند گریه کنید به خدا مادرمون رفتنیه مرد میدونیم ولی گریه کنیم همه بی‌معطلی گریه کنیم بیشتر از فاطمه این روزا باید به حال و روز علی گریه کنیم مردم مدینه اکثراً بدن دست رد به سینه‌ی علی زدن بسکه بُردنِ علی دیدنی بود خیلیا برا تماشا اومدن من خودم فدای اشک چشماتون خدا پشت و پناه مادراتون بچه سیدا! منو حلال کنین روضه ناموسی می‌خونم براتون اومدن به هر دلیلی بزنن گل یاسو رنگ نیلی بزنن فکرشو بکن چهل تا بی‌حیا توو کوچه زنت رو سیلی بزنن تو برو بیا می‌زد فاطمه رو خیلی بی‌هوا می‌زد فاطمه رو علی حق داره بمیره به خدا یه غلام سیاه می‌زد فاطمه رو خیلی بی عاطفه هستن به خدا راهشو توو کوچه بستن به خدا توی لفافه می‌گم غیرتیا بار شیشه‌شو شکستن به خدا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بار دیگر قافیه "یا فاطمه جان" می‌شود شاد از آنم طبع شعرم وقف جانان می‌شود با نگاه لطف تو من صاحب دیوان شدم شاعری غافل شود از تو، پشیمان می‌شود چهره‌ی زهرایی‌ات همواره ثابت می‌کند هر که "زهرایی" شود، خورشید تابان می‌شود طفل دامان تو عالم را هدایت می‌کند ارمنی با دست عباست مسلمان می‌شود مادر باب الحوائج! خانه‌ات دارالشفاست با نگاهت درد عالم زود درمان می‌شود روضه خواندی چشم مروان هم به حالت گریه کرد دشمنت هم با تماشای تو گریان می‌شود پابه‌پای ناله‌ی جانسوز هر روز رباب فکر و ذکرت مشک آب و کام عطشان می‌شود  "چَشم گفت و چِشم داد و چِشم پوشید از عطش" اینقدر با خود نخوان، زینب پریشان می‌شود مادر عباس‌های بی نظیر عالمی یک نفر از نسل تو "عباس دوران" می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
"به تمنای طلوع تو جهان چشم به راه به امید قدمت کون و مکان چشم به راه" هفته‌ها می‌رود و حرف دل ما این است چقدر ندبه کنان؟ دل نگران ؟ چشم به راه ؟ شهر یکپارچه از دوری تو می‌گرید همه از مرد و زن و پیر و جوان چشم به راه در نبودت همه چیز از جَرَیان افتاده‌ست کوه و دشت و چمن و رود روان، چشم به راه آل یاسین و سمات و فرج و ندبه و عهد شیخ عباس و مفاتیح جنان، چشم به راه غصه‌های دلش از موی سپیدش پیداست پدرم با دل خون، قد کمان، چشم به راه تا به هنگام گذر بذل محبت بکنی این گدا را سر راهت بنشان چشم به راه جمعه‌ای با قدمت مهدیه را روشن کن که نشستند همه منتظران چشم به راه چشم بر رجعت فردای فرج دوخته‌اند مَحرَم و آذر و آهی و حسان چشم به راه ✍ پ‌ن: استقبال غزلی از زکریا اخلاقی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
افتاده بر پایش قلم‌هایی که قادر نیست یعنی که از زهرا نوشتن کار شاعر نیست باید یکی همواره از ما بهتران گوید روح القدس باید خودش از عمق جان گوید باید بگوید نور در اوزان نمی‌گنجد در شعر شاعر روحِ الرحمن نمی‌گنجد ناموس حق، گهواره جنبانش ملک باشد تنها فدک نَه! سهم الارثش نُه فلک باشد هفت آسمان را هم بگردی مثل زهرا نیست معراج رفته تازه می‌فهمد که زهرا کیست محتاج زهراییم در معبرگشایی‌ها هستند زیر منت او کربلایی‌ها مدیون زهرا بود هر نسلی حسینی بود اندیشه‌ی زهرا در افکار خمینی بود ما را به راه راست دعوت می‌کند زهرا با فعل و تقریرش هدایت می‌کند زهرا قصدش ز مسجد آمدن دشمن‌ستیزی بود در صحنه تدریس بصیرت می‌کند زهرا تحریم هم باشد توافق در مرامش نیست تفسیر صبر و استقامت می‌کند زهرا در انتقامی سخت سیلی کار مادر بود میدان که می‌آید قیامت می‌کند زهرا از نقش سربند شهیدان می‌توان فهمید یک عمر بر دل‌ها حکومت می‌کند زهرا توصیف ما از فاطمه تفسیر قرآنی‌ست شاگرد درس مکتبش قاسم سلیمانی‌ست رزمنده‌ها را نهضت زهرا به خط کرده زهرا، سلیمانی ما را تربیت کرده زهرا طریقش جز طریق پایداری نیست در مکتب او جای خِفّت، جای خواری نیست باید شناسایی کنیم اهداف دشمن را باید بشارت داد فرداهای روشن را سیدعلی‌مان فتح خیبر می‌کند فردا فرزند حیدر کار حیدر می‌کند فردا ما سر به داران مطیع رهبری هستیم آماده‌ی دستور فتح خیبری هستیم موسی! عصا بر کف بیا هنگام طوفان است فرمان دهی، حیفای‌شان با خاک یکسان است با سر می‌افتد قوم فرعون زمان در نیل شیعه کمر بسته به نابودی اسرائیل از جبهه‌ی حق می‌رسد آوای پیروزی قطعاً تماشایی شود فردای پیروزی در قدس اگر فردا نماز جمعه‌ای برپاست سیدعلی‌مان خطبه خوان مسجدالاقص‌ ست مشی و مرام صهیونیست از یاد خواهد رفت