eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
زمستانی سیاه است و سپیدی سر زد از موها ز بامم برف پیری را نمی‌روبند پاروها چه میزانی پی سنجیدن جرمم به جز عفوش که ترسم بشکند پرهای شاهین ترازوها کند خامه به گوش چامه نجوا نام زهرا را مگر دستم بگیرد لطف آن بانوی بانوها گناهانم فراوان و اگر بانوی محشر اوست در آن غوغا نیارم کم، نیارم خم به ابروها نه هر کس فخر دارد گردروب خانه‌ات گردد مگر از زلف حورالعین کند آماده جاروها اگر آلوده‌ام «یا طاهر» و «یا طاهره» گویم در این تسبیح هم‌سنگ‌اند «یا زهرا» و «یاهو»ها اگر یک فضل از فضه کسی گوید به شوق آن کنم از لانه هجرت چون پرستوها ارسطوها نخی از معجرت حبل‌المتین از بهر معصومین به دستت شربتی داری شفای جان داروها ز فرط کار روزان و نوافل خواندن شب‌ها نمی‌ماندی رمق از بهرت ای بانو به زانوها گهی دستاس دستت بوسه زد، گه آبله پایت عبادت را و همت را در آن سوی فراسوها به طوفان‌ها مگر موجی خبر از پهلویت برده که می‌میرند و کشتی‌ها نمی‌گیرند پهلوها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای گوهر کلام محمد ثنای تو تا حشر افتخار ولایت ولای تو هم کوثر خدایی و هم دخت مصطفی هم آمده است امّ ابیها ثنای تو پیغمبری که جان همه انبیا فداش فرمود با تو جان محمد فدای تو با آنکه نیست روی خداوند دیدنی پیداست در جمال تو، وجه خدای تو پیغمبران، ملائکه، حوریّه، جنّ و انس دارند احتیاج به ذکر دعای تو تا صبح حشر حسرت بیماری‌اش بوَد آید اگر مسیح به دارالشفای تو هرگز نگه به وادی سینا نمی‌کند گر بنگرد کلیم به دارالولای تو امواج نور سر زده از خانه‌ی گلین بوی بهشت می‌دمد از خاک پای تو بیت الحرام خواجه‌ی اسراست حجره‌ات آرد ملک طواف، به دور سرای تو گلبوسه‌های پشت هم ختم انبیا پیداست روی آبله‌ی دست‌های تو در حیرتم که روی تو را دید در بهشت آدم نداد جان ز چه بر رو نمای تو؟ سوگند می‌خورم به خدا تا خدا خداست بیگانه با خدا نشود، آشنای تو حوّا امید داشت شود فضه‌ی درت آدم شد از بهشت، برون در هوای تو تصویر توست، خنده‌ی گلخانه‌ی بهشت بوی خداست، در نفس دلربای تو پیغمبر و خدا و رسول و ائمه‌اند با حُسن اتفاق، مدیحت سرای تو آن روزها که صحبتی از ماسوا نبود کوثر نداشت، ذات الهی سوای تو پیش از ظهور عالم خلقت، هماره بود آغوشِ غیبِ ذاتِ خداوند، جای تو والله بهترینِ کسانند در زمین ابنا و شوی و امّ و بنات و نیای تو مُلک وجود در حرمت گشته ناپدید کی گفته گم شده حرم با صفای تو؟ محدود نیست بحر عنایات رحمتت وصل است بر عطای الهی، عطای تو آگاه نیست کس به جز از ذات ذوالجلال از بدو ابتدای تو و انتهای تو گر جنّ و انس، حاتم طایی شوند باز باید زنند بوسه به خاک گدای تو حقّا که شد گشوده ز بازوش ریسمان مشکل گشا به پنجه‌ی مشکل‌گشای تو تاریخ شاهد است که آید هنوز هم از مسجد مدینه صدای رسای تو گویی فقط رسول خدا حرف می‌زند وقت خطابه با دو لب جانفزای تو با آنکه از صدای تو هفت آسمان گریست انگار هیچ کسی نشنیده صدای تو حتی یکی نگفت به زهرا ستم شده حتی نکرد گریه کسی از برای تو هرگز نگشت چون تو کسی در وطن غریب بالله نبود این همه غربت، سزای تو اجر رسالت پدرت خوب شد ادا گردید تازیانه‌ی امّت، جزای تو ای یاس نیلی نبوی! کاش خورده بود آن تازیانه‌ها به تن ما به جای تو تا روز حشر کاسه‌ی خون جگر شود چشمی که تر نگشت ز اشک عزای تو باید به "میثمت" دُر مضمون عطا کنی تا گوهر قصیده بریزد به پای تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خیر کثیر حضرت کوثر که جاری است عمری قرار هر تپش بی قراری است چشمی که دوختم به رهش، چشم  یاری است از نفحه‌اش هوای زمستان بهاری است گل در جوار فاطمه نیکوسرشت شد دی ماه‌مان به برکتش اردیبهشت شد تا عطر کوثرانه بگیرد بهارمان در دست اوست گردش لیل و نهارمان دنیا بدون او که نیاید به کارمان تقدیم حضرتش همه دار و ندارمان بانی فیض و برکت هر سال فاطمه‌ست آئینه‌ی محول الاحوال فاطمه‌ست  زهرا همان صبیه‌ی پیغمبرآفرین زهرا همان مطهره‌ی حیدر آفرین زهرا یگانه والده‌ی شبّرآفرین گفتا به خلق فاطمه‌اش داور: آفرین هرجا قلم ز حضرت صدیقه یاد کرد لولاک...را نوشت و بر آن استناد کرد کمپانی عاجز است چنان نیّر و فواد درک بشر کم است و کمالات او زیاد زهرا نگو، بگو که علمدار عدل و داد تندیسی از مقاومت و مادر جهاد بنیانگذار مشی و مرام حسینی است یک جلوه نیز از جلواتش خمینی است هستی پس از تولد او آبرو گرفت باید برای بردن نامش وضو گرفت روزی که داد سفره‌ی ما عطر و بو گرفت رهبر که رزق کشور خود را از او گرفت... ...چشمش به دست حضرت زهرای اطهر است جانم به این پسر که بدهکار مادر است افلاک از او، ستاره از او، خاک و خشت از او دارد زمین طراوت و عطر بهشت از او دارم حلاوتی علوی در سرشت از او بهتر ز من رضای مؤید نوشت از او (اشکی بُود مرا که به دنیا نمی‌دهم این است گوهری که به دریا نمی‌دهم عمری بُوَد که گوشه‌نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه‌ی سَینا نمی‌دهم سرمایه‌ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم) قالب شکست و با غزلی زیر و رو شدم در اختیار ام ابیهاست هوش و دم بی آبرو رسیدم و با آبرو شدم تنها نه او که عاشق عشاق او شدم در بزم انس؛ نوکر زهراست مونسم من دستبوس تک تک سادات مجلسم توفیق نوکری در این خانه قیمتی‌ست شیعه به نام مادر سادات غیرتی‌ست در هر دعای حضرت صدیقه برکتی‌ست این دور هم نشستن امروز نعمتی‌ست شعرم کشید زحمت حرف نگفته را شاید تلنگری زند اذهان خفته را دیروز شهر را تب بالا فراگرفت هر کوچه را شمیم مسیحا فراگرفت روح خدا زمین و زمان را فراگرفت درس از مرام حضرت زهرا فراگرفت آن ناخدا که در دل طوفان بلند شد با اقتدا به شاه شهیدان بلند شد بعد از خدا قسم به الفبای انقلاب خون داده‌اند ملت ما پای انقلاب دیگر چه گویم از برکت‌های انقلاب ماییم و صبح روشن فردای انقلاب این انقلاب مظهر الطاف مادر است این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است امروز زیر سایه‌ی دین پاگرفته‌ایم از دشمن ابتکار عمل را گرفته‌ایم در صدر فاتحان زمان جاگرفته‌ایم  امروز زهر چشم ز دنیا گرفته‌ایم  دیگر به ظلم ابرهه ما تن نمی‌دهیم در معرکه مجال به دشمن نمی‌دهیم  پایان حکمرانی حکام ظالم است با شعیان هرآنکه در افتاد نادم است تنها علاج کار به دستان قائم است آن قائمی که منتقم آل فاطمه ست آن‌ها که در سپاه ولیعصر لازم‌اند سیدرضی موسوی و حاج قاسم‌اند فردای قاسطین فلج دیدنی شود تصویر کفر و گردن کج دیدنی شود روز ظهور جشن فرج دیدنی شود مهدی رسد، مناسک حج دیدنی شود راهی شود به نیت آزادی بقیع ماییم و رونمایی از آبادی بقیع ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