حیثیت پوشالی‌اش بر باد خواهد رفت راهی برای عده‌ای یاغی نمی‌ماند نامی از اسرائیل هم باقی نمی‌ماند فردا که شوق هر فلسطینی تماشایی‌ست بیت المقدس تا مدینه راهپیمایی‌ست دنیا به کام مهدی موعود خواهد شد صبح فرج وهابیت نابود خواهد شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قسم به نور، نور فاطرالسماست فاطمه هماره محرم حریم کبریاست فاطمه قرة العین مصطفی، مطهره‌ست، طاهره‌ست مسلماً مراد حق ز  "إنما"ست فاطمه برای درک شأن او همیشه عقل عاجز است به فهم او نمی‌رسم "اولی الحجی"ست فاطمه نیاورد شبیه او دوباره هیچ مادری حبیب زاده و حبیبه‌ی خداست فاطمه مگر برای او چه قدر و شوکت و جلالتی‌ست؟ که فاتح دل امیر لافتی‌ست فاطمه نوشته‌ام به حاشیه کنار شعر شهریار همای رحمت علی مرتضاست فاطمه محدَّثه؛ محدِّثه تو خود بخوان حدیث را فضائلش فراتر از یکی دو تاست فاطمه خدا به دست فاطمه به دادِ خلق می‌رسد مَنِ اسْمُها دَوا وَ ذِکرُها شفاست فاطمه پلی که پشت سر گذاشتم خراب کرده‌ام مگر هدایتم کند به راه راست فاطمه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خیر کثیر حضرت کوثر که جاری است عمری قرار هر تپش بی قراری است چشمی که دوختم به رهش، چشم  یاری است از نفحه‌اش هوای زمستان بهاری است گل در جوار فاطمه نیکوسرشت شد دی ماه‌مان به برکتش اردیبهشت شد تا عطر کوثرانه بگیرد بهارمان در دست اوست گردش لیل و نهارمان دنیا بدون او که نیاید به کارمان تقدیم حضرتش همه دار و ندارمان بانی فیض و برکت هر سال فاطمه‌ست آئینه‌ی محول الاحوال فاطمه‌ست  زهرا همان صبیه‌ی پیغمبرآفرین زهرا همان مطهره‌ی حیدر آفرین زهرا یگانه والده‌ی شبّرآفرین گفتا به خلق فاطمه‌اش داور: آفرین هرجا قلم ز حضرت صدیقه یاد کرد لولاک...را نوشت و بر آن استناد کرد کمپانی عاجز است چنان نیّر و فواد درک بشر کم است و کمالات او زیاد زهرا نگو، بگو که علمدار عدل و داد تندیسی از مقاومت و مادر جهاد بنیانگذار مشی و مرام حسینی است یک جلوه نیز از جلواتش خمینی است هستی پس از تولد او آبرو گرفت باید برای بردن نامش وضو گرفت روزی که داد سفره‌ی ما عطر و بو گرفت رهبر که رزق کشور خود را از او گرفت... ...چشمش به دست حضرت زهرای اطهر است جانم به این پسر که بدهکار مادر است افلاک از او، ستاره از او، خاک و خشت از او دارد زمین طراوت و عطر بهشت از او دارم حلاوتی علوی در سرشت از او بهتر ز من رضای مؤید نوشت از او (اشکی بُود مرا که به دنیا نمی‌دهم این است گوهری که به دریا نمی‌دهم عمری بُوَد که گوشه‌نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه‌ی سَینا نمی‌دهم سرمایه‌ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم) قالب شکست و با غزلی زیر و رو شدم در اختیار ام ابیهاست هوش و دم بی آبرو رسیدم و با آبرو شدم تنها نه او که عاشق عشاق او شدم در بزم انس؛ نوکر زهراست مونسم من دستبوس تک تک سادات مجلسم توفیق نوکری در این خانه قیمتی‌ست شیعه به نام مادر سادات غیرتی‌ست در هر دعای حضرت صدیقه برکتی‌ست این دور هم نشستن امروز نعمتی‌ست شعرم کشید زحمت حرف نگفته را شاید تلنگری زند اذهان خفته را دیروز شهر را تب بالا فراگرفت هر کوچه را شمیم مسیحا فراگرفت روح خدا زمین و زمان را فراگرفت درس از مرام حضرت زهرا فراگرفت آن ناخدا که در دل طوفان بلند شد با اقتدا به شاه شهیدان بلند شد بعد از خدا قسم به الفبای انقلاب خون داده‌اند ملت ما پای انقلاب دیگر چه گویم از برکت‌های انقلاب ماییم و صبح روشن فردای انقلاب این انقلاب مظهر الطاف مادر است این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است امروز زیر سایه‌ی دین پاگرفته‌ایم از دشمن ابتکار عمل را گرفته‌ایم در صدر فاتحان زمان جاگرفته‌ایم  امروز زهر چشم ز دنیا گرفته‌ایم  دیگر به ظلم ابرهه ما تن نمی‌دهیم در معرکه مجال به دشمن نمی‌دهیم  پایان حکمرانی حکام ظالم است با شعیان هرآنکه در افتاد نادم است تنها علاج کار به دستان قائم است آن قائمی که منتقم آل فاطمه ست آن‌ها که در سپاه ولیعصر لازم‌اند سیدرضی موسوی و حاج قاسم‌اند فردای قاسطین فلج دیدنی شود تصویر کفر و گردن کج دیدنی شود روز ظهور جشن فرج دیدنی شود مهدی رسد، مناسک حج دیدنی شود راهی شود به نیت آزادی بقیع ماییم و رونمایی از آبادی بقیع ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e