افتاده بر پایش قلم‌هایی که قادر نیست یعنی که از زهرا نوشتن کار شاعر نیست باید یکی همواره از ما بهتران گوید روح القدس باید خودش از عمق جان گوید باید بگوید نور در اوزان نمی‌گنجد در شعر شاعر روحِ الرحمن نمی‌گنجد ناموس حق، گهواره جنبانش ملک باشد تنها فدک نَه! سهم الارثش نُه فلک باشد هفت آسمان را هم بگردی مثل زهرا نیست معراج رفته تازه می‌فهمد که زهرا کیست محتاج زهراییم در معبرگشایی‌ها هستند زیر منت او کربلایی‌ها مدیون زهرا بود هر نسلی حسینی بود اندیشه‌ی زهرا در افکار خمینی بود ما را به راه راست دعوت می‌کند زهرا با فعل و تقریرش هدایت می‌کند زهرا قصدش ز مسجد آمدن دشمن‌ستیزی بود در صحنه تدریس بصیرت می‌کند زهرا تحریم هم باشد توافق در مرامش نیست تفسیر صبر و استقامت می‌کند زهرا در انتقامی سخت سیلی کار مادر بود میدان که می‌آید قیامت می‌کند زهرا از نقش سربند شهیدان می‌توان فهمید یک عمر بر دل‌ها حکومت می‌کند زهرا توصیف ما از فاطمه تفسیر قرآنی‌ست شاگرد درس مکتبش قاسم سلیمانی‌ست رزمنده‌ها را نهضت زهرا به خط کرده زهرا، سلیمانی ما را تربیت کرده زهرا طریقش جز طریق پایداری نیست در مکتب او جای خِفّت، جای خواری نیست باید شناسایی کنیم اهداف دشمن را باید بشارت داد فرداهای روشن را سیدعلی‌مان فتح خیبر می‌کند فردا فرزند حیدر کار حیدر می‌کند فردا ما سر به داران مطیع رهبری هستیم آماده‌ی دستور فتح خیبری هستیم موسی! عصا بر کف بیا هنگام طوفان است فرمان دهی، حیفای‌شان با خاک یکسان است با سر می‌افتد قوم فرعون زمان در نیل شیعه کمر بسته به نابودی اسرائیل از جبهه‌ی حق می‌رسد آوای پیروزی قطعاً تماشایی شود فردای پیروزی در قدس اگر فردا نماز جمعه‌ای برپاست سیدعلی‌مان خطبه خوان مسجدالاقص‌ ست مشی و مرام صهیونیست از یاد خواهد رفت حیثیت پوشالی‌اش بر باد خواهد رفت راهی برای عده‌ای یاغی نمی‌ماند نامی از اسرائیل هم باقی نمی‌ماند فردا که شوق هر فلسطینی تماشایی‌ست بیت المقدس تا مدینه راهپیمایی‌ست دنیا به کام مهدی موعود خواهد شد صبح فرج وهابیت نابود خواهد شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سرمنشاء خیر و برکاتی زهرا بـانـیِّ تــمــــام هَیَئاتی زهرا با دست تو کربلای ما امضا شد تو بـــرگ بــرات عتباتـی زهرا@dobeity_robaey
هستی ما چو پلک وا می‌کرد به حضور تو التجا می‌کرد ما ندیدیم خلقت خود را لب تو شرح ماجرا می‌کرد کیمیا بود نقرهٔ اشکت که مس قلب را طلا می‌کرد بانوی زندگانی ساده با تو دنیا چگونه تا می‌کرد دست تو آب می‌کشید از چاه دست تو گندم آسیا می‌کرد و چنین «إنّما یُریدُ الله» جلوه تنها در این کسا می‌کرد ما در این باغِ گل، وطن کردیم عمر خود نذر پنج تن کردیم :: عطر گل‌های آرزو داری یک بغل یاس پیش رو داری ای پیاله پیاله خم غدیر ای که کوثر سبو سبو داری گل داودی بهشت خدا که مناجات در گلو داری ما نداریم آبرو، بانو! تو دعا کن که آبرو داری تو دعا کن که از دعای تو نور می‌کشد شعله تا به وادی طور :: ای پر از شوق تو صدای علی از تو سرشار لحظه‌های علی ای که مثلت نمی‌شود هرگز هیچ‌کس هیچ‌کس برای علی جان خود را گرفته‌ای بر دست همهٔ عمر پا به پای علی گفتی این جان مگر چه می‌ارزد جان زهرا شود فدای علی این ز پیوندها فراتر بود امتزاج غدیر و کوثر بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو آمدی به جهان کآفتاب را بتکانی که از دوپلک زمین گردِ خواب را بتکانی تو آمدی که از اندام نقره‌داغ بیابان به یک اشاره‌ی چشمت، سراب را بتکانی درخت‌ها همه چشم‌انتظار دستِ کریمت که با عصای پیمبر، سَحاب را بتکانی غمی به شانه‌ی مردانه‌اش چگونه بماند؟ اگر تو پیرهنِ بوتراب را بتکانی تو ای قرارِ دلِ مرتضی! نمی‌شود آیا که از زمانه‌ی ما اضطراب را بتکانی؟ تویی قیامت کبری که با خِطابه‌ی غرّاء غبارِ غفلتِ قوم از کتاب را بتکانی تو بس که پاک و زلالی بعید نیست که اول برای دیدن خود، حوضِ آب را بتکانی و چیست درّه و دریاچه؟ کاسه‌های گدایی که باز سفره‌ی نان و گلاب را بتکانی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای بهشت آرزوهای علی ای دو چشمت دین و دنیای علی شام غم را پرتوِ اُمّیدِ من كوكب من، ماه من، خورشید من! ای نچیده گل زِ رویت آفتاب وی ندیده شب، شبِ مویت به خواب در دل هر ذرّه، نور مِهر تو مِهر هم، سایه‌نشینِ چهر تو یك نگاهت بِه ز صد خُلد بَرین نی، كه یك ایمای تو خُلدآفرین!... خانۀ ما گرچه از خِشت است و گِل خشت روی خشت نَه، دل روی دل آستانش، آسمانِ آسمان سقف، بالاتر ز بام كهكشان پایۀ دیوار آن، بر طاق عرش وز پَرِ خود عرشیان آورده فرش خاك آن را، شُسته آب سلسبیل گَرد آن را رُفته، بال جبرئیل ناودان‌ریزش، بِه از ماءِ مَعین بوریایش، گیسوانِ حور عین روشنی زین خانه دارد، نور هم روزَنَش، بُرده سبق از طور هم كی به سینا پای، موسی می‌گذاشت گر سُراغِ خِشتی از این خانه داشت «لَنْ تَرانی» بوده زین سینا جدای رفته از این خانه، هركس تا خدای هر تنی جان و، ز جان جانانه‌تر هر گُهر از آن گُهر، دُردانه‌تر دخترانت بانوان مریم‌اند هر دو در عِزّت عَلم در عالم‌اند تا تو هستی قبلۀ كاشانه‌ام كعبه می‌گردد به گِرد خانه‌ام... رو بدین سو دارد از هر سو، بهشت تا بگیرد از تو رنگ و بو بهشت خانۀ ما گُلبنِ صدق و صفاست فاش ‌گویم خانۀ عشق خداست نورها از پرتو روبند توست آفتاب خانه‌ام لبخند توست... ای تبسّم، آرزومند لَبَت ای سحر، مست از مناجات شَبَت گو بگردانند روی از من همه دوست تا زهراست، گو دشمن همه! گو به آن، كز تیغ من در واهمه‌ست ذوالفقارم جوهرش از فاطمه‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بگو به راه تو عطر سحر بیفشانند فرشتگان خدا بال و پر بیفشانند درخت‌های جهان را صدا بزن بانو، که پیش مقدم سبزت ثمر بیفشانند و نخل‌ها به هوایت به پای خاسته‌اند مدینه را رطبی تازه‌تر بیفشانند زمین بهشت، زمین دشت نور خواهد شد غباری از سر کویت اگر بیفشانند به قدر ارزنی از لطف تو نمی‌کاهد بهار، عشق، غزل، هر قدَر بیفشانند بر این قریحه‌ی بی‌جان که خاک درگه‌ توست به یمن نام تو ای کاش، زر بیفشانند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تابیدی و به مهر تو جان آفریده شد پلکی زدی، زمین و زمان آفریده شد از تار و پود معجر تو پایه‌های عرش از چین چادر تو جهان آفریده شد از خرده‌های خوان تو در هفت آسمان منظومه‌های خرد و کلان آفریده شد عشقت دوید در رگ بی‌مایهٔ حیات در قلب زندگی ضربان آفریده شد پنهان میان فطرت یاس و بنفشه‌ها گل کرد خنده‌هات و جنان آفریده شد آراستت خدا به هزاران هزار حسن تاجی برای فخر زنان آفریده شد او فاطر است و فاطمه‌ای تو! خدای من! با تو چه رازها که عیان آفریده شد دیدند و دیده‌ایم که با حب و بغض تو معیار هرچه سود و زیان آفریده شد تا سرنوشت تیرهٔ آدم چه می‌شود چشمان روشنت نگران آفریده شد آنقدر رنج‌های زمین را گریستی تا چشمه چشمه رود روان آفریده شد اهل گناه راه نجاتی نداشتند سوی تو آمدند، امان آفریده شد از خاک بی‌‌نشان تو ای آسمان‌ترین! در راه دوست سنگ نشان آفریده شد… ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین زیارت او را که آرزو می‌کرد برای پاکیِ خود نیتِ وضو می‌کرد نسیم آمده بود و غبار راهش را کنارِ آینه با آه شستشو می‌کرد خدیجه بی‌کسی‌اش را به اذنِ حضرت حق همیشه با گلِ نشکفته گفتگو می‌کرد شکوه و عزَّتِ عالم به دستِ فاطمه بود و کائنات از او کسب آبرو می‌کرد به غیرِ فاطمه کوثر نداشت این دنیا وگرنه حضرت پروردگار رو می‌کرد چه عاشقانه همیشه وجودِ پاکش را بهشت در دلِ افلاک جستجو می‌کرد خوشا به حالِ فقیری که نان از او می‌خواست خوشا به حالِ یتیمی که رو به او می‌کرد فدای لحظه‌ی نابی که با نخی از نور لباس کهنه‌ی خورشید را رفو می‌کرد دعای فاطمه پشت و پناه حیدر بود و اِن یکاد نثار پسرعمو می‌کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کو آن که طی کند شب عرفانی تو را شاعر شود حقیقت نورانی تو را این رودها که همسفر بی‌قراری‌اند تحسین نموده‌اند خروشانی تو را با صد هزار شاخه گل یاس هم بهار هم‌پای نیست عطر گلستانی تو را وقت عبادت آیه‌ای از نور می‌شوی تا عرش می‌برند چراغانی تو را تسبیح کرده‌اند خدا را فرشتگان تا دیده‌اند جلوهٔ سبحانی تو را باید فرشتگان پی درک فصاحتت از بر کنند متن سخنرانی تو را اندوه رنج‌های تو با آن مساحتش پُرچین نکرد صفحهٔ پیشانی تو را هجده گل از حیات جهان چید دست تو ای باغ‌های خرّم توحید، مست تو :: این چشمه‌ها بدون تو آب روان نداشت این دشت‌ها بدون تو طبع جوان نداشت بهتر ز یاس‌های تو، نُه‌ چرخ گل ندید بهتر ز دودمان تو، هفت‌آسمان نداشت ای مهربان‌تر از همهٔ شهر با علی ای آن که چون تو شهر علی مهربان نداشت نُه سال با تو چشم علی روی غم ندید نُه سال جز تو قلب علی همزبان نداشت نُه سال جز تو مادر گل‌ها کسی نبود نُه سال جز تو باغ علی باغبان نداشت نُه سال سفره‌های فقیران شهرتان جز با تنور بخشش این خانه نان نداشت بانو! مدینه عطر شما را گرفته بود اما چرا کسی خبر از قبرتان نداشت باشد ولی ز خاک بهار تو باقی است در باغ یاس عطر مزار تو باقی است :: عزم شما مبارزه از سر گرفته بود تصمیم بر جهاد مکرر گرفته بود لشکر شد اشک‌های شما در مصاف خصم وقتی شرار فتنه‌گری در گرفته بود آن روز تیغ خطبهٔ تو آبدیده بود حال و هوای حمله به خیبر گرفته بود آن روز واژه‌های شجاع تو در نبرد جان از جوان و دل ز دلاور گرفته بود زینب که خطبه‌های سراسر حماسه خواند این درس را، ز مکتب مادر گرفته بود ای مادر شلمچه! امید شهادتم در پشت روضه‌های تو سنگر گرفته بود دلخسته‌ام، طراوت کارونم آرزوست یا فاطمه! جزیرهٔ مجنونم آرزوست :: برداشت دست حق ز رخ شب نقاب را حس کرد باز پنجره‌ها آفتاب را بیدار گشته‌ایم و... دل‌آشفته دشمنان دیگر مگر به خواب ببینند خواب را باید امید داشت به فردای با شکوه باید فزون نمود در این ره شتاب را گفتا به حق تجلی نور خمینی است هرکس که دید رهبر این انقلاب را فریاد می‌زنیم در این شور بی‌کران «عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e